کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



در هر گروه باید بر سر این مطالب بحث شود که چه وظایفی در گروه وجود دارد؟ چگونه این وظایف را باید انجام دهیم؟ و چه کسانی باید این وظایف را انجام دهند؟ بعد از این مرحله باید به سه نکته توجه داشته باشیم:
الف: اعضا باید به صورت شفاف بدانند که وظیفه‌ی ایشان چیست و چه انتظاراتی از ایشان وجود دارد.
ب: اعضا باید برای انجام وظیفه‌ی محول شده مهارت لازم را داشته باشند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ج: اعضا باید این وظیفه و نقش را بپذیرند.
تفکیک دقیق در حوزه‌ی مسئولیت اعضای گروه می‌تواند تا حد زیادی تعارضات احکام و منافع را کاهش دهد.
۲٫۵٫۱٫۵٫ شفاف‌سازی موقعیت اعضا در گروه
در یک گروه مسلماً موقعیت‌های مختلفی وجود دارد. ممکن است برخی از اعضا نقش نظارتی نیز داشته باشند، ممکن است برخی از اعضا مسئولیت ثبت و گردآوری ایده‌ها و پیشنهادهای جدید را داشته باشند، ممکن است برخی دیگر از سوی رهبر یا اعضای گروه متصدی انجام کاری شده باشند. طبیعتاً هر کدام از این موقعیت‌ها شئونی دارد که باید رعایت شود. این موقعیت‌ها باید در گروه شفاف‌سازی شود تا هر کس نقش و موقعیت خود و دیگران را بشناسد. البته بیان جایگاه نباید مانع بیان دیدگاه‌ها شود. به صورت طبیعی حق تقدم در بیان دیدگاه با مسئول انجام هر وظیفه است ولی نظرات بقیه که به صورت مستقیم درگیر آن وظیفه نیستند نیز باید شنیده شود.
اعضای گروه حق دارند که در برابر موقعیتی که برای آنها در گروه در نظر گرفته شده مقاومت کنند و از پذیرش آن امتناع کنند. البته در این صورت باید دلیل محکمی برای این مقاومت داشته باشند. این مقاومت نباید به لجبازی و عدم مشارکت با گروه بینجامد. این دلیل می‌تواند بیان قابلیت‌ها و توانایی‌های فردی باشد. گاهی لازم است نقش‌ها و موقعیت‌ها بازتعریف شده و در واگذاری آنها تجدیدنظر شود (ویلن ۹۵). در یک گروه در حال تبدیل به تیم اعضا با بیان مطالب به صورت شفاف به این نکته کمک می‌کنند تا هر کسی درست در جای خود و به عنوان مکمل نقش بقیه‌ی اعضا فعالیت کند. این مهم وقتی صورت می‌گیرد که هر کس بتواند به دقت و با شفافیت در رابطه با نقاط ضعف و قوت خود سخن بگوید. این وضعیت در صورتی به خوبی شکل می‌گیرد که از نظر اخلاقی به افراد توصیه‌ کنیم که به دنبال کسب بیشترین منافع برای خود باشند. روشن است که اگر کسی در این موضع قرار بگیرد و صادقانه سخن بگوید می‌تواند در گروه جایگاه اصلی خویش را بیابد و بهترین کارکرد را برای گروه داشته و در نتیجه هم برای منافع خود و هم منافع گروه مثمر ثمر باشد.
۳٫۵٫۱٫۵٫ شفاف‌سازی مزایای مادی اعضا در گروه
مسلماً هر کار پژوهشی مزایای مادی نیز خواهد داشت و بهتر است که داشته باشد و از ابتدای کار رهبر گروه به دنبال مزایای مالی کار گروه نیز باشد. مسایل مالی چه بخواهیم چه نخواهیم محرکی جدی برای کارهای پژوهشی است و تأمین مالی ناشی از این مسئله می‌تواند مسیر گروه را هموارتر و پویایی گروه را بیشتر کند.
یکی از روش‌های جلوگیری از تعارض، شفاف‌سازی مزایای مادی اعضای گروه است. بهترین روش این است که در ابتدای کار قرارداد مالی دقیقی با پژوهش‌گران منعقد شود که هر پژوهش‌گر بداند در ازای چه کاری چه مبلغی به او اختصاص داده می‌شود؟ در مزایای مادی نتیجه‌ی کار گروهی چگونه سهیم است؟ این مزایا در چه زمانی به او داده می‌شود؟ بدون این شفاف‌سازی علاوه بر امکان بروز کم‌ تحرکی در اعضا ممکن است اعضا را دچار تعارض‌های احکام و منافع کند.
نمی‌توانیم توقع داشته باشیم که همگان بدون چشم‌داشت مادی به تحقیق و پژوهش راغب باشند و ذکر مثال‌هایی از خودگذشتگی علما و دانشمندان سابق نمی‌تواند اثر مثبتی داشته باشد و فقط به سرخوردگی و نفاق منجر می‌شود. اگر علما و دانشمندان گذشته فداکاری‌هایی کرده‌اند عموماً خود خواسته و برخواسته از فضایل نفسانی آنها بوده است که مسبوق به تعلیم و تربیت درست بوده است. بدون داشتن آن زمینه‌ی تربیتی و فقط با تمرین فداکاری ممکن نیست که فرد فداکار بشود. بلکه این تمرین نیاز به زمینه‌ی تربیتی دارد در غیر این صورت فقط نفاق و دورویی رشد خواهد کرد.
به هر روی وظیفه‌ی رهبر گروه توصیه به فداکاری نیست. بلکه او باید به صورت دقیق و شفاف به دنبال احقاق حقوق مادی و معنوی اعضای گروه خود باشد.
۴٫۵٫۱٫۵٫ شفاف‌سازی اهداف گروه
تا کنون بارها تذکر داده‌ایم که اهداف گروه باید به صورت کامل و واضح مشخص باشد. اعضا باید از این اهداف قبل از ورود به گروه با خبر باشند. زیرا اعضا باید قبل از ورود به گروه بین اهداف خود و گروه تعادلی بر قرار کنند تا در آینده بین اهداف خود و گروه دچار تعارض نشوند و هدف گروه را هدف خود بدانند. «مهم‌ترین ویژگی یک تیم با عمل‌کرد بالا این است که اعضای آن در مورد اهداف تیم، آگاهی کافی داشته باشند. حتی اگر به نظر آید اعضای گروه در مورد اهداف آگاهی دارند، اغلب در مورد راه‌های تحقق آنها اختلاف دیدگاه وجود دارد…. تا وقتی همه‌ی اعضا تصویری شفاف از اهداف نداشته باشند، مفهومی نخواهد داشت که برای تحقق آن تلاش کنند. حتی در آن زمان نیز معلوم نیست که همه با این اهداف موافق باشند.» (ویلن ۶۹ ـ ۷۰). وقتی در مورد هدف گروه آگاهی مشترک و موافقت وجود نداشته باشد، امکان بروز تعارض‌‌های گوناگون پیش می‌آید. شفاف‌سازی در رابطه با اهداف گروه می‌تواند نقش مؤثری در پیش‌گیری و حل تعارض‌ها داشته باشد.
۶٫۱٫۵٫ روش‌های ترویجی
برخی مطالب را همه می‌دانند و نیاز به آموزش افراد نیست بلکه نیاز است نسبت به این مطالب تذکر و ترویج صورت بگیرد. مثلاً لزوم رعایت آداب اجتماعی را بسیاری از افراد می‌دانند و در موقع نیاز از آن غفلت می‌کنند. با تذکرهای بجا می‌‌‌توان این مطالب را به گونه‌ای درونی کرد که فرد در زمان مورد نیاز به راحتی بتواند از آنها استفاده کند. مثلاً همه می‌دانند که وقتی دیگری سخن می‌گوید باید به کلام او گوش فراداد و میان سخن او سخن نگفت؛ یا همه‌ می‌دانند در میانه‌ی یک بحث جدی نباید بحث را به شوخی کشاند؛ یا اینکه همه می‌دانند در گوشی صحبت کردن در جمع و سخن گفتن با دیگران هنگام سخن گفتن دیگری صحیح نیست؛ یا اینکه بی جهت بیرون رفتن در جلسه موجب به هم خوردن وضع جلسه خواهد شد؛ یا خاموش نبودن تلفن همراه و صدای آن و صحبت کردن با آن موجب آزار دیگران است؛ یا اینکه تولید صدا در جلسه به هر صورت، خمیازه کشیدن، ابراز بی‌حوصلگی می‌تواند آرامش عضوی که در حال ارائه‌ گزارش است را مختل کند؛ یا اینکه پر گویی در ارائه‌ گزارش یا اشکال کردن یا بیان اشکالات بی‌مورد اتلاف وقت دیگران است، ولی در بسیاری از گروه‌های پژوهشی این موارد رعایت نمی‌شود. همه وقتی در معرض این رفتارهای ناشایست هستیم از این موارد رنج می‌بریم ولی وقتی خودمان آن‌ها را انجام می‌دهیم توجهی به زشتی آن نداریم. باید راهی برای تذکر همین موارد کوچک پیدا کرد و با ترویج این مطالب سعی کنیم تکرار این مطالب و مشابه آن را در جلسات کاهش دهیم.
۷٫۱٫۵٫ روش‌های متفرقه
روش‌های دیگری نیز مطرح است که در یک دسته‌بندی نمی‌گنجند ولی می‌تواند مؤثر و مفید باشد:
۱٫۷٫۱٫۵٫ گزینش دقیق اعضای گروه
دقت در گزینش اعضای گروه می‌تواند تأثیر بسزایی در پویایی و پایایی گروه داشته باشد (لنیک و کی‌یل ۲۸۵ ـ ۲۸۶). همچنین دقت در زمینه‌ی گزینش اعضای گروه بروز بسیاری از تعارض‌ها را از بین خواهد برد. اگر بتوانیم کسانی را انتخاب کنیم که بسیاری از آموزش‌‌های مطرح شده در بخش راه‌ حل ‌های آموزشی را دیده باشد و بسیاری از موارد تصحیحی در راه‌ حل ‌های تصحیحی را در خود تصحیح کرده باشد، می‌توانیم امید داشته باشیم که گروه با کیفیت بالاتری شروع شده و به کار خود ادامه دهد. البته نباید امید داشت حتی در این شرایط نیز تعارض‌ها به صفر برسد، زیرا بروز تعارض نشانه‌ی زنده‌ بودن و رشد گروه است.
مهمترین نکته در پذیرش این است که افراد باید اصول و ارزش‌های اخلاقی اصلی گروه را به صورت کامل قبول داشته باشند و این ارزش‌های برای آنها نیز دارای ارزش باشد (لنیک و کی‌یل ۳۱۶ ـ ۳۱۸).
۲٫۷٫۱٫۵٫ نظارت بر رفتار اعضای گروه
نظارت یکی از ارکان مهم در کار گروهی است که پیش از این بدان پرداخته‌ایم. اینک سخن بر سر این نکته است که نظارت می‌تواند روشی برای پیش‌گیری از تعارض باشد. نظارت هر چه انسانی‌تر و از سوی بقیه‌ی اعضا و رهبر گروه باشد بهتر است. اگر گروه پژوهشی در جایی متمرکز به فعالیت می‌پردازد می‌توانیم از دوربین مدار بسته استفاده کنیم. برخی ممکن است از جهات اخلاقی با نظارت با دستگاه مخالف باشند ولی به نظر می‌رسد اشکالی که در این زمینه مطرح است فقط از جهات تربیتی باشد. روشن است که تربیت امری پیچیده است و رهبر یک گروه پژوهشی نمی‌تواند خود را درگیر آن کند. تربیت نه با نظارت با دستگاه خدشه‌دار می‌شود و نه به نتیجه می‌رسد. پیچیدگی تربیت به حدی است که توصیه می‌شود رهبر گروه خود را درگیر آن نکند و فقط به جریان اخلاق در گروه توجه کند و اینکه افراد با هم تعاملی اخلاقی داشته باشند و اجزا و اعضای گروه و ساختار آن مطابق با اخلاق پیش برود.
بنابراین وجود دوربین در اماکن عمومی نه تنها ضد اخلاق نیست بلکه می‌تواند حافظ اخلاق و مانع تعارضاتی نیز بشود. مثلاً اتلاف منابع مالی را می‌توانیم با دوربین و نظارت کنترل کنیم. یا روابط بین افراد را که می‌تواند موجب بروز تعارض شود قابل کنترل خواهد بود.
۲٫۵٫ راه‌ حل ‌های درمانی
منظور از راه‌ حل ‌های درمانی، راه‌ حل ‌های هستند که پس از بروز تعارض باید برای رفع آن اندیشید. این گونه از راه ‌حل ‌ها نیز در هر دو نوع تعارض ـ‌ تعارض احکام و منافع ـ قابل تصور است.
۱٫۲٫۵٫ راه‌ حل ‌های حمایتی
حمایت عامل مؤثری برای پویایی و پایایی گروه است. «در میان گروه‌هایی که خوب کار می‌کنند از هر ۱۰۰ عبارتی که مطرح می‌شود بین ۱۵ تا ۲۰ جمله، عبارات حمایتی هستند. هیچ چیز به اندازه‌ی یک حمایت کوچک نمی‌تواند افراد را به استفاده از ظرفیتشان در کار ترغیب کند.» (ویلن ۶۴). حمایت باید توسط همه‌ی اعضای گروه و رهبر گروه صورت بگیرد. البته باید توجه داشت که «اگر ما تنها درگیر مذاکرات حمایتی شویم احساس خوبی پیدا خواهیم کرد اما کار زیادی انجام نداده‌ایم.» (ویلن ۹۶). پس باید از جملات حمایتی وقتی استفاده کنیم که برخی از اعضا و یا رهبر نیاز به حمایت داشته باشد و یا این حمایت به عنوان قدردانی از زحمات و فعالیت‌های گروه ابراز شود.
یکی از مواردی که اعضا نیاز به حمایت دارند وقتی است که درگیر پژوهشی مخاطره‌آمیز هستند. مخاطره در پژوهش صور مختلفی دارد. گاهی مخاطره به این جهت است که فرد در مواجهه با مورد پژوهش ممکن است مورد آسیب واقع شود. مثل بسیاری از مطالعات جامعه‌شناسی و روان‌شناسی که در پی کشف آسیب‌ها هستند. در این گونه مطالعات پژوهش‌گر مجبور است با افراده آسیب‌دیده مصاحبه انجام دهد و بر روی آنها مطالعه کند، به مکان‌هایی برود که امکان آسیب‌دیدگی خود او بسیار است. در این گونه پژوهش‌ها گروه و بخصوص رهبر گروه باید کاملاً با رفتار حمایتی خود از اعضای درگیر پشتیبانی کنند. حتی در مواردی لازم است تا مدت‌ها بعد ازاتمام پژوهش، پژوهش‌گر مورد حمایت مالی یا معنوی قرار گیرد. مثلاً در یک پژوهش در رابطه با اخلاق جنسی ممکن است پژوهش‌گر خود در معرض آسیب‌ روانی قرار گرفته و نیاز به روان‌درمانی داشته باشد.
گاهی لازم است رهبر از جهت امکانات پژوهشی، پژوهش‌گر را مورد حمایت قرار دهد. این مسئله هم آثار روانی مهمی دارد و هم آثار مثبتی در کیفیت محصول کار گروهی و انسجام گروه خواهد داشت.
اعضا نیز باید روحیه‌ی حمایت‌گری را در خود تقویت کنند و حامی گروه، اعضای دیگر و حتی رهبر گروه باشند. گاهی رهبر برای پیش‌برد اهداف صحیح و اخلاقی خود به کمک و حمایت اعضا نیاز دارد.
ترویج روحیه‌ی حمایت مستقیماً بر حل تعارض‌ منافع اثر داشته و از تشدید تعارض‌ها نیز پیش‌گیری می‌کند. چنانکه ممکن است به عنوان راه سوم، تعارض احکام را نیز رفع کند.
۲٫۲٫۵٫ راه‌ حل ‌های آموزشی
در صورت بروز یک تعارض در گروه ممکن است با آموزش‌ و تشکیل جلسات توجیهی به رفع تعارض بپردازیم. در این مرحله بر خلاف آموزش در مرحله‌ی پیش از وجود تعارض، آموزش به صورت کاملاً موردی صورت خواهد گرفت. متخصص اخلاق با توجه به تمام نکات پیرامونی مورد به بررسی می‌نشیند و برای هر یک از اطراف درگیر در تعارض وظیفه‌ای مشخص می‌کند. ممکن است این تصمیم‌گیری به صورت گروهی صورت گیرد و اعضای گروه نیز در رسیدن به تصمیم همیاری کنند. جلسات مشاروه‌ی گروهی می‌تواند در این جهت بسیار مثمر ثمر باشد.
البته ممکن است رهبر به صورت جداگانه با مشورت با متخصصان و یا با بهره‌گیری از تجارب شخصی خود به تصمیم رسیده و به اعضای گروه رفتارهایی را برای حل تعارض اعلام کند.
ممکن است حضور یک متخصص خارج از گروه تأثیر بهتری بر روند حل تعارض منافع داشته باشد. البته در مورد تعارض احکام نیز همین مسئله و روش می‌تواند صادق باشد.
۳٫۲٫۵٫ حل تعارض‌ها قبل از بروز و ظهور
گاهی تعارض شکل گرفته است ولی هنوز بروز و ظهوری در گروه ندارد و در واقع آتش زیر خاکستر است. در اینجا یک رهبر موفق باید شامه‌ای قوی در احساس این تعارض داشته و بتواند با تصمیم‌های درست قبل از بروز و ظهور تعارض آن را در نطفه خاموش کند. البته این کار نباید به صورتی انجام شود که آتش زیر خاکستر باقی بماند و هر لحظه امکان بروز آن وجود داشته باشد. بلکه فقط از بروز و تشدید و اثرات مخرب آن بر گروه باید جلوگیری شود.
۳٫۵٫ کاربست قواعد اخلاقی و راه‌ حل ‌های رفع تعارض در کار گروهی
تعارض‌های اخلاقی موجود در کار گروهی مسلماً از یک سنخ نیستند و لزوماً توجه به سنخ این تعارض‌ها به حل این تعارض‌ها کمک خواهند کرد. برای تبدیل مشکل به مسئله در این موارد باید ابتدا این مشکل را از کلیت خارج کرده و اجزا و انواع آن را مشخص کنیم تا بتوانیم با تمرکز بر انواع مختلف به بررسی و کشف علل آن بپردازیم.
ظاهراً انواع تعارض‌ها با توجه به تعهدات، منافع و اهداف متفاوت باشد. هر کدام از این سه نوع تعارض به شاخه‌های دیگری تقسیم می‌شود و این گونه است که تعارض انواع متعددی خواهد داشت:
۱٫۳٫۵٫ تعارض‌های ناشی از تعهدات
افراد بنا به نقش‌هایی که در جامعه ایفا می ‌کنند تعهداتی نیز دارند. این تعهدات غالباً اخلاقی است به این معنا که غیر از وجدان اخلاقی انسان پشتوانه‌ای دیگر برای آن نمی‌توان فرض کرد یا اگر فرض شود کارایی بالایی ندارد.
به جهت تعدد تعهد‌ها امکان تعارض بین این تعهدها بسیار بالاست. چنین تعارض‌های مسلماً تعارض‌های اخلاقی خواهند بود. تعارض در این بحث تعارض قسم «الف» است که تعارض احکام درون‌فردی است. پیش از این گفته‌‌ایم که تعارض بین وظایف اخلاقی و غیر اخلاقی در یک فرد ممکن نیست زیرا همیشه اخلاق مقدم است ولی وظایف ناشی از تعهدات دو گانه، وظایفی اخلاقی هستند و تعارض ممکن است.
تعارض‌های مبتنی بر تعهدات اعضا بر اساس طرف تعهد انواع مختلفی پیدا خواهد کرد. در اینجا به برخی از این انواع اشاره می‌کنیم و ادعای حصر اقسام تعارض‌های ناشی از تعهدات را نیز نداریم:
۱٫۱٫۳٫۵٫ تعارض بین تعهد به گروه‌ها و افراد مختلف
فلاسفه گفته‌اند که «انسان مدنی بالطبع است»، این نیاز سرشتی انسان، او را درگیر گروه‌های زیادی کرده و طبیعتاً عضویت در این گروه‌ها تعهداتی برای او ایجاد می‌کند. همیشه این تعهدات در یک راستا و همخوان هم نیست. گاهی این ناهمخوانی منجر به تعارض می‌شود.
تصور کنید یک فرد به هر سنی که برسد به خانواده‌ای که در آن متولد شده است تعلق دارد، پس از تشکیل خانواده تعلق و تعهدی نیز به گروه جدید ـ یعنی خانواده ـ پیدا می‌کند. دوستانی دارد که در این میان تعهداتی با آنها دارد. معمولاً در شغلش باید در گیر گروهی دیگر نیز بشود. ممکن است این فرد اهل ورزش باشد و بنابراین به گروه ورزشی خود نیز تعهداتی دارد. سیاست نیز افراد را به عضویت در گروه‌هایی تشویق می‌کند. ممکن است اقتصاد به صورت عام نیز او را وارد کارهای اقتصادی و گروه‌های اقتصادی کند. در یک شهر یا کشور زندگی می‌کند و در کارهایی با بقیه هم‌وطنانان تعامل دارد. این تعامل او را در گروه قرار داده و تعهداتی را برای او ایجاد می‌کند. در هر یک از این گروه‌ها و گروه‌های دیگری که قابل فرض است افرادی وجود دارند که آنها نیز مانند ما حقوق و وظایفی دارند و ما در قبال آنها تعهدات خاصی نیز داریم. فرض کنید در یک خانواده تعهدی که به کل خانواده داریم به گونه‌ایست غیر از تعهدی که به همسر، فرزندان و اعضای دیگر خانواده داریم.
تعهدی که ما به گروه خانوادگی، کاری، علمی و غیر اینها داریم ممکن است با هم تعارض داشته باشد.
تصور کنید همسر شما در تمام هفته به کارهای خانه رسیدگی کرده و در این مسئله از هیچ کاری دریغ نکرده است و شما در تمام هفته درگیر وظایف خود خارج از خانه بوده‌اید و از هیچ کاری در این زمینه دریغ نکرده‌اید. حال شما خود را به داشتن وقتی اختصاصی برای خود محقّ می‌دانید. برای همین صبح جمعه با دوستان خود قرار پیاده‌روی، کوه‌نوردی، جلسه‌ی انس یا تفریحاتی از این قبیل می‌گذارید. با این قرار تعهدی به گروه دوستان خود ایجاد می‌کنید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 06:32:00 ب.ظ ]




    • اعضا باید مواضع پژوهشی گروه‌های دیگر را بدانند و بدانند که مزیت کار گروهی آنان در چیست بنابراین حق دارند که از فعالیت‌های گروه‌های دیگر ـ تا حدی که به رازداری گروهی لطمه‌ وارد نکند ـ مطلع باشند.
    • ( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

  • اعضای گروه حق دارند در منافع معنوی و مادی حاصل کار گروهی سهیم باشند. ذکر نام آنها در حاصل کار گروهی و برخورداری آنان از سهم مشخصی از عواید آن اثر از مصادیق این مسئله است.
  • نباید اغراض شخصی و مناسبات مختلف اجتماعی مانع از رجوع به منابع پژوهش شود. گروه باید حداکثر تلاش خود را برای دست‌یابی به منابع دست‌اول انجام دهد.
  • گروه وظیفه دارد از بهترین روش‌ها برای مراحل مختلف پژوهش استفاده کند.
  • اعضای گروه حق دارند از همه‌ی اطلاعات مربوط به وظایف خود استفاده کنند.
  • اعضای گروه باید در پژوهش با توجه کامل بر پیشینه‌ تحقیق و دستاورد جامعه‌ی علمی پژوهش را پی‌گیری کند.
  • اعضای گروه باید پذیرای خطاهای ناشی از فعالیت‌های خود باشد و آمادگی اصلاح آن را در همه‌ی مراحل پژوهش و پس از آن داشته باشد.
  • اعضای گروه باید انضباط گروهی را رعایت کرده و وظایف خود را در زمان مقرر انجام دهند.
  • اعضای گروه باید در بحث‌های گروهی به صورت فعال شرکت داشته باشند. استماع دقیق مباحث دیگران، ایراد اشکالات دقیق و حساب شده، همراه داشتن لوازم مورد نیاز برای شرکت فعال در جلسه و برخوردهای کلامی و رفتاری مناسب از مصادیق این مسئله است.
  • اعضای گروه باید در هر حال به شخصیت دیگران احترام بگذارند گر چه برخی نظرات یا رفتارهای دیگران شاید مورد احترام نباشد. تعصب ورزیدن بر یک مطلب بدون ارائه‌ دلیل متقن درباره‌ی آن، مراء و جدال کردن در رابطه با یک مطلب، اتلاف وقت دیگران در جلسه با پر گویی، فحاشی کردن و بیان کلمات رکیک، وارد کردن اتهامات غیر قابل اثبات بر دیگران، تملق و چاپلوسی و گزافه‌گویی‌های بی دلیل از مواردی است که ناقض احترام متقابل خواهد بود و اعضای گروه می‌توانند با آن برخورد داشته باشند. در چنین مواردی سکوت کردن و احترام به فرد موجب گسترش چنین فضایی شده که به هیچ عنوانی صحیح نخواهد بود.
  • اعضای گروه باید همیشه در صدد ارزیابی اهداف خود و گروه باشند. هر گونه تغییر در این اهداف باید مورد بررسی قرار گیرد. در صورت تفاوت و تضاد میان این اهداف ابتدائاً باید تلاش شود تا این تضاد بر طرف شود، ثانیاً باید یکی از دو هدف با دیگری هماهنگ شود و نهایتاً عضو گروه باید پی‌گیر اهداف خود بود و در صورت تنافی از گروه جدا شود. ماندن در گروهی که اهداف آن با اهداف اعضا سازگاری ندارد به هیچ وجه برای اعضا توصیه نمی‌شود و این باقی ماندن نه به نفع گروه است و نه به نفع فرد.

۵٫۴٫ کدهای رفتاری رهبر گروه

  • رهبر نباید موجب تحقیر یا از دست رفتن عزت نفس یا اعتماد به نفس افراد شود.
  • رهبر نباید اجازه دهد کسی در گروه به تحقیر یا ضربه زدن به عزت نفس یا اعتماد به نفس اعضای اقدام کند.
  • رهبر باید برای ارتقای عزت نفس و اعتماد به نفس اعضا برنامه‌ریزی داشته باشد.
  • رهبر باید حافظ عزت نفس و اعتماد به نفس گروه در برابر افراد، گروه‌ها و سازمان‌های دیگر باشد و برای آن برنامه‌ریزی کند. اطلاع‌رسانی، سطح‌سنجی بین گروه‌ها، شرکت دادن گروه در مجامع علمی، معرفی گروه در برنامه‌های مناسب مصادیقی از این مسئله است.
  • رهبر باید برای ابراز احساسات اعضای گروه برنامه‌ای داشته باشد. استفاده از شش کلاه تفکر به خصوص کلاه قرمز (بیان احساسات)، استفاده از صندوق ارتباط با مدیر و استفاده از روش‌های مختلف در دنیای مجازی از مصادیق این مسئله است.
  • رهبر باید به صورت عمومی و خصوصی قدرشناسی خود را از فعالیت‌های مثبت گروه و اعضای آن اعلام کند. قدرشناسی و اعلام نکات مثبت به مراتب مهم‌تر از بیان نکات منفی و اعتراض کردن است.
  • رهبر باید حافظ احترام همه‌ی اعضای گروه باشد و اجازه‌ی بی‌احترامی به شخصیت افراد در هیچ حالتی را ندهد. البته برخی رفتارها از این حکم خارج است.
  • رهبر باید بر هم‌افزایی گروه نظارت کامل داشته باشد و پذیرای گزارش‌هایی در رابطه با عدم هم‌افزایی باشد و این گزارش‌ها را به دقت بررسی و پی‌گیری کند.
  • رهبر باید برای هم‌افزایی برنامه داشته و در صدد ایجاد و افزایش ان باشد. ایجاد ارتباط مؤثر بین اعضای گروه، ایجاد ارتباط بین اعضا و متخصصان خارج از گروه، تسهیل ارتباط بین اعضا و متخصصان، آموزش راه‌های تعامل بهتر با دیگران و راه‌های استفاده از ابزارهای برتر برای پژوهش ممکن است راه‌هایی برای ایجاد و افزایش هم‌افزایی باشد.
  • رهبر باید با دقت بر حسن استفاده از منابع مالی نظارت داشته باشد و با گزارش‌های مالی و پیشنهادهایی با بار مالی برای گروه با دقت و وسواس برخورد کرده و در این موارد از خوش‌بینی بی‌دلیل به افراد و گزارش‌ها پرهیز کند.
  • رهبر باید از ارائه‌ گزارش‌های مالی غیرواقعی به حامی مالی، سفارش‌دهنده و مصرف‌کننده پرهیز کند.
  • رهبر باید منابع مالی را بر اساس وظایف محول شده و نیاز افراد برای انجام وظایف به این منابع مالی، تقسیم کند و از هر گونه برخورد سلیقه‌ای و غیر اصولی پرهیز کند.
  • رهبر باید با دقت و مشاوره مراحل پژوهش را کوتاه‌تر و بهینه‌تر کند. حذف روش‌های قدیمی مثل فیش‌نگاری در کاغذ، استفاده از روش‌های جدید، برگزاری جلسات آسیب‌شناسی و مشاوره با گروه‌ها و متخصصانی که در این زمینه تجربه دارند می‌تواند از مصادیق این مسئله باشد.
  • رهبر در گزینش اعضا باید بهینه‌ترین گزینه‌ها را انتخاب کند و از هر گونه انتخاب سلیقه‌‌ای و غیر اصولی و بر اساس روابط خارج از معیارهای علمی خودداری کند. مهم‌ترین مسئله در این رابطه منافع گروه است. قبل از پذیرش فرد به عنوان عضو گروه رهبر گروه هیچ تعهدی به فرد ندارد بنابراین باید فقط به منافع گروه بیندیشد. حتی به نظر می‌رسد اگر رهبر گروه برای پذیرش شخصی که صلاحیت ورود به گروه را ندارد قولی داده ملزم به وفای به عهد نیست. نیازهای مالی فرد غیر صالح، خویشاوندی او، سابقه‌ی آشنایی طولانی‌تر، هم‌شهری بودن و مواردی از این قبیل مسئولیت اخلاقی برای رهبر ایجاد نمی‌کند. همچنین رهبر باید به وضعیت و ساختار و اهداف گروه نیز در انتخاب اعضا دقت کند، گاهی گروه برای آموزش افراد ناآزموده ساخته شده است و گاهی برای پیش‌برد یک پروژه‌ پژوهشی با سرعت بالا. در این دو وضعیت انتخاب‌ها متفاوت خواهد بود. همچنین رهبر باید به شخصیت افراد نیز توجه داشته باشد. شخصیت افراد نتیجه‌ی صفات ژنتیکی افراد و شرایط محیطی است. این هر دو باید مورد توجه باشد.
  • رهبر باید نسبت به انفصال اعضای غیر صالح اقدام کند. وقتی کسی صلاحیت همراهی با گروه را ندارد و رفتار او در جهت منافع و اهداف گروه نیست، رهبر باید نسبت به انفصال او اقدام کند و تنها قیدی که اینجا وجود دارد قیود اخلاقی و رعایت کمترین ضرر برای فرد است. باید دقت شود در روند این انفصال و شیوه‌ی آن کمترین ضرر برای فرد ایجاد شود. البته رهبر هیچ مسئولیت اخلاقی در برابر مشکلات بعد از انفصال ندارد ولی در صورت امکان به این مشکلات نیز توجه داشته باشد.
  • اگر به هر جهت لازم شد که فردی صالح از گروه به صورت ناخواسته جدا شود رهبر گروه در رابطه با مشکلات بعد از انفصال نیز مسئولیت اخلاقی دارد. مثل اینکه به جهت کاهش بودجه گروه باید با اعضای کمتری کار را ادامه دهد. در نتیجه رهبر باید یکی از اعضای صالح و نافع برای گروه را از گروه جدا کند. معرفی مناسب این فرد به گروه‌های دیگر، دادن فرصت مناسب برای ورود به گروه‌های دیگر، تأمین مالی نسبت به فرد تا ورود به گروه دیگر، اطلاع‌رسانی دقیق و درست به فرد و مطالبی از این دست می‌تواند مصادیق این حمایت باشد.
  • رهبر باید در طراحی طرح پژوهش به دنبال بهترین راه برای رسیدن به حقیقت باشد نه کوتاه‌ترین یا کم‌هزینه‌ترین یا کم‌حاشیه‌ترین. حقیقت‌طلبی گاهی هزینه‌‌هایی دارد که رهبر گروه باید آماده‌ی پذیرش آن باشد.
  • رهبر باید آمادگی رجوع به هر کسی برای رسیدن به حقیقت را داشته باشد. رهبر باید شجاعانه به این مسئله اقدام کرده و هزینه‌های آن را بپذیرد. در این گونه موارد هزینه‌های مادی و معنوی به عهده‌ی رهبر است و نه اعضای گروه.
  • رهبر در اتتخاب اعضا باید به انتخاب اعضایی که از نظر فکری با او در یک راستا نیستند اقدام کند و از حضور این اعضا در گروه حمایت کند. حضور چنین اعضایی با در نظر گرفتن قیود اخلاقی مآلاً به نفع گروه و اعضای گروه است و موجب رشد آنها و حتی خود چنین اعضایی خواهد شد.
  • رهبر باید خود به نقد روند و مراحل پژوهش و نتیجه آن اقدام کند و از ساده‌لوحی و حمایت چشم‌بسته از گروه خودداری کند. حمایت رهبر باید مبتنی بر نقدی دقیق باشد.
  • رهبر باید به صورت کاملاً شفاف از همه‌ی وظایف، حقوق، اختیارات، مقررات و روند تصمیم‌گیری سخن بگوید و اطلاعات کامل در اختیار اعضای گروه و ناظر قرار بدهد ولی این شفاف‌سازی در برابر افراد خارج از گروه به صورت کلی لازم نیست. در اطلاع‌رسانی به خارج از گروه، منافع گروه و اعضای گروه حاکم است.
  • رهبر نباید با سوء استفاده از موقعیت خود به تحمیل عقاید و نظریات خود در گروه بپردازد. البته این مسئله نباید مانع از ابراز نظر رهبر نیز بشود. ولی به هر رو رهبر باید زمینه‌ی ابراز نظر دیگران را به گونه‌ای فراهم کند که کسی از ابراز نظر خود واهمه‌ای نداشته باشد. درخواست دلیل از موافقان و مخالفان، ابراز این نکته که «خواستار شنیدن نظرات انتقادی شما هستم.»، «شنیدن انتقاد موجب رشد من و نظریات من خواهد بود»، پرهیز از استفاده از کلمات تحکم‌آمیز، ارائه‌ دلیل برای هر ادعا و تشویق کسانی که انتقادی دقیق و سازنده مطرح می‌کنند از مصادیق این مسئله است.
  • رهبر باید در تعارض بین منافع گروه و منافع خودش در گروه به ترجیح منافع گروه بپردازد. زیرا مآلاً منافع گروه منافع خود او بوده و خواهد بود و از اهمیت بیشتری برخوردار است. مثلاً اگر رهبر نظری علمی را پذیرفته است ولی کل گروه با آن مخالف است و برای رهبر ممکن است که با بهره گرفتن از مقام خود نظرش را به دیگران تحمیل کند، باید از این کار پرهیز کند زیرا در این صورت گروه با خطر متلاشی شدن مواجه خواهد شد و در این صورت اهداف گروه که همان اهداف رهبر است محقق نخواهد شد.
  • رهبر باید حافظ استقلال فکری همه‌ی اعضای جلسه باشد. پرهیز دادن از تقلید بی‌جا از اعضای دیگر و پرهیز دادن از ِاعمال قدرت برخی از اعضا برای تحمیل نظر برخی از مصادیق این مسئله است.
  • رهبر باید برای انفصال اعضایی که مکرر استقلال فکری اعضای دیگر را خدشه دار می‌کند اقدام کند. البته این اقدام مقید به اصول اخلاقی است. تکرار این عمل از سوی اعضا قید مهمی است که باید به آن توجه کرد، این تکرار نشانه‌ی وجود روحیه‌ی استبداد رأی و نپذیرفتن نظرات دیگران است که با کار گروهی سازگاری ندارد. ممکن است فردی در تمام موارد نظری جدای از گروه داشته باشد و با هر نظری مخالف باشد ولی استبداد رأی نداشته باشد. استفاده از مقام علمی یا غیر آن به عنوان پشتوانه نظریات علمی، عدم ارائه‌ دقیق دلیل برای نظریات، توهین علمی به کسانی که با فرد موافق نیستند، تهدید علمی مخالفان مثل تکفیر یا تفسیق یا انگ زدن و مواردی از این دست نشانه‌ی استبداد رأی و عدم رعایت استقلال فکری دیگران است.
  • رهبر باید با نظارت کامل بر روند پژوهش، اعضای گروه و کمیت و کیفیت فعالیت‌های آنها در گروه و خارج آن در پی اتقان بیشتر کار گروه باشد. بازخوردگیری، آسیب‌شناسی هم‌‌فکری با اعضا برای روند بهتر، تذکر در رابطه با کم‌کاری، تشویق افراد موفق و پرتلاش، توجه به کیفیت نتیجه‌ی کار، تعامل با متخصصان خارج از گروه برای ارزیابی کار، توجه به ایرادات متخصصان و مواردی از این قبیل راه‌هایی برای بالا بردن میزان اتقان نتیجه‌ی کار است.
  • رهبر باید برای انفصال اعضایی که به اتقان نتیجه‌ی کار اهمیت نمی‌دهند اقدام کند. باید همه‌ی شرایط در نظر گرفته شود تا موضوع این بند احراز شود. باید از عضو کم‌کار توضیح خواست تادر صورت مقبول بودن عذر و جبران نقص به همکاری ادامه دهد و در غیر این صورت از گروه جدا شود.
  • رهبر باید در نتیجه‌ی کار گروه به همه‌ی کسانی که در به ثمر رسیدن آن نقش داشته‌اند اشاره کند. تنها کسانی به عنوان صاحبان حاصل کار گروهی معرفی می‌شوند که در پژوهش سهیم بوده‌اند و بقیه‌ی کسان درگیر با گروه پژوهشی باید با ذکر نوع کاری که انجام داده‌اند در مقدمه‌ی حاصل کار از آنان تقدیر شود. گاهی رهبرِ یک کار پژوهشی گروهی تنها کار رهبری و هماهنگی و برنامه‌ریزی را بر عهده داشته است و در کار پژوهش سهیم نبوده است. در این صورت نباید به گونه‌ای اسم او آورده شود که تلقی شود او نیز در کار پژوهش سهیم بوده است.
  • رهبر باید تسهیل‌کننده‌ی گردش اطلاعات و تعامل علمی میان اعضای گروه و افراد، گروه‌ها و سازمان‌های خارج از گروه باشد. تشکیل کارگاه‌های آموزشی، جلسات آشنایی با متخصصان متناسب با پژوهش، ترتیب دیدار از مراکز متناسب با پژوهش و آشناسازی گروه با نرم‌افزارهای متناسب از مصادیق این مسئله است.
  • رهبر باید تا حد امکان و عدم مخالفت با ارزش‌های اخلاقی از اعضای گروه و گروه حمایت و دفاع کند. انتشار جوابیه‌ها و تکذیبیه‌ها، قبول مصاحبه در رابطه با فعالیت گروه، شرکت در برنامه‌های رسانه‌ای، ترتیب برنامه‌هایی برای معرفی صحیح گروه و اعضای آن و مواردی از این قبیل از مصادیق این مسئله می‌باشد.
  • اگر وظیفه‌ی تعیین ناظر به عهده‌ی رهبر است، باید در این زمینه تمام تلاش خود را به کار ببرد. زیرا دفاع از گروه با توجه به وجود ناظری صالح کاری دشوار نیست. ناظر صالح باید از خوشنامی و سابقه‌ی درخشان در نظارت برخوردار باشد، مورد اعتماد مجامع علمی باشد، استقلال او مطلبی واضح و غیر محتاج به اثبات باشد، در کار خود دقیق و با وجدان کاری باشد، امانت‌دار و رازدار باشد، شجاعت کافی داشته باشد تا بتواند به صورت مستقل به تصمیم‌گیری بپردازد و در مسئله‌ی مورد پژوهش صاحب نظر باشد..
  • رهبر باید از گسست گروه از جامعه‌ی علمی و انزوای علمی گروه جلوگیری کند. معرفی رسمی گروه و موضوع پژوهشی آن، معرفی شناسنامه‌ی علمی اعضای گروه، اطلاع‌رسانی از کار گروه برای جامعه‌ی علمی، برقراری ارتباط بین گروه و گروه‌های مشابه در موضوع و هدف پژوهش، ایجاد ارتباط با رهبران گروه‌های دیگر و مواردی از این قبیل در این زمینه مطرح است.
  • رهبر باید نتیجه‌ی کار گروه را به نحو شایسته‌ و متناسب به جامعه‌ی علمی معرفی کند. بیان مزایای نتیجه‌ی کار گروه، اهدای نتیجه‌ی کار گروه به کتابخانه‌ها و مراکز پژوهشی مشابه، معرفی نتیجه‌ی کار گروه به مراکز و سازمان‌های مصرف کننده، شرکت در نمایشگاه‌های داخلی و خارجی، شرکت در همایش‌های علمی ـ پژوهشی داخلی و خارجی مرتبط با موضوع، حمایت از اعضا برای مطرح شدن در نمایشگاه‌ها و همایش‌ها و دیگر فعالیت‌های متناسب در این زمینه مورد توجه است.
  • رهبر مسئول اجرای نظم در گروه است. تنظیم زمان در جلسات گروه برای ارائه‌ نتایج فعالیت‌های علمی، توجه به نظم اعضای گروه در جلسات گروه، تذکر به اعضای غیر منظم، توجه به نظم اعضای گروه در انجام فعالیت‌های گروهی، تنظیم روند جلسه و مدیریت آن، تنظیم دستور جلسات و اطلاع‌رسانی در این زمینه و مطالبی از این دست از مسئولیت‌های رهبر است که البته می‌تواند برخی از این مسولیت‌ها را به اعضای گروه محول کند.
  • گاهی درگیر شدن برخی از اعضا در پژوهشی سبب برخی ضررهای جسمی و روحی می‌شود. رهبر یا مدیر گروه باید با اطلاع‌رسانی قبل، حین و بعد از زمان ‌پژوهش آسیب‌ها و مضرات پژوهش را با اعضای گروه در میان بگذارد. مثلاً پژوهشی که در رابطه با اخلاق جنسی صورت می‌گیرد ممکن است از نظر اخلاقی برای برخی از پژوهش‌گران آسیب‌های به همراه داشته باشد. شاید لازم باشد رهبر گروه بعد از توجیه اعضا برای ورود به این گونه پژوهش‌ها به مشاوره‌هایی برای کاهش آسیب‌ها در حین پژوهش و شاید تا سال‌ها بعد اقدام کند.
  • وظیفه‌ی رهبر گروه حمایت از اخلاق است و نه تعلیم اخلاق و یا تحمیل اخلاق. اگر برای رهبر، اخلاق مهم است باید از خود شروع کند. تظاهر به اخلاق، گروه را به ورطه‌ی نفاق می‌کشاند. رهبر گروه باید فقط به جنبه‌هایی از اخلاق توجه داشته باشد که به مسایل کار گروهی مربوط است و بیش از این وظیفه‌ی او نیست. تعلیم اخلاق فراتر از آنچه مربوط به گروه است می‌تواند آثار مخربی داشته باشد. توجه به اخلاقیات اعضای گروه خارج از گروه و بی‌ربط به وظایف گروهی ربطی به رهبر گروه ندارد. در گروه و با امکانات گروه و در رابطه با اعضای گروه نباید تخلفی اخلاقی صورت بگیرد. حتی تخلفاتی که برخی از اعضای گروه با هم ولی بیرون از گروه انجام می‌دهند تا بر رفتار ایشان مادام که گروه تأثیری نداشته باشد در حیطه‌ی وظایف رهبر قرار نمی‌گیرد.
  • همچنان که جدا کردن انسان از فرزندانش کاری غیر اخلاقی است، جدا کردن انسان از دستاوردهایش نیز غیر اخلاقی است. البته این مسئله شرایط و قیودی نیز دارد. رهبر حق ندارد اعضای گروه را بدون دلیل موجه از نتیجه‌ی کار گروهی جدا کند.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:32:00 ب.ظ ]




شکل۴-۲۴ نمودار تغییرمکان وسط دال شماره ۵ با آرایش ۲۰deg به ازای جهات مختلف فیبر………………..۱۲۴
چکیده :
مقاوم­سازی ساختمانهای دولتی مهم، تأسیسات زیربنایی و شریان­های حیاتی با توجه به افزایش حملات تروریستی در سراسر دنیا و امکان بمب گذاری در نزدیکی ساختمان ها و اماکن شهری، از مهمترین بحث­های پیش رو در علم مهندسی عمران خصوصاً در کشور ما می­باشد. یکی از پرکاربردترین مصالح جهت تقویت سازه ها استفاده الیاف های پلیمری کربنی معروف به(FRP) می باشد.
در این پایان نامه روش های مختلف مقاوم سازی دالهای بتن مسلح در برابر بارگذاری انفجار بررسی شده است. در این راستا با هدف دستیابی به یک هندسه مناسب و بهینه از مصالح(FRP) جهت ارتقای عملکرد دالهای بتن مسلح در برابر بارهای ضربه ای، راهکارهایی ساده و در عین حال موثر برای نصب و اجرای لایه های مختلف کامپوزیت(FRP) ارائه شده است. با انجام مجموعه ای از مطالعات پارامتریک با ایجاد بیش از ۱۰۰ مدل اجزا محدود به کمک نرم­افزار آباکوس (ورژن ۶٫۱۰٫۱) و با در نظرگرفتن پارامترهای مختلف مانند آرایش گوناگون ورقه های(FRP) ، تعداد لایه ها، امتداد فیبر ها در یک لایه و نیز بهره گیری از محدوده وسیعی از دال ها با ابعاد گوناگون رفتار این اعضا مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که نحوه آرایش لایه های(FRP) تاثیر زیادی بر عملکرد دالها تحت بار انفجاری دارد. با بررسی هندسه های گوناگونی از لایه چینی(FRP) جهت مقاومسازی معلوم شد بهترین عملکرد مربوط به استفاده از لایه چینی با زاویه ۲۰ درجه نسبت به محور طولی دال می باشد. همچنین لایه چینی بصورت طولی و عرضی یعنی زاویه ۰ و ۹۰ درجه نیز نتایج مناسبی را در پی خواهد داشت. تحلیل ها نشان داد با افزایش تعداد لایه از ۱ به ۲ و از ۲ به ۳ لایه به ترتیب تا ۵۰% و ۲۳% کاهش تغییرمکان را شاهد هستیم. اما پس از ۳ لایه، افزایش تعداد لایه ها کارایی چندانی ندارد. همچنین امتداد فیبرها در نوار(FRP) تاثیر زیادی روی پاسخ دال ها دارد. بهتر است امتداد فیبرها در راستای باربری دال باشد.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

کلمات کلیدی: : مقاوم سازی،دال بتن مسلح، بار انفجار،کامپوزیت(FRP)،تغییرمکان حداکثر
فصل اول:
کلیات تحقیق
۱-۱ مقدمه
به منظور تقویت ساختمان در برابر انفجار، باید با بهره گرفتن از مصالح ساختمانی باعملکرد بالا مثل الیاف مسلح پلیمری(FRP) تغییر مکان و مقاومت کافی فراهم شود. برای اینکه مصالح ساختمانی اصلاح شده، اثربخش باشد، لازم است طراحی به طور دقیق مبتنی بر پاسخ های دینامیکی مصالح تحت بارهای انفجار مورد ارزیابی قرارگیرد [۱۷].
عموما بتن در مقایسه با دیگر مصالح، به عنوان مصالح ساختمانی با مقاومت بالا در برابر بارگذاری انفجار در نظرگرفته می شود. با وجود این سازه های بتنی برای بارهای بهره برداری با کرنش نرمال طراحی می شود که به اصلاح ویژه نیاز دارد تا مقاومت سازه ها را در برابر بارگذاری انفجار افزایش دهد. روش تقویت ساختمان به صورت اتصال اجزاء سازه ای یا تکیه گاه های زیاد برای افزایش مقاومت در برابر انفجار، به دلیل افزایش هزینه و از بین رفتن فضای قابل استفاده غیرمطلوب است. همچنین اینکار معمولا مقاومت کلی سازه را در برابر بار انفجار خیلی افزایش نمی دهد. بنابراین ورقه ها و صفحه ای پلیمر مسلح شده که ارزان تر و مناسب تر هستند به عنوان اتصالات سطحی برای اصلاح مناطق ویژه ی اجرای سازه ای استفاده می شود. اتصالات سطحی بدون از بین بردن فضای قابل استفاده و بدون نیاز به زمان طولانی برای ساخت و ساز که در نتیجه باعث صرفه جویی پول می شود، مقاومت سازه را در برابر بار انفجار به طور قابل توجهی افزایش می هد. برای اصلاح سازه های بتنی برای مقاومت در برابر انفجار انتخاب نوع(FRP) ، از اهمیت برخوردار است. (FRP) انتخاب شده باید سخت شدگی، مقاومت و تغییر شکل پذیری سازه ی اصلاح شده را بهبود بخشد تا مقاومت قابل اطمینان مورد نیاز در برابر انفجار را فراهم کند و انرژی انفجار را جذب کند که به موجب آن مود گسیختگی سازه ای تغییرکرده و به جای اینکه سازه بشکند، تغییر شکل می دهد [۱۷].
به منظور تحلیل و طراحی سازه های مسلح شده با(FRP) تحت بارهای انفجار، هم مطالعات آزمایشگاهی لازم است و هم مطالعات عددی، اخیرا به منظور بهبود روش های تحلیلی ساده شده، مطالعاتی در زمینه روش های تحلیل دقیق انفجار به کمک مدل های مصالح صحیح و مدل های المان محدود برای برآورد رفتار سازه بتنی، درستی نتایج تحلیل را پیگیری می کند [۲۹]. تحلیل ها اگر معتبرباشد، به عنوان جایگزینی برای آزمایشات پرهزینه ی انفجار سازه استفاده می شود. به علاوه حتی وقتی تسهیلات آزمایش ویژه و منابع مرتبط در دسترس باشد، از طریق چنین آزمایشات عملی برخی شرایط و آمار آسانتر به دست می آید. به همین دلایل ایجاد ابزارهای اثربخش تحلیل برای سازه های بتنی اصلاح شده و نوساز تحت بارگذاری انفجار برای پیش بینی رفتارهای سازه ای، انتخاب مصالح اصلاح شده بهینه و اطمینان ازمکانیسم های گسیختگی مطلوب، ضروری می باشد [۲۹].
شکل ۱-۱ نمای خارجی گسیختگی دیوار خارجی ساختمان federal [30].
۱-۲ سازه های مقاوم در برابر انفجار
سازه های بتنی معمولا به عنوان ساختمان های محافظ مورد استفاده قرار می گیرند یکی از بحث های مهمی که در سازه های بتنی وجود دارد، چگونگی تاثیر امواج انفجاری بر روی این سازه ها، حجم تخریب آن ها بر اثر انفجار و مقدار نفوذ موج انفجاری در سازه می باشد.
ساختمان ها و سازه ها در برابر انفجاری به شکل های مختلفی تخریب و فرو می ریزد. که این امر بستگی به ویژگی های بارگذاری دارد، که مهمترین این ویژگی ها شامل:
الف) شدت و قدرت انفجار ب) میزان فاصله انفجار تا هدف است.
این دو مشخصه تا حدود زیادی شکل مودفروپاشی و تخریب سازه را برای طراح ساختمان امن معین می کند.
معمولا انفجار های نزدیک و مماس به هدف موجب ایجاد حفره و سوراخ بر روی عنصر مربوطه و حالت تورق را دراطراف آن ایجاد می کند. این دو مکانیسم تخریب، موجب تضعیف آن قسمت شده و ناحیه مشارکت بین تورق و حفره به راحتی فرو می ریزد. قابلیت مواد و مصالح مختلف در برابر سوراخ شدن و یا حالت تورق، و در نهایت نفوذ موجب تعیین ضخامت مورد نیاز برای حفظ یکپارچگی آن المان می شود.
معمولا نوع و شکل رفتار مواد و مصالح، روش و حالت تغییر شکل و درنتیجه مود فروپاشی را تعیین می کند. برخی از مصالح و مواد از نظر مقاومت کششی بسیار ضعیف هستند و در هنگام قرارگرفتن در برابر نیروی کششی شدید که بیش از حد توان آن آماده باشد گسیخته می شود. نمونه ای از این مصالح که دارای کاربرد بسیار فراوان در ساختمان است مصالح بتنی می باشد. مقاومت کششی بتن بسیار کمتر از مقاومت فشاری آنهاست و برای رفع این نقیضه و افزایش مقاومت بتن در برابر انفجار، از آرماتور در بتن استفاده می شود. آرماتورهای فولادی باعث افزایش مقاومت برشی و مقاومت کششی بتن می شود. حال اگر میزان و قدرت انفجار بیش ازمقاومت عضو بتن مسلح شود آنگاه گسیختگی بوجود می آید.
طراحی یک قسمت برای مقاومت در برابر آثار انفجارمحلی و شدید شاید همواره کاری معقول نباشد، به خصوص وقتیکه محل دقیق انفجار مشخص نیست. بدین ترتیب باید مفهوم تخریب محدود و محلی مورد توجه قرار گیرد.
شکل ۱-۲ نمای خارجی گسیختگی دیوار خارجی برج ها khobar[30]
۱-۳ مقاوم سازی با بهره گرفتن از الیاف مسلح پلیمری(FRP)
استفاده از(FRP) در مقاوم سازی سازه های بتنی طی چند سال اخیر توسعه بسیاری یافته است. مقاوم سازی به منظورهای مختلف از جمله تقویت خشمی، تقویت برشی، افزایش محصور شدگی، ترمیم آسیب های ناشی از خوردگی و مانند آن ها با بهره گرفتن از این مصالح صورت می گیرد. (FRP) به دلیل وزن کم، سهولت اجرا، مقاومت کششی بالا در برابر شرایط محیطی سخت، تا حدود زیادی جایگزین فولاد که دارای مشکلات زیادی از جمله سنگینی، سختی اجرا و خوردگی می باشد، شده است. در مقاوم سازی دال های بتن آرمه، استفاده از(FRP) بیشتر به منظور تقویت خشمی صورت می گیرد. این تقویت با چسباندن(FRP) به وجه کششی دال در ناحیه دارای لنگر ماکزیمم صورت می گیرد، که باعث افزایش چشم گیری در ظرفیت جذب انرژی دال می شود. لیکن استفاده از(FRP) در تقویت برشی دال ها کمتر مورد توجه قرار گرفته و به تحقیقات محدودی منحصر شده است. امروز استفاده از(FRP) جهت افزایش ظرفیت خشمی سازه ها بسیار مورد توجه قرار گرفته است و تحقیقات بر روی آن ادامه دارد. با توجه به محدودیت­ها و مشکلات مربوط به انجام مطالعات آزمایشگاهی از جمله محدودیت مربوط به ابعاد نمونه­ ها، مشکلات نصب و اجرا، هزینه و زمان بالا و …، با انجام تحلیل های عددی صحیح می توان نتایج آزمایشگاهی را به محدوده صحیحی از سازه ها که امکان آزمایش عملی برای آنها وجود ندارد تعمیم داد. لذا در این پایان نامه، سعی خواهد شد با انجام مطالعات پارامتریک عددی با بهره گرفتن از مدل­های اجزامحدود، تأثیر(FRP) بر رفتار خمشی دالها با ابعاد هندسی مختلف ارزیابی و با ارائه راهکارهایی جهت ارتقای عملکرد این کامپوزیت­ها اطلاعات وسیعتری نسبت به آنچه که تاکنون از آزمایشهای انجام گرفته حاصل شده بدست آورد. با بهره گرفتن از لایه چینی­های مختلف و بررسی وضعیت سازه تحت بارگذای انفجاری در نهایت، یک هندسه مناسب برای بکارگیری این ورقه­ها پیشنهاد می­گردد.
فصل دوم
مروری بر تحقیقات انجام شده
۲-۱ خلاصه ای از تحقیقات پیشین
در مورد تاثیر امواج ناشی از انفجارات بر سازه ها در مقابل آن تحقیقات وسیعی انجام شده که در اینجا با توجه به موضوع این پایان نامه تنها به مواردی که بررفتار سازه های بتنی و به ویژه دال های بتن مسلح اشاره خواهد شد.
Low و همکاران [۲۲] در سال(۱۹۹۸) به بررسی عددی پاسخ دال های بتن مسلح تحت بار های انفجار پرداختند. نتایج حاصل از مدل سازی نشان داد استفاده از ورق های کامپوزیتی باعث بهبود عملکرد دال و کاهش تغییر شکل ها و همچنین کاهش بروز ترک در دال می گردد.
Low و Hao [23]در سال(۲۰۰۱) قابلیت اطمینان دال های بتن مسلح در برابر بارهای انفجاری را با بهره گرفتن از مدل سازی عددی بررسی نمودند و نشان دادند که تاثیر انفجار بر روی عضو سازه ای پهنه وسیعی از شرایط را در بر می گیرد و قابلیت پیش بینی چندانی ندارد. با این وجود در محدوده های خاصی از بار انفجار می توان وضعیت رفتار دال را پیش بینی نمود.
Luccioniiو Luege [24] در سال(۲۰۰۶) به بررسی رفتار دال های روسازی بتنی تحت بارهای انفجار پرداختند. هدف از انجام ازمایش سنجش میزان خرابی و ترک های احتمالی در روسازی های بتنی بر اثر بار شوک ناشی از انفجار در بالای آن بود. همچنین دو روش برای تحلیل مساله انفجار بر روی دال های بتنی عرضه گردید.
Pedro F.silva,binggeng Lu[25] امکان استفاده از مصالح کامپوزیت جدید را برای بهبود ظرفیت مقاومت در برابر انفجاردال های بتن مسلح یک طرفه مورد بررسی قرار دادند. به منظور دستیابی به این هدف ۵ دال تحت بارهای انفجار واقعی مورد آزمایش قرار می گیرند(شکل ۲-۱).
یکی از دال ها به عنوان واحد کنترل در نظر گرفته می شود. تا خط مبنایی را برای مقایسه ۴ دال دیگر ایجاد کند. این ۴ دال با الیاف کربن و پلیمر های مسلح شده با الیاف فولاد مقاوم می شوند که ۲ دال ازیک طرف اصلاح شده و۲ دال دیگر از هر دو طرف اصلاح شده اند. نتایج آزمایش نشان می دهد زمانی که دال ها از یک طرف اصلاح شوند افزایش قابل توجه مقاومت در برابر انفجار مشاهده نمی شود با وجود این در دال هایی که از دو طرف اصلاح می شوند افزایش قابل توجهی در مقاومت در برابر انفجار مشاهده می شود.

شکل۲-۱ الگوی خرابی نمونه های آزمایش شده
Mosalam و Ayman S. Mosallam [18] مدل های عددی با بهره گرفتن از روش المان محدود برای تحلیل اجمالی غیرخطی دال های بتن مسلح شده که در معرض بارگذاری انفجار قرار می گیرند، مطرح کردند. این مدل ها استفاده می شود تا پارامترهای متفاوت از جمله مدت زمان بارگذاری و اثر اصلاح(CFRP) را بر تراکم آسیب، مورد بررسی قرارگیرد. نمایش محلی آسیب برحسب کرنشهای فولاد تقویتی مورد بحث قرار می گیرد. نتایج آزمایشگاهی نشان داد که در زمانی که از سیستم اصلاح با کامپوزیت(CFRP) استفاده می شود. ظرفیت تحمل بار تا ۲۰۰درصد افزایش می یابد به علاوه، حداکثر جابجایی با اصلاح(CFRP) ، در مقایسه با دال ساخته شده تا ۴۰ تا ۷۰ درصد، کاهش می یابد. رفتار دال اصلاح شده با(CFRP) زمانی که هر دو طرف دال اصلاح می شود، بهترین وضعیت را دارد.
Jin-Won Na و همکارانش [۱۷] مقاومت در برابر انفجار دال های بتن مسلح اصلاح شده(GFRP) را با بهره گرفتن از برنامه(LS-DYNA) مورد تحلیل قراردادند. همچنین کارآیی سیستم اصلاح شده با(GFRP) به وسیله مقایسه نتایج تحلیل برای دال های اصلاح شده و اصلاح نشده، مورد ارزیابی قرار گرفت و کارایی دال اصلاح شده با الیاف مسلح پلیمری را اثبات کردند(شکل ۲ـ۲).
شکل۲-۲ نمونه آزمایشی [۱۷]
توسطC.Wu و همکارانش [۱۱]، ۶ دال مورد آزمایش قرارگرفت تاواکنش آنها در مقابل بارگذاری انفجارتعیین کنند. ۶دال شامل این موارد می شوند: دو دال مسلح متداول(RC) برای نمونه های کنترل، دو دال بتن مسلح با الیاف مسلح پلیمری تقویت شده روی سطح فشار با یک دال ساخته شده با بتن بسیار مقاوم بدون فولاد گذاری و یک دال ساخته شده با بتن بسیار مقاوم با فولاد گذاری. اندازه بارهای انفجاری محدود به ۱ تا۲۰ کیلوگرمTNT با مسافت های فرضی(که در مورد آن توافقی وجود ندارد ) می باشد. شکل(۲-۳) تاریخ های فشار انفجاری روی سطوح دال و تاریخ های جابه جایی دال ها ثبت می شود. توزیع فشار مورد تحلیل قرار می گیرد. واکنش دال ها مشاهده می شود و جذب انرژی آنها با پیش بینی انجام شده با بهره گرفتن از تحلیل مقایسه می شود.
شکل۲-۳ دال بتنی مسلح شده با الیاف پلیمر مسلح پلیمری مقابل بار انفجار[۱۱]
C.F.Zhao , J.Y. Chen[31] به بررسی رفتار دینامیکی و آسیب دال بتن مسلح تحت بار دینامیکی انفجار پرداختند، و در این زمینه به تا ثیرات نرخ کرنش و فاکتور افزایش دینامیکی و معادلاتی برای بتن برای مکانیزم آسیب و پاسخ دینامیکی رسیدند.
محسن نجمی وزنه و ایرج محمود زاده کنی [۸] به تحلیل دینامیکی غیرخطی دو سازه متفاوت مقاوم در برابر حملات هوایی توسط برنامه کامپیوتری(ANSYS) پرداخته اند که در تحلیل های متفاوت با تغییرات در مدل سازی درصدهای فولاد و ضخامت های بتن مناسب را پیشنهاد کردند.
سیدجمال الدین موسوی و علی علوی نیا] ۷] به بررسی پارامترهای موثر بر ناحیه تخریب بتن بدلیل بارگذاری انفجاری پرداخته اند بهمین منظور از نرم افزار(LS-DYNA ) برای شیبه سازی عددی بارگذاری انفجاری شده است. نشان داده شده که افزایش استحکام فشاری، در صد میلگردهای تقویتی و چگالی بتن موجب کاهش حجم تخریب می شود و نیز تنش ها با افزایش استحکام فشاری بتن و درصد میلگردهای تقویتی بیشتر می شود در حالیکه تغییر چگالی بتن اثری بر تنش ها ندارد. تغییر ضریب پواسون بتن نیز برحجم ناحیه تخریب و تنش ها اثری ندارد.
فصل سوم
روش اجرای تحقیق
۳-۱ مبانی مدل سازی عددی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:32:00 ب.ظ ]




بلای ناامنی، به خصوص در مسیرهای ارتباطی زیرساختهای حکومت قاجاریه را به ورطه­ی سقوط کشانیده بود. شاید حاکمان قاجارازاین موضوع غافل بودند ولی استعمارگران روس و انگلستان کاملاً بر این موضوع اشراف داشتند که اگر می­خواهند به منافع بازرگانی اتباع خودشان لطمه­ای وارد نشود باید خود حفظ و امنیت راه های تجاری را به عهده بگیرند. ناامنی و قطع ارتباطات حتی به مقداراندک سبب عقب ­ماندگی اقتصادی ایران عصر قاجاریه گشته بود. (همفر، ۱۳۶۱: ۱۲۹)
تمرکز حکومت قاجاریه در بخش­های شمالی ایران و غافل ماندن از بخش­های مرکزی و جنوبی سبب گشته بود که مسیرهای ارتباطی این نواحی دچار ناامنی شود. پس وجود یک حکومت مرکزی مقتدر در مرکز مملکت می­توانست چنان آرامش و امنیتی را در سراسر ایران به ارمغان بیاورد که خود سبب پیشرفت و ترقی و آبادانی کشور می­شد. اشتباه قاجارها این بود که به پایتخت و نواحی اطراف آن توجه داشتند و از سایر نواحی غافل و تمرکزی بر آن نداشتند. (ویلسن، ۱۳۷۴: ۱۷۰)
در برخی موارد ناامنی راه ها چه در بخش­های شمالی و چه در بخش­های جنوبی براساس سیاستهای انگلستان و روسیه رقم می­خورد. به صورتی که روس­ها در رقابتهای تجاری و بازرگانی برای ضربه زدن به انگلستان به تحریک اقوام و قبایل می­پرداختند تا به ناامن کردن راه ها بپردازند و بدین وسیله ضربه­ای به رقیب خود وارد آورند. انگلستان نیز با بها دادن به اقوام بختیاری امتیازاتی را به آنها داده بود تا موانعی که در راه پیشرفت امور مربوط به شرکت نفت به وجود می ­آید اقدامات اساسی را به انجام رسانند. در این میان مردم عادی بودند که ضرر می­کردند و آسایش و امنیت خود را از دست می­دادند. (همان: ۱۰۹)

دولت ایران در عصر قاجار راهکار مناسبی برای مقابله با ناامنی راه ها نداشت و اگر اقدامی در این خصوص صورت می­گرفت فقط به خاطر منافع بیگانگان بود و کمتر به رفاه حال مردم توجه داشت. راهزنان به بی­کفایتی حاکمان قاجار پی برده و می­دانستند که عامل بازدارنده­ای برای آنها وجود ندارد و بنابراین با آزادی کامل به غارت کاروانهای تجاری در طول مسیرها می­پرداختند. (ویلز، ۱۳۶۸: ۱۱۳)
تنها اقدام اساسی حکومت برای مقابله با راهزنان در مسیرهای ارتباطی، برمی­گردد به کالاهایی که صاحب آن حکومت بود و کافی بود اموالی از حکومت توسط راهزنان غارت شود، شدیدترین و سخت­ترین مجازاتها برای آنان در نظر گرفته می­شد. این موضوع مختص به دوره قاجار نبود بلکه در همه ادوار تاریخ ایران وجود داشت. سیاحان اروپایی طرز مجازات راهزنان به وسیله­ حکومت را به چشم دیده بودند و آن را بسیار دور از انصاف می­شمارند و معتقدند این سختی مجازاتها نمی­تواند عامل بازدارنده باشد چرا که به فاصله­ی کوتاهی پس از این موضوع دوباره چند نفر را به مجازات مشابه رسانده بودند. (جکسن، ۱۳۵۲: ۳۱۸-۳۱۷)
با توجه به اوضاع اجتماعی ایران در عصر قاجار، ناامنی راه ها و غارت کاروانهای تجاری در مسیرها عامل اصلی بازدارنده­ی مردم، در انجام فعالیت­های تجاری و بخش کشاورزی است. زیرا می­دانند دسترنج آنها غارت می­ شود، پس به مقدار کافی برای نیازهای خود تولید می­ کنند و در صدد پیشرفت دادن به کشاورزی برنمی­آیند. (ویلسن، ۱۳۴۷: ۲۲۷)
باید عامل این همه ناامنی و غارت در راه های کشور را ریشه­یابی کرد که علت چیست؟ به نظر می­رسد که جدا از عوامل انسانی، عوامل طبیعی همچون خشکسالی­ها نیز بر اقتصاد و رفاه مردم تأثیر می­گذاشت. چون دولت قاجار راهکار مناسبی برای حل این بحران­ها ندارد برخی مردم از شدت رنج و گرسنگی دست به انجام هر کاری می­زدند و اداره امنیت مملکت به صورت مشکلی بزرگ درآمده بود و بر وحشت مسافرین می­افزود. (ویلز، ۱۳۶۸: ۲۸۹)
بنابراین در برخی از نقاط کشور دولت دست روی دست نمی­گذاشت و با مأمور کردن افرادی تحت عنوان قره­سوار مقابله با ناامنی راه ها را به دست آنها می­سپرد. در مسیر تهران به اصفهان که بخشی از مسیر را با کالسکه و بخشی دیگر را با حیواناتی نظیر اسب و قاطر طی می­کردند، امنیت راه یا به عهده اهالی محل در امتداد راه سپرده می­شد و یا افرادی از محل تحت عنوان قره­سوار با دریافت مواجب امنیت راه ها را به عهده می­گرفتند. (اوبن، ۱۳۶۲: ۳۴)
لیکن به نظر می­رسد که نقش قره­سواران در از بین بردن ناامنی­ها در راه ها همیشه کارساز نبوده و در برخی مواقع سهل انگاری­هایی صورت می­گرفت. از جمله در مسر شیراز به اصفهان زمانی که کاروانی بزرگ در حال حرکت بود و ۲۰۰ قره­سوار به دنبال آن بودند به هنگام مواجه شدن با خطر راهزنان، قره­سواران به جای مقابله با آنها، پا به فرار گذاشتند و راهزنان نیز با خیال آسوده به غارت اموال کاروانیان می­پرداختند. (ویلسن، ۱۳۴۷: ۲۴۲)
شاید اولتیماتوم انگلستان به دربار ایران به خاطر چنین معضلاتی بود که کاروانهای تجاری انگلستان را به راه های جنوبی با خطر مواجه می­ساخت. در اواخر دوره قاجار شکل­ گیری ژاندارمری جهت تأمین امنیت راه ها یکی از راهکارها و سیاستهای انگلستان در جهت مقابله با ناامنی بود. ( ساید، ۱۳۶۳: ۵۱)
در سال ۱۳۲۹ق /۱۹۱۱م دولت تصمیم گرفت برای برقراری امنیت راه ها نیروی ژاندارمری با کمک از افسران سوئدی ایجاد کند. در ادامه از میان نیروهای قشون ،امنیه و ژاندارمری خزانه که پیشتر تاسیس شده بود نیروی ژاندارمری دولتی تاسیس و یالمارسن سوئدی فرمانده کل این نیروها شد.(لسان السلطنه سپهر،۱۳۶۲: ۱۰۵).
ژاندارمها نیز نتوانستند امنیت را به نحو مطلوب در منطقه اصفهان برقرار کنند و انتشار اخبار از دزدی های دسته جمعی در محلات اطراف اصفهان نشان از آن داشت که راهزنان جری تر و آسوده خیال تر شده اند.چنانکه از سیر حوادث مشاهده می شود دسته جات و گروه های غارتگر با گذشت زمان انسجام بیشتری یافته و دارای سازمان مشخص تری شدند. افراد و گروه های کوچک راهزن کم کم یاد گرفتند که با اتحاد و همکاری ودر سایه حمایت فردی قدرتمند می توانند به منافع بیشتری دست یابند.(رجائی و نورانی، ۱۳۹۱: ۱۳).
اگر در ابتدای حکومت قاجار یک نیروی کارآمد نظامی شکل می­گرفت که نظم و امنیت را در سر تاسر ایران به وجود آورد، حکومت قاجار با انقلابهای مردمی مواجه نمی­شد. پس دست زدن به اصلاحات پیش از ایجاد نظم و قانون امری کاملاً بیهوده به نظر می­رسید. (ویلسن،۱۳۴۷: ۲۰۰)
اصلاحات از زمان ناصرالدین شاه در پی سفرهای شاه به اروپا و مقایسه اوضاع آنجا با ایران، آغاز شد. اصلاح راه ها یکی از برنامه­هایی بود که توسط شرکت­های خارجی در ایران دنبال شد. علی­رغم هزینه­ های گزافی که جهت اصلاح راه ها صورت می­گرفت کاملاً بیهوده به نظر می­رسید زیرا راه ها به حال خود رها گشته و قطعاً با گذر زمان و شرایط آب و هوایی که وجود داشت رو به خرابی می­رفت.
در بررسی راه ها گرچه اشاره شد که همیشه خطر راهزنان در مسیرهای کوهستانی، کاروانها را تهدید می­کرد ولی باید خاطر نشان ساخت که تپه­ها و کوهها چون بر راه ها مسلط بودند می­توانستند امنیت بخشی از راه ها را تأمین کنند. در راه های منتهی به اصفهان وجود تپه­هایی چون تپه اشرف که در امتداد پل شهرستان واقع بود یک بنای تدافعی قلمداد می­شد. این تپه از سطح جاده ۱۲ متر طول داشته و نگهبانی از پل شهرستان و نظارت بر ورود و خروج مسافرین از وظایف ساکنان بود که بر فراز تپه ساکن بودند.همچنین کوه قلعه بزی و کوه دنبه، که در جنوب غرب اصفهان واقع بودند، آثاری دیده­بانی در آنها مشاهده شده که دارای اهمیت سوق­الجیشی می­باشند. و می­توانستند در ایجاد امنیت راه های اصفهان نقش مؤثری داشته باشند. (سیرو، ۱۳۵۷: ۶۰)
مقابله با خطر راهزنان در مسرهای ارتباطی به شکل مقطعی بود و خود راهزنان هم به این موضوع کاملاً واقف بودند. به همین جهت به دنبال فرصت مناسب بودند که در چه موقعی حکام و مأموران حکومتی قاجار از توجه به امنیت راه ها غافل می­شوند، پس فرصت را مغتنم شمرده و به غارت کاروانها می­پرداختند. (دمورگان، ۱۳۳۵: ۲۴)
قبایل بختیاری چون در مجاورت اصفهان قرار دارند بیشترین عامل ناامنی راه های اصفهانی به حساب می­آیند. استقرار آنها در راه های کوهستانی اصفهان نقش تعیین کننده ­ای در ناامنی راه های این بخش دارد. (گوبینو، ۱۳۶۷: ۲۲۵)
شاید تصور این باشد که ناامنی راه ها همیشه مختص به راه های کوهستانی است. ولی همیشه اینگونه نبود. وجود درختان گز در حاشیه­ راه های کویری هم می­توانست محل مناسبی برای مخفی شدن راهزنان باشد تا در فرصت مناسب به کاروانهای تجاری حمله­ور شوند. (براوان، بی­تا: ۳۲۰)
در مجموع توانمندی و سیاستهای درست حاکمان قاجار در ایجاد امنیت و آرامش راه ها که به رشد اقتصادی و بازرگانی کشور می­انجامید نقش تعیین کننده ­ای داشت که متأسفانه چنین نبود.
ه- راهسازی در دوره قاجار و موانع بر سر راه آن
کار راهسازی در عصر قاجار با موانع و مشکلاتی همراه بود و همین عوامل باعث عقب ماندگی ایران از رشد و توسعه جهانی گردید. نبودن دانش راهسازی در عصر قاجار ایران را وابسته به مهندسان بیگانه می کرد که چاره ای غیر از این نبود ولی زمانی که بازرگانان ایرانی مهندسین بیگانه را برای احداث راه آهن انزلی – رشت استخدام کردند قاطرچیان محلی در کل عملیات راهسازی شروع به کارشکنی کردند. جان ویسهارد مدیر بیمارستانی در تهران اعتقاد داشت که این قاطرچیان به تحریک وعاظ متعصب نگران ازدست دادن وسیله معاش خود بودند. همچنین زمانی که ناصرالدین شاه برای احداث خط آهن تهران – عبدالعظیم با شرکتی بلژیکی قرار داد بست، گاریچی ها از رقابت کمرشکن ترسیدند و با دیگر مخالفان دست در دست هم داده تا راه آهن را خراب کنند.(آبراهامیان،۱۳۷۷: ۶۶).
با این احوال اوضاع راه های ایران تا پیش ازسال ۱۳۰۰ق بشکل ابتدایی بودندو زمان مسافرت بر این راه ها بسیار طولانی بود بطوری که مسافت تهران-تبریز ۱۶ روزه و تهران- بوشهر ۳۰ روزه و تهران-رشت ۷روزه طی می شد.(پولاک،۱۳۶۸: ۳۰۷).
اما از آغازقرن ۱۴ ق به واسطه ملاحظات سیاسی و تجاری دو همسایه( روسیه و انگلستان)،راه های مختلفی در کشور به دست شرکتهای آنان ساخته شد. در سال ۱۳۰۲ق میرزا حسین فراهانی راه تهران- قزوین را که روس ها ساخته بودند بسیار عالی توصیف می کند و از وسایل نقلیه مختلفی چون تران تراس- درشکه- کالسکه و دلیجان که در آن راه رفت و آمد می کردند سخن می گوید.(فراهانی،۱۳۴۲: ۳).
در دوره قاجار برخلاف دوره­ های قبل آنطور که می­بایست و ضروری بود در امر راهسازی تلاش و کوشش جدی به عمل نمی­آمد و اگر هم در این زمینه برنامه­ای بود به طور جدی دنبال نمی­شد و این عمل بیشتر ازسوی کشورهای روس و انگلستان دنبال می شد.بطوری که دو کشور برای ازدیاد نفوذ تجاری خویش و رقابت با دیگری توجه خود را به امر راهسازی معطوف کرده بودند. راه های شمالی نظیر راه های انزلی – قزوین- تهران – همدان با کمک بانک استقراضی و شرکت بیمه حمل و نقل روسیه و راه های جنوبی نظیر راه های اهواز – اصفهان، شوشتر- اصفهان با کمک بانک شاهنشاهی و شرکت برادران لینچ ساخته شد.(تیموری،۱۳۳۲: ۲۳۶).
آنچه از وضعیت راه های ایران در عصر قاجار به دست می ­آید اینکه راهسازی به شکل سطحی و بنا بر مصلحت و سلیقه های شخصی در حال انجام بوده است.در زمان ناصرالدین شاه اگر برخی راه ها اصلاح می­گردد بیشتر بدان جهت است که شاه می­خواهد در آن مسیرها قرار بگیرد و به نیازهای شخصی خود پاسخ دهد مانند راه شوسه ای که از تهران تا حرم عبدالعظیم احداث کرد وهمزمان راهی به سمت کلاه فرنگی،باغ وحش و شکارگاهش در شمال ایجاد کرد. مسیر دوم که شروع آن مدتها پس از راه تهران- عبدالعظیم آغازشده بود علی رغم اینکه از مسیری سنگلاخی و صعب العبور می گذشت و موانع طبیعی جون رودخانه و برف و باران بود زودتر ازراه اول به اتمام رسید.(کارلاسرنا،۱۳۶۲: ۱۹۳).
در این راه ها مردم ایران حق عبور ندارند مگر اینکه عوارض بین راهی پرداخت کنند. دولت ایران برای اینکه از مسئولیت ترمیم و اصلاح راه ها که حق طبیعی مردم بود شانه خالی کند دولت­های استعمارگر را موظف به دریافت عوارض از مردم می­کرد تا بدین وسیله مخارج مربوط به راه ها تأمین گردد، شرکت لینچ انگلستان مسئول دریافت چنین عوارضی بود که براساس نوع وسیله نقلیه، میزان بار و نوع جاده محاسبه می­گشت. (ویلسن، ۱۳۴۷: ۸۴).
در سال ۱۲۸۹ق وزارتخانه “فواید عامه” تاسیس شد که احداث و تسطیح راه ها،ساختن پلها،و مراقبت از آنهاو ایجاد بنادر تجاری بر عهده این وزارتخانه بود.این وزارتخانه نیز همانند دیگر وزارتخانه ها در خدمت حاکمان ایالات بودند و به تسطیح راه های حوزه خود می پرداختند.امین السلطان بنا به مقتضای زمان پیشنهاد داده بود”حتی الامکان راه های ارابه رو ساخته شود”.و بعضی ازحکام نیز با التزام گرفتن از ثروتمندان بدان عمل می کردند.اماگویا این توصیه های کلی موثر نبود و وزارت مالیه در سال ۱۳۰۷ق طی قانونی بیگاری ازمردم را در امر راهسازی تصویب کرد که به موجب آن مردان ۱۶ تا ۵۰ سال موظف بودند سالی چند روز در این کار شرکت کنند و جواز مسافرت فقط به کسی داده می شد که خدمات راهسازی را انجام داده بودند.(لمبتون،۱۳۳۹: ۳۱۶).
به نظر می رسد یکی از راهکارهای مقابله با مشکلات سفر و حمل و نقل در دوره قاجار بخصوص در مرکز فلات ایران وجود راه آهن بوده باشد.
اصفهان به لحاظ موقعیت جغرافیایی که در مرکز داشت و بر سایر شهرها مشرف بود و هچنین قابلیتی را که با ایجاد شبکه راه آهن و اتصال آن با سایر شهرها داشت این مشکل رامی توانست حل نماید (میرزا سراج الدین، ۱۳۶۹: ۳۰۴).
اهمیت راه آهن در کشوری که از لحاظ وسایل نقلیه ضعیف بود و ارتباطات نواحی مختلف را با هم با مشکل مواجه می ساخت از ضروریات بودچرا که راه آهن در ایران اسباب آبادی و نیکبختی ملت خواهد بود و در وقت بلای قحطی مانند قحطی سال ۱۲۸۷ق تا سال ۱۲۸۹ق که تعداد کثیری ازاهالی مملکت ایران از گرسنگی به موت رسیدند اگر دارای راه آهن بودند ممکن بود ازممالک خارجه غله و مأکولات به ایران حمل کنند و مردم ازشدت جوع تلف نشوند.(مارکام، ۱۳۶۷: ۱۶۸).
درمجموع شیوه راهسازی در دوره قاجار بر اساس فنون مهندسی نبود و به شکل مقطعی کار صورت می گرفت و برای آیندگان سودی نداشت و حتی با آن هزینه هایی که می شد این شکل جاده ها جوابگوی همان دوره نیز نبود و با تغییر فصول و بارش برف وباران همه زحمات بر باد می رفت.(فووریه،۱۳۲۶: ۹۴).
یکی ازعوامل عقب ماندگی ایران در عصر قاجار که مانع از انجام اصلاحات بود وجود افکار غلط بود. برخی افراد مخالف هرگونه فکر و نظر تازه برآمده ازفرنگ بودند. شاید تصور براین بود که نفوذ اروپا درکشورمترادف بازوال قدرت آنها می شود.(کرزن،۱۳۷۳: ۷۸۹).
البته این طرز فکر در هر دو گرو حکومتی ونهادهای وابسته به مردم مانند روحانیون وجود داشته است.
ولی به نظر می رسد موانع متعددی بر سر راه احداث راه ها در ایران عصر قاجار قرار داشت.به اختصار به شرح برخی ازمهمترین موانع می پردازیم.
۱-فقدان سرمایه و ابزار کافی
نداشتن سرمایه کافی و خالی بودن خزانه به سبب فساد مالی دربار و سفرهای بیهوده به اروپا باعث گردید در زمینه راهسازی انگیزه ای وجود نداشته باشد. خالی بودن خزانه کشور که دولتها را دچار مشکل ساخته بود سبب گردیده بود که آنان نتوانند قشونی را مجهز و آماده سازند تا در برابر شرارتها و غارتگریها مبارزه نمایند. ایران به سبب نداشتن یک قشون منظم ملی، وجود و ماندگاری راهزنان را در راه های ارتباطی تضمین می کرد.(رجایی،۱۳۸۳: ۶۵ چون استفاده از راه ها نیاز مبرم مردم بود در برخی موارد افرادی پیدا می شدند که می توانستند سرمایه خود را در زمینه راهسازی به کار گیرند وازحکومت حمایت نمایند ولی سرمایه داران ایرانی ازآن ترس داشتند که با تغییر حکام یا تحولات سیاسی یا جنگ داخلی سرمایه و اموال آنها از دستشان خارج شود.(کرزن،۱۳۷۳: ۱/۶۳۴).
۲-مشکلات وموانع جغرافیایی
کوهستانی بودن بخش اعظمی ازمساحت ایران ارتباطات شهرها و روستاها را ازطریق راه های هموار دچار مشکل می ساخت. بنابراین راهسازی در بخشهای کوهستانی بسیار سخت بود و امکانات زیادی لازم داشت. در مرکز فلات ایران به عامل جغرافیایی اشاره می شود که از موانع راهسازی به حساب می آید و در دیگر نقاط کشور نیز چنین موردی نمود داشت.
در راه­های ارتباطی اصفهان به سوی چهارمحال بختیاری مخصوصاً در فصل سرما وضعیت بسیار نامساعد بود آنهم به سبب بارش برف سنگین، وجود بلدچی یا راهنما در این مسیر از ضروریات بود و به همراه داشتن سلاح برای مراقبت خود و همراهان به منظور مقابله با تهدیدات راهزنان الزامی بود (ویلسن، ۱۳۴۷: ۲۴۷).
۳-بی توجهی عناصر حکومت گر
تزلزل مدیریتی و بی توجهی عناصرحکومتی یکی دیگر از موانع در انجام راهسازی به شمار می آمد. چرا که تغییرات سریع دربدنه حکومت ،و آمد ورفت سریع حکام و کابینه ها فرصت خوبی برای سوء استفاده کنندگان بود و هر بار که کابینه عوض می شد وزیر داخله حاکم شهرها را تغییر می داد. همین عدم ثبات مدیریتی سبب می گشت که حاکم انگیزه ای برای مقابله با شرارتها و راهزنان نداشته باشد و خود عاملی برای سوء استفاده های راهزنان در راه ها بخصوص در نواحی جنوب اصفهان و اطراف آن می گشت.(روزنامه زاینده رود،۱۳۳۶: ۲).
عدم قاطعیت حکومت و موانع مجازات قانونی، بطوری که بعد ازوقوع مشروطه به واسطه خشونتها ی زیادی که در نظام استبدادی علیه متهمان یا مجرمان بکار می رفت راه از افراط به تفریط کشیده شد و این بار هر نوع خشونت حتی مجازات قانونی مجرمان تقبیح می شد. به همین لحاظ حکام آن پشت گرمی و اقتدار که سابق داشتند را احساس نمی کردند. در زمان سردار اشجع تجار اصفهان به تنگ آمدند و طی نامه ای به انجمن ولایتی خبر دادند که فضا برای راهزنان چنان هموار است که در راه ها اقدام به غارت و سرقت کاروانها میکنند.(همان، ۶).
شدت گرفتن غارتگریها در راه های ارتباطی بیشتر به هنگام ضعف حکومت مرکزی بود.در زمان حکومت مظفرالدین شاه قبایل سگوند-پیراندلو درمسیر ییلاق و قشلاق خود به هر کجا که بتوانند تجاوز می کنند.ازسوی دیگر ایلات بختیاری به بهانه برقراری نظم و امنیت به نام پادشاه،قبایل را لخت می کنند. در خوزستان نیز قبایل عرب از یک سو با همدیگر و ازسوی دیگر با قبایل غیر عرب محلی دایما در جنگ و ستیزند.(دمورگان، ۱۳۳۵ :۲۴).
۴-نبودن وسایل نقلیه موتوری
علیرغم صنعتی شدن اروپا و تحولاتی که در جهان در زمینه صنعت در حال وقوع بود، حکومت قاجاریه همچنان به شکل سنتی به اداره امور کشور می پرداخت و در زمینه حمل و نقل ازوسایل ابتدایی مانند شتر- قاطر- اسب و دیگر چارپایان که در دوران باستان در ایران کاربرد داشت ،استفاده می کرد.
ایرانیان به این جهت که حیوانات بارکش خوب در اختیار دارند،آنان را چنان قانع کرده که تصور می کنند دیگر نیاز به راه های خوب ندارند. حتی به اروپاییان یادآوری می کنند که اگر شما هم اسب های ما را داشتید هیچ وقت بدنبال جاده سازی نمی رفتید.(اورسل،۱۳۵۳: ۲۳۴)
۵- ترس زمامداران ایران از ارتباط با اروپا
حاکمان ایران در عصر قاجار از ارتباط گسترده با اروپا بیم داشتند و تا حدودی در این عقیده خود ثابت بودند.اعتمادالسلطنه در خاطرات خود می نویسد:وقتی بواتال نمونه کوچکی از راه آهن آورده تقاضای کسب امتیازکرده بود شاه با خشم فراوان گفت”حالا چهل پنجاه نفر فرنگی در طهران هستند ما عاجزیم، اگر راه آهن ساخته شود هزار نفر بیایند چه خواهیم کرد.”(اعتمادالسلطنه، ۱۳۵۰: ۴۶۲).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:32:00 ب.ظ ]




هوش معنوی [۷۳] نیز از انواع هوشی است که جنبه‌ی اجتماعی یافته است و در پویایی و پایایی گروه مؤثر است. هوش معنوی یعنی توانایی درک بعد معنوی وجود انسان و وجود منبعی متعالی از معنویت و روش استفاده از این معنویت در زندگی برای سازگاری با محیط (ساغروانی ۲۶ ـ ۳۵). هوش معنوی نیز قابل آموزش است. هوش معنوی گرچه برآمده از هوش اخلاقی نیست ولی باید تحت نظارت این هوش به اجرا درآید. بی‌‌توجهی به بعد معنوی و جسم‌پنداری انسان، شناختی نادرست از انسان است. اگر انسان موجودی دو بعدی است و معنویت در او بسیار مؤثر و قویست باید این بعد در کار گروهی نیز تأثیر داشته باشد. اعضا باید به بعد معنوی خود توجه داشته باشند تا بتوان شادابی و امیدواری را در خود ایجاد کرده و ادامه دهند. نشاط اعضا یکی از عوامل مؤثر در پویایی و پایایی گروه است. بدون نشاط و امید هیچ کاری و از جمله پژوهش پیشرفتی ندارد. اعضایی که هوش معنوی دارند می‌تواند با دمیدن روح معنویت خود در گروه، شادابی گروه را تأمین کنند. منظور از معنویت در اینجا یک امر متعالی و پیچیده نیست. ممکن است عضوی از اعضا با شوخ طبعی خود بتواند انرژی لازم برای کار را در دیگر اعضا ایجاد کند. البته چنانکه گفتیم هوش اخلاقی حاکم بر این هوش است و رفتار او را نظارت و کنترل می‌کند. یعنی نمی‌توان با بهره گرفتن از مطالب خلافِ ارزش‌هایِ اخلاقی، نشاط‌بخش بود.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

تفکر مثبت [۷۴] و تفکر منفی [۷۵] از اجزای تفکر انتقادی هستند. جالب اینکه هر کدام از این دو نوع تفکر اگر در جای نامناسب خود استفاده شود نقیض تفکر انتقادی یعنی مغالطه را تولید می‌کنند. تفکر مثبت به معنای درک نقاط قوت موضوع تفکر است و تفکر منفی به معنای درک نقاط ضعف موضوع تفکر است. برخی تفکر انتقادی را به معنای تفکر منفی و نقد را بیان نقاط ضعف می‌دانند ولی این نظر صحیح نیست. تفکر انتقادی یعنی به کار بردن درست و متعادل هر دو نوع تفکر مثبت و منفی. اگر فقط به نقاط قوت توجه داشته باشیم و نقاط ضعف را از نظر دور بداریم دیگر مثبت‌اندیش نیستیم بلکه ساده‌لوح و خوش‌بین خواهیم بود و اگر فقط نقاط منفی را ببینیم و بی‌توجه به نقاط مثبت باشیم منفی‌باف و کژخیال خواهیم شد. این هر دو انحراف از حد اعتدال بوده و ناپسند است.
تفکر مثبت و منفی هر دو برای پیش برد کار گروه پژوهشی لازم است. خوش‌بینی از کیفیت محصول کار گروهی می‌کاهد و منفی‌بافی محصولی برای کار گروهی باقی نمی‌گذارد. معمولاً از تفکر مثبت استقبال می‌شود و تفکر منفی طرد می‌شود و از سوی دیگر افراد به تفکر منفی تمایل بیشتری دارند و تفکر مثبت را برای خود نوعی ضعف به حساب می‌آورند. اعضای گروه باید بتوانند بر تمایل خود بر تفکر منفی غلبه کنند و مقداری نیز مثبت‌اندیش باشند و به دیگران نیز اجازه دهند تفکرات منفی خود را در رابطه با آنها و موضوع پژوهش مطرح کنند.
بخشی دیگر از تفکر انتقادی، تفکر خلاق [۷۶] است. تفکر خلاق یعنی دیدن راه‌های جدید برای مسئله‌های قدیمی. این شیوه‌ی تفکر به تغییر علاقه‌مند است. گرفتار آمدن در چند راه‌حل قدیمی برای مسئله همیشه ذهن افراد را چنان درگیر می‌کند که این نکته، آنها را از راه‌ حل ‌های جدید غافل می‌کند. افراد خلاق همیشه به راه‌های جدید و آنچه از دید دیگران پنهان است نگاه می‌کنند. بسیاری از تعارضات و چالش‌ها نتیجه گرفتار آمدن در چنبره‌ی چند راه قدیمی است و با آزاد شدن ذهن از این زندان امکان یافتن راهی جدید که طرفین تعارض را در نظر داشته باشد میسر می‌شود. اصولاً در علوم انسانی که موضوع آن انسان است راه‌های متعددی برای حل هر مسئله ممکن است وجود داشته باشد و محدودیتی از این جهت وجود ندارد.
جالب اینکه برای تفکر مثبت، منفی و خلاق تکنیک‌ها و روش‌هایی وجود دارد که قابل یادگیری است و این نکته بسیار درخور اهمیت است.
هدفمندی در گروه اعضا را به وظیفه‌محور بودن گرایش می‌دهد. زیرا با شناخت دقیق اهداف گروه، پذیرش آن و اعلام عضویت در گروه، اعضا باید به دنبال تحقق آن اهداف باشند. در واقع با این اعلام فرد می‌گوید که این اهداف، اهداف من نیز هست و من حتی اگر به دنبال منافع خود نیز هستم وظیفه‌ای اخلاقی برای تحقق اهداف گروه دارم. بنابراین اعضا باید در محیط کار گروهی تماماً به دنبال انجام وظایف خود باشند. این مسئله فارغ از توصیه اخلاقی نیاز به یک منش و ویژگی خاص در اعضا دارد که شخصیت آنها، شخصیتی وظیفه‌محور باشد. روحیه‌ی وظیفه‌محوری به واسطه‌ی وظیفه‌شناسی، مسئولیت‌پذیری، آمادگی برای انجام وظیفه و کفایت در انجام وظیفه محقق می‌شود. این مطلب را در فصل چهارم در کدهای رفتاری اعضای گروه تشریح خواهیم کرد.
به نظر می‌رسد کسی که از انواع هوش برتر و تفکر برتر برخوردار باشد، همچنانکه در پذیرش و درک نظریات دقیق و سخت‌پسند است می‌تواند منعطف نیز باشد. ماکس‌ول انعطاف‌پذیری اعضای گروه را در آموزش‌پذیری، احساس امنیت، خلاقیت، خدمت‌گزاری منحصر می‌کند (ماکس‌وِل, هفده اصل کار تیمی ۱۷). انعطاف در برابر دیگران و خدمت‌گزاری منافاتی با خودگرایی ندارد. زیرا چنانکه پیش از این گفتیم فرد اهداف گروه را اهداف خود می‌داند و تحقق آن را خواسته‌ی خود و هر کاری که در این راستا باشد را به نفع شخصی خود می‌داند حتی کارهایی که به ظاهر دیگرگروانه است.
کسی که از هوش برتر و تفکر انتقادی برخوردار است فردی است که از نظر شخصیتی در سه حیطه‌ی فکر، احساس و عمل منضبط است. انضباط در این سه حیطه در کارهای پژوهشی فردی لازم و در کارهای پژوهشی گروهی لازم‌تر است. انضباط فکر از پریشان‌گویی و مغالطه، انضباط احساسی از تصمیم‌گیری‌های مبتنی بر احساسات بدون پشتوانه‌ی عقلانی و انضباط عملی از در هم‌تنیدن کارها و افت کیفی و کمی کارهای پژوهشی جلوگیری می‌کند. البته باز نیز تذکر می‌دهیم که حتی انضباط نیز تا حدود زیادی قابل تمرین و عادت و یادگیری است.
با توجه به تمام آنچه گفتیم روشن شد که ویژگی و منش اصلی عضو گروه از جهت شخصیتی داشتن هوش اخلاقی است و این هوش اخلاقی ناظر بر بقیه‌ی انواع هوش و مولد تفکر انتقادی است که در دل خود انواع تفکر خلاق، تفکر مثبت و تفکر منفی را دارد. شاید به تعبیر نتیجه‌ی به فعلیت رسیدن همه‌ی این هوش‌های برتر و تفکرهای برتر خودشکوفایی [۷۷] باشد. البته توضیح این مطلب نیاز به مجالی دیگر دارد.
بر اساس همین ویژگیِ شخصیتی، ویژگی‍‌هایی نیز از جهت ارتباط با دیگران به وجود می‌آید. در واقع ویژگی‌های ارتباطی افراد زاییده‌ی ویژگی‌های شخصیتی آنهاست. این ویژگی‌ها که بعضاً به صورت رفتار دیده می‌شود وقتی ارزشمند است که به صورت نسبتاً دایمی اعمال شود، مثلاً وقتی گفته می‌شود ویژگی احترام به دیگران منظور رفتار احترام به دیگران نیست بلکه منظور منشی است که فرد بدون تأمل و تقریباً همیشه به دیگران احترام می‌گذارد. چنین منشی ما را از توصیه‌ی مکرر و مراقبت‌های شدید بعدی بی‌نیاز می‌کند.
به نظر می‌رسد مهم‌ترین ویژگی که اعضا در کار گروهی پژوهشی باید دارای آن باشند روحیه‌ی احترام به دیگران است. نیاز به احترام از نیازهای اصلی انسان است. هر انسانی نیاز دارد تا از سوی خود و دیگران مورد احترام قرار گیرد. متعلق این احترام شامل افکار، احساسات، رفتار و هر آنچه به فرد بستگی و تعلق دارد می‌شود. دیگرگرایان برای توجیه این احترام به دیگران مشکلی نخواهند داشت و احترام گذاشتن به دیگران را کم‌ترین کاری می‌دانند که در رابطه با هر فردی باید انجام شود. ولی خودگرایان باید توضیحی خودگرایانه برای این احترام داشته باشند. مشکل اینجا که خودگرا باید بتواند لزوم ایجاد چنین منشی را نیز ثابت کند و نه اینکه توصیه به رفتار احترام‌آمیز با دیگران داشته باشد. خودگرا می‌تواند بگوید: من نیز مانند دیگران به احترام نیاز دارم و بهترین راه کسب احترام دیگران، احترام گذاشتن به آنهاست. برای اینکه احترام به من همیشگی باشد، احترام به دیگران نیز باید عادت و همیشگی باشد.
احترام به دیگران در کار گروهی پژوهشی مخصوصاً ناظر به احترام به افکار اعضای دیگر است. اعضا باید خود را به این منش عادت دهند که رفتاری احترام‌آمیز با عقاید و افکار دیگران داشته باشند. گفتیم که بر اساس تفکر انتقادی، متفکر انتقادی انعطاف‌پذیر است. فرد انعطاف‌پذیر گر چه ممکن است عقیده و فکری را نپذیرد ولی دلیلی برای برخورد غیر احترام‌آمیز با آن نمی‌بیند. او روند تفکر خود را بارها بررسی کرده است و با این خودتنظیم‌گری به این نتیجه رسیده است که احتمال خطای او و دیگران به قدری زیاد است که هیچ وقت نمی‌شود چنان به نظر خود غرّه بود که نگاه استحقار به دیدگاه دیگران نظر انداخت و نه چنان است که هر کسی که هر چه می‌گوید پذیرفتنی باشد. در نتیجه متفکر انتقادی راه میانه را برمی‌گزیند و با تحفظ بر ادله‌ی هر مطلب با احترام به سخن دیگران گوش فرامی‌دهد و نهایتاً بعد از بررسی اگر نقدی داشت ارائه‌ می‌کند.
وقتی در گروهی احترام به افراد به صورت پایدار شکل بگیرد همدلی [۷۸] رخ خواهد نمود. همدلی یعنی درک احساس دیگران. پیش از این گفتیم که همدلی خود یکی از نتایج هوش اخلاقی برشمرده شده است. همدلی با دیگران زمینه را برای نقد منصفانه مهیّا می‌کند. نقد منصفانه یکی از ویژگی‌های مهم متفکر انتقادی است. همدلی باعث می‌شود ما بتوانیم فارغ از پیش‌زمینه‌های فکری خود چنانکه دیگران به مسئله نگاه می‌کنند نگاه کنیم. همدلی فرد را در نظر دیگر اعضای گروه قابل اعتماد می‌کند. اعتماد متقابل یکی از لوازم کار گروهی است. همدلی همچنین قدرت ایجاد ارتباط را در اعضا بالا می‌برد. ایجاد ارتباط همچنین بستگی به میزان احترامی که به دیگران گذاشته می‌شود نیز دارد. وقتی ارتباط با دیگران برقرار شد فرد می‌تواند اعتماد بیشتری را جلب کند و در نتیجه اعتماد متقابل باز هم افزایش می‌یابد.
اعضای گروه اگر دارای هوش اخلاقی و تفکر انتقادی باشند ـ چنانکه پیش از این گفتیم ـ امکان وقوع اشتباه از خود را کمتر از دیگران نمی‌دانند و به همین جهت هر چند سابقه و تجربه‌ی علمی بالاتری داشته باشند خود را از دیگران برتر نمی‌بینند و به همین جهت با عقاید و افکار دیگران با احترام برخورد می‌کنند. خودبرتر بینی در گروه ممکن است موجب تحقیر دیگران، عدم رعایت انصاف و عدم امکان همدلی شود. البته اعضای گروه باید به سابقه و خبرویت اعضای دیگر احترام بگذارند. کسی که به دیگران احترام می‌گذارد در صدد فریب او برنمی‌آید و صداقت را رعایت می‌کند و همچنین کسی که از طرف گروه مورد احترام است حتی در صورت خطا، دلیلی برای بی‌صداقتی نمی‌بیند. پس گسترش احترام در گروه موجب گسترش صداقت و از بین رفتن نفاق می‌شود و این‌گونه است که افراد با رعایت احترام با صداقت به نقد آرای دیگران می‌پردازند و ترسی از تحقیر و بی‌احترامی نخواهند داشت. اگر چنین نباشد و فرد به نفاق دچار شود سعی در پوشاندن آن دارد و برای پوشاندن آن راهی بهتر از چاپلوسی و تملق وجود ندارد. از سوی دیگر او از نصیحت اعضا و رهبر گروه پرهیز می‌کند و برای آنها خیرخواهی نخواهد داشت.
یکی از جلوه‌های احترام به دیگران داشتن روحیه‌ی حمایت‌گری است. همچنین حس همدلی روحیه‌ی حمایت‌گری را پشتیبانی می‌کند. داشتن روحیه‌ی حمایت‌گری موجب اعتماد‌افزایی شده و امکان بروز نظرات مختلف و ایجاد پویایی در گروه را افزایش می‌دهد. عضو حمایت‌گر خود را به گروه متعهد می‌داند و رشد بقیه‌ی اعضا را وظیفه‌ی خود قلمداد می‌کند. حمایت‌گری اعضا هم باید نسبت به رهبر و هم نسبت به بقیه‌ی اعضا باشد.
از آنچه در این بخش بیان کردیم مشخص شد که ویژگی اصلی عضو یک گروه پژوهشی داشتن هوش اخلاقی است و همه‌ی منش‌های دیگر از همین منش اصلی منشعب می‌شود.
۲٫۳٫ ویژگی‌های مطلوب و نامطلوب رهبر و مدیر گروه
رهبری و مدیریت یک گروه مسلماً کاری ساده نیست تا هر کسی بتواند آن را انجام دهد. رهبر گروه باید ویژگی‌هایی داشته باشد. پیش از این بر این باور بودند که بسیاری از این ویژگی‌ها در افراد به صورت ژنتیکی وجود دارد. این افراد بدون تقریباً هیچ آموزشی به رهبری گروه‌ها می‌پردازند و موفقیت‌های چشم‌گیری نیز کسب می‌کنند. ولی امروزه دانشمندان در تلاشند تا این ویژگی‌های ژنتیکی را مشخص کرده و تعیین کنند آیا چنین ویژگی‌هایی قابل آموزش یا رشد دادن هستند یا نه. «امروزه اغلب دانشمندان اجتماعی این باور را که رهبران افرادی متولدشده با ویژگی‌های خاص هستند را رد می‌کنند و معتقدند جایگاه رهبری را هر فردی با توجه به داشتن دانش و مهارت لازم برای رهبری مؤثر می‌تواند به خود اختصاص دهد.» (ویلن ۱۱۷). نتیجه‌ی این مطالعات این است که آموزش بسیاری از این ویژگی‌ها و ایجاد آن در افراد امکان پذیر است و لازم نیست برای ظهور یک مدیر قوی به انتظار بنشینیم و همچنین می‌توانیم مدیرانی که به صورت ژنتیکی دارای این ویژگی‌ها هستند را نیز تقویت کنیم و این ویژگی‌ها را در آنها رشد دهیم.
به نظر می‌رسد در اینجا نقش هوش اخلاقی بسیار برجسته‌تر از اعضا مورد توجه باشد. تقریباً بسیاری از ویژگی‌های اساسی یک رهبر گروه به هوش اخلاقی ارتباط دارد. «افراد به صورت طبیعی و ذاتی، راه متابعت از رهبرانی را پیش می‌گیرند که تعهد خود را به اصول اخلاقی و ارزش‌ها، آشکار می‌سازند. وقتی اعضای گروه باور می‌کنند که رهبر گروه بر اساس عقیده‌ی خود و ارزش‌های موجود عمل می کند، مملو از انرژی می‌شوند.» (لنیک و کی‌یل ۲۸۷). بر همین اساس تمامی ویژگی‌هایی که در اعضا بود، در اینجا نیز متصور است که از توضیح دوباره‌ی آن در اینجا خودداری کرده در بحث از کدهای رفتاری از آن استفاده خواهیم کرد. البته برخی از ویژگی‌های خاص رهبر آن هم در گروه‌های پژوهشی در اینجا مورد توجه قرار می‌گیرد. پیش از این گفتیم که گروه در چهار مرحله به تیم با عمل‌کرد بالا تبدیل می‌شود. هر کدام از این مراحل اقتضایی دارد که رهبر گروه باید خود را با آن همراه کند و از انعطاف مدیریت بالایی برخوردار باشد.
«در مرحله‌ی اول، اعضای گروه از رهبر، حس نیک‌خواهی و اقتدار را می‌طلبند. رهبر در این مرحله‌ به عنوان تکیه‌گاه امن و مشوق عمل می‌کند و اعضا از او انتظار دارند که کار را هدایت کند. در مرحله‌ی دوم، اعضا اختیارات رهبر را به چالش می‌کشند. این گونه چالش‌ها برای بلوغ گروه ضروری است. اگر گروه‌ بخواهد به مراحل بعدی برسد، نقش رهبر باید از نو تعریف شود. رهبران مرحله‌ی دوم کماکان هدایت‌کننده هستند و به تدریج شروع به بازی دادن اعضا در بحث‍‌ها و طرح موضوعات می‌کنند. زمانی که گروه گام به مرحله‌ی سوم گذاشت، اعضا خیلی از وظایف رهبر را خود عهده‌دار می‍‌شوند. در نهایت در مرحله‌ی چهارم، رهبران مؤثر همانند اعضای متخصص، عمل می‌کنند و خیلی از وظایف رهبری در میان اعضای گروه توزیع می‍‌شود. اگر رهبر سبک و شیوه‌ی رهبری خود را در طول عمر تیم ثابت نگه دارد، قادر نخواهد بود نیازهای گروه را تأمین کند و یک تیم با عمل‌کرد بالا بسازد.» (ویلن ۷۳ ـ ۷۴).
رهبر نباید نگاه ابزاری به اعضای گروه داشته باشد. اعضا وسایلی برای پیش‌برد اهداف گروه یا رهبر گروه نیستند. نگاه ابزاری به انسان‌ها نگاهی اخلاقی نیست. با دید غیر ابزاری به انسان حمایت و مراقبت رفتاری عادی و طبیعی خواهد بود. چنین نگاهی فقط به نفع اعضای گروه نیست بلکه این رفتار به نفع رهبر، گروه و اهداف گروه نیز هست. «وقتی رهبر خالصانه به مراقبت از افراد اهتمام ورزیده و توانایی آنها را باور کند، در این شرایط فنون رهبری بسیار مؤثرتر اجرا می‌شود. به کارگیری ابزار رهبری در غیاب حس مراقبت و باور داشتن دیگران، اغلب با شکست روبه‌رو می‌شود، چرا که ممکن است کارمندان، آنها را ریاکارانه و تصنعی تصور کنند. از سوی دیگر، تکنیک‌های رهبری اذعان دارند که حس مراقبت باعث می‌شود کارها خیلی بهتر به انجام برسند، حتی در مواقعی که تمامی امور از تکامل و دقت وافر برخوردار نباشند.» (لنیک و کی‌یل ۲۵۴).
لنیک و کی‌یل صداقت، مسئولیت‌پذیری، دلسوزی و گذشت را چهار ویژگی اصلی هر رهبر موفق می‌دانند. «این چهار ویژگی قویاً بر اعضای گروه تأثیر می‌گذارند به گونه‌ای که آنها تمایل می‌یابند در گروه باقی بمانند تا بهترین تلاش‌های خود را برای گروه انجام دهند.» (لنیک و کی‌یل ۲۶۳). این چهار ویژگی همگی برخواسته از هوش اخلاقی‌اند. در کنار چهار ویژگی، روحیه‌ی تقدیر از دیگران نیز برای رهبر گروه بسیار کارآمد است.
ویژگی دیگری که کمتر در ارتباط با هوش اخلاقی است، شجاعت است. می‌توانیم شجاعت را ویژگی مستقلی در کنار هوش اخلاقی قرار دهیم. به نظر نمی‌رسد به اندازه‌ای که شجاعت برای رهبر گروه نیاز است برای اعضا مورد نیاز باشد. شجاعت ابعاد خاصی دارد مثلاً در کارهای گروهی پژوهشی شجاعت علمی می‌تواند بسیار مهم باشد. این شجاعت در نشر محصول علمی گروه پژوهشی، در ارتباط با سازمان‌ها و گروه‌های علمی پژوهشی دیگر، در ارتباط با سفارش‌دهندگان محصولات علمی برای دفاع از حقوق اعضای گروه و خود گروه بسیار مؤثر است. شجاعت باعث تعهد اعضای گروه خواهد بود.
داشتن گوش‌شنوا نیز ویژگی خاصی است که در عرض دو ویژگی قبلی قابل ارزیابی است. گوش‌شنوا داشتن به این معناست که رهبر برای تمام کسانی که با یک گروه پژوهشی در ارتباط هستند فرصت کافی داشته باشد و با صبر و حوصله به حرف‌های آنها گوش کند. شنونده‌ی فعال بودن در دیگران رغبت بیان مسایل و مشکلات را ایجاد می‌کند، به آنها امیدواری و نشاط می‌دهد، راه‌های جدید برای حل مسایل قدیمی پیدا می‌شود، نشانه‌ی انتقاد‌پذیری رهبر است و راهی بسیار مهم برای ایجاد ارتباط مؤثر است.
به میزان زیادی دلبستگی رهبر به اهداف گروه مؤثرتر از دلبستگی اعضا است. دلبستگی رهبر به اهداف گروه می‌تواند این دلبستگی را در اعضا تشدید و تحکیم کند. در مواقعی که نیاز به شجاعت در گروه هست، این دلبستگی به کمک رهبر آمده و او را یاری می‌دهد.
چهارمین ویژگی یک رهبر، قدرت مسئله‌یابی و حل مسئله‌ است. رهبر موفق کسی است که با نگاهی دقیق و ارزیابانه نسبت به گروه خود می‌تواند مسایل را قبل از بروز آنها شناسایی کند. این ویژگی رهبر را غالباً چند قدم از چالش‌ها و مسایل جلوتر قرار می‌دهد و قدرت مدیریت بحران‌ها را در او افزایش می‌دهد. چنین رهبری می‌تواند مشاوری بسیار دقیق برای اعضای گروه خود باشد. این ویژگی رهبر را قادر می‌سازد بهتر بتواند به حمایت و کمک به اعضا بپردازد.
از آنچه بیان کردیم روشن شد که رهبر باید چهار ویژگی را دارا باشد: برخورداری از هوش اخلاقی، شجاعت، داشتن گوش‌شنوا و قدرت مسئله‌یابی و حل مسئله.
۳٫۳٫ ویژگی‌های مطلوب و نامطلوب گروه
گروه به خودی خود ویژگی‌هایی فارغ از ویژگی‌های اعضا و رهبر می‌تواند داشته باشد که در اخلاقی بودن یا غیر اخلاقی بودن مؤثر باشد. البته این مسئله در مورد جامعه و سازمان به صورت کلان‌تر بیان شده است. فنایی می‌گوید: «در یک جامعه‌ی ظالم حتی اگر افراد بخواهند با عدل و انصاف با یکدیگر رفتار کنند، علی الاغلب نمی‌توانند چنین باشند.» (فنایی ۴۰).
«گروه اخلاقی، گروهی است که نسبت به مسئولیت خود در قبال حقوق طبیعی و قراردادی همه‌ی افراد مرتبط با گروه ـ اعم از اعضا، رهبر یا مدیر و دیگر کسانی که در داخل گروه یا خارج گروه به صورت مستقیم یا غیر مستقیم ـ آگاه و پایبند است. داشتن منشور اخلاقی و ممیزی اخلاقی تصمیم‌های مدیریتی از مهم‌ترین شرایط پایبندی به مسئولیت اخلاقی است.» (قراملکی, تعارض‌های اخلاقی در سازمان ۲۴). محققان به منظور اخلاقی بودن گروه داشتن برنامه‌ای برای مدیریت اخلاقی را توصیه کرده‌‌اند. مدیریت اخلاق [۷۹] یعنی شناسایی و اولویت‌بندی ارزش‌ها برای هدایت رفتار گروه. برای مدیریت اخلاق در گروه باید برنامه‌ای داشته باشیم تا بتوانیم با آن اخلاقیات را در گروه مدیریت کنیم، در شرایط آشفته عمل‌کرد اخلاقی گروه را حفظ کنیم تا این برنامه باعث شکل‌گیری کارهای گروهی قوی و افزایش بهر‌ه‌وری ‌شود (سلطانی). تمام قوانین، مقررات، دستورات و آیین‌نامه‌‌های گروه باید بر اساس این برنامه‌ی مدیریت اخلاق تنظیم شود. برنامه‌ی مدیریت اخلاقی نسبت به تمام قوانین و آیین‌نامه‌ها حکم برنامه‌ی بالادستی و مادر را دارد. در موارد بسیاری میان ویژگی‌های این برنامه و آیین‌نامه‌ی گروه هم‌پوشانی وجود دارد. ولی به نظر می‌رسد بین این دو تفاوتی وجود دارد و آن در نوع نگاه است. در برنامه‌ی مدیریت اخلاق، همه این موضوعات از نگاه اخلاقی دیده می‌شود و برنامه مدیریت اخلاق در میان روش‌ها و ساختارهای مختلف به انتخاب اخلاقی‌ترین روش و ساختار می‌پردازد ولی آیین‌نامه در پی انتخاب اجرایی‌ترین و نافع‌ترین روش و ساختار است. به همین جهت برنامه‌ی مدیریت اخلاقی باید ناظر بر آیین‌نامه‌ها باشد تا بتواند از روش‌ها و ساختارهای نافع ولی ضد اخلاقی جلوگیری کند.
به نظر می‌رسد عمده‌ترین ویژگی یک گروه اخلاقی، داشتن چنین برنامه‌ای است. در اینجا به تعیین ویژگی‌های چنین برنامه‌ای برای یک گروه پژوهشی می‌پردازیم:

    1. در یک برنامه‌ی مدیریت اخلاق باید تمام طرف‌های درگیر در کار گروهی پژوهشی مورد توجه قرار گیرند. پس از این در فصل چهارم به تفصیل این طرف‌های درگیر در گروه پژوهشی را معرفی خواهیم کرد.
    1. برنامه‌ی مدیریت اخلاق باید حقوق طبیعی طرف‌های درگیر را تعیین کرده باشد. این برنامه باید کدهای رفتاری همه‌ی این افراد را به روشنی بیان و برای نظارت بر حسن اجرای این برنامه فرد یا افراد یا کمیته‌ای را مشخص کرده باشد.
    1. در این برنامه باید ملاک‌‌هایی برای تقسیم وظایف و تقسیم منافع مطرح شده باشد. ملاک تقسیم وظایف، تخصص‌گرایی است. تقسیم منافع نیز بر اساس میزان تأثیرگذاری است. تأثیرگذاری افراد بر یک محصول پژوهشی متفاوت است.
    1. همچنین باید روابط بین طرف‌‌های درگیر و روابط بین گروه با افراد، گروه‌ها و سازمان‌های دیگر و چگونگی این ارتباط‌ها ذکر شده باشد. بررسی اخلاقی بودن این روابط بر عهده‌ی این برنامه است.
    1. در این برنامه باید ضوابطی برای پذیرش عضو جدید و انفصال اعضا در نظر گرفته شود. همچنین باید برای تنبیه و تشویق اعضا نیز ملاک‌ها و مراتبی سامان داده شود.
    1. در این برنامه باید ضوابطی برای بهرمندی طرف‌های درگیر با گروه از امکانات و منابع مالی گروه طرح شود.
    1. در این برنامه باید راه‌کاری برای طرح انتقاد از هر کسی از افراد داخل گروه و رسیدگی به آن انتقاد وجود داشته باشد.
    1. در این برنامه باید روند بازبینی خود این برنامه مشخص شده باشد.
    1. در این برنامه باید ملاک‌هایی برای ارزش‌گذاری بر روش‌های مدیریتی تبیین شود.

تتمه: آسیب‌های کار گروهی
در پایان این فصل به برخی از آسیب‌های کار گروهی اشاره می‌کنیم:
ملاک عمومی آسیب‌دیدگی گروه این است که گروه هم‌افزایی نداشته باشد یعنی مجموع کار گروه به اندازه‌ی مجموع کار افراد به صورت فردی یا کمتر از آن باشد. این ملاک خوبی است تا زنگ خطر برای مدیران و رهبران به صدا در آید. البته اینکه علت چنین آسیبی چیست و چگونه باید این آسیب رفع شود مطلب دیگری است که در این مبحث به آن می‌پردازیم. در اینجا به تعدادی از این آسیب‌ها می‌پردازیم.

    1. یکی از مهم‌ترین آسیب‌های کار گروهی این است که کار گروهی در فرهنگی به عنوان ارزش درجه‌ی یک پذیرفته نباشد. مثلاً در فرهنگ ما مخصوصاً در مسایل پژوهشی در علوم انسانی به جهت عدم تجربه‌ی عام و فراگیر، موفقیت‌های نسبی کارهای فردی، عدم التزام به رعایت دقیق مدیریت گروه‌های پژوهشی و دلایلی دیگر از این دست، ارزش کار گروهی در پژوهش هنوز با نگاهی تردیدآمیز مواجه است. محققان بسیاری هستند که یا اصلاً به کار گروهی علاقه ندارند یا در حد شعار به آن می‌پردازند. به عنوان مثال در پایان‌نامه‌‌های رشته‌‌های علوم انسانی امکان کار گروهی وجود ندارد. البته ظاهر کار گروهی در موارد بسیاری شاید دیده شود ولی در واقع اینها کارهای فردی یا جمعی هستند و نه گروهی. این مشکل در حوزه شدیدتر از دانشگاه است. یکی از آسیب‌های کار گروهی همین ناهماهنگی بین فعالیت‌ها و ارزش‌گذاری است. کار گروهی باید به شکلی در روند آموزش ما شکل بگیرد که وقتی دانشجویان به سطح بالایی از علم رسیدند خود تجارب زیادی از کار گروهی داشته و کاملاً این مسئله برای آنها به عنوان یک ارزش شناخته شده باشد و فرد بتواند با کمترین اشکال در یک گروه جذب شود.

به نظر می‌رسد با توجه به تجارب ارزشمندی که در رابطه با کار گروهی در کشورهای دیگر و در کشور خودمان در رابطه با علوم تجربی وجود دارد نباید به این فضا در علوم انسانی تن داد و باید با فرهنگ‌سازی و برنامه‌ریزی در این جهت، مشکل برطرف شود. این نوشتار مبتنی بر ارزشمندی کار گروهی تدوین شده است و فرض را بر این گذاشته است که از نظر ارزشی این مطلب فرهنگ‌سازی شده است.

  1. همبستگی و صمیمیت بین اعضا از اهمیت ویژه‌‌ای در کار گروهی برخوردار است و از آن به انسجام گروه[۸۰]یاد می‌شود (زارعی‌متین, مدیریت رفتار سازمانی پیشرفته ۲۰۳). فواید متعددی نیز برای همبستگی می‌توان برشمرد ولی باید توجه داشت که «سطح بالایی از همبستگی در ارتباط با عوامل خاص می‌تواند اثرات منفی ایجاد کند. یعنی گروه به خاطر اصرار بیش از حد به اتحاد و همبستگی ممکن است تصمیماتی ضعیف و یا در برخی موارد خطرناک اتخاذ کند.» (ویلن ۱۰۳). این مطلب از آن روست که اعضای گروه نمی‌خواهند با انتقاد از دوستان خود آنها را رنجیده خاطر کنند بنابراین با ایشان حتی در نظرات ضعیف‌شان هم‌داستان شده و در نتیجه اجماعی ضعیف در گروه شکل می‌گیرد و تصمیمات نیز ضعیف خواهند بود. توجه داشته باشید که «تحقیقات، برای افزایش همبستگی گروه، تبادل احساسات شخصی، برقراری دوستی شخصی، روابط اجتماعی خارج از محیط کار و نظایر آن را توصیه نمی‌کند.» (ویلن ۱۰۴).
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:32:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم