کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



۱-۲-۲ پژوهش های داخل کشور
در تحقیقی که خانم شهرابی فراهانی در سال ۱۳۹۰ با موضوع بررسی مفهوم ومولفه های سازگاری شغلی دیویس و لافکوایست و ساخت ابزاری برای سنجش آن در بین معلمان زن منطقه ۱۵ تهران به پایان رسانید به این نتیجه رسید که تفاوت معناداری از لحاظ آماری بین میانگین نمره معلمان مجرد و متاهل در نمره کل پرسشنامه سازگاری شغلی مشاهده نشده است ( شهرابی فراهانی ،۱۳۹۰، ص ۱۶۲) .

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در تحقیقی که قاسم زاده و همکاران در سال ۱۳۸۸با عنوان تأثیر مشاوره شغلی به شیوه نظریه سازگاری شغلی دیویس بر کیفیت زندگی کاری کارکنان شهرداری اصفهان انجام دادند به این نتیجه رسیدندکه مشاوره شغلی به شیوه نظریه سازگاری شغلی دیویس بر کیفیت زندگی کاری کارکنان شهرداری اصفهان تاثیر معنادای نداشته است (قاسم زاده و همکاران ،۱۳۸۸،ص ۴۷) .
در تحقیق دیگری که کیخانژاد و قنادی با موضوع بررسی رابطه بین هوش فرهنگی با سازگاری شغلی و اعتماد سازمانی اعضای هیات علمی در سال ۱۳۹۲انجام دادند این نتیجه حاصل شد که بین هوش فرهنگی با سازگاری شغلی رابطه معنی داری وجود دارد. هم چنین نتایج نشان داد که ارتباط معنی داری بین هوش فرهنگی با اعتماد سازمانی و بین سازگاری شغلی و اعتماد سازمانی وجود دارد اما رابطه بین ابعاد رفتاری هوش فرهنگی و اعتماد سازمانی معنی دار نبود. هم چنین رابطه بین ابعاد رفتاری هوش فرهنگی و سازگاری شغلی معنی دار نبود. براساس یافته های پژوهش تا حدود ۲۶ درصد از روی متغیرهای مستقل هوش فرهنگی و اعتماد می توان سازگاری شغلی اعضای هیئت علمی را پیش بینی کرد(کیخانژاد ، قنادی ، ۱۳۹۲ ،ص۱۱۴).
احیا کننده و همکاران تحقیقی با عنوان بررسی تأثیر مشاوره شغلی به شیوه سازگاری شغلی دیویس برکاهش خستگی عاطفی کارکنان زن دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهبهان در سال ۱۳۸۷ نگارش کردند. نتایج نشان داد که مشاوره شغلی به شیوه سازگاری شغلی دیویس موجب کاهش خستگی عاطفی کارکنان زن در دو مرحله پس آزمون و پیگیری می گردد( احیا کننده ، ۱۳۸۷،ص۲۹) .
حاجیان و همکاران در سال۱۳۹۱ تحقیقی با عنوان رابطه بین شفافیت نقش با سازگاری شغلی نگارش کردند . یافته های به دست آمده نشان دادکه اگر در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان شفافیت لازم در روند منطقی تقسیم وقت کاری، برنامه‌ریزی کارها، برنامه‌ریزی در کارها، ارزشیابی عملکرد، کیفیت انجام وظایف، دسترسی به ابزار و وسایل انجام وظایف،‌ دستیابی به اطلاعات جدید و مقررات مربوط به مسایل ایمنی، وجود داشته باشد، می‌توان انتظار داشت که افراد شغل خود را بهتر بپذیرند و سازگاری بالاتری را در محیط کار از خود نشان دهند( حاجیان و همکاران ، ۱۳۹۱،ص۵۲۰).
در مقاله ای با عنوان بررسی رابطه عدالت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی با رضایت شغلی کارکنان شرکت مادر تخصصی فرودگاه های کشور توسط کنعانی نیری و خراسانی در سال ۱۳۹۰ انجام شد به این یافته رسیدند که رابطه معنادار و مثبت بین رفتار شهروندی سازمانی و ابعاد آن با رضایت شغلی و هم چنین بین عدالت سازمانی و ابعاد آن با رضایت شغلی بود( کنعانی نیری ، خراسانی ، ۱۳۹۰، ص ۷۹) .
در مقاله ای که بهمنی قایدی با موضوع رابطه بین عزت نفس سازمانی با میزان مشارکت کارکنان سازمان جهاد کشاورزی استان چهارمحال و بختیاری در سال ۱۳۹۰ به انجام رسانید به این نتیجه رسید که همبستگی مثبت و معناداری بین عزت نفس سازمانی با میزان مشارکت کارکنان در امور تصمیم گیری مدیران، برنامه ریزی، و امور اجرایی سازمان جهاد کشاورزی استان چهارمحال و بختیاری وجود داشت .
طبق تحقیقات دادخواه در سال ۱۳۸۹ با عنوان تعیین رابطه مدیریت دانش(اجتماعی سازی) با مولفه های سازگاری شغلی کارکنان در ادارات تربیت بدنی استان یزد به پایان رسانید به این دستاورد رسید که همبستگی مثبت و معناداری را بین مدیریت دانش و سازگاری شغلی کارکنان در ادارات تربیت بدنی نشان داد همچنین بین اجتماعی سازی دانش،درونی سازی دانش،برونی سازی دانش، و ترکیب سازی دانش با مولفه های محیط شغلی،شخصیت،ارزشها و نیازها، و رضایتمندی همبستگی مثبت و معناداری نشان داد ( دادخواه ،۱۳۹۰ ) .
در تحقیقاتی که توسط خانم صادقیان با موضوع بررسی رابطه بین عزت نفس سازمانی با بازخورد سازمانی و سازگاری شغلی و انواع تیپ های شخصیتی در سال ۱۳۸۸به انجام رسید به این نتیجه رسیدند که بین عزت نفس سازمانی با بازخورد سازمانی و سازگاری شغلی و همچنین تیپ شخصیتی برونگرا رابطه معناداری وجود دارد(صادقیان ، ۱۳۸۸ ، ص ۴۹) .
۲-۲-۲ پژوهش های خارج کشور
در مقاله ای که محمد اینس در سال ۲۰۱۱ با موضوع تاثیر ادراک کارکنان از عدالت سازمانی در
رفتار شهروندی سازمانی یک برنامه به انجام رسانید به این نتیجه دست یافت که رابطه ای معنادار و مثبت بین عدالت سازمانی و رفتار شهروندی وجود دارد (انیس[۱۱]‌،۲۰۰۱ ، ص ۱).
در مقاله که با موضوع بررسی رابطه میان عزت نفس ، تعهد و پرخاشگری کلامی و توسط هاپر در سال ۲۰۰۹ به چاپ رسید به این نتیجه رسید که رابطه مثبت مین عزت نفس و تعهد و پرخاشگری وجود دارد ( هاپر[۱۲] ، ۲۰۰۹ ، ص ۱) .
در تحقیقی با عنوان رابطه بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان که توسط ویال در سال ۲۰۰۸ انجام داد به این دستاورد رسید که رابطه مثبت و معنا داری میان عزت نفس و پیشرفت تحصیلی وجود دارد یعنی هرچه عزت نفس بیشتر باشد پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نیز بیشتر است (ویال [۱۳]، ۲۰۰۸ ، ص ۱)
در مقاله میگل با عنوان عدالت سازمانی و رفتار شهروندی در سال ۲۰۰۶ به این نتیجه رسید که بین عدالت و رفتار شهروندی رابطه مثبتی وجود دارد ( میگل[۱۴] ، ۲۰۰۶ ، ص۱) .
هم چنین در رابطه با عدالت سازمانی ، تحقیقی که اکبرگ و همکاران در سال ۲۰۰۹ با عنوان ارتباط توزیعی درک شده، رویه، و تعاملی عدالت سازمانی و سلامت با فرسودگی شغلی به پایان رساندند به این نتیجه رسیدند که ارتباط معناداری بین عدالت و سلامت وجود دارد اما میان عدالت و فرسودگی شغلی ارتباط منفی وجود دارد(اکبرگ،۲۰۰۹،ص۱) .
در پژوهشی تحت عنوان رابطه عدالت سازمانی و فرسودگی شغلی و مقایسه آن بین معلمان فرانسوی و آلمانی که توسط آندلا و همکاران در سال ۲۰۰۹ به انجام رساندند به این نتیجه دست یافتند که عدالت رویه ای و تعاملی ارتباط بیشتری با فرسودگی شغلی در بین معلمان آلمانی دارد . در حالی که عدالت توزیعی تاثیر بیشتری بر فرسودگی شغلی در بین معلمان فرانسوی دارد(اندلا،۲۰۰۹،ص۱) .
فصل سوم
فرایند پژوهش
در این فصل به روش پژوهش و روش گردآوری داده ها واطلاعات پرداخته وسپس جامعه آماری نمونه مورد بررسی و روش نمونه گیری را مشخص می کینم.درپایان نیز به معرفی ابزار پژوهش می پردازیم .
۱-۳ روش پژوهش
روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی می باشد . از لحاظ هدف نیز این تحقیق از جمله تحقیقات کاربردی است.
۲-۳ جامعه آماری
جامعه آماری این تحقیق را کارکنان کمیته امداد امام خمینی استان فارس تعداد ۷۵۰ نفرتشکیل می دهند .
۳-۳ نمونه و روش نمونه گیری
نمونه آماری شامل ۱۵۰ نفر است که به روش خوشه ای از شهرستان های مختلف استان فارس انتخاب شده است .
۴-۳ متغیرهای جمعیت شناختی:
جنسیت: طبق جدول۱-۳ از بین شرکت کنندگان دراین آزمونها تعداد۳۰ نفر با ۲۰% زن و۱۳۰ نفر با ۸۰%مرد می باشند .

جدول ۱-۳ وضعیت جنسیت
جنسیت
مرد
زن
کل

فراوانی

۱۲۰

۳۰

۱۵۰

درصد

۸۰

۲۰

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 06:43:00 ب.ظ ]




بنابراین دین درباره ی هیچ یک از پدیده های مربوط به زندگی انسان و اجتماع او ساکت نیست بلکه آن را در بخشی از نظام خودش قرار داده است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

دانشمندان و دین پژوهان، وجود دین و خداپرستی را برای همه ی انسان ها و جوامع انسانی ضروری دانسته و دین داری را نیاز حیاتی بشر اعلام می دارند. نخستین دلیل ضرورت دین داری انسان ها، همانا نیاز فطری و روحی بشر به دین و خداپرستی است. روانشناسان می گویند انسان ها براساس «حس مذهبی» و یا به تعبیر «ولیام جیمز» روانشناس مشهور آمریکایی «احساسات مذهبی» که مجموعه ای از احساسات و عواطف ذاتی انسان ها را در بر می گیرد.[۶۵] نیازمند عشق ورزی و عبادت خدا می باشند. در اهمیت دینداری و خداپرستی همین بس که روانشناسان و روانپزشکان به طور مکرر در مصاحبه با رسانه های گروهی اعلام می کنند: ایمان مذهبی و دعا و راز و نیاز با خدا، یکی از بهترین و موثرترین راه های درمان بیماری روحی و بلکه جسمی است.[۶۶]
دومین دلیل نیاز انسان به دین و ضرورت دین داری، نیاز به قوانین جامع و مترقی است، زیرا قوانین دینی و الهی بویژه قوانین اسلامی چنان که در تعریف دین از سوی علامه طباطبایی ملاحظه کردیم، برنامه ی کامل زندگی مادی و معنوی بوده و به جنبه های زندگی دنیوی و اخروی توأمان توجه نموده است. از این رو، در صورت پیروی کامل به اجرا گذاردن همه ی قوانین و دستورهای دینی هم زندگی مادی و دنیوی انسان سامان درستی می یابد و هم زندگی معنوی و نیاز های روحی و فطری بشر تامین می شود. اما قوانین برآمده از عقل بشر و دور ماندن از دین و قوانین دینی، با فرض درستی و علمی بودن، فقط توان سامان بخشی به زندگی مادی و رفاه زندگی دنیوی را دارد و توان برآوردن خواسته ها و نیاز های معنوی و روحی بشر را ندارد.[۶۷]
راز پیدایش بحران شدید روحی و اخلاقی در میان بشر متمدن غربی، همین است که با اتکای به عقل صرف و قوانین برآمده از آن می خواهد به خوشبختی و رستگاری برسد، زیرا وی گرچه در زندگی ماشینی و رفاه زندگی پیشرفت کرده، ولی از جهات روحی و اخلاقی دچار انحطاط و بحران شدیدی شده است.
سومین علت نیاز به دین و ضرورت دین داری، نیاز به اخلاق و فضایل اخلاقی برای اصلاح روابط فردی و اجتماعی و ایجاد و ادامه ی یک زندگی سالم انسانی است. همه‌ی این آموزه های اخلاقی بطور کامل و کاربردی در دین یافت می شود و عمدتا توسط دین داران راستین قابل اجرا است. در صورت نبودن فضایل اخلاقی، زندگی از شکل انسانی خارج و درنده خویی و زورگویی و ستمگری جایگزین آن می‌شود. این رفتار غیر انسانی که امروز از طرفدارن دموکراسی غربی نسبت به ملل مظلوم و مستضعف دنیا مشاهده می شود، نتیجه عدم پایبندی به یک دین اصیل و آسمانی است.
۳-۴. مشخصه ها و عناصر دینی
چنان چه پیش تر ذکر شد، دین محموعه ای از اعتقادات و دستورات عملی برپایه معارف عقیدتی است. اعتقادات دین درباره‌ی آفریننده ی جهان است و امور مربوط به آن مثل ویژگی های آفریننده، دستورالعمل های آن هم لوازم عملی آن اعتقادات است که ممکن است دستورات فقهی، حقوقی، اجتماعی، اخلاقی، عرفانی وسیاسی باشد. [۶۸]
علامه جعفری در این زمینه می فرماید: «دین از دو رکن اساسی تشکیل می گردد: رکن اول- اعتقاد به وجود خداوند یکتا و جامع صفات کمالیه است که جهان را بر مبنای حکمت برین خویش آفریده و انسان را به وسیله ی دو راهنمای بزرگ (عقل به عنوان حجت درونی و انبیا و اوصیا به عنوان حجت بیرونی) در مجرای حرکت تکاملی تا ورود به لقاء الله قرار داده است و اعتقاد به ابدیت که بدون آن حیات و کل جهان هستی معمایی لاینحل است . رکن دوم ، برنامه ی حرکت به سوی هدف است که احکام و تکالیف نامیده می شود و دارای دو بخش است:
الف) احکام اخلاقی که برای تحصیل شایستگی و تهذیب نفس و تصفیه ی درون مقرر شده است. ب) احکام فقهی که به دو قسم احکام اولیه و احکام ثانویه تقسیم می شود. [۶۹]
هر دینی از دو بخش تشکیل می شود:
۱– عقیده یا عقایدی که حکم پایه و اساس آن را دارد و از آن به اصول دین تعبیر می شود.
۲ – دستورات عملی که متناسب با آن پایه یا پایه های عقیدتی و برخاسته از آن ها باشد و فروع دین نامیده می شود.
واژه های جهان بینی و ایدئولوژی نیز به معنای کمابیش متشابهی به کار می رود. از جمله معنای جهان بینی آن است که شامل یک سلسله اعتقادات و بینش های کلی هماهنگ درباره ی جهان و انسان و به طور کلی درباره ی هستی است. و از جمله معنای ایدئولوژی اینست که یک سلسله آراء کلی هماهنگ درباره ی رفتارهای انسان می باشد.
بنابراین طبق این دو معنی می توان سیستم عقیدتی و اصولی هر دین را جهان بینی آن دین و سیستم کلی احکام عملی آن را ایدئولوژی آن به حساب آورد و آن ها را بر اصول و فروع دین تطبیق کرد ولی باید توجه داشت که اصطلاح ایدئولوژی شامل احکام جزئی نمی شود چنان که جهان بینی نیز شامل اعتقادات جزئی نمی گردد. [۷۰]
۳-۴-۱. رابطه عناصر دین
در این باره که عناصر دین (اصول و فروع) چه نسبتی با هم دارند می توان نسبت های گوناگونی را فرض کرد که نمونه هایی از آن عبارتند از: رابطه گوهر و صدفی، رابطه ذاتی و عرضی، رابطه‌ی ریشه و ساقه ای. اولین مورد بدین معناست که در بین عناصر دین برخی حالت اصلی و برخی دیگر حالت فرعی دارند. آن چه مهم است اصل دین است و اگر کسی به آن رسید از فرع بی نیاز است و اساساَ فرع دین فقط برای این است که ما را به اصل برساند ؛ چرا که صدف فی نفسه ارزش ندارد و تنها فایده اش این است که گوهر را در درون خود نگه داری می کند و اگر کسی به دنبال صدف می‌رود به خاطر گوهر آن است و تا به گوهر دست پیدا کند ، صدف را دور می اندازد.[۷۱]
در تبیین رابطه ذاتی و عرضی گفته می شود دین سه جنبه دارد که عبارتند از شریعت، حقیقت و طریقت. و اصل دین همان حقیقت است و شریعت و طریقت فقط راه وصول به حقیقت است. اگر کسی به حقیقت رسید از شریعت و طریقت بی نیاز است . حتی پیروان برخی فرقه های انحرافی با این مستمسک دست از ظواهر دین نیز می کشند و آن را به طور کلی کنار می گذارند . اما کل دین مجموعه ای است که اصول آن به لحاظ منطقی مقدم هستند و فروع باید به نحوی بر این اصول مبتنی باشند و فروع نیز نتیجه یا اقتضائات آن اصول هستند. گرچه در اصول نیز تأثیر می گذارند. اگر بخواهیم در این باره به تشبیه و استعاره سخن بگوییم شاید تشبیه به ریشه و ساقه ی درخت تشبیهی دقیق باشد.
باطن معنا، نه ریشه ی درخت بی درخت به تنهایی وجود دارد و نه تنه بدون ریشه موجود خواهد بود. پس هیچ بخشی نمی تواند مستغنی از بخش دیگر باشد. در واقع این دو بخش لازم و ملزم همدیگرند. به این معنا، لازمه ی اعتقاد آن است که رفتارهای خاص از انسان سربزند و لازمه ی این رفتار تقویت ایمان و اعتقاد است. درست مثل شاخ و برگ و میوه ی درخت که به صورت طبیعی از هر ریشه ای ساقه و برگ میوه‌ی خاص آن رشد می کند و بالا می آید و پس از رشد و نمو، نور و هوا به ریشه می رساند و موجب تقویت آن می شود. پس می‌توان نتیجه گرفت که اصول دین پایه ها و ریشه های دین، و فروع دین هم نتایج عملی آن ریشه ها هستند. [۷۲]
امیر المؤمنین علی (ع) می فرماید: که اول و ابتدای دین، خداشناسی است. هر چیزی نقطه‌ی شروع و پایه و اساس دارد و هنگامی به صورت سازمان محکم و پا برجا درمی آید که از همان نقطه آغاز شده باشد و بر روی همان پایه قرار گیرد. دین هم که سازمانی وسیع فکری و اعتقادی و اخلاقی و عملی است یک نقطه‌ی شروع و رکن اساسی دارد که اگر از آن نقطه آغاز شود و بر روی آن پایه گذاری شود محکم و پابرجا خواهد شد. آن نقطه ی شروع معرفت ذات اقدس الهی است.
۳-۵. ویژگی های دین الهی
هر امت و ملتی شاهد دعوت پیامبری بوده است. پیامبران (ص) مدعی نبوت، پیام الهی را از طریق ارتباط مرموز با عالم غیب به اذن الهی دریافت می کرده اند، وآن را به امت خود ابلاغ می کردند و برای صدق ادعای خود معجزه از آنان صادر می شد. پس دو ویژگی اصلی انبیاء در ادعای نبوت و دین به محور وحی ومعجزه بوده است.
الف) وحی
قرآن کریم سخن گفتن خداوند با پیامبران را وحی نامیده است. وحی به معنای القای محرمانه ی چیزی است موارد استعمال این کلمه در قرآن مختلف است و گاهی درباره ی انسان هایی هم که پیامبر نیستند این تعبیر به کار رفته است ؛ مانند جایی که به مادر موسی وحی شد[۷۳] و گاهی به حیوانات نسبت داده شده؛ جایی که به زنبور عسل وحی شده [۷۴] و گاهی هم وحی الهی به جمادات فرود آمده است:
«یَوْمَئذٍ تحَُدِّثُ أَخْبَارَهَابِأَنَّ رَبَّکَ أَوْحَى‏ لَهَا»[۷۵]
«آن روز است که [ زمین ] خبرهای خود را باز گوید [ همان گونه ] که پروردگارت بدان وحی کرده است».
معنای مشترک وحی در تمام این استعمال ها، هدایت و راهنمایی پنهان از دید دیگران است . البته در هر مورد وحی الهی مناسب با گیرنده‌ی هدایت شکل خاصی به خود می گیرد.
وحی، گشوده شدن روزنه ای الهی به عالم غیب و افق های جدیدی از آسمان معنا به روی انبیاء است.
خداوند می فرماید:
« وَمَا کُنْتَ تَرْجُو أَنْ یُلْقَى إِلَیْکَ الْکِتَابُ إِلا رَحْمَهً مِنْ رَبِّکَ فَلا تَکُونَنَّ ظَهِیرًا لِلْکَافِرِینَ »[۷۶]
«و تو امیدوار نبودى که بر تو کتاب القا شود، بلکه این رحمتى از پروردگار تو بود. پس تو هرگز پشتیبان کافران مباش.»
این ویژگی، وحی را هم از نبوغ و هم از کشف و شهود برتر می نشاند زیرا در وحی، پیامبر (ص) کسی است که افزون بر حس های مردمان عادی – که نابغه هم جزء آن هاست – حس دیگری دارد که به نیروی آن از خداوند آگاهی هایی می گیرد که دیگران و حتی نوابغ را بدان دسترسی نیست.
واژه «رُوحُ القُدُس» چهار بار در قرآن مجید آمده که گاه درباره حضرت عیسى(ع) و گاه درباره پیامبر اسلام (ص) است. در مورد حضرت مسیح (ع) مى فرماید: «وَآتَیْنَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّنَاتِ وَأَیَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ »[۷۷] « و عیسى پسر مریم را معجزه‏هاى آشکار بخشیدیم، و او را با «روح‌القدس» تأیید کردیم».
در مورد سخن گفتن عیسى(ع) در گاهواره، مى فرماید: «إِذْ أَیَّدتُّکَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُکَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَکَهْلا [۷۸]» «به یاد آور، آن گاه که تو را به روح القدس تأیید کردم که در گهواره [به اعجاز] و در میان سالى [به وحى‏] با مردم سخن گفتى »
و در باره پیامبر اسلام (ص) مى خوانیم: «قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَّبِّکَ بِالْحَقِّ [۷۹] » «بگو: «آن را روح القدس از طرف پروردگارت به حق فرود آورده »
مفسّران براى «رُوحُ القُدُس» عمدتاً دو تفسیر ذکر کرده اند: یکى فرشته وحى جبرئیل، و دیگرى نیروى مرموز غیبى خاصّى که با انبیاء بوده است. آیه فوق درموردپیامبر اسلام (ص) قطعاً با معناى اول تناسب دارد ولى آیات مربوط به حضرت مسیح (ع) متناسب با معناى دوم است و همان بود که مسیح را تأیید مى کرد تا در گاهواره سخن بگوید و یا مردگان را زنده نماید.
البته در روایات معصومین (ع) به وحی تسدیدی پیامبر اسلام (ص) وتقویت آن حضرت با “روح القدس “وبلکه “روح العظمه “نیز تأکید شده است. این نکته گویای آن است که پیامبر اسلام (ص) وائمه معصومین از امتیاز خاصی برتر از سایرانبیاء الهی برخوردارند، چون هم با فرشته وحی در تماس هستند و هم از روح القدوس و روح العظمه بهره مندند.
«عن امیر المومنین (ع) … فأمّا ما ذکره الله عزّوجلّ من أمر السابقین، فإنّهم أنبیاء مرسلون و غیر مرسلین جعل الله فیهم خمسه أرواح: روح القدس و روح الأیمان و روح القوه و روح الشهوه و روح البدن، فبروح القدس بعثوا أنبیاء مرسلین و بها علموا الأشیاء ... »[۸۰] از امیرالمومنین علی (علیه‌السلام ) و از امام صادق (ع) روایت شده: «اما سابقان که خدا از ایشان یاد کرده است (والسابقون السابقون) [۸۱] پیامبران مرسل وغیرمرسل اند،که خداوند به ایشان پنج روح قرار داده است. روح القدس، روح الایمان، روح القوه، روح الشهوه، روح البدن، آنان به سبب روح القدس است که به پیامبری برانگیخته شده وحقیقت اشیاء را دانسته اند.»
خداوند می فرماید: «إِنْ هُوَ إِلا وَحْیٌ یُوحَى ؛ عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَى » ۳
« این سخن بجز وحیى که وحى مى‏شود نیست. آن را [فرشته‏] شدید القوى به او فرا آموخت‏»
پیامبران به وضوح در می یابند که کسی سخنی به آنان می آموزد و در بسیاری از اوقات معلم خود را که فرشته ای است می بینند اما در کشف و شهود چنین حالتی به صاحب کشف دست نمی دهد.
نقش پیامبر در ابلاغ وحی، فقط تکرار بی کم و کاست پیام الهی است و از این که کوچکترین تغییری در آن بدهد سخت بیم داده شده است. از این رو هنگام گرفتن وحی بی درنگ به قرائت آن می‌پرداخت تا مبادا حرفی از خاطرش برود .چنانکه خداوند متعال می فرماید:
«فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ» [۸۲] « پس چون آن را برخواندیم [همان‏گونه‏] خواندن آن را دنبال کن»
خلاصه، وحی نوعی شعور غیر عادی است که در چارچوب تحلیل طبیعی نمی گنجد و تنها به خواست خداوند و اذن او صورت می گیرد . همین غیر عادی بودن آن است که پذیرش آن را برای عده ای سخت و دشوار کرده است و آنان به حق طالب دلیلی بر صدق ادعای حاملان وحی اند و خداوند تقاضای ایشان را از طریق معجزه بر می آورد. [۸۳]
ب) معجزه
معجزه عبارتست از: امر خارق العاده ای که با اراده ی خدای متعال از شخص مدعی نبوت ظاهر می‌شود و نشانه ی صدق ادعای وی می باشد. [۸۴]
پیامبران (ص) مدعی دریافت پیام الهی از طریق وحی می باشند. به بیان دیگر، خود وحی و گرفتن پیام از خداوند، معجزه و خرق عادت است . طلب دلیل بر صدق ادعای پیامبران (ص) امری معقول و پسندیده است که بارها از طرف مردم صورت می گرفت و «وَ قَالُواْ لَوْ لَا یَأْتِینَا بَِایَهٍ مِّن رَّبِّهِ أَوَ لَمْ تَأْتهِِم بَیِّنَهُ مَا فىِ الصُّحُفِ الْأُولى»[۸۵] «وگفتند: چرا از جانب پروردگارش معجزه‏اى براى ما نمى‏آورد؟ آیا دلیل روشن آنچه در صحیفه‏هاى پیشین است براى آنان نیامده است؟» و خداوند هم هر گاه این طلب برخاسته از حق جویی بوده است اجابت فرموده است «ثمُ‏َّ أَرْسَلْنَا مُوسىَ‏ وَ أَخَاهُ هَارُونَ بَِایَاتِنَا وَ سُلْطَانٍ مُّبِین»[۸۶] « سپس موسى و برادرش هارون را با آیات خود و حجتى آشکار فرستادیم‏». هر گاه آدمیان در صحت ادعای انبیا تردید می کردند و یا در اطمینانشان اندکی کاستی پدید می آمد خداوند آیه های خود را همراه پیامبران (ص) می فرستاد تا از طریق این نشانه ها تردید ایمان سوز انسان ها خاموش شود و شعله‌ی اطمینانشان افروخته تر گردد . این آیه ها همان است که در اصطلاح متکلمان معجزه خوانده شده و بر صدق ادعای انبیا در گرفتن وحی دلالت دارند.
بزرگترین معجزه پیامبر (صل الله علیه وآله وسلم ) قرآن کریم است که در همه ابعاد از اعجاز جاودانه وتحدی جاودانه برخوردار است.
۳-۶. رسالت دین، هدایت تشریعی
از مطالعه ی آیات قرآن بدست می آید که دین نوعی هدایت است چنان چه می فرماید:
«فَاِمَّا یَأتِیَنَّکُم مِنَّی هُدیً فَمَن تَبِعَ هُدایَ فَلا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنُون» [۸۷]
«پس اگر از جانب من شما را هدایتى رسد، آنان که هدایتم را پیروى کنند بر ایشان بیمى نیست و غمگین نخواهند شد».
نیز در جای دیگر می فرماید: «فَاِمَّایَأتِیَنَّکُم مِنِّی هُدیً فَمَنِ اتَّبَعَ هُدایَ فَلا یَضِلً وَ لا یَشقِی»[۸۸]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:43:00 ب.ظ ]




کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ هجری شمسی شروع شده بود. تهران بی‌دفاع، عرصه هجوم قزاق‌هایی قرار گرفته بود که برای دیدار با همسر و فرزندان خود آماده بودند! قزاق‌ها وارد تهران شدند. ژاندارمری هیچ عکس‌العملی نشان نداد. قزاق‌های پایتخت نیز در داخل قزاقخانه ماندند و همان‌طور که به آنان گفته شده بود چون تیری به سمتشان شلیک نشد، تیری شلیک نکردند. تنها نظمیه تهران چند ساعتی مقاومت کرد آن هم به این دلیل که چند تن از نیروهای داخل نظمیه توجیه نشده یا نخواسته بودند توجیهشان کنند. به این ترتیب تنها پس از چند ساعت هجوم کودتاچیان، تهران به تصرف آنها درآمد. صبح روز دوشنبه سوم اسفند ۱۲۹۹ هجری شمسی در همه خیابان‌های شهر تهران قزاق‌ها به گشت‌زنی و پاسداری مشغول بودند. در جلو عمارت قزاقخانه توپ گذاشته و در میدان مشق مسلح شده بودند. صبح کودتا نرمن وزیر مختار انگلیس به دیدار احمدشاه رفت. نرمن در این دیدار به احمدشاه توصیه کرد که با رهبران کودتا رابطه خوبی برقرار کند و به تقاضاهای آنان توجه کند. نرمن در دیدار با احمدشاه هراسان، از جانب تاج و تخت و سلامتی جانی اطمینان داد. (آیرونساید، ۱۳۷۳: ۲۱۰-۲۱۱). در حقیقت نرمن به خاطر سیدضیاءالدین و رضاخان به دیدار شاه رفت تا او را متقاعد کند که با آنان کنار بیاید. روز بعد احمدشاه، سیدضیاءالدین را به قصر فرح‌آباد احضار کرد و طی فرمانی او را به سمت ریاست وزراء منصوب کرد. متن فرمان احمدشاه چنین بود: «حکام ایالات و ولایات در نتیجه غفلت‌کاری و لاقیدی زمامداران دوران گذشته که بی‌تکلیفی عمومی و تزلزل امنیت و آسایش را در مملکت فراهم نموده ما و تمام اهالی را از فقدان هیئت دولت ثابتی متأثر ساخته بود، مصمم شدیم که به تعیین شخص لایق خدمتگزاری که موجبات سعادت ملت را فراهم نماید به بحران‌های متوالی خاتمه بدهیم بنابراین به اقتضای استعداد و لیاقتی که در جناب سیدضیاء‌الدین سراغ داشتیم اعتماد خاطر خود را متوجه معزی‌الیه دیده و ایشان را به مقام ریاست وزراء‌انتخاب و اختیارات تامه برای انجام وظایف خدمت ریاست‌وزرا به معزی‌الیه مرحمت فرمودیم.» (روزنامه ایران، ۱۲ اسفندماه ۱۲۹۹: ۱). سیدضیاءالدین مهره‌ی سیاسی کودتا به عنوان رئیس‌الوزرا انتخاب شد. او در صدد برآمد هرچه زودتر کابینه خود را تشکیل دهد و به احمدشاه معرفی کند. یک هفته بعد از صدور فرمان احمدشاه سید کابینه خود را در قصر فرح آباد در حضور احمدشاه معرفی کرد. در این کابینه مسعودخان کیهان وزیر جنگ معرفی شد. رئیس‌الوزرا بلافاصله اولین جلسه کابینه را تشکیل داد. با آنکه از روز کودتا در تهران حکومت نظامی اعلام شده بود، در این جلسه مقرر شد شب‌ها از ساعت ۹ شب به بعد در تهران حکومت نظامی برقرار شود و رفت و آمد در شهر ممنوع باشد. (مهدی‌نیا، ۱۳۶۹: ۲۰۳). کودتا پایان یافت و سید ضیاءالدین کنترل تهران را در دست گرفت. اکنون او هر چه می‌خواست می‌توانست انجام دهد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۳-۳-بازداشت رجال
اولین اقدامی که سیدضیاء‌الدین با کمک وزارت جنگ در سطح گسترده‌ای انجام داد، دستگیری سیاستمداران و کسانی بود که او دستور بازداشت آنها را داده بود. به احتمال قوی سید‌ضیاءالدین پیش از شروع کودتا و دستگیری رجال مشخص کرده بود که چه کسانی بعد از کودتا باید دستگیر شوند. دستگیری عده‌ی زیادی از رجال سرشناس تهران در مدت زمانی کوتاه نشان از برنامه‌ریزی قبلی وی دارد. «از آغاز صبح بفرمان بازیگران کودتا مطابق نقشه‌ی منظم بگیر بگیر شروع شد مأمورین تأمینات باتفاق یک دهه قزاق بحال نظام براه افتاده بودند، مأمور پیشاپیش و دهۀ قزاق در قفای او… ساز و برگ آنها نو نوار و قیافه‌هاشان مطمئن بود. هر دهه از این دستجات مأمور خانه یک نفر از رجال کشور بود، که وارد خانۀ او شده او را دستگیر و اثاث‌البیت او را اگر از اعیان بزرگ بود وارسی و مهر و موم کرده خود او را به اسیری می‌بردند، و احدی نمی‌دانست او را کجا خواهند برد و چه بر سرش خواهند آورد. هر کس که سرش به کلاهش می‌ارزید آنروز گرفتار شد، مگر کسی که امید همفکری به او می‌رفت و یا از دستگیر کردن او خائف بودند. … و بالجمله در یک هفته هشتاد نفر… از هر دست و طبقه و هر صنف به محبس افتادند و … آنها را در عمارت قزاقخانه مشرف بمیدان مشق قدیم حبس کرده و از تنگی مکان هر دسته را در اطاقی جای داده بودند.» (بهار،۱۳۵۷: ۱/۸۹-۸۸).
همانطور که بهار گفت دستگیر شدگان گوناگون بودند. برخی از شاهزادگان و نزدیکان احمدشاه بودند؛ برخی سیاسیون و مخالفان و عده‌ای دیگر نویسندگان و روزنامه‌نگاران بودند. بسیاری از میرزاها و دوله‌ها و سلطنه‌ها در این گیر و دار دستگیر شدند. صارم‌الدوله از این دسته بود. وی والی کرمانشاه بود. هرچند که او به ظاهر از دولت کودتا اظهار انقیاد می‌کرد، ولی سید‌ضیاءالدین به او و اقدامات آتی‌اش مشکوک بود و به همین دلیل دستور دستگیری او راداد. صارم‌الدوله از شنیدن خبر کودتا در تهران و دستگیری اعیان و اشراف به وحشت افتاده بود. با همراهی صدوپنجاه نفر سوار ایلیاتی به منظور محافظت از خود از کرمانشاه به سمت قصرشیرین حرکت کرد. سید ضیاءالدین وقتی دریافت که دستگیر کردن صارم‌الدوله کار مشکلی است، با مذاکره با ایل کلهر آنان را قانع کرد که صارم‌الدوله را دستگیر کنند و به او تحویل دهند. آنها مقر صارم‌الدوله را محاصره کردند و پس از درگیری با محافظین وی و شکست دادن آنها، شاهزاده صارم‌الدوله را دستگیر کردند. (مکی، ۱۸۵۸ : ۱/۳۲۲-۳۲۱). مستشارالدوله تحت تعقیب بود. حکومت نظامی تهران در نامه‌ای به خانواده او اخطار کرد که او را تحویل دهند. در این نامه آمده بود که از تاریخ ۱۵اسفند تا ۵روز، مستشارالدوله وقت دارد خود را تسلیم حکومت نظامی تهران کند و در غیر این صورت تمام اموال او اعم از منقول و غیر منقول ضبط خواهد شد. (اسناد مؤسسه مطالعات تاریخ معاصرایران، شمـاره تنظیم: ۴۲۰۳). از طرف حکومت نظامی تهران به رضاخان فرمانده کل قوا دستور داده شد مستشارالدوله را دستگیر و تحت‌الحفظ به سمت شمیرانات برده و در یک خانه تحت نظر بگیرد. (سازمان اسناد ملی ایران، شمـاره تنظیم: ۱۴۷۹/۲۹۳). سپهدار رشتی که تا دیروز رئیس‌الوزرا بود توسط قزاق‌ها در خانه‌اش در حبس خانگی بود. تیمورتاش از جمله اعیان و اشراف نامدار به کاشان تبعید شد.
از دیگر اشرافی که سیدضیاء درصدد دستگیری آنان برآمد، قوام‌السلطنه بود. قوام‌السلطنه بیش از سه سال حاکم ایالت خراسان بود. به تبع این مدت حکمرانی نفوذ قابل توجهی در خراسان داشت. به سید ضیاءالدین خبر رسیده بود که قوام‌السلطنه در خراسان با یکی از سرکردگان به نام زبردست‌خان که نیروی نظامی قابل توجهی داشت، متحد شده و درصدد عملی کردن نقشه‌هایی علیه کابینه اوست. (مکی،۱۳۵۸: ۱/۲۱۴-۲۱۳). این خبر سید را به هراس انداخت. در واقع امر هم همین‌طور بود. قوام که تا دیروز سیدضیاء را پادو خود هم حساب نمی‌آورد قصد نداشت که او را به عنوان رئیس‌الوزرا بپذیرد. به همین دلیل قوام در تلگرافی به سیدضیاءالدین گفت که: از مفاد بیانیۀ رئیس‌الوزرا معلوم نمی‌شود که دولت ایران دارای چه اصل و رژیمی است. (بهار، ۱۳۵۷: ۱/۹۷). سید ضیاء‌الدین درصدد دستگیری قوام برآمد. وی تصمیم گرفت دستگیری قوام بدون خونریزی انجام شود به همین دلیل با کلنل محمدتقی‌خان پسیان، رئیس ژاندارمری خراسان وارد مذاکره شد و از او خواست قوام را دستگیر و به تهران بفرستد. محمدتقی‌خان نیز با گروهی از ژاندارم‌های مسلح قوام را دستگیر و مدتی در خراسان بازداشت کرد و سپس به تهران فرستاد. همزمان با دستگیری قوام بسیاری از مقام‌های محلی مشهد نیز دستگیر شدند. از جمله آنها: سالار حشمت، معتصم‌الملک، ماژور عبدالله‌خان و غیره بودند. همه این افراد به مرکز فرماندهی کل ژاندارمری منتقل شدند. (روزنامه ایران، ۳۱ فروردین ۱۳۰۰: ۳). علاوه بر قوام‌الدوله، مصدق‌السلطنه والی فارس نیز دولت سید ضیاء‌الدین را به رسمیت نشناخت. در تلگرافی به تاریخ ۶ اسفندماه مصدق به احمدشاه اطلاع داد که پخش خبر و اعلامیۀ نخست وزیری سیدضیاءالدین موجب اغتشاش در میان مردم فارس می‌شود و باید این خبر را بعداً به مردم ابلاغ کرد. به دنبال تهدید سید ضیاءالدین، مصدق استعفا داد و از ترس دستگیر شدن نزد سران بختیاری پناهنده شد. (غنی،۱۳۷۷: ۲۲۵ )
در میان شاهزاده‌های دستگیر شده، دستگیری فرمانفرما و پسرانش سالار لشکر و فیروز از همه بحث‌برانگیزتر بود. فرمانفرما و نصرت‌الدوله فیروز از طرفداران پر و پا قرص انگلستان بودند و همه به این امر اذعان داشتند. فرمانفرما از پادشاه انگلستان مدال دریافت کرده بود و پادشاه به او تضمین جانی داده بود که کسی متعرض او نشود. حال جای سؤال بود چرا فرمانفرما و فرزندان انگلوفیل او دستگیر شده‌اند؟ در واقع این دستگیری جنبه نمایشی داشت و بیشتر برای منحرف کردن اذهان کسانی بود که کودتا را انگلیسی می‌پنداشتند. از نظر دستگیرکنندگان، دستگیر کردن طرفداران پر و‌ پا قرص انگلستان می‌توانست اذهان را گمراه کند. «اگر به‌طور استثنا چند نفر انگلوفیل‌های معروف را هم دستگیر کرده‌اند یا برای این است که دیگر آنان مورد استفاده قرار نیست گیرند یا اینکه چشم طمع به مال و منال آنان دوخته‌اند… و یا برای رد گم کردن که وانمود کنند اگر انگلیس‌ها در کودتا دخالت داشته‌اند پس چرا دوستان و پادوهای آنان را هم گرفته‌اند.» (مکی، ۱۳۵۸: ۱/ ۲۷۷). سیدضیاءالدین در ازای آزادی فرمانفرما و فرزندانش مبلغ چهار میلیون تومان طلب کرد. فرمانفرما این مبلغ را پرداخت نکرد و در نهایت در ۹ خرداد ۱۳۰۰ هجری شمسی با عزل سید ضیاءالدین همراه دیگر زندانیان آزاد شد. سفارت بریتانیا (نرمن) برای آزادی فرمانفرما و پسرانش به سید فشار نیاورد و تنها مطمئن شد که سید جان آنها را نخواهد گرفت. شهاب‌الدوله از ملتزمان احمدشاه می‌گوید: در دیدار با نرمن از او پرسیدم چرا برای آزادی کسانی که طرفدار انگلیس هستند کاری نمی‌کنید؟ نرمن به او جواب داده بود که ما مجاز به مداخله در امور داخلی کشور نیستیم. تنها می‌توانیم تضمین دهیم که زندانیان از نظر جانی مصون خواهند بود. (جهانبانی، ۱۳۴۶: ۸۹).
علاوه بر اعیان و اشراف، قزاق‌ها سیاستمداران و کسانی را که فکر می‌کردند مخالف با کابینه کودتا هستند، نیز توقیف کردند. ملک‌الشعرای بهار از جمله دستگیر شدگان بود. در روزهای ابتدای کودتا، خانه بهار محفل بسیاری از مردم بود. مردم به آنجا رفت و آمد می‌کردند. سید ضیاء‌الدین به بهار هشدار داد که نباید کسی را به خانه راه دهد. ملک‌الشعرای بهار نیز در جواب گفته بود که نمی‌تواند از رفت و آمد مردم جلوگیری کند. به همین دلیل قزاق‌ها به خانه بهار ریختند، او را نیز دستگیر کردند. (بهار،۱۳۵۷: ۱/ ۹۲). امام جمعه خویی نیز تحت تعقیب بود. وی توانسته بود خود را به حرم شاه عبدالعظیم برساند و در آنجا به بست نشسته بود. مدرس دستگیر و به قزوین تبعید شد. در این میان برخی روزنامه‌نگاران نیز دستگیر شدند. مدیر روزنامه نوروز در اواخر فروردین ماه ۱۳۰۰ هجری شمسی به دستور سیدضیاءالدین، توسط قزاق‌ها دستگیر شد و به دارالمجانین برده شد. (روزنامه ایران، ۲۸ فروردین۱۳۰۰: ۱). چند روز قبل از این دستگیری، ملک‌زاده مدیر روزنامه تازه بهار از طرف حکومت نظامی مشهد دستگیر شد. (روزنامه ایران، ۳۱فروردین ۱۳۰۰: ۳).
سید ضیاء‌الدین برخی از دستگیرشدگان را در همان یک ماه اول آزاد کرد. وی در طی دستوری به کاظم‌خان سیاح حاکم نظامی تهران دستور داد که مشارالدوله از زندان آزاد شود. عمادالسلطنه که از دستگیرشدگان بود با پرداخت وجهی پول و گذاشتن وثیقه بنا به دستور سیدضیاء از زندان آزاد شد. هم چنین کاظم‌خان سیاح رئیس حکومت نظامی تهران، به اداره نظمیه دستور داد که نصرت‌الملک، شیخ‌العراقین‌زاده و سیدعلی قمی را آزاد کنند. (سازمان اسناد ملی ایران، شمـ ت ۱۴۷۹/۲۹۳). علاوه بر اینها سید جلال، یمین‌الملک و سالار فاتح نیز طی دستور سیدضیاء‌الدین از زندان آزاد شدند.
با توجه به عملکرد سیدضیاءالدین، می‌توان گفت او از این دستگیری‌ها که با کمک قزاق‌های وزارت جنگ انجام داد چند هدف داشت. یکی از اهداف سیدضیاء سرکوبی مخالفان بود. سید بهتر از هر کس دیگری می‌دانست که از پایگاه اجتماعی بالایی برخوردار نیست. چیزی که در ایران آن زمان به شدت مهم بود. بنابراین امکان نداشت که اعیان و اشراف مغرور ایران تن به حکومت سید ضیاءالدینی بدهند که از پایگاه اجتماعی پایینی برخوردار بود. هدف دیگر سید وانمود کردن این نکته بود که اقدامات او سوسیالیستی و ضد سرمایه‌داری است. (دولت‌آبادی،۱۳۶۱: ۴/ ۲۲۹). وی می‌خواست از این طریق میان مردم و سیاستمداران طرفدارانی برای خود دست و پا کند اما به این هدف خود نرسید. تقریباً اکثر دستگیرشدگان تا روز عزل سیدضیاءالدین از نخست وزیری در زندان یا تبعید بودند.
۳-۴-نزاع بر سر قدرت
تنها چند هفته از کودتا و عمر کابینه کودتا نگذشته بود که سید ضیاءالدین و رضاخان متوجه شدند که حضور هر دوی آنها در صحنه‌ی سیاسی امکان‌پذیر نیست. به همین دلیل درصدد تضعیف یکدیگر برآمدند. سیدضیاءالدین به خاطر افراط‌کاری‌ها و اعمال زور، به ویژه در جریان بازداشت رجال، افراد زیادی از جمله رضاخان و احمدشاه را از خود رنجاند. رنجاندن احمدشاه برای سید ضیاءالدین بسیار گران تمام شد. یکی از اصلی‌ترین دلایل شکست او در جدال با رضاخان که حالا سردار سپه خوانده می‌شد، همین عامل بود. سیدضیاءالدین فردی سلطه‌جو بود و روحیه‌ی تسلط‌آمیزی داشت. به همین علت احمدشاه نه‌تنها به طرفداری از او نمی‌پرداخت بلکه به شدت از او هراس و نفرت داشت و روز به روز به این نفرت افزوده می‌شد. از جمله دلایل این نفرت بازداشت رجال از طرف دولت سید بود. چه بسیاری از این رجال، اعیان و اشراف و شاهزادگانی بودند که نسبت خویشاوندی با احمدشاه داشتند و این رفتار سید عملاً توهین به خانواده سلطنتی بود. سید در ملاقات‌های شخصی با احمدشاه نیز برخلاف دیگران رعایت ادب و نزاکت را نمی‌کرد. (مکی،۱۳۵۸: ۱/ ۲۹۹). حدود دو ماه پس از نخست‌وزیری سیدضیاءالدین او به ملاقات احمدشاه رفت. وی در حالی که سیگار می‌کشید وارد اتاق شاه شد و بدون اجازه روی درگاه اتاق نشست. احمدشاه به شدت از این حرکات سیدضیاء عصبانی شد و «فوراً زنگ می‌زند وصدا می‌کند دو نفر بیایند… شاه می‌گوید: این سیگار را از دهن این سید بگیرید، بیندازید دور.» (همان: ۳۷۴). این نوع برخورد سیدضیاءالدین با احمدشاه از روی ناآگاهی و اینکه او از طبقه پایین جامعه بوده و احتمالاً از تشریفات دربار بی‌خبر بوده باشد، نیست. در حقیقت سیدضیاءالدین می‌خواست به احمدشاه بفهماند که قدرت چندانی در برابر او ندارد و در حال حاضر همه قدرت در دست نخست‌وزیر است.
سیدضیاءالدین برای اینکه در اجرای مقاصد خود مبنی بر تضعیف هرچه بیشتر احمدشاه موفق باشد، درصدد برآمد که بین احمدشاه و برادرش محمدحسن میرزا ولیعهد اختلاف بیاندازد. در همین راستا وی دست به اقداماتی می‌زد. از حقوق شاه و درباریان به علت کاهش بودجه مبلغی کسرکرد و برعکس به حقوق محمدحسن میرزا ولیعهد افزود. (‌همان: ۳۰۱-۳۰۰). در ملاقات با ولیعهد در نهایت احترام و ادب با او برخورد می‌کرد ولی در ملاقات با احمدشاه حتی در حد معمول هم به او احترام نمی‌گذاشت. در این میان اطرافیان و درباریان شاه به این نتیجه رسیده بودند که سید قصد دارد احمدشاه را از سلطنت خلع و ولیعهد را به سلطنت برساند و به رسم معمول این نتیجه‌گیری آنها به شاه نیز منتقل شده بود. در حقیقت امر سید ضیاءالدین در آن شرایط این قدرت را نداشت که بتواند دست به چنین اقدامی بزند. این نوع اقدامات او، مثل ملاقات‌هایش با شاه بیشتر به خاطر تحت فشار گذاشتن شاه و تضعیف وی بود. هر چه بود این اقدامات بیشتر به ضرر خود سید تمام شد. هرچند که احمدشاه می‌دانست سردار سپه نیز چندان مطیع امر او نیست و در آینده دردسرساز خواهد شد، اما در برابر فشار سیدضیاءالدین، با سردار سپه علیه نخست‌وزیر متحد شد و سعی کرد میان سردار سپه و نخست‌وزیر بیش از پیش اختلاف اندازد. به همین منظور شاه در روز اول فروردین ۱۳۰۰ هجری شمسی برای انجام مراسم سلام عید نوروز در فرح‌آباد به قصر گلستان رفت و در آنجا نطقی بیان کرد که در آن از شایستگی و لیاقت سردار سپه قدردانی کرد و یک قبضه شمشیر مرصع که بالاترین هدایای سلطنتی و نظامی محسوب می‌شد به سردار سپه اعطا کرد. (همان:۳۰۲-۳۰۱). سردار سپه نیز هرچند که از احمدشاه متنفر بود اما در آن شرایط صلاح خود را در متحد شدن با شاه می‌دید و در ملاقات‌ها با احمدشاه به شدت رعایت ادب را می‌نمود. احمدشاه نگران، همواره درصدد ایجاد اختلاف بین سردار سپه و سیدضیاء بود. وی از اقدامات سیدضیاءالدین نگران بود. به همین دلیل بود که سعی می‌کرد با نزدیک شدن به سردارسپه از قدرت سیدضیاءالدین بکاهد. در این میان مشارالملک وزیر دربار رابط میان احمد شاه و سردارسپه بود. نگرانی احمدشاه از اقدامات سیدضیاءالدین به حدی رسیده بود که وی در یکی از ملاقات‌هایش با نرمن صراحتاً گفته بود که دیگر توانایی کار کردن با سیدضیاءالدین را ندارد و اگر او تحت فشار گذاشته شود دست از کار می‌کشد و از کشور خارج می‌شود. (جهانبانی، ۱۳۴۶: ۹۶).
علاوه بر اقدامات احمدشاه، سیاست و اهداف متفاوت و متناقض سیدضیاءالدین و سردارسپه نیز در تیرگی روابط آنها نقش مهمی ایفا می‌کرد. سیدضیاءالدین از مدت‌ها قبل از کودتا به انگلستان و نماینده آنان در ایران قول داده بود که در امور نظامی و مالی از مستشاران انگلیسی در دولت جدید استفاده کند. دخالت مستشاران انگلیسی در امور مالی و به ویژه امور نظامی امری بود که رضاخان آن را نمی‌پسندید زیرا برنامه‌های جاه‌طلبانه‌ی آینده‌ی او را با مشکل رو‌به‌رو می‌کرد. سیدضیاءالدین در یک مهمانی شبانه در حضور نرمن سیاست دولت جدید خود را اینطور معرفی کرده بود: برای دارایی و جنگ و فواید عامه از کمک کارشناسان و افسران انگلیسی استفاده شود؛ متخصصین آمریکایی به شهرداری کمک نمایند؛ در رشته فرهنگ از فرانسه، بلژیک‌ها در گمرک و پست، سوئدی‌ها در ژاندارمری کمک کنند. (همان: ۹۴). رفتن زیر نظر مستشاران نظامی بریتانیایی نه‌تنها برای سردار سپه بلکه برای دیگر افسران ایرانی نیز خوشایند نبود. به همین دلیل سردار سپه با سیدضیاء و سیاست او موافق نبود و تنازع بین آن دو روز به روز فزونتر می‌گردید.
رضاخان در اول فروردین ۱۳۰۰ هجری شمسی ریاست دیویزیون قزاق را به دست گرفته بود. وی از همین مجرا شروع به قدرت گیری در برابر رئیس الوزراء ، سیدضیاءالدین کرد. وی مدتها قبل، پیش از به دست گرفتن ریاست قزاق‌ها با کمک مسعودخان کیهان وزیر جنگ، بریگاد مرکزی را به قزاقخانه ضمیمه کرد. (فراهانی، ۱۳۸۵: ۱/ ۱۷-۱۶). سپس طی اعلانی در شهر تهران از افراد داوطلب واجد شرایط برای استخدام در قزاقخانه دعوت به همکاری کرد. (روزنامه ایران، ۱۲ اسفند ماه ۱۲۹۹: ۱). همچنین برای تهیه و تدارک لوازم و تجهیزات قشون به کلیه دوایر و ادارات نظامی در تمامی ایالات و ولایات دستور داد که هر چه زودتر نواقص و کمبودهایشان را به وزارت جنگ اطلاع دهند تا برای رفع آنها اقدام شود. (همان، ۱۲ اردیبهشت‌ماه ۱۳۰۰: ۱). سیدضیاءالدین که سردار سپه را زیر نظر داشت نیز بیکار ننشست. او نیز شروع به تقویت خود کرد. ژاندارمری را که زیر نظر وزارت کشور و فرماندهی آن با کلنل گلروپ بود تقویت نمود تا از این مجرا پایگاه نیرومندی برای مقابله با سردار سپه به وجود آورد. (جهانبانی، ۱۳۴۶: ۹۵).
رئیس دیویزیون قزاق (سردار سپه) و رئیس‌الوزراء (سیدضیاءالدین) هر کدام درصدد بودند نشان دهند که قدرت برتر هستند. سیدضیاء‌الدین به حاکم زنجان دستور داد که جهانشاه خان (امیر افشار) از متنفذان زنجان را دستگیر کند و به تهران بفرستد. جهانشاه‌خان نیز که دوست سردار سپه بود از زنجان به تهران آمد و در خانه سردار سپه پناهنده شد. سردار سپه دوست خود را به حکومت تهران تحویل نداد و مشاجره شدیدی میان سیدضیاء و سردار سپه در گرفت. در این مشاجره سردار سپه در مقابل سیدضیاء ایستاد و دستور او را اجرا نکرد. (مکی۱۳۵۸: ۱/۳۳۲-۳۳۱). علاوه بر این روز ۱۲ فروردین ۱۳۰۰ هجری شمسی از طرف دولت به حسینقلی‌خان امیر تومان مأموریت داده شد که برای سربازگیری به سمنان و دامغان برود. از طرف وزیر جنگ (مسعودخان کیهان) نامه‌ای به سردار سپه داده شد که بنا به دستور رئیس‌الوزراء صد نفر سرباز به او داده شود. سردار سپه دوباره اطاعت نکرد و گفت: من بیش از سی نفر قزاق نخواهم داد. بالاخره پس از مذاکراتی سردار سپه موافقت کرد که پنجاه نفر سرباز قزاق به آنها دهد. (همان:۱/ ۳۵۲-۳۵۱). یحیی دولت‌آبادی نیز در خصوص جدال سردار سپه و سیدضیاءالدین می‌گوید: «روز سیزدهم نوروز است سردار سپه اردوی قزاق را که در نزدیکی تهران است میهمان کرده هیئت وزراء هم آنجا هستند مخالفت باطنی سردار سپه با سید ضیاءالدین و بی اعتنایی وزیر جنگ برئیس دولت در این روز [یکباره] هویدا میشود چه در موقع نطق وزیر جنگ برای صاحب‌منصبان و تابینها که از مجلس وزراء برخاسته می‌رود صحبت بدارد سید ضیاءالدین باو میگوید سلام مرا هم بآنها برسانید. [سردار سپه] را از این سخن ناخوش آمده بجای رسانیدن سلام رئیس دولت بصاحب‌منصبان می‌گوید وقتی آقاسیدضیاءالدین رئیس الوزراء شد من فرمانده قوا گشتم و وقتی من فرمانده قوا گشتم او رئیس‌الوزراء شد یعنی من و او از یک مجرا و در یک روز به این مقام رسیده ایم او به من تفوقی ندارد که من واسطه رسانیدن سلام او بشما بوده باشم!» (دولت‌آبادی،۱۳۶۱: ۴/ ۲۴۶).
سردار سپه روی نهاد بسیار مؤثری دست گذاشته بود. فعال‌ترین و مؤثرترین نیروی نظامی ایران در آن زمان، یعنی دیویزیون قزاق. سردار سپه با بهره گرفتن از قدرت دیویزیون قزاق حتی از رئیس‌الوزراء قوی‌تر بود و خواسته‌های خود را عملاً به او تحمیل می‌کرد و هیچ ترس و واهمه‌ای هم از او نداشت. در ۱۲فروردین ماه ۱۳۰۰ه.ش از دستور سید ضیاء سرپیچی کرد و تعداد سربازی را که دولت درخواست کرده بود نداد.در۲۶فروردین نیز نامه وزیرجنگ (مسعودخان کیهان) را پاره کرد و به آن وقعی ننهاد. سیدضیاءالدین برای جلوگیری از قدرتمند شدن سردار سپه و کاستن قدرت او با مشورت با کلنل کاظم‌خان و مسعودخان کیهان تصمیم گرفتند پست وزارت جنگ را به سردار سپه دهند تا از این طریق ریاست دیویزیون قزاق را از دست او خارج کنند. (مکی، ۱۳۵۸: ۱/ ۳۵۲-۳۵۱). در همین روز ۴ اردیبهشت ۱۳۰۰ هجری شمسی پس از پایان مراسم جشن نیمه شعبان سردار سپه به عنوان وزیر جنگ معرفی شد. (روزنامه ایران، ۷ اردیبهشت ۱۳۰۰: ۲). سیدضیاءالدین اشتباه بزرگی کرد زیرا پس از وزیر جنگ شدن سردارسپه او ریاست دیویزیون قزاق را به کسی واگذار نکرد و قدرت او اکنون بیش از پیش شده بود.
در سراسر حکومت سیدضیاءالدین جدال او و سردار سپه به عنوان دو قدرت برتر آن روزهای ایران به چشم می‌خورد. و هر دو آنها به یکدیگر به چشم رقیب و چه بسا دشمن نگاه می‌کردند. آنها در تمام کارها در صدد بودند دیگری را تضعیف و قدرت خود را به دیگران نشان دهند. در این جدال قدرت پیروزی با سردار سپه بود. او از اشتباهات سید ضیاءالدین نهایت استفاده را برد و با احمدشاه متحد شد و به تبع این اتحاد قدرت بیشتری گرفت. در فروردین ۱۳۰۰ هجری شمسی ریاست قزاق‌ها را بر عهده گرفت و یک ماه پس از آن وزیرجنگ شد و روزبه‌روز بر نفوذ و قدرتش اضافه گردید. با آغاز وزارت سردار سپه، دولت سید ضیاء‌الدین به سرانجام خود رسید.
۳-۵-سرانجام دولت کودتا:
سید ضیاءالدین که به سرعت با کودتا قدرت گرفت، به همان سرعت هم قدرت را از دست داد. شکست دولت او دلایل زیادی داشت. هر چند که او توانسته بود به تدریج به قدرت خود بیفزاید و از یک روزنامه‌نگار به نخست‌وزیر تبدیل شود اما او فهم سیاسی لازم در شرایط آن روزها را نداشت و مرتب دست به اقداماتی می‌زد که اشتباه بودند. در وهله اول او نتوانست از حمایت مردم برخوردار شود چه او ازطریق کودتا به قدرت رسیده بود و مردم به او و دیگر همکارانش بدبین بودند. برنامه‌هایی که او در راستای به دست آوردن حمایت مردم انجام داد، با شکست مواجه شد. وعده تجدید سازمان عدلیه و اصلاح قوانین به جایی نرسید. پیرو همین برنامه این سازمان تعطیل و کارمندان آن بیکار بودند. و امور روزمره مردم با مشکل مواجه شده بود. بحث بهبود شرایط حمل و نقل و به تبع آن بهتر شدن اوضاع تجارت به دلیل نبود بودجه به مرحله عمل نرسید. یکی از وعده‌های پر سر و صدای دیگر، الغای سیستم کاپیتولاسیون و ایجاد دادگاه‌های ویژه‌ای برای رسیدگی به جرایم و محاکمه اتباع خارجی در ایران بود. از این هم خبری نشد. نقشه تقسیم اراضی کشاورزی بین دهقانان انجام نگرفت. طرح سیدضیاءالدین برای زیباسازی پایتخت هم به جایی نرسید. سیدضیاء‌الدین در انظار ملت، خود را قهرمان الغای قرارداد وثوق‌الدوله معرفی کرده بود و افکار عمومی در انتظار بهبودی اوضاع و اصلاحاتی که او وعده داده بود نسبت به او بدبین شدند. وضع عوارض جدید از طرف او و تبلیغاتی که برضد او مبنی بر انگلوفیل بودن وی می‌شد، به تدریج احساسات مردم را بر علیه او تهییج و مهیا کرد به طوری که وقتی خبر کناره‌گیری او پخش شد، مردم‌خواهان محاکمه او شدند.
سیدضیاءالدین علاوه بر مردم، درمیان اعیان و اشراف هم پایگاه اجتماعی محکمی به دست نیاورد. اشراف حاضر به اتحاد با او نمی‌شدند و او را جدی نمی‌گرفتند. ملک‌الشعرای بهار در این زمینه می‌گوید: «‌چیزی نگذشت درصدد برآمدم که بین دوستان خودم فامیل فیروز و تیمورتاش و بین سیدضیاءالدین ارتباطی صمیمانه ایجاد کنم. قسمت تیمورتاش سهل بود، اما بین فیروزیان و سید الفت بصعوبت دست می‌داد. فیروز نمی‌خواست به شخصیت جوانانی که خود را بپای کار رسانیده‌اند اذعان کند. یکی از بدترین صفات کهنۀ اشراف و اعیان ایرانست که گمان می‌کنند کسی که پدرش وزیر نبوده است، حق ندارد وزیر شود.» (بهار، ۱۳۵۷: ۱/ ۶۴). علاوه بر این سیدضیاءالدین در هیچ حزب و جمعیتی هم عضو نبوده که از آن طریق با سیاستمداران برجسته آشنا شود و از آنان کمک بگیرد. «نه کمونیست بود که همه را بکشد، نه فاشیست بود که با اعیان همکاری کند و تندروان و کمونیست‌ها را خاموش سازد نه حزبی داشت که هم مسلکان را کار بدهد و باقی را بیکار سازد، نه ایل و عشیره‌ای داشت که اقوام خود را که طبعاً بسته او بودند بر مردم دیگر مسلط کند، و نه هم قبلاً طبق اظهار خود مشارالیه تدارک دیده شده بود که لااقل صد نفر دوست مناسب اوضاع با خود همدست سازد که بعد از سه ماه سردار سپه نتواند زیر پایش را جاروب نماید!» (همان:۹۴).
در سیاست خارجی نیز سید با شکست مواجه شد. سید ضیاء به شدت به شوروی‌ها و نماینده آنان در ایران یعنی روتشتین سوءظن داشت واین را در رفتارش با وزیر مختار شوروی نشان می‌داد. سفارت شوروی در ایران متوجه شده بود که کسانی در سفارت برای سیدضیاء‌الدین جاسوسی می کنند. (مکی، ۱۳۵۸: ۱/ ۳۷۳). از آنجا که سیدضیاء به شدت انگلوفیل بود، نتوانست اعتماد همسایه شمالی خود را جلب کند و از نفوذ آنان در ایران به نفع دولت خود استفاده کند. سیدضیاء به تدریج حمایت انگلستان را نیز از دست داد. لرد کرزن در نامه‌ای به نرمن می‌گوید خبر یافته که سید ضیاء‌الدین می‌خواهد مستشاران مالی آمریکایی را استخدام کند و همچنین می‌خواهد برای وزارت پست و تلگراف کارشناسانی استخدام کند. کرزن هشدار می‌دهد که این اقدامات عواقب وخیمی برای منافع انگلستان دارد و جلو اینگونه اقدامات باید گرفته شود. (غنی، ۱۳۷۷: ۲۳۰). دولت انگلستان دیگر به سید اعتمادی نداشت. با رفتن ارتش انگلستان از ایران، دولت سیدضیاءالدین پشتیبان بزرگ خود را از دست داد و آخرین تکیه‌گاه خود را از دست داد. (مکی، ۱۳۵۸: ۱/ ۲۸۴).
همانند سیاست خارجی، سید در سیاست داخلی نیز مقهور گشت. او نتوانست با احمدشاه کنار بیاید و از پشتیبانی شاه برخوردار شود. سیدضیاء و دولت او از همان ابتدا اعتنای چندانی به شاه نکردند. در ملاقات با شاه او را کوچک می‌کرد ودر کارها نیز با او مشورت نمی‌کرد. بازداشت رجال توسط سیدضیاء نیز ضربه‌ی دیگری به حیثیت احمدشاه بود. بسیاری از بازداشت‌شدگان از نزدیکان شاه بودند و در کارها به شاه خدمت کرده و مورد التفات او بودند. حتی برخی از بازداشتی‌ها خویشان شاه به حساب می‌آمدند. سیدضیاءالدین در زمینه اصلاحاتش نیز با احمدشاه درگیر شد. «یکی از اصلاحاتی که سید دست زد تعدیل بودجۀ مملکتی بود، چنانچه حقوق شهریه بگیرها تا آنوقت بالغ بر چهل و سه هزار تومان در ماه بود، و سید آنرا به بیست هزار و ششصد تومان تنزل داد، همچنین حقوق ماهیانه دربار مصوبه مجلس سوم، سی هزار تومان بود و ناصرالملک در غیاب مجلس آن را چهل هزار تومان کرده بود، سید ده هزار تومان اضافی را کسر کرد و شاه بدش می‌آمد و اصرار کرد که همان مبلغ چهل هزار تومان را دریافت دارد، سید حاضر شد اما در عوض حقوق شاهزادگان را به بودجۀ دربار احاله داد از این عمل که بسیار وطن‌خواهانه بود هم شاه رنجید، هم شاهزادگان و هم درباریان!» (بهار، ۱۳۵۷: ۱/ ۱۰۲). سید ضیاءالدین در داخل نتوانست با قدرت دیگر یعنی رضاخان هم متحد شود. همانطور که در صفحات قبلی در بحث تنازع قدرت آمد، نه سید و نه رضاخان هیچ کدام حاضر نشدند برتری دیگری را تحمل کنند. رضاخان به قدرت برتر نظامی در ایران تبدیل شده بود. او ریاست دیویزیون قزاق را برعهده داشت و از طریق قزاق‌ها به خواسته‌های خود جامه عمل می‌پوشانید و نه شاه و نه رئیس‌الوزراء قدرت مخالفت با او را نداشتند. سیدضیاء در دوراهی سختی گیر افتاده بود. نه می‌توانست نیروی قزاق‌ها را منحل کند زیرا به قدرت آنان برای مقابله با اعیان و اشراف احتیاج داشت و نه می‌توانست خود سری‌های آنان را تحمل کند.
موقعیت سیدضیاء‌الدین متزلزل شده بود. اصلاحات او برای راضی کردن مردم با شکست مواجه شده بود. اعیان و اشراف به دلیل دستگیری‌های بسیار زیاد و غیرمنطقی به شدت مخالف او بودند. در اتحاد با رضاشاه شکست خورده بود و حمایت احمدشاه را هم نداشت. انگلستان هم دیگر به او بهایی نمی‌داد. روز چهارم خرداد ۱۳۰۰ هجری شمسی ضربه نهایی به دولت سید ضیاء وارد شد. احمدشاه به رئیس‌الوزراء خبر داد که باید از مقام خود کناره‌گیری کند. سید که بهتر از هر کس دیگری از شرایط با خبر بود، از مقام خود استعفاء داد. (مکی،۱۳۵۸: ۱/۳۸۳). روز بعد از استعفای سید ضیاءالدین، همه رجال بازداشتی از زندان آزاد شدند. احمدشاه دستور داد تا تعیین رئیس‌الوزراء جدید و تشکیل کابینه، انتظامات تهران به سردار سپه وزیر جنگ محول شود. (روزنامه ایران، ۵ خردادماه ۱۳۰۰: ۱).
فصل چهارم
وزارت جنگ و اقدامات گریز از مرکز
۴-۱-میرزاکوچک‌خان‌جنگلی
از جمله حوادثی که وزارت جنگ در این دوران در محدوده اختیارات و وظایف خود به آن عمل کرد، جنگ با نیروهای گریز از مرکز بود. این نیروها در نقاط مختلف کشور به مقابله علیه دولت مرکزی پرداختند و هر کدام نیز ایدئولوژی و اهداف خاص خود را داشتند. پراکندگی و اهداف مختلف این نیروها از جمله عواملی بود که این وزارتخانه را با مشکل بزرگی روبرو کرد. از جمله این نیروها عبارت بودند از: میرزا کوچک خان جنگلی، اسماعیل آقا سمیتقو، کلنل محمد تقی خان پسیان، ابوالقاسم لاهوتی و شیخ خزعل.
از انقلاب مشروطه به بعد، آشوب‌ها و درگیری‌های منطقه‌ای را می توان به سه دسته تقسیم کرد: ۱- درگیری‌هایی که تنها به خاطر شرارت و غارتگری صرف بدون کوچک‌ترین هدف سیاسی مانند شورش‌های کاشان و… به وجود می‌آمد. ۲- درگیری‌هایی که هر چند نیروهای سیاسی پشت آن بودند هدفی جز غارت و جاه طلبی در منطقه خودشان نداشتند مانند سمیتقو و شیخ خزعل. ۳- درگیری‌ها به خاطر آزادی طلبی و استقلال‌طلبی سیاسی که هر یک با شخصیت‌هایی متفاوت صورت گرفت. مانند خیابانی و پسیان. (پهلوان،۱۳۸۴: ۴۷۵). قیام جنگل به رهبری میرزا‌کوچک‌خان جنگلی در سال ۱۲۹۴ هـ.‌ش (۱۳۳۳ هـ.‌ق) شروع شد و مدت هفت سال دوام داشت. شکل‌گیری قیام جنگل دلایلی داشت. از جمله این دلایل انقلاب مشروطیت و نتیجه‌ی آن بود. میرزا‌کوچک‌خان در جریان انقلاب مشروطیت به مشروطه‌خواهان پیوست و در فتح قزوین حضورداشت. وی پس از فتح قزوین به رشت بازگشت و به مشروطه‌خواهان گیلانی پیوست. وی به همراه آنها روانه تهران شد و در فتح تهران توسط مشروطه‌خواهان شرکت داشت. (فخرایی،۱۳۵۷: ۴۰). نتیجه این مشروطه‌‌خواهی چیزی نبود که میرزاکوچک‌خان برای آن مبارزه کرده بود. تشکیلات دولت مانند گذشته فاسد و صاحبمنصبان آن همان افراد بی‌کفایت قبلی بودند. قرارداد ۱۹۰۷م میان انگلیس و روس‌ها نیز بیش از پیش احساسات میهن پرستانه‌ی میرزاکوچک‌‌خان را تحریک کرد. در سال ۱۹۱۴٫م در جنگ جهانی اول با آنکه ایران اعلام بی طرفی کرده بود، شمال و شمال غربی ایران را روس‌ها و جنوب و جنوب غربی را انگلیس‌ها اشغال کردند. ایران عملاً به تصرف دول خارجی و بیگانه در آمده بود و این برای آزادی خواهان از جمله میرزاکوچک‌خان قابل تحمل نبود. قوای نظامی ایران، یعنی قزاق‌های زیر نظر وزارت جنگ و ژاندارمری که تحت امر وزارت جنگ نبود، قدرت مقابله با اشغالگران را نداشتند. (رائین،۱۳۵۷: ۶۰). علاوه بر اینها وضع اسف‌بار داخلی هم در ظهور قیام جنگل بی تأثیر نبود. در خلال جنگ جهانی اول و پس از آن روستاها تبدیل به ویرانه شده بودند و نا امنی در راه‌ها بیداد می کرد. قحطی و بیماری جان عده‌ی بسیاری را حتی در تهران گرفته بود. (دولت‌آبادی،۱۳۶۱: ۴/۹۰-۸۹). دولت مرکزی ناکارآمد، اشغال کشور توسط نیروهای بیگانه و تأثیر قحطی و بیماری بر زندگی اجتماعی مردم از جمله زمینه‌های قیام جنگل به رهبری میرزاکوچک‌خان جنگلی بود. تقریباً چهار سال پس از شروع این قیام، با علنی شدن قرارداد۱۹۱۹٫م (۱۲۹۸٫ ش) آتش این قیام شعله‌ورتر شد.
میرزاکوچک‌خان قیام خود را همزمان با شروع جنگ جهانی اول و اشغال شمال ایران توسط روس‌ها در رشت آغاز کرد. وی نبردهای متعددی با قوای قزاق‌های نظمیه‌ی رشت انجام داد و توانست آنها را سرکوب کند و به تدریج بر قدرت خود بیفزاید. میرزاکوچک‌خان در اولین درگیری با نظمیه‌ی رشت توانست غلامحسین‌خان رئیس نظمیه را سرکوب کند. در این نبرد مقداری از اسلحه‌های قزاقان به دست میرزا و افرادش افتاد. جنگلی‌ها در چندین نبرد دیگر پیروز شدند. این پیروز‌ی‌ها بر ابهت جنگلی‌ها در میان مردم رشت افزود بطوریکه حتی شایعاتی در مورد جنگلی‌ها در بین مردم رواج یافت که می‌گفتند تعداد جنگلی‌ها دوهزار نفر است در صورتی که تعداد نفرات میرزاکوچک‌خان حدود هفده نفر بود. در حقیقت این نبردها، نیردهای اولیه جنگلی‌ها با دولت مرکزی بود. این درگیری‌ها در اوایل شکل‌گیری اقدامات میرزا کوچک خان به وقوع پیوست و این اقدامات به محدوده رشت و اطراف آن محدود می شد. پیروزی‌های جنگلی‌ها کار را به جایی رساند که خود مفاخرالملک حاکم گیلان در رأس اردویی بالغ بر چند صد قزاق به سمت “کسما” مقر جنگلی‌ها حرکت کرد. او نیز نتوانست بر جنگلی‌ها غلبه کند.وی توسط جنگلی‌ها دستگیر و سپس کشته شد. (رائین،۱۳۵۷: ۲۵-۲۱).
جنگلی‌ها به تدریج با پیروزی بر قوای دولتی قلمرو تحت نفوذ خود را گسترش دادند. این قلمرو از یک طرف به آذربایجان و زنجان و از طرف دیگر به مازندران و نور و کجور می‌رسید. با وسیع شدن قلمرو، نیاز به یک تشکیلات منظم احساس شد.کسما به عنوان مرکز تشکیلات معین شد.تشکیلات نظامی در گوراب‌زرمخ تحت نظر افسران آلمانی و اتریشی شکل گرفت.در کسما شورایی با عنوان«کمیسیون‌جنگ» تشکیل گردید که به امور جنگ رسید‌گی می‌کرد.امور مالی به محمداسماعیل‌کسمائی و گروهی دیگر واگذار گردید.تشکیلات قضائی به شیخ بهاءالدین املشی‌سپرده شد.تشکیلات بهداشت و درمان به دکتر ابوالقاسم خان لاهیجی داده شد.همچنین جنگلی‌ها «کمیته اتحاد اسلام»را که گروهی از بزرگان در آن عضویت داشتند تشکیل دادند و آماده نبردهای آینده شدند. (فخرایی، ۱۳۵۷: ۹۶-۹۴). با انقلاب بلشویکی۱۹۱۷٫م در روسیه، زمامداران دولت بلشویکی سربازان خود را از ایران فرا خواندند. فرمانده قشون روس مقیم رشت در توافقی با جنگلی‌ها بدون درگیری از شمال ایران خارج شد و رشت در اختیار جنگلی‌ها قرارگرفت. شهرداری، ژاندارمری و قزاقخانه و دیگر ادارات شهر رشت به تصرف قوای جنگل درآمد. (رائین، ۱۳۵۷: ۷۲-۶۸).
انگلیسی‌ها به خاطر دست یابی به نفت قفقاز و همچنین جلوگیری از پیشرفت‌های آلمان و عثمانی تصمیم داشتند به هر نحوی شده قفقاز را به تصرف خود در آورند. جنگلی‌ها راه نیروهای انگلیسی در ایران را به قفقاز بسته بودند به همین دلیل، انگلستان در صدد برآمد تا جنگلی‌ها را شکست دهد و از شمال ایران به قفقاز دست یابد. در اواسط سال ۱۲۹۷هـجری شمسی انگلیسی‌ها نیروهای خود را از قزوین به سمت گیلان روانه کردند. این قوا با تجهیزات کامل مانند: زره‌پوش،توپ، خمپاره، بمب و نارنجک برای جنگ با جنگلی‌ها حرکت کرد. (همان: ۷۶- ۷۳). نبرد در خطه‌ی گیلان حدود بیست روز ادامه پیدا کرد. انگلیسی‌ها مواضع جنگلی‌ها را یکی پس از دیگری با هواپیما و خمپاره نابود کردند تا به شهر رشت رسیدند. در شهر نیز درگیری به شدت ادامه یافت تا اینکه جنگلی‌ها شهر را ترک کردند و شهر بدست انگلیسی‌ها افتاد. (همان:۱۰۵-۱۰۲). تمام ادارات دولتی به دست انگلیسی‌ها افتاد. آنها به بازرسی خانه‌ها پرداختند و کسانی را که به زعم آنان از افراد جنگل بودند یا به گلوله می‌بستند یا توقیف می‌کردند. (فخرایی،۱۳۵۷: ۱۵۱). در همین گیر ‌و ‌دار بود که وثوق‌الدوله، رئیس الوزراء، حاجی آقا شیرازی را که از روحانیون و آزادی‌خواهان بود، نزد میرزا کوچک خان جنگلی روانه‌ کرد تا از طرف دولت با میرزا توافق حاصل کند. میرزا‌کوچک‌خان با آنان موافقت نکرد. (همان:۱۶۱). میرزا به وعده‌های آنان اعتمادی نداشت و از طرفی قرارداد ۱۹۱۹٫م هیچ راه صلحی با وثوق‌الدوله برای میرزا نگذاشته بود.
در اردیبهشت ماه ۱۲۹۹هجری شمسی بلشویک‌ها به بهانه‌ی مقابله با نیروهای ضد انقلابی (ضد بلشویکی) به رهبری ژنرال دنیکن که در انزلی بود، به این شهر حمله کردند و در آنجا مستقر شدند. (همان، ۲۳۴-۲۳۳). آنها در صدد برآمدند که با میرزاکوچک‌خان از در دوستی در آیند و وی را با خود همراه کنند. میرزا نیز که هم از طرف دولت ایران و هم انگلیس‌ها دشمن محسوب می شد به دنبال متحد می گشت. وی برای اتحاد با بلشویک‌ها با آنان مذاکره کرد. در ابتدا آنها به میرزا پیشنهاد کردند که در ایران یک حکومت بلشویکی به وجود آورد، اما وی قبول نکرد. سپس پیشنهاد کردند که حکومت او (میرزا) حکومتی مختلط از بلشویک‌ها و جنگلی‌ها باشد، باز هم میرزا نپذیرفت. پس از مباحثات طولانی میرزا با شروطی قبول کرد که یک جمهوری انقلابی موقتی بوجود آورد. برخی از شروط میرزا‌کوچک‌خان از این قرار بود: عدم اجرای اصول کمونیزم، عدم مداخله‌ی روس‌ها در کار این جمهوری انقلابی، روس‌ها نیروی نظامی جدیدی وارد ایران نکنند. (رائین،۱۳۵۷: ۱۳۹-۱۳۷). به این ترتیب میرزاکوچک‌خان این حکومت شورایی را “جمعیت انقلاب سرخ ایران” نامید. لغو اصول سلطنت، تشکیل حکومت جمهوری، لغو تمام قراردادها با دول بیگانه از جمله اهداف آنها اعلام شد. (همان،۱۴۷). قیام جنگل

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:43:00 ب.ظ ]




انجام تحقیقات و پژوهش های لازم در این زمینه(مرکز کاراد سازمان سنجش آموزش کشور،۱۳۸۱):
امروزه به علت افزایش گرایش افراد، بخصوص جوانان به انجام فعالیت های کارآفرینانه، آموزش کارآفرینی به موضوع مهمی در مجامعه علمی و غیر علمی تبدیل شده. پژوهش ها نشان می دهند که مهمترین عامل موثر در حرکت کارآفرینی از قوه به فعل، بروز روحیه کارآفرینی در افراد از طریق آموزش می باشد و مناسب ترین محیط برای پرورش کارآفرینان، در هر جامعه ای، محیط های آموزشی و به ویژه مدارس(از ابتدایی تا دبیرستان) می باشد(غلامی،۱۳۸۲). همانطور که گفته شد، عامل انسانی مهم ترین جنبه کار آفرینی بوده و آموزش عامل انسانی در روند پیشرفت کارآفرینی تأثیر بسزایی داشته و خواهد داشت. آموزش کارآفرینی روندی است که از دهه ۱۹۶۰ با فعالیتهای دیوید مک کله لند با آموزش بازرگانان هندی آغاز و از اوایل دهه۱۹۸۰ بود که به آن توجه بسیار جدی صورت گرفت و پس از آن دانشگاهها با ایجاد دوره ها و حتی رشته های کارآفرینی اقدام به تربیت ارباب روجوعها و دانشجویان در مقاطع مختلف دانشگاهی(کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری) و پیش دانشگاهی (دبیرستان، راهنمایی و ابتدایی و حتی پیش دبستان) نیز نمودند و امروزه آموزش کارآفرینی به یکی از مهمترین و گسترده ترین فعالیتهای موسسات آموزشی مثل دانشگاهها، آموزشکده های محلی، آموزشگاهها، موسسات غیر انتفاعی آموزشی، سازمانها و بنگاههای خیریه و مذهبی تبدیل شده است. لازم به ذکر است، یکی از اهداف اصلی آموزش کارآفرینی این است که آموزش کارآفرینی مسئله ای مجزا از آموزش معمول کسب و کار است. اصولاً ورود به تجارت، فعالیتی است که با مدیریت کسب و کار تفاوت دارد. آموزش کارآفرینی باید به ماهیت مبهم و نامشخص ورود به تجارت نیز توجه داشته و برای نیل به این هدف، لازم است شامل واحدهای مهارت ساز در مذاکره، رهبری، توسعه محصول جدید، تفکر خلاق و رویکرد باز به نوآوریهای فن آوری باشد. سایر قلمروهایی که برای آموزش کارآفرینی مهم تشخیص داده شده اند، عبارتند از: ۱-انتخابهای موجود در شغل کارآفرینی،۲-منابع سرمایه ای برای کسب و کار، ۳- حفظ ایده،۴-شاخصه های شخصیت کارآفرینی ،۵-تحمل ابهام و ۶- چالش های همراه با هر مرحله از توسعه کسب و کار (کوراتکو[۲۰] ، ۲۰۰۳).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

دوره های آموزش کارآفرینی به لحاظ هدف، به ۵ دسته تقسیم بندی می شوند:
برنامه های افزایش دهنده آگاهی و دانش و گرایش و جهت گیری به سوی کارآفرینی در فراگیران (تغییر دانشی و بینشی)؛
برنامه های تشویق کننده و حمایت کننده توسعه تأسیس شرکتها و کسب و کارهای جدید؛
دوره های پوشش دهنده رشد و بقای کارآفرینان و کسب و کارهای کوچک در حال فعالیت؛
برنامه های توسعه آموزشی کارآفرینی (شامل روش های جدید آموزشی و تعیین نقشهای نوین دانشجو و استاد در فرایند آموزش کارآفرینی)؛
برنامه های توسعه تحقیق در کارآفرینی و آموزش کارآفرینی(انتشار کتب، مجلات، مقالات، برگزاری سمینارها، کارگاههای آموزشی ).
نظریه آموزش کارآفرینی
پرورش قابلیت های کارآفرینی در توسعه وتقویت رقابت، در اقتصاد جهانی بسیا رمهم است، در این میان نقش کیفیت آموزش کارآفرینی در شناسایی و پرورش قابلیت ها برای دانش آموزان، مربیان و سیاست گذاران کاملاً آشکار شده است. آموزش کارآفرینی از طریق افزایش دانش تجاری و ارتقای جنبه های روان شناختی نسبت به تربیت کارآفرینان انجام می پذیرد. چندین جریان اصلی در ادبیات مربط به آموزش کارآفرینی وجود دارند:
چهارچوب خوبی در ارتباط با مطالعه ویژگی های روان شناختی مرتبط با کارآفرینی به وجود آمده است.
نظریه های یادگیری در ارتباط با توسعه آموزش کارآفرینی وجود دارند.
شواهد تجربی زیادی به دست آمده که از آموزش کارآفرینی به عنوان ابزاری موثر در تغییر نگرش ها در مورد کارآفرینی حمایت می کند.
و در نهایت تحقیقاتی وجود دارند که شور و اشتیاق اقتصادی و اجتماعی جوانان نشان داده است که شناسایی و پرورش کارآفرینی از طریق فرآیندهای آموزشی توانسته است منافع اقتصادی طولانی مدتی را به وجود بیاورد. اگر چه تحقیقات اولیه نشان می داد که ویژگی های کارآفرینی فطری هستند، اما یافته های اخیر از این ایده حمایت می کند که ویژگی های کارآفرینی می تواند از طریق آموزش، تجربه فرهنگ آموخته شود.
فرضیه اصلی در آموزش کارآفرینی این است که ویژگی ها و مهارت های کارآفرینی می تواند ایجاد و تقویت شوند. هر چند به روشنی یک توافق عمومی درباره زمان اقدام به آموزش، که در ایجاد و تقویت کارآفرینی اثر بخش تر باشد، وجود ندارد.
گس[۲۱](۱۹۸۵) توصیه کرد که کارآفرینی باید در دبیرستان زمانی که امکان خویش فرمایی به عنوان یک مسیر شغلی هنوز باز است. شناسایی و توسعه داده شود:
گفتگو و مذاکره؛
رهبری؛
تفکر خلاق؛
سینگ(۱۹۹۰) معتقد بود که تعلیم و تربیت سنتی باید جهت گیری خود را به سمت ارزشمند شمردن کارآفرینی و ترویج فرهنگ آن عوض کند.
وسپر(۱۹۹۰) پیشنهاد کرد که مربیان کارآفرینی در دانشگاه ها باید فرایند کارآفرینی را از طریق ایجاد آگاهی میان دانشجویان تسهیل کنند.
کاریلسکی و والستد[۲۲](۱۹۹۸) پیشنهاد کردند که کارآفرینی باید از طریق آموزش های قبل از دوران دانشگاهی دنبال شود تا به عنوان یک مسیر شغلی مناسب موردتشویق قرار گیرد.
بر اساس تحقیق گسترده ای که در سال ۱۹۹۷ در دبیرستان های آمریکا انجام گرفت، ۸۵ درصد از دانش آموزان اعلام کردند که اطلاعات کمی درباره کسب و کار و تجارت دارند، ۸۰ درصد از دانش آموزان اعتقاد داشتند که کارآفرینی باید آموخته شود و ۶۸ درصد از آنها اعلام کردند که تمایل دارند درباره کارآفرینی بیشتر بدانند. این تحقیق همچنین نشان داد که با ایجاد درک مثبت درباره پرورش کارآفرینی می توان از طریق تمهیدات آموزشی به تربیت کارآفرینان اقدام کرد.
محتوی و برنامه آموزش کارآفرینی
رابرت هیسریچ(۱۹۹۲) که از متخصصان برجسته آموزش کارآفرینی در آلمان می باشد، به منظور طراحی محتوا و برنامه آموزش کارآفرینی رهیافتی پودمانی را پیشنهاد می دهد. ایشان می گویند که رهیافت فوق باید به نحوی طراحی گردد که بتواند به ترکیب کاملی از اهداف برنامه های آموزش کارآفرینی و مهارت های مورد نیاز جهت کارآفرینی دست یابد. نامبرده به منظور دستیابی به اهداف آموزش کارآفرینی و با در نظر گرفتن دو اصل بسیار مهم آن(تصمیم گیری کارآفرینانه و فرایند کارآفرینی) مهارتها و توانایی های مورد نظر جهت کارآفرین شدن را در سه طبقه به شرح زیر گروه بندی کرده است:
الف) مهارت فنی: شامل ارتباط کتبی و شفاهی؛ نظارت بر محیط پیرامون، مدیریت کسب و کار، فناوری، کارتیمی، مهارت های بین فردی، گوش دادن، توانایی سازماندهی، توانایی تشکیل شبکه های مورد نیاز، سبک های مدیریتی و مربیگری.
ب) مهارتهای مورد نیاز جهت مدیریت کسب و کار: شامل برنامه ریزی و هدف گذاری، تصمیم گیری، روابط انسانی در شرکت و سازمان، کنترل و نظارت، مذاکره، بازاریابی، مالی، حسابداری، مدیریت، راه اندازی و مدیریت شرکت در جهت رشد و توسعه.
ج) توانایی های شخصی کارآفرینان: شامل انگیزه توفیق، مرکز کنترل درونی، استقلال طلبی، تغییر پذیری، ریسک پذیری، تلاشگری و سخت کوشی، نوآوری و آینده نگری.
در رهیافت پودمانی پیشنهادی ایشان، اهداف و مهارت های ذکر شده اساس و پایه برنامه آموزش کارآفرینی را شکل می دهند. یکی از کامل ترین محتواهای آموزشی پیشنهادی جهت آموزش کارآفرینی در سطح دانشگاه توسط آلن گیب[۲۳] در سال ۱۹۹۸ ارائه گردیده است. ایشان با تجربه ترین و مشهورترین متخصص در زمینه آموزش کارآفرینی در دنیا می باشند. از دیدگاه ایشان، با توجه به این که آموزش کارآفرینی رهیافتی جدید در نظام آموزش دانشگاهی است و با توجه به این که غیر از رشته های مدیریت، سایر رشته های آموزشی با آن کاملاً بیگانه هستند، بنابراین یک برنامه جامعه آموزش کارآفرینی بایستی تمامی نیازهای آموزشی را تحت پوشش قرار دهد(گیب، ۱۹۹۸). دقت در محتوای ارائه شده از سوی افراد فوق نشان می دهد که به منظور طراحی محتوای آموزش کارآفرینی بایستی به نکات زیر توجه نمود: (هیسریچ،۱۹۹۲)
بایستی نیازهای آموزش کارآفرینی در هر یک از رشته های دانشگاهی را از طریق مطالعه محیط پیرامون و بررسی کسب و کارهای راه اندازی در زمینه مورد نظر شناسایی نمود.
اهداف آموزش کارآفرینی در دانشگاه مورد نظر کدام یک از موارد زیر است؟
آموزش «درباره» کارآفرینی؟
آموزش «از طریق» کارآفرینی و فعالیتها کارآفرینانه؟
آموزش «برای»کارآفرینی؟
دستیابی به هریک از موارد فوق نیازمند محتوای آموزشی خاص خود است. کامل ترین و جامع ترین برنامه آموزشی، آن است که هر سه هدف فوق را دنبال کند(ماگنوس، کلوفستن،۲۰۰۰). محتوای در نظر گرفته شده بایستی به شکلی باشد که کلیه مراحل فرایند کارآفرینی و مهارتهای مورد نیاز هر مرحله را تحت پوشش قرار دهد.
تاریخچه کارآفرینی در ایران
آموزش افراد جامعه از مهمترین زیرساختارهای رشد و ارتقای فناوری در هر کشور است. در این قسمت به واسطه اهمیت این موضوع بالاخص در حوزه اشتغال‌زایی به بررسی روند آموزش کارآفرینی در ایران خواهیم پرداخت. در سال‌های اخیر افزایش قابل توجه دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی دولتی و حضور فعالتر بخش خصوصی در امر آموزش عالی و افزایش تقاضای اجتماعی برای این نوع آموزش‌ها و با توجه به انگیزه قوی اجتماعی برای این آموزش‌ها از جمله دلایل مهم گسترش بیشتر آموزش عالی در مقایسه با آموزش متوسطه و ابتدایی بوده است. در زمینه آموزش متوسطه بر طبق آمار و ارقام اگرچه سهم این آموزش‌ها طی دوره مذکور افزایش یافته اما آموزش فنی و حرفه‌ای با عدم استقبال روبرو گردیده و روندی نزولی را طی کرده است. اگرچه شاخص‌های آموزشی پیشرفت قابل توجهی را در دهه اخیر نشان می‌دهد اما افزایش کمی هنگامی که با بهبود کیفی آموزش همراه نگردد در بلندمدت پایدار نبوده و نمی‌تواند زمینه‌های ارتقا توسعه انسانی را فراهم کند. برخی شواهد گویای این مسئله است که در سطوح مختلف آموزش عالی، کیفیت آموزش دچار نارسایی‌های جدی شده است و در صورت عدم توجه به آن به چالشی مهم در آینده تبدیل خواهد شد. عدم تناسب کافی میان آموزش‌های ارائه شده و نیازهای بازار کار و بخش‌های صنعتی و خدماتی باعث گردیده که آموزش‌ها از بازده اقتصادی لازم برخوردار نباشد و ثمره آن گسترش بیکاری میان تحصیلکردگان و هدر رفتن هزینه‌های اجتماعی و سرمایه‌های ملی در آموزش عالی باشد. در کشور ما تا قبل از آغاز برنامه سوم توسعه اقتصادی و اجتماعی توجه چندانی به امر کارآفرینی نشده بود. اما توجه به این امر در دهه ۸۰ با توجه به وجود معضل بیکای گسترده به ویژه در بین دانش‌آموختگان دانشگاه‌ها امری ضروری می‌نمود. در این سال متولیان امور به کارآفرینی به عنوان یک اهرم مهم در حل معضل بیکاری در قشر دانش آموخته توجه خاصی نشان دادند و بر این اساس طبق بند ۲- الف راهکارهای اجرایی بخش آموزش عالی مندرج در جلد دوم پیوست شماره دو لایحه برنامه پنج ساله توسعه، به کارآفرینی و کارآمدی دانشجویان و دانش‌آموختگان از راه تحول برنامه‌ها و شیوه‌های آموزشی تاکید شده است. لذا به منظور توسعه و ارتقای سطح کارآفرینی، به ویژه ابعاد آموزشی و پرورشی دانشجویان و دانش‌آموختگان مقاطع گوناگون تحصیلی و فراهم آوردن مشارکت هر چه بیشتر دانشگاهیان در توسعه کشور، آیین‌نامه طرح توسعه کارآفرینی در دانشگاه‌های کشور تهیه و برای اجرا به دانشگاه‌ها ابلاغ شد. در حال حاضر نیز وزارت علوم تحقیقات و فناوری مسئولیت اجرای طرح توسعه کارآفرینی را در دانشگاه‌های کشور که به اختصار «کاراد» گفته می‌شود به سازمان سنجش واگذار کرده است، این سازمان نیز از اواخر سال ۷۹ نسبت به سازماندهی آموزش کارآفرینی در دانشگاه‌های مجری طرح اقدام کرده است. در حال حاضر یکی از تنگناهای اساسی توسعه اقتصادی و صنعتی ایران کمبود نیروی انسانی کارآزموده و متخصص است. براساس بررسی‌های انجام شده بزرگترین مشکل مدیریت منابع در صنعت جدید کمبود شدید کادر میانی است. به علاوه در اثر رشد اقتصادی نیاز به کادر فنی و حرفه‌ای در جامعه فزونی گرفته است. به همین منظور آموزش کارآفرینی در کنار کارآفرینی فنی و حرفه‌ای می‌تواند علاوه بر تامین نیروی انسانی مورد نیاز صنایع، روحیه کارآفرینی را نیز در فارغ التحصیلان این نظام آموزشی تشدید نماید(سعیدی‌مهر، عظیمی، ۱۳۸۱). همانطور که می‌دانیم، آموزش‌های فنی و حرفه‌ای معمولا از سن ۱۵ سالگی به بعد شروع می‌شود. در این سن نوجوانان با تحولات عمیق روانی و شخصیتی روبه‌رو می‌شوند. در این دوره است که در فراگیری انتزاعی به افق فکری نوجوانان، وسعتی فوق‌العاده می‌بخشد و نوجوانان می‌توانند به کمال مطلوب بیندیشند و در مورد مطالب مغایر با واقعیت‌ها اظهار نظر کنند و به ساخت و ارائه فرضیه‌ها بپردازند، آنها می‌توانند با احتمالات سر و کار داشته باشند و حتی در عالم خیال و بلندپروازی‌های ذهنی سیر نمایند(قاسمی‌پویا، ۱۳۸۵).
اگر موضوع آموزش افزایش درک و فهم خود کارآفرین باشد، در این صورت شیوه موثر آموزش ارائه آن از طریق رسانه‌ها و سخنرانی‌ها خواهد بود که انتقال اطلاعات به جمعیت بیشتر و در زمان کوتاه را ممکن می‌سازد. اگر موضوع آموزش افزایش مهارت‌های کارآفرینی در افراد باشد، موثرترین راه ارائه آموزش‌هایی است که افراد را قادر می‌سازد مستقیما در فرایند کارآفرینی درگیر شوند(مانند آموزش صنایع). بالاخره اگر موضوع آموزش آماده کردن افراد به عنوان کارآفرین باشد شیوه موثر آن خواهد بود که افراد در محیط‌های کنترل شده دست به تجربه کارآفرینی‌ بزنند(مانند ایفای نقش یا آزمایشگاه‌های کسب و کار). بنابراین هر چند نمی‌توان منکر قابل آموزش بودن هر چیز بود، ولی «ایجاد» و «پرورش» از طریق آموزش دو مقوله کاملا مجزا هستند به طور کلی، آموزش و به طور اخص آموزش کارآفرینی تنها دو گزینه در پیش رو خواهد داشت. یا اینکه آموزش کارآفرینی می‌تواند روحیات، ویژگی‌ها و مهارت‌های کارآفرینی را در فراگیران ایجاد کند یا در جهت «پرورش» ویژگی‌ها و مهارت‌های کارآفرینی در فراگیران سمت و سو پیدا کند. اگر به تعاریف و مفاهیم فراوانی که از کارآفرین و کارآفرینی وجود دارد توجه شود دو نکته اساسی مشخص می‌شود. نخست، علت ارائه تعاریف فراوان از کارآفرین و کارآفرینی این است که ویژگی های متنوعی در افراد کارآفرین وجود دارد که از فردی به فرد دیگر فرق می‌کند و دیگری هیچ کس را نمی‌توان یافت که یا کارآفرین مطلق یا غیر کارآفرین مطلق باشد. به عبارت بهتر ممکن است فردی در فعالیت‌های کارآفرین ولی در فعالیت دیگر ویژگی‌های کارآفرینی مختص آن را نداشته باشد. اگر کارآفرین به صورت یک پیوستار نشان داده شود که یک سر آن فرد کارآفرین و سر دیگر آن فرد غیر کارآفرین قرار گرفته باشد، افراد براساس درجه کارآفرینی‌شان بین این دو قرار می‌گیرند به عبارت دیگر، همه افرادی دارای ویژگی‌های کارآفرینی هستند با این تفاوت که این ویژگی‌ها در بعضی از افراد بیشتر و در بعضی دیگر کمتر است. در نتیجه تنها گزینه در خصوص آموزش کارآفرینی، «پرورش» مهارت‌ها و ویژگی‌های کارآفرینی است(صالحی و برادران، ۱۳۸۴).
اهمیت کارآفرینی در اشتغال زایی
مهم‌ترین دستاوردهای کارآفرینی درتوسعه کشورها، ایجاد اشتغال، رفاه، ثروت و شناخت فرصت‌های شغلی مناسب است گسترش فرهنگ کارآفرینی به عنوان یکی از نیازهای ضروری جامعه، نیازمند توجه اساسی به امر آموزش در مقوله‌کارآفرینی است اهمیت توسعه کارآفرینی‌ به‌ حدی است که مطابق با برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، دولت موظف است توجه ویژه‌ای به بحث کارآفرینی و حمایت از طرح‌های خوداشتغالی بنماید و با توجه به بند ج ماده ۲۷ این قانون، دولت می‌بایست تدابیر لازم، به‌ منظور اصلاح نظام آموزش کشور جهت ارتقای توانایی، خلاقیت، مهارت، نوآوری، خطرپذیری، کارآفرینی و ایجاد روحیه آموختن و پژوهش فارغ‌التحصیلان دانشگاهی را اتخاذ نماید همچنین‌این برنامه دولت را مؤظف می‌ساخت توسعه کمی و کیفی تربیت نیروی انسانی متخصص، متعهد، دانش‌مدار، خلاق و کارآفرین، منطبق با نیازهای نهضت نرم‌افزاری ‌را فراهم سازد. تدوین سند فرابخشی توسعه اشتغال در کاهش بیکاری از جمله اقدامات اجرایی برنامه توسعه کشور بوده و از اهمیت به سزایی برخوردار است از طرفی بر اساس سند چشم‌انداز جمهوری اسلامی ‌ایران در افق ۱۴۰۴ هجری شمسی، ‌ایران در پایان برنامه به عنوان‌کشوری توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی ‌و فناوری در سطح منطقه، با هویت اسلامی ‌و انقلابی، الهام‌‌بخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و موثر در روابط بین‌المللی ترسیم شده است(مقیمی، ۱۳۸۷).
بازار کار و اشتغال ایران برای بارور شدن نیاز به همکاری دانشگاه‌ها دارد. برای آنکه دانشگاه‌ها بتوانند به بازار کار کشور کمک کنند اول باید نیازهای بازار کار را به خوبی بشناسند. سپس بر اساس این شناخت از طریق توانایی‌های بالقوه خود و دیدگاه‌های علمی مناسب با شرایط اقتصادی و فرهنگی به حل نیازهای بازار کار بپردازند. بین تعلیم و تربیت و اشتغال رابطه‌مستقیمی وجود دارد آموزش عامل توسعه و توسعه عامل افزایش اشتغال است. عمده‌ترین عامل بیکاری دانش‌آموختگان، افزایش جمعیت، رکود اقتصادی و رشد تکنولوژی است. دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی عهده‌دار رسالت‌هایی چون تولید دانش، تربیت نیروی متخصص مورد نیاز جامعه، گسترش فناوری، نوآوری و خلاقیت می‌باشند. مهم‌ترین رسالت آموزش عالی مسئله کارآفرینی است. کارآفرینی به معنی شغل‌آفرینی نیست بلکه پروسه خلق سازمان‌های جدید و برخورد خلاقانه با موفقیت‌های تازه و کشف پتانسیل‌ها است. نظام آموزش عالی کشور به عنوان یکی از دو قطب تعلیم و تربیت در جمهوری اسلامی ایران مسئولیت تربیت نیروی انسانی متخصص و کارآمد مورد نیاز جامعه را در سطوح و رشته‌های مختلف به عهده دارد. براساس بررسی‌های به‌عمل‌آمده در زمینه چگونگی عملکرد نظام آموزش عالی می‌توان گفت که بنا به دلایل مختلف دست‌یابی به هدف فوق در سطح جامعه محقق نشده است. کشورمان با در اختیار داشتن نیروهای جوان و پر انرژی جویای کار می‌تواند در بازار رقابتی جهانی جایگاه ویژه ای برای خود با تلاش کارآفرینان دانش‌آموخته علمی‌کاربردی توانمند کسب نماید(یداللهی فارسی، ۱۳۸۴).
در حال حاضر مسئله بیکاری بویژه برای جوانان و حتی فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها از معضلات بسیار مهم کشور محسوب می‌شود و با توجه به محدودبودن توانایی جذب آنان در مراکز دولتی راهی جز بکارگماری آنان در بخش خصوصی و خوداشتغالی وجود ندارد. جذب فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی کشور در بازار کار منوط به داشتن توانائی‌ها و ویژگی‌هایی است که بخشی از آن‌هــا می‌بایست در طول دوران تحصیل در دانشگاه ایجاد گردد. به نظر می‌رسد عدم تناسب بین فرآیندها و مواد آموزشی رشته‌های تحصیلی موجود در دانشگاه‌های نظری با مهارت‌ها و توانائی‌های مورد نیاز بازار کار، مهم‌ترین عامل موفق نبـــودن فارغ‌التحصیلان در کاریابی و اشتغال است. علاوه بر این مورد، برخی از عوامل بیــــرونی که خارج از حوزه فعالیت و کنترل نظام آموزش عالی است نیز بر اشتغــــال فارغ‌التحصیلان تاثیر به‌سزایی دارند. چالش‌ها و فرصت‌های نظام آموزش عالی در تأمین نیازهای مهارتی نیروی انسانی مورد نیاز بازار کار از دو بعد عوامــــل بیرونی و درونـی مورد توجه قرار مـی‌گیرد(نریمانی، ۱۳۸۹).
آمار فارغ التحصیلان و بیکاران در بخش کشاورزی
فارغ‌التحصیلان رشته‌های کشاورزی بیشترین بخش آمار بیکاران آموزش‌عالی هستند که اگر ۲۰درصد از آنها به بخش کشاورزی ورود می‌کردند، بهره‌وری در کشاورزی تغییر می‌کرد. رییس سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی کشور با اشاره بر نرخ بیکاری فارغ التحصیلان کشاورزی گفت: آمار بیکاری در میان کل دانش آموختگان بخش کشاورزی ۲۵ درصد است که در این میان ۶۳ درصد اعضای حقیقی و حقوقی سازمان نیز جویای کار هستند. بر اساس آخرین آمار از دانش آموختگان کشاورزی در کشور ۱۸۰ هزار نفر اعضای حقیقی و ۸ هزار نفر اعضای حقوقی سازمان نظام مهندسی کشاورزی را تشکیل می دهند که در سال جاری نیز بیش از ۱۰ هزار نفر به عضویت سازمان اضافه شده اند. از این میان ۶۳ درصد اعضا جویای کار هستند که البته به این معنا نیست که مطلقا بیکار هستند بلکه یا رضایت نسبی از شغل فعلی خود ندارند و یا در حوزه ای به فعالیت می پردازند که که مرتبط با بخش کشاورزی و مورد علاقه آنها نیست و تمایل دارند که در حیطه تخصص و تحصیلات خود وارد بازار کار شوند(سازمان نظام مهندسی کشور، ۱۳۹۱).
در نظام جمهوری اسلامی ایران با اجرایی شدن سند چشم‌انداز بیست ساله و اعلام هدف اشتغال کامل در افق سال ۱۴۰۴ هجری شمسی، برنامه چهارم توسعه با هدف دستیابی به اشتغال مناسب و کاهش نرخ بیکاری به ۴/۸ درصد در پایان دوره(۱۳۸۸ – ۱۳۸۴) آغاز گردید. در این برنامه هم‌چنین به رشد بهره‌وری نیروی کار از ۳/۱ درصد به ۵/۳ درصد به طور متوسط طی سال‌های برنامه تأکید شد. مستند به گزارش رسمی دولت، نرخ بیکاری از ۵/۱۱ درصد در سال ۱۳۸۴ به ۹/۱۱ درصد در سال ۱۳۸۸ افزایش یافت(معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رئیس‌جمهور، ۱۳۹۰). پس از اتمام برنامه چهارم و عدم تحقق رشد ۴/۸ درصدی نرخ بیکاری و افزایش آن در سال پایانی برنامه نسبت به سال آغاز، افزایش نرخ بیکاری هم چنان ادامه یافت، به طوری که مستند به گزارش رسمی مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری کشور به رقم بی‌سابقه ۶/۱۴ درصد افزایش یافت(مرکز آمار ایران، ۱۳۹۰).
پارک های علمی و فناوری و کارآفرینی
در آغاز قرن بیست و یکم، پیشرفتهای فناوری و گسترش پدیده جهانی شدن، چالشها و فرصتهای فراوانی را برای کشورها اعم از توسعه یافته و در حال توسعه به وجود آورده است. با تغییرات سریع و شگرف در دنیای امروز، توجه به نوآوری و طراحی سیستمی که بتواند محصولات و خدمات بهتری را برای عرضه به جهانیان تولید کند، از مهمترین دغدغه های برنامه ریزان در کشورها به حساب می‌آید. تدوین و راه‌اندازی سیستم ملی نوآوری در بسیاری از کشورها باعث شده است که خلاقیتها، ایده ها، مهارتها و نیروی انسانی بین دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی و بخشهای اقتصادی جامعه، جریان یافته و از طریق تعامل بین این مراکز و توسعه فرهنگ نوآوری و کارآفرینی، توسعه اقتصادی در کشورها امکان پذیر گردد(زارع یکتا، ۱۳۸۷).
در طراحی سیستم ملی نوآوری توجه به ایجاد ارتباط بین دولت، دانشگاه و صنعت از اهمیت زیادی برخوردار است. امروزه پارکهای علم و فناوری به عنوان بستری مناسب برای توسعه همکاری های سه جانبه دولت، دانشگاه و صنعت شناخته شده اند. دولت ها از طریق این ساختار قادر خواهند بود سیاست های خود را در جهت حمایت از نوآوری و کارآفرینی و توسعه فعالیت های تحقیق و توسعه پیاده سازی نمایند. دانشگاه ها با ایجاد پارکهای تحقیقاتی و فناوری در مجاورت خود باعث تقویت ارتباط محققین با صنعت، افزایش بودجه های تحقیقاتی از طریق صنایع و ایجاد بازار کار برای فارغ‌التحصیلان خود می‌شوند. علاوه بر این حضور پارک های فناوری و مراکز رشد در مجاورت دانشگاه ها باعث ایجاد موسسات کوچک و متوسط در زمینه‌های فناوری از طریق فرآیندهای انکوباتوری و زایشی خواهد شد. اگر چه پارکهای فناوری ساختار مناسبی برای توسعه همکاریهای سه جانبه دولت، دانشگاه و صنعت هستند، لیکن در این میان ارتباط پارکهای فناوری با دانشگاهها از اهمیت بیشتری برخوردار است. اهمیت پارکها برای دانشگاهها به حدی است که در بسیاری از کشورها، دانشگاهها از طریق واگذاری اراضی و دریافت حمایتهای ملی و منطقه‌ای اقدام به ایجاد پارکهای فناوری در مجاورت خود می‌نمایند. ایجاد یک پارک فناوری در مجاورت دانشگاه صرفاً ایجاد یک ساختار فیزیکی نیست، بلکه باید برای مدیریت دانشگاه، بدنه دانشگاه شامل اعضای هیات علمی، دانشجویان و بخش ستادی، صنایع و بخش خصوصی در منطقه و بالاخره مسوولین محلی ضرورت و اهداف ایجاد پارک فناوری مشخص شود. بر اساس برنامه سوم توسعه، نام وزارت فرهنگ و آموزش عالی به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تغییر یافت همچنین در لایحه پیشنهادی وزارتخانه، توجه زیادی به امر فناوری شده است. در این راستا دانشگاهها نیز باید تلاش کنند تا برنامه‌ها و فعالیتهای آنها در جهت دستیابی به اهداف جدید وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تعریف شود. مسلماً تغییر دیدگاه در دانشگاهها، صنایع و مسئوولین دولتی به سرعت انجام نخواهد شد و نیازمند زمان کافی برای تبیین نقش و اهمیت دانشگاهها در توسعه فناوری است(نریمانی، ۱۳۸۹).
در صورتی که همزمان با توسعه فیزیکی پارکهای فناوری، فعالیت لازم برای فرهنگ سازی و ترویج مباحث فناوری و کارآفرینی در میان جامعه علمی و تخصصی صورت نگیرد، پارکهای ایجاد شده به اهداف خود دست نخواهند یافت. بعضی از صاحبنظران معتقدند توسعه فرهنگی و تربیت مدیران در زمینه فناوری باید قبل از ایجاد پارکهای فناوری انجام شود. این دو لازم و ملزوم یکدیگرند. تغییر دیدگاه در جامعه بدون ایجاد بستر فیزیکی توسعه فناوری که همانا پارکها و مراکز رشد علم و فناوری هستند، بسیار مشکل و بلکه امکان‌ناپذیر است(ثنائی پور، ۱۳۸۷).
قسمت دوم: پیشینه پژوهش
الف) پیشینه پژوهش های انجام شده در داخل کشور

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:43:00 ب.ظ ]




عزت نفس، درجه تأیید، پذیرش و ارزشمندی است که شخص نسبت به خود یا خویشتن احساس می کند . این احساس ممکن است در مقایسه با دیگران باشد یا مستقل از آن عزت نفس سازمانی درجه ای از باور و اعتقاد اعضای سازمان است که آنان می توانند نیازهایشان را به وسیله سهیم شدن در نقشهای درون سازمان برآورده سازند (صادقیان و همکاران ، ۱۳۸۸، ص ۵۰) .
تعریف عملیاتی عزت نفس سازمانی
میزان نمره ای است که آزمودنی ها از پرسشنامه عزت نفس سازمانی پیرس و همکاران(۱۹۸۹) کسب می‌کنند.
فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
مقدمه:
در این فصل به بررسی مبانی نظری متغیرها وهمچنین پیشینه تحقیقات ومقاله ها ی موجود در رابطه با موضوع تحقیق می پردازیم.ابتدا مبانی نظری و پیشینه متغیر وابسته وپس از آن مبانی نظری و پیشینه متغیرهای مستقل مورد بررسی قرار می گیرد .
۱-۲ مبانی نظری :
۱-۱-۲ سازگاری شغلی
مهمترین عامل در نیل به اهداف هر سازمان،نیروی انسانی است و بی شک موفقیت و پیشرفت هر سازمان به نیروی انسانی آن بستگی دارد.از زمانی که کار،جایگاه مهمی را در زندگی افراد به خود اختصاص داده است نه تنها وضعیت جسمانی افراد بلکه روان آنها را متاثر می سازد.اگر سازمان ها دغدغه توسعه منابع انسانی و دستیابی به مزیت رقابتی پایدار در بازار را دارند،برآوردن نیازهای کارمندان امری ضروری و مهم است(حسینی ،۱۳۹۲) .
یکی از عوامل مربوط به ایجاد هماهنگی در کار، سازگاری شغلی است . رضایت، محرک رفتار ترمیم و بازسازی است و نارضایتی، محرک رفتار سازگار است . در بعضی جاها، عدم تطابق بین نیازهای یک شخص و مزایای محیطی چشمگیر است و شخص بالاجبار طریق سازگاری را در پیش خواهد گرفت . سازگاری شغلی برای ادامه ی اشتغال موفقیت آمیز عامل مهمی به شمار می رود . هر فردی انتظار دارد که اشتغال به کار مورد نظر، خشنودی و سلامت و اعتبار برای فرد تأمین نماید و نیازهای اولیه اش را برطرف سازد (صادقیان ، ۱۳۸۸ ، ص۵۱).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در زمینه سازش شغلی تعاریف زیادی ارائه شده است ؛ می توان گفت سازش شغلی ترکیب و مجموعه ای از عوامل روانی و غیر روانی است (صادقیان ، ۱۳۸۸ ، ص۵۱) .
سازگاری شغلی عبارت است از حالت سازگار و مساعد روانی فرد نسبت به شغل مورد نظرپس از اشتغال . سازگاری شغلی شامل شرح و توضیح رفتارهایی است که منجر به اجرای موثر و خوب وظایف مورد نیاز افراد و نگرش مثبت به سوی نقش کاری جدید می گردد ( حسینی ، ۱۳۹۲) .
سازگاری شغلی ترکیبی از مجموعه عوامل روانی و غیر روانی است. عواملی چون ارتباط متقابل با سایرین, دید مثبت نسبت به شغل, درآمد کافی و ارزشگذاری به کار باعث می‏شوند که فرد با شغلش سازگار گردد و به آن ادامه دهد ( گذل زاده ، ۱۳۸۵).
سازگاری شغلی عبارت است از اجرای درست وظایف و مسئولیت های شغلی در سطح محلی وملی در یک فرهنگ خاص(ارلی و انگ،۲۰۰۳،ص۴۱) .
۲-۱-۲ عوامل موثر بر سازگاری شغلی
۱-پول: هر کارگر یا کارمند در قبال کاری که انجام می دهد باید به او پول داد اما این پول نباید شخصیت اورا پایین بیاورد و شخصیت کارمند مهمتر ازپولی است که به او می دهیم.
۲-امنیت شغلی: یعنی کاری را که در دست دارد سالها ادامه خواهد داد.امنیت شغلی گاهی از پول هم مهمتر می شود زیرا شخص علاقه مند است که کارش دائمی باشد هرچند مزدش زیاد نباشد.همچنین امنیت شغلی است که افراد را به سمت کارهای دولتی می کشد.
۳-شرایط مساعد کار:مردم دوست دارند که در محیط تمیز،آراسته، جالب و خوشایند کار کنند.
۴-فرصت پیشرفت:یعنی فرصت پیشرفت همیشه وجود دارد و او می تواند با ایجاد شرایط لازم و روشن به درجات بالا ارتقاء یابد وپاداش بیشتری بگیرد.
۵-روابط شخصی:مردم دوست دارند با افرادی کار کنند که بین آنها محبت وارتباط متقابل باشد در واقع هر کارمند دوست دارد که کارمند دیگر دوست مهربان او باشد و مورد محبت مدیرش باشد و همچنین مدیر به پیشرفت کارمندش توجه کند.
۶-هماهنگی با استعداد شخص:شخص زمانی از کار خود لذت خواهد برد که با استعداد بدنی و عقلی او یکی باشد.
۷- هماهنگی با رغبت: یعنی متناسب با علایق فرد باشد.
۸- مهارت:مهارت عبارت است از میزان تبحری است که فرد در گذشته برای انجام کاری به طور موفقیت آمیز کسب کرده باشد.
۹- عدم تبعیض بین کارمندان ( حسینی ،‌۱۳۹۲).
۳-۱-۲ نظریه های سازگاری شغلی
به نظر هرشنسون سازگاری شغلی شامل سه جز است که عبارتند از:۱-رفتار نقش شغل. ۲- عملکرد وظایف. ۳- رضایت کارمند ( حسینی ، ۱۳۹۲) .
نظریه سازگاری شغلی مبتنی بر مفهوم ارتباط بین فرد و محیط است . نظریه سازگاری شغلی کار را چیزی بیش از فرایندهای وظیفه مدار گام به گام می داند؛ کار تعاملات انسانی را در بر می گیرد و منبعی از رضایت، پاداش، تنیدگی و بسیاری از متغیرهای روان شناختی دیگر است. فرض اصلی در این نظریه آن است که فرد خواهان دستیابی و حفظ ارتباط مثبت با محیط کاری است. طبق نظر دیویس و لاف کوئیست افراد نیازهایشان را وارد محیط کاری می کنند، و محیط کاری نیز از فرد مطالباتی دارد. به منظور بقای فرد و محیط کاری هر دو باید به درجاتی از هماهنگی برسند . دو عنصر کلیدی در این نظریه ساختار محیطی و سازگاری کاری است . سازگاری کاری زمانی در بهترین حالت است که فرد و محیط، نیازهای کاری را با مهارتهای کاری هماهنگ کرده اند . تغییرات هم می تواند باعث رضایت کارمندان شود . تلاش کارمندان برای بهبود هماهنگی شان با محیط کاری می تواند به عنوان اقداماتی جهت دستیابی به سازگاری کاری در نظر گرفته شود . معمولاً سازگاری به دنبال یکی از دو حالت زیر حاصل می شود : کنش و واکنش . در حالت کنش، کا رمندان تلاش می کنند تنها محیط کاری را تغییر دهند ، در حالی که در وضعیت واکنشی تلاش دارند تا خودشان بهتر با محیط کاری هماهنگ شوند (صادقیان ، ۱۳۸۸ ، ص۵۲) .
نظریه خصیصه – عامل: این نظریه بر سه اصل استوار است:
اولا: توجه به وجود تفاوت های فردی بین انسانها از نظر جسمانی، روانی و اجتماعی هر فردی می تواند با نوع خاصی از مشاغل حداکثر سازش را دارا باشد .
ثانیا : انجام مشاغل متعددبه خصوصیات خاص نیاز دارد.بنابراین افرادمشاغل گوناگون ویژگیهای متفاوتی دارند ( جعفری ،۱۳۹۱) .
ثالثا: سازش شغلی دو بعدی است. بدین معنی که عوامل درونی و بیرونی در ایجاد آن موثرند.
سازش شغلی تعاملی بین خصوصیات فردی و شرایط شغلی است و عوامل متعددی در ایجاد آن موثرند.
نظریه روان پویایی: در این نظریه، کار وسیله ای برای سازش با جامعه و بروز دادن مقبول غریزه جنسی است. توجه به نیازها وتامین آن از طریق اشتغال بخش دیگری از این نظریه راشامل می شود. مزلو ضمن بررسی نیازها در انتخاب شغل و تاثیر آن در اشتغال معتقد است تا زمانی که نیازهای اولیه ارضاء نشوند نیازهای عالی ظاهر نخواهند شد. در این نظریه “نیاز” محرک رفتارست و ارضای نیاز نقش بسیار مهمی در سازش شغلی به عهده دارد ( جعفری ،۱۳۹۱) .
نظریه رشدی: عده ای از محققان معتقدند سازش شغلی به موازات رشد عمومی پیش می رود. سوپر وتیرمن از رهبران نظریه است. به نظر سوپر، سازش شغلی در حال تغییر و تحول است و سازش شغلی دائمی وغیر قابل تغییر نیست بلکه فرد که مدتی با شغلش سازش نموده ممکن است با پیدایش عوامل جدید، سازش شغلی خود را از دست بدهد و به سوی شغل دیگری روی آورد و با آن سازش برقرار کنند. به نظر تیرمن واوها را (۱۹۶۳)تاریخچه اشتغال و نیز جریان انتخاب شغل فرد در سازش شغلی تاثیر به سزایی دارند. مشخصات تاریخچه انتخاب و اشتغال به شرح زیر قابل ذکرند: ۱- انواع امکانات گوناگون از نظر فردی و موقعیت های شغلی که در احراز شغل موثر بوده اند. ۲- ارزش اجتماعی و نیز میزان در آمد شغل مورد نظر در مقایسه با سایر مشاغل چگونه است. هر چه درآمد شغل بیشتر و ارزش اجتماعی بالا تری را حائز باشد امکان سازش شغلی بیشتر است. ۳- مدت زمان اشتغال به شغل مورد نظر یکی دیگر از عوامل سازش شغلی است. فرد هر چه مدت طولا نی تری به انجام کاری بپردازد امکان سازش شغلی بیشتر می شود ( جعفری ،۱۳۹۱) .
دیویس و لافکوایست سازگاری شغلی را به عنوان یک فرایند پویا و مستمر از طریق یک کارگر که به دنبال پیشرفت و نگهداری تطابق درون محیط کاری است تعریف کرده اند. این سازگاری شغلی با گذشت زمان یا تصرف کاری در یک کار مشخص میشود. این ارتباط با تصرف کاری و یک مفهوم مشابه، عملکرد کاری، نظریه سازگاری شغلی را از اغلب نظریه های دیگر که مرتبط با انتخاب شغل یا سازگاری شغلی هستند، نه به شکل اجرای عملی در یک شغل، متمایز می‌کند (شهرابی فراهانی ، ۱۳۹۱ ، ص ۱۶۴) .
۴-۱-۲ عدالت سازمانی
سازمان و سازمان یافتگی جزء جدا نشدنی زندگی ماست (حسین زاده ، ناصری ، ۱۳۸۶ ، ص ۱۹) .
سازمان سیستمی اجتماعی است که حیات وپایداری آن وابسته به پیوندی قوی میان اجزاء وعناصر تشکیل دهنده آن است که ادراک بی عدالتی اثرات مخربی بر روحیه کار جمعی دارد (سید جوادین ، فراحی ، طاهری عطار،۵۶، ص۱۳۸۷) .
عدالت سازمانی با رفتار عادلانه با مردم در سازمان ها رابطه دارد . همچنین می تواند به عنوان قسمتی بسیار محدود از عدالت اجتماعی باشد . مفهومی که توسط فلاسفه طی صدها سال بحث بر انگیز بوده است . عدالت سازمانی یک مفهوم مفید برای آزمایش دامنه گسترده ای از موضوعات سازمانی می باشد . چنین ادعا شده است که عدالت اولین فضیلت موسسات اجتماعی است (ساعتچی ،۱۳۸۷ ،ص ۱۶۹،۱۷۰).
واژه عدالت سازمانی برای اولین با توسط گرین برگ در دهه ی ۱۹۷۰ بیان گردید.فرناندس و وامله به نقل از گرین برگ بیان می دارند که عدالت سازمانی به رفتارهای منصفانه و عادلانه سازمان ها با کارکنان شان اشاره دارد (امیرخانی ، پور عزت ۱۳۸۷ ، ص ۲۲) .
عدالت سازمانی متغیری است که به توصیف عدالت که به طور مستقیم با موقعیت های شغلی ارتباط دارد به کار می رود.علی الخصوص در عدالت سازمانی مطرح می شود که باید به چه شیوه هایی با کارکنان رفتار شود تا احساس کنند که بصورت عادلانه ای با آنها رفتار شده است (نعامی ، شکرکن ،۱۳۸۳، ص ۵۸) . عدالت سازمانی اصطلاحی است که برای توصیف نقش انصاف که رابطه مستقیمی با محیط کار دارد مورد استفاده قرار می گیرد. مخصوصاً ،عدالت سازمانی مرتبط است با روش هایی که کارکنان تعیین می کنند که آیا با آنها در شغلشان بطور عادلانه رفتار شود و روش هایی که تعیین آنها روی متغیرهای مرتبط با کار آنها تأثیر می گذارد .
اما تحقیق در زمینه عدالت سازمانی تاریخ طولانی دارد و صاحب نظران طبقه بندی های مختلفی از عدالت سازمانی را مطرح نموده اند. عدالت سازمانی را می توان بدین صورت تعریف نمود: مطالعه برابری در کار (حقیقی ،احمدی ،رامین مهر ،۱۳۸۸، ص ۸۰) .
برای عدالت معانی فراوان از زوایای گوناگون شده است که به تعدادی از آنها اشاره می شود:
دادن حق هر صاحب حق
نهادن هر چیزی در جای خود
موزون بودن (تعادل و تناسب و توازن)
میانه روی بین افراط و تفریط، (اعتدال)
تساوی و نفی هرگونه تبعیض (تفاوت قائل نشدن میان افراد)
رعایت استحقاق در افاضه وجود (عدل در تکوین)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:42:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم