مقالات و پایان نامه ها – قسمت 4 – 5 |
در سال ۱۳۴۳ آزمون ورودی مورد انتقاد قرار گرفت و دانشگاهها بار دیگر به طور مستقل به پذیرش دانشجو اقدام کردند .پس از تأسيس وزارت علوم وآموزش عالی این وزارت در بهمن ماه ۱۳۴۷ به تأسيس مرکز آزمون شناسی با هدف احتراز از اتلاف وقت داوطلبان و نیز یکسان و عینی نمودن امتحانات، اقدام نمود و بار دیگر، مسابقات ورودی دانشگاهها و مؤسسات به صورت سراسری و متمرکز برگزار شد. در نخستین امتحان ورودی سراسری به شیوه نوین، ۱۲ دانشگاه شرکت داشتند و داوطلبان می توانستند، از بین ۳۰ رشته تحصیلی در ۱۲ مرکز آموزشی، ۱۰ رشته را با توجه به نوع مدرک پایان متوسطه وشرایط پذیرش دانشگاهها و نیز میزان علاقه خود انتخاب نمایند(مجتهدی،۱۳۷۲).
پس از پیروزی انقلاب، نخستین آزمون سراسری در سال ۱۳۵۸ به دو روش متمرکز و نیمه متمرکز و بدون شرط سنی برگزار شد. در سال ۱۳۶۱ آزمون سراسری فقط برای رشتههای پزشکی،وفنی- مهندسی، کشاورزی، الهیات و معارف اسلامی برگزار شد.در همین سال بود که داوطلبان کنکور را به سه دسته تقسیم کردند و برای هر دسته سهمیه جداگانه ای اختصاص دادند، این سه دسته عبارت از:
الف- داوطلبان وابسته به نهادهای انقلاب اسلامی
ب- داوطلبان آزاد
ج- داوطلبان منطقه ای
سهمیه هریک از گروه های مذکور حدودا یک سوم کل ظرفیت دانشگاهها وموسسات آموزش عالی بود و مقرر شد داوطلبان سهمیه منطقه ای و سایر نهادها، در صورت لزوم وبه تشخیص دانشگاه محل تحصیل، برای هم سطح شدن با سایر دانشجویان، حداکثر به مدت یک سال در کلاس های تقویتی دانشگاهی شرکت کنند و در پایان هر نیم سال امتحان دهند. کسانی که طرف مدت یک سال، آمادگی لازم را کسب نمی کردند می بایست از دانشگاه اخراج می شدند(همان منبع).
جریانهای فعال در نظام آموزش عالی ایران به دو بخش اصلی دولتی و غیردولتی تقسیم میشوند. در بخش دولتی تأمین نیروی انسانی آموزشدیده و متخصص موردنیاز کشور بر عهده وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است، ولی در عین حال سایر وزارتخانهها و دستگاههای اجرایی نیز به نحوی در تربیت نیروی انسانی متخصص مشارکت دارند. در بخش غیردولتی نیز دانشگاه آزاد اسلامی و مؤسسات آموزش عالی غیردولتی و غیرانتفاعی بهعنوان متولیان ارائه دوره های عالی تحصیلی در کشور فعالیت میکنند. دوره های آموزش عالی در ایران به دو صورت حضوری و نیمهحضوری(آموزش باز و از راه دور) برگزار می شود. آموزش حضوری بخش اصلی آموزش عالی در کشور را تشکیل میدهد و در قالب دوره های روزانه و شبانه اجرا می شود(گزارش ملی آموزش عالی ایران). آموزش نیمهحضوری شکل جدیدی از آموزش عالی در جهان بهشمار میرود که امروزه به دلیل ویژگیهای خاص خود در اکثر کشورهای پیشرفته جهان نیز به مرحله اجرا درآمده است و با بهره گیری از روشهای جدید آموزشی شعاع خدمترسانی آموزش عالی را از محدوده کلاس و دانشگاه محلی فراتر برده و با بهره گرفتن از تکنولوژی پیشرفته مرزهای کشور را درنوردیده و در داخل کشور نیز دورترین نقاط حتی شهرهای کوچک با حداقل نفرات را زیر پوشش داده است(صدیقی و همت، ۱۳۷۱؛ به نقل از فرجاللهی، ۱۳۸۵)
در کشور ما به دلیل میزان بالای تقاضای آموزش عای(داوطلبان) و عرضه محدود آن(ظرفیت محدود دانشگاهها)، آزمون سراسری دانشگاهها به مهمترین رخداد آموزشی(بلکه چالش آموزشی) کشور تبدیل شده است؛ رخدادی که در آن حجم وسیعی از نیروهای انسانی درگیر هستند و روح و روان بسیاری از افراد جامعه، هزینه و منابع بسیاری را بهخود اختصاص داده و آسیبهای مختلف اجتماعی- فرهنگی، آموزشی، اقتصادی و فنی- روشی را موجب شده و از چالشهای اصلی کشور مطرح شده است(دفتر مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۴).
۲-۷ تحصیلات تکمیلی در ایران
در راستای روند پیشرفت دانش بشری و گسترش و تمایل روزافزون نیروهای فعال و پویای جامعه امروزی کشور به کسب دانش برتر، تحصیلات تکمیلی بهعنوان مهمترین و معتبرترین طریق این دستیابی مطرح است(فیلیپس و پیو، ترجمه غریبی و علوی، ۱۳۷۵).
از عمر دوره های تحصیلات تکمیلی در ایران به مفهوم امروزی آن بیش از چند دهه نمیگذرد. اما اگر با نظری گسترده تر به تاریخچه تحصیلات عالیه در کشورمان بنگریم، درمییابیم که کشور ما یکی از طلایهداران بزرگ دانش بشری در جهان بوده است. در دوران قبل از اسلام، میتوان به دانشگاه جندی شاپور اهواز اشاره کرد که طی چند قرن از مراکز مهم علمی جهان بهشمار میرفت و استادان آن در سطوح عالی به تدریس علوم پزشکی، ریاضیات، فلسفه و نجوم اشتغال داشتند(سمنانیان، ۱۳۸۱).
در سده های نخستین تمدن اسلامی نیز دانشمندان و پژوهشگران مسلمان در دوره های عالی به تحصیل و تدریس اشتغال داشتند. در آن زمان نیز دانشجویان بر حسب میزان معلومات و دانش خود به طبقات مختلف تقسیم بندی شدند و بنابر تشخیص استاد خود به مرحله بالاتر راه مییافتند. تاجالدین عبدالوهاب سبکی، در مورد ارتقاء خود به سطح عالی چنین مینویسد:«آنگاه که مزی(استاد او) از میزان تحصیلات و معلومات من آگاه شد دستور داد که نام مرا در طبقهی عالی بنویسند»(کسائی، ۱۳۷۲).
طی سالهای اخیر، تقاضا برای آموزش عالی به سرعت افزایش یافته است. افزایش چشمگیر تقاضا برای آموزش عالی، در مقابل محدودیت ظرفیتهای موجود در این بخش، سبب استفاده از سیاستها، مقررات و روشهای پذیرش و گزینش دانشجو شده است. در بیان کلی، تنها راه منطقی برای مواجه با این پدیده، دور شدن از ضوابط سنتی ورود به مراکز آموزش عالی و توسل جستن به روشهای جدید پذیرش دانشجویان است. در اصل دانشگاهها دارای سه نوع پذیرش هستند: پذیرش رقابتی یا گزینشی که به موجب آن بخش مشخصی از فضای خالی موجود را با انتخاب داوطلبان برحسب شایستگی آنان در آزمون ورودی یا آزمونهای پیش از آن پر میکنند. پذیرش بر حسب حدنصاب، یا فرایندی که طی آن هرکس نمرهای برابر با حداقل تعیین شده کسب کند به آموزش عالی راه پیدا کند. این روش، برخلاف روش رقابتی، جنبه اداری دارد و در نتیجه میتوان کسانی را که از نظر نمره در مراتب پایینتر قرار دارند، بهطرف رشته هایی که داوطلبان کمتری دارد، هدایت نمود. نوع سوم، پذیرش آزاد یا بدون قیدوشرط است که در آن هرکس صرفنظر از سوابق تحصیلی خود می تواند داوطلب تحصیل در رشته های مختلف دانشگاه شود. مثال بارز شیوه مذکور، گزینش دانشجو در سوئد و اکثر کالجهای محلی آمریکاست(نورشاهی، ۱۳۸۸).
۲-۸ گزینش دانشجو
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 02:53:00 ب.ظ ]
|