یک عامل بنیادی در آزمون مدیریت سود در شرکت ها، تخمین عامل اختیار و اعمال نظر مدیران در تعیین سود است. بررسی ادبیات مبتنی برمدیریت سود، بیان گر وجود رویکرد های متفاوت با شناسه ای مختلف در تخمین و اندازه گیری اختیار مدیریت در تعیین سود گزارش شده است. یکی از مهمترین این رویکردها، مبتنی بر کاربرد اقلام تعهدی اختیاری به عنوان شاخصی برای تعیین و کشف مدیریت سود در واحد های تجاری است. هیلی[۳۳]، دی آنجلو[۳۴] و جونز[۳۵] ، در طی انجام تحقیقاتی مطالعاتی در زمینه مدیریت سود، با به کارگیری اقلام تعهدی برای کشف مدیریت سود اقدام به ارائه مدل هایی کرده‌اند که در تحقیقات بعدی بارها آزمون شده اند. دچو و همکاران[۳۶] با ارائه مدلی که از آن پس “مدل تعدیل شده جونز” نام گرفت،این مدل را با مدل های جونز، هیلی و دی آنجلو ونیز مدل صنعت مورد مقایسه قرار دادند وبه این نتیجه رسیدند که مدل تعدیل شده جونزاز قدرت بیشتری برای کشف مدیریت سود در واحد های تجاری برخوردار است( مشایخی و همکاران،۱۳۸۴).

۲-۴- تعیین ارزش شرکت ها وشناسایی شرکت های بیش ارزش گذاری شده

بررسی تاریخچه قیمت گذاری سهام

تاریخچه قیمت گذاری سهام در تقسیم بندی که کلمن[۳۷] (۲۰۰۶) مطرح کرده، به قبل از قرن پانزدهم میلادی برمی گردد. در این تقسیم بندی پنج مرحله تکاملی برای ارزشیابی واحد تجاری بیان شده که اشاره مختصری بدان خواهیم داشت:

مرحله اول: ارزش گذاری یک واحد تجاری تا قبل از قرن پانزدهم میلادی، ‌بر اساس ارزش موجودی کالا و اجناس آن بوده است . پس از ابداع سیستم حسابداری دوطرفه در قرن پانزدهم، سه واحد اندازه گیری به وجود آمد، شامل ارزشیابی بر پایه سودآوری واحد تجاری، ارزشیابی بر پایه ارزش خالص دارایی ها و ارزشیابی برپایه جریان نقدینگی.

مرحله دوم: تأکید بر ارزشیابی کل واحد تجاری، جای خود را به تأکید بر قیمت گذاری سهام واحد تجاری داد . در این مرحله از نسبت هایی همچون نسبت قیمت سهام به سود هر سهم (P/E نسبت قیمت سهام به ارزش دفتری (P/B)، نسبت قیمت سهام به سود نقدی هرسهم (P/DPS) و نسبت قیمت سهام به جریان وجوه نقد، استفاده گردید.

مرحله سوم : توجه سرمایه گذاران به معیارهایی از جمله جریان نقدی تنزیل شده (DCF) و ارزش زمانی پول جلب شد که منجربه ایجاد مدل تنزیل سود نقدی (DDM)گردید. تکنیک های (DCF) توسط جان ویلیام[۳۸] در سال ۱۹۳۸ که در کتاب خود از آن تحت عنوان تئوری ارزش سرمایه گذاری یاد ‌کرده‌است، مورد استفاده قرارگرفت.

مرحله چهارم : محققان و دانشمندان به دنبال مدل های علمی تر و کاربردی تر رفتند، که در راستای آن تئوری پرتفوی ( MPT) توسط هری مارکوئیتز[۳۹] در سال۱۹۵۲، مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM) توسط ویلیام شارپ[۴۰] در سال ۱۹۶۴ ، نظریه قیمت گذاری آربیتراژ (APT) به وسیله رأس[۴۱] در دهه۱۹۷۰را پایه گذاری نمودند . درنهایت، مطالعات فاما و فرنچ[۴۲] در سال ۱۹۹۲ بود که در ادامه مدل قیمت گذاری شرکت های سرمایه ای، به نتایج ارزشمندی رسید . ‌بنابرین‏ پایان بخش مرحله چهارم ارزشیابی سهام نظریه فاما و فرنچ، محسوب می شود.

مرحله پنجم : پس از تأکید بر مدل های پرتفولیوی سهام، مدل های مبتنی بر بازده سهام ایجاد شد که در آن به نرخ بازده سهام و ارزش فعلی سودهای آتی سهام تأکید بیشتری شد . در این روش با محاسبه جمع ارزش فعلی سودهای آتی و ارزش فعلی قیمت آتی سهام در یک دوره زمانی معین، نرخ بازده سهام مشخص شده و با نرخ بازده بازار یا نرخ بازده شرکت‌های مشابه مقایسه می شود و از این طریق قیمت گذاری صورت گرفته و یا مورد ارزیابی قرار می‌گیرد (ودیعی و آسیابانی؛۱۳۸۸).

هر دارایی اعم از مالی یا واقعی ارزشی دارد. عامل کلیدی برای موفقیت در سرمایه گذاری و مدیریت دارایی ها درک ارزش و منابع اثرگذار بر ارزش آن دارایی است. تمام دارایی ها را می توان ارزشیابی کرد اما ارزشیابی بعضی دارایی ها ساده تر و بعضی پیچیده تر است. مفهوم ارزش ‌به این سادگی نیست که گروهی از افراد تصور می‌کنند. ارزش هر دارایی به عوامل مختلفی مانند فردی که ارزش گذاری برای او صورت می‌گیرد، نوع ارزشی که باید اندازه گیری شود، زمانی که برآورد ارزش صورت می‌گیرد و همچنین به هدف ارزش گذاری بستگی دارد. ارزش یک مفهوم ایستا یا مشابه با مفاهیم دیگر نیست. ارزش هر دارایی به عوامل گوناگونی بستگی دارد که در زمان‌های مختلف ممکن است تغییر کنند.

مدل های ارزش گذاری سهام

سه روش اصلی در ارزش گذاری شرکت‌ها وجود دارد:

۱ – روش های مبتنی بر درآمد )روش های درآمدی یا income-Base)

۲ – روش های مبتنی بر ضرایب قیمتی بازار )روش های نسبتی یا Marke Base )

۳ – روش های دارایی محور )روش های مبتنی بر دارایی یا Asset-Base )

– روش های درآمدی )یا همان روش های تنزیل عایدی(، روش هایی هستند که اساس آن ها بر مدل‌های تنزیل جریانات نقدی دارایی استوار است و از طریق به دست آوردن ارزش فعلی جریانات نقد آتی منتسب به آن دارایی، ارزش ذاتی آن دارایی را به دست می آوریم. انواع روش های درآمدی به شرح ذیل می‌باشند:

    1. مدل جریان نقد آزاد شرکت (FCFF)

    1. مدل جریان نقد آزاد حقوق صاحبان سهام (FCFE)

    1. مدل تنزیل سود نقدی (DDM)

    1. مدل ارزش افزوده اقتصادی (EVA)

    1. مدل درآمد پسماند (RI)

  1. مدل ارزش فعلی تعدیل شده (APV)

  • روش های نسبتی شامل:

    1. نسبت قیمت به سود یا ارزش بازار به سود خالص

    1. نسبت قیمت به فروش

    1. نسبت قیمت به ارزش دفتری

    1. نسبت قیمت به جریان نقد

  1. نسبت قیمت به سود عملیاتی

  • روش های دارایی محور

در روش ارزش گذاری مبتنی بر دارایی، ارزش ذاتی سهام شرکت، از طریق ارزش روز دارایی های شرکت منهای ارزش روز بدهی ها و حقوق صاحبان سهام ممتاز شرکت به دست می‌آید که شامل:

    1. روش ارزش خالص دارایی

  1. روش ارزش دفتری تعدیل شده

می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...