دانلود تحقیق-پروژه و پایان نامه – قسمت 8 – 2 |
دیدگاه اسلام درباره زن را میتوان دیدگاهی مترقی و در عین حال معنادار دانست.اسلام زن را همچون مرد انسان میداند که سه ویژگی مهم انسانییعنی اختیار، مسئولیت پذیری و توان ارتقا و کمال را دارا است و همانند مرد از امکانات رشد و کامیابی برخوردار است. آیه ۳۵ سوره احزاب و آیه ۷۲ سوره توبه و آیه ۵ سوره فتح به آن اشاره دارد. در اسلام کلیه حقوقی که ناشی از جنبه انسانیت انسان باشد بین زن ومرد مشترک است و در نگرش اسلامیزن از حالت شی ویا ابزار کار دیگران بودن خارج شده و ضمن بازیافت جایگاه اصیل انسانی خود مهمترین و بزرگترین وظیفه انسانییعنی پرورش انسانها وتربیت نسلها به عهده دارد که دامنش معراج آدمیان بوده و مضافاً این که همگام با مردان در تمام عرصههای حیات حضور داشته و گوهر مخلوقات و مظهر جمال آفریدگار معرفی شده است.[۶۱]
تأمل و دقت در آنچه از آیات پیرامون زن و مرد، استعدادها و امکانات، هدف و ارزشها نقل شد نشان دهنده آن است که زنان همچون مردان از شخصیتی کامل و مستقل برخوردارند و در هویت انسانی میان صنف زن و مرد تفاوتی نیست. ویژگیهای انسانی را هر دو به نحوی دارا هستند. همان گونه که در قابلیت رشد و تکامل، لغزش و انحراف، آسیب پذیری و آسیب رسانییکسان میباشند. به عبارت دیگر، خدای متعال انسان آفرید، اما برای بقای نسل و تبار وی او را به دو صنف زن و مرد تقسیم کرد. در آنچه لازمهی نوع انسانی است هر دو برابرند، و در برخی خصلتها و خصوصیتها که لازمهی صنف است ازیکدیگر متفاوتاند چرا که این تصنیف لوازم و احکام ویژه ای را بهدنبال داشته است. به این تفاوتها در فصل بعد خواهیم پرداخت.[۶۲]
-
-
- تفاوت عین عدالت است
-
قطعاً چهره عالم جسمانی چهره تفاوتها است. وجود تفاوتها بهترین دلیل برای تعامل موجودات با هم و پیدایش جمعیتهاست. اگر توانایی همه موجوداتیکاندازه بود،یک اجتماع دو نفره هم به وجود نمیآمد و این تفاوتها در گوهر انسانیت نیست. در قالب جسمانی آنهاست. بنابرین، زن و مرد در احسن تقویم از جهات مختلف جسمانی و روانی با گونههایی از تفاوت آفریده شدهاند که نظام تسخیر متقابل را بتوان برقرار نمود و هریک با توانمندیهای متفاوتی که خود دارد ـ فضل ـ در قبال آنچه دیگری ندارد ـ نقص ـ امتحان شود. با همین نگاه جامعه شناسی قرآن راز تفاوتها را ا زاین گونه بیان میدارد:} اهمیقسمون رحمت ربک نحن قسمنا بینهم معیشتهم فی الحیوه الدنیا و رفعنا بعضهم فوق بعض درجات لیتخذ بعضهم بعضاً سخریاً و رحمت ربک خیر ممایجمعون.
آیا آنان رحمت پروردگارت را تقسیم میکنند؟(خیر، بلکه) حال آنکه ما روزی آن ها را در این زندگی دنیا میانشان تقسیم میکنیم و بعضی را به مرتبت، بالاتر از بعضی دیگر قرار داده ایم تا بعضی بعض دیگر را به خدمت گیرند و رحمت پروردگارت از آنچه آن ها گرد میآورند بهتر است{.[۶۳]
تفاوتهای طبیعی در خلقت بین زن و مرد انکار نا پذیر است هر چن ممکن است در میزان این تفاوتها و میزان تأثیر گذاری آن ها در نحوه تنظیم قواعد و مقررات حاکم بر آن ها اتفاق نظر نباشد آنچه مسلم است این که تفاوتها به حدی است که میتواند بسیاری از تفاوتهای موجود در احکام زن و مرد را توجیه کنید چنان که مطهری از مجرای این تفاوتها کوشیده برخی از شبهات در مورد حقوق زن در اسلام را پاسخ گوید ایشان در پاسخ به کسانی که اعتماد به تفاوت میان زن و مرد را تفکر قرون وسطی میدانند میگویند
«در قرن ۲۰ در پرتو پیشرفتهای حیرت انگیز علوم تفاوتهای زن و مرد بیشتر روشن و مشخص شده جعل و افترا نیست، حقایق علمیتجربی است اما این تفاوتها به هیچ وجه به اینکه زنیا مرد جنس برتر است و دیگر جنس پایینتر است و ناقص مربوط نیست قانون خلقت از این تفاوتها منظور دیگری داشته قانون خلقت تفاوتهای بین زن و مرد را به منظوری شبیه منظور اختلاف میان اعضاییک بدن ایجاد کردهاست در دنیای جدید در پرتو مطالعات عمیق پزشکی، روانی ـ اجتماعی تفاوتهای فراوانتری کشف شده که در دنیای قدیم به هیچ وجه به آن پی نبرده بودند.»[۶۴]
گفته شد که زن و مرد در انسانیت همساناند و بر اساسیک هدف مشترک آفریده شدهاند. با وجود این، زن و مرد دو صنف مختلفاند که ویژگیهای طبیعی آن ها را ازیکدیگر متمایز میسازد؛ همین تفاوتهاست که زمینه ساز درک متقابل، تمایل دو سویه و هماهنگی و همکاری جدی بین این دو جنس را فراهم میسازد. بر همین اساس، تکلیف الهی که شرط آن داشتن آگاهی، قدرت و اختیار است، به همه انسانها تعلق میگیرد و اختصاص به جنس خاصی ندارد. آنچه در اصل تکلیف مدخلیت دارد، جنبه مشترک زن و مرد است اما نوع تکلیف ممکن است به جنبههای متفاوت آن دو باز میگردد که در این صورت احکام خاص جنسیتی شکل میگیرد.حال سخن این است که محدوده تفاوتهای زن و مرد چیست؟ آیا تفاوتها تنها در محدوده ویژگیهای جسمیو بیولوژیک استیا آنکه پهنهی وسیعتری را شامل میشود؟ برخی فمنیستها و گروهی از جامعه شناسان بر این باورند که هیچ تفاوتی میان زن ومرد به جز تفاوتهای بیولوژیک وجود ندارد و تفاوتهای دیگر، از جمله اختلاف در ذهنیتها و رفتارها، همگی ناشی از تأثیرات محیطی و فرهنگی است و هیچ ریشه تکوینی ندارد. در مقابل، بسیاری از روانشناسان بر تفاوتهای ساختاری میان زن و مرد تأکید کردهاند. برای مثال، جانگری نویسندهی کتاب مردان مریخی زنان ونوسی، بر این اعتقاد است که اولین جرقههای اختلاف میان زن و مرد ازآنجا برمیخیزد که هریک طرف مقابل را موجودی چون خود دانسته و جویای تشابه در نقشها باشد؛ در مقابل، آنچه رضایت طرفین را فراهم میآورد آن است که هریک دیگری را با اختلافات و تفاوتهای موجود به رسمیت بشناسد. آنچه از ملاحظه مجموع آیات و روایات به دست میآید آن است که زن و مرد نه تنها در بعد جسمی بلکه در ابعاد گوناگون احساسی، روحی، ذهنی و رفتاری به گونهای از هم متمایزاند. از تفاوت در ساختمان بدنی و متوسط قد و وزن و حجم مغز گرفته تا تفاوت در خلقیات، خلاقیتهای هنری، میزان تحمل پذیری، آستانهی تحریک پذیری، نوع خرد ورزی، جنبههای زیبا شناختی و دهها مورد دیگر همگی در دایره تفاوتها جای میگیرند. البته قبول چنین تفاوتهایی به این معنا نیست که تأثیر وضعیت اجتماعی و فرهنگی را در ایجادیا پرورش ذهنیتها و رفتارها انکار کنیم، بلکه بر این باوریم که صرف نظر از تفاوتهایی که اصولاً خاستگاه اجتماعی دارد، تفاوتهای طبیعی در جسمیت، ذهنیت، احساسات و رفتارها نیز زن و مرد را از هم متمایز میسازد.[۶۵]
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 02:54:00 ب.ظ ]
|