• گام اول: اتخاذ یک شاخص اقتصادی برای سود مانند شاخص EVA آقای استرن استیورت به عنوان معیار کلیدی برای عملکرد.

  • گام دوم :پیوند زدن سیستم جبران خدمات،با میزان بهبود توافق شده در آن شاخص . اما درعمل، کار ‌به این سادگی هم نیست گزارش‌های منتشره نشان می‌دهند، تقریبا شرکت‌های که رویکرد VBM را به کار بسته اند موفقیت ناچیزی را کسب کرده‌اند، برخی از آن ها پس از سه سال تا پنج سال، این رویکرد را کنار گزاشته اند و مجددا به شاخص‌های سنتی عملکرد ماننده EPS روی آورده اند که شرکت AT&Tدر سال ۱۹۹۲ رویکرد VBMاتخاذ کرد و موسس استوارت را برای کمک پیاده سازی این روی کرد به خدمت گرفت AT&T نیز مانند تمام شرکت‌هایی که VBMرا به کار گرفته بودند امیدوار بود که شاخص جدید سودآوری اقتصادی، بتواند ذر بازار رقابتی عملکرد شرکت را ارتقا بخشد. متاسفانه این برنامه تاثیر ناچیزی ذر قیمت سهام شرکت داشت و در سال ۲۰۰۰ برنامه رسما متوقف شد .در مقابل، بانک انگلیسی لویذر[۱۱] با موفقیت همراه بود لویدز در اواسط دهه ۱۹۸۰ از پیشتازانه رویکرد VBM به شمار می‌امد به طوری که ۱۵ سال هر سه سال یک بار ارزش سهامش ۲ برابر می‌شد پس رمز نهفته در VBM چیست ؟ چگونه یک شرکت می‌تواند راه لویذر را دنبال کند نه راه AT&T را؟ محققین ‌به این نتیجه رسیدند که برنامه موفق VBM نیاز به ایجاد تحول اساسی در فرهنگ سازمانی دارد به عبارت دیگر VBM بیش از انکه یک تحول فرهنگی محسوب می‌شود (Xin et al., 2012).

۲-۱-۱۵-۱) اجرای موفقیت آمیز برنامه VBM

پژوهش گسترده اساتید دانشگاه انسید فرانسه که با همکاری گروه مشاورین بوستون انجام شده، نشان می‌دهد که برای موفقیت در رویکرد VBM بایستی مراحل ‌پنج‌گانه زیر را طی نمود:

    1. تعهد آشکار نسبت به ایجاد ارزش

    1. آموزش مداوم: موفقیت در این رویکرد ۸۰% مربوط به افراد و ۲۰% مربوط ارقام است.

    1. سهیم کردن مدیران و کارکنان در مالکیت شرکت

    1. قدرت بخشیدن (تفویض اختیار بیشتر) به واحدهای کاری

  1. اصلاحات گسترده فرآیندی (اجتناب کردن از پیچیدگی‌های حسابداری، مشخص کردن محرک‌های ارزش[۱۲]، سرمایه‌گذاری اساسی در سیستم‌های اطلاعاتی، تلفیق بودجه بندی با برنامه‌ریزی استراتژیک (Lal Bhasin, 2013).

برنامه VBM موجب می‌شود که شرکت‌ها پرتفوی کسب و کار خود را به طور مستمر نوسازی کنند. در اغلب موارد برنامه های VBM موجب می‌شود که برخی از فعالیت‌های کاهنده‌ی ارزش، از پرتفوی کسب و کار شرکت کنار گذاشته شود و یا کسب و کارهای ارزش زا به پرتفوی کسب و کار شرکت اضافه شود. دیگر مزیت برنامه VBM این است که نه تنها برای سرمایه‌گذاری ارزش می‌آفریند. بلکه انتظارتشان را نیز بالاتر می‌برد و سازمان را ناگزیر می‌کند، پیوسته در جستجوی راه‌های جدیدی برای ارزش آفرینی باشد. بدین ترتیب VBM بهترین زمینه ساز برای رشد پایدار خواهد بود (Xin et al., 2012).

بخش دوم

پیشینه تحقیق

۲-۲) بخش دوم: پیشینه تحقیق

۲-۲-۱) پیشینه داخلی

    1. مطالعه‌ای با عنوان: رابطه بین ارزش افزوده اقتصادی و سرمایه فکری با ارزش بازار، توسط جنانی و همکاران، در سال ۱۳۹۲، انجام شد. این تحقیق به بررسی و مقایسه قدرت توضیحی اثرات ارزش افزوده اقتصادی، سود حسابداری و سرمایه فکری در تعیین ارزش شرکت‌ها در بورس اوراق بهادار اران می‌پردازد. نتایج نشان می‌دهند که سود باقیمانده محاسبه شده به روش حسابداری بهتر از روش ارزش افزوده اقتصادی، ارزش شرکت را تبیین می‌کند. علاوه بر این مدل‌های تعیین کننده ارزش شرکت که متغیرهای سرمایه فکری به آن ها افزوده شده است، نسبت به مدل‌هایی که ایم متغیرها را ندارند، قدرت تبیین نسبی بالاتری دارند (جنانی و همکاران، ۱۳۹۲).

    1. مطالعه‌ای با عنوان: سنجش و مقایسه توان توضیحی ارزش افزوده، سود و جریانات نقدی حاصل از عملیات در پیش‌بینی بازده سهام و تعیین الگویی مناسب، توسط خلعتبری در سال ۱۳۹۱، انجام شد. در این تحقیق با بهره گرفتن از سه دسته شاخص: شاخص‌های مبتنی بر ارزش افزوده، شاخص‌های مبتنی بر سود و شاخص‌های مبتنی بر نقدینگی، عوامل تعیین کنندخ بازده بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می‌دهند که در سطح ۹۵%، هر سه سطح شاخص بالا رابطه‌ای معنادار با بازده سهام دارند (خلعتبری، ۱۳۹۱).

    1. مطالعه‌ای با عنوان: رابطه بین نسبت ارزش افزوده بازار (MVA) به سود حسابداری و نسبت ارزش افزوده اقتصادی (EVA) به سود حسابداری در شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، توسط طالب نیا و شجاع در سال ۱۳۹۰ انجام گرفت. این پژوهش به بررسی مقایسه‌ای بین نسبت ارزش افزوده بازار (MVA) به سود حسابداری و نسبت ارزش افزوده اقتصادی (EVA) به سود حسابداری در شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از سال ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۶ می‌پردازد تا ‌بر اساس آن بتوان به یک معیار ارزیابی عملکرد داخلی که نماینده‌ای از ارزش بازار نیز محسوب می‌شود، دست یافت. نتایج به دست آمده نشان می‌دهد که ارتباط مثبت و ضعیفی بین (EVA/Earning) به عنوان متغیر وابسته با (EVA/Earning) به عنوان متغیر مستقل در کلیه شرکت‌های مورد مطالعه بدون توجه به صنعت آن ها وجود دارد. ‌بنابرین‏ در شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (EVA/Earning) به عنوان یک معیار ارزیابی عملکرد داخلی به تنهایی نمی تواند معیار کارایی، برای پیش‌بینی ارزش‌های بازار باشد. در گروه شرکت‌ها و صنایع مورد بررسی به جز در صنایع خودرویی و دارویی که ارتباط معناداری بین متغیرها وجود داشت در مابقی صنایع ارتباط معناداری بین متغیر مشاهده نشد (طالب نیا و شجاع، ۱۳۹۰).

    1. مطالعه‌ای با عنوان: رابطه‌ ارزش افزوده اقتصادی و نسبت‌های سود آوری با ارزش افزوده بازار شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، توسط یحیی زاده فر و همکاران، در سال ۱۳۸۹، انجام گرفت. در پوهش حاضر ارتباط میان دو دسته معیارهای ارزیابی عملکرد سنتی (بازده حقوق صاحبان سهام، بازده دارایی و سود هر سهم) و معیار ارزیابی عملکرد مبتنی بر ارزش (ارزش افزوده اقتصادی) با ارزش افزوده بازار شرکت‌ها در فاصله زمانی ۱۳۸۵-۱۳۷۹ مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان می‌دهند که ارتباط معناداری بین ارزش افزوده اقتصادی و نرخ بازده حقوق صاحبان سهام و ارزش افزوده بازار شرکت‌ها وجود دارد؛ اما بین نرخ بازده دارایی‌ها و سود هر سهم و ارزش افزوده بازار رابطه معناداری وجود ندارد (یحیی زاده فر و همکاران، ۱۳۸۹).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...