برای روشن شدن ویژگی خاص اهداف سهگانه فوق در بخش عمومی که با تأثیرپذیری از ویژگیهای محیط فعالیت حاصل میشود، توضیحاتی به شرح ذیل ضروری است (باباجانی،۱۳۸۱).
۲-۱۷-مسئولیت پاسخگویی
مسئولیت پاسخگویی که سابقه حیاتش هم پای حیات نظامهای سیاسی مردمسالاری است، ریشه در فلسفه سیاسی داشته و مفهوم امروزی آن بر ارکانی نظیر پذیرش «حق دانستن حقایق» و حق پاسخخواهی برای مردم، استوار است در جوامع دارای نظامهای سیاسی مردمسالار، مردم از طریق انتخابات قدرت قانونی خود را به نمایندگان خویش تفویض مینمایند لیکن حق پاسخخواهی و دانستن حقایق را برای خود محفوظ میدارند. در این قبیل جوامع مقامات منتخب در قبال اعمالی که انجام میدهند؛ در برابر شهروندان مسئولیت پاسخ گوئی دارند؛ و شهروندان نیز به عنوان صاحبان حق، حقایق را در مورد اعمال مسئولین بر مبنای حق طبیعی «دانستن و پاسخخواهی» به صورت علنی و مستقیم و یا از طرق نمایندگان قانونی خود پی گیری و مطالبه مینمایند، در فرایند مسئولیت پاسخگویی هر دو طرف «پاسخ گوی و پاسخخواه» با بهره گرفتن از ابزارهای مناسب، در ایفای این مسئولیت و ارزیابی آن مشارکت میکنند (باباجانی، ۱۳۸۱).
۲-۱۸-مسئولیت پاسخگویی و ساختار کنترل داخلی
همان طور که قبلاٌ بیان گردید در جوامع مردمسالار، مقامات منتخب در قبال مقامات مافوق و مقامات منتخب در برابر شهروندان و در سطوح مختلف، مسئولیت پاسخگویی دارند. مفهوم مسئولیت پاسخگویی که از ویژگیهای محیط فعالیتهای سازمانهای عمومی نشأت میگیرد، معیار قابل قبولی برای ارزیابی عملکرد مقامات مذکور محسوب میشود تحقق و ایفای مسئولیت پاسخگویی مستلزم بهکارگیری سازوکارهایی مناسب بوده و به همین دلیل ساختار کنترل داخلی شامل محیط کنترلی، سیستم حسابداری، روشهای کنترل و غیره به طریق مقتضی در فرایند تحقق مسئولیت پاسخگویی فعالیتهای غیرانتفاعی بخش عمومی مشارکت دارند. به دلیل اهمیت مسئولیت پاسخگویی ساختار داخلی فعالیتهای غیرانتفاعی دولت و سایر مؤسسات بزرگ بخش عمومی و همچنین فعالیتهای بازرگانی که از یارانه درخور ملاحظهای استفاده مینمایند تحت تأثیر ویژگیهای محیط فعالیت و مسئولیت پاسخگویی قرار میگیرند بهبیاندیگر بهرغم تشابه ویژگیهای کلی کنترلهای داخلی بخش عمومی و خصوصی نظیر اجزاء کنترل داخلی و هدفهایی که سیستم کنترل داخلی دنبال میکند، ویژگیهای اختصاصی این اجزاء و اهداف در بخش عمومی و خصوصی با یکدیگر متفاوتاند. دلیل این امر آن است که ساختار و اهداف کنترلهای داخلی در بخش عمومی، تحت تأثیر ویژگیهای ساختاری، خدماتی و کنترل فعالیتهای بخش مذکور قرارگرفته و اجزاء سیستم کنترل داخلی و چگونگی نیل به اهداف آن، در مقایسه با فعالیتهای بخش خصوصی از تفاوتهای درخور ملاحظهای برخوردار میگردد (باباجانی، ۱۳۸۱).
۲-۱۹-مقدمهای بر ضرورت انجام تحقیق
حجم انبوه اطلاعات تولیدشده در محیط فعالیت سازمانهای انتفاعی و غیرانتفاعی و عدم امکان تجزیهو تحلیل، پردازش و گزارش اینگونه اطلاعات به شیوه های سنتی ما را ناگزیر به استفاده و بهرهبرداری از سیستمهای اطلاعاتی حسابداری کامپیوتری (CAIS) میکند. ضرورت گسترش، اتکا و بهکارگیری اینگونه سیستمها در بخشهای مختلف فعالیتهای اقتصادی و تجاری دولت باعث شده است تا شرایط، الزامات و فاکتورهای مؤثر بر اثربخشی سیستمهای اطلاعاتی حسابداری (AIS) مستمراً موردمطالعه و ارزیابی قرار گیرد. نمونهای از این تحقیقات که بیشتر در بخش خصوصی انجامشده است در ذیل آمده است.
۲-۲۰-بررسی موانع توسعه سیستمهای اطلاعاتی حسابداری رایانهای
جمشیدی نوید و دیگران (۱۳۹۲)، در تحقیقی که تحت عنوان بررسی موانع توسعه سیستمهای اطلاعاتی حسابداری رایانهای در شرکتهای صنعتی استان کرمانشاه انجام دادند؛ چهار عامل: ۱-عدم توانایی مدیران در استفاده از اطلاعات سیستمهای رایانهای حسابداری ۲- پایین بودن دانش حسابداری متخصصان و طراحان سیستمهای رایانهای حسابداری ۳-بالا بودن هزینه طراحی و توسعه سیستمهای رایانهای ۴- تهدیداتی که شرکتها در سیستمهای اطلاعاتی رایانهای حسابداری مواجهاند را به عنوان موانع توسعه سیستمهای اطلاعاتی شناختند و به این نتایج دست یافتند که:
الف – معاونین و مسؤولین حسابداری که از نرمافزارهای حسابداری استفاده میکنند آگاهی لازم و کافی را در زمینه سیستمهای اطلاعاتی حسابداری ندارند و بهتنهایی قادر به رفع مشکلات این سیستمها نیستند.
ب – سیستمهای اطلاعاتی رایانهای یکپارچه و مناسب با فعالیتهای شرکتهای مختلف که بتوان تمام عملیات مالی واداری شرکتها را به طور یکپارچه انجام داد وجود ندارد.
ج – هزینه بالای طراحی و توسعه سیستمهای اطلاعاتی در مقابل درآمد کم و اندازه کم شرکتها موجب عدم توسعه سیستمهای اطلاعاتی حسابداری شده است.
۲-۲۱-بررسی دلایل عدم توسعه سیستمهای اطلاعاتی حسابداری
حیدری و دیگران (۱۳۹۱)، در تحقیقی که تحت عنوان مطالعه دلایل عدم توسعه سیستمهای اطلاعاتی حسابداری در شرکتهای تولیدی استان بوشهر انجام دادهاند. هفت عامل:
-
- عدم استفاده مدیران از خروجی سیستم
-
- پایین بودن دانش IT مدیران
-
- پایین بودن دانش حسابداری مدیران
-
- عدم تعهد مدیران
-
- پایین بودن دانش حسابداری در زمینه رایانه
-
- مشکلات مربوط به یافتن طراحان ذیصلاح
- عدم استفاده از متخصصین داخلی و خارجی
را از عوامل عدم توسعه سیستمهای اطلاعاتی حسابداری رایانهای دانستند؛ و به این نتیجه رسیدند که پایین بودن دانش IT مدیران و عدم استفاده از منابع مشورتی در بین عوامل عدم توسعه به ترتیب رتبه یک و دو را دارا هستند.
۲-۲۲-بررسی تأثیر اندازه شرکت در توسعه سیستمهای اطلاعاتی حسابداری
حیدری و دیگران (۱۳۹۱)، به بررسی تأثیر اندازه شرکت در توسعه سیستمهای اطلاعاتی حسابداری پرداختند در این تحقیق شرکتها را بر اساس تعداد کارمندان به سه گروه ۲۰ -۴۹ نفر، ۵۰-۱۵۰ و بیش از ۱۵۰ نفر تقسیم کردند و ۷ عامل، استفاده مدیران از خروجی سیستمهای اطلاعاتی حسابداری، دانش IT مدیران، دانش حسابداری مدیران، تعهد مدیران، مشکلات مربوطه به طراحان ذیصلاح، مهارت حسابداری در زمینه رایانه، استفاده از منابع مشورتی (متخصصین) را بررسی نموده و به این نتایج دست یافتند.
الف – هر چه تعداد کارمندان بیشتر شود استفاده مدیران از خروجی سیستم بیشتر و یافتن طراح ذیصلاح راحتتر میشود.
ب- مدیران شرکتهای بیش از ۱۵۰ کارمند نسبت به مدیران شرکتهای کمتر از ۱۵۰ کارمند از دانش IT، دانش حسابداری، تعهد و مهارت یارانهای بیشتری برخوردارند.
ج- استفاده از منابع مشورتی (متخصصین) در شرکتهای با بیش از ۱۵۰ کارمند نسبت به شرکتهای کمتر از ۱۵۰ کارمند بیشتر است.
۲-۲۳-بررسی و تعیین عوامل مؤثر بر همسانسازی سیستمهای اطلاعاتی حسابداری از دیدگاه مدیران شرکتها
[جمعه 1401-09-25] [ 04:30:00 ب.ظ ]
|