۲-۲-۱- پیشینه داخلی

      1. عفتی (۱۳۷۱) ، پایان نامه ای را تحت عنوان «بررسی عوامل موثر در مشارکت روستاییان در توسعه روستایی»، تدوین کرده است و با بهره گرفتن از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه و مصاحبه اطلاعات گردآوری شده است.بر اساس یافته های تحقیق و دیدگاه صاحب نظران، محدودیت‌ها و عوامل موثر در مشارکت روستاییان در طرح‌های توسعه روستایی را می‌توان این چنین خلاصه نمود: الف) عوامل و تنگناهای مربوط به شرایط بیرون از محیط روستا شامل: ۱- تمرکز قدرت تصمیم گیری در مرکز، بدون ارتباط با سطوح پایین برنامه ریزی، ۲- نابرابری در امکانات و فرصت‌ها و توزیع غیر عادلانه خدمات و عدم توجه به نیاز گروه‌های حاشیه ای، ۳- عدم استفاده موثر از وسایل ارتباط جمعی در تجهیز منابع انسانی برای تامین مشارکت مردم، ۴- عدم وجود هدف‌های روشن مشارکتی برنامه‌های عمرانی و توسعه روستایی و ۵- برداشت محدود و صرف اقتصادی برخی دست اندرکاران از مشارکت، ب) عوامل و تنگناهای مربوط به داخل روستا: ۱- بیسوادی و کاهش سطح آگاهی[۱۹]اجتماعی افراد، ۲- عدم اطلاع و آگاهی کافی نسبت به اهداف طرح‌ها و پروژه‌ها، ۳- ناهمگونی‌های اجتماعی در داخل روستاها و تضادها و اختلافات محلی، ۴- عدم اعتماد روستاییان به مجریان طرح‌ها و احتیاط کاری آنها، ۵- نفع طلبی شخصی و ۶- عدم وجود نهادهای مشارکتی مناسب در سطح روستا. کلیه موارد مطرح شده بر اساس نتایج حاصله بیانگر تاثیر در مشارکت روستاییان در پروژه‌های روستایی می‌باشد (عفتی، ۱۳۷۱: ۲).
      2. ( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

    1. سفیری و صادقی (۱۳۸۸)، مقاله را تحت عنوان « مشارکت اجتماعی دانشجویان دختر دانشکده های علوم اجتماعی دانشگاه های شهر تهران و عوامل اجتماعی مؤثر برآن» ، بر روی نمونه ۳۴۹ نفری از دانشجویان دانشگاه های دولتی شهر تهران که با بهره گرفتن از روش طبقه ای انتخاب شده اند نوشته اند و برای گردآوری اطلاعات از روش پیمایشی و با بهره گرفتن از پرسشنامه و برای تجزیه و تحلیل داده ­ها از شاخص آماری ضریب همبستگی پیرسون، اسپیرمن،T,Fو تحلیل واریانس و رگرسیون استفاده شده است. و نتایج تحقیق بیانگر آن است که بین متغیر سرمایه اجتماعی ، احساس بی قدرتی و خودپنداره مثبت با مشارکت اجتماعی رابطه معنادار می باشد و بیشترین تاثیر را متغیر اعتماد اجتماعی بر مشارکت دانشجویان دختر دارد. بر این اساس متغیرهای مذکور ۲۲ درصد واریانس مشارکت اجتماعی را تبیین کردند(۲۲/۰= R2) . در مورد متغیرهای زمینه ای مثل سن ، پایگاه اقتصادی- اجتماعی ، وضعیت تأهل و مقطع تحصیلی روابط و آماره های استنباطی نشان می دهد که رابطه معناداری بین این متغیرها و میزان مشارکت اجتماعی وجود ندارد. بر اساس دیدگاه هابرماس در جامعه نوین نشان می دهد که کنش ارتباطی نیز در یک فضا و حوزه عمومی شکل می گیردو وجود حوزه عمومی و گفتگوی آزاد و فارغ از سلطه از ضروریات کنش مشارکتی است.تا افراد بتوانند با مشارکت در امور مختلف و اظهار نظر و تشکیل نهادها و انجمن ها برپایه هنجارها و ارزشهای مشترک در تصمیم گیریها در امور مختلف و اداره جامعه خود سهیم شوند.
    1. قدیری معصوم و حجت اله شرفی (۱۳۸۵)، مقاله را تحت عنوان «ارزشیابی طرح های خودکفایی کمیتۀ امداد امام خمینی (ره) در افزایش مشارکت مددجویان » برنمونه ۱۲۶ نفری از خانوارهای ، ۳۵ روستای شهرستان فسا انجام گرفته است. هدف اصلی این مقاله آن است که آثار طرح های خودکفایی کمیته ی امداد امام خمینی (ره) در توسعه ی روستایی از بعد افزایش مشارکت مددجویان در بخش های مرکز ی و نوبندگان شهرستان فسا را مورد آزمون قرار دهد. به همین منظور برخی از طرح های خودکفایی اجراشده توسط کمیته ؛ طرح های دامداری (طرح گاوداری، گوسفند داری) طرح های خدماتی مانند (مغازه داری ، خیاطی ، فنی ) مورد بررسی قرار گرفت. روش این مقاله توصیفی- تحلیلی و استفاده از شیوه های کتابخانه ای و میدانی است با بهره گرفتن از شیوۀ پانل وضعیت مشارکت مددجویان قبل و بعد از اجرای طرح های خودکفایی ، مورد بررسی قرار گرفته است. برای تحلیل میزان انگیزه برای مشارکت های روستایی در نزد مددجویان با طرح چهار مؤلفه ی مشارکت های نیروی کار، مشارکت های سیاسی و اجتماعی و مشارکت های مشورتی ، با شوراهای اسلامی روستا در چهار سطح سنجیده گردیده است.نتایج به دست آمده از پیمایش در سطح مددجویان روستایی ، در دو دورۀ قبل و بعد از اجرای طرح های خودکفایی از نظر مشارکت مالی با میانگین رتبه ای ۹۶/۱ قبل از اجرای طرح ها با میانگین رتبه ای ۱۷/۳ بعد از اجرای طرح های خودکفایی و با انحراف معیار ۰۱/۱ قبل از اجرای طرح های خودکفایی و با انحراف معیار ۱۷/۱ بعد از اجرای طرح های خودکفایی بیانگر افزایش مشارکت مالی مددجویان در طرح های روستایی است. پس از اجرای طرح ها ، مشارکت سیاسی ، از بالاترین افزایش میانگین رتبه ای ، برخوردار است و کمترین میانگین رتبه ای ، به مشارکت مالی اختصاص دارد ولی در مجموع مشارکت بعد از اجرای طرح ها نسبت به قبل از اجرای طرح ها افزایش یافته است.
    1. خیابانی (۱۳۷۶)، پایان نامه ای را با عنوان « بررسی برخی عوامل موثر در کاربرد رسانه های آموزشی از دیدگاه مروجین ومددکاران ترویج استان تهران » صورت گرفته است. محور اصلی این تحقیق مقایسه رسانه های آموزشی جدید با رو شهای سنتی بود. پس از آن تحقیقات به سمت عکس العمل های شناختی شاگردان در مواجهه با رسانه های آموزشی معطوف شد. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی و به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها نیز از روش های آماری T تک متغیره، آزمون F و در تحلیل آماری از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون و تحلیل واریانس استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد ؛ از بین۳۲ رسانه آموزشی مورد بررسی در این تحقیق ، استفاده از متخصصین در کلاس (با میانگین ۸۳/۳) ، بازدید از مزرعه نمایشی (۵۹/۳) ، استفاده از پوستر (۳۶/۳)، استفاده از نمایشگاه (۱/۳) و سخنرانی (۰۱/۳) مورد استفاده قرار گرفته اندو بالعکس رسانه های ؛ خیمه شب بازی (۱/۰) ، کامپیوتر (۱۴/۰) ، داستان های فکاهی (۱۴/۰) ، نقالی (۱۸/۰) و تئاتر(۱۹/۰) کمتر مورد استفاده واقع شده اند. در مجموع نیز میزان استفاده از کل رسانه های آموزشی برای همۀ پاسخ دهندگان کم بوده ( با میانگین ۶۴/۱) است. میانگین استفادۀ مروجین از رسانه های آموزشی ۸۳/۱ و مددکاران ترویج ۴۲/۱ می باشد که اختلاف معناداری بین این دو در کار اکثر رسانه های آموزشی وجود دارد. همچنین نگرش پاسخ دهندگان نسبت به تأتیر رسانه های آموزشی زیاد ( با میانگین ۷۲/۳) بوده است و بین نگرش مروجین (۰۲/۴) و مددکاران ترویج (۲۸/۳) نسبت به تأثیر رسانه های آموزشی ، اختلاف معناداری وجود دارد. دو عامل میزان تحصیلات پاسخ دهندگان و نگرش پاسخ دهندگان نسبت به تأثیر رسانه ها آموزشی و عدم تناسب رسانه های آموزشی باتعداد کشاورزان نیز دارای رابطۀ مثبت و مستقیم ناچیزی با کاربرد رسانه های آموزشی بوده اند.
    1. بیگلو و مرادیان (۱۳۹۱)، مقاله ای را تحت عنوان « ارتباط مشارکت سیاسی مردم و قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران » با تأکید بر وجهی از مشارکت با عنوان مشارکت در انتخابات که بخش وسیعی از فعالیت سیاسی مردم و قدرت نرم می پردازد تدوین کرده است. روش این تحقیق کمی و پیمایشی است که پس از انجام تحقیق ، در این تحقیق از نظرات ۷۲ نفر از دست اندرکاران اجرای انتخابات و نخبگان و مسؤولان آشنا با قدرت نرم کشور در وزارت امور خارجه و سازمان های امنیتی ، اطلاعاتی و انتظامی که به صورت تصادفی به عنوان جامعۀ آماری تحقیق انتخاب شده بودند، استفاده شد و نتایج حاصل از تحقیق بیانگر آن است که با شدت رابطۀ ۷/۰ بین مشارکت مردم در انتخابات و قدرت نرم ایران رابطۀ قوی و معنی داری وجود داردو با توجه به جهت مثبت رابطۀ بین دو متغیر می توان با افزایش مشارکت مردم در انتخابات بر قدرت نرم ایران افزود. این قدرت نرم در داخل و خارج کشور کارایی دارد؛ در سیاست داخلی همراه کردن مردم و افزایش مشروعیت نظام سیاسی و افزایش اعتماد مردم به مسئولین اصلی ترین کاربرد قدرت نرم خواهد بود و در سیاست خارجی افزایش اعتبار بین المللی و همراهی دیگر ملت ها گامی در راستای دست یابی ساده تر به سیاست های خارجی خواهد بود.
    1. طالب و همکاران (۱۳۹۰)، مقاله ای را تحت عنوان « ارزیابی نقش مشارکت در طرح های توسعه مناطق روستایی » تدوین کرده اند . روش این تحقیق کیفی و تکنیک آن مصاحبه بود، جامعه آماری پژوهش حاضر ، همه افراد سرپرست خانوار از میان جمعیت واقعی سه روستای هانی گرمله ، کیمنه و بیدرواز را شامل می شود و روش نمونه گیری تصادفی غیر احتمالی و مبتنی بر هدف یا نظری است و با بهره گرفتن از دو روش مقبولیت و انتقال پذیری داده ها مورد ارزیابی قرار گرفت ودرپژوهش حاضر، جمع آوری و تحلیل داده ها ؛ به طور همزمان انجام شد . مصاحبه های مذکور با روش تحلیل مقایسه ای مداوم و مطابق با روش استرواس و کوربین مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت نتایج تحقیقات نشان داد که ؛ اکثر مصاحبه شوندگان درباره وضعیت مشارکت و هم فکری در سطح خانواده ، در اعلام نظر درباره طرح شهرک شهرام که اعضای خانواده با هم شریک هستند و نظر آنها در هر تصمیمی مهم است و با توجه به اینکه مشورت از جنبه های اصلی و اساسی دین است ، تصمیم های کلی در خانه و در میان اعضای خانواده با مشورت اتخاذ شده است . لیکن می توان گفت که اعضای خانواده ، مانند سرپرستان خانوار به صورت عمقی به مسائل توجه نداشته اند .در مورد نظر مصاحبه شوندگان درباره چگونگی برنامه ریزی ، تهیه و اجرای طرح های مشابه به لحاظ همکاری و مشارکت مردم ، اکثریت معتقد بوده اند که مشارکت و همکاری اصیل دولت و مردم ، به مثابه قوت و برگ برنده هر طرحی است و به طور کلی ، نتایج نشان دادندکه؛ سرمایه اجتماعی در میان روستاییان و برنامه ریزان دچار آسیب های گردیده که باعث ضعیف این سرمایه در شبکه روابط اجتماعی شده است و مهم ترین آسیب های مذکور در اعتماد اجتماعی و مشارکت نهفته است. مشارکت مطلوب زمانی انجام می شود که روستاییان بتوانند در سطوح ذهنی ، عینی ، تصمیم گیری و اجرایی دخالت داشته باشند.

۲-۲-۲- پیشینه خارجی

    1. لیک فیل وایرن پیرن (۲۰۰۷) مقاله ای را با عنوان ” نقش رسانه های جمعی بر شرکنندگان مشارکت قانونی ” تدوین کرده اند و در این مقاله رسانه های جمعی به عنوان ذینفعان یک شرکت مورد بحث قرار می­ دهند، و نشان می­ دهند که درک پیچیده رسانه های جمعی، تابع حوزه عمومی آنها و نحوه عمل آنها برای تجزیه و تحلیل نقش رسانه ها دراعطا مشروعیت شرکت حیاتی می­باشد. واژه هایی مانند “شهروند شرکت های بزرگ” یا “دموکراسی ذینفعان یا مفهوم شرکت های بزرگ به عنوان بازیگران مدنی یا سیاسی دلالت بر ارتباط با حوزه عمومی دارد، که در دموکراسی های مدرن عمدتا از طریق تشکیل رسانه های جمعی ایجاد می­ شود. چه طور شرکت­هایی که می­توانند به دلیل اندازه، تاثیر و قدرت چانه زنی محیط های سیاسی و اجتماعی آنها را تغییر داده و تحت تاثیر می­گذارند، گواهی نامه خود را در جامعه به کار می گیرند. بنابرین مشروعیت شرکت ها و پذیرش اجتماعی دست به دست می­ شود. با این حال، در حالی که مفاهیمی از قبیل مشروعیت، مسئولیت، پاسخگویی، تأمل و گفتمان عمومی در تئوری ذینفعان مورد خطاب قرار می­گیرند، به ندرت در مورد رسانه­های عمومی به عنوان محل های عمومی گفتمان، تأمل و مشروعیت منبعی وجود دارد.همانگونه که توسط Nanz و steffek عنوان شده، در دموکراسی­های مدرن حوزه عمومی تا حد زیادی به واسطه رسانه های جمعی تشکیل می­ شود: گزارش توسط رسانه های جمعی یکی از عناصر حوزه عمومی می­باشد، هرچند که یک جزء مهم می­باشد، با توجه به تعداد مخاطبان رسانه های جمعی به طور بالقوه می توانند اطلاع رسانی نمایند. Luhmann (2000( نیز اهمیت رسانه های جمعی را در جوامع مدرن مورد بررسی قرار داد با این استدلال که “هر آنچه ما درباره جامعه خودمان می دانیم، یا در واقع در مورد جهانی که در آن زندگی می کنیم، از طریق رسانه های جمعی می­یابیم (phil& Perrin , 2007: 1-6).
    1. رنس ولیگنتارت واستفان والگریو (۲۰۰۳)مقاله ای با عنوان”وابستگی متقابل رسانه های گروهی و جنبشهای اجتماعی” را تدوین کرده اند. این مقاله در مورد تعامل بین جنبش های اجتماعی و رسانه های جمعی بحث می­ کند. توضیح می دهد که این رابطه چرا و چگونه می تواند به عنوان یکی از وابستگی­های متقابل دیده شود. جنبش های اجتماعی برای تقویت ادعای خود نیاز به توجه رسانه های جمعی دارند، رسانه ها در جنبش­ها حضور پیدا می­ کنند زیرا آنها رویدادهای ارزشمندی را خلق می­ کنند. ما از تحقیقاتی که در این رابطه انجام شده و بر روی عناصر مختلف آن متمرکز شده سهمی را برداشت می­کنیم. به دنبال یک رویکرد فرایند ارتباطات سیاسی کلاسیک، ما در ابتدا علل توجه رسانه ها به جنبشهای اجتماعی و حوادث آنها را مورد بحث قرار داده اند. در ادامه بر روی میزان این پوشش و چگونگی تجزیه و تحلیل آن توسط محققان جنبش های اجتماعی متمرکز شده اند.در نهایت، واقب گوناگون پوشش رسانه ای برای جنبش های اجتماعی، از نظر بسیج کردن، رسیدن به تغییرات سیاسی و به دست آوردن افکار عمومی مطلوب مد نظر قرار دادند نتایج تحقیق نشان داد که ؛ رسانه های جمعی بیشتر از هر بازیگر سیاسی دیگری، جنبش­ها برای رسیدن به حوزه خودشان، برای تبدیل کردن تماشاگران به شرکت­ کنندگان بالقوه و انتقال پیام­های آنها با اهداف اعتراض، به شدت وابسته به پوشش رسانه ای می­باشند. پس از مرور ادبیات تحقیق، واضح است که ادعای اولیه نویسندگان با حقایق و رسانه هایی که برای جنبش کلیدی هستند، موجه می­ شود. شخص حتی می تواند اظهار کند که تصور جنبش های اجتماعی بدون رسانه های جمعی دشوار است (ما را در هر صورت از وجود آنها آگاه نمی­شویم). بزرگترین جریان در جنبش­ها و ادبیات رسانه ای، برخورد با رسانه های جمعی به عنوان یک منبع اطلاعات در مورد جنبش­ها و وقایع آنها می­باشد. جدای از آن، تاکنون بیشتر کارها با این محور که چگونه و تحت چه شرایطی جنبش های اجتماعی در دسترس اخبار می­باشند، متمرکز شده است. چرا برخی از جنبش ها پوشش داده می­شوند در حالی که مردم در مورد جنبش های دیگر مورد بی­اعتنایی قرار می­گیرند. آن جنبش کاملاَ در مسیر پژوهش ارتباط اصلی بر معیارهای خبری و روال خبری می­باشد. حجم قابل توجه دیگر از بررسی مطالعات مربوط به اثرات پوشش رسانه ای در بسیج کردن می­باشد. برخی از زمینه های تحقیق به میزان بسیار کمتری توسعه یافته اند (Walgrave, Vliegenthart, 2003: 1-24).
    1. مگس ول مکومبز (۲۰۰۰) ، مقاله ای را با عنوان ” نقش تنظیم دستور کار رسانه های جمعی در شکل گیری افکار عمومی” تدوین کردند.معتقدند قدرت رسانه های خبری در تنظیم دستور کار کشورو جلب توجه مردم به چند مسئله عمومی کلیدی، یک تاثیر بسیار وسیع ومستند می­باشد.مردم نه تنها نیازمند به دست آوردن اطلاعات واقعی در مورد امور عمومی رسانه های خبری می­باشند، بلکه خوانندگان و بینندگان نیز به اهمیت یک موضوع بر اساس تأکیدی که در اخبار بر آن می شود، پی می­برند. روزنامه ها چندین نشانه ها در مورد برجستگی موضوعات در اخبار روزانه – نقل دبیر در صفحه اول، دیگری نمایش مطالب سرصفحه یا سرمقاله،سرفصل های بزرگ و غیره ارائه می­ کنند. اخبار تلویزیون نیز نشانه های بسیاری در مورد اهمیت داستان افتتاحیه در خبر، مدت زمان اختصاص داده شده به یک موضوع و غیره ارائه می دهد. این علائم که روز به روز تکرار می­شوند، به طور موثری اهمیت هر موضوع را برقرار می­ کنند. به عبارت دیگر، رسانه های خبری می توانند دستور کاری را برای جلب توجه عموم مردم به گروه کوچکی از مسائل اطراف اشکال افکار عمومی تنظیم کنند.تاثیر دستور کار تنظیم رسانه های خبری به این مرحله اولیه از جلب توجه عمومی در مورد یک موضوع خاص محدود نمی شود. رسانه ها همچنین گام بعدی در فرایند ارتباطات، درک و چشم انداز ما در موضوعات بوجود آمده در اخبار را تحت تاثیر قرار می­ دهند.برای تمام برنامه ها ما بحث کرده­ایم که اهداف و موضوعات مسائل عمومی هستند،اما آنها می توانند آیتم ها و یا موضوعات دیگر از قبیل دستور کار نامزدهای سیاسی در انتخابات باشند.موضوعات واهداف چیزهایی هستندکه توجه رسانه ها و مردم به آنها متمرکز می­باشد.در عوض، هر یک از این موضوعات دارای ویژگی های متعددی می­باشند که آن ویژگی ها و صفات اهداف را توصیف می­ کنند. همچنین برای هر موضوع برنامه­ای از ویژگی ها وجود دارد زیرا زمانی که رسانه ها و مردم در مورد یک موضوع فکر می کنند و به صحبت می­پردازند، برخی از ویژگی ها مورد تأکید قرار می­گیرندو به بسیاری دیگر از این ویژگی ها توجهی نمی­ شود. این برنامه از ویژگی ها جنبه دیگری از نقش برجسته تنظیم دستور کار رسانه های خبری است. در مجموع، رسانه های خبری دارای تاثیر قابل توجهی در محتوای برنامه های عمومی می­باشند، و عبارت “تنظیم دستور کار” به امری عادی در بحث روزنامه نگاری و افکار عمومی تبدیل شده است (Mecombs, 2000: 1-10).

۲-۳- مفاهیم
۲-۳-۱- مشارکت :
در لغت نامه دهخدا مشارکت به معنای “شرکت کردن” تعریف شده است. فرهنگ انگلیسی آکسفورد نیز مشارکت یا «participation» را به عنوان «عمل یا واقعیت شرکت کردن، بخشی از چیزی را داشتن یا تشکیل دادن» دانسته است(رهنما،۱۳۷۷: ۱۱۵). مشارکت در واقع نوعی رفتار اجتماعی مبتنی بر اعتقاد و منافع شخصی و گروهی است. از دیدگاه جامعه شناسی مشارکت به معنای احساس تعلق به گروه و شرکت فعالانه و داوطلبانه در آن است که به فعالیت اجتماعی منجر می گردد. از این منظر مشارکت فرایند سازمان یافته ای است که فرد در آن به فعالیتی ارادی و داوطلبانه دست می زند(کمانرودی، ۱۳۸۶، همشهری). به عبارت دیگر مشارکت را فرایندی دانسته اند که طی آن فرد از طریق « احساس تعلق به گروه و شرکت فعالانه و داوطلبانه در آن» به طور ارادی به فعالیت اجتماعی[۲۰] دست می یازد (کمانرودی،همشهری آنلاین). مشخص بودن آمال و اهداف مشارکت کننده از رهگذر آگاهی وی نسبت به عواقب کنش خویش منجر به مشارکت فعالانه، داوطلبانه و ارادی مشارکت کننده می شود (تاجیک،۲:۱۳۸۴). مشارکت به معنی همکاری متقابل بین دویاچندنفر(واحد،سازمان دستگاه های دولتی) با یکدیگر درانجام کار واحدویا دستیابی به هدف مشخص به طوریکه ضمن رعایت منافع طرفین مسئولیت وتعهد هرکدام درقبال انجام آن دقیقاً مشخص می باشد ( حقگو،۹:۱۳۸۵).
– مشارکت :
به معنای برد وباخت نیست، بلکه هریک ازطرفین بازی ازنتایج آن بهره مندمی شود، گسترش وافزایش قدرت درسطوح پایین سازمان ممکن است منجر به بهره مندی سازمانی گرددویا اینکه اثربخشی همراه با توسعه وگسترش قدرت درسراسرسازمان رادرپیامدخودداشته باشد(شفعیی مطهر،۵۱:۱۳۸۰).مشارکت در گیری ذهنی و عاطفی اشخاص در موقعیت های گروهی است که آنان را بر می انگیزد تا برای رسیدن به اهداف گروهی ، یکدیگر را یاری دهند و در مسئولیت کار شریک شونداین تعریف دارای سه جزء است :
درگیر شدن : مشارکت به معنای درگیری ذهنی و عاطفی بوده و تنها به کوشش های بدنی محدود نمی شود.
یاری دادن : مشارکت دادوستد اجتماعی دوسویه میان مردم است و نه روش قبولاندن اندیشه های مسئولان بالادستی .
پذیرش مسئولیت : مشارکت اشخاص را بر نمی انگیزد تا در کوشش های گروه خود مسئولیت بپذیرند (علوی تبار،۱۶:۱۳۸۲-۱۵).
مشارکت ؛ کلمه عربی و از باب مفاعله است و معادل فارسی آن ” انبازی ، همسازی و همراهی” می باشد. معانی دیگر آن شریک شدن ، همدست شدن در کاری ، اجتماع حقوق مالکان متعدد در یک شی ء به نحو اشاعه و همکاری کردن است. واژه مشارکت برابر نهاد واژه ( Participation) انگلیسی است و در این زبان نیز مفهوم آن با همدیگر عمل کردن ، برعهده گرفتن ، سهمی از چیزی بردن ، بخشی از چیزی را بر عهده داشتن و عمل متقابل اجتماعی در یک گروه می باشد ( سپهری ،۱۲:۱۳۷۳).
مشارکت عبارت است از ایجاد نوعی احساس همبستگی و تعلق و تلاش جمعی میان افراد یک جامعه به منظور نیل به یک نظام عادلانه اجتماعی . متشکل ساختن گروه های محروم از مزایای اجتماعی به منظور تامین برخی نیازهای ضروری آنها ( که دولت آن را تامین نمی کند یا خارج از توانایی مالی او باشد) از طریق خودیاری .
مشارکت عبارت است از فرایند نیازسنجی ، تصمیم گیری ، برنامه ریزی ، اجرا ، بازنگری ، ارزشیابی ، بهره مندی مشترک افراد ؛ یا هرکنش متقابل اجتماعی که در آن افراد یا گروه ها کار و فعالیت خود را به صورتی کم و بیش سازمان یافته و یا کمک متقابل به هم می آمیزند تا هدفی مشترک تحقق پذیرند ( ساروخانی ، ۱۰:۱۳۷۰).
۲-۳-۱-۱- انواع مشارکت
انواع دیگری از آن را می توان نام برد که به برخی از آنها اشاره می شود . اولین تقسیم بندی مربوط به مشارکت سنتی و جدید است .
الف _ مشارکت سنتی : این نوع مشارکت بر اسا س عرف ، عادت و مذهب پدید می آید و میان افراد جامعه به شکل نهادهای خودجوش وجود دارد.
ب- مشارکت جدید: در این نوع مشارکت ” محرکی ” افراد را به فعالیت وا می دارد . این محرک معمولا از جانب سازمان های دولتی برای جلب و افزایش مشارکت شهروندان در امور مختلف در قالب برنامه های خاصی وارد می شود ( علوی تبار ، ۵۱:۱۳۸۲).
مشارکت را بر اساس نوع و کسانی که انتظار مشارکت دارند نیز می توان تقسیم کرد که شامل سه دسته است:
الف – مشارکت ابزاری[۲۱] : در این نوع مشارکت انسان ها وسیله هستند و اغلب ترجیح داده می شود که همه مردم بر اساس یک الگو رفتار کنند و تامین انسانی مورد نیاز بخش خصوصی بدون توجه به مبانی فرهنگی و جنبه های انسانی و صرفاً با دیدی مادی و اقتصادی مورد نظر است.
ب- مشارکت تحمیل شده : مشارکتی است که برگزیدگان و نخبگان را به مشارکت می کشانند. در این نوع مشارکت که گاهی از تکنیک های روانی – اجتماعی یا سازوکارهای فرهنگی استفاده می شود ، هدف لزوماٌ نیازهای واقعی و انتظارات مشارکت کنندگان نیست.
ج – مشارکت توسعه ای : این نوع مشارکت فرایندی اجتماعی ، یکپارچه ، جامع ، پویا ، همبسته ، مکمل ، چندبعدی و چندفرهنگی است. به عبارت دیگر مشارکت توسعه ای می خواهد که همگان در مراحل توسعه درگیر شوند و دارای خصوصیات زیر است.
این نوع مشارکت بر پایه پاسخگویی و تقاضاهای مسائل سیاسی – اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی می باشد و نیازمند ساخت سیاسی مناسب است.
فرایند پیوسته است؛ زیرا مردم در همه مراح اعم از برنامه ریزی ، تصمیم گیری ، اجرا و مدیریت ، نظارت و ارزشیابی و سهیم شدن در منابع درگیر می شوند.
فرایند چندوجهی است ؛ یعنی شامل فعالیت های آموزشی ، فرهنگی ، زیست محیطی ، سیاسی و اقتصادی است.
فرایند چند بعدی است . مشروعیت خود را نه تنها از قانون و دولت بلکه از ریشه های تاریخی ، سنت های فرهنگی و اجتماعی و باورهای مردم می گیرد.
فرایندی چند فرهنگی است و تمامی گروه های اجتماعی و فرهنگی حاضر در یک جامعه را شامل می شود و هیچ گروهی بر دیگری برتری ندارد( فریدون ، ۲۰:۱۳۷۷).
۲-۳-۱-۲- بعدهای مشارکت
مشارکت تک بعدی
در این نوع مشارکت ، تنها یک بعد از مشارکت مطرح است ، مثل کمک های مالی . در چنین وضعی وقتی کمک مالی صورت گرفت هم از نظر مشارکت کننده و هم از نظر مشارکت جو تمام شده تلقی می شود . این نوع مشارکت از نوع مشارکت عام یا خودیاری است . مثل مدرسه سازی و تحویل آن به آموزش و پرورش و سپردن بقیه مسائل به عهده مسئولان ، ساختن بیمارستان . در این مشارکت ممکن است اکثر مردم نتوانند فعالانه شرکت کنند.
– مشارکت چند بعدی : در این مشارکت افزون بر مشارکتهای مادی و مالی ، مشارکت کنندگان در عرصه های گوناگون دیگر نیز فعال می شوند.
– مشارکت فکری :مشارکت کنندگان فکری برای بالا بردن کیفیت علمی و توانایی های عملی کارکنان یک موسسه یا نهادی دیگر ، همواره پیوند گسترده ای دارند و در این نوع مشارکت ، آگاهی و شناخت، بنیاد مشارکت را تشکیل می دهد. مشارکت یک امر ذهنی است و تا اندیشه ها متحول نشود ، مشارکت چند بعدی مفهوم پیدا نمی کند .
– رسانه :
رسانه به هر ابزار یا سازمان یا نهاد مادی و غیر مادی که حامل پیام بوده اطلاق می شود، به شرط آن که پیام منتشره آن از مقبولیت اجتماعی برخوردار باشد و مورد پذیرش جامعه قرار بگیرد . به این سبب رسانه می تواند نوعی الگوی رفتاری در مخاطب ایجاد کند . اما نکته مهم این است که الگوها در علم فرهنگ، عمومی خوانده نمی شوند. بلکه در صورت کسب تایید و مقبوایت و استمرار آنها طی چند نسل و در صورتی که مورد تایید حداکثر جامعه قرار گیرند، قابلیت تبدیل شدن به بخشی از فرهنگ را دارا می شوند(صادق فرید ، ۱۷:۱۳۸۶).
۲-۴- دیدگاه های نظری درباره مشارکت
۲-۴-۱- دیدگاه جامعه شناختی مشارکت
در دیدگاه جامعه شناختی مشارکت رویکردهای مختلفی وجود دارد که هر کدام از آنها با توجه به چشم اندازهای خود تعابیر مختلفی از مشارکت ارائه کرده اند:
۲-۴-۱-۱- رویکرد کارکرد گرایی[۲۲]: تبیین کارکردگرایانه عمده تأکید را بر نتایج و پیامدهای واقعیت ها و فرایندهای اجتماعی می نهد.به عبارتی تبیین های کارکردی شوؤن مختلف جامعه را برحسب پیامدهای سودمندی که برای نظام بزرگتر اجتماعی دارند تبیین می کنند (لیتل،۱۳۷۳، به نقل از میر طاهر موسوی ، ۵۰:۱۳۹۱). در توجه این رویکرد به مشارکت، آنچه اهمیت دارد نقش و کارکردهای مشارکت است که افراد جامعه با مشارکت خود آنها را بوجود می آورند. یک نظام اجتماعی برای آنکه به حیات خود ادامه دهد باید مشارکت کافی اعضایش را برانگیزاند.
از نظر طرفداران این مکتب، عملکردی که مشارکت گروه یا طبقه خاصی در جامعه به وجود می آورد، حائز اهمیت است. زیرا در نتیجه این کارکردها، نظام اجتماعی می تواند به حیات خود ادامه دهد و انسجام اجتماعی و وفاق جمعی را پدید آورد. در این مکتب، نقشی که هر جزئی از ساخت اجتماعی در رابطه با کل در جهت یکپارچگی ایفا می کند، حائز اهمیت است (فخرایی،۱۳۸۳ ، به نقل از میر طاهر موسوی ، ۵۱:۱۳۹۱). در این سنت نظری مشارکت به عنوان ابزاری تلقی می شود که برای تحقق اهداف دیگر مورد استفاده قرار می گیرد. در واقع هدف از آن دستیابی به منافع اقتصادی، کسب فایده و یا منزلت اجتماعی اقتصادی یا قدرت در معنای ابزار گرایانه آن است (رضایی، ۱۳۷۵، به نقل از میر طاهر موسوی ، ۵۱:۱۳۹۱). نظریه پردازان این مکتب در قالب نوسازی در سطوح اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و روانی درصدد دست یافتن به آن دسته از موانع مشارکتی می باشند که بر طرف کردن این موانع بدون رشد شخصیت، مشارکت مؤثر، آگاهانه و داوطلبانه تحقق نمی یابد (دشتی، ۱۳۷۶، به نقل از میر طاهر موسوی ، ۵۱:۱۳۹۱).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...