نتایج پژوهش غنی زاده (۱۳۸۹). با هدف بررسی نقش جهت گیری مسئله، سبک های حل مسئله و هیجانات تجربه شده در پیش‌بینی تغییرات مهارت حل مسئله اجتماعی که جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه تبریز بود که در سال۸۸ مشغول به تحصیل بودند . ‌به این منظور تعداد ۴۰۰ نفر به روش – خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند ابزارهای اندازه گیری شامل : پرسشنامه مؤلفه‌ های حل مسئله بین فردی دزوریلا و همکاران، پرسشنامه مهارت حل مسئله اجتماعی پیتر هانی و مقیاس عاطفه مثبت و منفی واتسون و همکاران بوده داده های پژوهش با بهره گرفتن از نرم افزار spssمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته روش های آماری مورد استفاده درپژوهش وی تحلیل واریانس چند متغیره و تحلیل واریانس چندگانه بود.نتایج حاصل نشان داده که: ۱- جهت گیری های مسئله مثبت و منفی، سبک های حل مسئله منطقی،تکانشی، اجتنابی و هیجانات تجربه شده مثبت و منفی نقش تفکیکی مؤثر در پیش‌بینی تغییرات حل مسئله اجتماعی دارند. ۲- جهت گیری های مسئله مثبت و منفی، سبک های حل مسا له منطقی، تکانشی، اجتنابی وهیجانات تجربه شده مثبت و منفی نقش ترکیبی مؤثر در پیش‌بینی تغییرات حل مسئله اجتماعی دارند . ۳- بین جهت گیری‌های مسئله مثبت و منفی و حل مسئله اجتماعی رایطه مثبت و معنی داری وجود دارد . ۴- بین سبک های حل مسئله منطقی، تکانشی، اجتنابی و حل مسئله اجتماعی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.۵-بین هیجانات تجربه شد مثبت و منفی و حل مسئله اجتماعی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.۶-بین مسئله گشایان کار آمد و ناکارآمد از نظر جهت گیری‌های مسئله تفاوت معنی داری وجود دارد.۷- بین مسئله گشایان کارآمد و ناکارآمد از نظر سبک های حل مسئله تفاوت معنی داری وجود دارد. ۸- بین مسئله گشایان کارآمد و ناکارآمد از نظر هیجانات تجربه شده تفاوت معنی داری وجود دارد.

در پژوهشی که توسط جزایری و اسماعیلی(۱۳۸۹). تحت عنوان بررسی تاثیر آموزش راهبردهای فراشناختی بر عملکرد حل مسئله به طور تصادفی بر روی ۶۲ دانش آموز مقطع سوم راهنمایی صورت گرفت، نتایج حاصل از پیش آزمون و پس آزمون در گروه ها با بهره گرفتن از آزمون ناپارامتریک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها بیانگر این مطلب است که آموزش راهبردهای فراشناختی بر عملکرد حل مسئله دانش آموزان تاثیرات بسزایی دارد.

محمد و حاجی علیزاده( ۱۳۸۷) در پژوهشی به مقایسه سبک های حل مسئله و ترس از ابراز وجود در نوجوانان مبتلا به اختلال رفتار هنجاری و عادی پرداختند بدین منظور، ۴۰ دانش آموز پسر پایه دو دبیرستان که ‌بر اساس مقیاس درجه بندی واحد ملاک های تنقیه می اختلال رفتار هنجاری بودند، مشخص شدند و ۴۰ نفر دانش آموزان عادی دارای همان پایه تحصیلی، سن، جنس و سطح پیشرفت تحصیلی نیز انتخاب شدند.نتایج نشان دادند که نوجوانان مبتلا به اختلال رفتار هنجاری در مقایسه با نوجوانان عادی ازسبک های مثبت حل مسئله کمتر استفاده می‌کنند. در نتیجه نوجوانان مبتلا به اختلال رفتار هنجاری در مقایسه با همسالان خود به خوبی نمی توانند از مهارت اجتماعی و شناختی در برخورد با موقعیت های مسئله مدار فردی و اجتماعی استفاده کنند

ابوالقاسمی و کیامرثی(۱۳۸۷)در پژوهشی در شهر اردبیل به بررسی ارتباط حل مسئله اجتماعی و مؤلفه‌ های آن با الگوهای شخصیتی ناکارآمد خود شیفته و ضد اجتماعی در دانش آموزان پسر و دختر سوم دبیرستانی پرداختند. نمونه این پژوهش شامل ۳۰ نفر از دانش آموزان سوم دبیرستان شهر اردبیل در سال تحصیلی ۸۶-۸۵ بود. نتایج نشان داد که از بین مؤلفه‌ های حل مسئله اجتماعی جهت گیری مسئله مثبت (۱۶/۰=r) و جهت گیری مسئله منفی(۱۲/۰=r) سبک تکانشی- بی احتیاط(۳۰/۰=r) وسبک اجتماعی(۱۴/۰=r) با الگوی شخصیتی خودشیفته همبستگی معنی داری دارند(۰۵/۰ p) جهت گیری مسئله منفی (۳۰/۰=r) سبک اجتنابی (۳۸/۰=r) حل مسئله منطقی (۲۱/۰=r) و سبک تکانشی – بی احتیاطی (۴۰/۰=r) با الگوی شخصیتی ضد اجتماعی رابطه معنی داری دارند، نتایج نشان داد که قوی ترین متغیرهای پیش‌بینی برای الگوهای شخصیتی خود شیفته در دانش آموزان به ترتیب سبک تکانشی-بی احتیاطی و جهت گیری مسئله مثبت بود.( ۰۱/۰ P< )در صورتی که قوی ترین متغیرهای پیش‌بینی برای الگوهای شخصیتی ضد اجتماعی در دانش آموزان به ترتیب سبک تکانشی- بی احتیاط، سبک اجتنابی، سبک حل مسئله منطقی و جهت گیری مسئله مثبت است (۰۰۱ /۰ p<)این نتایج بیان می‌کند که سطوح بالای حل مسئله اجتماعی نامناسب الگوهای شخصیتی ناکارآمد را افزایش می‌دهد.

نتیجه تحقیق محمد علی حسینی و همکاران (۱۳۸۶). نشان داد افرادی که دارای عزت نفس بالاتری بودند نسبت به افرادی دارای عزت نفس پایین، از وضعیت تحصیلی مطلوب­تری برخوردارند.

شریفی درآمدی (۱۳۸۴).در پژوهشی با عنوان تاثیر آموزش سبک حل مسئله به میزان عزت نفس دانش آموزان دارای مشکلات رفتاری که بر روی ۶۸ دانش آموز دارای مشکل ارتباطی رفتاری انجام گرفت و نتایج نشان دادکه میانگین های عزت نفس کلی دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی دار دارند(P=0) بدین گونه که میانگین نمرات عزت نفس کلی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بیشتر بود و نیز مقایسه میان میانگین های عزت نفس کلی دو گروه پسر و دختر در پس آزمون تفاوت معنادار نشان نداد تاثیر متقابل جنسیت و آموزش عزت نفس در این تحقیق معنا دارد.

نتایج تحقیق شعیری و چترچی (۱۳۸۳). نشان داد که بین عزت نفس و سلامت روان رابطه معنادار وجود دارد.

زمینه‌های پژوهشی خارج از کشور:

کارتورایت[۹۹](۲۰۱۱) در مطالعه خود درباره تفکیک فراشناخت از شناخت، تفاوت های فراشناختی دانش آموزان در مهارت های حل مسئله را مورد بررسی قرار داد. نمونه پژوهش عبارت بود از ۲۴ دانش آموز عادی و ۲۴ دانش آموز دارای اختلال یادگیری که از نظر عوامل شناختی با یکدیگر همتا بودند. نتایج نشان داد که دو گروه در مؤلفه‌ های فراشناخت با یکدیگر متفاوتند و نیز دانش آموزان دارای اختلال در زمینه دانش خود درباره مهارت های حل مسئله دارای صحت عمل کمتری بوده و صحت پیش‌بینی آنان ‌در مورد تعداد مسئله هایی که می‌توانند به درستی حل نمایند، معمولا کمتر از صحت پیش‌بینی گروه عادی بود.

سوسون[۱۰۰](۲۰۰۸) در پژوهشی تاثیر دانش فراشناختی و استعداد را بر حل مسئله مورد بررسی قرار داده است. نتایج تحقیقات وی نشان داد که سطوح بالای دانش فراشناختی با حل مسئله رابطه دارد، ‌به این معنا که آزمودنی ها با دانش فراشناختی بالا در مقایسه با آزمودنی ها با دانش فراشناخت پایین عملکرد بهتری در حل مسئله داشتند. همچنین گروه فراشناخت بالا با استعداد پایین، عملکرد بهتری از گروه فراشناخت پایین با استعداد بالا داشته اند.

لایوبومبرسکی[۱۰۱] (۲۰۰۶) در تحقیقی ارتباط عزت نفس با سلامت روانی را نشان داده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...