کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



۲۲- مطمئنّ القلب ما تزعجه زفراتٌ کالغضا المشتعل ( همان، ص۴۸۱)
قلبی آرام دارد که ناله هایی چون شعله های سوزان درخت غضا او را غمگین نمی کنند .
نوع تشبیه : مرسل مجمل
۲۳- کادت الکأس التی فی قبرُص تشبهُ الکأسَ التی فی کربلا ( همان، ص۴۹۰)
نزدیک است ساغری که در قبرس است شبیه ساغر کربلا شود .
نوع تشبیه : مقیّد
۲۴- وَ روحاً علی القلب مثل النسیم یهبُّ فینعش قلب الکئیب ( همان، ص۴۹۲)
و روحی که همچون نسیم بر قلب می وزد ، و دل انسان غمگین را زنده می کند .
نوع تشبیه : مرسل مجمل
۲۵- نسیَ الطیرُ همَّهُ حینَ غنّی قلما یستقـرُّ همُّ الطـروب ( همان، ص۵۰۰)
پرنده غمش را به هنگام آواز فراموش کرد ، غم زنده دل دوامش خیلی کم است .
نوع تشبیه : ضمنی
۲۶- نستقی مِن الرّدی وَ لَن نکونَ لِلعدی کالعبید ( همان، ص۵۱۲)
از مرگ می نوشیم و هرگز برای دشمن چون برده نمی شویم .

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

نوع تشبیه : مرسل مجمل
۲۷- جنّه الفردوس هاتیک الرّبی کیف تبقی لسوانا نُزُلا ( همان، ص۵۱۶)
این تپه ها بهشت برین است ، پس چگونه نشیمنگاه غیر ما شود .
نوع تشبیه : مقلوب
۲۸- أولئک الشموسُ وَالبدورُ دائمه الإشراق لا تغور ( همان، ص۵۲۹)
شهیدان خورشیدها و ماه های همیشه تابانند و نورشان کم نمی شود .
نوع تشبیه : جمع
۲۹- رأیتُ بیضا ًیعتنقن سُمرا هُنَّ النّجومُ یأتلقنَ زُهرا ( همان، ص۵۳۰)
دیدم سفید پوستانی که سبزه رویانی را در آغوش گرفتند ، آنها ستارگانی هستند که پرتو افکنی می کنند .
نوع تشبیه : بلیغ
۳۰- کونی بودِّک کَالبدر فهوَ یَخفی وَ یَظهر ( همان، ص۵۴۸)
عشق من به تو مانند ماه است که گاه پنهان و گاه آشکار است .
نوع تشبیه : تمثیلی
۳۱- ربِّ أطعمنی غلاماً شاعراً لدواعی الحسن مثلی مُذعنا (همان ، ص۵۵۰)
پروردگارا پسرشاعری به من ارزانی بدار که مانند خودم فرمانبردار خیر و نیکی باشد .
نوع تشبیه : مرسل مفصل
ب ) مجاز
مجازبه دوقسم لغوی و عقلی تقسیم می شود .

    1. مجازلغوی :لفظی است که درغیرآنچه که برایش وضع شده باعلاقه و قرینه ای که مانع

ازاستعمال معنای حقیقی است بـه کارگرفتـه می شود . علاقـه ای که واسط بین معنای حقیقـی
و مجـازی است ممکن است غیر مشابهت کـه در این صورت مجـاز، مرسل است و یا مشابهت
باشد که دراین صورت مجاز، استعاره است .
۱, ۱. مجاز مرسل
کلمه ای که در غیر معنای حقیقی با علاقه غیر مشابهت و قرینه ای که مانع از استعمال معنای
اصلی است استعمال می شود . از علاقه های آن می توان به موارد زیر اشاره کرد :
۱- سببیه : مانند :
لَه أیادٍ علیَّ سابغه أُعَدَّ مِنها و لا أُعَدِّدُها
او را دستهایی بخشنده است که من جزء آنها هستم لذا نمی توانم آنها را برشمارم .
۲- مسببیه : مانند : « و یُنَزِّلُ لَکُم مِن السَّماءِ رزقاً » ( غافر : ۱۳ )
۳- جزئیه : مانند:
کَم بَعثنا الجیشَ جرّا راً وَ أرسَلنا العُیونــا
چه لشکر بزرگی تدارک دیدیم در حالیکه بر زمین کشیده می شد و چشمهایی ( جاسوسهایی) فرستادیم .
۴- کلیه : مانند : « جَعَلوا أصابعَهُم فی آذانِهم » ( البقره : ۱۹ )
۵- اعتبار ما کان : مانند : « وَ آتوُا الیتامی أموالَهم » ( النساء : ۲ )
۶- اعتبار ما یکون : مانند : « وَ لا یَلِدُوا إلّا فاجِراً کُفّاراً » ( نوح : ۲۷ )
۷- محلیّه : مانند : « فلیدعُ نادیه » ( العلق : ۱۷ )

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 07:00:00 ب.ظ ]




نویسندگان عهد جدید عادت دارند، خدا را پدر بنامند. به اعتقاد پزوهشگران اولین بار این اصطلاح از یهودیت آمده و کلیساییان به گزارش انجیل می گویند: عیسی به شاگردان خود تعلیم داد که خدا را پدر آسمانی بخوانند( متی۵: ۹) و لذا در آیات فراوانی از خدا با نام، پدر یاد کرده است. مثلا گفت: « نزد پدر خود و پدر شما و خدای خود و خدای شما می روم»[۶۳۴] .با ورود یوحنا به قداست، وی پدر را به معنای حقیقی آن گرفت و خدای اسمانی را پدر خطاب نمود و با تبلیغ آن، مقدمات پسر خطاب کردن عیسی را هم فراهم کرد.

۲) پسر

یکی از مهمترین ارکان اعتقادات مسیحی را می‌توان در تثلیثی جستجو کرد که تجسد خدا در عیسی است و نتیجه‌اش اعتقاد به الوهیت عیسی می‌باشد. در واقع وجود برخی واژه ها در کتاب مقدس باعث اطلاق پسر، به عنوان فرزند خدا به مسیح گشت. همین امر هم مسیحیت را از باقی ادیان آسمانی متمایز میکند؛ جان‌ناس می نویسد: « سرگذشت مسیحیت، تاریخ دیانتی است که از عقیده به تجسم الهی در جسد شرع و بانی آن ناشی شده است…سراسر تعالیم نصاری ، در اطراف ایمان به این قضیه دور میزند که شخص عیسی روشن ترین ظهوری از ذات الوهیت است ؛ اما این دین که با عقیده به تجسم الهی آغاز میشود منقلب گردیده و در طی تحولات گسترده، جنبه بشری پیدا کرده و بشریت با همه امیال و همه ضعفها و قصورها، در آن متجلی شده است»[۶۳۵]
آنچه مورد اتفاق مسیحیت واقع شده همین است که: خداوند خود را بر بشر ظاهر ساخته و خود را به کاملترین و روشنترین وجه در عیسی مسیح ظاهر ساخته.[۶۳۶]
در اوج تاثیر گذاری این اعتقاد همین بس که باید توجه داشت، گرچه در مسیحیت نجات و رستگاری از طریق سرسپردگی کامل به عشق و قانون خدای پدر به دست میآید؛ اما عیسی مسیح نیز میتواند بیش از هر کس دیگری در تغییر شکل دادن شخصیت پیروان خود، به صورتی کاملا مشابه با یک فرزند خدا کمک کند.[۶۳۷]

۳) روح القدس

عهد جدید روحالقدس را بیشتر «روح خدا» مینامد. از دیدگاه سنت مسیحی و کتابهای مقدس، روح القدس فرشته خدا جبرائیل یا آفریدهای از آفریدگان و جدای از خدا نیست. در اعتقادات مسیحی وجود روح القدس به خاطر کارکردهایی که برایش قایلند ضروری است، و شورای قسطنطنیه در سال ۳۸۱ الوهیت روحالقدس را تایید کرد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

    1. همراه همیشگی مردم

به عقیده مسیحیان ، روحالقدس خود خداست که در قلوب مردم و در جهان زیست میکند و به عمل اشتغال دارد. روحالقدس وجود توانا و فعال خدا در جهان است و او بوده که عیسی را در شکم مادر قرار داد. انجیل ها روحالقدس را به شکل کبوتری ترسیم می کنند که پس از تعمید عیسی در رود اردن بر آن حضرت فرود آمد و در او استقرار یافت و وی را برای آزمایش به بیابان برد. روحالقدس جامعه مسیحیت را ارشاد میکند، تعلیم میدهد، رازهای خدا را میگشاید و به نویسندگان کتابهای مقدس الهام می بخشد[۶۳۸]
« چون شما را درآرند در مجامع و ارباب حلم و اقتدار، میندیشید که به چه نوع یا به چه دلیل ایشان را جواب دهید یا تکلم نمایید زیرا که روح القدس همان لحظه خواهد آموخت شما راا که چه باید گفت»[۶۳۹]
این تفسیر مشخص میسازد که پذیرش این عقیده برای یک مسیحی همراهی همیشگی یک شبه روح را برای او به ارمغان میآورد که در همه جا کنار اوست و ااین همراهی ثبات قدم و در امور و افعال و….را به همراه دارد. چنان که با دیدن چنین تاثیری از روح القدس، مسیحیان میگویند: اکنون که با قدرت روح خدا زندگی میکنیم، لازم است که هدایت او را در تمام بخش زندگی خود بپذیریم، در این صورت دیگر جاه‌طلب و شهوت‌طلب نخواهیم بود.[۶۴۰]

    1. روح القد س ضامن اقتدار کلیسا

وجهۀ اهمیت پیدا کردن کلیسا، تدوین برخی قوانین از سوی اربابان کلیسا و پذیرش ان دستورات از جانب مردم به سبب آن بود که کلیسا از همان ابتدا اقتدار خود را همچون موهبتی از جانب روحالقدس تصویر کرد. و با القاء این تفکر به آموزههای خود جنبه الهی داد؛ چنان که شورای واتیکان دو، بیان کرد: « روحالقدس، کلیسا را به کمال حقیقت هدیات میکند و به او یگانگی رفاقت و خدمت را ارزانی میدارد». به عبارت دیگر روحالقدس در میان مسیحیان، کلمات عیسی را میشنود و به پیروان او گوشزد میکند و پیروان او را قادر می سازد که در برابر جهان به حقانیت عیسی اعتراف کنند[۶۴۱]
از دید مسییحت فعلی،روحالقدس گاهی به عنون الهام بخش حرکات ضدکلیسایی و نماد تحول مطرح و با این دیدگاه از نظر کلیسا، تمام حرکت‌ها ی اصلاحی بر ضد کلیسای قدیم با نظر رو ح القدس انجام شده.[۶۴۲]
بعدها همین جنبه از آموزها که در مورد روحالقدس بود، توجیهی شد برای بودن روحالقدس در بین مردم و همکاری او با مردم برای اصلاحات و حرکت و جنبشهای مردم؛ تا مردم اقناع شوند که همه چیز تحت کنترل کلیساست؛ تا مبادا مردم از عقاید خود برگردند

۲- کتاب مقدس

کتاب مقدس از ضروریات اساسی اعتقاد مسیحی است. و آموزه های آن نقش اساس در معتقدین به مسیحیت بر عهده دارد؛ وگرچه تفاسیر مختلف از آموزههای آن صورت گرفته، ولی در نفس تاثیرگذاری انجیل در زندگی مردم هیچ شکی وجود ندارد.
کتاب مقدس از دو بخش عهد قدیم که کتاب مقدس یهودیان است و عهد جدید تشکیل شده است. در نگاه مسیحی ، عهد جدید نه از طریق لفظ بلکه با جسم شدن جنبهای از الوهیت در میان مردم به وجود آمده، لذاست که مسیحیت می گوید: هنگام ابلاغ دین در بیست قرن پیش، خدا به صورت بشر درآمد و در انسانی به نام عیسی حلول کرد و براین اساس است که می‌گویند، کلمه جسم شد.[۶۴۳]
پروتستانها معتقدند که این کتاب عالیترین سند و منبع موثق و معتبر است. کاتولیکها اعتقاد دارند که سندیت و اعتبار کتاب مقدس در تفسیری که کلیسا از آن ارائه میدهد نهفته است. برخی کلمه کلمۀ آن را وحی و الهام می دانند؛ و عده ای تصور می کنند، در حالیکه این کتاب حاوی مطالب وحیانی خداوند بر بشر است، در آن عنصر بشری نیز دخالت داشته است که در نتیجه شامل پاره ای اشتباهات در بعضی از جزییات است. [۶۴۴]
گرچه برخی مسیحیان آن را کتابی که از جانب خدا وحی شده باشد نمیدانند؛ اما تمام احتراماتی را که در خور یک کتاب آسمانی است را برای آن ابراز می‌کنند، چرا که « مسیحیان معتقدند خداوند کتابهای مقدس را به وسیله مولفانی بشری نوشته است و بر این اساس میگویند که کتابهای مقدس یک مولف الهی و یک مولف بشری دارد به عبارت دیگر ، مسیحیان معتقدند که خدا کتاب مقدس را به وسیله الهامات روح القدس پدید آورد و برای ان منظور، مولفانی از بشر را برای نوشتن آنها برانگیخته است و آنان را در نوشتن به گونهای یاری کرده که فقط چیزهایی را که او میخواسته نوشته اند«[۶۴۵] با این حساب در عقیده مسیحیت این خداست که نویسنده نهایی کتاب مقدس به شمار می اید[۶۴۶]. و ضرورت داشتن چنین جایگاهی از انجیل در بین مسیحت ، توجه به آموزههای آن است که این آموزه ها چه از زبان مسیح آمده باشد و چه از قدیسان، برای مسیحیان ضرورت توجه با آموزههای مختلف آن را ایجاب می کند.
در این مقام ناگفته نماند که به اعتقاد برخی پژوهشگران، مسیحیان هرگز نمیگویند عیسی، کتابی به نام انجیل آورده؛ آوردن وحی توسط عیسی به گونه ای که مسلمانان در مورد قرآن و پیامبر اسلام اعتقاد دارند در مسییحیت جایی ندارد. مسیحیان عیسی را تجسم وحی الهی می دانند و به عقیده آنان، وی نه حامل پیام، بلکه عین پیام بوده است. توماس میشل می گوید: «بدین سبب ما مسیحیان خواستار انجیلی نیستیم که عیسی آن را نوشته و به شاگردانش املا کرده باشد»[۶۴۷]

۱) اناجیل

گروه زیادی از یاران و پیروان حضرت عیسی به نوشتن سیره و سخنان آن حضرت اقدام کردند و نوشته هایی به وجود اوردند که بعدا انجیل خوانده شد. در میان حجم زیاد نوشته ها، ۴ انجیل رسمیت یافت و باقی متروک شد.
اناجیل به رسمیت پذیرفته شده عبارتند از: ۱- انجیل « متی»؛ که مشتمل است بر، سیره و مواعظ مسیح با اشاره به پیشگوییهای عهد عتیق). ۲- انجیل « لوقا»؛ که حاوی سیره ومواعظ مسیح با تکیه بر جزییات، است و ۳- انجیل«مرقس»؛ که قدیمیترین و کوتاهترین کتاب سیره و مواعظ مسیح به شمار می آید. در بین این سه انجیل نوعی هماهنگی وجود و به همین دلیل به آنها انجیلهای «همنوا» گفته می شود.
چهارمین انجیل ، انجیل «یوحنا» است و در بین سایر اناجیل، متاخرترین کتاب سیره و مواعظ مسیح با تاکید برمافوق بشر بودن او است.[۶۴۸]

۲) اعمال و نامه های رسولان

در قرن اول کتابهای زیادی پیرامون سیره و عمال رسولان نوشته شد، اما تنها یکی از آنها رسمیت یافت. این بخش تنها مشتمل بر یک کتاب است به نام، اعمال رسولان ( نوشته لوقا، مولف انجیل لوفا، در شرح حال رسولان و به ویژه پولس نوشته شد[۶۴۹]
برخی از رسولان مسیحیت، نامه هایی به جوامع و افراد مسیحی عصر خود نوشتهاند. آن نامهها اندک اندک اهمیت پیدا کرد و به عهد جدید راه یافت. از میان ۲۱ نامه موجو در عهد جدید ۱۳ نامه آن متعلق به پولس رسول است و الباقی مربوط به دو تن از حواریون به نام پولس و یوحنا و یهودا است[۶۵۰]

۳) مکاشفات

شرح مکاشفا یوحنا در پایان عهد جدید، که پیشرفت مسیحیت را نوید میدهد برای مسیحیان بسیار اهمیت دارد. یوحنا که به اعتتقاد مسیحیان، یک حواری کم سن وسال بوده رویای سن پیری خود را در این اثر شرح میدهد. این بخش مشتمل بر یک کتاب است.[۶۵۱]

۳- کلیسا

واژه کلیسا، برای نخستین بار در کتاب عهد جدید وارد شده.[۶۵۲] و به مردمی گفته میشود که، دنیا و اعمال گناه آلود آن را رها کردهاند..بنابراین وقتی مسیحیان مجمع خود را کلیسا نامیدند، مجمعی سیاسی نظامی یا مجمعی از قوم یهود نبود ؛ بلکه منظور آنان از کلیسا مومنانی بودند که خدا ایشان را فراخوانده بود و با ایمان به عیسی نجات یافتند[۶۵۳]
کسانی که خواهان وارد شدن برای ورود به جامعه مومنان مسیحی هستند، باید تعمید را که نخستین و اصلی ترین آیین برای ورود به جامعۀ کلیساست و برای همه ضرورت دارد ؛ انجام دهند. انسان با تعمید که نوعی شستشو است، به جامعه مسیحیت وارد میشود و رسالت دائم کلیسا را برعهده میگیرد. این رسالت عبارت است از گواهی دادن به کارهای نجاتبخش خدا به وسیله عیسی به عقیده هر مسیحی ، تعمید وسیلهای است که خدا با آن همه آثار زندگی و مرگ عیسی را عطا می کند.و هر مسیحی فقط یک بار، هنگام ورود به جلسه مسیحیت تعمید می پذیرد[۶۵۴]
امروزه سازمان روحانیت مسیحیت کلیسا گفته میشود[۶۵۵]و تمام مسیحیان به نوعی به کلیسا اعتقاد دارند اعم از اینکه آن را یک نهاد الهی بپندارند یا تجسم زنده عیسی مسیح و یا صرفا محل اجتماع کسانی که به دنبال فهم ودرک خواست الهی و عمل به آن هستند..[۶۵۶]
در بیان چرایی اهمیت اعتقاد به کلیسا همین بس که مسیحیان ، بنیانگذار کلیسا را حضرت مسیح می دانند و هدف آن حضرت از پدید آوردن کلیسا را نجات انسان معرفی می کنند؛ در واقع، مومن با حضور در جمع کلیساییان انسانی تازه میشود؛ لذا در ورود به جامعه کلیسایی و با انجام تعمید، به این مطلب اشاره میشود:
«و اکنون زندگی کاملاً تازه ای را در پیش گرفتهاید، که طی آن در شناخت راستی ترقّی می‌کنید و می‌کوشید هر روز بیشتر شبیه مسیح، خالق این زندگی تازه شوید. در این زندگی تازه، ملّیت شخص، نژاد، سواد و مقام اجتماعی او اهمیّت و ارزشی ندارد، چون همۀ مردم می­توانند به یک اندازه به حضور مسیح بیایند. آنچه واقعاً اهمیّت و ارزش دارد، حضور مسیح در زندگی شخص است.»[۶۵۷] در واقع آن حضور خداگونه مسیح است که به شخص در زندگی این همه امید می دهد.

نقش کلیسا در جامعه مسیحی

در آموزههای فعلی مسیحیت، خداوند همیشه خود را بر بشر آشکار میسازد و لذا انسان بایدکوشش کند تا اراده خدا را بشناسد. بعضی از افراد به منظور هدایت بر ارتباط شخصی و فردی خود به خداوند تکیه میکنند؛ بعضی معتقدند که کسب الهام مستمر الهی از مجرای کلیسا ممکن است. [۶۵۸]
نقش راهبردی کلیسا چنان است که امروزه، رهبران کلیسا داری قدرتیاند که عیسی به حواریون منتقل کرد، تلقی میشوند؛ پاپ، قدم بر جای پای پطرس میگذارد و هنگامی که رهبران مسیحی ، بر پایه منصب رسمی خود سخن میگویند یا چیزی مینویسند، بر قدرتی که به عنوان افراد برگزیده خداو کلیسا دارند، متکی هستند و رهبران اخلاق کلیسایی در بسیاری از موارد که کتاب مقدس قانونی را صراحتاً بیان نکرده است، با توجه به تفسیر خود راهکاری را برمی‌گزیدند.[۶۵۹] و در امور روزمره و درپاسخ به مسایل روزمره اجتماع در قلمرو مسیحی بهترین منبعی که‏ می‏توانست پاسخ را عرضه دارد،کلیسا بود و همان هم به این امر همت گماشت؛ و اصحاب کلیسا با تکیه بر مفهوم اجماع و اهمیت‏ آن می‏کوشیدند تا به پاسخهای خود اعتباری‏ دینی ببخشند[۶۶۰]
باتوجه به این که در مسیحیت کنونی اعتقاد خاصی وجود ندارد، اعتقاد مردم به کلیسا و انجام مناسک پیشنهادی آن «طی نوزده قرن که هر قرنش نیزز مشحون از بحران بوده است، کلیسا مومنان خود را پیوسته نگاه داشته، در تمام اکناف جهان آنان را مشمول عنایات و خدمات خود قرار داده است، خوی و خلقشان را به قالب ریخته، باروریشان را تشویق کرده، ازدواج هایشان را رسمیت داده، سوگهایشان را تسلیت داده، زندگیخای زودگذرشان را به علو حیات جاودانی پیوند داده، از دهشهای آنان بهره گرفته، ازهر بدعتو شورشی زنده بیرون آمده…کلیسا روح میلیونها مردم ایمان و امیدی به وجودد آورد که که به مرگ معنا می بخشید و وحست ان را زایل می کرد »[۶۶۱] و مهمتر این که، کلسیا با انجام اعمال خاص این دین، در یکپارچگی اجتماعی بزرگترین نقش را ایفا می کند.

۴- عیسی مسیح

در میان معتقدین به مسیحیت، مسیح به عنوان خدایی در قالب انسان، توانست گاهی جنبه انسانی بودن خود را برای مسیحیت جلوه دهد و نقش بشری را در میان مردم به نمایش گذاشته و گاهی و گاهی در پیکره خدایی به اعمال نقشهای خدایی پرداخت.

۱) الگوی بشری برای مردم

مسیحیان، که عهد جدید را راهنمای تفسیر بقیه کتاب مقدس میدانستند، لازم بود همه فرمانهای عهدقدیم را در پرتو این واقعیت که نظام قربانی باید در عیسی تکمیل شود، تفسیر کنند و با توجه به این واقعیت که امتها در کلیسا پذیرفته میشدند، قوانین غذایی و عبادی که یهودیان را به عنوان یک قوم خاص از دیگران متمایز میکردند، کنار گذاشته شوند. بنابراین ۶۱۳ فرمان از عهد قدیم با این واقعیت به نحو اساسی متحول شدند، که اجتماع جدید و عمدتا غیریهودیِ کلیسا، سرچشمه هدایت اخلاقی خود را نه از مجموعه قوانین مکتوب، بلکه از زندگی عیسی گرفت؛ چنین نیست که تورات بیاهمیت گردد بلکه در حیاتی شخصی تحقق پیدا میکند که منبع الهام اخلاقی مهمی برای مسیحیان میگردد. آن فرمانها به عنوان راهنمای تأمل اخلاقی باقی میمانند،[۶۶۲]
مسیح برای اقشار مختلف مردم به الگویی تبدیل شده بود و هر کس بنا به موقعیت خود از آن حضرت الگو میگرفت. مردم اروپا در اواخر قرون وسطی، درد و رنج فراوانی داشتند و مسیح مصلوب، فداکاری و ایثار آنان را در برابر سختیها و مشکلات ارتقا میداد و آنان را آمادهی پذیرش هر نوع مشکل و مسألهی بغرنجی مینمود. این موضوع تا پایان جنبش پارسایی در قرون هفده و هیجده میلادی ادامه داشت.
در دید برخی عرفای مسیحی باید از تک تک افعال مسیح باید الگو برداری کرد چرا که عیسی پای شاگردان خود را می شست و در جواب اعتراض آنها گفت: « اگر من پاهای شما را نشویم از برای من هیچگونه نصیبی نخواهد بود…پس من که آقا و استادم پاهای شما را شستم شما نیز اینگونه کنید»[۶۶۳]
برای زهاد و عرفا نیز نقش بیبدیل یک راهنمای طریقت را به ارمغان آورد؛ وحتی در بین قدیسان کسانی بودند که زنده زنده پوست کنده شدند اما با تمسک به عیسی از راهی که در پیش گرفته بودند بر نگشتند.
در رساله پولس به غلاطیان آمده است: «دیگر از این پس دربارهی این موضوعات با من بحث نکنید! تحمّل زخم هایی که دشمنان عیسای خداوند در بدن من ایجاد کردهاند،کافی است. همین زخم‌ها نشان میدهد که من خدمتگزار او هستم.»[۶۶۴] تاسی و پیروی از سیره مسیح به عنوان محرک و درونمایه مهم، حتی تا به مروز مطرح مانده است. این زمینه، تاثیر عمیقی را ر گرایشات زاهدانه فرانسیسیون و دیگر جنبشهای رهبانیتگرا داشته است. این نوع پیروی از مسیح به عنوان عملی مستحب است که جنبه قانونی و ضروری بری مسیحیان ندارد مطرح میباشد.[۶۶۵]

۲) رستاخیز مسیح

مسیحیان، بر این باورند که عیسی پس از برخاستن از مردگان، در جامعۀ مسیحی زیست میکند و همراه آنان است. همچنین وی همواره خدماتی را انجام میهد که در طول حیات خود در فلسطین انجام می داد؛ مانند: تعلیم، دعا، شفا دادن بیماران، غذا دادن به گرسنگان، عفو بدکاران و تحمل رنج و مرگ. کارهای غیر آشکار مسیح در زندگی کلیسایی به وسیله آیین هفت گانه آشکار میشود.. به دیگر سخن، هنگامی که یک مسیحی در مراسم مربوط به یکی از آیین ها شرکت می کند، ایمان دارد که با این عمل به ملاقات مسیح که از مرگ برخاسته و فیض خدای نجات بخش را به وی بخشیده است، میرود[۶۶۶]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:00:00 ب.ظ ]




در وجود چون اویی ، همچون منی ، شرم وحیا را می درد و به کجا و چگونه بودن توجه ای نمی کند .
جام دُرد و آب دهان با هم سر کشم ، از دو مستی کی هوشیاری بود .
اندوه من برروزی که دیدار دور شد ، و یار آهنگ رفتن کرد ، و اندوه من بر آن فراقی که او را به سوی
( نیربین ) بدرقه کرد .
* * *
ای کاش قلبم در شرف مرگ قرار می گرفت وقتی که با او وداع گفتم ، آه ، دیگر سر کشیدن آب گوارای
دهان یار مرا شفا نمی بخشد .
و او در حالی که ذهن من هم رکابش بود با نگاهی فتنه انگیزمرا وداع گفت ( در حالی که عقـلم را با خود
می برد).
* * *
ای دوران سپری شده اندلس ، هر کس که در اقامتگاههای تو زیسته سربلند گشته است .
آیا آنجا مفهوم زندگی ، روزهای خوش و ناز ونعمت و آسایش تن بود ؟
آیا آنجا دلربایی دختران دلفریب و مستی وصال و گرمی عشق چنین بود؟
پس اگر دوران پربار پدران ما در اندلس ازبین رفته و امیدی به بازگشت آن نیست ،
سوگند به پیمانهای پایدارشان ، که من گذشته آنها را با بخشش جوانی باز می گردانم .
من ابن زیدونم که ولاده با تمام وجود با خون و پوستش عاشق او شد .
اولین آشنایی من با فنون عشق بیروت بود ؛ سلام بر اولین عشق !
* * *
ای چشم من شب نخوابی تو واینکه خوشی خواب را به سعادت و خوشبختی بفروشی ، برایم لذت بخش است .

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

فردا برای من خوابی طولانی است ، و این خواب ، خداوندا ، چقدر عمیق است در خاک .
آیا پرنده جوانی را در دستم نمی بینی ، می ترسم که با غفلتم فرار کند .
تنوع و تعدد قافیه ها و تجدید و نو آوری در این موشحه * بـه وضوح معلوم است .
* موشحه : یکی از فنون جدیدی است که در اندلس به کار گرفته شد و با قواعد معمول وزن و قافیه شعر متفاوت است و اسلوب آن بر پایه ابیات و اقفالی است که با اختلاف موضوع و نوع بیت ، تغییر می یابد .
مؤسس آن « مقدم بن معافر الفریری » است . ( الفاخوری ، ۱۳۷۷ش، ص۸۰۵)
فصل سوم :
سبک بیان وصورخیال در شعرطوقان
الف ) سبک بیان طوقان
ب ) صورخیال شاعر
۱ . بیان
الف ) تشبیه
ب ) مجاز

    1. مجاز لغوی

۱, ۱. مجاز مرسل
۱, ۲. استعاره

    1. مجاز عقلی

ج ) کنایه
۱ . رمز
۲ . معانی
الف ) انشاء

    1. غیر طلبی
    1. طلبی

۲, ۱. امر
۲, ۲. نهی
۲, ۳. استفهام
۲, ۴. تمنی
۲, ۵. ندا

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:00:00 ب.ظ ]




«الا آن است که بیشتر متصوفه این عصرها چون باطن های ایشان از فکرت های لطیف و علمهای دقیق خالی است و با حق تعالی و ذکر او در خلوت انسی ندارند،بطال اند و به کار و پیشه ای مشغول نیند ،با بطالت الفت گرفته اند و کار را گران شمرده و راه کسب را درشت داشته و جانب خواستن و کدیه را نرم و رباط هایی که برای ایشان ساخته اند خوش شمرده اند. و خادمان راکه برای قیام به خدمت این گروه نصب کرده اند به کارگماشته اند و عقل ها ودین های ایشان را مستخفف گردانیده اند از آن روی که مقصود ایشان از خدمت جزریا و سمعت و انتشار صیت و اکتساب مال به طریقت خواستن نیست . برای آنکه تعلل بسیاری اتباع کنند پس ایشان را در خانقاه ها حکمی نافذ نیست و مریدان و مسافران را تأدیبی نافع نه، برایشان هجری قاهر نمی باشد.پس مرقع ها پوشیده اند وخانقاه رامنزه ساخته و بسیار باشد که لطف های مزخرف از طامات یاد گیرند،پس در نفس خود نگرند که به صوفیان تشبه نموده اند ، در خرقه و سیاحت و در لفظ و عبارت ودر ادب هایی از سیرت ایشان ، پس در خود گمان خیربرند و پندارند که هرچه سیاه است خرماست ،و توهم کنند که مشارکت در ظاهر مسالمت در حقایق اقتضا کند و این به غایت بعید است… پس آن جماعت دشمنان خدای تعالی اند».(غزالی:۱۳۸۴ ،ج۲،۵۴۳).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۴۶
«پس فرقه ای از ایشان متصوفان اهل عصر اند – مگر کسی که حق تعالی او را در عصمت داشته است- به زی و سخن و هیئت فریفته شده اند.پس صوفیان صادق را مساعدت نموده اند.درزی و هیئت و در الفاظ و آداب و مراسم و اصطلاحات و در حال های ظاهر از سماع و رقص وآبدست و نشستن بر سجاده ها و متفکر و سر در گریبان بردن و دم سرد بر آوردن و در حدیث آواز و نرم داشتن و غیرآن از شمایل . پس چون این کارها کردند ودرآن بدیشان تشبیه نمودند ،پنداشتند که ایشان نیز صوفیان اند و نفس های خود را هرگز نرنجانیدند و در مجاهده و ریاضت و مراقبت دل و تطهیر باطن و ظاهر از بزه های پوشیده و روشن و آن ازاوایل منزل های تصوف است و اگر از کل فارغ آیند ، ایشان را روا نباشد که خود را از صوفیان شمرند. پس چگونه باشد چون هرگز گرد آن نگردند و نفس های خود را چیزی از آن تکلیف نکنند ،بلکه حریص باشند بر حرام ومالهای سلاطین ومنافست نمایند در گرده و پشیزو حبه، و حسد کنند بر نقیر و قطمیر و اعراض یکدیگر را تمزیق کنند چون میان ایشان در اعراض مخالفتی پیدا آید و غرور این جماعت ظاهر است». (همان ،۸۵۱).
۳ – ۱۲ – نقد فنای ذات وسوءتعبیرها درموردمفهوم فنا:
«سالک سایربه معارج ومدارج عروجی ورجوعی،چون ازاعمال وافعال وصفات سیئه عبور نمودودر سلوک صراط المستقیم طریقت صاحب قدم وصاحب تمکین شدوبراو منکشف گشت که قادر مختار غیراز حق نیست،قدرت جزوی که سالک به خود منسوب می داشت،در قدرت کلی حق محوومنطمس گشته،مقام فنای صفات که در اصطلاح صوفیه«طمس»می نامند او را حاصل می گردد.».(لاهیجی:۱۳۸۱،۲۲۲).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:00:00 ب.ظ ]




نحله‌های متفاوت تفسیری نشان از پویایی مسلمین در این عرصه دارد؛ که مهمترین آن‌ها عبارتند از: تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر اجتهادی، تفسیر موضوعی، تفسیر تطبیقی، تفسیر عصری تفسیر تاریخی، تفسیر فلسفی، تفسیر ادبی، تفسیر نقلی، تفسی رمزی، تفسیر عرفانی و.. [۸۶]
در سده سوم هجری،جامع البیان فی تفسیر القرآن توسط محمد بن جریر طبری به وجود آمد. در سده چهارم، تفسیر نعمانی از محمد بن ابراهیمبن جعفرر نعمانی، در سده پنجم، التبیان فی تفسیر القرآن اثر محمد ابن حسن طوسی پدید آمد.
در سدۀ ششم، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، اثر شیخ طبرسی نوشته شد. البته الکافی الشافی و جوامع الجامع نیز نگاشته شد. و در همین سده روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، اثر ابوالفتوح رازی نوشته شد.
در سده هفتم، الجامع الاحکام توسط خزرجی قرزبی که مالکی مذهب بود پدید آمد. در سده هشتم عبدالله ابن عمر، انوار التنزیل را نوشت. در سده دهم، جلال الدین سیوطی، الدرالمنثورفی تفسیر المأثور را نوشت . و در سده یازدهم، ملا محسن فیض کاشانی، تفسیر صافی را به وجود آورد.
در سده چهاردهم، محمد حسین طباطبایی تفسیر المیزان، که یکی از معروف‌ترین کتب تفسیری شیعه است، به نگارش درآورد.[۸۷]

۳. حدیث

با توجه به این که قوانین اسلامی از دو منبع قرآن و سنت گرفته میشود و گفتار پیامبر و معصومین در تفسیر قران نقش غیر قابل انکاری در میان مسلمین دارد؛ مسلمین از همان ابتدای اسلام کار را با جمع آوری احایث مختلف نبوی سرآغاز این علم بود؛ شروع و به جمع‌ آوری احادیث اهتمام گماشتند؛ مثلا از عهد امیرالمومنین تا عهد امام‌حسن عسکری، در نیمه، سده سوم هجری چهارصد کتاب حدیث تالیف کرد‌ه‌اند.
با توجه به کثرت کتب روایی موجود، از میان همۀ آنها به چند مور اشاره می کنیم:
از سده ۴ هجری علمای شیعه با تدوین چهار کتاب مهم حدیثی گام بسیار مهمی را در پیشبرد این علم انجام گاشتند؛ که الکافی توسط شیخ کلینی( ۳۲۹ ق) ، من لایحضره الفقیه توسط شیخ صدوق به وجود آمد، و شیخ طوسی کتاب های تهذیب و استبصار را نگارش کرد
در این میان، طی سده دوم تا چهاردهم، دانشمندان اهل سنت نیز آثاری را در علم حدیث داشته‌اند که مشهورترین آنها عبارتنداز: صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ابن ماجه، سنن ابن‌داود و سنن‌نسائی است[۸۸]

۴. فقه و اصول

این علم در میان شیعیان در زمان امامان شکل گرفت و آنها بودند که وظایف مکلفین را با بیان اصول و قواعد کلی مشخص می نمودند. و در زمان های بعد تدوین، و تلفیق، نقدو… از احادیث مختلف توسط علمای مختلف انجام گردید و فقه تشیع را، بزرگانی چون شیخ کلینی، ابن جنید،….شیخ انصاری، امام خمینی و….بارور نمودند
در میان اهل سنت نیز، فقهبا تاسیس مذاهب اربعه فقه، به کمال رسید. نخستین مکتب فقهی آن ها را ابوحنیفه( ۱۵۰-۸۰ ق) تاسیس کرد؛ بعدی توسط مالک ابن انس( ۱۷۹-۹۳) شکل گرفت و مالکی نامیده شد؛ سومین مکتب توسط شافعی( ۲۰۴-۱۵۰) و چهارمی هم توسط احمد ابن حنبل(۲۴۱-۱۶۴) تشکیل شد و حنبلی نام گرفت.[۸۹]

۵. عرفان نظری

عرفان نظری عبارت است از : شناخت خدای متعال، صفات و افعال او، شناختی که نه از راه فکر و استدلال؛ بلکه از طریق ادراک قلبی و دریافت باطنی حاصل شود. عرفان یعنی شناخت خدا؛ ولی نه غایبانه و از راه عقل و برهان، بلکه با قلب و دل، و رویت او در عمق جان[۹۰]
پس موضوع این علم، توحید و حقایق توحیدااست؛ و از دیدگاه روش شناسی، علمی است که روش کشفی- شهودی را برگزیده است.. و عرفان نظری ترجمان آن حقایق است و نه خود آن حقایق[۹۱]
بزرگان این حیطه خدا شناسی بسیار زیادند و در دوره های مختلف بزرگان فراوانی در این علم به ذکر دانسته های خود به مردم نمودند.
نخستین کسی که این علم را به شکل دانش مدونی درآورده امیرالمومنین علی(ع) است که در ضمن نامه ای که به فرزندش امام حسن مجتبی، هنگام مراجعت از صفین مرقوم فرمودند، در آن، تمام ابواب این علم و طرق سلوک آن و همۀ عوامل سعادت و شقاوت ذکر شده است.. امام اهل سنت، ابواحمدحسن ابن عبدالله بن سعد عسکری، در کتابش، الزواجر و المواعظ، درباره آن چنین می گوید: « و اگر از حکمت چیزیشایستگی آن را داشته باشد که با طلا نوشته شود، همین نوشته امام است»[۹۲]
حسن بصری در قرن دوم، کتاب رعایه حقوق الله را نوشت. نیکسون اعتقاد دارد: اولین مسلمانی که روش حیات صوفیانه حقیقی را نوشت حسن بصری بوده است».[۹۳] از یگر عرفای این عصر رابعه ادویه است که از اعاجیب روزگارش به حساب می‌اید. از قرن سوم تا قرن هفتم شاهد عرفایی چون: بایزید بسطامی، بشر حافی، جنید بغدای( وی لباس پشینه را بر انداخت و گفت: لیس الاعتبار بالخرقه و اما االعتبار بالحرقه»[۹۴])، ابو سعید ابوالخیر، خواجه عبدالله انصاری، و غزالی و.. بود
در قرن هفتم شاهد عارف بزگی هستیم که به محی‌الدین عربی مهمتترین آن هاست وی در ۵۶۰- ۶۳۸ می زیست. شهودهای ناب ، مقامات ویژه عرفانی و توانایی اعجاب برانگیز وی برای تببین و تفسیر آن ها از وی شخصیتی ساخته که تا حالا هماوردی برایش دیده نشده است.. از وی فصوص الحکم و القتوحات مکیه به یادگار مانده است[۹۵]. صدرالدین قونوی( ۶۰۷- ۶۷۳ هجری) وی بزرگترین شارح افکار ابن عربی است. و کتابهایی چون، مفتاح الغیب و نصوص فکو دارد؛. ملاعبدالرزاق کاشانی(م. ۷۳۵) وداوود ابن محمود قیصری( م. ۷۵۱)، و سید حیدر آملی هم از مهمترین شخصیت ها در قرن ۸ بود…. ملا عبدالرحمن جامی( ۸۱۷- ۸۹۸ هجری) می زیست و عارف تاثیر گذار دیگر، شیخ شهاب الدین سهروردی زنجانی، است که کتاب عوارف المعارف وی بنام است.[۹۶]

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۶. کلام

ای علم ابتدا فقط در مورد بحث های اعتقادی مثل توحید می‌پرداخت ولی ارتباط با مکاتب فکری بیگانه باعث به وجود آمدن متکلمان بزرگ که باید روش های فکری نوین و عقلی را یاد داشته باشند؛ شد.
هشام بن حکم(۱۹۹ق) که از شاگردان امام صادق بود؛ در فن مناظره بسیار تبحر داشت. وی دارای کتب کلامی متعددی است، من جمله،التوحید، کتاب الجبر و القدر؛ و هشام‌بن سالم از شاگردان و اصحاب امام صادق و امام کاظم دارای کتابی بنه نام معراج، می باشد.؛ مومن الطاق کتابهایی دارد به نام المعرفه، کتاب الامامه، کتاب الرد علی المعتزله فی امامه الفضول دارند. و فضل ابین شاذان از شاگردان دیگر ائمه است گه در ۲۶۰ هجری، می زیسته است.[۹۷]
متکلمینی چون حسن بصری درسده سوم؛ متکلم معروف، شیخ مفید در سده چهارم را شاهدیم و بعد شخ طوسی که کتاب های مختلف در زمینه علم کلام خلق کردند. در سده پنجم، ابومحمد غزالی و در سده ششم مشهورترین متکلم، فخر رازی پدید آمد؛ و در سده ۷ ابن تیمیه بود و در میان تشیع علامه حلی چشم به جهان گشود[۹۸]

۲) علوم دیگر و دانشمندان مسلمان این عرصه

بی گمان عرصۀ علوم خاص اسلامی، تنها حوزه پیشرفت برای مسلمین نبود؛ و مسلمین در علومی که در غیر از حوزه دینشان بود به پیشرفت‌های قابل ملاحظه‌ای دست یافتند و دانش خود را به دیگر نقاط نیز صادر کردند. به قول دکتر هونکه: «تمدن اسلامی کشف ها و اختراعهای پرانبهای بی شماری در همۀ بخشهای علم تجربی، که اکثر آن ها را بعدها نویسندگان اروپایی دزدانه به حساب خودشان گذاشته انذ به مغرب زمین هدیه کرده است.»[۹۹]

۱. شیمی

مقوله کیمیاگری برآیند علم و فن و جادو بود که تدریجا شکل اولیه شیمی را به خود گرفت. متون فراوانی وجود دارد که در دوازده سده گذشته نوشته شده ودر مورد این صنعت صحبت میکند مهمترین این آثار مربوط به جابر است که، با ظهور جابر کیمیا نزد مسلمین از صورت خرافی به صورت دانش تجربی و آزمایشگاهی درآمد.. تا آنجا جابر به پیش رفته که، به علت فراوانی تعداد آثاری که به نام جابر نوشته شده حتی برخی دانشمندان غربی صحت تعدادی از این آثار منصوب به وی را مورد تردید قرار داده اند.[۱۰۰]
پس از جابر، زکریای رازی بدن شک از مهمترین کیمیاگران بوده است. وی در کتاب سر‌الاسرار خود شرح بسیاری از آزمایشات را نوشته است. در سده ۴ هجری ابن سینا و فارابی، بعدها عبدالملک صالحی خوارزمی و…و آخرین فرد مطرح در زمینه شیمی عزالدین جلدکی است[۱۰۱]
به گوستاولوبون به نقش ابتکارى مسلمانان در علم شیمى اشاره کرده، مى نویسد: «…اگر لابراتوارهاى هزار سال پیش مسلمین و اکتشافات مهم آن ها در این علم نبود، هیچ وقت لاوازیه نمى توانست قدمى به جلو بگذارد.»[۱۰۲]

۲. مکانیک

دانش مکانیک، نزد مسلمانان علم‌الحیل خوانده می‌شد.علم حیل، دانش یا شناخت ابزارهای شگردساز در اصطلاح پیشینیان بود که بر اساس آن ، معرف آشنایی با انواع وسایلی بود که هر یک کاری انجام می‌دادند.[۱۰۳]
در علم فیزیک و مکانیک(علم الحیل) یعقوب بن اسحاق کندی، بنوموسی، ابن هیثم، عبدالرحمان خازنی و دیگران کارهایی انجام دادند که در دنیای آن روز سابقه نداشت. بنوموسی(احمد، حسن و محمد) کتاب الحیل که نخستین رساله درباره مکانیک است را نوشتند که در آن صد دستگاه شرح داده شده که بیشتر آنان به صورت خودکار و با بهره گرفتن از خواص مکانیکی سیالات کار می‌کنند. برادران بنوموسی پانصد سال قبل از اروپا برای اولین بار میل لنگ را در حوزه دانشهای فنی به کار بردند.[۱۰۴]
ابن هیثم که در اروپا به الهاذن مشهور بود با کتاب المناظر، شهرت جهانی یافت و در آن از مباحث نور و انعکاس آن سخن گفت. او اولین کسی است که پدیده «اتاق تاریک» را در خلال کسوف شرح داده و قرنها قبل از نیوتن به اصل «حداقل زمان » معتقد بود و درشت نمائی عدسی های مسطح محدب را اندازه گرفت.[۱۰۵]ویل دورانت نیز با تاکید بر اینکه ابن هیثم معروفترین دانشمند مسلمان است، شهرت کتاب المناظر ابن هیثم را یاد آور می شود و می گوید: چیزهایی را که ابن هیثم در آن زمان به آن ها رسیده بود ، بعد از ۳۰۰ سال از آن زمان راجر بیکن، ویتلو به آنها رسید و می آورد،: «اگر ابن هیثم نبود راجربیکن به وجود نمی آمد.»[۱۰۶]
مهمترین دست‌آوردهای مسلمانان در فیزیک و مکانیک در آشنا ساختن اروپا با باروت‌و سلاح های آتشین بسیار مؤثر بود پیشینه استفاده از باروت وسلاح‌های آتشین در جنگها و به ویژه هنگام هنگام محاصره شهرها به سده هشتم هجری می رسد. برخی از کاربرد سلاح‌‌های آتشین ابتدایی توسط سلاطین اسلامی آفریقا یاد کرده‌اند.[۱۰۷]

۳. ریاضیات

در جریان نهضت ترجمه، آثار بسیاری از ریاضیدانان یونانی به عربی برگردانده شد و به سرعت ریاضیدانان اسلامی از سطوح دانسته‌های ریاضیدانان یونانی گذشتند. می‌توان قرن‌های سوم و چهارم هجری را عصر زرین دانش ریاضی در بین مسلمین دانست، زیرا اندیشمندان مسلمان دراین رشته نتایج خوبی به دست آوردند.[۱۰۸]
نقش درهم آمیزندۀ ریاضیات اسلامی بین مکتب‌های ریاضی شرق و غرب، یعنی بین ریاضیات یونان و هند از ارزنده‌ترین دستاوردهای ریاضیات اسلامی برای نوع بشر به حساب می آمد . این نقش بسیار مهم ریاضیات اسلام بود که توانست دانسته‌های ریاضیات هندسی ، از همه مهمتر شیوه عدد نویسی دهدهی را را با دیگر مفاهیم طرح شدعه در یونان درهم آمیزد و از آن صورت واحدی درآورد و به غرب ارائه دهد.[۱۰۹]
ایجاد و توسعه شاخه‌های ریاضیات چون هندسه، مثلثات و جبر توسط خوارزمی،خواجه نصیرالدین طوسی، عمر خیام نیشابوری و ابوالوفای جوزجانی صورت گرفت که در سایر تمدن‌ها سابقه نداشت. علاوه برآن کشف ترتیب کسور اعشاری، وضع و کاربرد علامت صفر و تعمیم مفهوم اعداد، از ابداعات مسلمانان بود.[۱۱۰]

۴. طب

علم طب از نخستین دانش‌هایی است که در بین مسلمین رواج یافت. اهمیت این علم به حدی بود که علم ابدان در ردیف علم ادیان شمرده شد. نکته‌ای که به ویژه به عنوان مهمترین عامل در بررسی دانش پزشکی در حوزه تمدن اسلام باید بدان توجه شود، خاصیت بومی شدن زودهنگام پزشکی در اسلام است. گرچه خیلی از دانسته‌های مسلمین از راه ترجمه آثار یونانی به دست آمد؛ اما برخی بیماری‌ها به خاطر شرایط خاص سرزمینهای اسلامی به وجود آمده بود که در کتب یونانی به آن پرداخته نشده بود. کتاب‌هایی همچون قانون ابن سینا پدید آمد که در تمام دروران پزشکی غرب چنین کتاب جامعی پدید نیامده بود و به همین خاطر هم بعدها به عنوان کتاب درسی در غرب مورد توجه قرار گرفت.[۱۱۱] ابن سینا دو کتاب دارد؛ یکی شفا که دایره المعارفی در هجده مجلداست و دیگری قانون که بحث بسیار مفصلی درباره وظیفۀ اعضا، علم بهداشت، درمان و دارو شناسی است.[۱۱۲]
ابوالقاسم زهراوی اندلسی نیز نزد غربی‌ها، بزرگترین پزشک و جراح عصر خود بلکه مشهورترین جراح مسلمانان بود[۱۱۳] ولی باید اذعان کرد اروپا پس از گذشتن هفت سده از رواج چشم پزشکی در اسلام توانست از مجموعه دانسته‌های چشم پزشکان مسلمان گذر کند.[۱۱۴]
بیمارستان عضدی در بغداد که توسط عضدالدوله در سال ۳۷۱ ساخته شد از بزرگترین بیمارستان‌های اسلامی شمرده می‌شده است. در این بیمارستان عده‌ای پزشک و خزانه‌دار و دربان و پیشکار و ناظر حضور داشتند. عضدالدوله دستور داد تا آنچه از دارو و شربت و فرش و وسائل دیگر لازم بود، در آن فراهم سازند و بزرگترین پزشکان آن زمان را برای تصدی و اداره آن معین نمود.[۱۱۵]

۵. نجوم

مسلمانان به ویژه به دلایل دینى، به نجوم توجه خاصى کردند. تعیین سمت قبله و طلوع و غروب خورشید و اوقات نماز و وضعیت خسوف و کسوف و شناخت هلال ماه براى عباداتى همچون نماز و روزه و حج، آگاهى از نجوم را الزام مى‌کرد.. افزون بر این، یافتن راه‌ها در سفرهاى بیابانى و علاقه حکام به احکام نجوم نیز در رونق یافتن نجوم بى‌تأثیر نبود. در مجموع احساس نیاز مسلمانان به فنون نجومی باعث پیشرفت آنان در نجوم وعرضه نوآوریها در این عرصه گشت.
امروزه دیگر اثبات شده است، که کپلر و کوپرنیک پایه گذاران مهم ترین کشف نجومی عالم ، با عنوان مدل خورشید مرکزی منظومه شمسی در ارائه آرای خود تحت تاثیر دانشمندان اسلامی و از همه مهمتر خواجه نصیر بوده اند و خواجه نصیر بزرگترین شارح مجستی، ایرراد بزرگیبه نظریه زمنی مرکزی بطلمیوس وارد کرد. هم زمان با خواجه نصیرر بطروجی اشبلی، ستاره شناس مسلمان اندلسی در اسپانیا چهره شناخته شده بود[۱۱۶]
نجوم اسلامی دانشمندان بسییار دیگری را ر این عرصه به دنیا شناسانده من جمله: محمدبن موسی خوارزمی، صاحب کتاب زیج السند، « بنو صباح» سه برادرستاره شناس به نام های ابراهیم، محمد و حسن[۱۱۷]

۴- تأسیس مراکز علمی

با استقرار نظام نوبنیاد اسلامی و تکامل درونی این اجتماع، به تدریج نهادهای آموزشی به وجود آمد که نقش مهمی در پرورش و گسترش علوم و فنون داشت؛ از جمله:

۱) بیت الحکمه

نخستین مرکز مهم علمی که برای ترویج و پرورش علوم، در تمدن اسلامی به وجود آمد، بیت‌الحکمه بود، که در بغداد به تاسیس شد. این مرکز که با هزینه دولتی اداره می شد، محل اجتماع دانشمندان و پژوهشگران و به ویژه مترجمان شایسته‌ای بود که کتاب‌های علمی و فلسفی را به عربی ترجمه می کردند. اساس بیت‌الحکمه را هارون الرشید پایه‌ریزی کرده بود و پس از آن منصور عباسی، که در زمان وی کار ترجمه آغاز شده بود، دستور داد کتاب‌هایی از زبان‌های دیگر به عربی ترجمه شوند ودر زمان مأمون بیت الحکمه توسعه یافت[۱۱۸]
در واقع، «رونق‌ علمی‌ که‌ در قرن‌ اولیه‌ حکومت‌ عباسی‌ به‌ وجود آمد یک‌ جریان‌ طبیعی‌ و خود جوش‌ نبود، بلکه‌ پدیده‌ای‌ بود که‌ از بیرون‌ وارد مرکز امپراطوری‌ اسلام‌ در بغداد شده‌ بود. آنچه‌ که‌ بدنه‌ علوم‌ اسلامی‌ را تشکیل‌ می‌داد برگرفته‌ از تمدنهای‌ دیگر بود. نهضت‌ علمی‌ در زمان‌ مأمون‌ و دیگر خلفای‌ علم‌گرا در حقیقت‌ یک‌ نهضت‌ طبیعی‌ خود جوش‌ نبود بلکه‌ یک‌ نهضت‌ ترجمه‌ بود. دارالحکمه‌ نیز یک‌ دانشگاه‌ نبود بلکه‌ بیشتر یک‌ دارالترجمه‌ بزرگ‌ بود» [۱۱۹]
توجه به این مرکز چنان بود که، که با ظهور خلفای عباسی دروان کوتاهی فرارسید که تحت حکومت خلفایی مانند منصور، هارون الرشید، مامون و حتی در زمان متوکل، دانشمندان به چنان درجه ای مورد تشویق قرار گرفتند که از زمان تشکیل موزه اسکندر به بعد دیده نشده بود. و در واقع، حمایت مالی درباریان و تاجران ثروت‌مند باعث شد که پزشکان و اخترشناسان اسلامی ‌بتوانند با آسایش خیال، به تجارب علمی ‌و مشاهده‌گری بپردازند.[۱۲۰] در همین زمینۀ می‌نویسند: « مأمون آن‌قدر بخشش می‌کرد که نزدیک بود بیت‌الحکمه را ورشکست کند؛ زیرا به پاداش «حنین» معادل وزن کتاب‌هایی که ترجمه کرده بود، طلا می‌داد».[۱۲۱]

۲) نظامیه
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:00:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم