کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



سؤال مهم این است که ملاک الهی ویا نفسانی بودن محبت یا دشمنی ما چیست؟همین سؤال را اصحاب حضرت محمد (ص) از ایشان پرسیدند. “روزی رسول خدا (ص) به برخی از یارانش فرمود: ای بنده خدا! برای خدا محبت بورز و برای خدا نفرت داشته باش وتنها برای خدا دوستی کن وبرای او دشمنی نما. زیرا تو راهی برای نیل به ولایت الهی نداری مگر از این راه وکسی طعم ایمان را نمی­چشد هرچند همیشه درنماز و روزه باشد مگر این چنین باشد. امروزه دوستی مردم باهم بیشتر برای دنیا شده. برای دنیا باهم دوست می­شوندوبرای دنیا باهم دشمن می­شوندواین سبب می­ شود که آنان بهره ای از خدا نداشته باشند. شخصی به پیامبر عرض کرد چگونه بدانم برای خدا دوستی ودشمنی می­کنم؟ وچه کسی دوست خداست تا با او دوستی کنم و چه کسی دشمن خداست تا با او دشمنی نمایم؟رسول خدا(ص)به علی(ع)اشاره کرد و فرمود: آیا او را می­بینی؟عرض کرد: بلی. حضرت فرمود: دوست این مرد دوست خداست پس دوستش داشته باش و دشمن او دشمن خداست پس دشمنش بدار. دوست او اگرچه قاتل پدرت و پسرت باشد دوست داشته باش ودشمن او اگرچه پدر و پسرت باشد دشمن داشته باش. (حسن زاده، ۱۳۹۴: ۲۵۹)

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

چنانچه دانستیم ایمان دارای مراتبی است. یکی از عوامل مهمی که باعث ظهور و به فعلیت رسیدن مراتب بالای ایمان در انسان می­ شود، سنت های الهی ونحوه مواجه انسان بااین سنت ها است. (عنکبوت ۲و۳) این سنت ها اعم از وجود مشکلات و ناراحتی ها و وجود رفاه وآسایش است تا انسان در هر مرحله به وسیله هریک به نحوی، بعدی از ابعاد وجودش رشد یابد وکمالی بر کمالاتش افزوده گردد. این امتحانات موجب تمیز انسان از مدعیان می شود و نه­تنها ایمان محتاج تلاش وکوشش است بلکه حفاظت از آن نیز محتاج کوشش است. لذا حضرت امیر(ع)به نقل از پیامبر(ص)صبر را سه گونه دانسته،صبر هنگام مواجه با مصیبت(بی قراری نکردن)،صبر بر دستورات الهی(انجام واجبات وترک محرمات)وصبر بر معصیت در مقابل تمایلات نفسانی. (کلینی،۱۴۰۷: ۲/۹۱)
درادامه مطالبی درباب ملاک سنجش مرتبه ایمان بیان می­ شود واین بحث رابه پایان می­رسانیم. براى سنجش مراتب ایمان مى‌توان به میزان التزام عملى افراد توجه کرد. بالاترین مرتبه ایمان لازمه‌اش این است که صاحب آن به تمام لوازم عملى بى­کم و کاست و صد در صد ملتزم باشد؛ تا برسد به مراتب بعدى که به تدریج از این التزام عملى کاسته مى‌شود. انسان‌هاى معمولى این‌گونه هستند که با آن که بنا مى‌گذارند صد در صد ملتزم باشند اما در عمل سستى مى‌کنند و مرتکب معصیت مى‌شوند. چنین کسى «مؤمن گناه‌کار» است و با «کافر باطنى» فرق دارد. کافر باطنى در اصل بناگذارى مشکل دارد، ولى مؤمن گناه‌کار در میزان پاى‌بندى به بناگذارى.
کسانى که صد در صد و در همه موارد به بنایى که گذاشته‌اند متعهد مى‌مانند و ذرّه‌اى از آن تخطى نمى‌کنند «معصوم» نامیده مى‌شوند. از نظر اعتقادات و تعالیم اسلامى، در اسلام کسانى که معصوم بودن آنها تضمین شده باشد بیش از چهارده نفر نیستند. کسانى هم مثل حضرت زینب علیهاالسلام یا حضرت على­اکبر و ابوالفضل­العباس(علیهماالسلام) حضرت معصومه (علیهاالسلام) دختر گرامى امام هفتم (علیه السلام) نیز مرتکب گناه نمى‌شده‌اند، ولى تفاوتشان با چهارده معصوم در این جهت این است که عصمت آن چهارده بزرگوار تضمین گردیده، اما عصمت این بزرگواران به این صورت نبوده است. اعتقاد به عصمت آن چهارده نفر شرط تشیع است و اگر کسى چنین اعتقادى را نداشته باشد به تشیع او خلل وارد مى‌شود، ولى اعتقاد به عصمت دیگران، شرط تشیع نیست. (مصباح یزدی، ۱۳۸۶: ۱۵۲)
از نظر عقلى کاملاً ممکن است که یک انسان عادى هم به جایى برسد که در همه حال کاملاً ملتزم به لوازم ایمانش باشد و هیچ‌گاه گناه نکند. اما افراد عادى این‌گونه هستند که ایمانشان ضعیف است و در طول عمرشان دائماً در افت و خیز هستند؛ گاهى مطیعند و گاهى عاصى. مراتب ایمان از همین جا پیدا مى‌شود؛ بستگى به این دارد که انسان چقدر گناه مى‌کند و آن تعهد عملى به باور قلبى را مى‌شکند.

۳-۲٫ فرق اسلام و ایمان

نویسنده کتاب شریف کافی سند به سماعه می رساند که: « قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَخْبِرْنِی عَنِ الْإِسْلَامِ وَ الْإِیمَانِ أَ هُمَا مُخْتَلِفَانِ فَقَالَ إِنَّ الْإِیمَانَ یُشَارِکُ الْإِسْلَامَ وَ الْإِسْلَامَ لَا یُشَارِکُ الْإِیمَانَ فَقُلْتُ فَصِفْهُمَا لِی فَقَالَ- الْإِسْلَامُ شَهَادَهُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ التَّصْدِیقُ بِرَسُولِ اللَّهِ ص بِهِ حُقِنَتِ الدِّمَاءُ وَ عَلَیْهِ جَرَتِ الْمَنَاکِحُ وَ الْمَوَارِیثُ وَ عَلَى ظَاهِرِهِ جَمَاعَهُ النَّاسِ وَ الْإِیمَانُ الْهُدَى وَ مَا یَثْبُتُ فِی الْقُلُوبِ مِنْ صِفَهِ الْإِسْلَامِ وَ مَا ظَهَرَ مِنَ الْعَمَلِ بِهِ وَ الْإِیمَانُ أَرْفَعُ مِنَ الْإِسْلَامِ بِدَرَجَهٍ إِنَّ الْإِیمَانَ یُشَارِکُ الْإِسْلَامَ فِی الظَّاهِرِ وَ الْإِسْلَامَ لَا یُشَارِکُ الْإِیمَانَ فِی الْبَاطِنِ وَ إِنِ اجْتَمَعَا فِی الْقَوْلِ وَ الصِّفَهِ. »(کلینی،۱۴۰۷: ۲/۲۵) سماعه گفت: به امام صادق (ع) عرض کردم: به من خبر ده از ایمان و اسلام، آیا با هم اختلاف دارند؟ پس امام فرمود: اسلام شهادت به وحدانیت خدا و تصدیق به رسالت پیامبر خداوند است،که به آن خون حفظ شود و با آن ازدواج و ارث بردن جایز شود و به ظاهر آن اجتماع مردم مسلمان تحقق پیدا کند. ولی ایمان، هدایت است و آنچه که از صفت اسلام در قلب تثبیت شده و منشأ عمل می گردد.
از این حدیث شریف ظاهر می­ شود که شهادت به وحدانیت و اعتقاد به رسالت اسلام است. ولی ایمان نور هدایتی است که در قلب جلوه می­ کند و آنچه صفت اسلام است، اگر در قلب ثابت شد و به قلب رسید، آن ایمان است و لازمه ایمان عمل است. و از احادیث بسیار ظاهر می­ شود که عمل از ارکان ایمان است. و این نه آن است که در حقیقت ایمان، عمل به ارکان مدخلیت دارد بلکه برای آن است که لازمه ایمان، عمل به ارکان است. و در کتاب ایمان و کفر اصول کافی آمده « فَإِذَا أَتَى الْعَبْدُ کَبِیرَهً مِنْ کَبَائِرِ الْمَعَاصِی أَوْ صَغِیرَهً مِنْ صَغَائِرِ الْمَعَاصِی الَّتِی نَهَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْهَا کَانَ خَارِجاً مِنَ الْإِیمَانِ سَاقِطاً عَنْهُ اسْمُ الْإِیمَانِ وَ ثَابِتاً عَلَیْهِ اسْمُ الْإِسْلَامِ فَإِنْ تَابَ وَ اسْتَغْفَرَ عَادَ إِلَى دَارِ الْإِیمَانِ وَ لَا یُخْرِجُهُ إِلَى الْکُفْرِ إِلَّا الْجُحُودُ وَ الِاسْتِحْلَال؛‏ هنگامی که بنده گناهی از گناهان کبیره یا صغیره را که خدا از آنها نهی فرموده، انجام دهد، از ایمان خارج شده و اسم ایمان از او ساقط است و اسم اسلام بر او ثابت می شود، پس اگر توبه و استغفار کرد به جایگاه ایمان باز می­گردد». و این سنت جز آنکه این علم و ادراک که در ما هست، ایمان نیست و إلا ملازم با این اوصاف شریفه و اعمال صالحه بودیم. (همان: ۲/۲۷)
باتوجه با آیۀ ۱۴ حجرات تفاوت میان اسلام و ایمان و حدود آن معلوم می­ شود که اسلام آن چیزی است که مردم به زبان و اعضا و جوارح خود معترفند و در حقیقت اسلام عبارت از تسلیم شدن به فرمان خدا در مقابل دعوت پیامبر (ص) است و پذیرش این دعوت آثاری چون محترم بودن جان و مال و حلال بودن ارث و نکاح و امثال آن برای شخص مسلمان در بر دارد. اما ایمان چنان که آیه صریحاً به آن اشاره می­ کند کار دل (حقیقت وجودی آدم) است.
آیۀ ۱۴سورۀ حجرات به وضوح بر اختلاف این دو واژه تأکید نموده، چنین می­فرماید: «قالت الأعراب آمنَّا قُل لم تؤمنوا و لکن قُولوا اسلمنا وَ لَمَّا یدخُل الایمانُ فی قلوبکم و ان تطیعُوا اللّه وَ رَسُولَهُ لایلتکم مِن اعمالکُم شیئاً انّ اللّهَ غفور رحیم. » (حجرات، ۱۴)
باید توجه داشت که منظور از اعراب، عرب های بادیه نشین می­باشد که از لحاظ فرهنگی در سطح پایینی از شهرنشینی بودند؛ لذا خداوند به خاطر بکاربردن لفظ ایمان، در مقابل عرب های بادیه نشین موضع می­گیرد که شما به دین اسلام درآمدید و ایمان واقعی نیاوردید.
در صورت توجه به آیه این نکته حاصل می­ شود که معیار ارزش انسان تقواست، زیرا که تقوا محصول شجرۀ ایمان است. آنجا که خداوند سخن از اختلاف در مراتب آدمی به میان می ­آورد، معیار را در تقوا متجلّی می­داند. (حجرات ،۱۳)
بنابر آیات فوق، تفاوت اسلام و ایمان در این است که اسلام شکل ظاهری دین است. لذا هر کس شهادتین را بر زبان جاری سازد، در مسلک مسلمانان وارد می شود و احکام اسلام بر او جاری می گردد، اما ایمان یک امر حقیقی و باطنی یا شهودی است که در قلب آدمی مأوی می کند. اسلام ممکن است انگیزه های مختلفی داشته باشد، حتی انگیزه های مادی و منافع شخصی، ولی ایمان حتماً از انگیزه های معنوی سرچشمه می­گیرد و براساس آن میوۀ حیات بخش تقوا بر شاخسار اعمال ظاهر می گردد. پیامبر اسلام (ص) در این زمینه می­فرمایند: «الاسلام علانیه و الایمان فی القلب؛ اسلام امر آشکاری است، ولی جای ایمان دل است». (طبرسی،۱۳۷۲: ۹/۲۰۷)
امام صادق(ع) می فرماید: « الْإِسْلَامُ یُحْقَنُ بِهِ الدَّمُ وَ تُؤَدَّى بِهِ الْأَمَانَهُ وَ تُسْتَحَلُّ بِهِ الْفُرُوجُ وَ الثَّوَابُ عَلَى الْإِیمَانِ.؛ با اسلام آوردن، خون آدمی محفوظ و ادای امانت او لازم و ازدواج با او حلال می­ شود، اما اصل ثواب ناشی از ایمان حقیقی است». (کلینی،۱۴۰۷: ۲/۲۵)
همچنین خداوند در آیۀ ۶۲ سورۀ بقره می فرماید: «انّ الّذین آمنوا و ا لذین هادوا و النّصاری و الصّابئین من امن باللّه و الیوم الآخر و عمل صالحاً فلهم اجرهم عند ربهم و لاخوف علیهم و لاهم یحزنون» در صورت دقت در این آیه چنین به نظر می رسد که نوعی تحصیل حاصل به وجود آمده است؛ یعنی خداوند می فرماید: «انّ الّذین آمنوا. . . من آمن …» در حالی که اگر سخن از کسانی است که ایمان آورده اند،«من آمن» لازم نمی آمد، ولی واقع امر این است که ایمان در صورت اول، ایمان صوری و زبانی است و ایمان دوم، ایمان حقیقی و قلبی. چنانچه در جای دیگر به وضوح می­فرماید: «یا ایها الّذین آمَنوا آمِنوا؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، ایمان بیاورید». ( نساء، ۱۳۶) از این آیات و روایات می توان فهمید که خداوند میان اسلام آوردن و ایمان آوردن تفاوت قائل شده است.
در جمله های آخر، به یک اصل مسلّم قرآنی اشاره دارد که شرط قبولی اعمال را ایمان می­داند. ایمان تغییرات اساسی در بینش انسان ایجاد می­ کند. به طوری که درک تازه ای از عالم هستی به انسان می­دهد. حجاب ها و پرده های خودخواهی را می­دَرَد و افق دیگری را بر آدمی می­گشاید. شکوه و عظمت بی مثال آفرینش را در نظر او مجسّم می­ کند. سپس نور و روشنایی را بر عواطف می­تاباند و در پرورش آنها نقش مهمّی ایفا می­ کند. ایمان ارزش های انسانی را در او زنده می­ کند، استعدادهای والای او را شکوفا می­سازد و علم، قدرت، شهامت، ایثار، فداکاری، عفو، گذشت و اخلاص به آدمی می­دهد و از موجودی ضعیف، انسانی نیرومند و قوی و مفید می­سازد.
حال، نشانه های ایمان واقعی چیست؟ در پاسخ به این سؤال، خداوند در آیۀ ۱۵ سورۀ حجرات می فرماید: «انّما المؤمنون الّذین آمنوا باللّه و رسوله ثمّ لم یرتابوا و جاهدوا باموالهم و انفسهم فی سبیل اللّه» براساس این آیه، اسلام روشن­ترین نشانه های ایمان را مطرح ساخته است.
ایستادگی، ثبات قدم و عدم تردید از یک سو، جهاد و ایثار مال وجان از سوی دیگر از نشانه های ایمان می­باشد؛ اما از نشانۀ برتر ایمان، جهاد با نفس و نفس اماره می­باشد که خداوند در قرآن، فراوان بر آن تأکید نموده است. این معیار را که قرآن براى شناخت مؤمنان راستین از دروغگویان متظاهر به اسلام بیان کرده، منحصر به فقراى طایفه بنی اسد نیست، معیارى است روشن و گویا براى هر عصر و زمان، براى جداسازى مؤمنان واقعى از مدعیان دروغین، و براى نشان دادن ارزش ادعاى کسانى که همه جا دم از اسلام می‏زنند و خود را طلبکار پیامبر (ص) می­دانند ولى در عمل آنها کمترین نشانه‏­اى از ایمان و اسلام دیده نمی­ شود. در مقابل، کسانى هستند که نه تنها ادعایى ندارند، بلکه همواره خود را مقصر می‏شمرند، و در عین حال در میدان ایثار و فداکارى از همه پیشگام ترند. و اگر این معیار قرآنى را براى سنجش مؤمنان واقعى به کار بریم معلوم نیست از انبوه میلیونها میلیون مدعیان اسلام چه اندازه مؤمن واقعى هستند، و چه مقدار مسلمان ظاهرى؟!(مکارم شیرازی،۱۳۷۲: ۲۲/۲۱۰)

۳-۳٫ قلب جایگاه ایمان (قلب سالم و قلب مریض از دید امام علی (ع))

علامه طباطبایی در تفسیرالمیزان می­نویسد: “مراد از قلب خود آدمی یعنی خویشتن او و نفس و روح اوست. قلب در اصطلاح قرآن موجودی است که درک می­ کند، می­اندیشد، مرکز عواطف انسان است، تصمیم می­گیرد، دوستی و دشمنی می­ کند، ومی­توان ادعا کرد که منظور از قلب همان روح و نفس انسانی است که می ­تواند منشأ همه صفات عالی و ویژگی­های انسانی باشد چنان که می ­تواند منشأ سقوط انسان و رذایل انسانی باشد… . (طباطبایی، ۱۳۸۲: ۲/۳۵۶)
می­توان گفت، احتمالا ایمان بیشتر از نظر عاطفی آن به قلب نسبت داده شده است. در آیات و روایات،قلب انسان به یک ظرف تشبیه شده است که چیزی درون آن قرار می­گیرد. در سورۀ آل عمران آمده است: «سَنُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُواْ الرُّعْبَ بِمَا أَشْرَکُواْ بِاللّهِ مَا لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَأْوَاهُمُ النَّارُ وَبِئْسَ مَثْوَى الظَّالِمِینَ»(آل­عمران،۱۵۱)ما در قلب کافران ترس می­اندازیم. القی یعنی انداختن و «فی» هم به معنای ظرفیت است. ظرفی که در آن چیزی قرار می­گیرد. و یا در سورۀ مبارکه حجرات آیه۷«. . . وَلَکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمَانَ وَ زَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ و َکَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْیَان.»از اینکه می­فرماید: خداوند ایمان را در دل­ها آرایش داده، معلوم می­ شود که جایگاه ایمان، دل است و ایمان، ظرف دل را زینت می­بخشد.
مطلب دیگر گنجایش این ظرف، محدود است یا نه؟در جواب باید گفت: خیر گنجایش قلب ودل، بی­نهایت است. از آیات و روایات به دست می ­آید که دل ظرفی است که ظرفیتش بی­نهایت است. یعنی هرچه در آن ریخته شود، بازهم جا دارد و هرگز پر نمی­ شود.
در نهج­البلاغه تعبیرات گوناگونی راجع به قلب و گنجایش آن وجود دارد. حضرت به کمیل می­فرماید: « أَخَذَ بِیَدِی أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِب (ع)، فَأَخْرَجَنِی إِلَى الْجَبَّانِ، فَلَمَّا أَصْحَرَ تَنَفَّسَ الصُّعَدَاءَ، ثُمَّ قَالَ: یَا کُمَیْلُ بْنَ زِیَاد: إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِیَهٌ، فَخَیْرُهَا أَوْعَاهَا، فَاحْفَظْ عَنِّی مَا أَقُولُ …» (نهج­البلاغه، حکمت۱۴۷ )یعنی این دل­ها، پیمانه هایی هستند که بهترین آن ها، باگنجایش ترین آن­هاست. حضرت نمی­گوید: گنجایش قلب ها محدود است. پس معلوم می­ شود که ظرفیت قلب تمام شدنی نیست و هرچه در آن بریزیم جای می­گیرد. در روایت دیگری می­فرمایدند: « جعلنا الله و ایاکم ممن یسعی بقلبها الی منازل الابرار برحمته؛ خداوند ما و شمارا به رحمت واسعه خود از جمله کسانی قرار بدهد که از دل برای منازل نیکوکاران می­کوشند. » (نهج­البلاغه، خطبه ۱۶۵) این تعبیر چقدر زیباست، حضرت فرمود: خدا ما و شما را از آن­هایی قرار دهد که سیر قلبی دارند. دلشان به راه افتاده و اهل سعی، کوشش وحرکت شده ­اند. همان دل­هایی که با رحمت حق به سوی منازل ابرار در راهند. بنابراین آنچه از مجموعه آیات بسیار و روایات متعدد به دست می­آید این است که قلب، یکی از ابعاد وجودی انسان و اشرف آن­ها محسوب می­ شود.
در روایتی ازامام باقر (ع) انواع قلوب در معارف اسلامی و اوصاف قلب مؤمن مشخص می­گردد؛ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: «إِنَّ الْقُلُوبَ أَرْبَعَهٌ، قَلْبٌ فِیهِ نِفَاقٌ وَ إِیمَانٌ وَ قَلْبٌ مَنْکُوسٌ وَ قَلْبٌ مَطْبُوعٌ وَ قَلْبٌ أَزْهَرُ أَجْرَدُ فَقُلْتُ مَا الْأَزْهَرُ قَالَ فِیهِ کَهَیْئَهِ السِّرَاجِ فَأَمَّا الْمَطْبُوعُ فَقَلْبُ الْمُنَافِقِ وَ أَمَّا الْأَزْهَرُ فَقَلْبُ الْمُؤْمِنِ إِنْ اعْطَاهُ شَکَرَ وَ إِنِ ابْتَلَاهُ صَبَرَ وَ أَمَّا الْمَنْکُوسُ فَقَلْبُ الْمُشْرِکِ ثُمَّ قَرَأَ هَذِهِ الْآیَهَ- أَ فَمَنْ یَمْشِی مُکِبًّا عَلى‏ وَجْهِهِ أَهْدى‏ أَمَّنْ یَمْشِی سَوِیًّا عَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ‏(ملک، ۲۲) فَأَمَّا الْقَلْبُ الَّذِی فِیهِ إِیمَانٌ وَ نِفَاقٌ فَهُمْ قَوْمٌ کَانُوا بِالطَّائِفِ فَإِنْ أَدْرَکَ أَحَدَهُمْ أَجَلُهُ عَلَى نِفَاقِهِ هَلَکَ وَ إِنْ أَدْرَکَهُ عَلَى إِیمَانِهِ نَجَا » (کلینی،۱۴۰۷: ۲/۴۲۲) دل­ها چهار دسته شده، دستۀ اول پیمانه­ای که هم درآن نفاق وجود دارد و هم ایمان بعضی ازقلب­ها منکوس و واژگون­اند یعنی چیزی وارد آنها نمی­ شود و راهی برای تطهیر و تغییر ندارد و یک دسته هستند که آن قدر ظلمانی­اند که بر آنها مهر خورده شده و راهی برای هدایت شان باقی نمانده و چهارم برخی از دل­ها هستند که هم نورانی­اند و هم صاف­اند. بعد راوی می­پرسد که آن قلب نورانی کدام است؟ که حضرت در جواب همۀ قلوب را توضیح می­ دهند و می­فرمایند: «ازهر» قلب مؤمن است که مانند چراغ تلألو دارد. قلب مؤمن اگر بر او نعمتی عطا شود شکر گوید و اگر مبتلی گردد صبر می­ کند. قلب مطبوعه و ظلمانی قلب منافق است و قلب منکوسه و واژگون قلب مشرک است. بعد حضرت این آیه را تلاوت فرمودند: « آیا کسی که در راه می­رود در حالی که به رو افتاده است راه هدایت را بهتر یافته یا آن کسی که استوار ایستاده و بر راه راست قدم برمی­دارد؟ »اما آن قلبی که هم ایمان دارد و هم نفاق متعلق به طایفه­ای است در طائف که اگر مرگ هر یک فرا رسد در حال نفاق هلاک شده و اگر در حال ایمان باشد نجات می­یابند.
آیت الله مجتبی تهرانی در توضیح روایت اینگونه بیان می­ کنند: یک دسته از قلب ها هستند که به آنچه پیامبر آورده ایمان آورده­اند و ایمانشان محکم و پابرجاست و ایمان در دل آن­ها مستقر گردیده، دسته دیگر ایمان آورده­اند اما ایمان در قلب هایشان استقرار پیدا نکرده، قلب اینان گاهی خالی وگاهی پر از ایمان است، هنگامی که ایمان از دلشان خارج می­ شود تنها ادعای ایمان دارند. دسته سوم کسانی هستند که آنچه را پیامبر آورده ایمان ندارند اما همیشه ادعای ایمان می­ کنند و دستۀ چهارم هم افرادی هستند که به هیچ کدام از این امور ایمان نداشته و در ظاهر هم ادعای ایمان ندارند. دستۀ اول قلب مؤمن است، دستۀ دوم مربوط به گروهی درطایف گاهی مؤمن و گاهی منافقند، دستۀ سوم قلب منافق و دستۀ چهارم قلب مشرکین می باشد. (تهرانی، ۱۳۹۱: ۶۰)

۳-۳-۱٫ اوصاف قلب مؤمن با توجه به روایات:

الف-قلب مؤمن نورانی است: ایمان به خدا از سنخ کمالات است، کمالات هم از اصل حقیقت وجودند و اصل حقیقت وجود نیز نور است. لذا کسی که مؤمن است یک گوهر وجودی نورانی به نام ایمان درقلب خود دارد. وقتی می­گویند وجود از سنخ نور است یعنی خودش روشن است وسبب روشنایی دیگر اشیا نیز می­ شود. بنابراین آنچه مربوط به ایمان و متعلقات آن است همه ازسنخ نوربوده هم روشن است و هم روشنی بخش. قلوب کفار دقیقاً برعکس است چون در مقابل وجود عدم است و د رمقابل نورظلمت است. قلب کافر توخالی و تاریک است.
ب- صاف و بی­غل و غش است: تعلقات به امور دنیویه نیز،قلب انسان راتیره و تار می­ کند چون حقیقت این تعلقات هم نوعی نقص و نیستی است. همین تعلقات باعث می­ شود که در دل انسان غل وغش پیدا شود و همین­ها باعث انحرافات قلبی می­ شود.
ج- حرکت و مشی آن برصراط مستقیم است: حرکت مؤمن از دو جهت مستقیم و مستوی است، یکی از جهت ذاتیه و دیگر از جهت اکتسابیه. جهت ذاتیه با توجه به اینکه همۀ قلوب برفطرت توحید است و مؤمن براساس مقتضی دلش حرکت می­ کند چون دل انسان فطرتا خداجو و بی­نهایت طلب است. جهت دیگر این است که مؤمن «انسان کامل »را الگوی خود قرار داده و کیفیت حرکت و سیرش را از او کسب می­ کند. یعنی چه در کیفیت اعمال ظاهری و چه در حرکت قلب از انسان کامل پیروی می­ کند و این مطلب در نهج­البلاغه این گونه بیان شده: « شُغِلَ مَنِ الْجَنَّهُ وَالنّارُ اَمامَهُ. سَاع سَریعٌ نَجا، وَ طالِبٌ بَطىءٌ رَجا، وَ مُقَصِّرٌ فِى النّارِ هَوى. اَلْیَمینُ وَالشِّمالُ مَضَلَّهٌ، وَ الطَّریقُ الْوُسْطى هِىَ الْجادَّهُ،. . . هلک من دعی وخاب من فتری» (نهج­البلاغه، خطبه ۱۶)برخی به چپ و راست می­زنند این درست نیست چون یک راه بیشتر وجود ندارد، شما اگرمی خواهید از نظر اکتسابی الگو برداری کرده وکیفیت سیر خود را به سوی خدا تنظیم کنید باید قدم جای پای انسان کامل گذاشته وبه آنها اقتدا کنید.
د تقلیب و تقلب آن در دست خداست: اگر مؤمن با تبعیت از انسان کامل و بر اثر ریاضات شرعیه اجازه ندهد شیطان حریم أمن الهی قلب او را تصرف کند و دست نفس راهم از این بیت الرب قطع نماید دلش کاملا در اختیار خدا قرار می­گیرد و دیگر اوست که در قلب او تصرف می­ کند هر طور که خواهد.
در کتاب بحارالانوار روایت مفصلی است که به این امر اشاره دارد که حمران بن اعین میگوید: « سمعت اباجعفر(ع) یقول: فَإِنَّ الْقُلُوبَ بَیْنَ إِصْبَعَیْنِ مِنْ أَصَابِعِ اللَّهِ یَقْلِبُهَا کَیْفَ یَشَاءُ سَاعَهً کَذَا وَ سَاعَهً کَذَا وَ إِنَّ الْعَبْدَ رُبَّمَا وُفِّقَ لِلْخَیْرِ. »شنیدیم که امام باقر (ع) می­فرمود: دل­ها بین دو انگشت خدا قرار دارد و خدا هرگونه بخواهدآن­ها را به این طرف و آن طرف می­گرداند. (مجلسی،۱۴۰۳: ۷۲/۴۸)
ه- شاکر و صابر است: مؤمن دارای صفات جمیلۀ بسیاری است که امام باقر(ع) به این دو صفت اشاره کرده ­اند که به عقیدۀ بسیاری از بزرگان این دو صفت از امهات صفات جمیلۀ مؤمنین است. در بعضی روایات آمده ایمان دو بخش دارد شکر و صبر چراکه میزان تأثیر گذاری این دو صفت بر بعد ایمانی انسان ازبقیه صفات بیشتر است. در بعد اخلاقی معمولا شکر را به سه بخش تقسیم می­ کنند، شکر قلبی یعنی اینکه انسان نعمت را از خدا بداند. شکر زبانی یعنی اینکه شخص متنعم هنگام رسیدن عنایت پروردگار حمد او را به­جا آورد. شکر عملی هم آن است که بنده این نعمت را در راه رضایت پروردگار مصرف کند. اما اهل معرفت می­گویند: شکر یک حالت قلبی است که با معرفت منعم و اوصاف و نعمت های اوبه­وجود می ­آید. وقتی این حالت خضوع و خشوع درونی در اثر معرفت به منعم و نعمت­های او ایجاد شود بر روی اعضا و جوارح درونی و بیرونی انسان و حتی اعمال او انعکاس خواهد داشت، و شکر الهی به­جای آورده می­ شود. دربارۀ صبر هم در روایت آمده «الصبر رأس الایمان» (تمیمی آمدی،۱۳۶۶: ۲۸۰) صبر در اینجا نسبت به بلا مطرح شده چون معنای صبراین است که انسان باحوادثی مواجه شود که موافق طبیعتش نباشد ولی در مقابل آنها جزع وفزع نمی­کنند. اما چرا فقط این دو صفت مطرح شده؟ به خاطر این است که شکرگذاری با فطرت قلب، و صب رنمودن با جنبۀ اکتسابی که تبعیت از انسان کامل است، هماهنگ است. چون صبر جنبۀ ذاتی ندارد یعنی تحمل فشارها چه با اکراه باشد، چه با استقبال اکتسابی بوده و باپیروی از انسان کامل به ­وجود می ­آید، ولی از امور فطری انسان است که اگر به او احسان شود واکنش نشان داده و شکر می­ کند.
ریشۀ واژگونی قلب دریک کلام حب دنیاست، لذا در ایام جوانی که حب دنیا و تعلقات دنیوی خیلی وارد قلب انسان نشده بهترین فرصت برای اصلاح قلب ها می باشدودرایام جوانی است که انسان می تواند دل خود را به آداب الهی مؤدب نماید. امام علی (ع) در نامه ۳۱ نهج­البلاغه دربخشی از وصایایش به امام حسن(ع) می­فرماید: « انما قلب الحدث کالارض خالیه» دل جوان مانند زمینی است که چیزی درآن نروییده است و هر چه در آن کاشته شود می­پذیرد. انسان باید در جوانی پایه­ های این قلب را آنقدر محکم کند تا اجازه ندهد در، طوفان حوادث دنیایی او را از پا انداخته و موجب واژگونی قلب او گردد.

۳-۳-۲٫ عوامل قساوت قلب از دید امام علی (ع):

۱ انجام گناه: گناه بزرگترین سبب مرگ و قساوت قلب است هر گناهی که از انسان سر می­زند به تدریج باعث تیرگی قلب شده مگر آنکه زودتر توبه کند تا پاک و تمیز شود. «قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (ع‏ ): مَا جَفَّتِ الدُّمُوعُ إِلَّا لِقَسْوَهِ الْقُلُوبِ وَ مَا قَسَتِ‏ الْقُلُوبُ‏ إِلَّا لِکَثْرَهِ الذُّنُوبِ.»؛ امام علی (ع) می فرماید: قلب ها قساوت دار نشد مگر به سبب بسیاری گناهان. (ابن بابویه،۱۳۸۵: ۱/۸۱)
۲ آرزوهای دراز: آرزوهای دراز و خواهشهای دنیوی و خواسته های نفسانی که برای رسیدن به آن خواسته ­ها نهایتی پیدا نمی­ شود از دیگر عوامل مرگ قلب است. حضرت علی (ع) فرمود: «همانا از دو خصلت بر شما هراسانم؛ پیروى از هواى نفس و آرزوى طولانى. اما پیروى از هواى نفس از حق باز مى‏دارد، و اما آرزوى دراز آخرت را در طاق نسیان مى‏نهد. همانا دنیا، پشت کنان، کوچ کرده و مى‏رود و آخرت، کوچ کرده و به سوى ما مى‏آید، و هر کدام را فرزندانى است، پس شما از فرزندان آخرت باشید و از فرزندان دنیا نباشید، چه، امروز کار هست و محاسبه نیست و فردا محاسبه هست و کار نیست‏.» (نهج­البلاغه، خطبه ۴۲)
۳ پرخوری: علی (ع) می فرماید: بپرهیزید از پرخوری که آن سبب قساوت دل و کسل کننده درنمازوخراب کننده بدن است. (دستغیب، ۱۳۸۹: ۳۰۹)
۴ پرگویی: پرگویی و زیاد سخن گفتن اگر به حرام باشد مثل دروغ و غیبت و سخن چینی حتما موجب قساوت قلب می­ شود چون گناه است و مراد از پرگویی یعنی سخنانی که هیچ نفعی نداشته باشد و سخنان لغو باشد، که زیادی آن مکروه و موجب قساوت است.
امام صادق (ع) فرمود: حضرت عیسی (ع) فرموده است: « زیاد سخن نگویید در غیر ذکر خداوند زیرا آنان که پرگویی می­ کنند در غیر ذکر خداوند دل­هایشان قساوت دار است لکن خودشان نمی­دانند.» (همان:۳۱۱)
در حدیث دیگری از زبان حضرت عیسی مسیح(ع) می خوانیم «لا تکثروا الکلام بغیر ذکر الله فتقسو قلوبکم، فان القلب القاسی بعید من الله» بدون ذکر خداوند زیاد سخن نگویید که موجب قساوت و سختی قلب است. (مکارم شیرازی، ۱۳۷۳: ۲۳/۳۴۲)
۵ پرخوابی: امام علی (ع) فرموده است: بسیار خوردن و خوابیدن قلب را فاسد و آن را می کشد. (دستغیب، ۱۳۸۵: ۳۱۲)
۶ ثروتمندی زیاد: علی (ع) فرموده است: مال زیاد دین شخص را فاسد می­ کند و باعث قساوت قلب می­ شود. (ابن شعبه،۱۴۰۴: ۲۹۶)
قساوت قلب یکی از بیماری های روحی است که منشأ بسیاری از آلودگی ها و گناهان می­ شود و باید از آن پیشگیری کرد و اگر خدای ناکرده دچار آن شدیم باید آن را درمان نماییم.

۳-۴٫ فطری بودن ایمان

فطرت در لغت به معنای «شکافتن» و «آفریدن» است، البته آفریدنی ابداعی و بی­پیشینه. (رشاد، ۱۳۸۹: ۱/۹۲) واژه فطرت در کلام امیرالمؤنین (ع) درباره پدید آوری موجودات به کار رفته و در وصف خدای متعال می­فرماید: « فطرالخلائق به قدرته » (نهج­البلاغه، خطبه ۱) مسئله فطرت در کلام امام علی (ع) جایگاه ویژه ای دارد و امام از وجود فطرت توحیدی در انسان خبر می دهد.
امام خمینی(ره) دراین رابطه می­فرمایند: مراد از فطریات آن اموری است که جمیع سلسله بشری درآن متفق باشند، و هیچ عادتی و مذهبی و محیطی واخلاقی در آن تأثیری نکند. وحشیت وتمدن، بدویت وحضریت، علم وجهل و ایمان و کفر و سایر طبقه بندی های سلسلۀ بشری امور فطریه را تغییر ندهد و آنچه اختلاف بین آنهاست، در اصل فطری نیست، بلکه اشتباه در مصداق است. پس گوئیم:، اصول و ارکان ایمان، که عبارت از معرفت و توحید و ولایت که ایمان به رسل، ایمان به یوم­المعاد و ایمان به ملائکه و کتب الهیه است از فطریات است. إلا اینکه بعضی از آنها از فطریات اصلیه است چون معرفت و توحید و بعضی دیگر از متفرعات است.
باید دانست که توجه به کمال مطلق و عشق به کمال مطلق از فطریات است. این کمال مطلق وجمال علی­الاطلاق که همه سلسله بشر عاشق و فریفته آن­اند،حق تعالی (جل جلاله) است؛ زیرا به برهان ثابت است که ذات مقدس بسیط­الحقیقه است و بسیط­الحقیقه باید کمال و جمال مطلق باشد و دیگر موجودات جلوه­ای و رشحه­ای از رشحات فیض مقدس اویند. پس هریک را محدودیت و یقینی است که تنزل از کمال مطلق دارند. و همین معشوق حقیقی که ذات مقدس است، باید واحد علی­الاطلاق باشد و إلا از بساطت حقیقت خارج شود و کمال مطلق نبود. پس معلوم می­ شود توحید از امور فطریه است.
و نیز در فطرت جمع عالیه بشری ثبت است عشق به بقای ابدی، منتهی آنکه ازبرای محجوبین از فطرت اصلیه از باب اشتباه در تطبیق، نتیجه این محبت پیوستگی به دنیا و محبت به دنیا شده و تنفر از موت. و عمده تنفر از موت ازباب این است که درقلب محجوبین، ایمان به عوالم بعدالموت و حیات و بقای ابدی وارد نشده و موت را فنا گمان می­ کنند و چون فطرتا از فنا منزجر و متنفر است و به بقا عاشق است تنفر از موت در محجوبان پیدا شده. با آنکه فطرت اصلیه که عاشق بقای ابدی است، همین عشق پیوستگی به معاد و عالم ما بعدالموت است؛ زیرا که حیات دنیایی ممکن نیست ابدی باشد و چون زایل است فطرت از آن متنفر است و نشئه ثابتۀ غیبیه که نشئه باقیه است، معشوق فطرت است. پس ایمان به یوم­الآخره یعنی نشئه ما بعدالدنیا از فطریات است.
و نیز انسان به حسب فطرت، عاشق حریت و آزادی است که هر چه بخواهد بکند، حتی اراده او نیز نافذ باشد، به طوری که در مقابل سلطنت و قدرت او مدافع ومزاحمی نباشد. و معلوم است که در این عالم،همچو قدرت و نفوذ اراده یافت نشود، واین طور سلطنت جز در عالم مابعدالطبیعه-که بهشت اهل طاعت است-یافت نشود. پس انسان به حسب فطرت مؤمن به نشئه غیبیه است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 06:54:00 ب.ظ ]




در صورتی که بطلان عقد برای جبران ضرر کافی نباشد می توان تقاضای جبران ضرر و زیان کرد . .

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

فصل چهارم – اثر اکراه در قراردادها:
در کلیه نظام های حقوقی اثر اراده در فرایند شکل گیری قراردادها و بلکه در کلیه اعمال حقوقی پذیرفته شده است ، منتها اراده زمانی اثر دارد که مطابق با شرایط مورنظرقانونگذارباشد .
یکی از نکات جنجال بر انگیز در قراردادها اثر اکراه بر اراده و به تبع در قراردادها است . با توجه به این که اراده در نظام حقوقی ایران به تبع از فقه امامیه مرکب از قصد و رضا است و این امر رابطه مستقیمی با اثر اکراه دارد . اثر اکراه در حقوق اسلام وایران متفاوت از حقوق فرانسه وکشورهایی که از آن در قانونگذاری الهام گرفته اند می باشد . به همین علت اثر معامله ی اکراهی در فقه و حقوق مدنی ایران، حقوق فرانسه وحقوق مصر در سه مبحث جداگانه ذکر می شود و سپس در مبحث آخر به مقایسه آن ها پرداخته می شود .
مبحث اول- اثر اکراه در فقه و حقوق مدنی ایران :
در یک مورد به اتفاق نظر همه ی فقها معامله اکراهی صحیح و نافذ است و آن در صورتی است که مکره تکلیف به امری داشته باشد، مانند تکلیف به فروش مال در زمان قحطی.
در موردی نیز فقها اتفاق نظر در بطلان معامله اکراهی دارند و آن زمانی است که اکراه به حدی باشد که قصد را از بین ببرد.[۴۵۹] معامله مکره در این حالت مانند معامله ی فرد مست و مجنون باطل است. همانطورکه رضای بعدی ولی در مورد صغیر غیرممیز و مجنون مؤثر نیست، رضای مالک هم بعد از رفع مستی و اکراه فاقد اثر حقوقی است. در عقد نکاح هم اگر یکی زوجین بعداز زوال کره عقد را اجازه دهد عقد نافذ است مگر این که اکراه به حدی باشد که عاقد فاقد قصد باشد.[۴۶۰]
در غیر مورد اتفاق، این بحث وجود دارد که آیا اکراه موجب عدم نفوذ معامله است یا بطلان آن؟ آیا مکره فقط لفظ ومدلول را بیا ن می کند، یعنی قصد انشا ءنمی کند ؟یا قصد انشاء دارد اما راضی به آن نیست ؟
پاسخ مسأله بستگی به این دارد که تیررس اکراه قصد باشد یا رضا؛ به عبارت دیگر اکراه مؤثر بر چه رکنی از اراده است ؟ بر حسب اختلاف نظر فقها مطالب در دو گفتار زیر طرح و بررسی می شود :
گفتار اول- نظریه بطلان. گفتار دوم- نظریه عدم نفوذ .
.
گفتار اول- نظریه بطلان :
در این گفتار پس از طرح نظریه بطلان و دلایل معتقدین به آن به بررسی این نظریه پرداخته می شود .
الف- طرح نظریه بطلان :
برخی از فقها مکره را فاقد قصد می‌دانند[۴۶۱] وطبق قاعده با فقدان قصد، عقد را باطل می‌شمارند و می‌گویند در مکره چیزی که دلالت بر قصد کند، وجود ندارد؛ چون صیغه عقد در صورتی که با اکراه همراه باشد کاشف از قصد نیست. در عاقد باید چیزی که کاشف از نقل ملک ( برای مثال در بیع) است وجود داشته باشد در حالی که با وجود اکراه چنین قرینه‌ای وجود ندارد ( و به عکس قرینه وجود دارد که ظاهر کلام در آنچه نشان می‌دهد نیست)، پس معامله عرفی بر آن صدق نمی‌کند.
قصد لفظ اولین قصد است. برای انجام عقد قصد الفاظ ضروری هستند و هر عقدی لفظ خاص خود را دارد. کسی که مست یا خواب است قصد لفظ ندارد. این گروه معتقدند: «مکره مانند خواب و مست اصلاً قصد لفظ ندارد».[۴۶۲]
ب- دلایل نظریه بطلان :
کسانی که معامله اکراهی را باطل دانسته‌اند یکسان نیاندیشیدهاند و در مجموع دلایلی را به شرح زیر اعلام کرده‌اند:
۱- وجود اجماع و حدیث رفع :
نص و اجماعی بر صحت عقد مکره وجود ندارد و به عکس به دلیل اجماع و روایت، عقد مکره باطل است.[۴۶۳]
از جمله دلایلی که دلالت بر بطلان بیع مکره می‌کند حدیث معروف «رفع» از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است. در این حدیث آمده است: «رفع عن امتی … ما استکرهوا علیه» یعنی اصل عمل اکراهی برداشته شده است.[۴۶۴]
این گروه معتقدند حدیث رفع اختصاص به احکام تکلیفی ندارد؛ بلکه احکام وضعی را نیز دربرمی‌گیرد.
۲- عدم شمول «اوفوا بالعقود» بر معامله مکره :
دلیل اوفوا بالعقود شامل عقد مکره نمی‌شود زیرا مقصود از عقد، عقد صحیح است و اگر گفته شود این عقد بعد از اجازه صحیح است، باید دلیل واضحی ارائه شود در حالی که چنین دلیلی وجود ندارد.[۴۶۵]
۳- عدم شمول مطلقات بر عقد مکره :
مطلقات «احل الله البیع» و «الصلح جائز» و مانند آنها شامل عقد مکره نمی‌شوند؛ مکره در چیزی که قصد می کند اختیار ندارد .پس عقد مکره تحت مطلقات نمی‌رود.[۴۶۶]
۴- عدم تشکیل عقد به علت فقدان رضا :
در مفهوم عقد، رضا اخذ شده است؛ وقتی رضا وجود ندارد عقدی هم تشکیل نمی‌شود.[۴۶۷]
۵ -عدم تشکیل عقد به علت جریان اصول عملیه :
چون دلیل قطعی و ظنی بر صحت عقد مکره وجود ندارد، می توان گفت به مقتضای اصولی همچون استصحاب، عدم نقل و انتقال، عدم صحت و اصل بقای مالکیت، عقد مکره باطل است.[۴۶۸]
۶- به حکم عرف معامله مکره معامله نیست :
در عقدی مانند بیع، اراده نقل و انتقال ملک باید همراه با قصد باشد … در حالی که با اکراه چنین قصدی حاصل نمی‌شود.[۴۶۹] (اصل عدم قصد)
به حکم عرف، قصد نقل یا ذکر لفظی که ظاهر در قصد نقل باشد یا عملی که همراه با عدم علم به عدم قصد باشد، ضروری است؛ در حالی که ثبوت قصد نقل از ضروریات است؛ زیرا مجرد لفظ بدون قرائن حاکی از قصد، کافی نیست و دلیلی هم بر اعتبار صرف وجود لفظ دیده نمیشود .[۴۷۰]
بدون تردید نه تنها اکراه مغایر با ظهور قصد است؛ بلکه ظاهر در خلاف آن است. بنابراین با اکراه، معامله منعقد نمی‌شود.[۴۷۱] هیچ عملی بدون قصد، اثر ندارد[۴۷۲] اکراه مکره باعث می‌شود که قصد نکند و به همین علت است که بیع تلجئه[۴۷۳] را در حکم بیع مکره دانسته‌اند. چنین بیعی صوری است و هیچ وجهی برای واقعی نبودن بیع، جز عدم اراده عقد وجود ندارد.[۴۷۴]
۷- تشابه عقد مکره با عقد کودک :
در خصوص این امر که در معامله مکره مانع وجود دارد و قابل رفع است، باید گفت:یک: تنها عدم مانع کافی نیست بلکه باید مقتضی هم وجود داشته باشد؛ در حالی که در معامله مکره، در وجود مقتضی تردید است چراکه نمی‌دانیم شرعاً و عرفاً بیع هست یا خیر.[۴۷۵]
دو: مکره، کودک غیرممیز و هازل در مقتضی و مانع مشترک هستند؛ مانع از صحت عقد، عدم اعتبار عقد به نفسه است (هرچند که وجه عدم اعتبار در این موارد متفاوت است) که در همگی مشترک میباشد. مقتضی نیز مشترک است چون همگی مشمول دلیل «لزوم عقد» بعد از رضا هستند. اگر این دلیل را عام فرض نماییم به گونه‌ای که هر دو عقد معتبر و غیرمعتبر را شامل گردد، باید عقد کودک و هازل را نیز شامل شود. و اگر نزد قانونگذار، دلیل، خاص عقود معتبر باشد، عقد مکره را نیز نباید شامل شود.[۴۷۶]
۸- تشابه عقد مکره با عقد هازل :
اگر بیع مکره با رضایت لاحق صحیح شود، بیع هازل نیز با لحوق رضا باید مؤثر شود (اللازم باطل فالملزوم مثله). چون در هر دو قصد انشای مدلول وجود ندارد.[۴۷۷]
چنین ملازمه‌ای باطل است؛ زیرا این اجماع وجود دارد که بیع هازل با اجازه بعدی هم صحیح نمی‌شود. پس بیع مکره نیز باید باطل و اجازه بعدی در آن بی اثر باشد.[۴۷۸]
۹- عدم تشابه عقد مکره با عقد فضولی :
عقد مکره مانند عقد فضولی نیست، موافقان تأثیر اجازه، عقد فضولی و مکره را با هم قیاس کرده‌اند در حالی که این دو شباهت ندارند و به دلایل زیر، این قیاس باطل است:[۴۷۹]
۹-۱- دلیل صحت عقد فضولی از طریق عامه ، حدیث عروه بارقی است که نصوص شیعه در ظاهر ، خلاف آن است.
۹-۲- اگر از مدارک عقد فضولی چشمپوشی کنیم، در بیع فضولی برخلاف عقد مکره، عرفاً قصد نقل و انتقال وجود دارد.
۹-۳- ادله فضولی تعبدی هستد و در مورد مکره جاری نمی‌شوند.
۹-۴- در عقد فضولی قصد وجود دارد؛ برخلاف مکره که قصد ندارد و به همین علت است که برخی رضا را کاشف از صحت عقد دانسته‌اند.
۹-۵- قیاس مکره با فضول قیاس مع الفارق است. در عقد فضولی مزیتی است که در عقد مکره نیست. در عقد فضولی عاقد با طیب نفس معامله می‌کند و کسی فضول را مجبور به معامله نمی‌کند؛ اما در بیع اکراهی عاقد با کراهت عقد می‌کند پس عقد مکره اولویتی ندارد.[۴۸۰]
۱۰- لزوم مقارنت رضا با عقد :
۱۰-۱- در صحت معامله نه تنها طیب نفس مالک لازم است، بلکه مقارنت آن با خود معامله شرط است؛ یعنی معامله هنگامی صحیح است که همزمان با انشای عقد و ایقاع، طیب نفس هم باشد و در عقد مکره چنین مقارنتی وجود ندارد پس رضای بعدی هم مؤثر نیست.[۴۸۱]
۱۰-۲- در مقابل این ادعا که بر مقارنت رضا (از طرف مالک یا عاقد) با عقد، دلیلی وجود ندارد، باید گفت: قصد بر انجام کاری هنگامی محقق می‌شود که رضا همراه با آن کار باشد و از نصوص این مقارنت بهدست می‌آید. [۴۸۲]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:54:00 ب.ظ ]




۴-۲-۴- رقابت های ایدئولوژیک در منطقه
یکی از هدف های ایران در منطقه قفقاز نفوذ در بین ملت های قفقاز با بهره گرفتن از سابقه تاریخی حضور ایران در منطقه قفقاز و تعلق دیرینه آنها به ایران است. هدف دیگرش حضور و نفوذ در بین جمعیتهای مسلمان منطقه از جمله جمهوری آذربایجان با بهره گرفتن از اشتراک های مذهبی است. در حالی که یکی از هدفهای روسیه جلوگیری از نفوذ قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز است که آن را به شکل سنتی منطقه نفوذ خود می داند. باید به نقش و جایگاه روسیه در تأمین منافع روسیه در آسیای مرکزی و قفقاز توجه داشت و نگرانیهای روسیه در ارتباط با توانمندیهای ایران در مناطق مسلمان نشین این کشور را در نظر گرفت. روسیه از گسترش اسلام گرایی در منطقه به دلیل اینکه چند جمهوری مسلمان نشین نیز در جمهوری فدرال روسیه وجود دارند، بسیار بیم ناک است. از نگاه روسیه ایران تأثیر زیادی در تحولات جهان اسلام دارد و همکاری با این کشور می تواند موازنه لازم برای روسیه در محیط پیرامونی آنکه توسط کشورهای اسلامی احاطه شده است را به وجود آورد (ایران دیپلماسی، ۱۳۹۰ ). در نخستین سال پس از فروپاشی اتحاد شوروی یلتسین و وزارت خارجه روسیه در چارچوب سیاستهای غرب گرایانه خود ایران را به عنوان منبع تهدید اهمیت عامل اسلامی مورد ارزیابی قرار دادند (کولایی، ۱۳۸۳ : صص ۹۶-۹۷).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

اهمیت عامل اسلامی برای توسط حداقل این سه مسئله تعیین می شود:
بنابر برآوردهای مختلف در فدراسیون روسیه ۱۵ الی ۲۵ میلیون مسلمان زندگی می کند،
در خارج نزدیک کشورهایی هستند د که مردمشان بیشتر پیرو اسلام هستند و همه این کشورها عضو سازمان کنفرانس اسلامی شده اند،
ایران، ترکیه و پاکستان کشورهای اسلامی هستند که نزدیک ترین بخش خارج دور را تشکیل می دهند.
در برخی از کشورهایی که به صورت مستقیم با روسیه هم مرز یا به روسیه نزدیک هستند، مسلمان ها بخش قابل توجهی از جمعیت را تشکیل می دهند. همین شرایط ژئوپلیتیکی روسیه را وادار می کند که با دقت تمام، عامل اسلامی را در سیاست خارجی خود در نظر بگیرد)ایگناتنگو، ۱۳۷۶ :ص۱۰۳ ). همین ترس باعث جلوگیری روسیه از نقش آفرینی فعال ایران در منطقه بویژه در جمهوری آذربایجان می شود. در همین رابطه فشار شدید روسیه بر چچن به دلیل ترس عمیق آن از اتحاد مسلمانها و ترکها بر ضد حاکمیت روس ها است .(Benigsen, 1980: p 56)
ایران با توجه به داشتن توانایی جهت ایجاد مشکل و هراس برای روسیه از امنیت داخلی کشورهای نو استقلال، به دلیل همراه شدن عامل مذهبی که مورد علاقه ایران است با عامل قومی(ترک) که مورد هراس ایران است، حمایت خاصی از مسئله چچن نکرد. حتی در زمانی که اصلان مخادوف، رئیس جمهور وقت چچن خواستار به رسمیت شناختن استقلال کشورش از سوی کشورهای جهان شد؛ ایران به دلیل تعارض پایدار با آمریکا نتوانست از این موضوع به عنوان ابزار چانه زنی در روابط خود با روسیه بهره مند شود (مقدم، ۱۳۸۴ : ص ۱۶۴). البته باید تهدید ویکتور پوسوالیوک، معاون وزیر خارجه روسیه مبنی بر قطع رابطه علیه کشورهایی که چچن را به رسمیت بشناسند، را مؤثر دانست. در این زمان ایران به عنوان رئیس سازمان کنفرانس اسلامی توانست دیدگاه خود را در مورد مداخله نکردن در مسائل داخلی این منطقه در جهان اسلام تقویت کند (کولایی، ۱۳۸۳ : ص ۱۱۰). اما به هر حال باید توجه داشت که اسلام در آسیای مرکزی و قفقاز به شدت با نماد و فرهنگ ایرانی پیوند خورده است. بیشتر متخخصان موافق هستند که تهران پس از کوشش های اولیه در جهت انتشار ایدئولوژی انقلابی و حمایت از گروهای اسلام گرای تندرو(بویژه در تاجیکستان و جمهوری آذربایجان) ثبات و امنیت و منافع اقتصادی را بر گسترش ایدئولوژی ترجیح می دهد. روسیه درپی دست یافتن به یکی از هدف های خود یعنی مقابله با موج اسلام گرایی در منطقهخارج نزدیک و بین جمهوری های مسلمان نشین خود، حاضر به همکاری با رقیب قدرتمندش آمریکا علیه کشوری چون ایران در منطقه است. با توجه به مشکلات انسجام ملی در روسیه، این کشور مایل نیست که یک کشور اسلامی با مختصات ایدئولوژیک ایران مجهز به سلاح هسته ای شود. از این رو، روسیه مایل است که فعالیت ایران در این زمینه به شکل کامل مهارشود. بنابراین روسیه یک مانع در دستیابی ایران به یکی از هدف های خویش در منطقه قفقاز و جمهوری آذربایجان یعنی همان نفوذ در بین ملتهای مسلمان منطقه و به ویژه جمهوری آذربایجان است (امیدی، ۱۳۹۰ ، ص ۵۹).
۴-۲-۵- رژیم حقوقی دریای خزر
روسیه از ابتدا با تأکید بر عهدنامه های ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ ، خزر را یک دریاچه دانسته و در نتیجه بر این باور بوده است که کنوانسیون حقوق دریاهای ۱۹۸۲ نمی تواند به آن تسری کند. بنابر این دیدگاه جمهوری آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان بر اساس اصل جانشینی ملزم به رعایت تعهدهای ۱۹۲۱و ۱۹۴۰ اتحاد شوروی هستند. همچنا نکه بیانیه آلماتی در ۲۱ دسامبر۱۹۹۱ توسط جمهوری آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان این کشورها را به رعایت همه معاهده های بین المللی اتحاد شوروی ملزم می کند. این موضع روسیه به شکل سند در سازمان ملل متحد در ۵ اکتبر ۱۹۹۴ منتشر شد. با این وجود روسیه پذیرفت که کشورهای ساحلی می توانند ۲۰ مایل دریایی را به عنوان دریای سرزمینی و ۲۰ مایل دیگر را به عنوان منطقه ویژه اقتصادی برای خود در نظر بگیرند و بقیه خزر به شکل مشترک به ۵ کشور ساحلی تعلق دارد. به نظر می رسد که موضع ایران تا حد زیادی نزدیک به روسیه است. یعنی ایران نیز دریای خزر را بنابر عهدنامه های ۱۹۴۰ و ۱۹۲۱ میان ایران و اتحاد شوروی مشترک می داند و به استثنای ۱۰ مایل از ساحل دو کشور که منطقه انحصاری است، هرگز مرز آبی میان دو کشور تعیین نشده است. البته این بدان معنا نیست که ایران هیچ گونه تقسیم دریای خزر را نپذیرفته است. بلکه می گوید که در صورت تقسیم سهم ایران نباید کمتر از ۲۰ درصد باشد(Netnative, 2012) .
با اینکه دولت روسیه از موضع ایران در مورد این دریاچه حمایت می کرد، از سال ۱۹۸۸ دولت روسیه رویه جدیدی را در پیش گرفت و شروع به بستن قرارداد با قزاقستان، بعد هم جمهوری آذربایجان برای تقسیم مرز های آبی و تعیین و تعریف حدود بهره برداری از منابع زیر بستر کرد که این امر موجب اعتراض ایران شد. روسیه در نوامبر ۱۹۹۶ اعلام کرد که به قصد برقراری نوعی سازش میان کشورهای حاشیه دریای خزر حاضر است مقدار ۴۵ مایل خارج از ساحل هر کشور را به عنوان منطقه انحصاری- اقتصادی آن و همچنین مالکیت کشورها بر منابع نفتی که توسعه آنها آغاز شده و یا در حال آغاز است را بپذیرد (Bayulgen, 2009 , p. 160). به نظر می رسد بکار گرفتن این سیاست منعطف تر توسط روسیه بدین دلیل صورت گرفت که این کشور متوجه غیر ممکن بودن سیاست جلوگیری از تقسیم دریای خزر شد. در این مورد حمایت آمریکا از ایده تقسیم دریای خزر و کشورهای حامی این ایده (جمهوری آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان) ساختاری را ایجاد کرد که روسیه را ناچار به همراهی با این ساختار کرد.
در ادامه، همراهی روسیه با این ساختار سبب ایجاد ساختاری با کمترین فرصت ها برای ایران شد. البته هنوز روسیه اصرار داشت که حقوق کشتیرانی و دریانوردی و مدیریت ماهیگیری و زیست محیطی خزر در خارج از۴۵ مایل باید به شکل مشترک صورت گیرد. افزون بر این روسیه در سال های بعد دست به اقدام هایی زد که تأیید کننده موضع جمهوری آذربایجان و قزاقستان مبنی بر ضرورت تقسیم دریای خزر بود. اقدام نخست عبارت از مشارکت روسیه در طرح های نفتی در منطقه بود. همچنین روسیه سهام خط لوله خزر را که از کناره خزر در قزاقستان به بندر نووروسیسک در کنار دریای سیاه می رسد را تضمین کرد. اقدام دوم بستن قراردادهای دوجانبه با کشورهای قزاقستان و جمهوری آذربایجان در تقسیم دریای خزر و استفاده اشتراکی از سطح آب (شامل کشتیرانی، ماهیگیری و محیط زیست) بود. در این زمان، توافق های دوجانبه دیگری نیز میان کشورهای دیگر غیر از ایران حاصل شد. در سال ۱۹۹۷ قزاقستان و جمهوری آذربایجان و همچنین قزاقستان و ترکمنستان ضمن موافقت نامه هایی تمایل خود را به تعیین مرز آبی خود بر اساس خط منصف تا تعیین نهایی رژیم حقوقی دریای خزر اعلام کردند و سرانجام در فوریه ۱۹۹۸ جمهوری آذربایجان و ترکمنستان در بیانیه ای خط منصف را به عنوان مرز آبی خود پذیرفتند (Freedman, 2000 : p 20).
پوتین برای اجرای سیاست های جدید در حوزه خزر دست به کار شد و از کشورهای حوزه خزر دیدن کرد و توانست موافقت نامه هایی با این کشورها به امضا برساند. به نوعی که در سال ۲۰۰۰ پوتین با نظربایف (رئیس جمهور ترکمنستان) قراردادی امضا کردند که بر مبنای آن بستر دریا در بخش شمالی دریا را بین خود تقسیم کردند و در سال ۲۰۰۲ دو رئیس جمهور قرارداد تقسیم بستر دریای خزر را امضا کردند. همچنین در سال ۲۰۰۱ پوتین در قرارداد دیگری با جمهوری آذربایجان چگونگی استفاده از منابع بستر و مرزهای خود را در دریای خزر مشخص کردند. مهمترین تحول در توافقهای بین دو کشور در سال ۲۰۰۳ صورت گرفت که پوتین و حیدر علی اف موافقت نامه تحدید مرزهای آبی دو کشور در خزر را امضا کردند. درنهایت در سال ۲۰۰۶ پوتین قانون مرز بندی شمال دریای خزر را بین روسیه و قزاقستان امضا کرد (امیراحمدیان، گودرزی، ۱۳۸۹ : صص ۱۱۷-۱۱۸(. حتی در هنگام حضور پوتین در ایران سهم ایران را ۱۱.۳درصد اعلام کرد که سبب تعجب همه در داخل و خارج کشور شد در همین ارتباط سرگی پریخودکو دستیار رئیس جمهور روسیه گفت: روسیه بدون تردید از منافع ملی دراز مدت خود پیروی می کند (Space War , 2010) .
با توجه به مواضع روسیه می توان متوجه شد که درنهایت خود روسیه با تقویت مواضع دیگر کشورهای ساحلی از راه بستن قراردادهای دوجانبه به مانعی در رسیدن ایران به هدف هایش در این موضوع تبدیل می شود. به نوعی که هاشمی گلپایگانی رئیس اداره اول مشترک المنافع وزارت خارجه می گوید: حرکت های یک جانبه ای که توسط مقام های روسیه در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز صورت گرفته همچون امضای موافقت نامه روسیه وآذربایجان در سال ۱۹۹۸ در ارتباط با دریای خزر موجب تبعات منفی برای ایران شد (CIS, 2012).
۴-۳- جمع بندی فصل
با فروپاشی اتحاد شوروی، محدودیت امکانات و فرصت های جدید به وجود آمده از تحولات در قفقاز به علاوه سیاست های غرب به ویژه ایالات متحده در برابر نفوذ ایران در حوزه جنوبی اتحاد شوروی، سبب شده تا از آغاز ظهور دولت های نوبنیاد در این منطقه، روابط ایران و ترکیه در منطقه به سمت نوعی تقابل و رقابت تمایل داشته باشد به شکلی که عناصر و ابعاد این رقابت مانع از شکل گیری یک هسته مرکزی متشکل از قدرت منطقهای یعنی ایران و ترکیه در منطقه بیشتر پیرامون سه وجه اصلی یعنی ایدئولوژیک، ژئوپلتیک و در نهایت رقابت اقتصادی، متبلور و متمرکز است. اقدامات ترکیه در منطقه قفقاز جنوبی و به خصوص در رابطه با جمهوری آذربایجان در جهت مخالفت با منافع ایران برنامه ریزی نشده است. بلکه با توجه به سیاست خارجی این کشور و منافع و فرصت هایی که در این منطقه بوجود آمده است، اقدام می کند. در این رابطه اقدامات ترکیه به راحتی به مانعی برای دست یابی ایران برای دست یابی به هدفهایش در منطقه و به ویژه جمهوری آذربایجان شد. ایران نیز با توجه به این که دیگر بازیگران منطقهای و فرا منطقهای این کشور را مانعی برای خود به شمار می آوردند، عملاً توانایی نفوذ بیشتر و قدرت چانه زنی خود را در منطقه از دست داده است. تحت تاثیر مشکلات به وجود آمده توسط کشورهای غربی و در نتیجه تحریم های بوجود آمده علیه ایران، ترکیه با آگاهی از محدودیت های ایران نفوذ خود را هرچه بیشتر در منطقه مستحکم تر می کند. این کشور با توجه به چالشهای میان ایران و جمهوری آذربایجان توانسته با پیشی گرفتن از ایران در رقابت های ایدئولوژیک و اقتصادی توانسته روابط مستحکم تری با جمهوری آذربایجان، نسبت به ایران داشته باشد. این کشور توانسته جمهوری آذربایجان را متقاعد کند که پیشرفت اسلام گرایی که ایران مدعی آن است سبب تزلزل رژیم سیاسی این کشور خواهد شد و با ارائه مدل سیاسی که مورد حمایت کشورهای غربی نیز بود گوی رقابت را از ایران ربوده و به طبع آن در رقابت های اقتصادی نیز موفق تر عمل کند.
فروپاشی نظام دوقطبی و پایان جنگ سرد، هرچند رقابت قدرتها را در بسیاری از مناطق از بین برد؛ اما فضای ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک نوینی را در قفقاز جنوبی برای رقابت قدرت های بزرگ منطقه ای و فرامنطقه ای فراهم کرد. این قلمرو که تا پیش از این حیاط خلوت روسیه به شمار می آمد و قدرت های بزرگ فرا منطقه ای نیز نفوذ این کشور را در منطقه یادشده به رسمیت شناخته بودند، اکنون پذیرای بازی بزرگ جدید میان قدرت هایی همچون روسیه، آمریکا، چین، ایران و ترکیه است. در این میان ایران و روسیه دو بازیگر مهم و دارای منافع اساسی در این منطقه هستند که منافع آنها در برخورد با یکدیگر طیفی از منافع موازی تا اختلاف زا را در بر می گیرد. منافع اختلاف زا می تواند با ایجاد رقابت بین دو کشور حالت تقابل را به وجود بیاورد. روسیه بنابر خواست و منافع ایران و یا مخالف با خواست و منافع ایران عمل نمی کند. بلکه با توجه به سیاست خارجی ترسیم شده خود و بر اساس منافع ملی خود و تعریفی که خود برای منافع ملی اش دارد در منطقه و سطح جهان اقدام می کند. به همین دلیل، همان گونه که اشاره شد، می تواند به راحتی به مانعی در مقابل ایران برای دستیابی به هدف هایش در منطقه قفقاز و به ویژه جمهوری آذربایجان تبدیل شود. ایران به دلیل اینکه جمهوری آذربایجان نیز این کشور را به عنوان تهدیدی برای خود در نظر می گیرد نمی تواند مقابل روسیه اقدام به چانه زنی و یا اعتراض جدی کند. روسیه با آگاهی از مشکلات و اختلافات ایران و جمهوری آذربایجان سیاست خارجی خود را جهت گسترش روابط خود با جمهوری آذربایجان به گونه ای تنظیم کرده که نگرانی های مشترک این کشور با جمهوری آذربایجان در صدر اهمیت قرار داشته باشد. هرچند جمهوری آذربایجان سیاست خارجی غرب گرا را انتخاب کرده است اما با توجه به ترس از رشد اسلام گرایی و منافع خود در دریای خزر مایل است در این زمینه ها با روسیه همکاری کند. همکاری روسیه و جمهوری آذربایجان در زمینه های مورد اختلاف ایران و جمهوری آذربایجان سبب تاثیر گذاری بر روابط این دو کشور شده و به نوعی از ایران در منطقه کاسته است و گزینه تاثیر گذاری ایران در منطقه قفقاز جنوبی کم رنگ شده است.
فصل پنجم:
قدرتهای فرامنطقهای در قفقاز جنوبی
۵-۱- اسرائیل
۵-۱-۱- طرح بحث
اسرائیل با ۲۰/۷۰۰ کیلومتر مربع مساحت در جنوب غربی آسیا و در ناحیه خاورمیانه واقع گردیده است. این کشور کم وسعت که فاقد عمق استراتژیکی می باشد. از شمال شرقی با سوریه، از شرق با اردن، از جنوب به خلیج عقبه و جنوب غربی با مصر همسایه است. طبق برآوردهای رسمی اداره آمار اسرائیل جمعیت درسال ۲۰۱۳ بالغ بر ۸۰۱۲۴۰۰ نفربوده که از این تعداد ۷۵% یهودی با تعداد ۶۰۳۷۷۰۰ نفر ۲۰% اعراب با تعداد ۱۶۵۶۶۰۰ نفر ۴.۴ % با تعداد ۳۱۸۱۰۰ نفر بقیه قومیت را تشکیل می دهند .(Israel central burean of statistic : 2013) اسرائیل با این وسعت اندک و جمعیت کم در بین همسایگان عرب متخاصم خود به نوعی محاصره گشته و تا زمانی که بخش هایی ا ز سرزمین های عربی را در تصرف دارد، امکان داشتن روابط عادی با همسایگان خود را ندارد. فروپاشی شوروی در دهه پایانی قرن بیستم تحول مهمی را در مناطق مختلف جهان به وجود آورد که قفقاز جنوبی یکی از آن مناطق است. منطقه قفقاز جنوبی به سبب موقعیت ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی و دارا بودن چالشهای مختلف مانند انرژی، امنیت، توسعه نیافتگی سیاسی – اجتماعی، محل عبور مواد مخدر و سلاح کشتار جمعی و مناقشات قومی مورد توجه قدرتهای منطقه ای و فرا منطقه ای قرار گرفته است. کشورهایی می توانند نقش مهمی در این منطقه ایفا کنند که بتوانند پاسخ های مناسبی برای اکثر این چالشها ارائه نمایند. در میان این چالشها مسائل اقتصادی و امنیتی، بیشتر از دیگر مسائل مورد توجه دولتهای منطقه ای است. وجود منابع نفت و گاز در آذربایجان که حدود ۷ میلیارد بشکه و ۸۵ تریلیون متر مکعب بر آورده شده (ساجدی ۱۳۹۰ : ص ۱۳۵) و همچنین مسیر ترانزیت بخش مهمی از انرژی آسیای مرکزی و دریای خزر از طریق سرزمین آذربایجان به اروپا سبب اهمیت بیشتر این کشور درنزد قدرتهای فرامنطقه ای اروپا، آمریکا و حتی اسرائیل گشته است. عدم همکاری های لازم از طرف کشورهای چین، روسیه و ایران با دولت آمریکا موجب گشته تا جمهوری آذربایجان دروازه ورود آمریکا به قفقاز و آسیای مرکزی تلقی گردد. نیاز روز افزون اروپا به انرژی فسیلی و انتقال بخشی از نفت آسیای مرکزی و قفقاز از طریق خط لوله نفتی باکو – جیحان به دریای مدیترانه، کشور آذربایجان را در نزد کشورهای اروپایی در جایگاه خاصی قرار می دهد. نیاز اسرائیل به نفت و پیدا کردن بازاری برای فروش کالاهای تولیدی خود که همواره با پاسخ منفی کشورهای نفتی عربی خاورمیانه مواجه بوده، کشور آذربایجان را نزد رهبران اسرائیلی بسیار با اهمیت نموده است. اسرائیل به دلیل پیشرفت اقتصادی در بخش کشاورزی و صنعتی و همچنین توانایی زیاد در بخش سرمایه گذاری خارجی از بدو استقلال آذربایجان مورد علاقه دولتمردان این کشور قرار داشت. از نظر آنها ایجاد روابط اسرائیل با آذربایجان می تواند علاوه بر دست آوردهای اقتصادی و امنیتی برای اسرائیل، عامل دین را در مناقشه اسرائیل با کشو رهای عربی مسلمان پیرامون خود تضعیف نماید. دولتمردان آذربایجان نیز با این تصور که کشورهای منطقه نمی توانند پاسخگوی نیازهای اقتصادی و امنیتی آذربایجان باشند و ارتباط آذربایجان با کشورهای پیرامونی می توانند بسیاری از مشکلات این کشور را برطرف نماید، سعی برداشتن ارتباط نزدیک ولی با احتیاط با کشور اسرائیل نمودند. منطقه قفقاز جنوبی دارای چا لشهای امنیتی زیادی از قبیل مناقشات قومی، توسعه نیافتگی اقتصادی- سیاسی و اجتماعی، جرایم فراملی و سازمان یافته (تجارت مو اد مخدر ، قاچاق سلاح و تجهیزات هسته ای) می باشد. منافع قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای در آذربایجان به دلیل قرار داشتن منابع ژئوپلیتیکی مختلف از جمله نفت و گاز فراوان و همچنین عبور لوله نفتی باکو – جیحان از آذربایجان باعث رقابت و پیچیدگی مسائل در این سرزمین گشته است (مرادی ، ۱۳۸۶ : ص ۲۵). اما این مسائل از اهمیت آذربایجان در نزد سرمایه گذاران نفتی و به خصوص برای کشورهای نیازمند به نفت نکاسته است، بطوری که با گذشت زمان تلاش رقبا برای خارج کردن یکدیگر از صحنه شدت بیشتری یافته است. حضور اسرائیل در جمهوری آذربایجان با مخالفت ایران رو به رو شده و موجب اختلاف دو کشور گردیده است. ایران با آگاهی از این موضوع که از اهداف اصلی حضور اسرائیل در منطقه علاوه بر طرح بن گوریون حضور در مرزهای شمالی این کشور است و اینکه اسرائیل با بزرگنمایی تهدید ایران قصد توجیه حضور خود را دارد، بارها نگرانی خود را از این موضوع به مقامات جمهوری آذربایجان اعلام کرده است. در این بخش به این موضوع پرداخته می شود که اسرائیل چه نقشی در روند اختلافات ایران و جمهوری آذربایجان دارد؟ و در این روند از چه ابزارهایی استفاده می کند؟
۵-۱-۲- سیاست خارجی اسرائیل
با پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی ، منطقه قفقاز به علت جذابیت های استراتژِیکی، امنیتی، اقتصادی، سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی مورد توجه قدرتهای فرامنطقهای از جمله اسرائیل قرار گرفت. از این پس بود که نفوذ گسترده در این منطقه در دستور کار سیاست خارجی این کشور قرار گرفت. در واقع سیاست استراتژی پیرامونی یا دکترین بن گوریون مبنی بر پیگیری اتحادهای منطقهای در حلقه دوم همسایگان، یعنی همسایگان غیر عرب، طرح دکترین خاورمیانه ای شیمون پرز(خاورمیانه جدید) و عوامل درون و برون منطقهای موثر بر اتخاذ سیاست خارجی آن دانست. استراتژی پیرامونی در سیاست خارجی اسرائیل در قفقاز که صحنه درگیری و رقابت های شدید بازیگران منطقهای و بین المللی در قالب های جدید است، با توجه به اینکه شکل گیری اتحادها و ائتلاف ها از اولویت های سیاست خارجی سیاسی و امنیتی کشورهای این منطقه است در همکاری با ترکیه و استراتژیِ این کشور بستر و زیر بستر و زمینه های مهیایی می یابد .(Mufti , 1998 : pp 33-34) به این ترتیب، قفقاز به عنوان جزیی از سیاست خارجی خاورمیانه ای اسرائیل می یابد بتواند جایگزین ایران در استراتژی پیرامونی بن گوریون اسرائیل باشد.
طرح پیرامونی توسط استراتژیست های اسرائیلی در اوایل دهه ۱۹۵۰ اظهار شد و آن اشاره دارد به وضعیت کشور کوچکی که در بین همسایگان متخاصم بزرگ قرار گرفته است. اسرائیل کشوری است که از بدو تاسیس تا امروز مشکلات زیادی با همسایگان عرب خود داشته و دارد و عدم پذیرش از سوی همسایگان و جنگهای متعدد بین آنها نشان از اختلاف اساسی بین آنها می باشد .(Sajedi, 2008 :p 83) در واقع کشور کوچک هشت میلیونی اسرائیل در محاصره کشورهای بزرگ چند صد میلیونی عرب خاورمیانه قرار گرفته و امکان داشتن روابط عادی اقتصادی و امنیتی را با آنها دارا نیست . بدین سبب بن گورین (اولین نخست وزیر اسرائیل ) و دیگر استراتژیست های اسرائیلی برای خروج از محاصره سرزمینی و ژئواسترا تژیکی خود طرح پیرامونی و یا حاشیه ای را مطرح ساختند. این استراتژیست های اسرائیلی اینگونه اظهار نمودند که اسرائیل به عنوان یک جزیره ای است در میان دریای مسلمان که می بایست از میان برخی کشورهای ساکن در حوزه خارج دنیای عرب برای خود دوستان و هم پیمانانی را پید ا نماید. محدوده طرح پیرامونی می تواند در طول زمان تغییر نماید. دولتمردان اسرائیلی در راستای طرح پیرامونی موفق گردیدند اتحادی را با همکاری ایران ، ترکیه و اتیوپی شکل دهند . با سرنگونی شاه و روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی در ایران در سال ۱۹۷۹ میلادی این اتحاد شکسته شد. از این زمان به بعد دولتمردان اسرائیلی برای اجرای طرح پیرامونی سعی نمودند تا با دیگر کشورهای غیر عربی خاورمیانه (ترکیه ) و یا کشورهای همجوار خاورمیانه (قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی ) اتحادی را بر قرار نمایند. امروزه محدوده طرح پیرامونی در نظر استراتژیست های اسرائیلی بسیار گسترده شده و محدوده ای از شرق تا کره شمالی، از غرب تا تنگه جبل الطارق، از جنوب تا خلیج عدن و از شمال تا دریای سیاه را در بر می گیرد (تقی پور ، ۱۳۸۳ : ص ۴۲۹).
فروپاشی شوروی این فرصت را برای اسرائیل به وجود آورد که سیاست خارجی خود را در چارچوب طرح بن گوریون به سمت منطقه قفقاز جنوبی گسترش دهد. یکی از کشورهایی که در چارچوب این طرح بیشتر مورد توجه سیاست گذاران خارجی این کشور قرار گرفته است جمهوری آذربایجان است. قرار گرفتن آذربایجان در یک موقعیت ژئوپلیتیک مناسب و شرایط استراتژیکی مهم در قفقاز جنوبی باعث گردیده که این کشور برای اسرائیل بسیار مهم تلقی گردد. فرو پاشی شوروی و استقلال آذربایجان برای آمریکا و متحد استراتژیک آن یعنی اسرائیل این امکان را به وجود آورد تا با ایجاد روابط با جمهوری آذربایجان بتوانند نفوذ خود را در این کشور و در قفقاز جنوبی گسترده نمایند. درگیری آذربایجان و ارمنستان و از دست دادن قره باغ باعث گردید تا دولت آذربایجان با گرایش به طرف اسرائیل و واسطه قرار دادن این کشور، بتواند با غرب و آمریکا روابط نزدیکتری بر قرار نماید و از این طریق کاهش حمایت های غرب از ارمنستان را موجب گردد. گسترش روابط دیپلماتیک آذربایجان با اسرائیل بعد از جنگ قره باغ بیشتر در جهت تاثیر گذاری لابی یهودیان بر دولتهای غربی بخصوص آمریکا بود تا حمایتهای سیاسی و دیپلماتیکی لازم را در این مورد کسب نماید. چنانچه حسن اف وزیر امور خارجه اسبق آذربایجان در سال ۱۹۹۶ اظهار داشت که آذربایجان خواستار تاثیر گروه فشار اسرائیل بر دولتمردان آمریکا برای حمایت از آذربایجان در مشکل قره باغ است (ساجدی ، ۱۳۹۰ : ص ۱۴۴). سیاستمداران اسرائیلی ایجاد روابط سیاسی با آذربایجان بسیار مهم تلقی گردیده است . چراکه اسرائیل از بدو تاسیس تا به امروز در محاصره کشورهای عربی متخاصم قرار گرفته و امکان ایجاد روابط سیاسی و یا توسعه اقتصادی با آنها (البته مصر و اردن اخیرا بصورت بسیار محدود با اسرائیل رابطه ایجاد نموده اند ) را ندارد. این امر از همان آغاز تاسیس اسرائیل بر سیاستمداران اسرائیلی روشن بود. بدین سبب در دهه ۱۹۵۰ اولین نخست وزیر اسرائیل، دیوید بن گورین، بدنبال یک اتحاد در منطقه خاورمیانه بدون حضور کشورهای عربی بود. او نظریه خود را اتحاد پیرامونی نامید و این اتحادیه بر این اساس بود که سیاست خارجی اسرائیل باید متکی بر کشورهای پیرامون و غیر عرب ناحیه خاورمیانه باشد.
از طرف دیگر بر اساس دکترین خاورمیانه جدید، مشکل منطقه خاورمیانه را فقط یک کشور به تنهایی و یا حتی به صورت دو جانبه و چند جانبه نمی تواند حل کند. بر اساس این طرح که نشان دهنده نگرانی ها و منافع اسرائیل است، همکاری اقتصادی برای اسرائیل با توجه به انزوای منطقهای آن و تفاهم سیاسی به لحاظ تهدیدهایی که از جوانب گوناگون متوجه این کشور است، می تواند آن را در رسیدن به امنیت اقتصادی و سیاسی یاری کند. چرا که همکاری اقتصادی یکی از مبانی بسیار مهم در استراتژی اسرائیل محسوب شده است و بر اساس آن اعتقاد دارد که بنیاد گرایی اسلامی دقیقا از جاهایی امکان خیزش و رویش دارد که از نظر اقتصادی ضعیف و عقب مانده باشد. آنگاه است که اسلام می تواند با بر پا کردن چنین خلائی به تشدید منازعه دیرین صهیونیسم – اسلام بینجامد.(Prez , 1993 : p 53) در چنین چارچوبی است که اسرائیل نظر خاصی رابه قفقاز داشته است ، اقتصاد ضعیف و ساختار عقب مانده جهان سومی اگر نتواند به رشد مطلوب خود نائل آید، حضور ایران و دیگر کشورهای متخاصم اسرائیل را فراهم خواهد ساخت. لذا بر اسرائیل بر اسرائیل لازم است که با مورد توجه قرار دادن اقتصاد منطقه به شکوفایی آن کمک برساند . در این جهت سعی شده است که حد الامکان از نفوذ ایران در منطقه کاسته شود.
خاورمیانه جدید تداعی کننده نظم نوین منطقهای است که در واقع مدلی از نظم نوین جهانی در قالب رویکرد تقلیل گرا است که با تبعیت و حمایت ایالات متحده در منطقه پیدا کند. علاوه براین تلقی اسرائیل به عنوان دروازه غرب و به خصوص ایالات متحده و نیاز فوری این کشورها دریافت کمک مالی، کشورهای مذکور به بسط روابط خود با این کشور اقدام نموده اند (دستجردی ، متقی ، رشیدی ، ۱۳۹۰ : ص ۷۰).
علاوه بر موارد مذکور برخی از عوامل خارجی دیگر در پیشبرد اهداف اسرائیل در منطقه قفقاز جنوبی موثر بوده اند که از جمله آنها می توانیم به حمایت های آمریکا، همسویی منافع اسرائیل و ترکیه و بهره گیری اسرائیل از نفوذ ترکیه در میان برخی از کشورهای منطقه و اقتصاد ضعیف کشورهای منطقه که با روبرو شدن با کشوری غیر مذهبی دموکراتیک و با اقتصادی قوی که می توانست دروازه غرب باشد و سرمایه گذاری های مالی بسیاری را برای جمهوری ها فراهم سازد، به فکر پر کردن خلا اقتصادی خود بر آمدند .(Rubin , 1998 : pp 10-12)
اسرائیل در چارچوب استراتژی های پیرامونی و خاور میانه جدید و در پرتو عوامل داخلی و خارجی موثر در تشدید و امکان پذیری حضورش در قفقاز اهداف و سیاست های خارجی را نیز در منطقه به ویژه آذربایجان و گرجستان با پاسخ مثبت مواجه بوده است. به طور کلی اهدافی نظیر حمایت از جوامع یهودی نشین کشورهای قفقاز جنوبی (Hyman,2001:p 34) ، فرار از معضل امنیتی در خاور میانه سنتی و رویارویی با تهدید ایران دارد. در توضیح این موارد باید گفت اسرائیل، ایران را تهدید جدی علیه موجودیت خود به حساب می آورد و در دسترسی پیدا کردن به مرزهای این کشور را از اهداف استراتژیک خود می داند. بنابراین دسترسی پیدا کردن به همه مرزهای ایران برای تواناتر شدن در اقداماتی جهت بازداشتن تهدید کردن علیه خود ضروری می داند(دستجردی و متقی و رشیدی، ۱۳۹۰ : ص۷۱). گسترش دامنه شناسایی دیپلماتیک خود در جهان و خاوریانه بزرگ، تحقق اهداف و آرمان های اقتصادی اش تلاش برای تاکید کردن بر اهمیت استراتژیک خود برای ایالت متحده آمریکا (Zriagleskaya, 1994 : p 15) و سرانجام تلاش برای جلوگیری از صدور سلاح های غیر متعارف و تکنولوژ یهای آن از قفقاز به کشورهای خاورمیانه سنتی، از اهداف اسرائیل برای حضور در منطقه قفقاز می باشد. در مقابل کشور های این منطقه در جستجوی بهره برداری از توانایی های صنعتی، برقراری روابط نزدیک با دنیای غرب و ترس و نگرانی خود از ایران برای به اصطلاح صیانت از منافع خود در مقابل تهدیدهای بالقوه فرهنگی و نظامی این کشور که این ترس عموما بیش از آنکه ناشی از واقعیت های جاری باشد، بر آمده از تبلیغات برخی از کشورها و قدرت های فرامنطقه ای است که در صدد القای خطر بنیادی و دگرگون ساز ایران در منطقه هستند، می باشد (دستجردی و متقی و رشیدی، ۱۳۹۰ : ص ۷۰).
در راستای چنین اهدافی از سوی کشورهای منطقه و اسرائیل در طی دو دهه گذشته مناسبات متقابل آنها در ابعاد مختلف روند فزاینده ای به خود گرفته است که می توان آن را در ابعاد فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و نظامی – امنیتی بر شمرد. البته ذکر این نکته ضروری می نماید که گستره و عمق روابط اسرائیل با سه کشور این منطقه یکسان نیست، در حالی که جمهوری آذربایجان از بیشترین مناسبات دوستانه با اسرائیل برخوردار است، جمهوری ارمنستان کمترین میزان روابط را با این کشور دارد.
۵-۱-۳- روابط اسرائیل با آذربایجان
با توجه به فرو پاشی شوروی و ایجاد موقعیت جدید در منطقه قفقاز، برای اسرائیل فرصتی پدید آمد تا با ایجاد روابط با آذربایجان بتواند منافع ملی خود را ازدیاد بخشد و از طریق این کشور نفوذ قابل ملاحظه ای در منطقه قفقاز جنوبی بدست آورد . بدین جهت اسرائیل آذربایجان را در سال ۱۹۹۲ به رسمیت شناخت و در سال ۱۹۹۳ سفارت اسرائیل در باکو افتتاح گردید. تنها اسرائیل مشتاق ایجاد روابط با آذربایجان نبود بلکه دولت آذربایجان نیز خواهان بر قراری این رابطه بود. چرا که در ا وایل دهه ۱۹۹۰ قرن بیستم آذربایجان از نظر نظامی و اقتصادی بسیار ضعیف بود . هر دو کشور از تاسیس رابطه با یکدیگر می توانستند بخش هایی از نیازهای خود که امکان تامین آن در داخل منطقه میسر نمی بود، را تامین نمایند. بدین ترتیب روابط دو کشور اسرائیل و آذربایجان از آغاز بر اساس نیاز به همکاری با یکدیگر شکل گرفته است .
پیشرفت اقتصادی یک کشور بستگی به ارتقای سطح زندگی مردم آن و چگونگی تولید کالا و ارائه خدمات در بازارهای داخلی و خارجی (که دربر گیرنده منافع و امنیت ملی آن کشور است ) دارد. علی رغم داشتن منابع طبیعی و معدنی فراوا ن، آذربایجان تا سال ۱۹۹۱ ( فروپاشی شوروی) به علت قرار داشتن در یک سیستم سوسیالیستی، مدل های بازار آزاد را رد می کرد و نمی توانست در نظام تجارت جهانی در جایگاه اصلی خود قرار گیرد. اقتصاد آذربایجان بیش از ۷۰ سال از سیاست های اقتصادی غیر واقع بینانه که تحت تاثیر برنامه ریزی های متمرکز نظام سوسیالیستی شوروی قرار داشت، پیروی می کرد. این سیستم نه تنها نتوانست بستر مناسبی برای رشد اقتصادی آذربایجان در زمان اتحاد سوسیالیستی شوروی به وجود آورد بلکه آثار معضلات اقتصادی متعددی را حتی پس از استقلال آذربایجان بر جای گذاشت. این وضعیت نه تنها در آذربایجان بلکه در بین دیگر کشورهای تازه استقلال یافته جمهوری های مستقل مشترک المنافع قفقاز و آسیای مرکزی وجود داشت (ساجدی ، ۱۳۹۰ : ص ۱۴۱). فروپاشی سیستم اقتصادی سوسیالیستی این فرصت را در اختیار این کشورها قرار داد تا در صورت تمایل به سوی تجارت بین المللی و اقتصاد آزاد روند. کشور آذربایجان با دارا بودن مواد معدنی و غیر معدنی چون نفت، طلا، تیتانیوم، مس، سرب، آهن، آلومینیوم، سنگ و دیگر مواد چون پشم، پنبه، ابریشم و چرم دارای موقعیت مناسبی برای ورود به صحنه تجارت جهانی بود. با وجود این امتیازات تراز بازرگانی جمهوری آذربایجان از آغاز استقلال تا سال ۱۹۹۵ با اکثر کشورهای دنیا به استثنای ایران منفی بود. بدین سبب در سال ۱۹۹۴ و ۱۹۹۵ .آذربایجان با کسری تجاری بترتیب ۱۴۱ میلیون دلار و ۱۲۰ میلیون دلار مواجه گردید(عسگرف ، ۱۳۸۳ : ص ۳۵۹).
دولت آذربایجان برای حل مشکلات اقتصادی که به علت نبود تاسیسات زیر بنائی کافی و مناسب و وابستگی های شدید تجاری ( بخصوص با جمهوری های سابق شوروی ) و از همه مهم تر فقدان مقررات حقوقی صحیح برای جذب سرمایه گذاری خارجی در این کشور، در صدد بود تا راه حل هایی برای معضلات اقتصادی کشور جستجو نماید. برای برطرف کردن مشکلات اقتصادی رئیس جمهور اسبق آذربایجان، حیدرعلی اف، با تشکیل یک کمیته ویژه اقتصادی متقاعد گشت که ساختار دست و پا گیر به جا مانده از اقتصاد سوسیالیستی با تکنولوژی قدیمی در بخش صنعت و کشاورزی دیگر جوابگوی مسائل اقتصادی آذربایجان نمی باشد. بنابراین آ ذربایجان نیاز به تنظیم تعرفه های گمرکی، گسترش روابط اقتصادی دوجانبه و چند جانبه با ارگان ها و سازمان های مالی و اقتصادی بین المللی و مهمتر از همه جذب سرمایه های خارجی و به کار گیری تکنولوژی مدرن در بخش های مختلف اقتصاد کشور را دارد .
برای جذب سرمایه های خارجی در وهله اول آذربایجان در صدد بر آمد موانع بر سر راه سرمایه گذاری خارجی را از میان بر دارد تا فعالیتهای اقتصاد خارجی بدون مانع صورت پذیرد. برای این منظور علاوه بر قانون حمایت از سرمایه گذاری خارجی که در گذشته بتصویب رسیده بود ( قانون روند و شرایط سرمایه گذاری سال ۱۹۹۵ )، قانون خصوصی سازی بخشهای دولتی ( ۱۹۹۸ ) و قانونمند ساختن بخشهای گوناگون اقتصادی را نیز به تصویب مجلس این کشور رساند. طبق قانون حمایت از سرمایه گذاری خارجی، سرمایه گذاران قادر خواهند بود بصورت سرمایه گذاری مشترک با کمپانیهای داخلی، تاسیس شرکت یا کمپانی بدون مشارکت طرف آذری، تاسیس دفاتر نمایندگی، خرید سهام و برخورداری از حقوق مساوی با سرمایه گذاران داخلی و حق انتقال سرمایه را دارا باشند. بدین ترتیب نه تنها راه ورود سرمایه گذاران دولتی و غیر دولتی از کشورهای مختلف جهان به آذربایجان باز گردید بلکه یک رقابت شدیدی برای سرمایه گذاری در آذربایجان بین سرمایه گذاران کشورهای مختلف به وجود آمد. کشور اسرائیل که در سال ۱۹۹۲ با آذربایجان روابط دیپلماتیکی برقرار کرده بود بدنبال روزنه ای بود تا بتواند در این کشور به فعالیت اقتصادی بپردازد چراکه فرصتهای اقتصادی زیادی را می توانست برای خود از این طریق کسب نماید .
سرانجام با تغییر دیدگاه اقتصادی آذربایجان از اواسط دهه نود قرن بیستم کم کم زمینه های روابط تجاری و توسعه اقتصادی بین دو کشور پدیدار گشت بطوریکه در چهارماهه اول سال ۱۹۹۶صادرات اسرائیل به آذربایجان به مبلغ ۳۵۰۰۰۰۰ رسید. در تاریخ ۲۹ اوت ۱۹۹۷در طی دیدار بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل از آذربایجان و ملاقات با رئیس جمهور وقت آذربایجان، حیدر علی اف در باکو دو طرف ضرورت همکاری های اقتصادی را اعلام نمودند. در این دیدار حیدر علی اف اظهار نمود که جمهوری آذربایجان به دنبال کمک های تکنولوژیک و تخصص های فنی اسرائیل است و سعی دارد منبع تامین نفت اسرائیل باشد. گسترش پروژه های نفتی آذربایجان، مدرن کردن سیستم کشاورزی و باز سازی ویرانی های باقی مانده از جنگ آذربایجان و ارمنستان نیاز به سرمایه گذاری زیادی داشت که اسرائیل مشتاق به این امر و قادر به انجام این سرمایه گذاری و تغییرات بود. در سال ۱۹۸۸ دولت اسرائیل با بهره گرفتن از سیستم آبیاری قطره ای در منطقه لنکران در جنوب آذربایجان توانست برخی از محصولات کشاورزی آذربایجان را به بیش از دو برابر برساند. در سال بعد دولت اسرائیل در بخش سیستم تلفن همراه شرکت باکسل را به عنوان اپراتور دوم در آذربایجان راه اندازی نمود(حاجی یوسفی، ۱۳۸۳ : ص ۱۰). همکاری اقتصادی اسرائیل با آذربایجان به سرعت در بخش های دیگر گسترش یافت از جمله سرمایه گذاری در ایجاد مزارع کشت و صیفیجات و گوجه فرنگی در مناطق جنوبی آذربایجان، پرورش ماکیان، ساختن بیمارستان و ارائه دستگاه ها و تجهیزات در شهر باکو. این فعالیتها باعث گسترش روابط تجاری و اقتصادی بین دو کشور گردید چنانچه در سال ۲۰۰۸ بر اساس آمار ارائه شده از طرف دولت آذربایجان نشان می دهد که ۵/۸% بازرگانی خارجی آذربایجان با اسرائیل بوده و نیمی از نفت اسرائیل درهمین سال از طرف آذربایجان تامین می گردیده است(Bulent , 1998 : p20) .
سیاست های جدید اقتصادی که با پیشرفت های چشمگیری همراه بود باعث گردید تا دولت آذربایجان تمایل شدید خود را به ایجاد یک منطقه آزاد تجاری در شهر سومیقات در نزدیکی باکو نشان دهد. اسرائیلی ها و آمریکائی ها نیز با دولت آذربایجان در این مورد دارای نظر مساعد و آمادگی همکاری برای اجرای این پروژه را اعلام نمودند . انجام این پروژه به معنی به وجود آمدن یک منطقه آزاد تجاری در دریای خزر که می توانند یک بازار بزرگ و مناسبی برای فروش کالاهای اسرائیلی باشد. این بازار نه تنها تامین بخشی از کالاهای مورد نیاز آذربا یجان و دیگر کشورهای منطقه را امکان پذیر می نماید به علاوه می تواند برخی از کالاهای اسرائیلی را در کشورهای قفقاز جنوبی و حتی در آسیای مرکزی به فروش برساند. در تاریخ ۲۵/۰۶/۲۰۰۹ شیمون پرز یک هفته قبل از سفر به آذربایجان، در یک مصاحبه با خبرنگاری از آذربایجان اظهار داشت: از آنجائیکه اسرائیل دارای نفت وگاز نمی باشد و نیاز مبرم به آن دارد پس باید تمرکز را بر علاقه آذربایجان داشت و آن همان سهیم کردن در دانش و تکنولوژی اسرائیل است (ساجدی، ۱۳۹۰ : ص ۱۴۵). بدین ترتیب نفوذ شرکت های اسرائیلی بخصوص با سرمایه گذاری های عظیم اسرائیل در بخش ا نرژی فسیلی، این کشور به یکی از وارد کنندگان بزرگ نفت آذربایجان و یکی از شرکای بزرگ اقتصادی آذربایجان تبدیل گشته است.
قرار گرفتن آذربایجان در یک موقعیت ژئوپلتیک مناسب و شرایط استراتژیکی مهم در قفقاز جنوبی باعث گردیده که این کشور برای غرب بسیار مهم تلقی گردد. فروپاشی شوروی و استقلال آذربایجان برای آمریکا و متحد استراتژیک آن یعنی اسرائیل این امکان را به وجود آورد تا با ایجاد روابط با آذربایجان بتوانند نفوذ خود را در این کشور و در قفقاز جنوبی گسترده نمایند. درگیری آذربایجان و ارمنستان و از دست دادن قره باغ سبب گردید تا دولت آذربایجان با گرایش به طرف اسرائیل و واسطه قرار دادن این کشور، بتواند با غرب و آمریکا روابط نزدیک تری برقرار نماید و از طریق کاهش حمایت های غرب از ارمنستان را موجب گردد. گسترش روابط دیپلماتیک آذربایجان با اسرائیل بعد از جنگ قره باغ بیشتر در جهت تاثیر گذاری لابی یهودیان بر دولتهای غربی به خصوص آمریکا بود تا حمایت های سیاسی و دیپلماتیکی لازم را در این مورد کسب نماید. چنانچه حسن اف وزیر امور خارجه اسبق آذربایجان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:54:00 ب.ظ ]




بهعکس مورد پیشین، تهدید به عدم انعقاد قرارداد امتیاز فروش اتومبیل (یعنی بر عدم پذیرش شرایط از طرف امتیاز گیرنده) می‌تواند اکراه تلقی شود؛ چون امتیاز گیرنده در صورت عدم پذیرش شرایط باید کار شرکت خود را (بدون اینکه از ذخیره خود یا از قطعات قابل تعویض استفاده کند و بدون اینکه حقوق کارمندان خود را پرداخت کند) رها کند. در این مورد ضرر قابل ملاحظه و موجب سلب آزادی اراده است.[۳۴۰]
۲- عنصر غیر قانونی :
۲-۱-طرح مسأله، قانون مدنی و دکترین :
برای اینکه اکراه مؤثر باشد، تهدید باید به امر نامشروعی[۳۴۱] باشد. بدین معنا که مکره، حق اعمال تهدید را نداشته باشد. کافی نیست که اراده طرف قرارداد معیوب باشد. شرط غیرقانونی بودن اکراه از حقوق رم اقتباس شده است؛ اما در عصر حاضر، اکراه بیشتر به عنوان عیب اراده مطرح است تا جرم.[۳۴۲] شرط غیرقانونی بودن اکراه در قانون مدنی پیش بینی نشده است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

قابل ذکر است که تهدید مادی همیشه غیرقانونی است و این اکراه معنوی است که با شرایطی می‌تواند قانونی باشد.[۳۴۳] برای مثال، در صورتی که فردی تهدید شود به اینکه اگر رضای خود را اعلام نکند، طرف دیگر به دادگاه مراجعه می‌کند، تهدید غیرقانونی نیست.[۳۴۴] یا برای مثال تهدید به اعتصاب برای کارفرمایی که از او افزایش یا تغییر شرایط کار خواسته شده است، اکراه محسوب نمی‌شود؛ چون اعتصاب توسط قانون پذیرفته شده است؛ اما زمانی که اعتصاب همراه با وسایل غیرقانونی می‌شود مانند حبس مالک (که راه قهری علیه او است)، سوء معاشرت و یا اشغال محل کار،‌ نمی‌تواند اکراه قانونی باشد.[۳۴۵]
دوما حقوقدان فرانسوی معتقد است آنچه در اکراه اهمیت دارد، از بین بردن آزادی اراده میباشد و در این رهگذر نباید مشغول ویژگی قانونی یا غیرقانونی بودن اکراه شد. او میگوید طلبکار نباید برای بدست آوردن بدهی، خود عدالت را اجرا کند.[۳۴۶]
برخلاف دوما، پوتیه به مفهوم حقوق رم برگشته است. اما به هر حال امروز باید اکراه غیرقانونی باشد؛ هرچند که برخی از تهدیدها که علت ترس هستند قانونی هستند.[۳۴۷]
نویسندگان قانون مدنی بدون اینکه از این مسأله سخن بگویند در مورد خاصی مقرر کردهاند ترس موجب عیب اراده نیست؛ در ماده ۱۱۱۴ ق.م. فرانسه پیش‌بینی شده است: «ترس احترام آمیز در برابر پدر، مادر و دیگر خویشان در خط صعودی (مثل اجداد) به تنهایی اکراه عملی تلقی نمی‌شود و برای ابطال قرارداد کافی نمی‌باشد».[۳۴۸]
در این مورد اکراه، مادی تلقی نمی‌‌شود، حداقل چیزی که می‌توان گفت این است که اکراه روانی است و همچون اکراه قانونی میباشد.[۳۴۹] این مورد، اکراه تلقی نمی‌شود چون همراه با تهدید غیر قانونی نیست.
نظر شارحین قانون مدنی این است که این ماده بر سبیل حصر پیش‌بینی نشده است و بلکه تمثیل است و گفته‌اند نص این ماده بر زوجه نسبت به زوجش و خادم نسبت به کارفرمایش قابل اجرا میباشد.[۳۵۰]
بدین ترتیب اگر از وسایل قهری غیر قانونی[۳۵۱] جهت اکراه استفاده شود، اکراه مؤثر است و برعکس، به طور عام این مسأله پذیرفته شده است که هرگاه از راه های قانونی[۳۵۲] (مانند تعقیب جزایی، توقیف مال) استفاده شود، اکراه شکل نمی‌گیرد و در اصل اکراه نمی‌تواند جهتی برای ابطال قرارداد باشد، چون این نوع اعمال فقط طرقی قانونی هستند. از این رو زمانی که اجرای حق مطرح باشد، اکراه روانی مطرح نمی‌شود.[۳۵۳]
برای اکراه غیرمؤثر، هدف و وسیله هر دو باید قانونی باشند. برای مثال زمانی که طلبکاری برای مطالبه طلب تهدید می‌کند که در صورت عدم پرداخت مبلغ بیشتر از طلبش پیگیری قانونی می‌کند،‌ هدف غیرقانونی و وسیله قانونی است. و برعکس زمانی که طلبکاری از راه های قهری برای گرفتن طلب خود استفاده می‌کند وسیله غیرقانونی و هدف قانونی است مانند نفرین پدری که تهدید غیرقانونی است.[۳۵۴]۲
۲ -۲- رویه قضایی
فاعل اکراه همیشه از راه زور و اجبار می‌خواهد به مقصود خود نائل شود . بر اساس قانون مدنی هر نوع فشاری باید اکراه باشد، کافی است که اکراه، آزادی و قدرت ارزیابی و تصمیم‌گیری قربانی اکراه را مخدوش کند و موجب معیوب شدن اراده گردد، اما رویه قضایی همان طور که به اثر اکراه توجه می‌کند، علت آن را نیز در نظر می‌گیرد، در حالی که قانون مدنی علت اکراه را در نظر نمی‌گیرد.
مطابق رویه قضایی اگر علت اکراه عادلانه و قانونی باشد، قرارداد کاملاً معتبر است و برعکس اکراه ناعادلانه و غیرقانونی موجب بطلان قرارداد است. بهخاطر منافع اجتماعی و اخلاق عمومی، محاکم نه فقط وضعیت روانی مکره را بررسی می‌کنند، بلکه به دنبال علت اکراه نیز هستند.[۳۵۵]
رویه قضایی در موارد بسیاری علیرغم اینکه اکراه وجود داشته است، حکم به عدم اکراه کرده است. در این زمینه آرای زیادی صادر شده است، از جمله موارد زیر که اکراه تلقی نشده است :
۱- زنی که می‌دانسته همسرش تهدید به تعقیب قضایی شده است، ضمانت او را می‌پذیرد.[۳۵۶]
۲- بدهکاری که اقرار بر بدهی خود می‌کند و به این اعتراف، امضا هم می‌دهد. سپس می‌پذیرد که مالش را بفروشد تا بدهی خود را پرداخت کند تا مورد تعقیب قضایی واقع نشود.[۳۵۷]
۳- کشاورزی که درحال ارتکاب دزدی یا خسارت به موجر، متعهد شد که محل مورد اجاره‌اش را (بهواسطه تهدید به طرح شکایت) رها کند[۳۵۸].
۴- کارمند نادرستی که سندی را بهواسطه تهدید به طرح دعوا امضا کرده بود با این مضمون که مبلغی را ربوده است.[۳۵۹]
۲– ۳-اکراه با وجود تهدید قانونی :
تهدید به اعمال قانون در مواردی اکراه محسوب می‌شود و آن در جایی است که تهدید ارتباط مستقیمی با موضوع مورد تعهد نداشته باشد ، در برابر تهدید ، تعهد بیشتری مطالبه شود و از قانون و اقتدار سوء استفاده شود .
اول-عدم ارتباط تهدید با مورد تعهد :
برای این که اکراه مؤثر باشد باید رابطه مستقیمی بین تهدید و مورد تعهد وجود نداشته باشد. برای مثال شوهر حق دارد علیه همسرش که اقدام به زنا کرده شکایت کند، اما بهجای چنین شکایتی تهدید می‌کند که باید اعتراف به یک بدهی کند. چنین قراردادی بهخاطر اکراه باطل است. در این مثال و موارد مشابه یک حق مسلم وجود دارد (برای مثال شکایت از عمل نامشروع) به گونه ای که فاعل اکراه می‌تواند آن را اعمال کند اما با فقدان یک رابطه مستقیم بین حقش و نفعی که خواستار آن است، از حقش منحرف می‌شود.
رویه قضایی در این مورد بسیار دقیق برخورد می‌کند و طرح سوءاستفاده از حق را در نظر می‌گیرد و چنین ارزیابی می‌کند : «شخصی که حق اعمال اکراه را برای بهدست آوردن حقی دارد، باید مورد تکلیف طرف مقابل باشد. طلبکاری که از هدف حقی که دارد منحرف می‌شود، از حق سوءاستفاده کرده است و چنین شخصی (بدون اینکه رابطه‌ای وجود داشته باشد) اگر تعهدی را مطالبه کند، از چنین وضعیتی سود می‌برد. در حقوق جزا چنین شخصی با عنوان «جرم باجگیری[۳۶۰]» مورد تعقیب قرار می‌گیرد.[۳۶۱]
وقتی که تعهد بسیار بالایی در برابر تهدید مطالبه شود، اکراه غیرقانونی محسوب می‌شود، و در مواردی حتی تعهد غیرقابل قیاس است.[۳۶۲]
اعمال قانون مجوزی برای اکراه نیست؛ چون اجبار مخالف با نظم عمومی و قانون است، به هر حال صحبت بر این است که در این موارد آیا می‌توان از مقدار مورد استحقاق چشمپوشی کرد و فقط مقدار اضافه را مطالبه کرد یا اینکه مکرَه ملزم به رد کل مورد است ؟ در محاکم فرانسه در بسیاری از احکام رأی به مورد اول داده‌اند.[۳۶۳]
این راه حل موافق عدالت است، علاوه بر این، مخالف قانون نیز نمی‌باشد. هرچند که در جای خود مقرر است که در عقود مخالف قانون اشخاص موظف هستند آنچه را که گرفته‌اند رد کنند، اما این بدان علت است که آنچه اخذ شده بدون سبب قانونی بوده است؛ اما در وضعیت مورد بحث علت چشمپوشی این است که آن مقدار، حق مکره است.[۳۶۴]
سوم – سوءاستفاده از قانون و اقتدار :
اعمال قانون در صورتی که از مسیر خود منحرف شود، از قانون سوءاستفاده می‌شود و مانند یک اکراه غیرقانونی با آن برخورد می‌شود. برای مثال، کسی که با تهدید به تعقیب قضایی و توقیف اموال، بدهکارش را تهدید به تعهد بسیار بالایی می‌کند از حق خود منحرف شده است. رویه قضایی در این مورد تئوری «سوءاستفاده از قانون» را اعمال می‌کند.[۳۶۵]
گاهی اکراه کننده از سمت و اقتدار خود استفاده می‌کند و برعکس، گاهی اکراه شونده در مقامی است که با کمترین فشار حاضر می‌شود کاری را انجام دهد.
برای مثال، مالکی توسط سندی از حق درخواست غرامت برای سلب مالکیت اعراض کرد. او برای انجام کارهایی که می‌خواست در ملکش انجام دهد، نیاز به مجوز شهرداری داشت. اما شهرداری او را مجبور کرد که از حق خود اعراض کند تا مجوز کارهای وی را صادر نماید. چنین سندی بهخاطر اکراه روانی باطل اعلام شد، چون براساس نقشه شهری ممنوعیتی در مورد کار او به تصویب نرسیده بود.[۳۶۶]
مشابه مورد قبل موردی است که شهرداری برای دادن مجوز ساختمان، فردی را مجبور کرد که زمینی را به شهرداری به طور مجانی منتقل کند. این انتقال به لحاظ اکراه غیرقانونی و انحراف از توانایی و اقتدار باطل اعلام شد.[۳۶۷]
برعکس، گاهی اکراه شونده در مقامی است که با اندک تهدیدی حاضر می‌شود مورد تهدید را اجرا کند؛ برای مثال فردی دیگری را مجبور می‌کند که اموال زیادی را (به عنوان عوض در برابر عدم تعقیب جزایی ) به او منتقل کند و شخص تهدید شونده به لحاظ از دست ندادن آبرو وموقعیتی که دارد می‌پذیرد. دادگاه چنین انتقالی را باطل اعلام
می‌کند.[۳۶۸]
ب- چهره ی روانی اکراه- احساس ترس :
با توجه به ماده ۱۱۱۲ ق.م. فرانسه زمانی اکراه وجود دارد که فشار روی یک انسان متعارف[۳۶۹]، مؤثر باشد.
اکراه زمانی می‌تواند سبب بطلان قرارداد شود که بر شخص احساس ترس غالب شود. این ترس باید در زمان انجام قرارداد وجود داشته باشد و به حد کافی شدید باشد.[۳۷۰]
در حقیقت آنچه عیب اراده است، ترس میباشد. اصطلاحی که در ماده ۱۱۱۲ ق.م. فرانسه و نظریه امروزی از اکراه، مطرح شده است، در حقوق رم در نظریه «ترس» مطرح شده است.[۳۷۱]
۱- زمان ترس :
برای این که رضا معیوب شود، قرارداد باید در زمان انجام آن تحت نفوذ ترس منعقد شود. در ماده ۱۱۱۲ ق.م. پیش بینی شده که «ضرر» باید «قابل ملاحظه» و «فعلی» باشد. نظریه سنتی در باب اکراه این است که ضرر باید حال باشد. پوتیه می‌گوید: ضرر باید حال باشد؛ یعنی شخص تهدید شود به این که در صورت عدم انجام خواسته های تهدید کننده، تهدید فی الحال در مورد او عملی شود.[۳۷۲]
ماده مذکور بهخوبی تنظیم نشده است آنچه باید فعلیت داشته باشد تهدید و ترس ناشی از آن و نه ضرر است.[۳۷۳]
این بیان، ترجمه غیردقیق «ترس حاضر»[۳۷۴] است. یعنی مورد نظر حقوقدانان رومی، ترس حاضر بوده است. انجام (مورد) تهدید به طور طبیعی بعد از (عدم) انجام قرارداد است و به عکس، ترس در زمان انجام قرارداد است. در صورتی که انجام (مورد) تهدید (به طور نسبی) خیلی دور باشد، قرارداد قابل ابطال نیست.[۳۷۵]
به هر حال علیرغم نص صریح قانون و حال بودن ضرر، حقوقدانان، شارحین و رویه قضایی معتقدند آنچه باید حال باشد، ترس[۳۷۶] و نه ضرر[۳۷۷] است. ضرورت ترس فعلی، نتیجه قطعیت اکراه است.[۳۷۸]
۲- شدت ترس :
برای این که اراده معیوب باشد و قرارداد بر مبنای ترس منعقد شود، باید اکراه به حد کافی شدید باشد. این شدت می‌تواند به دو شکل ارزیابی شود:
۱- مجرد[۳۷۹]( به طور مطلق و نوعی)
۲- مرکب[۳۸۰] ( به طور عینی و شخصی)
با توجه به معیار نوعی، ترس باید بر اساس یک انسان متوسط سنجیده شود. براساس معیار شخصی، عوامل مختلفی از قبیل سن، جنس و وضعیت اجتماعی و موارد مشابه باید در نظر گرفته شود ؛ یعنی هر فردی به طور مستقل در نظر گرفته می‌شود.[۳۸۱]
رومی‌ها گفتند شدت اکراه باید آنچنان سخت باشد[۳۸۲] که اراده یک انسان شجاع را تسلیم کند.[۳۸۳] این نظر برگرفته از مکتب رواقیون[۳۸۴] بود. [۳۸۵] دوما چنین نظری را رد کرد و گفت ترسوترین و باحیاترین افراد باید مورد حمایت قرار گیرند. پوتیه نظر رومی‌ها را ابتدایی تلقی کرد و گفت در این مورد سن، جنسیت و سایر شرایط اشخاص باید در نظر گرفته شود. این انتقاد قضیه‌ای شد و وارد حقوق موضوعه شد و سپس مؤلفین قانون مدنی، آن را در ذیل ماده ۱۱۱۲ ق.م. وارد کردند.[۳۸۶]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:54:00 ب.ظ ]




اندیشه های سینوت برگرفته از گافمن و مکتب شیکاگوست. اندیشه هایی که در مکتب شیکاگو پیرامون مفهوم “خود” شکل گرفت و همچنین تئوری نمایشی گافمن توسط سینوت دستمایه پردازش افکاری پیرامون مسئله آرایش و جراحی زیبایی شد. از نظر او آرایش دو فعالیت عمده را به انجام می‌رساند: ابراز وجود[۱۴۴] و خلق خود[۱۴۵] ؛ دو کارکردی که ظاهرا متناقضند چرا که در اولی فرض می‌شود خودی برای ابراز وجود دارد: من واقعی؛ در حالی که در دومی، مطابق نظر پارک[۱۴۶]، فرض می‌شود ما به عنوان خود های فراوانی هستیم که نقش هایی برای بازی کردن به عهده می‌گیریم. سینوت سپس بر مبنای تئوری نمایشی گافمن می افزاید: چنانکه گافمن پیشنهاد کرده است، اگر جهان تماما یک صحنه نمایش است، پس آرایش هم صرفا یک آرایش نمایشی است که ما را در نقش های متعددمان در زندگی حمایت می‌کند. دقیقا به این خاطر که ما بازیگر این صحنه نمایش هستیم، آرایش امر اجتماعی مطلوب، لازم یا مفیدی است که نه تنها صورت هایمان را تغییر می‌دهد بلکه خودمان را نیز تغییر می‌دهد … آرایش حامی نقش‌های ماست (Synnott,1990a:62-61).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

سینوت معتقد است که همانطور که پارک و دیگر صاحبنظران قدیم و جدید مکتب شیکاگو به درستی اشاره کرده اند، نمی توان خود را از جامعه جدا دانست. اگر آرایش و جراحی های زیبایی قرار است نمایشی باشند برای “دیگری” مسلما این دیگری نه بیرون از خود بلکه سازنده خود است. اگر نارضایتی از ظاهر، مبنای دستکاری های پزشکی بدن قرار می‌گیرد، مطابق الگوی “خود آیینه سان” کولی، این نارضایتی همزمان ناشی از تصویری است که فرد به واسطه تصویر دیگران از او، از خود دارد. به عبارت دیگر این رفتار ضمن آنکه ناشی از نارضایتی از بدن خود است، همزمان ناشی از عدم پذیرش بدن توسط دیگران است (Synnott,1990a:62-61). بنابر این نارضایتی از بدن خود باید ضرورتا با عدم پذیرش بدن توسط “دیگری” همراه باشد. اگر یکی وجود ندارد، دیگری هم ضرورتا نباید وجود داشته باشد و این امر می تواند به انحاء مختلف مورد آزمایش و امتحان قرار گیرد. که در جامعه کنونی ما این دیگری مهم برعهده رسانه‌هاست و رسانه ها به عنوان بزرگترین دیگری ایفای نقش می کند.
۲-۴- پژوهش‌های پیشین
نخستین گامی که در فرایند تحقیق برداشته می شود بررسی مدارک در حوزه مطالعه است. سود جستن از اندیشه‌های دیگران به پژوهشگران کمک می کند مسائلی را روشن می کند که ممکن است در یک طرح تحقیقاتی احتمالا مطرح می‌گردد و روش‌هایی ممکن است در پژوهش به کار برده شود. بررسی پیشینه تحقیق معمولا نقدی از دانش موجود در مورد موضوع پژوهش است. بررسی پیشینه تحقیق اگر به درستی صورت گیرد به بیان مسئله کمک می کند و یافته‌های تحقیق را به پژوهش های قبلی متصل می‌سازد (سرمد،۱۳۸۸: ۵۶).
بررسی تحقیقات انجام گرفته، راهنما و راهگشا برای پژوهشگر است و او را قادر می‌سازد تا با دقت و اطمینان بیشتری به مطالعه موضوع مورد تحقیق بپردازد. چرا که می توان از نقاط قوت کارهای صورت گرفته بهره برده و از نارسایی‌ها و نقص‌های احتمالی آن اجتناب ورزید و در پی جبران آن بر می‌آید. و همچنین از رویه موفقیت‌آمیز به کار گرفته شده استفاده نموده و از برخی دوباره کاری‌های غیر ضروری پرهیز نمایند (اسماعیلی، ۱۳۹۱: ۶).
بررسی آثار و مطالعات انجام گرفته در ایران و خارج از ایران حکایت از آن دارد که با وجود ریشه تاریخی و تاثیرات عمیقی که استفاده بیش‌ از حد از لوازم آرایشی و مواد رژیمی بر جوامع بشری داشته است، اما چندان مورد توجه و علاقه اندیشمندان واقع نگردیده است. در دهه‌ های اخیر چون به صورت یک مسئله دامنگیر خیلی از جوامع شده است، مطالعاتی بر روی آن صورت گرفته است که در اینجا به اختصار مرور خواهند شد.
۲-۴-۱- تحقیقات انجام گرفته در داخل کشور
۲-۴-۱-۱- پایان‌نامه‌ها

    1. کمال کوهی(۱۳۹۰) در رساله دکترای خود موضوعی با عنوان «تبیین جامعه شناختی مدیریت بدن در میان زنان شهر تبریز » انجام داده است. این پژوهش با روش تلفیقی، با تعداد نمونه ۷۳۸ نفر در بخش کمی (پیمایش) و ۲۰ نفر در بخش کیفی (گروه متمرکز) انجام شده است. روش نمونه‌گیری در بخش کمی، خوشه‌ای چند مرحله‌ای توام با تصادفی ساده و سیستماتیک و در بخش کیفی هدفمند و در دسرس بوده و به‌وسیله پرسشنامه و مصاحبه نامه اطلاعات لازم از زنان ۱۵ سال و بالاتر گردآوری شده است. در بخش کیفی نمونه‌گیری تا اشباع نظری تداوم داشت. پس از تجزیه و تحلیل داده‌های کمی رساله، یافته‌ها نشان می دهد که: ۱) مدیریت بدن در میان زنان ۱۵ سال و بالاتر شهر تبریز از سطح متوسط به بالایی برخوردار بوده است. ۲) مدیریت بدن به تفکیک وضعیت شغلی، وضعیت تاهل و منشا اجتماعی متفائت بوده و اختلاف معنی داری بین گروه‌های مختلف متغییرهای مذکور وجود دارد. ۳) همچنین متغییرهای مقایسه اجتماعی بدن، گروه‌های اجتماعی، سن، تحصیلات، سرمایه فرنگی، اقتصادی و دینداری و رسانه‌های ارتباطی و اطلاعاتی بر مدیریت بدن زنان به صورت مستقیم و غیر مستقیم تاثیر معنی داری دارند. در مجموع ۲۶ درصد از تغیرات مدیریت بدن به‌وسیله متغییرهای موجود در شکل معادلات ساختاری تبیین می شوند.
    1. مهسا زاهدی نژاد (۱۳۸۹) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود موضوعی با عنوان «بررسی جامعه شناسی عوامل موثر بر مدیریت بدن بین دانشجویان دختر دانشگاه باهنر و دانشجویان دختر علوم پزشکی » انجام داده است. که با بهره گرفتن از روش پیمایشی از مجموع تقریبا۹۴۵۰ دانشجوی دختر دانشگاه باهنر کرمان و ۳۰۰۰ دانشجووی دختر دانشگاه علوم پزشکی کرمان بر مبنای فرمول کوکران ۴۰۰ نمونه به روش اتفاقی انتخاب شده است. دیدگاه‌های نظری فیمینیسم رادیکال. نظریه گیدنز، گافمن، فستینگر، گروگن، روزنبرگ و نظریه مبادله اجتماعی راهنمای آزمون فرضیات تحقیق می‌باشد. هم‌چنین برای سنجش روایی و پایایی سوالات از ضریب الفای کرونباخ و اعتبار صوری استفاده شده است. یافته‌‌های تحقیق نشان می دهد، عوامل مستقیم موثر به مدیریت بدن عبارتنداز: رسانه، نگرش جنسیتی، تصویر از بدن که ۷۴۴% واریانس مدیریت بدن را تبیین کرده‌اند.
    1. سعید سلطانی بهرام (۱۳۹۰) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود موضوعی با عنوان «بررسی رابطه منابع هویت با مدیریت بدن در میان زنان متاهل شهر تهران » انجام داده است. در این مطالعه توصیفی تحلیلی رابطه منابع سه گانه هویت ( مدرن، ملی و دینی) و مدیریت بدن با روش پیمایشی مورد بررسی قرار گرفته است. حجم نمونه ۴۰۰ نفر از زنان متاهل شهر تهران هستند که با فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله‌ای انتخاب شده‌اند. در این تحقیق پیمایشی از پرسشنامه برای جمع‌ آوری اطلاعات استفاده شده است. یافته‌های پژوهش نشان می دهد که رابطه مثبت و معنی‌داری بین هویت مدرن و مدیریت بدن وجود دارد. لیکن دو منبع هویت، یعنی هویت ملی و هویت دینی رابطه معنی داری با مدیریت بدن ندارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد که چهار متغییر سطح تحصیلات، منطقه محل سکونت، هویت مدرن و هویت ملی در کل توانسته‌اند ۲۹ درصد واریانس مربوط به مدیریت بدن را تبیین کنند.
    1. غلامرضا میناخانی (۱۳۹۰) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود موضوعی با عنوان «مدیریت بدن و صورت‌بندی هویت فردی و اجتماعی » انجام داده است. برای این منظور متغییرهای مدیریت بدن، هویت اجتماعی، تصویر بدن کما‌گرایی، خودپنداره، سرمایه فرهنگی و مصرف رسانه‌ای بر روی نمونه‌ی ۳۸۵ نفری (۱۹۵ دختر و ۱۹۰ نفر دختر) از دانشجویانی که به صورت خوشه‌ای چند مرحله‌ای از تمام دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان انتخاب شده بودند، به صورت کمی مورد آزمون و بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین مدیریت بدن و سبک هویت اطلاعاتی، خودپنداره مثبت، سرمایه فرهنگی و مصرف رسانه‌ای ارتباط مثبت و معنادار و با هویت ملی و مولفه‌های تصویر بدنی ارتباط منفی معنادار وجود دارد و با کمال‌گرایی ارتباط معنادار وجود ندارد. همچنین یافته‌ها نشان داد که بین دو جنس، مقاطع مختلف تحصیلی، گروه‌های مختلف تحصیلی و قومیت در مدیریت بدن تفاوت معناداری وجود ندارد ولی بین دانشجویان مجرد و متاهل در میزان اهمیت به مدیریت بدن تفاوت معنادار وجود دارد. یافته‌های این پژوهش بیانگر اهمیت مدیریت بدن در رفتارهای روزانه افراد در موقعیت‌های مختلف است.
    1. امیر امیری (۱۳۹۰) در پایان نامه خود با عنوان «مدیریت بدن و مقبولیت اجتماعی» پژوهشی انجام داده‌اند. تحقیق به روش پیمایش و با ابزار پرسش‌نامه و در میان دانشجویان علوم انسانی مقطع کارشانسی دانشگاه آزاد و پیام نور شهر زنجان انجام شده و روش نمونه گیری آن بصورت تصادفی سیستماتیک است که حجم نمونه براساس فرمول کوکران ۳۷۰ نفر انتخاب شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که میانگین مدیریت بدن برای دانشجویان دختر۴۶/۸۳ و پسر ۶۶/۷۲ درصد بوده که حاکی از مدیریت بیشتر دختران نسبت به پسران بر بدن‌هایشان می‌باشد. بر اساس نتایج، همه‌ی فرضیه‌ها معنی دار بوده و در مجموع ۷/۸۹ درصد از واریانس و پراکندگی متغییر بدن بوسیله متغییرهای مستقل تبین گردیده است.
    1. ندا گلبهاری (۱۳۹۱) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود پژوهشی با عنوان “بررسی رابطه‌ی بین سرمایه فرهنگی و مدیریت بدن در بین زنان و مردان ۲۰ – ۵۹ سال ساکن تهران و با تکیه بر نظریات آنتونی گیدنز و پیر بوردیو” انجام داده است. این پژوهش در واقع به دنبال یافتن پاسخ این سوال است که سرمایه فرهنگی، چگونه و طی چه مکانیسمی در ارتباط با مدیریت بدن قرار می گیرد و چه عوامل یا متغییرهای دیگری می توانند در جرح و تعدیل این ارتباط دخیل باشند. جمعیت نمونه‌ی این کار تحقیقی بر اساس فرمول کوکران و با بهره‌گیری از شیوه نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب گردیدند که شامل ۳۵۰ نفر می شوند. همچنین روش تحقیق در این پژوهش، پیمایش و ابزار اصلی گردآوری اطلاعات در آن، پرسشنامه است. نتایج حاصل از آزمون‌های همبستگی و تجزیه و تحلیل داده‌ها در این اثر، حاکی از وجود رابطه معنادار و مستقیم بین سرمایه فرهنگی و مدیریت بدن و عدم وجود رابطه معنادار بین تصور ذهنی از بدن و متغییر وابسته می‌باشند. همچنین یافته‌ها نشان می‌دهند که بین سن، جنس، وضعیت تاهل و دینداری و همچنین پایگاه اقتصادی (متغییرهای زمینه‌ای) با مدیریت بدن ارتباط معنادار وجود دارد. نتایج بدست آمده از تحلیل رگرسیون چند متغییری نیز گویای آن است که متغییرهای پایگاه اقتصادی و اجتماعی و وضعیت تاهل در ترکیب با دیگر متغییرهای مستقل وارد شده در تحلیل، از قدرت لازم در پیش‌بینی میزان مدیریت بدن برخوردار نیستند و لذا از معادله رگرسیون حذف می‌گردند. ضمن اینکه پس از انجام تحلیل رگرسیون به تفکیک جنس، مشخص شد برای جنس مذکر، دو متغییر وضعیت تاهل و سرمایه فرهنگی به عنوان متغییرهای پیش بین در معادله رگرسیون باقی می مانند و برای جنس مونث نیز متغییرهای سرمایه فرهنگی، دینداری و جنس به ترتیب با بیشترین و کمترین وزن، به عنوان متغییرهای پیش‌بینی کننده‌ی میزان مدیریت بدن مطرح می‌گردند.
    1. آرش ضیاء پور (۱۳۸۹) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود موضوعی با عنوان «بررسی تاثیر سرمایه فرهنگی بر مدیریت بدن جوانان (مطالعه موردی جوانان شهر گیلانغرب) » انجام داده است. در این پژوهش از یک نمونه ۴۰۲ نفری از ساکنان ۱۵-۲۹ سال شهر گیلانغرب، استفاده شده است. چارچوب نظزی تحقیق بر اساس عقاید «بوردیو» و «گیدنز» شکل گرفته است. نتایج پژوهش با بهره گرفتن از آمارهای توصیفی و استنباطی نشان می دهد که میانگین سرمایه فرهنگی (۰۱/۳ از ۵) کمتر از میانگین مدیریت بدن (۱۰/۳ از ۵) است. مقایسه ضرایب همبستگی نیز نشان می دهد که قوی‌ترین متغییر «سرمایه فرهنگی عینیت یافته» (۳۲۴%=r) و ضعیف‌ترین «سرمایه فرهنگی نهادینه شده» (۱۸۸%=r) با مدیریت بدن رابطه برقرار است. در مجموع نتایج تحقیق حاکی از آن است که بیشترین همبستگی سرمایه فرهنگی با رژیم لاغری (۳۷۴%) و جراجی زیبایی (۳۷۲%)، همچنین، نتیجه رگرسیون خطی چند متغییره متغییرهای مستقل با مدیریت بدن پسران و دختران نشان می دهد که از میان متغییرهای مستقل، چهار متغییر سرمایه فرهنگی عینیت یافته، سرمایه غرهنگی تجسم یافته، سن و پایگاه اقتصادی/ اجتماعی در مدل نهایی باقی مانده‌اند مقایسه بتاها نشان می دهد که سرمایه فرهنگی عینیت یافته (۲۲۴/=beta) و سن (۱۰۴/=beta) به ترتیب، قوی‌ترین و ضعیف‌ترین میزان تاثیر را بر متغییر وابسته مدیریت بدن پسران و دختران دارند. بطور کلی مدل ارائه شده در این پژوهش ۱۶٫۵ درصد تغییرات متغییر وابسته را توضیح می دهد.
    1. احمدی (۱۳۸۶) در پایان نامه خود با عنوان “بررسی فعالیت‌های مرتبط با مدیریت بدن و هویت اجتماعی” صورت گرفته است. روش تحقیق خوشه‌ای چند مرحله‌ای بوده است. نمونه این آماری تحقیق شامل ۴۰۰ نفر از ساکنان ۱۸ سال به بالای ساکن در شهر رشت می‌باشد. نتایج این تحقیق نشان‌ داده است که بین سرمایه اقتصادی و مدیریت بدن هیچ‌گونه رابطه‌ای وجود ندارد. به‌علاوه نتایج نشان‌دهنده‌ی آن است که سرمایه فرهنگی با مدیریت بدن‌ رابطه معناداری دارد. همچنین بین زنان و مردان از نظر میزان اهمیت دادن به کنترل وزن خود تفاوت معناداری دیده می شود.
    1. مرتضی شعبانی (۱۳۹۱) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود پژوهشی با عنوان “بررسی وضعیت سبک زندگی و ابعاد آن شامل: اوقات فراقت، مصرف فرهنگی و مدیریت بدن در بین جوانان شهر رودسر” انجام داده است. در این پژوهش، از رویکرد تقلیل‌گرایانه بوردیو استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق، جوانان ۱۵- ۲۹ ساله‌ی شهر رودسر می‌باشد و تعداد نمونه برابر ۲۷۱ نفر است که به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای انتخاب شده‌اند. روش تحقیق پیمایش و ابزار آن پرسشنامه می‌باشد. نتایج تحقیق نشان داد که سرمایه فرهنگی بر روی بر روی سبک زندگی تاثیر گذار است. ولی تاثیر سرمایه اقتصادی بر روس سبک زندگی مورد تایید قرار نگرفت. همچنین تاثیر سرمایه فرهنگی بر چگونگی گذران اوقات فراقت و مصرف فرهنگی تایید و بر روی مدیریت بدن رد شد. ولی سرمایه اقتصادی تاثیری بر هیچ کدام از ابعاد سبک زندگی نداشت.
    1. سمیه ورشوی (۱۳۸۹) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان “عوامل اجتماعی موثر بر انجام جراحی زیبایی زنان”انجام داده است. روش مورد استفاده روش علی- مقایسه‌ای بوده که بر پایه آن نمونه مورد نظر که شامل ۸۰ نفر از زنان ۱۸ الی ۴۵ ساله است به دو گروه تقسیم شده است (زنانی که جراحی زیبایی انجام داده‌اند و زنانی که جراحی زیبایی انجام نداده‌ند) این دو گروه برحسب متغییرهای تاهل و منطقه محل سکونت همگن شده‌اند. یافته‌های حاصل از پژوهش نشان می دهد متغییرهای سرمایه فرهنگی، فشار هنجاری، و پایگاه اجتماعی/ اقتصادی با احتمال انجام جراحی زیبایی رابطه مثبت و معنادار و متغییرهای تصور از بدن و روابط اجتماعی با احتمال انجام جراحی زیبایی رابطه منفی و معنادار دارد.
    1. مهدی ژیانپور درپایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان “بررسی جامعه شناختی عوامل موثر بر انجام جراحی های زیبایی در شهر اصفهان ” (۱۳۸۶) که به عنوان پایان نامه کارشناسی ارشد در دانشگاه اصفهان ارائه شده است به بررسی متغییرهای زمینه ای و پایگاه اجتماعی- اقتصادی و نیز مدیریت بدن پرداخته است. حجم ۱۴۰ نفری نمونه‌ی تحقیق شامل افرادی است که بدون داشتن نقص یا مشکل پزشکی، در مقطع دو ماه‌ی این بررسی اقدام به عمل جراحی کرده بوده‌اند. ابزار گردآوری داده‌ها در این پیمایش پرسش نامه بوده است. یافته‌های تحقیق نشان می دهد اکثریت افرادی که به جراحی زیبایی اقدام کرده‌اند زن، غیرمتاهل، و متعلق به طبقات و پایگاه متوسط روبه پایین و پایین جامعه بوده و این واجد سطح متوسط بالا و بالایی از مدیریت بدن هستند. و براساس نظرات راهنما و نتایج این تحقیق می توان گفت: (۱) انجام جراحی زیبایی به عنوان یک رفتار مصرفی منزلت بخش مختص به اقشار ممتاز جامعه نیست و در میان اقشار پایین‌تر جامعه نیز فراگیر شده است. (۲) اکثریت یافتن اقشار پایین تر از متوسط در بین متقاضیان زیبایی کلینیکی می تواند بیانگر اهمیت اجتماعی زیبایی و تمایل این افراد جهت کسب موقعیت بالاتر و دستیابی به احترام بیشتر باشد؛ (۳) رفتارهای معطوف به زیبایی و جذابیت بدنی به عنوان بخشی از یک سبک زندگی می تواند تمایزبخش اقشار مختلفی باشد واجد تعلق طبقاتی و پایگاهی واحد هستند.
    1. حمیده فرزانه در پایان نامه ای با عنوان “زنان و فرهنگ بدن: عوامل موثر بر گرایش به جراحیهای زیبایی” (دانشگاه علامه طباطبایی سال ۱۳۸۵) به بررسی متغییرهای مستقل موثر بر گرایش زنان به جراحی زیبایی پرداخته است. این متغییرها چنین اند: متغییرهای سن، تحصیلات، وضعیت تاهل. بقیه متغییرهای او عمدتا از بعدی روانشناختی برخوردارند و میل به برتر بودن و دستیابی به اعتماد به نفس بیشتر و همین طور نارضایتی و بیگانگی نسبت به بدن را در بر می گیرند. مورد اخیر که در قالب تصور ذهنی از بدن مورد بررسی قرار گرفته می تواند با ابعاد اجتماعی وسیعتری ارتباط یابد و در سطحی جامعه شناختی مورد بررسی قرار گیرد. در تحقیق حاضر این کار به واسطه بررسی ابعاد اجتماعی هویت و به ویژه تاثیر رسانه‌ها در عصر جهانی شدن انجام پذیرفته است.
    1. سحر آقایاری در پایان نامه “بررسی گرایش زنان به جراحی پلاستیک ” (۱۳۸۲)، که به عنوان پایان نامه کارشناسی ارشد در دانشگاه تهران ارائه شده است به بررسی متغییرهای زمینه ای و همینطور متغییرهای پایگاه اجتماعی– اقتصادی و نیز متغییرهای روانشناختی اعتماد به نفس و تصویر بدن پرداخته است. ابزار گردآوری داده‌ها در این پیمایش پرسش نامه بوده است. در این تحقیقی گرایش زنان به جراحی های زیبایی در شهر تهران را متاثر از عقیده شوهران آنان می داند و بیان می کند که تمایل صاحبان کار در به کارگیری افراد زیبا و خوش اندام برای تصدی برخی مشاغل در اعمال مدیریت بدن زنان موثراست.
    1. محمد روحانی (۱۳۷۹) در رساله ی دکتری خود با نام “مقایسه ویژگی های شخصیتی مراجعه کنندگان جهت عمل رینوپلاستی به درمانگاه ENT‌ بیمارستان امیر اعلم با گروه شاهد بر اساس پرسش نامه شخصیتی MMPI ” با بررسی یک نمونه ۶۰ نفری از مراجعه کنندگان جهت عمل رینوپلاستی به درمانگاه گوش و حلق و بینی، که با یک نمونه ۶۰ نفری از همراهان دیگر بیماران کنترل می شد و از نظر سن، جنس و تحصیلات با نمونه اول همسان شده بود نتیجه می گیرد که از ده ویژگی شخصیتی نابهنجار که از پرسشنامه شخصیتی چند وجهی مینه سوتا استخراج شده است، سه ویژگی در بین افراد گروه رینوپلاستی به طور قابل ملاحظه ای از گروه شاهد بیشتر است. این سه ویژگی عبارتند از: شخصیت نابالغ و رشد نیافته، تمایل به گوشه گیری، مردم گریزی و اشکال در برقراری روابط اجتماعی، هیپوکندریازیس.

۲-۴-۱-۲- مقاله‌ها

    1. رضایی، اینانلو و فکری (۱۳۸۹) در پژوهشی با عنوان «مدیریت بدن و ارتباط آن با عوامل اجتماعی» پژوهشی انجام داده‌اند. در این تحقیق عوامل اجتماعی موثر در این پدیده بررسی شده است و با بهره گرفتن از روش پیمایشی از مجموع ۶۰۰۰ دانشجوی دختر دانشگاه مازندران بر مبنای فرمول کوکران ۴۰۰ نمونه به روش خوشه‌ای چند مرحله‌ای انتخاب شده است. دیدگاهای نظری فمنیسم سوسیال، نظریه فوکو، گیدنز و گافمن راهنمای آزمون فرضیات تحقیق می‌باشد، برای سنجش روایی و پایایی سوالات از ضریب الفای کرونباخ و اعتبار صوری استفاده شده است. یافته‌های تحقیق نشان می دهد عوامل مستقیم موثر در مدیریت بدن عبارتند از: مصرف گرایی (r=0/56) فشار اجتماعی (r=0/61) و مصرف رسانه‌ای (r=0/42). این سه عامل ۸۳ درصد تغییرات متغییر وابسته را تعیین می‌نمایند.
    1. مهدوی و اسفنجیر(۱۳۸۹) پژوهشی با عنوان « بررسی میزان تمایل به مدیریت بدن و کنترل اندام و عوامل موثر بر آن» را انجام داده‌اند. این تحقیق با هدف بررسی میزان تمایل به مدیریت بدن و کنترل اندام و عوامل موثر بر آن صورت گرفته است. به این منظور از میان ۳۵۰ نفر از دانشجویان دختر دانشگاه غیر انتفاعی سبزآمل ۲۰۰ نفر به روش تصادفی انتخاب شدند. تحقیق به روش توصیفی از نوع زمینه‌یابی انجام شد. ابزار گرداوری اطلاعات پرسشنامه است. نتایج تحقیق نشان داد که: ۱) در تمامی ابعاد هشت گانه تشخص طلبی، تاثیر دوستان و هم‌سالان،‌ تنوع طلبی و نوگرایی، مقاصد جنسی، همانندسازی، معرف طبقه اجتماعی و داشتن هویت بالاترین تاثیر را در تبین متغییر وابسته میزان تمایل به مدیریت و کنترل اندام و بدن دارند.
    1. فاتحی و اخلاصی(۱۳۸۷) تحقیقی با عنوان ” مدیریت بدن و پذیرش اجتماعی بدن” در شهر شیراز با جامعه آماری زنان آن شهر انجام دادند بیان می‌کنند که براساس یافته هایشان میانگین مدیریت بدن ۸/۶۲% بوده که نشان از میزان توجه بالای زنان به بدن در همه ابعاد گوناگون آن دارد و پذیرش اجتماعی، دینداری، مصرف رسانه‌ای، سرمایه ی فرهنگی، پایگاه اقتصادی و اجتماعی و سن به ترتیب با ۲۷%، ۳۸%، ۱۶%، ۰۷/۰%، ۲۳%، ۲۳%، از واریانس مدیریت بدن را تبیین می‌کنند و بیان می کند که مدیریت بدن زنان توأم با پذیرش و تائید اجتماعی است.
    1. خواجه نوری و روحانی و هاشمی (۱۳۹۰) تحقیقی با عنوان «سبک زندگی و مدریت بدن» انجام داده‌اند. داده‌های پژوهش با بهره گرفتن از روش پیمایشی و با تهیه پرسش‌نامه خود گزارشی در شهر شیراز نمونه‌ای ۵۰۸ نفری از زنان ۱۵ تا ۶۴ ساله با بهره گرفتن از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله‌ای انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان دادند که در سطح تحلیل دو متغییره تمامی سبک‌های زندگی با مدیریت بر ظاهر و هم‌چنین تغییر شکل اندام رابطه داشته‌اند، اما در تحلیل چند متغییره مشاهده شد که سبک‌های مدرن ورزشی- موسیقی، فراغتی، مشارکت‌های جدید، مذهبی و در نهایت، موسیقی سنتی روی هم توانسته‌اند مدیریت زنان در ظاهرشان را با ۴۵ درصد تبیین کنند و متغییرهای سبک مشارمتی جدید، ورزشی- موسیقی جدید، موسیقی قدیمی و در نهایت فراغتی روی هم ۳/۳۰ درصد تغییرات مدیریت تغییر شکل اندام زنان ر تبیین کنند.
    1. رسولی در پژوهشی (۱۳۸۲) به بررسی شاخص های سبک زندگی و نحوه پرداخت آنها در آگهی های بازرگانی تلویزیون ایران پرداخته است. روش به کار رفته در این پژوهش، تحلیل محتوا و پرسشنامه معکوس بوده است. سوال اصلی این بوده است که آیا تبلیغات تجاری در تلویزیون سبک و شیوه خاصی از زندگی را به مخاطبان معرفی می‌کنند؟ نتایج حاکی از آن بودده است که سه نوع تبلیغات مطرح شده است: الف ) سبک زندگی مبتنی بر نمایش الگوها و ارزشهای مبتنی بر طبقات اجتماعی. ب ) سبک زندگی مبتنی بر مصرف کالاهای فرهنگی و اقتصادی) سبک زندگی مبتنی بر الگوهای مدرن و سسنتی. بدین ترتیب بیشتر الگوها و ارزشهای مربوط به زندگی مدرن طبقات متوسط و مرفه جامعه در تبلیغات عرضه شده است.
    1. میرزایی و امینی ( ۱۳۸۵ ) در پژوهشی با عنوان “تحلیل محتوای پیام های بارگانی تلویزیونی با تأکید بر طبقۀ اجتماعی و سبک زندگی” به دنبال پاسخ گویی به این سؤال است که پیام های بازرگانی در ایران چه نوع الگو و سبک زندگی را تبلیغ می‌کنند؟ آنها با بیان اینکه پیام های بازرگانی کارکردهای چندگانه ای ایفا می‌کنند؛ از یک سو به معرفی محصولات و کالاهای مورد نیاز پرداخته و از سوی دیگر جنبۀ گسترش مصرف گرایی را با خود به همراه دارند، به تحلیل آنها در یک مقطع زمانی پرداخته اند. نتایج این پژوهش که با بهره گرفتن از روش تحلیل محتوا انجام شده و جامعۀ آماری آن، پیام های بازرگانی پخش شده قبل و میان پربیننده ترین برنامه ها و سریال های تلویزیونی در شش ماه اول ۱۳۸۴ بوده است، حاکی از آن است که پیام های بازرگانی در ایران به مثابۀ زبان، تولید کنندۀ معانی مصرف است و نمایش دهندۀ سبک زندگی طبقۀ متوسط رو به بالاست. به طوری که این تبلیغات حاوی نمایش ورزش های متعلق به طبقۀ بالا، خیابان های شمال شهر، منازل ویلایی دارای حیاط و استخر و همچنین نمایش برج های بلند و اتومبیل های بالای پانزده تومان در آگهی های بازرگانی است. از سوی دیگر مقولۀ دیگری که نمایانگر ترویج مصرف گرایی به واسطۀ پیام های بازرگانی است اختصاص بیشترین درصد پیام ها به تبلیغات مواد غذایی است.
    1. خواجه نوری و مقدس (۱۳۸۸) در پژوهشی با عنوان “رابطه بین تصور از بدن و فرایند جهانی شدن ” انجام داده اند. مطالعه شامل ۲۲۰۰ زن در شهرهای تهران، شیراز و اصفهان است. در ابتدا مطالعات انجام شده را بررسی می‌کرده، و سپس با بهره گرفتن از نظریه ترکیبی که عمدتا مبتنی بر آرا گیدنز و سپس رابرتسون و همچنین پژوهش‌های پیشین بوده است. ۹ فرضیه به آزمون گذاشته شدند. برای جمع‌اوری اطلاعات روش پیمایش به‌کار گرفته شده و با بهره گرفتن از پرسش‌نامه مقیاس تصور بدن داده‌های مورد نیاز جمع‌ آوری شدند. شیوه نمونه‌گیری مطالعه تصادفی نظام‌مند بوده است. یافته‌های تحقیق نشان دهنده آن است که مدل نهایی تحقیق به ترتیب با بهره گرفتن از شش متغبر نوگرایی، آگاهی نسبت به جهانی شدن، شیوه زندگی، گفتگو در خانواده، سرمایه فرهنگی و وضعیت تاهل نزدیک به ۴۰ درصد از تغییرات تصور بدن در زنان شهرهای تهران، شیراز و اصفهان را تبیین می کند.
    1. بلالی و افشارکهن (۱۳۹۰) در تحقیقی با عنوان «زیبایی و پول، آرایش و جراحی» انجام داده است در این مقاله مفهوم زیبایی به صورتی مختصر کنکاش شده و سپس با استدلالی در خصوص اینکه به باور مردم زیبایی را می توان با پول و تلاش فردی به دست آورد به بحث آرایش و جراحی زیبایی و تاریخچه این دو مقوله درجهان و ایران پرداخته شده است. در بحث ایران به نقش رسانه‌ها و مطبوعات در خصوص ورود فرهنگ زیبایی غربی به ایران صحبت شده است و سپس به آمار مصرف لوازم آرایشی و نیز اقدام به اعمال جراحی در جهان و ایران و روند رو به رشد آن اشاره شده است. در بخش نظریات، سه رویکرد در ارتباط با فرهنگ مصرف لوازم آرایشی مطرح شده‌اند. در نهایت نتیجه‌گیری از بحث ها ارائه شده است.
    1. گلمراد مرادی (۱۳۹۱) در تحقیقی با عنوان ” نقش عوامل جامعه شناختی موثر بر استفاده دختران جوان از لوازم آرایشی” انجام داده است. این پژوهش با روش پیمایش انجام و داده‌های آن از طریق پرسش‌نامه جمع‌ آوری شدند. جامعه آماری کلیه دانشجویان دختر دانشگاه آزاد واحد اسلام‌آباد غرب بود. تعداد جامعه آماری برابر ۷۸۴ نفر است. از این تعداد ۴۰۰ نفر براساس نمونه‌گیری تصادفی ساده برای مطالعه انتخاب شدند. یافته‌های پژوهشی نشان می دهد بین متغییرهای، تمایل به جلب توجه، تشخص‌طلبی، میزان نوگرایی، میزان گرایش دینی و تحصیلات پدر و مادر با بهره گرفتن از لوازم آرایشی رابطه معنی‌دار وجود دارد. نتایج ضریب رگرسیونی نشان می دهد که شش متغییر متمایل به جاب توجه، میزان تشخص‌طلبی، میزان نوگرایی، میزان درآمد، وضعیت شغلی و وضعیت تاهل، به ترتیب میزان اهمیتی که در تبین متغییر وابسته داشته‌اند، وارد معادله شده و در مجموع مقدار ۵۱ درصد از واریانس متغییر وابسته را تبین نموده‌اند.

۱۰- آزاد ارمکی و چاوشیان (۱۳۸۱) تحقیقی با عنوان « بدن به مثابه رسانه و هویت » انجام داده است. این تحقیق به بررسی تجربی فرضیه گسسته شدن شکل‌های هویت از موقعیت ساختاری می‌پردازد. روش تحقیق خوشه‌ای چند مرحله‌ای بوده است. نمونه این تحقیق شامل ۸۲۵ نفر از ساکنان ۱۸سال به بالای شهر تهران می‌باشد. یافته‌های این تحقیق حاکی از آن است که سطوح گوناگون مدریت بدن رابطه معناداری با متغییرهای که آشکارا ریشه در فرهنگ جامعه (سن، جنس، تحصیلات، سرمایه فرهنگی، دیانت و نگرش سنت به خانواده) دارند، به علاوه نتایج تحقیق نشان می دهد که بین مدیریت بدن و متغییرهای ساختاری مثل پایگاه اقتصادی و شغل رابطه معناداری وجود ندارد.
۱۱-شیرین احمدنیا نیز در مقاله ای با عنوان جامعه شناسی بدن و بدن زنان در سال ۱۳۸۵ در فصلنامه زنان ضمن این که از اهمیت بدن و ضرورت توجه داشتن بر بدن از سوی زنان اشاره دارد به فشارهای فرهنگی اجتماعی موثر بر بدن زنان نیز توجه دارد و معتقد است اساساً الگوی فرهنگی غربی در سطح بین المللی که از طریق رسانه‌های جمعی و تکنولوژی های نوین ارتباطی تشدید و تسهیل می گردد ارزش های خاصی مرتبط با اشکال و اندازه های بدنی ایده آل و مطلوب مورد تأکید قرار می گیرد به طوری که این گونه ارزش ها به عنوان ایده آل و اهداف عینی بر رفتارهای افراد به ویژه در جوامع مختلف برای هماهنگ کردن یا نزدیک تر کردن خصوصیات بدن خود با این ارزش ها مورد توجه قرار می گیرند. نمونه مشخص که از این ارزش ها مورد توجه قرار می گیرند. نمونه مشخص از این ارزش ها که امروزه در مورد زنان در اکثر جوامع مورد توافق قرارگرفته باریک اندامی است. او همچنین به پیامدهای سوء رژیم های لاغری برای روانی و جسمانی زنان اشاره کرده است. و از نظر جسمانی مشکلاتی که در اثر رژیم های لاغری ممکن است در رشد بدنی آنان اثر بگذارد و در رابطه با مسائل روانی رژیم های لاغری نوعی وسواس خوردن را نیز ایجاد می‌کنند، به طوری که اگر افراد بیش از مقدار لازم بخورند دچار احساس گناه می شوند
۱۲-محمود بلوچی در تحقیقی که پیرامون جراحی زیبایی بینی انجام داده است (۱۳۷۶)، با بررسی ۸۷ مورد از افرادی که تحت عمل جراحی زیبایی بینی قرار گرفته اند، به این نتیجه رسیده است که ۹۶% علت انجام عمل مزبور به خاطر زیبا شدن بینی و نهایتا زیبا شدن صورت بوده است. سن ۱۸ تا ۳۵ سالگی بیشترین سن انجام عمل بوده است و ۷۵% افرادی که تحت عمل جراحی قرار گرفته بودند، ‌قبل از عمل جراحی علاوه بر خودشان، پدر، مادر یا همسرشان از وضع بینی آنها ناراضی بودند که در ۶۴% از آنها، این نارضایتی پس از عمل از بین رفته بود. بر اساس نتایج این تحقیقات میزان تحصیلات ۶۳% افراد در این مطالعه، زیر دیپلم بوده است.
۱۳-همچنین علی اصغرسعیدی در مقاله ویژگی های مصرفی که در سال ۱۳۸۴ منتشر نمود در ابتدا از فرهنگ مصرفی و پس از آن به روند این که چگونه شد که بر بدن پرداخته شد و شاخه ای به عنوان جامعه شناسی بدن شکل گرفت صحبت می کند. او در مقاله اش معتقد بود که بدن به عنوان اُبژه در نظریه های جامعه شناسان شناخته شده است و بدن را به مثابه ماشین می داند که در امر رژیم گرفتن و ورزش کردن چنان باید تحمل کند که در حقیقت با انواع وسائل به اندازه گیری آن می پردازد. او معتقد است تبلیغات هم ایده ای خاص از نوعی بدن و شکلی مطلوب ازبدن ارائه می کند و آن را توسعه می دهد و افراد را مجبور می کند که اگر می خواهید این لباس را بپوشید باید این شکل بدن را داشته باشید.
۲-۴-۲- تحقیقات انجام گرفته در خارج کشور

    1. تن (۱۹۷۹) تاثیر تبلیغات رسانه ای بر ملاک های زیبایی را مورد بررسی قرار داد. او با قرار دادن عده ای از افراد در معرض پیام های رسانه ای در مورد زیبایی، نشان داد افرادی که در معرض این پیام ها بودند به نسبت افرادی که در معرض آنها نبودند، ویژگی هایی چون جذابیت جسمی، صورت زیبا و تناسب اندام را با اهمیت تر تلقی می کردند. این تحقیق با بهره گرفتن از مدل آزمایشی کلاسیک صورت گرفت و تاثیر پیام های رسانه‌ای درباره زیبایی بر افراد مواجه با این پیامها را تایید نمود. با این وجود این تحقیق، گروه های مختلف افراد متاثر از رسانه‌ها را از یکدیگر متمایز نکرد و به عبارت دیگر افراد را بر حسب میزان و نوع تاثیر پذیری از این پیامها در دسته های مختلف قرار نداد (امیدی ۱۳۹۰: ۱۴)
    1. رابینسون[۱۴۷] (۲۰۰۳) در تحقیق با عنوان “شیوه پوشش، تاثیر گذاری بدن و مدیریت بدن” دریافت که شرکت در برنامه‌های کاهش وزن با بالا رفتن جذابیت بدن رابطه دارد. زنان بیشتر آن نوع لباس‌هایی می‌پوشند که آن قسمت از بدنشان را نشان دهد که از آن راضی هستند. آن‌ها (زنانی که در برنامه کاهش وزن شرکت کرده بودند) لباس‌هایی را نمی‌پوشند که آن قسمت از بدنشان را نشان دهد که از آن رضایت ندارند. از طرف دیگر یافته‌های این تحقیق نشان داد که شیوه پوشش با سن و وضعیت تاهل در ارتباط است. زنانی که برای کاهش وزن شرکت می‌کنند از لباس‌هایی استفاده می‌کنند که ظاهر آنان را بهتر سازد و تصور آنان را از بدنشان بهبود بخشد. آنان به مرور که در برنامه کاهش وزن شرکت می‌کنند اگر تصور و رضایت آنان از بدنشان افزایش پیدا کند با جدیت برنامه‌ها را دنبال می‌کنند و در کاهش وزن موفق‌تر عمل می‌کنند.
    1. راد و لنون[۱۴۸] (۲۰۰۰) در تحقیق با عنوان “تصور از بدن و مدیریت ظاهر[۱۴۹]” به این امر می‌پردازد که زیبایی در تمامی فرهنگ‌ها به عنوان یک ارزش محسوب می شود و آن ممکن است به خودی خود برای بعضی افراد خصوصا برای زنان یک هدف باشد. صورتی زیبا، اندامی‌ باریک و تناسب اندام امروزه معیاری برای زیبایی زنان محسوب می شود. جمعیت مورد مطالعه شامل دانشجویان دختر ۹۹ کالج در آمریکا، بین سنین ۱۹-۲۴ سال است. ابزار تحقیق پرسشنامه بوده و نمونه آماری تحقیق نیز ۲۰۸ نفر بوده است. آنان در نتایج خود دریافتن زنان خیلی سریع یاد می‌گیرند که ظاهر خود را جهت رسیدن به ایده‌آل‌های فرهنگی مدیریت نمایند که نوعا شامل تنظیم وزن و تمیز نگه‌داشتن خود جهت برآوردن هنجارهای مورد انتظار می‌باشد. چنین انتظارات فرهنگی قویا ما را درمورد اینکه راجع به بدن خود چگونه احساسی داشته باشیم تحت تاثیر قرار می دهد. همچنین آن میزان از مدیریت ظاهر از جمله رژیم غذایی، ورزش، استفاده از وسایل آرایشی، جراحی‌های زیبایی و انتخاب پوشش را نیز تحت تاثیر قرار می دهد،‌ به‌علاوه نتایج یافته‌های تحقیق نشان داده که بعضی بر این باور بودند که داشتن تناسب اندام، بدنی باریک و ظاهری آراسته، شادی و موفقیت را به همراه خود دارد. در ضمن یافته‌ها حاکی از این است، زمانی تصور از خود تحت تاثیر ظاهر قرار می گیرد که آزمودنی‌ها خود را با افراد دیگر مقایسه می‌کردند. همچنین زمانی که این مقایسه با افرادی بود که لحاظ ظاهر از آزمودنی‌ها بالاتر بودند تصور آنان از خود منفی و در غیر این صورت تصور آنان از خود مثبت بود.
  1. لنون و راد (۱۹۹۴) در تحقیق دیگری تحت عنوان ” رابطه بین نگرش به نقش‌های جنسیتی، رضایت از بدن، عزت نفس و مدیریت ظاهر در زنان” به بررسی این موضوع در بین ۱۹۴ نفر از دانشجویان دانشگاه با میانگین سنی ۲۱ سال پرداخته‌اند. ابزار این تحقیق پرسشنامه بوده است. یافته‌های تحقیق نشان می دهد که: ۱- نحوه نگرش به نقش جنسیت و رضایت از بدن، با عزت نفس به صورت مثبتی در رابطه است ۲- رضایت از بدن همبستگی بیشتری با عزت نفس دارد تا نگرش‌های سنتی به نقش‌های جنسیتی. ۳- زنانی که دارای عزت نفس بالایی هستند نسبت به زنانی که دارای عزت نفس پایینی می‌باشند کمتر درگیر فرایند مدیریت ظاهر می شوند.۴- هم زنانی که دارای نگرش سنتی به نقش‌های جنسی و هم زنانی که دارای نگرش‌های غیر سنتی به نقش‌های جنسی هستند به مدیریت ظاهر توجه دارند و ۵- اینکه توجه زیاد به مدیریت ظاهر با عزت نفس رابطه معکوس دارد
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:54:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم