این عبارت نشان دهنده آن است که قالیبافی در این زمان عمومیت داشته و در زندگی روزمره جایگاه خود را یافته و از ملزومات زندگی به شمار می‌آمده است.
گرچه از دوران ساسانیان نمونه مشخصی موجود نیست، اما آن چنان که از قراین پیدا است، فرش ایران در دوران ساسانی، از شهرت و اعتبار جهانی برخوردار بوده است. چنان‌ که سالنامه چینی سوئی سو (sui-su) در این دوران از فرش پشمی ایران به عنوان کالای وارداتی به چین نام می‌برد. در ادبیات فارسی نیز، بارها فرش معروف “بهارستان” متعلق به خسروپرویز پادشاه ساسانی یاد شده است. اوصافی که از فرش بزرگ بهارستان آمده است، نشانه‌هایی از توان و برتری هنرمندان ایرانی و پیشتازی آنان در هنر فرش بافی است.
با ظهور دین اسلام و فروپاشی نظام پرشکوه ساسانیان، هنر فرشبافی که پیشتر توسط اشراف حمایت می‌شد دچار رکود شد و در پی آن ظهور سلسله‌های مختلف و عدم ثبات سیاسی در قلمرو پهناور ایران، توان رشد و نمورا از آن بازستاند. به ویژه آن که اعراب به تجملات زندگی توجهی نداشتند، و کاخهای رفیع برای در میان گرفتن آنان که به زندگی در صحرا و بیابان و آسمان پرستاره و چادرهای حصیری خو گرفته بودند، توان فرسا می‌نمود، و به منظور مبارزه با شرک و بت‌پرستی نقش پردازی از انسان و حیوان را مکروه می‌دانست.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

با پراکنده شدن هنرمندان در شهرهای دور و نزدیک، هنر فرشبافی بی‌نمودی آشکار، به بقای خود ادامه داد، اما این روند دیری نپایید و خلفای بین‌امیه و بنی‌عباس برخلاف خلفای گذشته، در تقلید از شاهان گذشته، به این هنر توجه کردند و موجبات شکوفایی این هنر را پدید آوردند. ذکر دویست خانه قالی در تاریخ بیهقی متعلق به نیمه اول قرن پنجم هجری در شرح هدایای ارسالی از خراسان توسط علی‌بن عیسی برای هارون الرشید، خود گواهی براین نکته است و اخبار و شواهدی که مورخان و جغرافی نگاران اسلامی از این و آن در کتب خود درج کرده‌اند، خود دلیل غیر قابل انکاری از وجود فرهنگ پیشرفته قالیبافی ایران است.
مولف «حدودالعالم» که در تاریخ ۸۱۲ م آن را به رشته تحریر درآورده به قالیبافی فارس اشارت دارد، و یک قرن بعد مقدسی به وجود قالیهای سجاده‌ای در اراضی مرتفع قائنات، اعتراف می‌کند.
یاقوت حموی (۱۱۷۹ میلادی، قرن ششم هجری) از وجود قالیبافی آذربایجان خبر می‌دهد، و ابن‌بطوطه جهانگرد عرب (۱۳۰۴ ـ ۱۳۷۸میلادی) در راه خود از خورموسی در خلیج فارس به اصفهان، هنگام بازدید از ایذه در منطقه بختیاری از فرش سبز رنگی از در جلو وی گسترانیدند یاد می‌کند.
ادبیات فارسی نیز از این نشانه‌ها خالی نیست. خاقانی شروانی شهرت قالیهای مرندی را در قرن ششم چنین بازگو می‌کند:
چون مرا سندس است و استبرق شاید ارقالی مرندی نیست
یورش قوم مغول آنچه را که دستاورد پادشاهان گذشته بود، نابود ساخت. آنان مردانی جنگجو بودند که دنیا را برپشت اسبانشان فتح کرده بودند و در مصافشان با دشمنان، زنانشان را همراه نمی‌بردند، و قالی که زاده دستان هنرمند زنان است، با حمله آنان، نه تنها به ایران راه پیدا نکرد، بلکه باعث شد تا کارگاههای کوچک بافت قالی نیز ازبین رفته و طراحان و نقاشان به نقاط دوردست و روستاهای دور افتاده بگریزند.
مغولها گرچه سرزمین ایران را فتح کردند، اما به سرعت مقهور فرهنگ غنی ایرانیان شده و به آن تن دادند. جانشینان مغولان با برخورداری از این فرهنگ، رفته‌رفته به ترمیم خرابیها همت گماشتند و هنرمندان را بزرگ داشته اکرام کردند و موجبات پیشرفته زمینه‌های هنری را فراهم آوردند. در اخبار آمده است که غازان خان اولین ایلخانی بود که به دین اسلام گروید و فرشهایی برای آرامگاه خالد ابن ولید سردار صدر اسلام به دمشق گسیل داشت. وی برای تزیین صحن کاخهای خود نیز قالیهایی از خطه فارس را فراهم آورد.
جانشینان تیموریان برخلاف اعقابشان افرادی هنر دوست و هنرپرور بودند و بعضی‌شان در برخی از رشته‌های هنر دست داشتند. آنان با بزرگداشت نقاشان و هنرمندانی چون بهزاد هراتی و ایجاد کانونهای هنری در اعتلای این هنر گامهای موثری برداشتند. نقاشیهایی که از دوره تیموری باقی مانده نشان دهنده علاقه شاهان تیموری به هنر فرشبافی است.
دوران صفوی عصر درخشان و پرشکوه احیای هنر در تمام زمینه‌هاست. نمونه‌های ارزنده موجود در موزه‌های مشهور جهان همچون قالی مشهور اردبیل که جهت مقبره شیخ صفی الدین اردبیلی جد بزرگ صفویان بافته شده و اکنون در موزه ویکتوریا و آلبرت نگهداری می‌شود، حاصل کارگاههای قالیبافی شاهی در این دوران بوده‌اند. حمایت شاهان صفوی و ابراز علاقه آنان به این حرفه سبب شد تا صنعت فرشبافی از درجه یک پیشه و حرفه روستایی تا مقام یکی از هنرهای زیبا ارتقا یابد. شاه عباس در این مهم سهم به سزایی داشت، زیرا وی با تاسیس کارگاه قالیبافی در جوار کاخهای سلطنتی خود بین چهل ستون تا میدان شاه، بافندگان را مستقیماً زیر نظر داشت تا از کیفیت بافت و ظرافت آنها مطمئن شود. یادداشتهای گردشگرانی چون تاورنیه، شاردن و رابرت شرلی تاییدی براین گفتار است.
ایجاد روابط تجاری با کشورهای اروپایی و ورود جهانگردان، گردشگران و سفرا به ایران، زمینه گسترش روابط فرهنگی، تجاری را با دیگر کشورها فراهم ساخت و استقبال از قالیهای نفیس ایرانی در اروپا براهمیت دستبافته ها و رونق سفارشها افزود.
از این زمان کاشان به واسطه مرغوبیت و ظرافت قالیهای تولیدی خود پذیرای سفارشات بسیار شد و تولید فرشهای زربفت که حاصل بافت با نخهای طلا و نقره بود، بنا به سفارش دربار لهستان بر رونق آن شهر افزود. این فرشها که بعدها به فرشهای لهستانی یا پولونزی Polonaisa معروف شدند، یادگارهای این دورانند و اکنون مایه فخر و مباهات موزه‌های مالک آنند.
شاه عباس با گردآوردن بهترین نقاشان و طراحان و بافندگان از سراسر کشور و تجمع آنها در کارگاه‌های سلطنتی، شاهکارهای بی‌مانندی را در هنر فرشبافی سبب شد و نقشهای قالی با الهام از نقوش نگارگری و تذهیب توسط هنرمندان دگرگون شد. با انقراض صفویان افول هنر فرشبافی نیز آغاز شد. تاخت و تاز افغانها در ایران، همه چیز را به ناگهان از بین برد و خاطره دردناک حمله مغولان را در اذهان همگان زنده کرد.
نادرشاه جهت حفظ انسجام و یک پارچگی کشور فرصت آن را نیافت تا به مسایل هنری بپردازد اما دوباره و رفته رفته با حفظ امنیت و آرامش ایجاد شده در سایه شجاعت و دلاوری ایرانیان، هنری که در خفا به حیاتش ادامه می‌داد در دوره زندیه اعتبار بیشتری یافت و مورد توجه فرمانروایان قرار گرفت.
در دوره قاجاریه نیز با رونق بازارهای اروپا که از دوره صفویه آغاز شده بود و در طی قرون متمادی افت و خیز فراوانی را پشت سر نهاده بود، سیر عادی خود را در پیش گرفت. بازرگانان تبریزی به تاسیس کارگاههای فراوان قالیبافی نه تنها در تبریز بلکه در کرمان، مشهد، کاشان و سایر شهرهای ایران همت گماشته و قالیهای بافته شده از طریق استانبول به اروپا راه می‌یافتند.
با رونق روزافزون بازار فرش ایران بازرگانان خارجی خود به فکر سرمایه گذاری در ایران افتادند و با ایجاد کارگاههای بافت قالی در شهرهایی مانند کاشان، اراک و کرمان، هدایت این هنر و صنعت را به عهده گرفتند.
اکنون نیز فرش دستباف ایران در گذر سالها و قرنها و بلکه هزاره‌ها با تکیه بر اصالتهای گذشته، هنرمندی ایرانیان، خلاقیت تولید کنندگان و پیشینه پر افتخار خود همچنان راه کمال را می‌پیماید و در تمامی کره خاک شهرتی بی مانند دارد (پرتال فرش ایران: ۱۳۹۱).
۲ – ۳۸ سابقه تحقیقات
۲ – ۳۸ – ۱ پیشینه داخلی:
سلطانی‌نیا، حسین،۱۳۷۲ در تحقیق خود با عنوان: بررسی نقش تعاونی‌ها در تولید و صادرات فرش دستباف ایران به این موارد اشاره کرده است که: ۱٫ تورم فزاینده قیمت تمام شده قالی ایران نسبت به کشورهای رقیب در سطح جهانی ۲٫ غیرانسانی بودن روابط و شرایط کار و تولید دراین صنعت ۳٫ وجود نظام واسطه‌گری و دلالی در مراحل مختلف تولید و تجارت فرش ۴٫ بی‌توجهی به قوانین کار و بیمه‌های اجتماعی و عدم رعایت بهداشت محیط کار در این صنعت و غیر استاندارد بودن برخی مواد و ابزارآلات قالیبافی ۵٫ فقدان برنامه‌ریزی و استراتژی مشخص جهت توسعه تولید و صادرات فرش دستباف ایران و گسترش بازارهای جهانی.
عباسی، زهره، ۱۳۸۶: در تحقیق خود با عنوان “مروری بر مدلهای پیاده سازی مدیریت دانش در سازمانها” به این نتیجه دست یاقته است که: فناوریهای جدید به سازمانها این امکان را می‌دهند تا سیستم‌های مدیریت دانش را به منظور ذخیره و اشاعه اطلاعات ساختار نیافته مورد استفاده قرار دهند. امروزه علاقه‌مندی فزاینده‌ای به حوزه مدیریت دانش در سازمانها و محافل علمی وجود دارد. به دلیل نوظهور بودن این مساله، کمبود دسته بندی استاندارد و مشخص در رابطه با مدل‌های پیاده سازی مدیریت دانش در منابع پژوهشی و سازمانی احساس می‌شود.
محمدی، فاتح، ۱۳۸۹، در تحقیق خود در مؤسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی تحت عنوان “شناسایی عوامل کلیدی توفیق سیستم مدیریت دانش در دانشکده‌ها و مراکز آموزش عالی مدیریت تهران” انجام داده است هفت عامل زیرساختی و اساسی را شناسایی کرده «‌آموزش عالی مدیریت تهران است که عبارتند از: ۱- جهت گیری استراتژیک دانای محور؛ ۲- فرهنگ مشارکتی؛ ۳- ارزیابی و انتقال دانش؛ ۴- زیرساخت سیستم های اطلاعاتی؛ ۵- توسعه منابع انسانی؛ ۶- الگوگیری؛ ۷- درگیری افراد.
نجف بیگی، رضا، ۱۳۹۰: در تحقیق خود با عنوان ” طراحی الگوی زیرساختی مورد نیاز به منظور پیاده‌سازی مدیریت دانش در سازمان” به این نتیجه رسیده است که: فرهنگ سازمانی با محوریت: فرهنگ یادگیری، اعتماد و همکاری، ساختار سازمانی حول: عدم تمرکز و رسمیت، همچنین حمایت فناوری اطلاعات و انگیزش کارکنان مهمترین زیرساخت‌های مورد نیاز پیاده‌سازی مدیریت دانش در سطح سازمان‌های دولتی مورد مطالعه محسوب می‌گردند.
ابطحی، ۱۳۸۶، در خصوص اثربخشی مدیریت دانش در سازمان‌های دولتی ایران انجام شده است که یافته‌های محققین با به کارگیری تکنیک دلفی و رویکرد پژوهشی این بوده که عوامل سازمانی شامل فرهنگ دانش آفرین، رهبری دانش، منابع دانش، درگاههای دانش، ساختار دانش محور، فرایندهای دانش محور و عوامل محیطی (عوامل سیاسی، فرهنگی، تکنولوژی) و شهروندان بر اثربخشی مدیریت دانش مؤثر است.
فلاطونی، عبدالعلی ۱۳۷۲ در تحقیق خود با عنوان نقش برنامه‌ریزی در توسعه صادرات فرش ایران به این نتیجه رسیده است که: برنامه‌ریزی فرش دستباف ایران در سطح کلان مطرح می‌شود. نکته عمده در تعاریف آن است که بازاریابی شامل بخش عمده‌ای از فعالیتهای بازرگانی یعنی: برنامه‌ریزی، مدیریت، تولید، تبلیغات و مصرف می‌باشد. هدف برنامه‌ریزی بازاریابی در کوتاه مدت انطباق نیازهای خریداران نهائی با کالاهای موجود و در بلند مدت تطبیق کالاها با خواستهای مصرف کنندگان است. توسعه و ادامه صادرات فرش ایران مستلزم تداوم روابط مصرف کنندگان در بازارهای بین‌المللی با تولید کنندگان است و لازمه این تداوم، انطباق فرش ایران با سلیقه و نیازهای مصرف کنندگان است. برنامه توسعه صادرات فرش ایران مجموعه‌ای از برنامه‌های بازاریابی، تبلیغات و تولید است. اجرای برنامه توسعه صادرات فرش نیازمند به وسایل و ابزار خاص می‌باشد و از آنجا که تاکنون سازمانی بعنوان مسئول اجرائی صنعت فرش دستباف تاسیس نشده است، اولین قدم جهت اجرای برنامه‌های توسعه صادرات فرش ایجاد سازمانی بعنوان متولی امور این صنعت و رشد و گسترش تعاونیهای تولید و بازاریابی است.
اعلمی‌بیات، محمد ۱۳۷۶ در تحقیق خود با عنوان بررسی و تعیین مهمترین عوامل مؤثر بر رکود صادرات فرش دستباف ایران به این نتیجه رسیده است که: صادرات فرش دستباف کشور سالها بود که در مسیری صعودی به پیش می‌رفت و در سال ۱۳۷۳ به اوج خود، رقم دو میلیارد دلار رسید، در حالی که این رقم نسبت به سال ۱۳۷۲ بیش از ۶۰ درصد افزایش نشان می‌دهد، لیکن در سال ۱۳۷۴ به یکباره سقوط کرد و به رقم ۹۱۹/۵ میلیون دلار رسید که بیش از ۵۰ درصد کاهش نشان می‌دهد. ضمن اینکه در سال ۱۳۷۵ وضع بهتر نشده و در حد ۶۰۲ میلیون دلار، صادرات فرش دستباف کشور بوده است. به هر صورت، تحقیق حاضر از جمله تحقیقاتی است که این موارد را مورد بررسی قرار می‌دهد و دست آخر در صدد آن است که راه‌حلهایی را برای افزایش صادرات فرش دستباف کشور ارائه نماید. موضوعی که برای این پروژه تحقیقی انتخاب شده، “تعیین مهمترین عوامل موثر بر صادرات فرش دستباف ایران طی سالهای ۱۳۷۵-۱۳۷۲” می‌باشد. بنابراین سعی ما در این پروژه، ارائه فهرستی از عوامل احتمالی است که می‌توانسته بر رکود مؤثر باشد. سپس آزمون آنها می‌باشد. طیف زمانی برای این موضوع چهار سال (۱۳۷۵-۱۳۷۲) در نظر گرفته شده تا اینکه مبنایی برای مقایسه وضعیت قبل و بعد بحران باشد.
بریم‌نژاد، ولی ۱۳۷۸ در تحقیق خود با نام تحلیل اقتصادی عوامل موثر بر صادرات فرش در ایران به این نتیجه رسید که: نتایج حاصله از تخمین معادلات تقاضا نشان داد که کشش تقاضای قیمتی صادرات برای این کشورها پائین می‌باشد. نتایج همچنین نشان‌دهندهء اثر مستقیم درآمد ناخالص ملی، نرخ ارز واقعی و تولید جهانی به غیر از ایران و اثر غیرمستقیم شاخص قیمت کالاهای داخلی بر میزان تقاضای صادرات ایران می‌باشد. نتایج حاصل از تخمین معادله عرضه بیانگر کشش‌پذیر بودن قیمت عرضه صادرات می‌باشد که نشان می‌دهد، اگر ایران صادرات خود را به صادرات مستقیم تبدیل کند با افزایش قیمت صادراتی فرش، عرضه برای صادرات نیز افزایش می‌یابد. علامت ضریب متغیر درآمد حاصله از نفت نشان می‌دهد که، با افزایش درآمد حاصل از صادرات نفت، میزان عرضهء صادرات فرش کاهش می‌یابد.
ابریشمی، مهرآرا و محسنی (۱۳۸۵) در مطالعه‌ای تحت عنوان «تأثیر آزادسازی تجاری بر رشد صادرات و واردات» از دو روش دینامیک و روش پویای گشتاورهای تعمیم یافته تکنیک داده‌های پنل، با بررسی ۲۳ کشور منتخب در حال توسعه، طی دوره زمانی ( ۲۰۰۲-۱۹۷۲ ) استفاده نموده‌اند. نتایج بخش اول که به تأثیر آزادسازی بر صادرات پرداخته و مرتبط با این تحقیق می‌باشد، حاکی از آن است که آزادسازی تجاری، رشد صادرات را حدود ۱۹۰ درصد افزایش خواهد داد. لذا آزاد سازی تجاری موجبات رشد صادرات را فراهم می آورد.
زعفرانیان، رضا ۱۳۸۷ در مقاله خود با عنوان ارائه‌ الگوی پیاده‌سازی مدیریت دانش در کسب و کارهای کوچک و متوسط به این نتیجه رسیده است که: سازمانها نمی‌توانند به طور صحیح دانش را مدیریت کنند چرا که دانش افراد به صورت درونی و تلویحی است اما می‌توانند محیط عملیاتی را به منظور توسعه و اشتراک اطلاعات، مدیریت کنند. آن‌ها باید تلاش کنند تا جای ممکن، از فنون و طرح‌های موجود مدیریت دانش به عنوان اهرم‌هایی برای راه اندازی مدیریت دانش خود استفاده کنند. از این رو در مقاله خود به مفهوم مدیریت دانش و اصول آن به همراه شرحی از انواع مدل‌ها ارائه شده و در نهایت الگوی پیشنهادی کرده است. الگوی پیشنهادی جدید در شرکت نفت ایران زمین به عنوان یک شرکت فعال در حوزه‌ی صنایع نفت ایران بررسی شده است.
برور، محمد در سال ۱۳۸۳ در پایان نامه خود با عنوان “مطالعه و بررسی چگونگی اعمال مدیریت دانش در شرکت برق منطقه‌ای غرب” سعی کرده است مزر بین داده اطلاعات و دانش را مشخص کند و انواع دانش سازمانی و نحوه تولید دانش را بیان کند.
بیجقینی، ۱۳۸۹ در پایان نامه خود با عنوان “بررسی عوامل مؤثر بر رقابت پذیری صادرات فرش دستباف ایران در مقابل کشورهای رقیب” به شناسایی عوامل مؤثر بر کاهش قدرت رقابت پذیری صادرات فرش دستباف ایران در مقابل کشورهای رقیب پرداخته و با مطالعه و بررسی رقابت پذیری به نقاط قوت و ضعف فرش دستباف ایران در مقابل رقبای خارجی پی برده و راههایی را برای بدست آوردن مزایای رقابتی در مقابل رقبا و گسترش سهم بازارهای خارجی ایجاد کرده است.
نجاتی، ۱۳۸۹ در پایان نامه خود با عنوان “مهندسی مجدد زنجیره تامین فرش دستباف با بهره‌گیری از مدل‌های تجارت الکترونیک و توسعه تولید و صادرات آن در استان یزد” با بهره گرفتن از یکی از تکنیک‌های تصمیم‌گیری‌های چند معیاره این نتیجه حاصل گردید که فرآیندهای موجود در حلقه سفارش‌گیری، بازاریابی و صادرات بیشترین قابلیت اجرائی برنامه مهندسی مجدد را با بکارگیری از تجارت الکترونیک دارد و در پایان مدل الکترونیکی جهت تسهیل در سفارش‌گیری و تولید بر اساس آن ارائه کرده است.
علی نژادی، ۱۳۸۸ در پایان نامه خود با عنوان “بررسی چالشها و محدودیت‌های موجود در صادرات فرش دستباف استان آذربایجان شرقی” به منظور ارتقاء کیفیت و بهره‌وری فرش دستباف ایران عوامل تاثیرگذار مانند مهارت نیروی انسانی، ابزارآلات و تجهیزات، مواد اولیه، کیفیت بافت، خلاقیت و نوآوری در طراحی فرشها، عوامل محیطی، قوانین دولتی مورد بررسی قرار داده است.
۲-۳۸-۲ پیشینه خارجی
در مطالعه‌ای که توسط khoan, 2005 صورت گرفت برخی از عوامل زیرساختی برای پیاده سازی مدیریت دانش شناسایی گردید که عبارتند از: فرهنگ سازمانی حامی مدیریت دانش به منظور تشویق همکاری بین کارکنان و ایجاد فرهنگ اعتماد که از طریق آن فرایند پیاده سازی مدیریت دانش تسهیل می‌شود. یافته دیگر تحقیق این بود که پرورش فرهنگ یادگیری و نوآوری به افراد سازمان اجازه می‌دهد تا در خصوص اقدامات جاری سازمان به پرس و جو بپردازند. در این راستا به طور پیوسته تولید ایده، دانش و ارائه راه حل تشویق می‌شود. دیگر متغیرهای کلیدی و زیرساختی شامل تکنولوژی اطلاعات، کمک‌های انگیزشی، زیرساخت سازمانی و فعالیت‌ها و فرایندهای مناسب هستند.
Ragna sidler, 2008 در تحقیق خود با عنوان مدیریت دانش در شرکت‌های نوآورانه به این نتیجه دست یافته است که: نقش دانش ضمنی در مدیریت نوآوری مورد تجزیه و تحلیل قرار داده می‌شود. ایجاد، در دسترس بودن و انتقال دانش نهان در درون یک سازمان برجسته می‌شوند. دانش ضمنی می‌تواند منبع طیف عظیمی از فرصت‌ها و پتانسیل‌ها موجود باشد که کشف و خلاقیت را تشکیل می‌دهند.
در تحقیقی که توسط hung, 2005، در خصوص عوامل زیرساختی و کلیدی بکارگیری مدیریت دانش در سازمان داروسازی انجام شد یافته‌های تحقیق نشان داد هفت عامل ساختار و استراتژی دانشی، فرهنگ سازمانی، زیرساخت سیستم اطلاعاتی، محیط و فرهنگ یادگیری، تعهد مدیریت ارشد، ارزیابی آموزش و کار گروهی، مشارکت و آموزش کارکنان، زیرساخت‌های پیاده سازی مدیریت دانش محسوب می‌شوند.
Crictian criner در سال ۲۰۰۲ در مقاله خود با عنوان “مدیریت دانش ضمنی: نقش مصنوعات” که در این مقاله در پی جایگزین‌هایی برای اعمال مدیریت دانش از موضع کنترل و مالکیت است. در این زمینه‌های تخصصی با تمرکز توجه بر روی بسیج دانش به جای کنترل و به اشتراک گذاری دانش است. مصنوع فراهم می‌کند فشار کافی برای نظم و هماهنگی به ظهور خود به خود می‌باشد. مدیریت دانش می‌تواند در چنین شرایطی ضمنی بدون از دست دادن ارزش خود تبدیل شود.
Fee gaou, 2008 در مقاله خود با عنوان مدیریت دانش، مدیریت، و دانش در عملیات کسب و کار به این نتایج درست یافت که: مدیریت دانش در سازمان‌های کسب و کار دارد که وظیفه مدیریت فعالیت‌های کارکنان دانش و یا تحول و تعامل”دانش سازمانی ایستا” و “دانش فرایندی پویا” برای “فرایند نوآوری محصولات، خدمات، و عملی” و در همان زمان، “ایجاد و یا توجیه موجود دانش سازمانی سیستماتیک” است. مدیریت دانش به سادگی در مورد ضبط و دستکاری دانش صریح نیست، اما نیاز به رسیدگی است که به طور ضمنی، می‌تواند تنها از طریق فرایند به جای محتوا مشتق شده است.
Khalifa ,2003 در تحقیقی با عنوان مدل موفقیت پیاده سازی مدیریت دانش در دانشگاه سیتی هنگ کنگ انجام دادند که سؤال اصلی این پژوهش عبارت بود از چه عواملی در موفقیت پیاده سازی برنامه‌های مدیریت دانش موثرند؟ فرضیات این پژوهش عبارت بود از:
عوامل سازمانی بر موفقیت مدیریت دانش تأثیر مستقیم و معنی دار دارد.
تکنولوژی اطلاعات بر موفقیت مدیریت دانش تأثیر دارد
نتیجه تحقیق بیانگر این مطلب است که عوامل سازمانی همانند فرهنگ سازمانی، استراتژی مدیریت دانش و تکنولوژی اطلاعات بر پیاده سازی مدیریت دانش تأثیر دارند.
Sharma, 2002 در تحقیقی با عنوان زیرساخت‌های اجرای مدیریت دانش در سازمان‌های بهداشت و سلامت آمریکا انجام شد. یافته‌های این مطالعه نشان داد برای پایه گذاری مدیریت دانش زیرساخت‌های مورد نیاز عبارتند از: زیرساخت همکاری، که سازمان می‌تواند با طراحی چارچوب فرهنگ همکاری زمینه پیشرفت دانش را تعیین نماید. زیرساخت دارایی انسان، این زیرساخت مشارکت و تمایل افراد را مورد توجه قرار می‌دهد سازمان‌ها باید برای افراد انگیزه ایجاد نمایند، پاداش دهند و به آموزش و بهبود کارکنان بپردازند. زیرساخت دارایی انسان کمک می‌کند تا مهارت‌های خاص افراد شناسایی و به کار گرفته شود. این افراد هستند که می‌توانند با داشتن انگیزه و به کارگیری مهارت‌هایشان و استفاده از تجربیات و دانش‌شان ارزش افزوده ایجاد کنند. زیرساخت حافظه سازمانی؛ این زیرساخت اطمینان ایجاد می‌کند که برای هر کسی در هر زمانی اطلاعات و دانش در دسترس باشد. زیرساخت شبکه انتقال دانش، این عامل با توزیع اطلاعات و دانش مرتبط است. زیرساخت هوش سازمانی، که شامل سیستم‌های اطلاعاتی یکپارچه برای جمع آوری و تحلیل داده‌ها می‌باشد.
Scirm, 1997 در خصوص پیاده سازی مدیریت دانش هفت عامل کلیدی را شناسایی کرده‌اند. این عوامل شامل: پیوند مستحکم با الزامات کسب و کار، معماری و چشم انداز اجباری، رهبری دانش، فرهنگ تسهیم و خلق دانش، یادگیری مستمر، یک زیرساخت تکنولوژی و فرآیندهای دانش سازمانی می‌باشند. همه این عوامل برای پروژه‌های آزمایشی در مقیاس کوچک اهمیت چندانی ندارد. با این حال، این عوامل برای سازمان‌هایی که در جهت رسمی سازی و مستندسازی دانش، اقداماتی انجام می‌دهند ضروری است.
Buhmen, 2007 در تحقیق خود با عنوان: استراتژی‌های مدیریت دانش به مطالعه اثر محیط سازمانی در انتخاب استراتژی‌های مدیریت دانش پرداخته است که با تمرکز ویژه بر روی ارتباط بین کسب و کار و دانش و استراتژی مدیریت و موفقیت از طرح‌های مدیریت دانش می‌باشد. یافته های این مقاله نشان می‌دهد ارتباط بین موفقیت مدیریت دانش و تراز دلخواه برای مدیریت دانش و استراتژی کسب و کار است. او همچنین نشان می‌دهد که یک سازمان که در استراتژی کسب و کار نیاز به کارایی فرایند دارد باید در درجه اول در تدوین استراتژی تکیه کنند.
Gaou mung, 2008 در تحقیق خود با نام “مدیریت دانش، مدیریت، و دانش در عملیات کسب و کار” به مدیران دانش به طور سیستماتیک دانش “در مورد مدیریت دانش درک” و”عمیق و کامل” درک درستی از ماهیت، دامنه‌ها و روش‌های مدیریت دانش پرداخته است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...