– به بیماران وسواسی آموزش داده می شود که همانند افراد سالم که افکار، تصاویر و تکانه های ذهنی نامقبول را طبیعی و خاص همه ذهن ها می دانند، تعبیر کنند و این افکار، تصاویر و تکانه های ذهنی نامقبول را فقط خاص ذهن خود ندانند.

– به بیمار وسواسی آموزش داده می شود که به افکار، تصاویر و تکانه های ذهنی نامقبول خود عینیت و واقعیت نبخشند و به خاطر آن ها خود را سرزنش و احساس گناه نکنند.

– به بیماران وسواسی آموزش داده می شود که این افکار، تصاویر و تکانه های ذهنی نامقبول، غیر عمدی هستند و معمولا به ذهن اکثر افراد می‌آیند، ‌بنابرین‏ نیازی ‌به این نیست که خود را مسئول آن بدانند.

– به بیماران وسواسی آموزش داده می شود که این افکار، تصاویر و تکانه های ذهنی نامقبول را غیر طبیعی ندانند و ‌در مورد آن ها خود را نگران و مضطرب نکنند.

– به بیماران وسواسی آموزش داده می شود که این افکار، تصاویر و تکانه های نامقبول نیازی به کنترل نظارت ندارند و راه خلاصی از این وسواس ها، این می‌باشد که سعی نکنند آن ها را کنترل و حذف کنند.

– به بیماران وسواسی آگاهی داده می شود که سعی نکنند با روش های شناختی و عملی جلوی وسواس ها را بگیرند، و همچنین از راهبردهای شناختی مانند سرکوبی، حواس پرتی، جایگزینی فکر متضاد و… استفاده نکنند، چرا که معمولا این راهبردها نتیجه عکس می‌دهند و حتی باعث افزایش وسواس ها می‌شوند(ربیعی و خرم دل، ۱۳۹۳).

درمان های دیگر. از دیگر درمان هایی که برای درمان اختلال وسواس فکری- عملی به کار برده می شود عبارتند از حساسیت زدایی(desensitization)، توقف فکر، غرقه سازی(flooding)، انفجار درمانی(درمان با غرقه سازی تجسمی) و شرطی سازی بیزارگرانه،درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، خانواده درمانی، و در شرایط مقاوم به درمان، از درمان با تشنج الکتریکی(ECT)، و روان- جراحی یاری جست(کاپلان و سادوک، ۲۰۰۷).

خیلی از افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی عقاید کژکار دارند. این عقاید می‌توانند احساس کاذب مسئولیت و گرایش به زیاد برآورد کردن تهدید، کمال گرایی و عدم تحمل تردید و اهمیت بیش از حد افکار(مثل اعتقاد به اینکه داشتن افکار ممنوع به اندازه عمل کردن مطابق با آن، بد است) و نیاز به کنترل کردن افکار را در بر داشته باشند.

در زیر تعدادی از باورها و علائم خاص اختلال وسواس که کار گروه وسواس به معرفی آن ها پرداخته‌اند، ارائه می شود:

۱- احساس مسئولیت بیش از حد

بیماران مبتلا به وسواس در برابر افکار، تصاویر و تکانه های وسواسی احساس مسئولیت بیش از اندازه دارند، به عبارت دیگر این بیماران در برابر افکار وسواسی خود که نقشی در پدیدآیی آن ندارند نیز احساس مسئولیت می‌کنند. پس از شکل گیری فرایند خنثی سازی و پاسخ های مربوط به افکار مزاحم، فرد با برداشتی توام با احساس مسئولیت، تلاش می‌کند تا آسیب ها و ناراحتی های ناشی از افکار مزاحم را کاهش دهد. در این شرایط شناخت واره ای مربوط به افکار مزاحم فرصت بیشتری برای احیای خود به دست می آورند و به علاوه باورهایی توام با احساس مسئولیت به وسیله رفتارهای مصونیت جویی[۵۶] تداوم می‌یابند(سالکووسکیس،۱۹۹۶،۱۹۹۱). این بدین معنی استکه فرد تلاش می‌کند تا از طریق رفتارهای وسواسی و خنثی سازی از گناه ناشی از احساس مسئولیت بیش از اندازه رهایی یابد. مشکلات فکری زمانی به صورت افکار وسواسی ظاهر می‌شوند که فرد در زمینه ی بالفعل شدن افکار مزاحم بترسد و احساس مسئولیت بیش از اندازه داشته و دچار ناراحتی و تشویش شوند. در اثر باور به صحت و عملی شدن افکار مزاحم(TAF) و همین طور وجود یک احساس مسئولیت بیش از حد، فرد ‌به این نتیجه شناختی می‌رسد که یک آسیب جدی و ناراحت کننده در حال وقوع است و او باید بتواند در جهت عدم وقوع یا جلوگیری از روی دادن واقعه مورد نظر( اهمیت دادن بیش از حد به افکار) اقدام کند.در این زمینه، آمیختگی اندیشه- کنش[۵۷](TF)،(راکمن،۱۹۹۳) به عنوان یک عامل مداخله گر قوی، در لایه‌های افکار احساس مسئولیت در هم تنیده می شود. در پژوهشی که توسط(رمضانی، ۱۳۹۱) برای پیش‌بینی الگوهای وسواس فکری- عملی ‌بر اساس عوامل شناختی مسئولیت پذیری، بیش برآورد تهدید، کمال گرایی، عدم تحمل بلاتکلیفی، اهمیت و کنترل افکار صورت گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که مسئولیت پذیری یکی از کلیدی ترین عناصر در افراد مبتلا به وسواس فکری- عملی می‌باشد. همچنین این تحقیق نشان داد عقاید مسئولیت پذیری در افراد دارای وسواس بیشتر است و مسئولیت پذیری پیش‌بینی کننده وسواس می‌باشد. سهم نسبی مسولیت و فرا شناخت درایجاد نشانه های وسواسی توسط نیمر[۵۸] و همکاران(۲۰۱۳)مورد برسی قرار گرفته است.در این مطالعه فرض براین بود که بیماران وسواسی خطر شخصی را بیش از حد تخمین می‌زنند و بدبینی غیر واقع بینانه ای را نشان می‌دهند . با مقایسه بیماران دارای اختلال وسواسی و افراد گروه کنترل این پژوهشگران نشان دادند که مسولیت حتی بعد از کنترل فراشناخت نشانه های وسواسی را پیش‌بینی می‌کنند.برخلاف یافته های قبلی مسولیت به وسیله فراشناخت کاملا تبیین نشده بود.نتایج این مطالعه تأکید کرد که حتی بعد از کنترل افسردگی بیماران OCDبدبینی غیر واقع بینانه را بیان می‌کنند

۲- کنترل افکار

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...