فرضیه عدم تقارن اطلاعاتی[۲۸]
فرضیه عدم تقارن اطلاعاتی دلالت بر این دارد ‌که میانگین عرضه زیر قیمت برای سهامی ‌با ابهام قبلی بیشتر در مورد ارزش واقعی شرکت، زیادتر می‌شود. مشهورترین مدل‌های مبتنی بر فرضیه عدم تقارن اطلاعاتی مربوط به بارون (‌۱۹۸۱‌) و ‌راک (‌۱۹۸۶‌) است. طبق این فرضیه در صورت رفع ابهام مربوط به ارزش واقعی شرکت‌ها، قیمت سهام به ارزش واقعی خود نزدیک‌تر می‌شود (هیبتی و مرادی،۱۳۸۹‌).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

فرضیه علامت ‌دهی
ولچ[۲۹] (۱۹۸۹)، گرینبلات و ‌هوانگ[۳۰] (۱۹۸۹) ، ‌آلن و ‌فولهابر[۳۱] (۱۹۸۹) عنوان کرده‌اند که عدم تقارن اطلاعاتی باعث می‌شود شرکت‌ها، کیفیت خود را (که از طریق جریان های نقد آتی و واریانس آنها قابل اندازه گیری است) به وسیله عرضه زیر قیمت، به اطلاع سرمایه گذاران بالقوه در بازار برسانند. بنابراین تئوری علامت دهی، قیمت گذاری کمتر از واقع عرضه های عمومی اولیه را به عنوان پیام یا علامتی از سوی شرکت ناشر دال بر کیفیت برتر شرکت به بازار می پندارد. همچنین پیام معتبری است مبنی بر اینکه سهام این شرکت گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری خواهد بود. اما مطالعات بعدی که توسط جیگادش، وین استین و ولچ[۳۲] (۱۹۹۳) و ‌گارفینگل[۳۳] (۱۹۹۳) انجام گردید فرضیه علامت دهی را مورد تردید قرار داد (باقرزاده، ۱۳۸۸‌).
فرضیه بازارهای «سهام جدید داغ»[۳۴]
«سهام داغ» سهام جدیدی است که تقاضا برای خرید آن بیشتر از عرضه‌اش است و در نتیجه عدهای از متقاضیان سهام نمی توانند سهام مذکور را در عرضه اولیه خریداری کنند و به خرید سهام، با قیمتی بالاتر از بازار تمایل نشان می دهند. لذا قیمت این سهام به ‌طور موقت افزایش می‌یابد. در همین رابطه ایبوتسن و ‌جف[۳۵] (۱۹۷۵) دریافتند که پدیده عرضه زیر قیمت فقط در بعضی دوره‌های ویژه اتفاق می‌افتد و ‌با تعادل بین ‌عرضه و ‌تقاضای سهام، قیمت آن نیز متعادل خواهد شد (حجازی و ‌حق بین،۱۳۸۷‌).
‌فرضیه «عکس‌العمل بیش از اندازه»[۳۶]
فرضیه «عکس‌العمل بیش از اندازه» توسط دی باند و ‌تالر (۱۹۸۵)[۳۷] بررسی شده است. این فرضیه بیانگر این است که افراد به انتشار اطلاعات مهم و ‌غیر منتظره، بیش از اندازه عکس‌العمل نشان می‌دهند و ‌واکنش بازار ‌نسبت به رویدادها و ‌تحولات بسیار بیشتر از تاثیر واقعی آن رویدادها و ‌تحولات است. بر این اساس، زمانی که اخبار خوب است قیمت ها خیلی زیاد افزایش می یابد و وقتی اخبار بد است قیمت ها بیش از حد کاهش می یابد (باقرزاده، ۱۳۸۸‌).
فرضیه افشای اطلاعات
این فرضیه ادعا می‌کند که افراد درون سازمانی اطلاعات برتر و ‌خصوصی دارند. طوری که مدیران زمانی تصمیم به انتشار سهام می‌گیرند که معتقدند سهام شرکت گران قیمت‌گذاری شده باشد. لذا بازار‌تصمیم به انتشار سهام را به عنوان افشای اطلاعات منفی درباره سهام تفسیر می‌کند (کالی و ‌شیمرات، ۱۹۸۷). همچنین اعلام انتشار اوراق بهادار جدید به ‌طور غیر منتظره نشان می‌دهد که وجوه نقد داخلی شرکت برای تامین مالی سرمایه‌گذاری‌های برنامه‌ریزی شده ناکافی بوده و ‌این تصمیم منجر به بازده‌های منفی در قیمت سهام می‌شود.
فرضیه فشار قیمت[۳۸]
در برخی از بورس‌های اوراق بهادار عقیده رایج این است که خریداران و ‌فروشندگان می‌توانند مقادیر کوچکی از سهام را تقریباً به قیمت جاری بازار ‌بخرند و ‌بفروشند و ‌اگر منحنی تقاضای بازار ‌سهام، شیب نزولی داشته باشد، آن‌گاه سهام باید به قیمت‌های پایین‌تری معامله شود و ‌نتیجه مستقیم خرید سهام با قیمت پایین‌تر، به کسب بازده غیرعادی برای سرمایه‌گذاران منجر می شود. (باقرزاده، ۱۳۸۸‌)
فرضیه بازارهای کارا
طبق این فرضیه، انتشار سهام فاقد هر‌گونه آثار قیمتی است. از آن‌جا که خبر انتشار سهام قبل از روز عرضه اعلام می‌شود، لذا در بازار ‌کارا هیچ آثار قیمتی ناشی از انتشار، حول و ‌حوش روز عرضه وجود نخواهد داشت (باقرزاده، ۱۳۸۸‌).
فرضیه پراکندگی مالکیت[۳۹]
برنان و فرانکس (۱۹۹۷) عقیده دارند که قیمت گذاری کمتر از واقع سهام عرضه های عمومی اولیه به مدیران شرکت ها فرصت می دهد تا با تخصیص راهبردی سهام در فرایند عرضه های عمومی اولیه از منافع شخصی خویش محافظت کنند. به عبارت دیگر از بیم اینکه رفتار عدم حداکثر سازی ثروت سهامداران توسط آنها موجبات بازخواست آنها را فراهم سازد، از تخصیص سهام بیشتر به سرمایه گذاران اجتناب می ورزند. بدین ترتیب در این دیدگاه که به «فرضیه پراکنندگی مالکیت» معروف است، شرکت‌های انتشار دهنده سهام به طور عمدی سهام خود را زیر قیمت عرضه می‌کنند تا اضافه تقاضا برای سهام ایجاد نموده و بدین ترتیب قادر باشند سهامداران جز بیشتری داشته باشند. این پراکندگی مالکیت موجب افزایش قدرت نقدینگی سهم در بازار‌ شده و ‌از طرفی به چالش کشاندن مدیریت توسط سهامداران را دشوار می سازد
خلاصه فرضیات مطرح شده به ترتیب الفبا درجدول ‏۲-۲ ارائه شده است:
جدول ‏۲-۲ خلاصه فرضیات مطرح شده در مورد بازده سهام جدید (IPO)

ردیف
فرضیات مطرح شده
خلاصه فرضیات
۱
نفرین برندگان
سرمایه‌گذاری که متقاضی سهام شرکت است به علت خرید راحت آن و ‌ترسی که از بابت بازده منفی دارد، ‌موجب می‌شود بنگاه متقابلاً اقدام به ارزان فروشی سهام کند
۲
چشم و ‌هم چشمی
سرمایه گذار به دنبال پیروی از رفتار دیگران بوده و ‌بنگاه برای جذب بیشتر سرمایه گذاران اقدام به ارزان فروشی سهام می‌کند
۳
ریسک گریزی موسسات تامین کننده سرمایه
موسسات تامین کننده سرمایه به منظور کاهش ریسک و ‌هزینه و ‌به منظور استقبال بیشتر سرمایه گذاران اقدام به ارزان فروشی سهام می‌کنند
۴
بیمه ضمنی در مقابل مسئولیت‌های قانونی
موسسات انتشار دهنده سهام به علت جلوگیری از مشکلات قانونی ناشی از انتشار سهام به قیمت گران، اقدام به ارزان فروشی سهام می‌کنند
۵
قدرت انحصاری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...