کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



گفتار چهارم: نقش سیستم نظارتی سازمان بین المللی کار
سیستم های نظارتی سازمان بین المللی کار کمیته کارشناسان در خصوص اجرای کنوانسیون ها و توصیه نامه[۵۲۷]و کمیته کنفرانس سازمان بین المللی کار در خصوص اجرای استانداردها[۵۲۸] می باشد. کمیته کارشناسان متشکل از ۲۰ کارشناس می باشد که با توجه به تخصص فنی شان انتخاب می گردند.[۵۲۹] کمیته کنفرانس کمیته دائمی و سه جانبه کنفرانس بین المللی کار و یک مولفه ضروری سیستم نظارتی سازمان بین المللی کار می باشد.[۵۳۰] به محض اینکه کشوری کنوانسیون های سازمان بین المللی کار را تصویب می کند، متعهد می گردد که به طور منظم در خصوص اقداماتی که در راستای اجرای کنوانسیون اتخاذ کرده است به کمیته کارشناسان گزارش دهد. هر دو سال یکبار دولت ها باید گزارشاتی مبنی بر رویه عملی خود در خصوص اجرای ۸ کنوانسیون بنیادین سازمان بین المللی کار و چهار کنوانسیون دارای اولویت سازمان بین المللی کار که کنوانسیون های حداقل سن استخدام (شماره ۱۳۸) و کنوانسیون بدترین اشکال کار کودک (شماره ۱۸۲) هم جز آن ها هستند، ارائه دهند.
گزارش سالیانه کمیته کارشناسان به کنفرانس بین المللی کار جاییکه توسط کمیته کنفرانس در خصوص اجرای استاندارد ها مورد بررسی قرار می گیرند، تحویل داده می شوند. کمیته کنفرانس گزارشات را بررسی کرده و تعدادی از آن ها را برای بحث و بررسی انتخاب می کند. از جمله مواردی که در این گزارشات مورد بررسی قرار می گیرند می توان به نقاط ضعف و کاستی ها در اجرای کنوانسیون و نیاز به برطرف نمودن موارد تخلف اشاره کرد. دولتی که موارد تخلف از آن سر زده دعوت می شود تا به کمیته کنفرانس پاسخ داده و اطلاعاتی در خصوص وضعیت پیش آمده فراهم نماید. در بسیاری از موارد، کمیته کنفرانس با بهره گرفتن از نتایج بدست آمده به دولت ها توصیه می کند تا اقدامات لازم را در جهت برطرف نمودن مشکل اتخاذ نماید. از سال ۲۰۰۰ میلادی، لیست کشورهایی که از آنها دعوت به عمل آمد تا اطلاعات اضافی را در خصوص اجرای کنوانسیون حداقل سن استخدام ارائه کند عبارتند از: آذربایجان، کنیا، مالزی، اوکراین، امارات متحده عربی و زامبیا. کشورهایی که دعوت شدند تا اطلاعات اضافی را در خصوص اجرای کنوانسیون شماره بدترین اشکال کار کودک ارائه کنند عبارتند از: کونگو، گابن، مکزیک، موراکو، نیجریه، پاراگوئه، فیلیپین، قطر، روسیه، ایالات متحده آمریکا و ازبکستان. هر سال، کمیته کارشناسان مطالعه جامعی در خصوص قوانین ملی دولت ها در خصوص موضوع انتخاب شده از سوی هیئت حاکمه سازمان بین المللی کار منتشر می کند. این مطالعات کلی بر اساس گزارشات دریافت شده از دولت های عضو صورت می گیرند و کمیته کارشناسان اجازه می دهند تا تاثیرات کنوانسیون ها و توصیه نامه ها را بررسی کنند، موانع موجود در اجرای کنوانسیون ها از سوی دولت ها را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند و ابزار غلبه بر این مشکلات و موانع را شناسایی کنند. [۵۳۱]

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

گفتار پنجم: اقدامات سازمان های کارگری بین المللی و ملی
کار کودک برای سازمان های کارگری مقوله ی نسبتا جدیدی می باشد. به طور سنتی، سازمان های کارگری و کارفرمایی در بخش رسمی اقتصاد فعالیت دارند و کار کودکان عمدتا در بخش غیر رسمی متمرکز می باشد. با این وجود، سازمان های کارگری اخیرا به این نتیجه رسیده اند که کار کودک نیاز به توجه جدی آن ها دارد. مهمترین دلیل آن این است که پدیده کار کودک بر زندگی بسیاری از اعضای خود سازمان های کارگری یعنی کارگران بزرگسال تاثیر می گذارد.[۵۳۲]
اتحادیه ها یا سازمان های کارگری نسبت به جامعه و کارگران این مسئولیت را دارند که تضمین کنند استاندارد ها و قوانین کار از سوی تمام کارفرمایان در تمام سطوح مورد احترام قرار می گیرد. نقش اصلی سازمان های کارگری حمایت از حقوق بشر و حقوق کارگران می باشد و کار کودک هم از حقوق کودکان و هم حقوق بزرگسالان تخطی می کند. کودکان کارگر به عنوان منابع کار ارزان، فراوان و بهره کشانه به کاهش حقوق و دستمزد کارگران بزرگسال کمک می کنند. به علاوه، کار کودک منجر به افزایش بیکاری جوانان و بزرگسالان می شود به این خاطر که کودکان کار آنها را با دستمزد کمتری انجام می دهند. بنابراین کار کودک با محروم ساختن کودکان از تحصیل و محروم ساختن بزرگسالان از کار، هم آینده کودکان و هم بزرگسالان را به خطر می اندازد. اتحادیه ها و سازمان های کارگری در جایگاه منحصر به فردی برای مبارزه با کار کودک قرار دارند، به این خاطر که هم به تعداد بیشتری از کارگران بزرگسال و خانواده هایشان دسترسی دارند و هم قادر به اطلاع رسانی در خصوص اهمیت تحصیل و آموزش کودکان و محافظت از کودکان در برابر کارهای خطرات و شروع کار در سنین کودکی می باشند. با توجه به اینکه کار کودک از مرزهای بین المللی هم عبور کرده و در تمام بخش های جامعه رخ می دهد، یک رویکرد جامع توسط چندین شرکا در سطوح بین المللی، ملی و محلی به منظور مبارزه موثر با این مشکل لازم است. اتحادیه های کارگری در این رویکرد چندگانه نقش موثری را می توانند ایفا کنند.[۵۳۳]
اتحادیه های کارگری می توانند به عنوان نگهبان عمل کرده و مانع از وقوع کار کودک در محیط های کاری شان شوند.[۵۳۴]
اتحادیه های کارگری به عنوان یک گروه قدرتمند می توانند در مذاکره دسته جمعی و در تلاش های بسیج اجتماعی در سطح ملی، منطقه ای و بین المللی حضور فعال داشته باشند. درون ساختار سه جانبه سازمان بین المللی کار، آنها می توانند با کارفرمایان و دولت ها در جهت حذف کار کودک یا دیگر اقدامات اجرایی مذاکره نمایند.[۵۳۵]
در سطح بین المللی، سازمان های کارگری و کارفرمایی از سیستم نظارتی سازمان بین المللی کار برای کمک به حذف کار کودک استفاده می کنند. مشارکت سازمان های کارگری و کارفرمایی در مکانیسم نظارتی در بند ۲ ماده ۲۳ اساسنامه سازمان بین المللی کار پیش بینی شده است و به موجب ماده فوق گزارشات و اطلاعات ارائه از سوی دولت ها باید به نمایندگان سازمان های کارگری و کارفرمایی اطلاع داده شود به این خاطر که آنها ممکن است به اختلافات در قانون یا رویه عملی کشورها در خصوص کنوانسیون ها اشاره کنند و در نتیجه کمیته کارشناسان بتواند اطلاعات بیشتری از دولت ها درخواست نماید. [۵۳۶]
علی رغم نقش حیاتی که سازمان های کارگری می توانند ایفا کنند، بعضی مواقع اتحادیه های کارگری قادر به کمک رسانی به اقدامات علیه کار کودکان نمی باشند. بسیاری از اتحادیه های کارگری برای انجام چنین فعالیت هایی با کمبود سرمایه مواجه هستند. [۵۳۷]در ذیل فعالیت نمونه هایی از سازمان های کارگری بین المللی و ملی بررسی خواهد شد:
بند اول: کنفدراسیون بین المللی اتحادیه کارگری (ITUC) [۵۳۸]
کنفدارسیون بین المللی اتحادیه کارگری اصلی ترین سازمان بین المللی اتحادیه کارگری می باشد. ITUC از ادغام کنفدراسیون بین المللی اتحادیه های کارگری آزاد (ICFTU) [۵۳۹]و کنفدراسیون جهانی کار[۵۴۰] (WCL) در کنگره وین در سال ۲۰۰۶ میلادی تاسیس شده است. ITUC همکاری نزدیکی با فدراسیون های اتحادیه جهانی، سازمان های بین المللی اتحادیه های کارگری در بخش های مختلف انجام می دهد و مبارزه با کار کودک یکی از حیطه های اصلی برای این همکاری می باشد. ITUC شبکه ای از اعضای متخصص اتحادیه های کارگری را که متعهد به ریشه کن سازی کار اجباری کودکان و قاچاق می باشد را ایجاد کرده است و با شبکه ای از سازمان ها، کارفرمایان، موسسات و مقاماتی که در جهت مبارزه با کار کودک گام بر می دارند همکاری می کند. [۵۴۱]
در ۲۰۰۶ میلادی، مجلس موسس ITUC هدف حذف کار کودک را در اساسنامه این کنفدارسیون وارد کرد. ITUC در ۲۰۰۸ میلادی یک برنامه عملیاتی در خصوص مبارزه با کار کودک مورد پذیرش قرار داد و یک کتاب راهنمای عملیاتی[۵۴۲] برای شرکای خود منتشر کرد. این کتاب راهنما در خصوص استفاده از مذاکره دسته جمعی، شرکت در گفتگوهای سه جانبه، ارتقا استانداردهای بین المللی کار، پیوستن به راهپیمایی جهانی علیه کار کودک و اتحاد جهانی اتحادیه های کاری برای مبارزه با کار اجباری و قاچاق و تصویب و اجرای کنوانسیون های حداقل سن استخدام (شماره ۱۳۸) و بدترین اشکال کار کودک (شماره ۱۸۲) سازمان بین المللی کار پیشنهاداتی ارائه می کند. همچنین در ۲۰۰۸ میلادی بحث ها و مذاکرات سطح بالایی در بروکسل بین ITUC، دفتر فعالیت های کارگری سازمان بین المللی کار و IPEC برگزار و منجر به توافق در جهت ارتقا دانش و آگاهی رهبران ارشد اتحادیه های کاری در خصوص مبارزه با کار کودک گردید. [۵۴۳]
بند دوم: بنیاد حذف کار کودک در کشورهای تولید کننده تنباکو (ECLT) [۵۴۴]
در ۲۰۰۲ میلادی، بنیاد حذف کار کودک در کشورهای تولید کننده تنباکو بر اساس همکاری بین المللی مشترک به منظور ارتقا تعهد شرکا به حذف کار کودک در بخش تنباکو تاسیس شد.[۵۴۵] ECLT ابتکاری است که نمایندگان اتحادیه های کارگری، تولید کنندگان تنباکو و شرکت های فعال در این بخش را گرد هم می آورد و تحت حمایت سازمان بین المللی کار می باشد. [۵۴۶]
ELCT پروژه هایی را کشورهای مختلف اجرا کرده است. به عنوان مثال پروژه تولید تنباکو در Urambo تانزانیا[۵۴۷]، پروژه فوق بین سال های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۱ میلادی با همکاری IPEC اجرا شد. در زمان انجام پروژه، برآورد شده بود که ۸۰ میلیون کودک آفریقایی ۵ تا ۱۴ ساله (از هر سه کودک یک کودک) به لحاظ اقتصادی فعال می باشد. از آنجا که اقتصاد کشورهای آفریقایی به شدت وابسته به کشاورزی می باشد، اکثر این کودکان در بخش کشاورزی مشغول به کار می باشند. پروژه تولید تنباکو تانزانیا برای مبارزه با کار خطرناک و بهره کشانه کودکان در زمین های کشاورزی تنباکو به دنبال این گزارش که شمار کثیری از کودکان در کار های خطرناک در زمین های کشاورزی تنباکو مشغول می باشد، آغاز شد. در راستای این پروژه، ۱۹۷۳ کودک مورد حمایت قرار گرفتند که از میان آنها ۹۷۲ کودک از زمین های کشاورزی بیرون آورده شده و از ورود ۱۰۰۱ کودک به کار کودک در زمین های کشاورزی جلوگیری شد. در ۲۰۱۰ میلادی، ۱۵۰۰ کودک ۸ تا ۱۲ ساله وارد مدرسه شدند. به ۴۰۵ خانواده که احتمال ورود کودکان شان به بازار کار وجود داشت فعالیت های درآمد زا آموزش داده شد و به ۲۵۰ خانواده چرخ خیاطی داده شد. همچنین ۳۶ کمیته کار کودک به منظور نظارت بر میزان وقوع کار کودک تشکیل گردید و به عنوان چارچوب حمایتی و نظارتی برای کودکان در این پروژه عمل کرد. [۵۴۸]
بند سوم: فدراسیون ملی کارگران در بخش کشاورزی[۵۴۹]
بخش عمده کار کودکان در برزیل در بخش کشاورزی یافت می شود جاییکه اتحادیه های کارگری همچون کنفدارسیون ملی کارگران در کشاورزی (CONTAG) فعال می باشند. CONTAG 24 فدراسیون دولتی و ۳۲۰۰ اتحادیه کارگری را گرد هم می آورد و مسئول هماهنگی اقدامات ملی در جهت دفاع از حقوق کارگران در زمین های کشاورزی می باشد. برنامه کودکان کارگر CONTAG فعالیت هایش را از سال ۱۹۹۳ میلادی تحت حمایت IPEC آغاز کرده است. از جمله اهداف برنامه عملیاتی فوق تولید و انتشار اطلاعاتی در خصوص حقوق کودکان کارگر می باشد. فدراسیون ملی کارگران در بخش کشاورزی در برزیل دوره های آموزشی را برای رهبران اتحادیه های کارگری در خصوص نحوه اجرای مقررات حمایتی از حقوق کودکان نظیر کار کودکان در توافق نامه های جمعی خود، برگزار کرده است. این توافق نامه ها به منظور بررسی اینکه چگونه این مقررات حمایتی اجرا می گردند مورد بررسی قرار گرفتند. این مقررات بر منع استخدام کودکان زیر ۱۸ سال و آموزش و تحصیل کودکان متمرکز می باشند. این ابتکار به اندازه ای موفق بوده است که اتحادیه های کارگری دیگر از آن پیروی کرده اند. [۵۵۰]
گفتار ششم: اقدامات سازمان های کارفرمایی بین المللی و ملی
سازمان های کارفرمایی نماینده و حامی منافع کارفرمایان هستند و به خلق شرایطی که منجر به موفقیت آنها می شود کمک می کنند. سازمان های فوق این کار را با تاثیر بر محیط های شغلی و فراهم کردن سرویس هایی که عملکرد فردی آنها را ارتقا می دهد، انجام می دهند. اخیرا تعداد بیشتری از کارفرمایان این واقعیت را پذیرفته اند که بهره کشی از کودکان غیر قابل تحمل است و هزینه های انسانی بلند مدتی برای جامعه شان به همراه دارد. بسیاری از کارفرمایان متوجه شده اند که وارد شدن کودکان به بازار کار می تواند توسعه اجتماعی و اقتصادی یک کشور را محدود و کند سازد چرا که کار کودکان در سنین پایین مانع از شکل گیری نیروی کاری تحصیل کرده و با مهارت و در نهایت مانع از خلق فن آوری و تکنولوژی جدید خواهد شد. بنابراین، اقتصاد آن کشور عقب مانده خواهد شد. [۵۵۱]
سازمان های کارفرمایی می توانند علاوه بر تشویق دیگر شرکای کلیدی نظیر سازمان های کارگری، سازمان های غیر دولتی، موسسات آموزشی و رسانه، اعضای خود را تشویق کنند در جهت منع استخدام کودکان گام بردارند. هدف از مشارکت با دولت و سازمان های کارگری دستیابی به توافق در خصوص تعیین انواع کار کودکان و شرایط کاری خطرناک برای آنها می شود. چنین توافقاتی می توانند در قانون گذاری داخلی منعکس گردند. به عنوان مثال، در سال ۲۰۰۶ میلادی هند کار کودکان به عنوان مستخدمین خانگی را در لیست فعالیت های خطرناک برای کودکان قرار داد. به علاوه، قانون گذاری و گفتگوی اجتماعی بر اقداماتی تمرکز می کنند که در جهت حذف کار کودک می توان اتخاذ کرد. [۵۵۲]
در ذیل به نمونه ای از فعالیت سازمان های کافرمایی بین المللی و ملی اشاره خواهد شد:
بند اول: سازمان بین المللی کارفرمایان (IOE)[553]
IOE متشکل از ۱۳۷ سازمان کارفرمایی ملی از ۱۳۳ کشور می باشد. در سازمان بین المللی کار، IOE تضمین می کند که صدای کارفرمایان در سطح بین المللی شنیده خواهد شد. همچنین به عنوان رابط تبادل اطلاعات، دیدگاه ها و تجربیات میان کارفرمایان در سرتاسر جهان عمل می کند و به طور فعال از تصویب و اجرای استانداردهای بین المللی در خصوص کار کودکان حمایت می کند. IOE به عنوان یک سازمان حامی، برنامه های آموزشی، کارگاه ها و سمینار ها را حمایت مالی می کند. به همان اندازه که سازمان های کارفرمایی نسبت به اهمیت نقش شان در مبارزه با کار کودک آگاهی بیشتری پیدا کرده اند، IOE خود را متعهد به تلاش برای حذف کار های خطرناک و بهره کشانه کودکان کرده است.[۵۵۴]
در ۱۹۹۶ میلادی، شورای عمومی سازمان بین المللی کارفرمایان طی قطعنامه ای از تمام اعضای خود درخواست کرد در جهت ارتقا آگاهی در خصوص هزینه های انسانی، اقتصادی و اجتماعی کار کودک گام برداشته و خط مشی ها و برنامه های عملیاتی در جهت کمک به کمپین بین المللی مبارزه با کار کودک توسعه دهند. به دنبال قطعنامه فوق، IOE در سال ۲۰۰۱ میلادی یک کتاب راهنما برای کارفرمایان در خصوص کار کودک منتشر کرد و در ۲۰۰۵ میلادی از طریق انتشار یک مقاله جدید در خصوص این پدیده مجددا بر تعهد خود به مبارزه با کار کودک تاکید کرد. هدف از انتشار این مقاله پاسخ به سوالات کلیدی و مهمی است که کارفرمایان هنگام مشارکت در روند مبارزه با کار کودک ممکن است با آنها مواجه گردند. در همین سال به منظور فراهم نمودن یک ابزار کاربردی تر برای کافرمایان، IOE با دفتر فعالیت های کارفرمایی سازمان بین المللی کار و دولت نروژ همکاری کرد. این راهنما مثال های عملی در خصوص نحوه مبارزه با کار کودک برای کارفرمایان ارائه می کند و چالش هایی که کارفرمایان باید هنگام برخورد با کار کودکان در محیط های کار مد نظر قرار دهند، مشخص می سازد. [۵۵۵]
بند دوم: کنفدراسیون انجمن های کارفرمایی ترکیه (TISK)[556]
کنفدراسیون انجمن های کارفرمایی ترکیه از اویل ۱۹۹۳ میلادی اقدامات و فعالیت های گسترده ای در زمینه مبارزه با کار کودک در شرکت های کوچک و متوسط انجام داده است. بین سال های ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۴، TISK پروژه آموزش مدیران در خصوص کار کودک را آغاز کرد و تحقیقی به منظور شناسایی وضعیت و تعداد کودکان زیر ۱۸ سال در محیط های کاری انجام شد. کنفدراسیون فوق طی بازرسی های مختلف از این شرکت ها متوجه شد که کودکان کارگر در شرکت های صنعتی در زمینه فلزات در معرض خطرات بالای فیزیکی قرار دارند به همین خاطر کارفرمایان را تشویق کرد تا کودکان کارگر را در برنامه های آموزشی و تحصیلی وزارت آموزش و پرورش ثبت نام کنند. همچنین TISK در سال ۱۹۹۸ میلادی یک واحد کار کودک به منظور تمرکز بهتر بر فعالیت هایش در جهت مبارزه با کار کودک، تاسیس کرد. از جمله اهداف واحد کار کودک توسعه برنامه هایی به منظور مبارزه با کار کودک، ارتقا شرایط کار، کیفیت برنامه های آموزشی و روانی اجتماعی و آموزش شغلی برای۲۰۰ کودک زیر ۱۵ سال که تمام وقت در بخش صنعتی شهر pendik مشغول می باشند، دور ساختن کودکان زیر ۱۵ سال از تمام فرم های کارکودک و کودکان ۱۵ تا ۱۸ سال از کارهای خطرناک و آگاهی رسانی به کارفرمایان، خانواده های کودکان و دیگر افراد جامعه در خصوص مشکل کار کودک می باشد.[۵۵۷]
مبحث سوم: نقش و مسئولیت دولت ها در راستای محو کار کودک و رویه عملی برخی از کشورهای جهان در مبارزه علیه کار کودک
گفتار اول : نقش و مسئولیت دولت ها در راستای محو کار کودک
تعهد حقوقی و سیاسی ملی کلید حذف موثر کار کودک می باشد. در غیاب تعهد حقوقی و سیاسی جدی از سوی دولت ها، تلاش های دیگر شرکا در مبارزه علیه کار کودک عملا تاثیر چندانی نخواهد داشت. بنابراین، دولت ها متعهد به قانون گذاری، اجرای قوانین و نظارت بر اجرای قوانین می باشند. [۵۵۸]
در وهله نخست، نقش دولت ها این است که تصویر کاملی از وضعیت و میزان کار کودک در کشور بدست آورند که همکاری با ارکان دولتی عملا تحقیق و پژوهش در زمینه کار کودکان و گزارش بخش هایی که کار کودکان در آنها بسیار شایع می باشد، دستیابی به تصویر واضحی از کار کودکان را میسر می سازد. به عنوان مثال، برخی از دولت ها نظیر کلمبیا، کنیا، تایلند و ترکیه کمیته های دائمی کار کودک را با هدف کنترل و نظارت بر کار کودکان در محیط های شغلی و مشارکت با سازمان های بین المللی ترتیب داده اند.[۵۵۹]
همچنین دولت ها باید در خصوص خطرات و پیامدهای بهره کشی از کودکان در شرایط کاری غیر انسانی، تحقیر آمیز و خطرناک به جامعه آگاهی رسانی کنند. یک گام مهم در ارتقا آگاهی نسبت به کار کودک آشنا ساختن عموم با قوانین ملی در زمینه منع کار کودکان می باشند مخصوصا قوانینی که حداقل سنینی را برای ورود به مدرسه و ورود به بازار کار تعیین می کنند.[۵۶۰]
قانون گذاری ملی یک عنصر کلیدی در مبارزه علیه کار کودک می باشد به این خاطر که اصول، اهداف و اولویت ها را برای سیاست گذاری ملی مشخص می سازد و حقوق قانونی و مسئولیت ها را تعیین می کند. قانون گذاری ملی می تواند با تصویب مقرراتی علیه تخلفات از حقوق کودکان به منع بهره کشی اقتصادی از کودکان کمک بسزایی کند.[۵۶۱]
زمانی که یک دولت می خواهد اقدامات قانونی را علیه کار کودکان اتخاذ کند، اولین گام بررسی قوانین موجود است. این بررسی نه تنها باید قوانین مربوط به کار بلکه قوانین جزایی، نظامی و قوانین مربوط به حمایت از حقوق کودکان را در برگیرد. [۵۶۲]
تصویب معاهدات و کنوانسیون های بین المللی مرتبط با کار کودک یکی از مهمترین مسئولیت های دولت ها در راستای قانون گذاری و مبارزه با کار کودک می باشد. مجلس قانون گذاری و اعضای آن در بیشتر کشورها دارای قدرت تصمیم گیری نهایی در خصوص تصویب اسناد بین المللی می باشند و در نتیجه بازیگران اصلی و کلیدی در فرایند قانون گذاری و حذف بدترین اشکال کار کودکان هستند و هنگام ملاحظه بودجه ملی، مجلس قانون گذاری می تواند تضمین نماید که سرمایه های کافی به فعالیت ها و موسسات عمومی که از اهمیت ویژه ای برای حذف بدترین اشکال کار کودک برخوردار می باشند، تخصیص داده شده است. نمونه ای از این بودجه ها، بودجه برای آموزش، بودجه برای سرویس های اجتماعی پایه برای کودکان و خانواده هایشان و بودجه برای آژانس های اجرا کننده قانون نظیر نیروهای پلیس، بازرسی کار و سرویس های بازرسی مدارس می باشند. [۵۶۳]
تصویب یک کنوانسیون بین المللی تعهد به هماهنگ کردن قوانین ملی با مفاد آن کنوانسیون و ارائه گزارش به سیستم نظارتی در خصوص اقداماتی که باید در راستای اهداف کنوانسیون اتخاذ گردند، را برای دولت به همراه می آورد. بنابراین، تصویب کنوانسیون حداقل سن استخدام مستلزم توسعه سیاست های ملی به منظور تضمین لغو موثر کار کودک و تعیین حداقل سنی برای استخدام می باشد. کنوانسیون بدترین اشکال کار کودک سازمان بین المللی کار (شماره ۱۸۲) به این معنا است که قانون کشور تصویب کننده باید از تمام کودکان زیر ۱۸ سال در برابر تمام فرم های بهره کشی و کارهای خطرناک مضر تعریف شده در کنوانسیون حمایت نموده و مجازات های کافی را برای افرادی که از مفاد این کنوانسیون تخطی می نمایند، اعمال نماید و همچنین برنامه های عملیاتی ملی را در محدوده زمانی مشخص به منظور پیشگیری از ورود کودکان به کار و دور ساختن آنها از بدترین اشکال کار کودک طرح ریزی نماید. [۵۶۴]
پس از تصویب کنوانسیون های سازمان بین المللی در خصوص کار کودک، دولت ها باید قوانین خود را به منظور هماهنگ نمودن آنها با استاندارد های تصویب شده اصلاح نمایند. فرایند اصلاح قانون شامل یکی سازی و هماهنگ سازی قوانین نامتجانس مربوط به کودکان، بسط گستره قانون و افزایش مجازات ها و سیستم حمایتی از کودکان قربانی می شود.[۵۶۵]
با توجه به اینکه دستیابی به آموزش ابتدایی با کیفیت به حذف موثر کار کودک کمک بسزایی می کند از این رو کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل (۱۹۸۹) حق آموزش را برای کودکان به رسمیت شناخته و این مسئولیت را بر دوش دولت ها قرار می دهد تا آموزش ابتدایی را رایگان و اجباری سازند. همچنین به موجب این کنوانسیون، دولت ها ملزم هستند اقداماتی را به منظور تضمین حضور منظم کودکان در مدارس و کاهش ترک تحصیل اتخاد کنند.[۵۶۶]
اجرای قوانین وضع شده در خصوص منع کار کودک مهمترین مسئولیت دولت ها در راستای مبارزه با این پدیده می باشد. به منظور اجرای قوانین منع کار کودک، مکانیسم های اجرایی مختلفی وجود دارند اما عملکرد صحیح آنها وابسته به منابع انسانی، مادی و سیاسی می باشد. یکی روش های اجرای قوانین بازرسی کار می باشد که توسط بازرسان کار منصوب شده از سوی دولت با اختیار حقوقی برای نظارت بر اجرای قوانین و استانداردهای کار صورت می گیرد.[۵۶۷] وجود یک سیستم بازرسی کار کارآمد که قادر به مواجهه با چالش های یک جامعه سریعا در حال تغییر و پیشرفت باشد عنصر کلیدی در تضمین اجرای موثر قوانین کار و حمایت از کارگران می باشد. خلق و تقویت بازرسی کار به عنوان یک ابزار اساسی به منظور تضمین حقوق کار یکی از دغدغه های اصلی سازمان بین المللی کار بوده است که در کنوانسیون های شماره ۸۱ مربوط بازرسی کار در ۱۹۴۷ میلادی و کنوانسیون شماره ۱۲۹ مربوط به بازرسی کار در بخش کشاورزی مصوب ۱۹۶۹ میلادی منعکس شده است. [۵۶۸]
گفتار دوم: رویه عملی برخی کشورهای جهان در راستای محو کار کودک
بند اول: اقدامات کشور رومانی در راستای محو کار کودک
دولت رومانی در ۲۰۰۰ میلادی تبدیل به یکی از اعضای سازمان بین المللی کار شد. به عنوان یکی از اعضای جامعه بین المللی، یک عضو سازمان ملل و همچنین اخیرا به عنوان یکی از اعضای اتحادیه اروپا، رومانی کنوانسیون های بین المللی مرتبط با کار کودک نظیر کنوانسیون حداقل سن استخدام (شماره ۱۳۸)، کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل و کنوانسیون بدترین اشکال کار کودک سازمان بین المللی کار (شماره ۱۸۲) را در ۲۰۰۰ میلادی تصویب کرد. در آن سال، دولت رومانی و IPEC برنامه عملیاتی ملی را به منظور حذف کار کودک ترتیب دادند. دولت رومانی در ۲۰۰۰ میلادی برنامه ملی برای پیشگیری و حذف بدترین اشکال کار کودک را اجرا کرد. فاز ۱ این برنامه از ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۷ میلادی و با سرمایه گذاری دپارتمان کار ایالات متحده آمریکا اجرا شد. این پروژه به منظور حذف عواملی آغاز شد که منجر به کار کودک و قاچاق کودکان می شدند. از جمله این عوامل عبارت بودند از عدم وجود فرصت های شغلی برای جوانان، زندگی زیر خط فقر، عدم وجود شبکه امنیت اجتماعی و گرایش والدین به فرستادن کودکان شان به شهرها برای کار. از جمله نتایج مستقیم این پروژه این بود که اقدامات قانونی برای پیشگیری و مبارزه با کار کودک و قاچاق کودکان شد. فاز دوم این پروژه بین سال های ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۹ اجرا گردید و هدف از اجرای آن ارتقا حضور کارفرمایان در پیشگیری، شناسایی، توان بخشی و مبارزه با کار کودک بود. از جمله نتایج این پروژه این بود که ۴۰۰ کودک از فعالیت های اقتصادی دور شدند و از حضور ۶۰۰ کودک در بازار کار پیشگیری به عمل آمد. [۵۶۹]
از جمله اقدامات قانونی و اصلاحات حقوقی صورت گرفته در کشور رومانی در راستای منع کار کودکان می توان به موارد زیر اشاره کرد: الف) قانون ۲۰۰۱/۶۷۸ # در خصوص پیشگیری و مبارزه با قاچاق اشخاص مطابق با جدیدترین قانون اروپایی و پروتکل پیشگیری، منع و مجازات قاچاق اشخاص مخصوصا زنان و کودکان مکمل کنوانسیون جرم سازمان یافته فراملی سازمان ملل متحد؛ ب) قانون ۲۰۰۴/۲۷۲# در خصوص ارتقا و حمایت از حقوق کودکان که توسط پارلمان رومانی مورد پذیرش قرار گرفته و در ژانویه ۲۰۰۵ میلادی لازم الاجرا گردیده است؛ ج) قانون ۲۰۰۳/ ۵۳ # در خصوص قانون کار؛ د) قانون ۲۰۰۳/۱۹۶# برای پیشگیری و مبارزه با هرزه نگاری؛ ه) قانون ۲۰۰۴/۲۱۱ # به عنوان معیاری برای تضمین حمایت از قربانیان قاچاق انسان؛ ی) قانون ۲۰۰۳/۲۶۸ # و قانون ۲۰۰۵/۳۵۴ # برای اصلاح و تکمیل قانون آموزش۱۹۹۵/۸۴# که آموزش اجباری را به ۱۰ سال بسط می دهد، کتاب های درسی را برای کودکان پیش دبستانی و آموزش اجباری و همچنین برای کودکان مقاطع راهنمایی که والدین کم درآمدی دارند رایگان می کند. [۵۷۰]
در ژانویه ۲۰۰۵ میلادی، پیرو مفاد قانون ۲۰۰۴/۲۷۵ و تصمیم دولت ۲۰۰۴/ ۱۴۳۲# و مطابق با اجرای پکیج قانونی حمایت و ارتقا حقوق کودکان، “نهاد ملی برای حمایت از حقوق کودکان”[۵۷۱]به عنوان مجهز ترین ارگان ملی در راستای برنامه ریزی و فراهم نمودن راهکارهای استراتژیک به منظور ارتقا رفاه و بهزیستی کودکان در رومانی تاسیس گردید. نهاد ملی برای حمایت از حقوق کودکان که زیر نظر وزارت کار دولت رومانی است در حال حاضر اصلی ترین نهاد نظارت بر کار کودک می باشد. [۵۷۲]
بازرسی کار رومانی که زیر مجموعه وزارت کار، خانواده و حمایت اجتماعی می باشد از آغاز تلاش برای حذف کار کودک یکی از شرکای فعال در مبارزه با کار کودک بوده است. در ۲۰۰۱ میلادی، بازرسی کار یک کمپین ارتقا آگاهی و اطلاعات را با هدف اطلاع رسانی به کارگران و کارفرمایان در خصوص مقررات حقوقی حمایت از کودکان در برابر بهره کشی و شناسایی موارد کار کودکان آغاز کرد. در ۲۰۰۸ میلادی، بازرسی کار ۲۴۱ مورد کار کودکان ۱۵ تا ۱۸ سال را بدون رعایت مقررات حقوقی مشاهده کرد و موارد تخلف کارفرمایان را به سیستم قضایی رومانی گزارش کرد. [۵۷۳]
همچنین، نیروی پلیس یکی از شرکای موثر در مخاطب قرار دادن کار کودک در رومانی بوده است. هیئت بازرسی عمومی پلیس رومانی در ۲۰۰۷-۲۰۰۶ میلادی کمپین مبارزه با بهره کشی اقتصادی از کودکان برگزار نمود. در ۲۰۰۸ میلادی، آژانس ملی علیه قاچاق اشخاص زیر نظر هیئت بازرسی عمومی پلیس رومانی کمپین های اطلاع رسانی ملی و محلی را برگزار نمود.
بین سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۹ میلادی، مشارکت و همکاری قدرتمندی در خصوص مقوله کار کودک در رومانی صورت گرفت. تمام دپارتمان ها و وزارت خانه ها، اتحادیه های کارگری، کافرمایان، پلیس، جامعه مدنی و موسسات آکادمیک و رسانه تعهد خود را به حذف کار کودک از طریق تلاش های مداوم فردی و مشترک نشان دادند. در نتیجه این مشارکت، اصلاحات قانونی مهمی صورت گرفت و مقوله کار کودک با موفقیت در سیاست ها و برنامه های دولت تلفیق گردید. همچنین دولت رومانی موافقت نامه همکاری را در خصوص مبارزه با کار کودک با سازمان بین المللی کار امضا نموده است که تا سال ۲۰۱۳ میلادی قرار است اجرا گردد. [۵۷۴]
یک نمونه از اقدامات مهم صورت گرفته از سوی سازمان غیردولتی نجات کودکان شعبه Iasi، انجام پروژه “مدارس سیار”[۵۷۵] بوده است که با همکاری IPEC انجام شد. هدف نهایی از اجرای این پروژه دور ساختن کودکان از خیابان ها یعنی جاییکه انواع مختلفی از کارهای خطرناک کودکان صورت می گیرد و تضمین حق آموزش آنها بود. از جمله علل موفقیت آمیز این پروژه این واقعیت است که بر اساس مشارکت و حضور فعال کودکان در برنامه های پیشگیری صورت می گیرد. [۵۷۶]
بند دوم: اقدامات کشور غنا در راستای محو کار کودک
کشور غنا چارچوب حقوقی جامعی را به منظور حمایت از کودکان و ارتقا سطح زندگی آنها به اجرا در آورده است. قانون ۱۹۹۲ میلادی این کشور حمایت از کودکان را در برابر هرگونه کاری که تهدیدی برای سلامتی، آموزش یا پیشرفت آنها می باشد تضمین می کند و مفهوم آموزش ابتدایی رایگان و اجباری را در بر می گیرد. کشور غنا کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل، منشور آفریقایی حقوق و رفاه کودک و کنوانسیون بدترین اشکال کار کودک را مورد پذیرش قرار داده است. مفاد و مقررات این کنوانسیون ها در قوانین ملی منعکس گردیده است که مهمترین آنها عبارتند از:
قانون کودکان ۱۹۹۸ میلادی[۵۷۷] کار کودک را مطابق با کنوانسیون های حداقل سن استخدام و بدترین اشکال کار کودک تعریف و منع کرده است. به عنوان مثال، مطابق با این قانون (۱) هیچ کس نباید کودک را در یک کار بهره کشانه شرکت دهد؛ (۲) کار کودک زمانی بهره کشانه می باشد که کودک را از سلامت، آموزش یا رشد محروم سازد. همچنین در مورد کار در شب این قانون بیان می دارد که (۱) هیچ کس نباید کودک را در کار های شبانه شرکت دهد؛ (۲) کار شبانه کار بین ساعات ۸ شب تا ۶ صبح می باشد، در مورد حداقل سن استخدام، این قانون بیان می دارد که حداقل سن استخدام شخص نباید کمتر از ۱۵ سال باشد.[۵۷۸]
قانون قاچاق انسان ۲۰۰۵ میلادی[۵۷۹] به منظور پیشگیری، کاهش و مجازات قاچاق انسان و توان بخشی کودکان و نوجوانانی که قاچاق شده اند، وضع گردید.
در هفتم جولای ۲۰۰۶ میلادی کشور غنا یکی از ۲۴ کشوری بود که “توافق نامه همکاری چند جانبه را برای مبارزه با قاچاق اشخاص، مخصوصا زنان و کودکان در غرب و مرکز آفریقا”[۵۸۰] امضا نمود. [۵۸۱]
کشور غنا در ۲۰۱۱ میلادی کنوانسیون حداقل سن استخدام سازمان بین المللی کار (شماره ۱۳۸) را تصویب نموده است. تصویب این کنوانسیون اعتماد شرکای محلی را به تعهد دولت غنا در راستای مبارزه با کار کودک ارتقا داده است. [۵۸۲]
استراتژی کاهش فقر غنا[۵۸۳] (۲۰۰۶ تا ۲۰۰۹) و چارچوب سیاست ملی میان مدت غنا [۵۸۴](۲۰۱۰ تا ۲۰۱۳) دربرگیرنده استراتژی هایی برای حذف کار کودک می باشند. چارچوب سیاست ملی میان مدت غنا در سه حیطه کلیدی متمرکز می باشد:۱) کاهش فقر؛ (۲) ارتقا فرصت های شغلی و حمایت اجتماعی؛ و ۳) ارتقا دستیابی به حقوق قانونی. [۵۸۵]
کشور غنا همچنین برنامه آموزش ابتدایی رایگان و اجباری را در ۱۹۹۶ میلادی با هدف فراهم نمودن آموزش ابتدایی با کیفیت برای هر کودک غنایی آغاز کرد. در نتیجه این برنامه حضور کودکان در مدارس بسیار ارتقا یافته است. [۵۸۶]
کشور غنا تحقیقات گسترده ای را به منظور شناسایی گستره و ماهیت کار کودک انجام داده و برنامه های عملیاتی ملی را برای مبارزه با این پدیده طرح ریزی نموده است. اقدامات طراحی شده تحت برنامه عملیاتی ملی از طریق مشارکت و همکاری با جوامع و مقامات محلی آماده سازی شده اند. برنامه عملیاتی ملی بر اساس رویکرد چند بخشی می باشد و نیاز به تعهد و کمک دولت، اتحادیه های کارگری، سازمان های کارفرمایی و دیگر سازمان های غیردولتی و بخش خصوصی دارد. به عنوان مثال، کشور غنا در ۲۰۰۶ میلادی در پاسخ به نگرانی بین المللی نسبت به استفاده از کار کودک در تولید کاکائو، برنامه ملی حذف بدترین اشکال کار کودک را در بخش تولید کاکائو توسعه داد. این برنامه بر ارتقا آگاهی نسبت به مقوله های کار کودک در اجتماعات تولید کننده کاکائو و حمایت از کودکان آسیب پذیر برای حضور یافتن در مدرسه متمرکز است. کشور غنا مطابق با تعهدش تحت کنوانسیون بدترین اشکال کار کودک، فهرستی از کارهای خطرناک، یعنی کاری که ماهیتش یا شرایطی که در آن انجام می گیرد بر سلامت، امنیت یا اخلاقیات کودکان تاثیر منفی می گذارد، تهیه کرده است.[۵۸۷]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 07:14:00 ب.ظ ]




الف) نیاز به کارآفرینی و آموزش برای والدین و بزرگسالان در خانواده های کودکانی که طبق اوضاع و احوال تعریف شده در کنوانسیون کار می کنند؛
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ب) نیاز به آگاهی سازی والدین از مشکل کودکانی که در چنین اوضاع و احوالی کار می کنند؛
ج) باید همکاری و یا همیاری هر چه بیشتر بین المللی میان دولت های عضو برای ممنوعیت و زدودن موثر بدترین اشکال کار کودک، تلاش های ملی را تکمیل نمایند و در صورت اقتضاء با مشورت سازمان های کارفرما و کارگری گسترش داده شوند و اجرا گردند.
این قبیل همکاری ها یا همیاری های بین المللی باید شامل موارد زیر باشند:
الف) بسیج امکانات برای برنامه های ملی یا بین المللی؛
ب) معاضدت قضایی متقابل؛
ج) کمک فنی از جمله تبادل اطلاعات؛
د) حمایت از توسعه اجتماعی و اقتصادی، برنامه های ریشه کنی فقر و آموزش جهانی[۶۲۳]
مبحث سوم : بررسی قوانین و نهاد های داخلی ایران در زمینه
ممنوعیت کار کودک
گفتار اول : بررسی قوانین ایران در زمینه ممنوعیت کار کودک
از آنجاییکه کار کردن در سنین پایین، مضرات زیادی برای جسم و جان کودکان دارد، مقنن ایرانی در راستای حمایت از کودکان، جهت اشتغال آنها محدودیت سنی قائل شده است. به موجب قانون کار مصوب ۱۳۶۹ شمسی مجمع تشخیص مصلحت نظام، این حمایت به طور چشمگیر به معیارهای بین المللی نزدیک گردیده است و حداقل سن شروع به کار در کارهای عادی، ۱۵ سال ( ماده ۷۹) و برای کارهایی که ماهیت آنها برای سلامتی و اخلاق نوجوانان زیان آور است، ۱۸ سال ( ماده ۸۴) تعیین شده است و کارفرمایان متخلفی که افراد کمتر از ۱۵ سال یا ۱۸ سال را به کار گمارند، علاوه بر اخراج کارگر به ازای هر کارگر، محکومیت به پرداخت جریمه نقدی مقرر گردیده است.
البته لازم به ذکر است که مطابق ماده ۱۸۸ این قانون، کارگران کارگاه های خانوادگی که انجام کار آنها منحصرا توسط صاحب کار، همسر و خویشاوندان نسبی درجه یک از طبقه اول وی انجام می شود، مشمول مقررات قانون کار نبوده و در نتیجه حداقل سن کار در مورد چنین کارگرانی رعایت نمی شود. به عبارت دیگر از آنجاییکه اشتغال کودکان در مجموعه کارگاه های خانوادگی با منع قانونی مواجه نیست لذا استثمار کودکان از ناحیه والدین آزاد اعلام گردیده است. بنابراین بدیهی است که صاحب کارگاه های خانوادگی با استعانت از این ماده در اثر عدم اجرای موازین قانونی همچون ارجاع کارهای سخت به کودکان در برابر سازمان های دولتی مسئولیت نخواهد داشت و به راحتی می تواند حقوق کودکان را نقض نماید. وضع ماده ۱۸۸ قانون کار، حقوق کودکان را در کسب و کارهای خانوادگی با چالش های جدی مواجه می نماید و منجر به بهره کشی و استثمار وی می گردد. همانند تبصره ماده ۹۸ قانون کار که ورود بازرسان کار به کارگاه های خانوادگی را منوط به اجازه کتبی دادستان نموده است. در حالیکه مطابق همین ماده، در بقیه کارگاه ها، بازرسان و کارشناسان بهداشت کار حق دارند بدون اطلاع قبلی در هر ساعت از شبانه روز به بازرسی از کارگاه های مشمول قانون کار بپردازند. بنابراین پیشنهاد می گردد قانون گذار با اصلاح ماده ۱۸۸ قانون کار، حقوق کودکان را با توجه به حساسیت های ویژه این گروه در کسب و کارهای خانوادگی تضمین نماید.
نوع دیگر حمایت قانونی در قالب محدودیت ساعات کاری برای کودکان پیش بینی گردیده است. با این توضیح که به موجب ماده ۵۱ قانون کار ساعت کار کارگران بزرگسال در شبانه روز نباید از ۸ ساعت تجاوز نماید، البته قانون گذار به کارگران کودک و نوجوان با دید حمایتی نگریسته و ساعات کار آنها را نیم ساعت کمتر از ساعات کار کارگران بزرگسال تعیین نموده است ( ماده ۸۲ قانون کار). به نظر می رسد که این بخش از قانون جنبه حمایتی آن چنان قوی نداشته باشد چرا که نیم ساعت کار کمتر برای کودکان یعنی ۷ ساعت و نیم کار نمی تواند از جنبه های مضر کار برای کودکان بکاهد. با توجه به اینکه اندازه و سایز تنها تفاوتی نیست که بدن کودکان و بزرگسالان را از هم متمایز می سازد و در واقع، در هر مرحله از رشد کودکان، عوامل محیطی می توانند خطرات متفاوتی برای سلامت بلند مدت یک کودک داشته باشند و کارهای خطرناک و خطراتی که بر کارگران بزرگسال تاثیر می گذارند می توانند تاثیرات منفی بیشتری بر کودکان کارگر داشته باشند. بطوریکه هنگام صحبت در مورد کودکان کارگر لازم است که به مفاهیمی فراتر از خطرات شغلی مربوط به کارگران بزرگسال توجه شود. به این خاطر که کودکان در حال رشد می باشند و دارای ویژگی ها و نیاز های ویژه ای هستند که باید هنگام تعیین خطرات محیط کار و پیامد های مرتبط با آنها برحسب تاثیرات محیط بر پیشرفت رفتاری، فیزیکی و شناختی و رشد عاطفی آنها مد نظر قرار داده شوند. بنابراین تعیین ساعات نیم ساعت کمتر از ساعات کار بزرگسالان نمی تواند از کودکان در برابر خطرات شغلی محافظت کند.
قانون کار در ماده ۸۳، انجام کار در شب را برای کارگر نوجوان ممنوع ساخته است و ماده ۵۲ با تعریف کار شبانه جلوی سوء استفاده از قانون را گرفته و گفته است که کار شب کارهایی است که زمان انجام آن بین ساعات ۲۲ تا ۶ بامداد قرار دارد. قانون کار ایران برای حمایت کودکان و حفظ سلامت و بهداشت آنان، انجام برخی از کارها را برایشان ممنوع ساخته است از جمله این امور، کارهای سخت و زیان آور و خطرناک است. به موجب ماده ۸۳ قانون کار، ارجاع کارهای سخت و زیان آور و خطرناک برای کارگر نوجوان ممنوع است.
به نظر می رسد مقنن با آوردن واژه خطرناک در متن ماده اخیرالذکر ابهام ایجاد کرده است زیرا معلوم نیست علاوه بر کارهای سخت و زیان آور، هر نوع کار دیگری هم که برای کارگر نوجوان خطرناک باشد نباید به او ارجاع داده شود یا اینکه واژه خطرناک مفهوم جداگانه ای از عبارت سخت و زیان آور نداشته و مکمل آن است. [۶۲۴]
نکته قابل توجه این است که قانون گذار به کاری که برای اخلاق کارآموز یا نوجوان زیان آور باشد اشاره می کند بدون آنکه مشخص نماید چه شغلی در حکومت جمهوری اسلامی ایران ممکن است برای اخلاق نوجوان ۱۶ ساله مضر بوده ولی برای نوجوان ۱۸ ساله زیان نداشته باشد. به نظر می رسد بهتر می بود مقنن ایرانی حداقل سن استخدام در تمام مشاغل را با توجه به تعریف بین المللی از کودک به عنوان هر شخص زیر ۱۸ سال، ۱۸ سال تعیین می نمود. چرا که شاید برخی مشاغل در ظاهر کاری عادی و بی خطر در نظر گرفته شوند و از لحاظ فیزیکی آسیب چندانی به کودکان ۱۵ تا ۱۸ ساله نرسانند اما تاثیرات مخرب روانی و عاطفی که شاید همان مشاغل در ظاهر عادی و بی خطر بر کودکان می گذارند در ابتدا مشهود نباشند. با توجه به تعریف سازمان بهداشت جهانی، سلامت کودک شامل سلامت فیزیکی، روانی و اجتماعی وی می شود نه صرفا عدم وجود بیماری در کودک. بنابراین برای ارزیابی مضر و خطرناک بودن یک حرفه صرفا نباید به پیامدهای فیزیکی آن شغل بر کودکان توجه نمود، به این خاطر که بهبود آسیب های فیزیکی به مراتب آسان تر از آسیب های روانی و اجتماعی آن شغل است و اینکه برخی از تاثیرات روانی و عاطفی و حتی تاثیرات فیزیکی تا وقتی یک کودک به مرحله بزرگسالی نرسد مخرب نمی گردند.
کارهای سخت و زیان آور طبق تعریف آئین نامه کارهای سخت و زیان آور مصوب ۱۳۳۹ شمسی شورای عالی حفاظت فنی عبارت است از:
۱) کار در معادن اعم از تحت الارضی یا سطح الارضی که ایجاب می نماید کارگران در تونل ها و راهروهای سرپوشیده به استخراج بپردازند.
تبصره- کار استخراج شامل جدا کردن یا منفجر ساختن مواد از سطح کار، حمل مواد، عملیات مربوط به انفجار، اداره تاسیسات آب و برق در داخل معدن و به طور کلی هرگونه مباشرت و نظارتی که ایجاب می نماید کارگر در داخل تونل ها، راهروها یا میله های معدن انجام وظیفه نماید.
۲) کار در مجاورت کوره های ذوب و پخت به نحوی که کارگر در معرض مستقیم حرارت و یا آبخره متصاعد از کوره باشد. تخلیه و حمل مواد از کوره های مشغول به کار.
۳) خرد کردن، آسیاب کردن، جدا کردن، دست زدن، پر کردن، خالی کردن، مخلوط کردن، پاک کردن، پاشیدن، در معرض تماس قرار گرفتن، تراشیدن و به کار بردن موادی که خود یا حالت های مختلف آن از طریقتنفس و تماس با بدن یا جذب از راه پوست، باعث مسمومیت، بیماری ریوی، جلدی، سوختگی، یا سایر جراحات و بیماری ها گردد.
۴) حفر قنوات و فاضلاب و تونل های زیرزمینی، کار در مخازن سربسته و به طور کلی در محل هایی که هوای سالم کافی برای تنفس وجود نداشته باشد.
۵) کار در گنداب روها، کشتارگاه ها، حمل پوست خام حیوانات و زباله و خاشاک.
۶) کارهایی از قبیل شن پاشی، فلز پاشی، رنگ پاشی، لحیم گری، جوشکاری، غواصی و کارهایی که در هوای فشرده انجام می گیرد.
در خصوص مشاغل کشاورزی نیز ارجاع کارهای سخت و زیان آور به کارگرانی که کمتر از ۱۴ سال تمام دارند ممنوع اعلام گردیده است که به موجب آئین نامه مورخ ۱۳۵۹ شورای عالی کشاورزی، کارهای سخت و زیان آور مشاغل کشاورزی عبارتند از: کار در قنات و لایروبی چاه ها، کار در امور سمپاشی باغات و اشجار و ضد عفونی اماکن و طویله ها و آشیانه های مرغ داری.
مقنن در ادامه حمایت های خود از کودکان کارگر، در قسمت دیگر ماده ۸۳ بیان داشته: “حمل بار با دست، بیش از حد مجاز و بدون استفاده از وسایل مکانیکی برای کارگر نوجوان ممنوع است”. منظور از حمل بار با دست و بدون استفاده از وسایل مکانیکی عبارت است از بلند کردن، پایین نهادن، حمل و جابه جایی اشیاء و بار از نقطه ای به نقطه دیگر توسط یک نفر و به وسیله دست و بدون به کارگیری هرگونه ابزار و وسایل مکانیکی.[۶۲۵]
مطابق ماده ۸۰ قانون کار، کارگری که سن وی بین ۱۵ تا ۱۸ سال تمام باشد کارگر نوجوان نامیده می شود که در بدو استخدام باید توسط سازمان تامین اجتماعی مورد آزمایش های پزشکی قرار گیرد. این امر به دلایل ذیل صورت می پذیرد: اولا تشخیص داده شود که چنین نوجوانی، می تواند از پس مشکلات امور محوله برآید یا خیر و در صورت عدم توانایی، آیا در کارخانه یا کارگاه تولیدی، شغلی وجود دارد که متناسب با وضعیت روانی و جسمانی وی باشد یا خیر؟، ثانیا، حفظ سوابق پزشکی و معاینات مداوم موجب می شود که کار محوله به سلامتی کارگران نوجوان لطمه نزند.
البته برای جلوگیری از سوء استفاده های احتمالی کارفرمایان، مقنن طی قسمت اخیر ماده ۸۰ مقرر داشته که این آزمایش ها در مرجع واحدی ( سازمان تامین اجتماعی) انجام شده و از تعدد مراجع و امکان سوء استفاده جلوگیری شود.
همچنین مطابق با ماده ۸۱ قانون کار این آزمایش های پزشکی کارگر نوجوان، حداقل باید سالی یکبار تجدید شود و مدارک مربوط در پرونده استخدامی وی ضبط گردد، پزشک درباره تناسب نوع کار با توانایی کارگر نوجوان اظهار نظر می کند و چنانچه کار مربوط را نامناسب بداند، کارفرما مکلف است در حدود امکانات خود شغل کارگر را تغییر دهد. اگر کارفرما شغل مناسب دیگری جهت ارجاع به چنین کارگر نوجوانی نداشته باشد از مصادیق خاتمه قرارداد کار است، کارفرما باید به چنین کارگری، علاوه بر کلیه مطالباتش بابت دوره اشتغال برای سال سابقه اعم از متوالی یا متناوب، براساس آخرین حقوق مبلغی معادل یک ماه به عنوان مزایایی پایان کار بپردازد.
به نظر می رسد این ماده با استنباط از کنوانسیون شماره ۷۷ سازمان بین المللی کار باشد که آزمایش های پزشکی سالانه را برای کارگران کمتر از ۱۸ سال و بعضا ۲۱ سال اجباری نموده است. علت و امتیاز لزوم آزمایش های پزشکی این است که احراز گردد که نوجوان از لحاظ جسمی و روانی توانایی و آمادگی لازم را برای انجام کار پیدا نموده و کار پیشنهاد شده به سلامتی او لطمه ای وارد نمی کند.
اما متاسفانه اکثر کارگاه هایی که کارگران نوجوان را به کار می گیرند کوچک و محقرند و امکانات نگهداری پرونده های پرسنلی و پزشکی را ندارند.
براساس ماده ۱۹۱ قانون کار، “کارگاه‌های کوچک کمتر از ۱۰ نفر را می‌توان بر حسب مصلحت موقتا از شمول بعضی از مقررات این قانون مستثنی کرد. تشخیص مصلحت و موارد استثنا به موجب آیین ‌نامه‌ای خواهد بود که با پیشنهاد شورای‌ عالی کار به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید”. این ماده قانونی، راه تحمیل و اجبار بر کودکان کار را آسان می‌کند. وقتی کارگاه‌ های با جمعیت زیر۱۰ نفر از شمول قانون کار و در نتیجه از نظارت و بازرسی بازرسان وزارت کار که حکم ضابطین قضایی را دارند خارج شوند، شرایط بهره‌کشی از کودکان و نوجوانانی که در این کارگاه‌ ها مشغول به‌کار می باشند فراهم می‌شود. پرداخت دستمزد اندک و طولانی کردن ساعت کار گام اول فرصت ‌طلبان است. در گام بعدی وقتی فرصت فراهم دیده شد سپردن کارهای سخت به آنان به امری رایج بدل می‌شود. نتیجه چنین قانونی فاجعه بار خواهد بود. ساعت کار طولانی، کار طاقت ‌فرسا و سنگین، دستمزد اندک، عدم‌ رعایت ایمنی و بهداشت ازجمله پیامد‌هایی است که به‌ صورت رایج در این کارگاه‌ های کوچک به چشم می‌خورد.
براساس ماده ۷۱۳ قانون مجازات اسلامی، هرکس طفل صغیر یا غیر رشیدی را وسیله تکدی قرار دهد به حبس از سه ماه تا دو سال و استرداد همه اموالی که از این طریق بدست آورده است، محکوم می گردد. قانون گذار در این ماده برای افراد که با سوء استفاده از اطفال اقدام به جمع آوری اعانات مردم می نمایند، مجازات سنگین تری را نسبت به وضعیتی که خود شخص راسا اقدام به تکدی می کند، پیش بینی کرده است.
در این خصوص لازم است مجازات اشخاصی که با تشکیل باندهایی اقدام به خرید یا اجاره کودکان به منظور استفاده از آنها در تکدی گری می نمایند و حتی با خوراندن مواد خواب آور و مخدر به این کودکان ایشان را بیهوش و در کنار پل ها و معابر عمومی رها کرده، با جلب ترحم مردم درآمد های هنگفتی را بدست آورند، تشدید گردد. همچنین به نظر می رسد بهتر باشد قانون گذار در کنار تعیین مجازات، راهکارهای غیر کیفری را نیز به منظور جلب کمک به اینگونه کودکان و خانواده های ایشان مد نظر قرار دهد. در غیر این صورت، صرف اعمال مجازات مزبور خصوصاً دربارﺓ کسانی که برای بدست آوردن ابتدایی ترین هزینه های زندگی به همراه اطفال خود تکدی می کنند، نه تنها را کارساز نخواهد بود بلکه با اعمال مجازات در حق اینگونه اشخاص، در حقیقت به فقر آن ها تداوم می بخشیم.
براساس مادﺓ ۳ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان هرگونه خرید، فروش، بهره کشی و بکار گیری کودکان به منظور ارتکاب اعمال خلاف از قبیل قاچاق، جرم بوده و مرتکب حسب مورد علاوه بر جبران خسارت وارده به ۶ ماه تا یکسال زندان و یا به جزای نقدی از ۱۰ میلیون ریال تا ۲۰ میلیون ریال محکوم خواهد شد.
در این زمینه ، چند نکته قابل توجه و بررسی است :
الف قانونگذار واگذاری کودک به منظور استفاده از نیروی کار کودک در مشاغل قانونی چون قالی بافی، کار در کارگاه ها را در این ماده جرم انگاری نکرده است. چرا که پیش از تصویب این قانون، بهره کشی از اطفال در مشاغل و فعالیت های قانونی جرم انگاری شده بود. بر اساس مادﺓ ۱۷۶ قانون کار کسانی که از مفاد مادﺓ ۷۹ قانون مزبور (ممنوعیت بکارگیری اطفال کمتر از ۱۵ سال) تخلف نمایند، در مرتبه اول به جزای نقدی و در مرتبه دوم به حبس از ۹۱ روز تا ۱۸۰ روز محکوم می گردند. بر اساس مفاد قانون الحاق ایران به کنوانسیون ممنوعیت و اقدام فوری برای محو بدترین اشکال کار کودک نیز متخلفان از بند «ت» مادﺓ ۳ کنوانسیون (که مشتمل بر برخی از موارد سوء استفاده از اطفال در مشاغل قانونی می باشد) به مجازات مقرر در مادﺓ ۱۷۲ قانون کار (۹۱ روز تا ۱ سال حبس یا جزای نقدی معادل ۵۰ تا ۲۰۰ برابر حداقل مزد روزانه) و لغو موقت پروانه کار محکوم می گردند؛ لیکن باید توجه داشت که این موارد صرفاً مجازات بهره کشی و سوء استفاده از اطفال، در مشاغل قانونی را در برمی گیرند و خرید و فروش اطفال به منظور سوء استفاده از ایشان در مشاغل قانونی در این قوانین مورد جرم انگاری قرار نگرفته است.[۶۲۶]
ب مجازات مقرر در این ماده هیچ تناسبی با جرم مورد بحث ندارد، براستی فروش یک کودک به منظور هر گونه سوء استفاده غیرقانونی از وی باید چنین مجازات سبکی را در پی داشته باشد و حتی قاضی امکان اعمال جزای نقدی در حق مرتکب را بجای زندان در اختیار داشته باشد؟ در وضعیتی که مطابق مادﺓ ۶۶۲ قانون مجازات اسلامی خرید و فروش اموال مسروقه موجب اعمال کیفر ۶ ماه تا ۳ سال حبس و تا ۷۴ ضربه شلاق برای مرتکب می باشد، چنین بنظر می رسد که از منظر قانونگذار ایرانی خرید و فروش اطفال به مراتب اهمیت کمتری نسبت به مداخله در اموال مسروقه دارد.[۶۲۷]
گفتار دوم: بررسی نهاد های داخلی ایران در زمینه ممنوعیت کار کودک
ایران در راستای استاندارد های جهانی و معیارهای ارائه شده از سوی سازمان بین المللی کار و علی الخصوص تحت تاثیر کنوانسیون بازرسی کار[۶۲۸] به منظور اجرای صحیح قانون و ضوابط حفاظت فنی، اقدام به تشکیل اداره کل بازرسی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نموده است. از جمله اهداف این سازمان پیگیری مقاوله نامه ۱۸۲ سازمان بین المللی کار در ارتباط با ممنوعیت کار کودکان و نظارت بر اجرای مقررات ناظر بر شرایط کار بویژه اشتغال زنان و کارگران نوجوان تشکیل یافته است.
اهم شرایط و چگونگی حدود اختیارات بازرسان کار :
۱-بازرسان کار در حدود وظایف قانونی حق دارند بدون اطلاع قبلی در هرموقع از شبانه روز به موسسات مشمول ماده ۸۵ قانون وارد شده و به بازرسی بپردازند. ( ماده ۹۸ قانون کار جمهوری اسلامی ایران)
۲-بازرسان کار حق دارند به منظور اطلاع ترکیبات موادی که کارگران با آنها در تماس می باشند و یا در انجام کار مورد استفاده قرار می گیرند ، به اندازه ای که برای آزمایش لازم است در مقابل رسید، نمونه بگیرند.
۳- کلیه بازرسان کار دارای کارت ویژه با امضای وزیر کار و اموراجتماعی هستند که هنگام بازرسی باید همراه داشته باشند و در صورت تقاضای مقامات رسمی یا مسئولین کارگاه ارائه می شود. ( ماده ۱۰۰ قانون کار جمهوری اسلامی ایران)
۴- کارفرمایان و دیگر کسانی که مانع ورود بازرسان کار به کارگاههای مشمول گردند یا مانع از انجام بازرسی، بازرس کار گردند یا از دادن اطلاعات و مدارک لازم به آنها خود داری نمایند حسب مورد به مجازاتهای مقرر در قانون کار محکوم می شوند. ( ماده ۱۰۴ قانون کار جمهوری اسلامی ایران)
۵- هرگاه بازرس کار در حین انجام بازرسی از کارگاههای مشمول احتمال وقوع یا بروز حادثه را نماید باید مراتب را در اسرع وقت به کارفرما یا نماینده وی در کارگاه و به رئیس مستقیم خود اطلاع دهد. رئیس سازمان نیز بر اساس گزارش بازرس کار از مرجع قضایی مربوطه تقاضای لاک و مهر و قرار تعطیل کارگاه یا قسمتی از آن را می نماید.
۶- دستور رفع تعطیل توسط مرجع مزبور در صورتی صادر خواهد شد که بازرس کار و یا مسئول ذیربط دادگستری،‌ رفع نواقص و معایب موجود را تایید نموده باشند. در ایامی که قسمتی یا تمام کارگاه ها به علت فوق تعطیل می شود کارفرما مکلف است مزد کارگران قسمت یا تمام کارگاه را که تعطیل شده است را بپردازند.[۶۲۹]
در مورخ ۲۰/۱۰/۱۳۸۸ وزارت دادگستری به عنوان مرجع ملی حقوق کودک تعیین گردید. بلافاصله پس از این تصمیم، دبیرخانه مرجع در وزارت دادگستری فعال و ضمن فراخوان دستگاه های ذیربط در امور کودکان، پیش نویس آیین نامه کنوانسیون حقوق کودک توسط نمایندگان نهادهای مرتبط و با همت دبیرخانه تهیه و جهت سیر استصوابی به دولت ارسال و پس از بررسی های کارشناسی در کمیسونهای تخصصی دولت، این آیین نامه در دی ماه ۹۰، مورد تصویب هیات وزیران قرا گرفت و در تاریخ ۲۸/۱/۹۱ رسما به وزارت دادگستری ابلاغ گردید. اینک دولت به عنوان عنصر اجرایی، زمینه های قانونی اجرای کنوانسیون را در کشور فراهم نموده است. برابر مفاد آیین نامه شورای هماهنگی مرجع متشکل از نمایندگان ۱۶ وزارتخانه و نهاد دولتی و نیز نمانیدگان منتخب سازمانهای مردم نهاد و زیر نظر وزیر دادگستری تشکیل و وظایف مهمی را در دستور کار قرار دارد. بر اساس این آیین نامه مهمترین وظایف شورای هماهنگی شامل:
الف-تدوین طرح ها و برنامه های ارتقاء حقوق کودک و ترویج احترام به شخصیت وی؛
ب-پایش و ارزیابی رعایت حقوق کودک در سطح ملی؛ و
ج-پیشنهاد اصلاح قوانین و مقررات موجود و چندین مورد دیگر را می توان نام برد. پیش بینی حضور نماینده حوزه علمیه، نماینده شهرداران کلان شهرها و نمایندگان وکلا و سازمانهای مردم نهاد از برجسته ترین موارد پیش بینی شده در آیین نامه می باشد.
مرجع ملی حقوق کودک عزم خود را جزم کرده است تا با همکاری نهادهای متولی ظرفیت های موجود را شناسایی و با همدلی نقاط ضعف را به نقاط قوت تبدیل کند. فرایند رعایت حقوق کودک طیفی گسترده ای را شامل شناخت آسیب، شناسایی ظرفیتهای ملی در قالب نهادهای دولتی و غیردولتی، مرور قوانین و مقررات موجود و پیشنهاد اصلاح قوانین، تعامل با نهادهای موجه بین المللی برای ارتقاء سطح حقوق کودک، تعامل با نهادهای تربیتی و علمی نظیر حوزه های علمیه برای بهره مندی از ذخایر فقهی و علمی در حوزه حقوق کودک را شامل می شود.[۶۳۰]
نخستین برنامه ریزی دولتی برای کودکان خیابانی در سال ۱۳۷۷ خورشیدی با امضاء توافق نامه ای میان چندین سازمان و ارگان دولتی از جمله سازمان بهزیستی، شهرداری تهران، نیروی انتظامی و معاونت امور اجتماعی استانداری تهران برای جمع آوری کودکان خیابانی آغاز گردید. منظور از این توافق نامه همکاری بین بخشی برای جمع آوری کودکان خیابانی از خیابان ها، پذیرش و طبقه بندی در مراکز و توزیع کودکان به خانواده یا سایر مراکز نگهداری بوده است. به دنبال این توافق در ابتدای سال ۱۳۷۸ طرح تجهیز و راه اندازی مراکز جمع آوری، شناسایی و هدایت متکدیان و کودکان خیابانی توسط سازمان بهزیستی تهیه و در ۶ استان کشور به اجرا در آمد. ورود و نگهداری همزمان کودکان خیابانی و متکدیان در یک مرکز و مشکلات ناشی از در کنار هم قرار گرفتن گروه های بزرگسال دارای طیفی از مشکلات رفتاری و اجتماعی و کودکان در یک مکان به سرعت منجر به جداسازی فعالیت های مربوط به کودکان خیابانی از متکدیان گردید.[۶۳۱] و در عمل از مهرماه ۱۳۷۸ این طرح جای خود را با حذف موضوع متکدیان به طرح مراکز شناسایی، تشخیص و جایگزینی کودکان خیابانی سپرد. طرح مزبور توسط سازمان بهزیستی تهیه شد و نخست در ۱۶ استان کشور و تا پایان ۱۳۸۱ خورشیدی در ۴۲ مرکز در ۲۸ استان به اجرا در آمد. طرح مراکز شناسایی را می توان به لحاظ قدمت و رویکرد غالب آن، طرح اصلی سیستم دولتی برای کودکان خیابانی دانست. در این طرح گروه هدف، کودکان خیابانی در مفهوم عام است به طوری که هر دو گروه کودکان خیابانی و کودکان کار خیابان را در بر می گیرد. تشکیلات اجرایی طرح شامل ستاد اجرایی است که مسئولیت آن با استاندار یا معاون سیاسی اجتماعی استانداری و دبیر اجرایی آن مدیر کل بهزیستی هر استان است. همچنین تعدادی از ارگان های مرتبط شامل کمیته امداد امام خمینی، دادگستری، شهرداری، آموزش و پرورش، وزارت بهداشت، وزارت کار، دانشگاه علوم پزشکی و نیروی انتظامی نیز در ارائه خدمات به کودکان پیش بینی شده اند. [۶۳۲]
در سال ۱۳۸۱ با گذشت سه سال از شروع طرح ساماندهی کودکان، تداوم مشکل و ادامه حضور کودکان در خیابان، منجر به تهیه طرح ضربتی ساماندهی بیست هزار کودک خیابانی گردید. اجرای این طرح منجر به افزایش تعداد مراکز شناسایی و تشخیص و به ۴۲ مرکز در سراسر ایران رسید. بر اساس این طرح که برای مدت یک سال پیش بینی شد سازمان بهزیستی و نیروی انتظامی در کل کشور اقدام به جمع آوری فعال کودکان خیابانی نموده و کودکان جمع آوری شده به ستاد کل پذیرش و سامان دهی کودکان خیابانی که در هر استان تشکیل گردیده است معرفی شده و پس از بررسی اولیه در این ستاد با توجه به شرایط فردی و خانوادگی به مراکز دیگری مانند کانون اصلاح و تربیت، مراکز توانبخشی وابسته به سازمان بهزیستی، سازمان های غیر دولتی و مراکز شبه خانواده به طور مستقیم یا غیر مستقیم ارجاع می گردند. نمونه ای از این مراکز، مهمانسرای کودکان خیابانی می باشد. این طرح برخلاف طرح های سلف خود از ورود کودکان از طریق سیستم جمع آوری به مراکز خودداری کرده و آن را به اختیار و تمایل کودکان واگذار نموده است. در این طرح نیز کلیه کودکان خیابانی هدف فعالیت ها قرار گرفته اند و تفکیکی میان کودکان کارگر در خیابان ها و سایر کودکان خیابانی نیست. طرح مهمانسرای کودکان خیابانی در سال ۱۳۸۱ در تهران و ۶ استان خراسان، فارس، اصفهان، قم، مازندران و گیلان به اجرا در آمد. طرح مهمانسرا به دنبال در اختیار قرار دادن سرپناهی برای کودکان و در اختیار گذاردن خدمات بهداشتی، مطالعه و تفریح و استراحت برای آنان است. همزمان با راه اندازی مهمانسرای کودکان خیابانی، سازمان بهزیستی نگاه خود را به کودکان کار خیابان معطوف نموده و در سال ۱۳۸۲ خورشیدی طرح حمایت از کودکان کار را تهیه نمود. این طرح که محل اجراء آن مهمانسرای کودکان خیابانی در نظر گرفته شد از معدود طرح های دولتی است که در اهداف دراز مدت خود پیشگیری از ورود کودکان به خیابان را از طریق توانمند سازی خانواده های در معرض خطر منظور کرده است. [۶۳۳]
هیأت وزیران در جلسه ۱۳۸۴.۴.۲۶ بنابه پیشنهاد وزارت رفاه و تأمین اجتماعی که در تاریخ۱۳۸۴.۴.۱۱ به دولت رفته بود، آیین‌نامه ساماندهی کودکان خیابانی را در پنج فصل و ۱۲ماده تصویب کرد. این آیین‌نامه در هیأت دولت به استناد ماده یک و بند الف ماده ۱۵ قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی مصوب ۱۳۸۳و ماده ۹۷ قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی‌، اجتماعی و فرهنگی ‌جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۳۸۳تصویب‌ و در ۱۳۸۴.۵.۴ ابلاغ شد.[۶۳۴]
بهار سال ۹۱ شمسی و در آستانه آغاز بازنگری آیین نامه ساماندهی کودکان خیابانی، محمد نفریه معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور گفته بود: آیین‌نامه ساماندهی کودکان کار و خیابان درصورت تشکیل جلسه‌های کمیته ساماندهی می‌تواند راهگشا باشد اما این کمیته تاکنون جلسه‌ای نداشته است. در حال حاضر هیچ ‌کدام از ارگان‌های عضو به وظیفه خود عمل نکرده‌اند و تنها شهرداری این کودکان را جمع‌ آوری و سازمان بهزیستی آنها را ساماندهی می‌کند. او با تأکید بر اینکه مشکل عمده در حوزه ساماندهی کودکان کار و خیابان مشکلات حقوقی پیش ‌روست، تأکید کرد: اغلب کودکان کار و خیابان توسط خانواده‌ها به‌کار گماشته می‌شوند؛ این خانواده‌ها پس از ساماندهی کودکان با صرف هزینه‌های بسیار با حکم قضایی به مراکز مراجعه و کودک را از مرکز بیرون می‌برند و ترتیب این چرخه ادامه می‌یابد. به گفته معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور، قانون مانع از آن است که با این خانواده‌ها که اغلب دچار نه فقر مادی بلکه دچار فقر فرهنگی هستند، برخورد شود؛ این درحالی است که این کودکان اغلب از بیماری‌های واگیردار و برخی مشکلات جنسی رنج می‌برند. نفریه تأکید کرد: در حال حاضر سازمان بهزیستی برای ساماندهی کودکان خیابانی بی‌سرپرست مشکلی ندارد و این کودکان پس از جمع‌ آوری، وارد چرخه شبه‌خانواده و حتی فرزند خواندگی بهزیستی می‌شوند. نفریه در ادامه با بیان اینکه در حال حاضر هیچ قانون مشخصی برای ساماندهی کودکان کار و خیابان وجود ندارد، تأکید کرد: راهکار بهزیستی استفاده از ظرفیت سمن‌ها برای سوادآموزی و ارتقای کیفیت زندگی این کودکان است.او گفت: در برخی شهر‌ها بیش از ۶۰ درصد و در کل کشور حدود ۴۰ درصد این کودکان را اتباع بیگانه تشکیل می‌دهند و این موضوع هم ازدیگر مشکلات حوزه کودکان کار و خیابان است.[۶۳۵]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:14:00 ب.ظ ]




بدو گفت شاپور کای نیکبخت من این خانه بگزیدم از تاج و تخت ص۲۰۶۴ج۷شاهنامه، چاپ بروخیم
‏۱۸- ‏فصل و تمیز :
تا لا جرم کارها چنین کردند که قفا از عطا باز ندانند و حلوا از الوا و راه از بیراه ص۴۱۳مفتاح النجات، تصحیح فیاض
۱۹- ‏مترادف (بر)‏ :
پسران عم محمد بن طاهر از محمد حسد کردند و با یعقوب لیث یار شدند. ص۵ زین الاخبار گردیزی
۲۰-‏ مترادف (به)‏ :
مردی که وی را حسن محدث گفتند نزدیک امیر مسعود فرستاده بود تا هم خدمت محدثی کردی و هم گاه از گاه نام و ‏پیغام آوردی و بردی. ص۱۳۵ تاریخ بیهقی، تصحیح فیاض
‏۲۱-‏ مترادف رای مفعولی و برای تعدیه :
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

الف) مرادف (رای مفعولی)‏ :
دهقان فصیح پارسی زاد از حال عرب چنین کند یاد ص۱۴۹ لیلی و مجنون نظامی
ب) برای تعدیه :
سلطان درشت شد بر اریارق و در فرو گرفتن وی خلوتی کرد و با وزیر شکایت نمود از اریارق.
ص۲۲۴تاریخ ‏بیهقی،تصحیح دکتر فیاض
‏۲۲-‏ مترادف (دربارۀ)‏ :
پس دیگر روز این حدیث فاش شد و همۀ مردم شهر، غریب و شهری ازین گفتند. ص۳۸۸تاریخ بیهقی، تصحیح ‏فیاض
‏۲۳-‏ مترادف کسرۀ اضافه :
مدت خلافت مقتدی نوزده سال بود … پسرش مستظهر را ولی عهد کرد و اندر سال ازچهار صد و هشتاد و شش از دنیا ‏برفت. ص۳۸۳مجمل التواریخ و القصص
۲۴-‏ مجاوزت :
فرمود تا انگشتری را بر گنبد عضد کردند تا هرکه تیر از حلقۀ انگشتری بگذراند، خاتم او را باشد.
ص۱۱۳ گلستان ‏سعدی، تصحیح فروغی
‏۲۵- ‏مصاحبت و معیت :
گفت پیغمبر عداوت از خرد بهتر از مهری که از جاهل رسد ص۲۸۷دفتر۲مثنوی، چاپ بروخی
۲۶- ‏مقابله :
و برین برخاستند که آنچه واجب است از هر خللی بجای آرند تا زائل شود. ص۶۱۸تاریخ بیهقی، تصحیح دکتر فیاض
‏۲۷- ‏مقایسه و نسبت :
حرف از نام بمنزلت نقطه است از خط و مر حرف را معنی نیست بلکه معنی اندر زیر حرف آید.
ص۹زاد المسافرین ‏ناصر خسرو
‏۲۸-‏ مقدار و اندازه :
و خواجه خلعت پوشید… قبای سقلاطون بغدادی بود… عمامۀ قصب بزرگ… و کمری از هزار مثقال پیروزه ها ‏درنشانده. ص۵۵ تاریخ بیهقی، تصحیح دکتر فیاض
۲۹- ‏موافقت و مطابقت :
امیر مسعود رضی الله عنه بدین خبر سخت دل مشغول شد… و نامه نوشتند از فرمان او ببرادرش بتهنیت و تعزیت. ص۱۷تاریخ بیهقی، تصحیح دکتر فیاض
یاد آوری ۱- (از) گاه به معنی (برای) بکار رفته است.‏
هم از آن ده یک زنی از کافران سوی پیغمبر روان شد ز امتحان ص۵۴۱دفتر سوم مثنوی، چاپ بروخیم
یاد آوری ۲- (از) گاه برای تقسیم بکار رفته است مترادف (بر).‏
قتل از دو گونه است یکی از روی صورت و یکی از روی معنی. ص۲۳۸ ج۱ کشف الاسرار میبدی
‏۲-۲-۱-۴-ب.‏ از نظر انوری گیوی در جلد دوم دستور زبان فارسی ص۲۵۷ موارد کاربرد (از) به قرار زیر است: ‏
‌أ.‏‏ برای آغاز و بیان مبدأ و مأخذ در زمان و مکان: ‏
از صبح راه افتادیم و همین طور داریم می رویم.‏
از همدان حرکت کرده ایم و به مشهد می رویم.‏
‌ب. ‏برای آغاز در زمان و مکان در مقابل (تا) که جمعا فاصله را می رسانند: ‏
از ساعت ۸ صبح تا ساعت ۱۰ شب یکسره کار کردم.‏
از اصفهان تا شیراز با اتومبیل رفتم.‏
‌ج. ‏در معنی (با): ‏
پشت بام را از کاهگل پوشانده بودند.‏
‌د.‏ برای بیان علت و سبب و به معنی (به سبب)، (در نتیجۀ) و (در اثر): ‏
از هوای دودآلود به سرفه افتادم.‏
سقف از زلزله فرو ریخت.‏
در این مسأله چنان مصرند که چه بسا خود و کسانشان از گرسنگی و سرما می میرند. جمال زاده (یکی بود یکی ‏نبود)‏
‌هـ . ‏علامت متمم فعل بدون دربرداشتن مفهوم خاصی، به عبارت دیگر متمم بعضی از فعلها فقط با حرف اضافۀ (از) می ‏آیند : ‏

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:14:00 ب.ظ ]




نتیجه گیری
در این فصل به اهمّ اقدامات علیه کار کودک از سوی سازمان های بین المللی اعم از دولتی و غیر دولتی در جنبش جهانی علیه کار کودک پرداخته شد. سازمان های بین المللی همچون سازمان بین المللی کار، یونسکو، بانک جهانی، سازمان بهداشت جهانی و فائو اقدامات و فعالیت های گسترده ای در زمینه مبارزه با کار کودک انجام داده اند. از جمله اقدامات کلیدی می توان به برنامه جهانی آموزش به عنوان استراتژی پیشگیرانه علیه کار کودک از سوی یونیسف، که این برنامه جهانی با ملاحظه حقوق کودک به عنوان یک چارچوب مهم، توانست ارتباط بین تحصیل و حمایت از کودک را درون سیستم یونیسف ارتقا داد، یا ابتکار آموزش برای همه از سوی یونسکو، استراتژی کاهش فقر بانک جهانی که تبدیل به یک ابزار ایده آل برای پرداختن به مقوله کار کودک در برنامه توسعه دولت ها شده است و یا مشارکت بین المللی برای همکاری در زمینه کار کودک در بخش کشاورزی از سوی فائو اشاره کرد. همچنین فعالیت های سازمان بین المللی کار که از طریق برنامه بین المللی حذف کار کودک پروژه ها و کمپین هایی را در سطح بین المللی و در سطح کشورها انجام داده است و اقدامات و فعالیت های سازمان های کارگری و کارفرمایی به عنوان شرکای اجتماعی سازمان بین المللی در جهت محو کار کودک بررسی گردید. در این فصل همچنین به اقدامات و فعالیت های سازمان های بین المللی غیردولتی همچون راهپیمایی جهانی علیه کار کودک که یکی از اعضای گروه کاری جهانی در خصوص کار کودک و آموزش برای همه می باشد، سازمان بین المللی آموزش که از طریق دفتر فعالیت های کارگری سازمان بین المللی کار در برنامه های IPEC شرکت می کند و سازمان ضد بردگی پرداخته شد. در بخش های پایانی این فصل به نقش و مسئولیت دولت ها در حیطه تصویب اسناد بین المللی در راستای ممنوعیت کار کودکان، قانون گذاری یا اصلاح قوانین موجود و همچنین اجرای قوانین مربوط به ممنوعیت کار کودکان اشاره گردید.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

فصل پنجم
ایران و ممنوعیت کار کودک
مقدمه
امروزه بنابر آمارهای بین المللی، میلیون ها کودک در سرتاسر جهان به خصوص در کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه به جای فراگیری علم و دانش، کودکی خود را فدای کار می کنند. کشور ایران نیز از این معضل در امان نمانده است. گسترش کار کودکان یکی از آسیب های خطرناک در جامعه ایران به شمار می رود و بسیاری از کودکان به علت های گوناگون ناگزیر از گذراندن ساعاتی از روز در فضاهای کاری هستند. کودکان ایرانی که اکثریت آنها برای تامین هزینه زندگی خانواده خود مجبور به کار در شرایط سخت هستند به عبارتی می توان از آنها به عنوان نان آوران کوچک یاد نمود. هرچند با توجه به اینکه کار کودک در ایران در ابعاد مختلف و در بخش غیر رسمی اقتصاد رخ می دهد و همچنین بنا به غیر قانونی بودن کار کودکان آمارهای دقیقی از تعداد کودکان کارگر در ایران در دسترس نیست. اما طبق آمارهای غیر رسمی بیش از یک‌ میلیون کودک در ایران کار می‌کنند. در آخرین آمار سازمان جهانی کار آمده است که در ایران یک میلیون و ۸۰۰ هزار کودک به‌کار اشتغال دارند. لذا با توجه به گستره و اهمیت پدیده کار کودک در ایران در این فصل سعی می گردد تعریفی از مفهوم کودک و کودک کارگر و حداقل سنی که کودک زیر آن اجازه کار کردن ندارد ارائه گردد و سپس به وضعیت و ابعاد کار کودک در ایران در بخش های مختلف همچون کار کودکان در خیابان که بسیار شایع می باشد و حضور کودکان کارگر در دیگر بخش های اقتصادی پرداخته شود. سپس با توجه به اینکه ایران به برخی از مهمترین اسناد بین المللی در زمینه ممنوعیت کار کودک پیوسته است لذا سعی می گردد تا در مبحث دوم به تعهداتی که ایران در زمینه اجرای مقررات این اسناد در راستای حمایت از حقوق کودکان و ممنوعیت کار کودک اجرا کند، توجه شود. سپس در مبحث سوم قوانین ایران که به نوعی کار کودکان را منع کرده اند و همچنین اقداماتی که از سوی نهادهای دولتی و غیردولتی در زمینه مبارزه با کار کودک صورت گرفته است، بررسی خواهند شد.
مبحث اول: تعریف کودک، کودک کارگر و وضعیت کار کودک در ایران
گفتار اول : تعریف کودک در حقوق داخلی ایران
کودک یا صغیر در اصطلاح حقوقی به کسی گفته می شود که از نظر سن به نمو جسمی و روحی لازم برای زندگی اجتماعی نرسید باشد. [۵۸۸]
بنابراین، اصل بر این است که کودک با رسیدن به سن معینی از نظر طبیعی و قوای هوشی تحول کلی پیدا کرده و از نظر روحی و جسمی آمادگی شرکت در زندگی اجتماعی و خانوادگی را پیدا می کند. [۵۸۹]
در تمامی نظام های حقوقی مختلف جهان، کودک به جهت اینکه از نظر بدنی و فکری ناکامل بوده و قوه درک و تشخیص را فاقد است و قادر به انجام امور خود نبوده، از تصرف در اموال خود ممنوع می باشد و دیگران امور او را تصدی و اداره می نمایند تا اینکه در جریان رشد خود به مرحله ای از تکامل می رسد که تغییراتی در وضع او از نظر جسمی و روانی حادث می گردد که در عرف به آن مرحله بلوغ می گویند که همان بلوغ طبیعی است. رسیدن کودک به این مرحله از حیات خود، در نقاط مختلف جهان یکسان نیست؛ عواملی مانند چگونگی زیست، وراثت، تغذیه و عوامل محیطی اثر مستقیم در زندگی کودک داشته و موجب بلوغ زودرس طفل و یا دیر هنگام آن می گردند و چون کودکان یکسان به مرحله بلوغ نمی رسند، حقوق دانان را در دستیابی به سن معینی به عنوان سن بلوغ کودکان با مشکل مواجه می سازند، پس در جهت رفع این مشکل در اغلب کشورها الزاما سن معینی را برای کودکان به عنوان زمان بلوغ فرض می نمایند. [۵۹۰]
در قوانین جمهوری اسلامی ایران، کودک به فردی اطلاق می شود که به سن بلوغ نرسیده باشد. قانون مدنی در تبصره ۱ ماده ۱۲۱۰ که در سال ۱۳۶۰ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده، اعلام داشته است: سن بلوغ در پسر پانزده سال تمام قمری و در دختر نه سال تمام قمری است. بنابراین از نظر قانون مدنی، دختری که نه سال تمام قمری و پسری که ۱۵ سال تمام قمری دارد بالغ محسوب شده و می تواند مانند فردی کبیر و برگسال کلیه معاملات و اعمال حقوقی را انجام داده و از این سن مسئولیت کیفری آنها شروع می شود. ولی سن مذکور در کلیه امور و مسائل سیاسی یکسان نبوده و در واقع قانون گذار با توجه به قوه درک و تمیز کودک و اهمیت اقدام و عملی که باید انجام دهد سن معینی را مشخص نموده که در واقع پایان کودکی در آن مسائل خاص می باشد که ذیلا به این امور اشاره می شود:

    1. امور اجتماعی: در مورد امور اجتماعی سن رشد و بلوغ و ازدواج برای پسر ۱۵ سال تمام قمری و برای دختر ۹ سال تمام قمری می باشد.
    1. استخدام رسمی دولت: در مورد استخدام رسمی دولت فرد باید حداقل ۱۸ سال تمام داشته باشد.
    1. مسائل کارگری: در مورد مسائل کارگری حداقل سن شروع به کار ۱۵ سال تمام می باشد.

مغایرت های قانونی فوق این نکته را روشن می سازد که در قوانین ایران هنوز سن واحدی برای تشخیص کودک وجود ندارد. در موردی شخص کودک است و در خصوص امر دیگری بالغ و از همه مهمتر آن که در تعیین بلوغ قانون مدنی سال قمری را ملاک دانسته و با توجه به این سال قمری، ده روز کمتر از سال شمسی است و از طرفی دیگر شناسنامه ها در ایران بر مبنای سال شمسی صادر می شود، لذا تعیین دقیق سن بلوغ خالی از اشکال نیست.[۵۹۱] بنابراین انتظار می رود قانون گذار تعریف واحدی از کودک ارائه نماید و بلوغ شرعی را با بلوغ جسمی، فکری، روانی و اجتماعی انطباق دهد و مرز کودکی و بزرگسالی را به منظور رفع تناقض موجود در خصوص سن کودکان مشخص نماید.
صرف رسیدن کودک به مرحله بلوغ برای پایان یافتن دوران کودکی کافی نیست؛ بلکه شرط دیگری برای زوال حجر کودک لازم می باشد که به آن رشد می گویند. رشد را حقوق دانان کیفیات نفسانی دانسته اند که دارنده آن می تواند نفع و ضرر در رشد مدنی و یا حسن و قبح در رشد جزایی را تشخیص دهند و چنین کسی را رشید گویند.
بنابراین، چنانچه رشد جسمانی و رشد روانی در کودکی جمع گردد دوران کودکی در واقع خاتمه یافته است و برای اینکه مشخص گردد کودکی رشید شده است یا خیر باید به طور جداگانه مورد سنجش واقع شود که این کار امکان عملی ندارد. بنابراین، در اغلب کشورها به پیروی از حقوق روم، سن معینی را مشخص نموده اند که حاکی از سن بلوغ و رشد هر دو است که به آن بلوغ قانونی می گویند.[۵۹۲]
برخی از فقها با توجه به روایتی که از حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) وجود دارد بر این عقیده هستند که دوران کودکی به سه دوره هفت ساله تقسیم می شود و با این ترتیب می توان پایان کودکی را تا سن بیست و یک سالگی هم افزایش داد. [۵۹۳]
کمیته حقوق کودک در رسیدگی به گزارش ارائه شده توسط دولت ایران بر اساس ماده ۴۴ کنوانسیون حقوق کودک در ۲۰۰۵ میلادی نگرانی عمیق خود را از اینکه در ایران بلوغ جسمانی برای پسران در ۱۵ سالگی و دختران در ۹ سالگی تعیین شده است، اظهار می دارد. زیرا که به طور ضمنی می رساند که پسران از ۱۵ تا ۱۸ سالگی و دختران از ۹ تا ۱۸ سالگی زیر پوشش اصول و مقررات کنوانسیون قرار ندارند. همچنین کمیته حقوق کودک توصیه می کند که دولت ایران قوانین را مورد تجدید نظر قرار داده بطوریکه سن رشد به ۱۸ سال افزایش یافته و حداقل سن در تطابق با اصول و مقررات کنوانسیون و دیگر معیارهای پذیرفته شده بین المللی درآیند. [۵۹۴]
گفتار دوم: تعریف کودک کارگر در حقوق داخلی ایران
در حقوق داخلی ایران تعریف واضحی از کودک کارگر ارائه نگردیده است. اما به موجب ماده ۷۹ قانون کار مصوب ۱۳۶۹ شمسی مجمع تشخیص مصلحت نظام به کار گیری کودکان زیر ۱۵ سال تمام ممنوع است. در این قانون کودک به اشخاص کمتر از ۱۵ سال اطلاق می گردد و بر اساس ماده ۸۰ قانون کار، اشخاصی که بیشتر از ۱۵ سال و کمتر از ۱۸ سال تمام سن دارند، کارگر نوجوان تلقی گردیده اند. یعنی قانونگذار این گروه را نه صغیر محسوب کرده است تا از اشتغال ایشان جلوگیری کند و نه بزرگسال که به طور مطلق اجازه کار به ایشان دهد. پس در مورد این گونه اشخاص عملا به نوعی رشد جسمی و فکری ناقص معتقد بوده است و به همین منظور در این موارد اجازه کار را منوط به رعایت پاره ای شرایط چون ممنوعیت ارجاع کار در شب و ممنوعیت اضافه کاری نموده است. در قانون مدنی باید در این خصوص بین دو مقوله مدنی و کیفری قائل به تفکیک شویم؛ در مقوله مدنی همین رویه مورد پذیرش قرار گرفته است. وضعیت سفیه که قادر به انعقاد قراردادهای غیرمالی است و قراردادهای ملی او نیز با رعایت پاره ای ضوابط از جمله نظارت و تایید قیم و سرپرست مشروعیت می یابند، مانند وضعیت کارگر نوجوان در قانون کار است. زیرا قانون گذار با پذیرش مفهوم سفیه، وجود یک رشد ناقص بین سن بلوغ و سن رشد را مورد پذیرش قرار داده است.[۵۹۵]
بنابراین با توجه به مفاد ماده ۷۹ و ۸۰ قانون مدنی می توان کارگران زیر ۱۵ سال را کودکان کارگر قلمداد نمود.
گفتار سوم: ابعاد و وضعیت کار کودک در ایران
مسئله کار کودکان اگرچه در مقایسه با مسائلی چون تورم، بیکاری و تنش سیاسی جامعه، وزنه کوچکی را به خود اختصاص می دهد. اما عدم توجه دقیق به این امر سلامت جامعه را تهدید می کند، معضلی چون کار کودک پدیدای چند وجهی است که فقط به کودکان محدود نمی شود. [۵۹۶]
امروزه بنابر آمارهای بین المللی، میلیون ها کودک در سرتاسر جهان به خصوص در کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه به جای فراگیری علم و دانش، کودکی خود را فدای کار می کنند. کشور ایران نیز از این معضل در امان نمانده است. تا چند دهه پیش، کار کودکان در کنار والدین شان زمینه برای جامعه پذیری، اجتماعی شدن و آمادگی آنها برای ورود به زندگی بزرگسالان تلقی می شد؛ ولی با تحولات اجتماعی موجود در چند دهه اخیر و قرار گرفتن جامعه در مسیر توسعه، کودکان به منظور ورود به زندگی بزرگسالی نیازمند فراگیری علم و دانش هستند. گرفتار آمدن امروزی کودکان در چنبره کار، یعنی محروم شدن استعداد های این زاد و بوم از آموزش و تحصیل، همراه با فراهم شدن زمینه انواع آسیب های اجتماعی که پرداخت هزینه سنگین آن سرانجام، بر عهده خود جامعه خواهد بود از موضوعات در خور توجه است. [۵۹۷]
گسترش کار کودکان یکی از آسیب های خطرناک در جامعه ایران به شمار می رود و بسیاری از کودکان به علت های گوناگون ناگزیر از گذراندن ساعاتی از روز در فضاهای کاری هستند.[۵۹۸]
متاسفانه فقر و تنگدستی عامل اساسی است که کودکان و نوجوانان را به کار وادار می نماید. این نیاز مادی است که آنان را وارد می کند برای رهایی از فقر به کار بپردازد.[۵۹۹]
همچنین در ایران، یکی از مهمترین عللی که منجر به ورود کودکان به بازار کار می شود مهاجرت روز افزون به شهرهای بزرگ و بویژه پایتخت می باشد که برگستردگی پدیده کار کودک دامن زده است. این مهاجرت ها از شهرهای کوچک با جاذبه های اقتصادی پایین، مناطق بد آب و هوای شهری و روستایی و امثال آن ناشی می شود. [۶۰۰]
بنابراین، در ایران، مانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه، گسترش کودکان کارگر یکی از نگرانی های اصلی مسئولان است. اما آنچه به عنوان واقعیت باید پذیرفت این است که هیچگاه در برخورد با این پدیده رویکرد و راهبردهای مشخص و کارآمدی وجود نداشته است و ندارد و حتی تعریف مشخصی از این گروه کودکان وجود ندارد به گونه ای که بتوان این گروه از کودکان را از کودکان خیابانی که خیابان هم محل کار و هم محل زندگی آنان است، تفکیک کرد. کودکان کارگر در ایران شرایط و ویژگی های مختلفی دارند که مهمترین آنها عبارتند از: کودکان کارگر اتباع بیگانه، این گروه از کودکان خود به چند دسته تقسیم می شوند: ۱) کودکانی که دارای مجوز از مراجع ذی صلاح هستند، ۲) کودکانی که مجوز اقامت در کشور را ندارند، و ۳) کودکانی که پدر از اتباع کشورهای دیگر به خصوص افغانستان و مادر ایرانی است اما فرزندان دارای شناسنامه نیستند. [۶۰۱]
کودکان ایرانی که اکثریت آنها برای تامین هزینه زندگی خانواده خود مجبور به کار در شرایط سخت هستند و عبارتی می توان از آنها به عنوان نان آوران کوچک یاد نمود. [۶۰۲]
گروه دیگر کودکانی هستند که بنا به دلایل مختلف از خانواده خود جدا هستند و برای دیگران کار می کنند. کودکان فراری از خانه قسمت اعظم این گروه از کودکان را در بر می گیرند. برخی دیگر از این کودکان برای تامین هزینه زندگی خود کار می کنند اما سرپناه مشخصی دارند. آنچه در مورد کودکان کارگر در ایران می توان اشاره می کرد این است که برخی از کودکان کارگر خیابان را به عنوان محل کار خود انتخاب کرده اند که از چشم مردم و مسئولان دور نیستند اما کودکانی که در کارگاه ها و شرایط بسیار سخت و طاقت فرسا مشغول به کار هستند یا کودکانی که در منازل خود تحت استثمار شدید قرار می گیرند هیچ گاه مورد توجه قرار نگرفته اند. [۶۰۳]
طبق تحقیقاتی که در کمیساریای عالی پناهندگان صورت گرفته است اکثریت پناهندگان خصوصا کودکان آنها به دلیل فقد مجوز کاری، به نوعی با خرید و فروش و قاچاق مواد مخدر ارتباط دارند. از سال ۱۳۵۸ شمسی در پی درگیری های مسلحانه در افغانستان و نیز حاد شدن اختلافات سیاسی در عراق، ایران میزبان ۴ میلیون پناهنده بوده است، بنابر آمارهای رسمی ¼ میلیون پناهنده افغانی و ۸۵۰ هزار پناهنده عراقی در ایران به سر می برند، از این تعداد بیش از ۵۲ درصد کودکان زیر ۱۵ سال هستند که با توجه به نرخ رشد جمعیت در جامعه پناهندگان افغانی که برابر ۰۵/۳ درصد است تداوم این وضع موجب دو برابر شدن جمعیت پناهندگان در هر ۲۰ سال خواهد شد، ۲۲ هزار نفر از پناهندگان افغانی یعنی کمتر از ۶/۱ درصد آنها در اردوگاه ها به سر می برند و اکثریت آنها در روستاها و اطراف شهرها پراکنده اند. لذا وجود تعداد زیاد کودکان پناهنده خصوصا افغانی در ایران که اکثرا کارت اقامت و بالتبع مجوز کاری ندارند در کنار عواملی چون همجواری ایران با مهمترین کشورهای تولید کننده و مصرف کننده باعث گردیده تا کودکان موصوف به عنوان مهمترین آماج شوم قاچاقچیان در امر تولید، خرید و فروش و قاچاق مواد مخدر به حساب آیند. [۶۰۴]
کودکان کارگر افغانی را می توان به گروه های زیر تقسیم بندی کرد:
– کودکانی که اقامت آنان در ایران قانونی است. این کودکان وضعیت مناسب تری نسبت به سایر گروه ها دارند.
– کودکانی که مجوز اقامت قانونی در ایران را ندارند. این کودکان در شرایط دشواری به سر می برند.
– کودکانی که پدر و مادر آنها افغانی است. این کودکان از نظر تابعیت مشکلات کمتری دارند. – کودکانی که یکی از والدین آنها ایرانی است. اگر پدر ایرانی باشد این کودکان از نظر تابعیت مشکلات کمتری دارند اما اگر مادر ایرانی باشد از بخشی از حق هویت خود که داشتن ملیت و تابعیت است، به موجب قانون مصوب مجلس شورای اسلامی، تا ۱۸سالگی برخوردار نیستند و در نتیجه از بسیاری از حقوق خود محروم می شوند.
– کودکانی که در ایران متولد شده و زندگی کرده اند و حتی افغانستان را هم ندیده اند.
– کودکانی که با پدر و مادر خود زندگی می کنند.
– کودکان تک والد که با یکی از والدین خود، پدر یا مادر، به سر می برند.
-کودکانی که با خانواده خود نیستند و زندگی جمعی دارند. این کودکان یا خانواده خود را از دست داده اند یا خانواده آنان در افغانستان هستند. این کودکان بیشتر در سنین نوجوانی هستند.[۶۰۵]
گروه های مختلف کودکان کار افغانی هر یک مشکلات خاص خود را دارند اما آنان که مجوز قانونی برای اقامت در ایران را ندارند، در واقع از بسیاری از حقوق اساسی خود مانند آموزش، امنیت، بهداشت، تامین اجتماعی، بیمه، خدمات پزشکی و… محرومند.[۶۰۶]
مهمترین مشکلات کودکان کارگر افغانی را می توان به شرح زیر طبقه بندی کرد:

    • محروم بودن از حق آموزش و رفتن به مدرسه: اگر کار طولانی و خسته کننده، وقت و توانی برای درس خواندن باقی بگذارد، این کودکان نمی توانند از مدرسه استفاده کنند. کودکانی که دارای کارت اقامت قانونی هستند باید شهریه بپردازند که پرداخت آن برایشان دشوار است. به علاوه هزینه تهیه کتاب و لوازم التحریر را که چندان هم اندک نیست، باید به آن اضافه نمود. این کودکان نمی توانند از حمایت های آموزشی- اجتماعی سازمان های غیردولتی که شامل سوادآموزی هم می شود، استفاده کنند زیرا این سازمان ها به موجب قانون از ارائه خدمات به این کودکان منع شده اند.[۶۰۷] در حال حاضر به همت و تلاش خود پناهندگان افغانی مدارس ویژه مهاجران تاسیس گردیده است اما در خصوص وضعیت آموزشی حاکم بر این مدارس می توان گفت که نه تنها از استانداردهای آموزش و پرورش جامع و نوین در آنها هیچ گونه اثری نیست بلکه از امکانات حداقل سیستم آموزشی ایران نیز بی بهره اند. مضافا اینکه دانش آموزان در این مدارس در سه شیفت مشغول به تحصیل هستند و اکثریت آنها علاوه بر تحصیل به کار نیز مشغول هستند به نحوی که روزانه ۴ ساعت تحصیل کرده و ۴ تا ۱۰ ساعت کار می کنند. آنها که اغلب شب ها تا دیروقت مشغول به کار می شوند دچار بی خوابی های مزمن می گردند که بر یادگیری در ساعات تحصیل آنها تاثیر بسیار منفی می گذارد و حتی بسیاری از آنها به دلیل مشکلات اقتصادی و نیز یکی شدن زمان کار و تحصیل، تحصیل را رها کرده و به اشتغال به کار تمام وقت قربانی مادام العمر استثمار می شوند. زیرا اگر در دوران کودکی بنا به اجبارهای ناشی از فقر و موقعیت قانونی از آموزش و تحصیل محروم می مانند و مورد استثمار واقع می شوند در جوانی و بزرگسالی نیز به دلیل نداشتن سواد مورد استثمار شدیدتری قرار می گیرند. [۶۰۸]
    • محروم بودن از حق هویت: بسیاری از کودکان افغانی، یا شناسنامه ندارند یا به علت ایرانی بودن مادر خود، تابعیت مشخصی ندارند که این وضعیت تا ۱۸ سالگی یعنی پایان کودکی و نوجوانی ادامه دارد. این محرومیت، تاثیرات زیانباری بر رشد روانی- اجتماعی کودکان بر جای می گذارد.[۶۰۹] یکی از موارد کودکان افغانی بدون هویت در شهرهای قم و مشهد شایع می باشد. مادران با پدران افغانی ازدواج کرده اند و حاصل بچه هایی است که هویت و شناسنامه ندارند. معمولا این بچه ها را اطراف حرم امام رضا رها می کنند و هم اکنون، بعضی از آنها به سن ۱۲ سالگی رسیده اند.[۶۱۰]

هر چند به موجب ماده ۲ کنوانسیون حقوق کودک کشورهای عضو که ایران هم عضو آن محسوب می گردد، حقوق مندرج در کنوانسیون را برای هر یک از کودکانی که در حوزه قضایی آنها حضور دارند، بدون هیچگونه تبعیضی محترم خواهند شمرد و تضمین خواهند کرد و به موجب ماده ۲۲ کنوانسیون حقوق کودک هر کودکی که به ناچار وطن خود را ترک کرده باشد و به کشور جدید پناهنده شود، در کشور جدید باید بتواند مثل بقیۀ کودکان زندگی کند. اما در ایران عملا در رابطه با کودکان افغانی ما شاهد نقض حقوق آنها هستیم.
در ایران کار کودکان در مزارع و در کارگاه ها، چه دائم و چه فصلی بیشتر در خدمت یاری رسانی به بودجه خانوار است، درحالیکه کار به صورت دستفروشی و خدمات پراکنده و سرقت جنبه سوء استفاده بیشتری دارد. بخش مهمی از این سوء استفاده یا بهره کشی از کار کودکان در خیابان جهت مصرف مواد مخدر سرپرستان یا نزدیکان یا صاحبان این کودکان به کار می رود و از این رو به سرعت آنان را نیز در دایره احتمال اعتیاد قرار می دهد. [۶۱۱]
همچنین در ایران از کار کودکان، بیشتر در کارگاه های کوچک (نانوایی، بافندگی، تعمیر کاری ها و کارگاه های قالی بافی) استفاده می شود. کارگاه های کوچک و متوسط از کودکان برای خدمات جانبی (آب پاشی، نظافت محوطه، خرده کاری ها، جا به جایی ها و کمک های متفرقه در دامداری ها و مرغ داری ها و …) نیز بسیار استفاده می برند. اگر در کار تولیدی در شهر های بزرگ (مثلا کارگاه های جوراب بافی در مرکز شهر تهران) از کودکان استفاده می کنند، برای خدمات جانبی به شکلی از کودکان ساکن در شهرها و روستاهای اطراف محل کار استفاده می شود. استفاده از کار کودکان در معادن و صنعت نفت در ایران جدی نیست، اما در کارگاه های ساختمانی شهرهای کوچک دور افتاده و در روستاها از کار کودکان استفاده می شود. هر جا از نظارت بازرسی وزارت کار به دور است کار کودکان رواج می یابد. اما مهمترین بخش کار کودکان که ثبت نمی شود و تقریبا دختر و پسر را برابر در بر می گیرد عبارت است از انواع دست فروشی، دوره گردی، گردآوری نان خشک، روزنامه، پلاستیک، لباس کهنه، زباله، انجام خدمات پراکنده، کار همراه با خیابان گردی، دستیاری به مجرمان کوچک و متوسط و مانند آن. به هرحال آمار دقیقی برای هر یک از انواع کار وجود ندارد. کارهای بزهکارانه یا کاملا نامعلوم که در کار خیابان گردی و برای کودکان در خیابان رواج دارد، روز به روز با افزایش شمار بیکاران، نامناسب شدن وضعیت اقتصادی و از هم گسیختگی های اجتماعی بیشتر می شود. تشخیص دقیق این فعالیت ها از فعالیت دستفروشی و فروشندگی دوره گردی (چه تمام وقت، پاره وقت، چه دائم و چه فصلی) دشوار است. [۶۱۲]
پدیده کودکان کارگر در خیابان ها در سال های اخیر در بیشتر نقاط کشور رو به گسترش نهاد است و یکی از معضلات اساسی اجتماعی می باشد که جامعه ما هم اینک با آن رو به رو شده است و در صورت عدم پیشگیری و مهار، این پدیده به فاجعه انسانی تبدیل خواهد شد.[۶۱۳]
کودکان کارگر در خیابان ها فقط کودکان بی سرپرست نیستند. بلکه بالعکس، غالبا توسط والدین خود و به خاطر فقر اقتصادی برای امرار معاش به فروش کالاهای جزیی در خیابان همچون گل، آدامس، فال، روزنامه و یا انجام کارهایی چون واکس زدن کفش، پاک کردن شیشه های اتوموبیل ها بخصوص هنگام چراغ قرمز، تکدی گری و بعضی اوقات انجام کارهای غیرقانونی مثل قاچاق و فحشاء اقدام می نمایند. نود درصد از این گونه کودکان دارای خانه و خانواده هستند و در هنگام غروب به خانه خود باز می گردند. سن کودکان کارگر در خیابان ها در ایران بین ۶ تا ۱۸ سال و اکثرا ۱۲ سال محاسبه شده است. طبق گزارش صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف) در ایران در ۲۰۰۶ میلادی، متاسفانه از شش سال قبل تاکنون، تعداد کودکان کارگر در خیابان ها ۵ برابر افزایش یافته است و در شهرهای بزرگ طبق آمار موجود به ترتیب در تهران، شیراز، اصفهان، تبریز و مشهد بیشترین تعداد کودکان کارگر در خیابان وجود دارد و علت اصلی آن نیز مهاجرت این کودکان به تنهایی یا همراه با خانواده های خود به شهرهای بزرگ جهت کسب درآمد و امرار معاش اقتصادی است. [۶۱۴]
به طور کلی، درباره کودکان کارگر خیابانی باید گفت که آنها از کمترین حقوق یک کودک، یعنی حق بازی، آموزش، داشتن سرپناه، خوراک، فضایی امن برای زندگی و دسترسی به خدمات بهداشتی محرومند. مهمترین نیاز های این کودکان را می توان نیاز های مادی، نیاز به احساس امنیت و نیاز به مهر و محبت دانست. در رابطه با ویژگی های کار کودکان کارگر در خیابان ها می توان گفت که کار در خیابان در شمار کارهای غیراقتصادی کاذب است، یعنی فعالیتی که رسمیت ندارد و برای کودکان نمی توان آینده ای شغلی در این زمینه ترسیم کرد. کار در خیابان با آنکه نیازمند مهارت و صرف انرژی و تمرکز فکری نیست، در آمد خوبی دارد. کودکان کارگر خیابانی ساعت کار مشخصی ندارند و حوزه کارشان گسترده تر است؛ همچنین نظم و مقررات برای کار در خیابان وجود ندارد. فضای کاری این کودکان ناامن است و آنان پذیرای آسیب های جسمی و روانی گوناگونند. احتمال خطر تصادف برای این کودکان وجود دارد و گذشته از آن آلودگی هوا، آلودگی صوتی و آلودگی های محیطی آنان را به بیماری های گوناگون دچار می سازد. همچنین ممکن است برای این کودکان درگیری هایی بر سرجای کار، پول و یا غیره پیش آید یا حتی کودک با بدرفتاری ها و خشونت و تهدید و توهین ماموران دولتی (شهرداری، نیروی انتظامی و بهزیستی)، کسبه و اهالی محلی که در آنجا کار می کند روبه رو شود. این کودکان در خیابان تحقیر می شوند، ناسزا می شنوند، کتک می خورند، به آنان پیشنهادهای ناخوشایند می شود و خطر آزار جنسی بویژه برای کودکان کوچکتر وجود دارد؛ همچنین گاهی کودکان کوچک تر از سوی کودکان بزرگتر آسیب می بینند، یعنی آنان که آسیب دیده ترند به کوچک تر ها آسیب می رسانند. [۶۱۵]
یکی از محققان درباره شرایط کار دختران قالیباف در روستاهای ایران می نویسد: دختران روستا در کودکی قالیبافی را یاد می گیرند، نتایج یک بررسی که از کار دختران روستایی در مناطق گرگان و گنبد به عمل آمده نشان می دهد که بین کار دختران روستایی و ترک تحصیل آنها همبستگی مثبت وجود دارد، مطالعات میدانی در استان چهار محال و بختیاری نشان می دهد که به خاطر فقر اقتصادی، دختر بچه ها را مجبور می کنند که ترک تحصیل کنند و به کار بپردازند، کارگاه های قالیبافی در این استان شرایط مطلوبی برای کار ندارند، کارگاه های کم نور و مرطوب قالیبافی عوارض جسمی و روحی زیادی را برای کودکان کارگر در این محیط ها به همراه دارند، همچنین دستمزد این دختران به صورت نقدی به آنها پرداخت نمی شود، بلکه به صورت هدایایی چون لباس، قند، برنج و … به پدران آن ها داده می شود. [۶۱۶]
مطالعه انجام شده در شهر تهران به این نتیجه دست یافت که ۸۵ درصد کودکان کارگر در خیابان ها ایرانی و ۱۳ درصد آنها ملیت افغانی دارند و از لحاظ وضع تحصیلی ۴۱ درصد این کودکان بی سواد، ۳۹ درصد دارای سواد ابتدایی و ۱۲ درصد آنها دارای سواد راهنمایی هستند.[۶۱۷]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:14:00 ب.ظ ]




ولادت حافظ در اوایل قرن هشتم هجری و حدود سال( ۷۲۷ه .ق)در شیراز اتفاق افتاد. بعد از مرگ بهاءالدّین پسران او پراکنده شدند ولی شمس الدّین محمّد که خردسال بود با مادردرشیرازبماند و روز گار آن دو به تهیدستی می‌گذشت،به همین سبب حافظ همین که به مرحلۀ تمیز رسید در نانوایی محله به خمیر گیری مشغول شد تا آن که عشق به تحصیل کمالات اورا به مکتب خانه کشانید و به تفصیلی که در تذکرۀ میخانه آمده است وی چند گاهی ایّام را بین کسب معاش و آموختن سواد می‌گذرانید. بعد از آن زندگانی حافظ تغییر کرد و او در جر گۀ طالبان علم در آمد و مجلس‌های درس عالمان و ادیبان زمان رادر شیراز درک کرد و به تتبّع و تفحّص در کتاب‌های مهمّ دینی و ادبی پرداخت.
حافظ در دو رشته از دانش‌های زمان خود یعنی علوم شرعی و علوم ادبی کار می‌کرد و چون استاد او
قوام الدّین خود عالم به قراآت سبع بود طبع حافظ نیز در خدمت او به حفظ قرآن با توجّه به قرائت‌های چهارده گانه (از شواذ و غیر آن)ممارست می‌کرد و خود در شعر‌های خویش چندین بار بدین اشتغال مداوم به کلام الله اشاره نموده است و به تصریح تذکره نویسان اتخاذ تخلّص حافظ نیز ازهمین اشتغال نشأت گرفته است.
حافظ مردی بود ادیب،عالم به دانش‌های ادبی و شرعی و مطلّع از دقیقه‌های حکمت و حقیقت‌های عرفان. استعداد خارق العاده فکری او به وی مجال تفکّرهای طولانی همراه با تخیّل بسیار باریک شاعرانه می‌داد و او جمیع این موهبت‌های ربّانی را با ذوق لطیف وکلام دلپذیر استادانۀخود در می‌آمیخت و از آن میان شاهکار‌های بی بدیل خود را به صورت غزل‌های عالی به وجود می‌آورد. او بهترین غزل‌های مولوی و کمال و سعدی و همام و اوحدی و خواجو و یا بهترین بیت‌های آنان را مورد استقبال و جوابگویی قرار داده است.
عهد حافظ با آخرین مرحله‌های تحوّل زبان فارسی و فرهنگ اسلامی ایران مصادف بود و از این روی زبان و اندیشۀ او در مقام مقایسه با استادان پیش از وی به ما نزدیک تر و دل‌های ما با آن مأنوس تر است و به این سبب است که ما حافظ را زیادتر از شاعران خراسان و عراق درک می‌کنیم و سخن او را بیشتر می‌پسندیم.
از اختصاص‌های کلام حافظ آن است که او معنی‌های دقیق عرفانی وحکمی و حاصل تخیّل‌های لطیف و تفکّر‌های دقیق خود را در موجزترین کلام و روشن ترین و صحیح ترین آن ها بیان کرده است.
او در هر بیت و گاه در هر مصراع نکته ا یی دقیق دارد که از آن به (مضمون) تعبیر می‌کنیم. این شیوۀ سخنوری که البته در شعر فارسی تازه نبود حافظ تکمیل کننده و در آورندۀ آن به پسندیده ترین وجه و مطبوع ترین صورت است و بعد از او شاعران در پیروی از شیوه او در آفرینش (نکته‌های) دقیق و ایراد (مضمون‌های) باریک و گنجانیدن آن ها در موجز ترین عبارت‌ها، که از یک بیت و گاه از یک مصراع تجاوز نکند، مبالغه نمودند و در همین شیوه است که رفته رفته به شیوع سبک معروف به (هندی) منجر گردید.
نکتۀ دیگردر بیان اختصاص‌های شعرحافظ توجۀ خاصّ اوست به ایراد صنعت‌های مختلف لفظی و معنوی در بیت‌های خود به نحوی که کمتر بیتی ازشعرهای اورا می‌توان خالی از نقش و نگار صنایع یافت.
ظاهراً حافظ صوفی خانقاه نشین نبود و با آن که مشرب عرفان داشت و در حقیقت از زمرۀ عالمان عصر و مخصوصا در شمار عالمان علوم شرعی بود.و هیچ گاه به تشکیل مجلس درس نپرداخت بلکه از راه وظیفۀ دیوانی ارتزاق می‌نمود و گاه نیز به مدح پادشاهان در قصیده‌ها و غزل‌ها و قطعه‌های خود همّت می‌گماشت و از صله‌ها و جایزه‌هایی که به دست می‌آورد برخوردار می‌شد. وفات حافظ به سال ۷۹۲ هجری اتفاق افتاد.[۱۸]
شهرت و آوازۀ این شاعر (شیرین سخن) اعتبار، جایگاه و پایگاه او در میان شاعران و ادیبان کرد، بر همگان آشکار است. در این جا برای پرهیز از اطالۀکلام به دو مورد اشاره می‌شود:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

حافظ و مه لای جزیری (۱۵۶۷-۱۶۴۰) به نقل از معروف خزنه دار در تاریخ ادب کردی.
حافظ و استاد حقیقی (۱۲۸۱- ۱۳۷۵ه.ش) به نقل از سید احمد پارسا، در حافظ پژوهی.
حافظ و مه‌لای جزیری:
مه لای جزیری مشهور ترین شاعر کرد وا هل شهر جزیره در منطقه بوتان کردستان ترکیه، شیفته حافظ بوده است. اودر قالب رباعی (چوار خشته کی)با بهره گیری از غزل اوّل دیوان حافظ به مطلع :
الا یـــا ایّهـــا السّاقی ادر کاساً و ناولها که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکل‌ها (۱-۱)
ملمّعی زیبا آفریده است.
مه لای جزیری در این ملمّع مصراع‌های چهارم را از غزل حافظ انتخاب کرده است و آن چنان با سه مصراع کردی دیگر رباعی، از نظر معنی و لفظ به هم پیوند داده که مایۀ شگفتی شاعران بعد از خود گردیده است و به همین جهت، این ملمّع الهامی شد تا شاعران دیگر به دیوان حافظ روی آورند و با کلام زیبای او مأئوس شوند.
تامّل و ژرف نگری در این ملمّع مؤید آن است که :
شعر حافظ آن چنان جذّاب ودلکش است که که مرزها را در نوردیده و درمیان دل وجان ها جای گرفته است،علاوه بر آن سخت کوشی وتلاش شاعران و ادیبان کرد در خور توجّه است، آنان به شیوه‌های شگفت انگیز در تحصیل علوم و یادگیری دیگر زبان ها، جدّی بوده‌اند ، با وجودآن که از کلیۀ امکانات ارتباطی امروزی بی بهره بوده‌اند ، توانسته‌اند ، زبان های عربی ،فارسی و ترکی را بیاموزند و با بهره گیری از ادبیّات آن ها، ادبیّات کردی را غنی ترکنند.
استاد عباس حقیقی شاعر،ادیب و مترجم توانای کرد (۱۲۸۱-۱۳۷۵ هجری)یکی دیگر از مشتاقان حافظ است که علاقۀ دیرینۀ خویش را به حافظ این گونه ابراز داشته است:
ساختن ملمّع‌های تضمینی
حقیقی در دو غزل کردی با بهره گیری از سروده‌های حافظ دو ملمّع زیبا آفریده است.
ملمّع اوّل ایشان کردی و فارسی است که مصراع‌های فارسی آن مربوط به غزل زیر از حافظ می‌باشد:
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا
(۳-۱)
ملمّع دوم ایشان کردی و عربی است. حقیقی در این غزل مصراع‌های عربی غزل ملمّع زیر را از حافظ در سروده خود تضمین کرده است:
از خون دل نوشتم نزدیک دوست نامه انی رایت دهراً من هجرک القیامه
(۴۲۶-۱)
ساختن مسمّط ‌های تضمینی با شعر حافظ
حقیقی در دو مورد غزل‌هایی از حافظ را تضمین کرده است :
بار اوّل غزل زیر از حافظ با مطلع:
سینه از آتش دل در غم جانانه بســوخت آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت
(۱۷-۱)
در مسمّطی مخمس به زبان فارسی تضمین کرده است.
بار دوم با بهره گرفتن از غزلی با مطلع :
مژدۀ وصل تو کو کز سر جان برخیزم طایــر قدسم و از دام جهان بر خیزم
(۳۳۶-۱)
مسمّط مخمس زیبای دیگری ساخته است.
۳-نقیضه سازی:
حقیقی با بهره گرفتن از غزلی از حافظ با مطلع :
((سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد آنچه خود داشت طلب ز بیگانه تمنا می‌کرد))
(۱۴۳-۱)
به سرودن شعری طنز آمیز به نام (محشر کبری) پرداخته و در آن وضعیت اسفناک کارمندان را با زبانی طنز آمیز بیان کرده است.
ترجمه :
حقیقی در کتاب (رنگین کمان) تنها یک غزل حافظ را با مطلع زیر تر جمه کرده است:
((صبا به لطف بگو آن غزل رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده ای مارا))
(۴-۱)
امّا کتاب شه و نم (شبنم) ایشان صرفاً به ترجمه اشعار حافظ اختصاص دارد.
ایشان در این کتاب ۱۰۰ غزل، ۹ رباعی و مثنوی ساقی نامه را به کردی برگردانده است.[۱۹]
پیشینۀ تأثیر وتأثر در ادبیّات
تاثیر و تاثّر در ادبیّات “پیشینه ای کهن” دارد، شاعران توانا بنای شعر و شاعری را استوار و محکم نهادند ،وشاعران دیگر بعد از آن ها با مطالعۀ آثار شان راه و رسم شاعری را آموختند، و از کلام آنان هر چه را می‌پسندیدند به مقتضای کلام و زمان، در دیوان خود می‌آوردند.گاهی مضامین را عاریه می‌کردند ،زمانی با تضمین و اقتباس‌وتخمیس و … به کلام حود رونق می‌بخشیدند.بنا به این اصل ،استفاده از کلام و شعر دیگران در دیوان محوی طبیعی به نظر می‌رسد، برای نمونه به چند مورد اشاره می‌شود.
رودکی:
نیکبخت آن کسی که داد و بخورد شوربخت آن که او نخورد و نداد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:14:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم