کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



۴- هر جرمی که اتباع بیگانه در خدمت جمهوری اسلامی ایران یا مستخدمان دولت به مناسبت شغل و وظیفه در خارج مرتکب شوند و هر جرمی که ماموران کنسولی مرتکب گردند.
۵- در مواردی که به موجب عهود بین المللی مرتکب در هر کشوری یافت شود محاکمه می شود و پس از جرم انگاری در قانون مجازات اسلامی که جزء قوانین اثباتی است قانونگذار در قانون آئین دادرسی کیفری به نحوه رسیدگی به جرایم به شرح زیر پرداخته است.
دادگاهها در موارد زیر صالح به رسیدگی هستند:
۱- جرم در حوزه قضایی آن دادگاه واقع شده باشد.
۲- جرم در حوزه قضایی دیگری ارتکاب ولی متهم در آن حوزه دستگیر یا جرم کشف شود.
۳- جرم در حوزه قضایی دیگری ارتکاب ولی متهم در آن حوزه مقیم باشد.
از مداقه در مقررات فوق به این نتیجه می رسیم، که اولاً تعیین صلاحیت در جرایم بر خلاف مقررات مدنی از قواعد آمره است،یعنی بر خلاف آن نمی توان توافق نمود چون مربوط به نظم عمومی می باشد؛ ثانیاً تعیین صلاحیت در دادگاههای کیفری برای قضات تکلیف است و قبل از رسیدگی باید دادگاه به موضوع صلاحیت خود رسیدگی و در صورت نداشتن صلاحیت قرار عدم صلاحیت صادر ولی اگر خود را صالح دانست وارد رسیدگی می شود و رسیدگی تایید ضمنی بر قبول صلاحیت است؛. ثالثاً رسیدگی به صلاحیت با همان دادگاه رسیدگی کننده است؛ رابعاً تکلیف تعیین صلاحیت به این معنی است که صرفنظر از ایراد طرفین دعوی قاضی مکلف به آن است؛خامساً در همه مراحل رسیدگی اعم از بدوی، فرجام خواهی، استیناف قابل ایراد است؛ .سادساً در قوانین ایران صلاحیت درون سرزمین که شامل قلمرو زمینی، هوایی، دریایی حاکمیت ایران می شود پذیرفته شده است.

بند دوم: آیا قواعد سنتی پاسخگوی رسیدگی به جرایم رایانه ای است یا خیر؟
در جرایم سنتی برای ارتکاب یک جرم مراحل مختلفی از جمله قصد ارتکاب جرم، انگیزه، تهیه مقدمات، شروع به جرم و ارتکاب جرم وجود دارد که به علت ملموس و فیزیکی بودن موجب تشخیص محل وقوع جرم و بروز نتیجه و لذا تعیین دادگاه صلاحیت دار می گردد، ولی جرایم رایانه ای اولاً جرم در فضای غیر ملموس و مجازی ارتکاب می یابد، ثانیاً زمان ارتکاب آن بسیار کوتاه است، ثالثاً آثار ناشی از آن و تعداد بزه دیدگان گسترده و پیچیده است، رابعاً تعیین محل وقوع جرم به علت عدم امکان دسترسی به آن تا حدودی غیرممکن است، خامساً حیطه جغرافیایی آن نامعین است.
هرچند وب سایتها دارای آدرس اینترنتی می باشند ولی این آدرس فقط بیانگر جایگاه آنها است نه محل وقوع آنها آنطور که در دنیای ملموس و فیزیکی قابل دسترسی هستند. مضاف بر اینکه آدرسهای اینترنتی به راحتی انتقال پذیر هستند و هماهنگی بین فضای واقعی و مجازی وجود ندارد و پسوندهای مذکور در انتهای آدرسهای مثل ir (ایران)، uk(انگلیس)،br(برزیل) فقط بیانگر کشور مورد نظر ، نه محل دقیق ملموس آن، لذا قواعد سنتی پاسخگوی رسیدگی به به این گونه جرایم نیست و در این زمینه کشورهای مختلف رویه های متفاوتی را برای تدوین قوانین خاصی در پیش گرفته گروهی مثل آمریکا و انگلیس قوانین خاصی تصویب نموده و گروهی مثل آلمان قوانین قبلی را اصلاح نموده اند.در آمریکا به دلیل توجه بیش از حد به عدل و انصاف در رسیدگیها، که احراز آن به عهده هیات منصفه است، در جرایم رایانه ای نیز در صورت احراز رابطه منطقی بین مرتکب و کاربر (بزه دیده) دادگاه صالح به رسیدگی است. ولی کشورهای اروپایی با تشکیل شورایی به نام شورای اروپا سعی در اتخاذ رویه واحد گرفته اند که کنوانسیون بوداپست در این خصوص در سال ۲۰۰۱ تصویب و در م ۲۲ آن به موضوع صلاحیت پرداخته است و کشورها در شرایط زیر صالح هستند :
۱- جرم در قلمرو آن واقع شود.
۲- جرم در هواپیمایی ارتکاب یافته باشد که مطابق مقررات آن عضو به ثبت رسیده باشد.
۳- جرم در کشتی ارتکاب یافته باشد که پرچم آن کشور بر فراز آن افراشته شده.
جرم را تبعه اش مرتکب شده یا از جمله جرمهای واقع در حوزه صلاحیت جهانی حقوق کیفری می باشد و در صورت صلاحیت متعدد چند کشور باید به شور بشینند و کشور واحدی را صالح به رسیدگی تعیین نمایند.
در ایران مجلس شورای اسلامی در تاریخ ۱۱/۱۱/۸۹ قانونی را تحت عنوان قانون جرایم رایانه ای تصویب نموده که در بخش دوم فصل اول از ماده ۲۸ الی ماده ۳۲ به بحث صلاحیت در جرایم رایانه پرداخته است.[۱۰۷]
قانون جرایم رایانه مصوب ۱۱/۱۱/۸۹ در بخش دوم فصل یک به موضوع صلاحیت پرداخته و در ماده۲۸ آورده شده علاوه بر موارد پیش بینی شده در دیگر قوانین در موارد زیر دادگاهها صالحند:
۱- داده های مجرمانه یا داده هایی که برای ارتکاب جرم به کار رفته اند به هر نحو در سیستم های رایانه ای و مخابراتی یا حامل داده موجود در قلمرو حاکمیت زمینی، هوایی، دریایی، ایران ذخیره شده باشند.
۲- جرم از طریق وب سایتهای دارای دامنه مرتبه بالای کد کشوری ایران ارتکاب یافته باشد.
۳- جرم توسط هر ایرانی یا غیر ایرانی در خارج از ایران علیه سیستم های رایانه ای و مخابراتی و وب سایتهای مورد استفاده یا تحت کنترل قوای سه گانه یا نهاد رهبری یا نمایندگی های رسمی دولت یا هر نهاد یا موسسه ای که خدمات عمومی ارائه می دهد یا علیه وب سایت های دارای مرتبه بالای کد کشوری ایران در سطح گسترده ارتکاب یافته باشد.
جرایم رایانه ای متضمن سوءاستفاده از اشخاص کمتر از ۱۸ سال اعم از آنکه مرتکب یا بزه دیده ایرانی یا غیر ایرانی باشد.
چنانچه جرم رایانه ای در محل کشف یا گزارش شود و محل وقوع آن معلوم نباشد دادسرای محل کشف مکلف است تحقیقات مقدماتی را انجام چنانچه محل وقوع مشخص نشود دادسرا پس از اتمام تحقیقات مبادرت به صدور قرار می کند و دادگاه مربوط نیز رای مقتضی صادر می کند. (م.۹۸۰.ق.م.ا)
ماده۳۰ قوه قضائیه مکلف به تناسب ضرورت شعبه یا شعبی از دادسراها،د ادگاههای عمومی، انقلاب، نظامی و تجدید نظر برای رسیدگی به جرایم رایانه ای اختصاص دهد.(م.۹۸۰.ق.م.ا)
ماده۳۱ در صورت بروز اختلاف در صلاحیت حل اختلاف مطابق مقررات آ.د.م خواهد بود.[۱۰۸](م.۹۸۲.ق.م.ا.)
مقررات کنوانسیون بوداپست همان مواردی است که دادرسیهای سنتی بیان شده است و مشکل اصلی که محل وقوع جرم کجاست و مجرم کیست را حل نکرده است و راه حلی الزام آور برای موردی که کشورهای مختلف دارای صلاحیت هستند ارائه نداده فقط قید شده در این گونه موارد کشورها باید به شور بشینند و صلاحیت را به کشوری تفویض کنند زیرا در بعضی موارد خسارات شدیدی به کشوری وارد می شود و بعید به نظر می رسد که کشوری با چشم پوشی از خود سلب صلاحیت نماید و در قانون جرایم رایانه ای ایران نیز فقط به تعیین صلاحیت ایران پرداخته شده و مشخص نیست به علت ماهیت جرم رایانه ای که نتیجه آن ممکن است در چند کشور بروز کند آیا می توان مرتکب را چند بار محاکمه کرد یا خیر؟ که این خلاف اصول دادرسی و عدالت است بعضی نظر داده اند که محل وقوع سرورها به عنوان محل وقوع جرم تعیین شود با وجود اینکه اکثر ارائه کننده خدمات اینترنتی کشورهای آمریکای شمالی و اروپای شمالی هستند آیا می توان پذیرفت دادگاه این کشورها صالح به رسیدگی باشند و آیا این کشورها می پذیرند و بعضی معتقد به محل تاسیس وب سایتها هستند که با توجه به امکان انتقال آدرسها با IP های غیر واقعی این مورد هم امکان پذیر نیست و به نظر می رسد با توجه به شرایط خاص این جرایم از جمله امکان حذف داده ها، مشکل بودن جمع آوری ادله، استناد به ادله اینترنتی مثل ادله دنیای واقعی، جستجوی ادله مفید در میان حجم عظیمی از داده ها و بروز آثار و نتایج یک جرم در کشورهای مختلف و امکان ورود خسارات گسترده و پیچیده، باید نهادهای بین المللی به فکر چاره باشند و با اجماع نظر کشورهای عضو قواعد دادرسی الزام آوری شبیه کنوانسیون بوداپست تصویب و اعضا به آن پایبند باشند تا در رسیدگی حقوق مرتکب رعایت و هم مجازات عادلانه ای اعمال شود زیرا خاصیت فراملی و فرا سرزمینی اینگونه جرایم قواعد فرا سرزمینی می طلبد در غیر اینصورت هر کشور خود را صالح به رسیدگی و مجازات می داند و شخص مرتکب در چند کشور محاکمه و مجازات می شود که خلاف اصول مسلم حقوقی است.
مبحث دوم : تحلیل و نقد برخی از مصادیق جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی
در این قسمت به بررسی جرایم علیه امنیت و اسایش عمومی از طریق رایانه می پردازیم.جرایم علیه امنیت، گاه امنیت مردم را مختی می سازد که از آن به محاربه تعبیر شود و گاه امنیت دولت را، که شامل جرم سیاسی (بغی) و جاسوسی می شود.
۱ـ تشکیل جمعیت، دسته، گروه در فضای مجازی( سایبر) با هدف برهم زدن امنیت کشور( ماده ۴۹۸ قانون مجازات اسلامی)
۲ـ هر گونه تهدید به بمب گذاری ( ماده ۵۱۱ قانون مجازات اسلامی)
۳ـ محتوایی که به اساس جمهوری اسلامی ایران لطمه وارد کند ( بند ۱ ماده ۶ قانون مطبوعات)
۴ـ انتشار محتوی علیه اصول قانون اساسی ( بند ۱۲ ماده ۶ قانون مطبوعات)
۵ـ تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران( ماده ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی)
۶ـ اخلال در وحدت ملی و ایجاد اختلاف ما بین اقشار جامعه به ویژه از طریق طرح مسائل نژادی و قومی( بند ۴ ماده ۶ قانون مطبوعات)
۷ـ تحریک نیروهای رزمنده یا اشخاصی که به نحوی از انحاء در خدمت نیروهای مسلح هستند به عصیان، فرار، تسلیم یا عدم اجرای وظایف نظامی ( ماده ۵۰۴ قانون مجازات اسلامی)
۸ـ تحریص و تشویق افراد و گروه ها به ارتکاب اعمالی علیه امنیت، حیثیت و منافع جمهوری اسلامی ایران در داخل یا خارج از کشور(بند ۶ ماده ۶ قانون مطبوعات)
۹ ـ تبلیغ به نفع گروه ها و سازمانهای مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران( ماده ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی)
۱۰- فاش نمودن و انتشار غیر مجاز اسناد و دستورها و مسایل محرمانه و سری دولتی و عمومی ( بند ۶ ماده قانون مطبوعات و مواد ۲ و ۳ قانون مجازات انتشار و افشای اسناد محرمانه و سری دولتی و ماده ۳ قانون جرایم رایانه ای)
۱۱ـ فاش نمودن و انتشار غیر مجاز اسرار نیروهای مسلح (بند ۷ ماده۶ قانون مطبوعات)
۱۲ـ فاش نمودن و انتشار غیر مجاز نقشه و استحکامات نظامی( بند ۷ ماده ۶ قانون مطبوعات)
۱۳ـ انتشار غیر مجاز مذاکرات غیر علنی مجلس شورای اسلامی ( بند ۷ ماده ۶ قانون مطبوعات)
۱۴ـ انتشار بدون مجوز مذاکرات محاکم غیر علنی دادگستری و تحقیقات مراجع قضایی ( بند ۷ماده ۶ قانون مطبوعات)
گفتار اول: محاربه
پیش از پرداختن به این بحث که آیا جرم محاربه، از طریق رایانه محقق می شود یا خیر، توضیح مختصری در این زمینه، ضروری به نظر می رسد.
مشهور فقیهان امامیه در تعریف محاربه با لحاظ حداقل دو شرط به کارگیری اسلحه و قصد ایجاد رعب و وحشت در میان مردم، عنوان نموده اند:
المحارب کل من جردالسلاح لاخافه الناس فی براو بحر،لیلاً او نهاراً ، فی مصر او عیره، هر شخصی که برای ترساندن مردم اسلحه بکشد محارب است؛ چه این عمل را در خشکی انجام دهد یا دریا، در شب مرتکب شود یا در روز، مکان جرم داخل شهر باشد یا خارج آن.
مطابق دیدگاه مذکور اسلحه از وسیله ای است که برای جنگ ساخته شده است(وسایل قتال) و در نتیجه شامل سلاح سرد و گرم می شود و به تصریح بسیاری از فقها، سنگ، چوب وعصا نیز اسلحه می آید.
قانونگذار جمهوری اسلامی نیز به تبع از قول مشهور فقها در ماده ۱۸۳ قانون مجازات اسلامی مقرر داشته است:
هرکس که برای ایجاد رعب و هراس و سلب آزادی و امنیت مردم دست به اسلحه ببرد محارب و مفسد فی الارض می باشد. به موجب تبصره یک ماده مذکور :
کسی که به روی مردم اسلحه بکشد، ولی در اثر ناتوانی موجب هراس هیچ فردی نشود محارب نیست. تبصره دو ماده مزبور،اسلحه کشیدن با انگیزه عداون شخصی را خارج از شمول محاربه و تبصره سوم نیز سلاح را اعم از سلاح سرد و گرم دانسته اند.
مطابق قول مشهور فقها و قانون مجازات اسلامی، امکان تحقق جرم محاربه رایانه ای وجود ندارد، زیرا در جرایم رایانه ای نوعاً اسلحه ای به کار نمی رود تا محاربه تحقق یابد. البته روشن است که این سخن به این معنا نیست که حتی در زمان های آینده نیز امکان تحقق محاربه رایانه ای بر اساس دیدگاه مشهور فقها وجود نداشته باشد، بلکه اگر در آینده اسلحه ای الکترونیکی پدید آید که قابلیت به وجود آوردن آسیب های جسمانی و ایجاد رعب و وحشت را داشته باشد و عرفاً سلاح نامیده شود، هرگاه شخصی آن را به قصد ایجاد رعب و وحشت به کار گیرد، محارب محسوب می شود.
در هر حال، مقابل دیدگاه مشهور، قول دیگری نیز در بین فقهای معاصر به چشم می خورد که بر اساس آن، اسلحه کشیدن در تحقق محاربه به موضوعیت ندارد، بلکه محاربه با سلب امنیت عمومی به هر طریقی که باشد محقق می شود. یکی از طرفداران این نظریه می نویسد:
از ادله استفاده می شود که در محارب، ملاک، ناامنی و درهم ریختگی امنیت جامعه است، تشهیر سیف به عنوان مثال گفته شده است و هر عملی که ایجاد ناامنی کند و موجب ترس و وحشت شده باشد، محاربه به حساب می آید.
مطابق این دیدگاه، هر نوع عمل رایانه ای را که قصد ایجاد رعب و وحشت صورت گرفته و موجب ایجاد ناامنی در جامعه شود، می توان محاربه رایانه ای حساب آورده و مرتکب آن را به مجازات محارب محکوم ساخت. بعید نیست که بتوان انتشار اخبار کذب و شایعات بی پایه ای را که به قصد ایجاد ناامنی و ایجاد رعب و وحشت از طریق اینترنت به عمل آید، محاربه رایانه ای دانست. دیدگاه مزبور اگر چه با اطلاق آیه محاربه منطبق است لکن از حیث فقهی با مضمون روایاتی که در ذیل آیه شریفه وارد شده و محاربه را به «تشهیرالسلاح» تفسیر کرده اندو نیز با دیدگاه مشهور فقهای امامیه مخالف است. علاوه بر آن با قاعده درء نیز که حد را در موارد مشکوک بر می دارد، در تضاد است. از این رو خروج از قول مشهور و پذیرش جرم محاربه رایانه ای مشکل به نظر می رسد.[۱۰۹]
چنانچه در صفحات پیشین ذکر شد در خصوص محاربه از مصادیق جرایم رایانه ای چندین مورد از آنها در ارتباط می باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 06:59:00 ب.ظ ]




کشف قاره جدید نقطه سرآغاز استعمار سایر کشورها بود که توسط سایر کشورهای اروپایی پیگیری شد. و باعث گرفتاری ها و خونریزی های فراوانی برای ملت های بومی سرزمین های استعماری گشتند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

اروپاییان هنگامی که سرزمین های مغلوب را ترک می گفتند حکومت های دست نشانده را برجای می گذاشتند تا منافع آنها را تامین کنند. گاه نیز با تصفیه نژادی مانند آنچه در قاره آمریکا اتفاق افتاد اقوام خویش را در این سرزمین ها ساکن کردند و انجا را به سرزمین های اروپایی تبدیل کرددند..[۲۹۳]
هم چنین کشفیات جدید نیازمند توسعه تکنولوژی درزمینه حمل و نقل ، صنایع نظامی و سایر فنون بود که تاثیر غیر مستقیمی در رشد علم داشت؛ کشفیات جغرافیایی و افتخاراتی که نصیب افراد می کرد این حس را تقویت کرد که کشفیات به جانب علم رهنمون شود واز آن پس هر کسی در ریاضی، فیزیک، مکانیک، نجوم و غیره به دنبال کشف جدیدی می گشت تا برای خود فتخاری کسب کند.
از بعد سیاسی، اروپاییانی که در سرزمین های جدید به ویژه آمریکا سکنی گزیده بودند نظام جدیدی را برای خود پدید آوردند که با نظامات کلیسایی غرب تفاوت فراوانی داشت.
حکومت مبتنی بر دموکراسی و تصمیم جمعی و به دور از فشار دستگاه پاپی که در آمریکا شکل گرفته بود بعدها تاثیرات خود رادر کشورهای غربی به جای گذاشت و الگویی برای تشکیل جمهوری های جدید در اروپا گشت و معیارهای نوینی را به اروپاییان داد.

۳- شهر نشینی

انقلاب اقتصادی در قرن ۱۲و ۱۳ موجب انقلابی در ساختار حکومت شد زمینۀ تبدیل نظام فئودالی به نظام شهری را فراهم آورد. فزونی جمعیت هم یک نتیجۀ تحول اقتصادی بود و هم یک علت آن؛ به عبارت دیگر, جمعیت شهرها از آن رو افزایش یافت که تامین جانی و مالی افراد زیادتر , خورطرز استفاده از منابع طبیعی در صنعت کامل تر و دایره گردش خوار بار و کالاها, به برکت افزایش ثروت و داد و ستد وسیع تر شد، از طرف دیگراین امر بازار رو به گسترشی را در اختیار بازرگانی و صنعت، ادبیات, درام, موسیقی و هنر گذاشت. تفاخر رقابت آمیز کمون‌ها ثروت شهرها را به کلیساهای جامع؛ تالارهای شهرداری؛ برج های ناقوس,فواره ها,مدارس و دانشگاهها تبدیل کرد. تمدن به دنبال بازرگانی , از دریاها و کوهستان ها گذر کرد، اسلام و دنیای بیزانس خطه ایتالیا و اسپانیا را درنوردید. از سلسله جبال آلپ گذشتندو پا به آلمان، فرانسه, فلاندر و اسپاینا گذاشتند. از قرون تیرگی هیچ چیزی جز خاطره ای به جا نماند و اروپا قوت شباب از نو گرفت[۲۹۴]

د- اقتصادی

تا پیش از آغاز قرن ۱۸ در اروپا، صنعت کمتر از پنج درصد جمعیت اروپا را به خود مشغول داشته بود واقتصاد بیشتر مبتنی بر کشاورزی و یا بازرگانی بود و صنعت نیزبیشتر مبتنی بر تولیدات کشاورزی مانند پشم خام و پنبه بود. نظام خانگی صنعت تکاپوی بازارهای رو به گسترش مصرف و رشد اقتصادی اروپا را نداشت، وسرمایه‌های ناشی از استثمار سایر قاره‌ها، تجارت برده‌داری و بازرگانی گستردۀ کشورهای اروپایی ثروت هنگفتی را انباشته ساخت. سرمایه‌داران در پی آن بودند که ثروت خود را به کاری بزنند که باز هم پول بیشتری را برایشان فراهم آورد و از سوی دیگر نیازهای بازارهای جدید را جوابگو باشد.
درچنین شرایطی انقلاب صنعتی ابتدا در انگلستان و سپس در سایر کشورهای اروپایی به وقوع پیوست، اختراعاتی که در زمینه استخراج آهن، دستگاه های نخ‌ریسی و بویژه ماشین بخار به وجود آمد امکاناتی را اختیار سرمایه‌گذاران قرار داد که سرعت تولید و بهره‌وری آن را افزایش دهند بدین ترتیب کالای بیشتری با قیمت ارزان تر و در زمانی کوتاه تر تولید می شد.
به نوبه خود اختراعات جدید صنعت نظام خانگی تولید را به نظام خانه داری تبدیل کرد و موجب مهاجرت روستاییان به شهرها برای اشتغال در کارخانه ها شد.[۲۹۵] و به این ترتیب ظهور انقلاب صنعتی اقتصاد اروپا را نیز با اختراع ماشین‌هایی به کارایی بالا برای تولیدات بیشتر و کسب منافع بیشتر تحت تاثیر قرار داد.

۱- تجارت

امروزه، یکی از حیطه‌های تسلط اروپاییان بر دنیا، حوزه تجارت است و سرمنشأ پیشرفت‌های کنونی در« تجدید تشکیلات کشاورزی و حمایت اربابان فئودال, رام شدن دریا نوردان نورس و درآمدن به صورت برزگران و سوداگران نورمان, دفع هجوم های هون ها و تشویق آن ها به قبول آیین مسیح, باز پس گرفتن دریای مدیترانه از جانب بازرگانان ایتالیا, گشودن مجدد لوان از طرف صلیبیون و بیداری مغرب بر اثر ارتباط با تمدن های جلو افتاده‌تری چون اسلام و بیزانس، در خلال قرن ۱۲ مجال و انگیزه ای برای بهبود اوضاع اروپا فراهم آورد و وسایل مادی لازم را برای رونق فرهنگی قرن ۱۲ و اوج کمال قرون وسطایی قرت ۱۳ تدارک کرد»[۲۹۶] و بدین ترتیب کم کم بنای تجارت در مغرب زمین رشد کرد.
وجود امپراتوریهای قدرتمند در مرزهای اروپا و تشکیل امیراتوری های قدرتمند امنیت و بستر لازم را برای رشد بازرگانی ایجاد کرده بود و بازار پررونقی را در اختیار بازرگانان اروپایی قرار داد..
در عصر کنونی و با پیشرفت راه های تجاری جدید، به کارگیری اینترنت و… این موزانه در همه زمینه‌ها به نحو بسیار محسوسی به نفع مغرب زمین و به ضرر کشورهای جهان سوم ادامه پیدا کرده است. و هر روز اشکالی بسیار مدرنی از تجارت توسط مغرب زمین به دنیا شناسانده می شود که بقیه کشورها فقط پیروی مغرب زمین را می‌کنند.

۲- تشکیل اتحادیه ها و اصناف

اروپایی‌هایی که تجربه فعالیت های جمعی و صنفی را از دوران یونان و روم باستان به ارث برده بودند این بار به تشکیل اتحادیه بازرگانی دست زدند تا از منافع مشترک خویش دفاع کنند و موانع بازرگانی را از راه خویش بردارند. یکی از مهمترین اتحادیه ی هانسایی بود که در قرن ۱۳ به وجود آمد و حدود صد شهر را در بر می گرفت و قوانین و مقررات خاص خود را داشت. ویل دورانت می نویسد: « اتحادیه هانسایی برای حل اختلافاتی که میان اعضایش پیش می امد به تاسیس محاکمی اقدام کرد. مدافع اعضای خویش در دعاوی حقوقی با کشورهایی شد که در اتحادیه عضویت نداشتند, و گاهگاهی مثل حکومت مستقل واحدی اعلان جنگ می داد. هم چنین این اتحادیه به وضع قوانین و مقرراتی برای معاملات بازرگانی و حتی سلوک اخلاقی شهرهای عضو و ساکنان آن پرداخت…اتحادیه هانسایی به مدت یک قرن به منزله سازمانی برای اشاعه تمندن بود.یورش دریازنان را از حوزه دریای بالتیک و دریای شمال دفع کرد. رودخانه ها و کانال ها را صاف گردانید. چزر و مد و جریان های آن را به دقت ضبط کردو…به طور کلی در عرصه بازرگانی اروپای شماالی نظم را جانشین هرج و مرج ساخت»[۲۹۷]
به جز اتحادیه بازرگانی عامل دیگری که به رونق تولید انجامید, تشکیل اصناف در اروپا بود. هر کدام از این اصناف مقررات استانداردی را برای اعضای خود وضع کردند و از حقوق آنها حمایت می کردند . در قرن۱۳ تشکیلات صنفی به قدری قدرتمند شده بود که با شوراهای شهری حتی در مسیل سیاسی رقابت می کردند. در کنار این انقلاب بازرگانی در کشاورزی نیز انقلابی در شرف وقوع بود.[۲۹۸]

۳- رونق کشاورزی

با پیشرفت های انجام شده در اروپا، اصول فنی کشاورزی به تدریج رو با تکامل گذاشت. مسیحیان این رموز را از اعراب در اسپانیا, سیسیل, و مشرق زمین فرا گرفتند و رهبانان و فرقه های بندیکتیان و سیستسیان ، تکنیک‌های جدید ایتالیایی درباره کشاورزی و گله‌داری و حفظ خاک زراعتی را به انضمام شیوه‌های کهن سال رومی در کشورهای شمال کوه های آلپ رواج دادند. شیوه قدیمی فئودالی که تکه تکه کردن اراضی کشاورزی, آیش دادن و یک نوع زراعت اشتراکی بود؛ در سیستم جدید متروک شد»[۲۹۹]
با اختراعات فراوان انجام شده در عرصه ابزارهای کشاورزی مغرب زمین توانست با ابزارهای مناسب به بهره دهی بالا دست پیدا کرده و محصولات اضافی خود را در اقصی نقاط دنیا صادر نماید.

۴- ظهور بانکداری

صنعت بانکداری به عنوان ابزار کارآمد جابجایی دارایی ها نقش عمده ای ر پیشرفت اقتصادی اروپا بازی کرد. فلورانس مرکز بانکداری اروپا بود و در قرن ۱۵ شرکت مرسیس به تنهایی ۱۶ شعبه در سراسر اروپا تاسیس کرد. در این میان خانواده های معروفی از طریق بانکداری ثروت های کلان اندوختند یکی از این ها به نام یاکوب فوگر امپراتوری مالی پدید آوری که از اروپا تا آمریکا وسعت داشت.
بانکداری ضمن تسهیل بازرگانی منابع لازم را برای فعالیت های اقتصادی ایجاد کرده بود. در کنار بانکداری نوین ابداعات تجاری نیز هم چون ظهور شرکت های سهامی, دفتر داری و بیمه نیز به تجارت و بازرگانی را تسهیل و توسعه دادند.[۳۰۰]
با گشتی در دنیای امروز متوجه میشویم که اکثر بنگاه های اقتصادی و مالی دنیا دست مغرب زمین است و آن ها با سیستم کارامد بانکی خود نه تنها اهالی مغرب زمین، بلکه مسلمین را هم تحت تاثیر قرار داده اند به گونه ای که اکثر کشورهای اسلامی حساب هایی برای نگه داری اموال خود در این بانک ها دارند؛ و با پیدایش انواع مختلف روش های ارتباطی سیستم پولی و بانکی در غرب، روزه بروز به مجازی شدن مفهوم بانک و بانکداری می رود. و با توجه به اینکه اکثر فناوری های سخته و پرداخته خود ممالک غربی هستند روز بروز گستره نفوذشان بر انبارهای سرمایه ای دنیا بیشتر و بیشتر می شود.

۵- نتایج اقتصادی انقلاب صنعتی

اکتشافات جغرافیایی و تاسیس مستعمرات در قرون ۱۶ و ۱۷ باعث توسعه تجارت توسعه مبادلات ارزی و موجب پیایش طبقه ثرتمند تجار و سرمیه داران شد. در حالیکه اثر این انقلاب بر صنایع خیلی فوری نبود اما وسعت یافتن افق اقتصادی به مردم زیرک نشان داد اگرمواد تولدی زیاد شود فرصت های بیشتری برای پول در آوردن خواهند داشت. در قرن ۱۸ ابداعات و ابتکارات فراوان در روش و تشکیلات کشاورزی تحولات و سیعی را فراهم آورد که انقلاب صنعتی را از پیش خبر می داد.[۳۰۱]
این عصر اختراعات فراوانی در عرصه‌های صنایع نساجی، قوۀ بخار زغال سنگ و آهن و فولاد، ارتباطاط، مااشین سازی روی داد. و در نتییجه انقلاب صنعتی سیستم کارخانه‌ای: روش قدیمی تولید کم محصول در منازل با ابزارهای شخصی نمی‌توانست در مقابل ماشین مقاومت کند و ارزش ماشین برای کارگران معمولی خیلی گزاف بود.از این رو سیستم کارخانه‌ای بسیار رواج پیدا کرد. و از راه استاندارد کردن طریقه‌های عمل و قطعات ماشین باعث پیشرفت تقسیم کار و تولید محصول به صورت سری شد.
الف- توسعه صنعت و افزایش ثروت
صنایع قدیم با بهره گرفتن از دستگاه های جدید، بیشتر محصول دادند و صنایع و کالاهای تازه، جهت اقناع امیال بشر پدید آمد و افزایش تولید ماشین ها، باعث ازدیاد فوق العاده ثروت گردید
ب- ترقی سرمایه داری صنعتی
صاحبان کارخانه‌ها ثروت اضافی‌ای را که از راه تولید محصول به دست آورده بودند تحت کنترل داشتند. وهر قدر که انقلاب صنعتی پیش می رفت قدرت ونفوذ سرمایه داران صنعتی بیشتر می شدو آن ها بودند که به جای اینکه ثروت اضافی را بین مردم تقسیم کنند برای ایجاد صنایع جدید به کار می انداختند
ج- پیدایش حوزه های نفود اقتصادی
توسعه زیاد تولیداحتیاج به بازار وسیع تری بود. ایز این رو در اواخ ر قرن ۱۹ وقتیکه بازارهای داخلی به اشباع رسید ، فشار برای پیدا کردن حوزه نفوذ، در کشورهای عقب افتاده جهان به وجود آمد[۳۰۲]
سرمایه‌های ناشی از استثمار سایر قاره‌ها، تجارت برده‌داری و بازرگانی گسترده‌ی کشورهای اروپایی ثروت هنگفتی را انباشته ساخت. سرمایه داران در پی آن بودند که ثروت خود را به کاری بزنند که باز هم پول بیشتری را برایشان فراهم آورد و از سوی دیگر نیازهای بازارهای جدید را جوابگو باشد.
درچنین شرایطی انقلاب صنعتی ابتدا در انگلستان و سپس در سایر کشورهای اروپایی به وقوع پیوست، اختراعاتی که در زمینه استخراج آهن، دستگاه های نخ ریسی و به ویژه ماشین بخار به وجود آمد امکاناتی را اختیار سرمایه گذاران قرار داد که سرعت تولید و بهره وری آن را افزایش دهند بدین ترتیب کالای بیشتری با قیمت ارزان تر و در زمانی کوتاه تر تولید می شد.
به نوبه خود اختراعات جدید صنعت نظام خانگی تولید را به نظام خانه داری تبدیل کرد و موجب مهاجرت روستاییان به شهرها برای اشتغال در کارخانه ها شد.[۳۰۳]
در این دوران « تمام کارخانه داران از خود اختراعی دارند و روزانه سرگرم بهبود اختراعات دیگران هستند»[۳۰۴] منابع جدیدی برای تولید نیروهای عضله انسان و حیوانات یکی پی از دیگری کشف شدند و روش های تولید انبوه نیز روز به روز ترقی کرد و زمینه رشد هر چه بیشتر اقتصادی اروپا و کشورهای صنعتی را از قرن ۱۸ به بعد را فراهم کرد.
انقلاب صنعتی به جز آثار اقتصادی آثار دیگری نیز بر حوزه‌های مختلف زندگی بشری بر جای گذاشت. نیازهای روز افزون صنعت سبب شد تا زمینۀ رشد علوم طبیعی فراهم آید. سرمایه‌داران نیز به حمایت از مدارس نوبنیاد پرداختند.و در راه اعتلای علمی جامعه بسیار موثر بودند.
گفتار دوم: حیطه های انحطاط
دیدن اروپای پرزرق و برق فعلی، شاید مجال کمتری به انسان بدهد که در مورد گذشته تاریک اروپا یا حقایق مخفی گذاشته شده در مورد انحطاط تمدن کنونی غرب، فکر کند؛ اما دیدن همین اروپا در قرون وسطی رقت برانگیز است؛ روزگاری که مسلمین از امپراتور روم در اوج عظمتش سرآمد بود و مردم در رفاه ، پاکیزگی و نظافت چه در شهر و چه از نظر بهداشت فردی و امنیت زندگی میکردند، صنایع بزرگی در آن به وجود آمده بود و در نهایت بودند، اما اروپایی ها ر لندن، حتی یک چراغ برای نمونه نمی سوخت، و در شهر پاریس خیابانی کشیده نشده بود[۳۰۵] غرب در طی روزگار خوش خود، از رنج های بی شمار حاصل از دنیای سراسر غرق در پیشرفت علوم شاهد حوزه های انحطاط فراوانی می‌باشد، و ما به بخشی از آن می پردازیم:

الف- فرهنگی- علمی

حیطه‌های انحطاط غرب را باید در شاخصه‌های کلی این جامعه مشااهده کرد. و سرمنشا تمام عوامل انحطاط همان اندیشه اومانیستی است که از عهد رنسانس شکل گرفته بود. علامه جعفری، در کتاب « فرهنگ پیشرو»، به نقل از اریک فروم می نویسد چیزی که اریک فروم نیز در مورد انحطاط غرب، بدان رسیده است این گونه بیان می کند:.
۱- انسان تنها موجودی است که همنوعان خود را بدون دلیل بیولوژیکی می کشد.
۲- روان شناسی مدرن تاحد بسیاری روح مرده است; چون به انسان زنده کامل نظر ندارد و به سادگی او را قطعه قطعه می کند.
۳- انسان را می توان در اجتماع امروز ابزاری دانست که هنوز برای آن ماشینی وجود ندارد. در این اجتماع، انسان کامل خود را به عنوان یک کالای فعال می بیند.
۴- در اجتماع امروز، انسان به یک صفر تبدیل شده یا قطعه ای از یک ماشین است و تا وقتی که یک اجتماع سود و تولیدات را به عنوان هدف عالی و نتیجه همه تلاش های انسان می بیندنمی توان جزاین پیش بینی دیگری داشت.من گمان می کنم که نظام اجتماعی موجود جوانه متلاشی کردن را در خود دارد [۳۰۶]

۱- اومانیسم گرایی علمی

باشیوع گرایش شدید به علم و مرکز توجه قرار گرفتن حس و تجربه و عقل انسانی به عنوان تنها عوامل برای پیشرفت و ترقی انسان غربی کم کم در دام انسان گرایی افتاد. در این دیدگاه فرد به جامعه تقدم دارد. فرد نقطه مرکزی ست و آنچه حول محور او میچرخد، باید به گونه ای در خدمت او وتامین خواسته ها و نیازیهای او باشد[۳۰۷]

۱) رنسانس

از قرن ۱۳ به بعد ابتدا نهضت رنسانس ادبی سپس پروستانتیسم و پس از آن نهضت روشنگری کلیسای کاتولیک را به چالش طلبیدند. و خود موجب بروز انقلابات اجتماعی و فکری فراوان شدند
در طی نهضت رنسانس بیشتر آثار ادبی روم و یونان ترجمه شد فرهنگ کلاسیک روزگار شرک از چنان ارزشی برخوردار شد که گویا زمانه به ۱۵ قرن به عقب رفته است. ویل دورانت در مورد عقاید مردان عهد رنسانس چنین می آورد: «اومانیست های عصر رنسانس با چنان افتخار از دوران طلایی روم یاد می کردند که اصول مسیحیت اسطوره ای است که با نیازهای اخلاقی و خیالی توده مردم سازش ناپذیراست, اما کسانی که اندیشه آزاد دارند نباید آن را جدی تلقی کرد. اومانیست ها درسخنرانی های عمومی خود از مسیحیت دفاع می کردند؛ خویشتن را آشکارا پایبند مسیحیت نجات بخش نشان می دادند و می‌کوشیدند تا تعلیمات مسیح و فلسفه یونان را هماهنگ کنند؛ اما همین تلاش سرانجام رسوایشان کرد؛ آنها به طور ضمنی عقل را مرجع برتر می دانستند و مکالمات افلاطون را با عهد جدید برابر می نهادند و… زندگی اومانیست ها نمودار معتقدات واقعی آن ها بود، بسیاری از آنان در عمل از موازین خلاقی دوران شرک، آن هم بیشتر از جنبه شهوانی و نه رواقیش؛ پیروی می کردند»[۳۰۸]
مردان رنسانس با تن زدن از آخرت اندیشی، با شور و شوق تازه‌ای به امکانات زندگی در همین دنیا نگریستند. ابتدا انظارشان به فرهنگهای کلاسیک باستان ، به هنر و ادبیات، و به تعبیر دیگر«دانش» دنیوی ولی غیر علمی جلب شده بود. ولی نبوغ لئوناردو داوینچی در زمینه‌های مختلفی چون هنر، مهندسی و کالبد شناسی ظاهر شده بود. اکتشاف سرزمین های دور دست و پدیده های طبیعی هر چه بیشتر کنجکاوی ماجراجویان را دامن می زد. دیگر برای شقاق بین ایمان و عقل در فلسفه اواخرقرون وسطی و تخطئه اعتبار کلیسا در نهضت اصلاح یعنی اشتیاق جست و جوی دانشی را که بتوان بدون توسل به اقوال ثقات قدما بر آن توافق کرد، تیز تر کرده بود. با از هم گسستن سنتز{عقل و دین یا علم و دین} قرون وسطی، تشتت و تنوع افکار بیشتر و روحیه پژوهش شایع تر گشته و نقش مهم تری به فرد ر طلب حقیقت واگذار شده بود [۳۰۹]
نتیجۀ نهضت رنسانس گرچه در سال‌های بعد رشد علمی اروپا بود؛ اما بستر نشو و نمای دانش را در غرب از همان ابتدا در بستری مشرکانه و غیر دینی قرار داد. اومانیست ها آن چنان با اعجاب و عظمت از روم و یونان سخن می گفتند که گویا تمام سالهایی که اروپا, مسیحی بوده است جز دوران عقب ماندگی و قرون تاریکی چیزی نبوده.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:59:00 ب.ظ ]




۲۰۵- میشل، توماس،کلام مسیحی، ترجمه حسین توفیقی، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان ومذاهب، ۱۳۷۷
۲۰۶- مجتهدی شبستری، محمد « سخنی چند درباره روش ما و مسیحیت ،مجله معارف جعفری
۲۰۷- موسوى لارى، سیدمجتبى ، سیماى تمدّن غرب، قم، انتشارات اسلامى، ۱۳۶۰
۲۰۸-موسویان، سید عباس، پس انداز و سرمایه گذاری در اقتصاد اسلامی،انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تهران، ۱۳۷۹
(ن)
۲۰۹- ناصری طاهری، عبدالله ، بیت المقدس شهر پیامبران، تهران، سروش، ۱۳۶۷
۲۱۰- ندوی، سیدابولحسن، نبرد ایدئولوژیک ،ترجمه و اقتباس سید محمد ثقفی و علی اکبر مهدی پور، قم، دارالتبلیغ، بی تا
۲۱۱- نظری ، علی اصغر، تاریخ عمومی،ویژ گیهای جغرافیایی جهان اسلامی، گروه تاریخ دفتر تحقیقات و برنامه ریزی درسی و تألیف، تهران، وزاردت آموزش و پرورش،
۲۱۲- نیکسون، پیدایش و سیر تصوف، ترجمه محمد باقر معین، تهران، انتشارات توس، ۱۳۸۰
۲۱۳- نهرو، جواهر لعل، نگاهی به تاریخ جهان، ترجمه‌ی محمود تفضلی،ج ۱،تهران: امیرکبیر، ۱۳۴۳
۲۱۴- ناس، جان بایر، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی ،۱۳۸۳
۲۱۵- نصر، سید حسین، جوان مسلمان و دنیای متجدد، ترجمه مرتضی اسعدی، چاپ دوم، طرح نو، ۱۳۷۴،
۲۱۶- نصر. حسین، نیاز به علم مقدس، ترجمه حسن میانداری / مؤسسه فرهنگی طه، تهران
۲۱۷- نصر، سید حسین ،علم و تمدن در اسلام، ترجمه احمد آرام، ج۲، تهران ۱۳۵۹
۲۱۸- نور احمدی، محمد جواد، اقتصاد دینی، انتشارات دانشگاه امام صادق، ۱۳۸۹
۲۱۹- نیچه، فردریش، فراسوی نیک و بد،، ترجمه داریوش آشوری، قطعه ۲۲۲و ۲۶۰، خوارزمی، تهران، ۱۳۷۳
(و)
۲۲۰- وبر، ماکس، اخلاق پروتستانی و روح سرمایه داری، ترجمه عبدالکریم رشیدیان و پریسا منوچهری کاشانی، تهران انتشارات علمی و فرهنگی ۱۳۸۲،
۲۲۱-وارد ،کیت ،مسیحیت و اخلاق، مترجم: حسن قنبری، فصلنامه هفت آسمان، شماره۱۶ Hawzah.net/fa/articlealphabet
۲۲۲- وزیریان،آرمین ، روح القدس و نقش آن در حیات مسیحیت، انتشارات رضویه، ۱۳۸۶
۲۲۳- وات،ویلیام مونتگمری، تاثیر اسلام بر اروپای قرون وسطا،حسین عبدالمحمدی؛قم،موسسه آموزشی‌و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۷۸
۲۲۴- ولایتی، پویایی فرهنگ و تمدن اسلام و ایران،مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، ج۱
۲۲۵- ولایتی،علی اکبر،فرهنگ و تمدن اسلامی،ص ۵۰-۵۱، دفتر نشر معارف، ۱۳۸۷، چ ۷
۲۲۶- ویلسون، برایان ، دین اینجا و آنجا، مقاله ی عرفی شدن، ترجمه ی مجید محمدی، (نشر قطره، چ ۱، ۱۳۷۷)

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲۲۷- (ورنر منسکی، پگی مورگان، النور نسبیت، کلایولاتون، تروز شانون، معشوق ابن علی)، اخلاق در شش دین جهان، ترجمه محمد حسین وقار،انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۸
۲۲۸- واکر ، آرنولد توماس ، تاریخ گسترش اسلام، ترجمه ابوالفضل عزتى، دانشگاه تهران ، ۱۳۵۸
(ه)
۲۲۸- هادوی تهرانی، مهدی، مکتب و نظام اقتصادی اسلام، موسسه فرهنگی خانه خرد، چ۲، ۱۳۸۳
۲۲۹- هاف, توبی. ای, خاستگاه نخست علم جدید, حمید تقوی پور, موسسه تحقیقات‌ وتوسعه‌علوم انسانی, تهران, ۱۳۸۴
۲۳۰- هانتینگتون،ساموئل، برخورد تمدّنها و بازسازی نظم جهانی، ترجمه محمد علی حمید رفیعی،دفتر پژوهشهای فرهنگی
۲۳۱- هینس، جف ، دین، جهانی ‌شدن و فرهنگ سیاسی در جهان سوم، داود کیانی، تهران، پژوهشکده راهبردی، ۱۳۸۱
۲۳۲- هونکه، زیگرید، فرهنگ اسلام در اروپا ،ترجمه مرتضى رهبانى، چ سوم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، ۱۳۷۰
۲۳۳- هیوم،رابرت ارنست، ادیان زنده جهان ؛. ترجمه عبدالرحیم گواهی، تهران، علم، چ ۱۵، ۱۳۸۶،۲۵۸
(ی)
۲۳۴- یزدی، نرگس و دیگران ، اسنادی تاریخی تقدیم به عالیجناب پاپ ، دفتر هنر و ادبیات صریر، ۱۳۸۷ٌ
۲۳۵- دی یر ، پیتر رابرت ، تاریخ علم، عبدالحسین آذرنگ، تهران، سمت، چ ۱، ۱۳۷۱
۲۳۶- یزدان پناه ، سید یدالله ، عرفان نظری مبانی و اصول، انتشارات موسسه آموزشی و پژئهشی امام خمینی، ۱۳۸۹
۲۳۷- یونسیان، مجید، «القاعده عربستان را می‌گرداند»، شرق، ۲۵/۳/۱۳۸۳
مجلات
۲۳۸- اقلیدی نژاد، علی ،عوامل ذلت و انحطاط مسلمین در عصر حاضر، ص ۵۶، معرفت، ش ۳۹، (حوزه دات نت)
۲۳۹- پارسانیا، حمید «از عقل قدسى تا عقل ابزارى»، علوم سیاسى، ش ۱۹ پاییز ۱۳۸۱
۲۴۰- ساسان پور ، شهرزاد ، نگرش صلیبیان به مسلمانان طی جنگهای صلیبی، فصلنامه تاریخ، ش ۲۲، ۱۳۸۴،
۲۴۱- جوادى آملى ، عبدالله، علل پیشرفت و انحطاط جامعه از منظر آموزه‏هاى اسلامی،۸۵ /پاسدار اسلام ـ ش ۲۹۸ – مهر
۲۴۲- جعفریان، رسول، «نگاهی به ادوار تمدن اسلامی» مجله کتاب ماه تاریخ و جغرافیا ،شهریور و مهر ۱۳۸۵ – شماره ۱۰۷ و ۱۰۸/. نور مگز
۲۴۳- حسینی، حسن ، طرح خاورمیانه بزرگ‌تر؛ القاعده و قاعده در راهبرد امنیت ملی امریکا، تهران: مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین‌المللی ابرار معاصر تهران، ۱۳۸۳، صص ۱۲ ـ ۹.
۲۴۴- حیدری ، محمد حسن و دیگران ، بررسی تطبیقی ارزش ها در اسلام و لیبرالیسم و دلالت های تربیت اخلاقی آن، فصلنامه اسلام و پژو هش های تربیتی، ، ٌ۱۳۹۱
۲۴۵- حجتی کرمانی ، علی، تلخیص بشرِیت در حال سقوط، مجله درسهایی از مکتب اسلام،» بهمن ۱۳۴۹، سال دوازدهم – شماره ۱
۲۴۶ – جوادى آملى، عبدالله، علل پیشرفت و انحطاط جامعه از منظر آموزه‏هاى اسلامی، پاسدار اسلام ـ ش ۲۹۸
۲۴۷- زارعیان ، فائزه و شانظری، جعفر، نگاهی بر مبانی و آموزههای اخلاق مسیحیت، فصلنامهی علمی تخصصی اخلاق ش۴، زمستان ۱۳۹۰
۲۴۸- داعی نژاد، سید محمد علی، دین پژوهی، مجله صباح،۱۳۸۲ ، ش ۷و۸، / همچنین درhawza.net
۲۴۹- ذوعلم، علی ، انقلاب اسلامی، تحجر و سنت ، مجله کتاب نقد » بهار و تابستان ۱۳۸۲ – صفحه ۱۳
۲۵۰- صمیمی، سید رشید ، کارکردهای معنوی و معرفتی دین، کوثر معارف، س۴،ش ۶، ۱۳۸۷
۲۵۱- فاضل قانع، حمید ، مجله معرفت فرهنگی اجتماعی آینده پژوهی و جامعه مطلوب اسلامی » زمستان ۱۳۸۸ – شماره ۱ ص۴۶
۲۵۲- نصیری، علی ، اندیشه اباحیگری آفت دین داری، کتاب نقد، شماره۴۰، ۱۳۵۸

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:59:00 ب.ظ ]




در حالی که تجربه، هوش را هم یکپارچه می‌بیند و هم بسیار متمایز، دانشمندان مذکور بررسی‌های کاربردی را برای مطالعه و ارزیابی یکپارچگی و مطالعه پیچیدگی‌های عصبی به منظور درک تفاوت‌های موجود در کیفیت‌های آگاهی پیشنهاد می‌کنند. نتیجه نیز بسیار مهم است: حالات روحی بیشتر به صورت ویژگی‌های پیچیده نمود می‌کنند زیرا بیانگر همزیستی سطح وسیعی از اختصاصات کاربردی و یکپارچگی‌های کاربردی‌اند. نکته جالب در این نگاه، توجه آن به هسته پویشی عصبی به جای شبکه عصبی برای تبیین آگاهی است به این معنا که همه چیز از سازه‌های عصبی کوچک به عنوان هسته پویا آغاز می‌شود و آنگاه که به سطحی پیچیده می‌رسد شاهد آگاهی خواهیم بود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

به نظر کلایتون مطالعه در باب آگاهی با دو مسأله مواجه است: ارئه تبیین مناسبی از این که ساختارها و فرایندهای مغزی چه نقشی در عرصه کارکردهای شناختی ایفا می‌کنند و نیز اقامه دلایل موجه در باب تجربیات زنده از حیات هوشمند ما انسان ها. مبنایی که نوپدیداری در این باره اتخاذ نموده است این است که پدیده آگاهی در حقیقت ویژگی‌هایی است که تنها از طریق کارکرد سیستم‌های عصبی‌ای نوپدید می‌شود که دارای ویژگی پبیچیدگی رو به تزایداند.[۱۲۳] این نگرش مغز و روابط عصبی را به عنوان یک کل می‌بیند و معتقد است که آنگاه که مغز را به عنوان یک سیستم کلی مورد مطالعه قرار دهیم خواهیم توانست به ماهیت مغز و کارکردهای آن پی ببریم. این نگرش کلی به ما اجازه خواهد داد به مطالعه به صورت جزئی بر روی مغز نیز بپردازیم.
به نظر کلایتون نگرش کلی به مغز و سیستم عصبی موجب می‌شود نگرش ما از سطح سلسله رشته‌های عصبی به سطحی فراتر از آن یعنی سیستم‌های مغزی منتقل شود که زمینه مناسبی برای مطالعه شبکه‌های اندام شناختی برای درک نوپدیداری حالات ذهنی است. این ارتقاء ‌سطح در حقیقت در ادامه بحث پیچیدگی نوپدید در طبیعت است که در هر سطحی اقتضای دانشی متناسب با پیچیدگی همان سطح را جهت تبیین صحیح از ماهیت این سطح نوپدیدار دارد. در این مرحله و سطح نیز ارتقاء از سطح مطالعات عصب شناختی برای فهم نوپدیداری حالات ذهنی به سطح سیستم پیچیده مغزی، نیازی است که پیچیدگی حاصل از سطح نوپدیدار حالات ذهنی اقتضا می‌کند.[۱۲۴]
۱-۱۷-۲٫ مشکل اتکا بر مطالعه شبکه‌های عصبی آگاهی
با وجود علاقه و پایبندی کلایتون به مطالعات تکامل طبیعی و این که مطالعه بر روی شبکه‌های عصبی آگاهی را مفید‌ترین شیوه مطالعه جهت شناخت ماهیت آگاهی می‌داند، معتقد است که تحقیق در باب شبکه‌های عصبی آگاهی چیزی بیش از اشارات لفظی به دست نمی‌دهد؛ نهایتاً تصویر یک سری ارتباطات میان حالات مغز و تجربیات محسوس ارائه می‌شود نه اینکه تبیینی روشنگر در باب آن ارائه کند یا اینکه عوامل علَی تجربیات هوشی را شناسایی کند.[۱۲۵]
مشکل در مطالعه بر روی شبکه‌های عصبی برای شناخت ماهیت آگاهی به عنوان شاخصه تفاوت میان انسان و دیگر موجودات زنده از اینجا نشأت می‌گیرد که فرایندهای مادی آنقدر با ویژگی‌های روحی متفاوتند که برقراری ارتباط میان این دو عرصه و ادعای علَیَت این برای آن به سادگی قابل اثبات نیست.
مطالعه برروی رابطه آگاهی و مغز در نظر کلایتون به دو بخش تقسیم می‌شود: بخشی مشکل و بخشی آسان. بخش آسان در واقع به مسامحه به این نام نامیده شده است. بخش مشکل، مسأله شناخت آگاهی به عنوان پدیده‌ای نوپدیدار در جهان طبیعت است که نیازمند بررسی و نظریه پردازی در باب اندیشه ها، باورها و ارده به گونه‌ای طبیعت انگارانه و نه دوگانه انگارانه‌ی جوهری است. این‌ها پدیده‌هایی‌اند که انسان هر روزه درطبیعت با آن مواجه است و آن را تجربه می‌کند. علَیَت‌های ذهنی، اعمال مبتنی بر اراده و ساختارهای (فکری) برخاسته از ایده ها، فرض‌هایی از تجربیات (هوشمندانه)اند که نیازمند تبیین طبیعی می‌باشند. این بخش مهم و سخت در باب فهم آگاهی است که تبیین آن تلاش بیشتری را می‌طلبد.[۱۲۶]
بر اساس مطالعات تکاملی، ویژگی‌های ادراکی بشر به واسطه ازدیاد کمَی در پیچیدگی مغز رخ می‌دهد در حالی که این رشد کمَی به مرور به جایی می‌رسد که تغییرات کیفی از آن حاصل می‌شود. سؤال اساسی و مهمی که در اینجا مطرح است پرسش از چگونگی تغییر مسیر مغز از تحولات کمَی به بروز ویژگی‌های کیفی است؛ تنها نتیجه مطالعات شبکه عصبی آگاهی، بیان چنین رخدادی است. به نظر کلایتون مطالعه شبکه‌های عصبی آگاهی راه حل پایانی برای مسئله به دست نمی‌دهد. در عین حال می‌توان این مشکل را مسئله دست پایینی و آسان در رابطه با شناخت آگاهی فرض کرد.
تبدیل ویژگی‌های کمَی به کیفی از قبیل فهمیدن، گفتن و کنترل عامدانه بر رفتار داشتن، همان است که به نظر کلایتون به طور مسامحه‌آمیز بخش ساده آگاهی نامیده می‌شود زیرا از پیچیدگی بسیار خارق‌العاده‌ای برخوردارند. آنچه در مجموعه مسائل دست پایینی و آسان در باب فهم آگاهی می‌توان دسته‌بندی کرد را دیوید چالمرز[۱۲۷](- ۱۹۶۶٫م) این گونه می‌آورد:
(۱) توانایی تمییز، دسته‌بندی و واکنش نسبت به محرَک‌های محیطی؛
(۲) ایجاد ائتلاف و یکپارچگی در اطلاعات به وسیله یک نظام شناختی؛
(۳) قابلیت بیان حالات روحی؛
(۴) توانایی شکل دهی نظامی برای دستیابی به حالات درونی؛
(۵) تمرکز حواس؛
(۶) کنترل عامدانه بر رفتار؛
(۷) تفاوت میان بیداری و خواب.
چالمرز بخش سخت و مهم فهم آگاهی را مسئله تجربه می‌نامد. به این بیان که وقتی می‌بینیم، می‌شنویم یا می‌اندیشیم تنها جا به جایی اطلاعات در میان نیست بلکه جنبه غیر عینی دیگری نیز وجود دارد. این جنبه همان تجربه ایست که ایجاد می‌شود و افزایش پیدا می‌کند. مثلاً وقتی می‌بینیم، احساس امور بصری را تجربه می‌کنیم یا آنچه می‌شنویم احساس امور سمعی را تجربه می‌کنیم و یا هر حس دیگر.
تبیین تجربه، در حقیقت بررسی این سؤال است که آگاهی چیست. کلایتون برای شناخت ماهیت آگاهی پیشنهاد می‌کند که در باب باور، اندیشه و اراده مطالعه شود. به نظر کلایتون این سؤال به تنهایی نیمی از مسئله غامض آگاهی را تشکیل می‌دهد و نیم دوم مربوط است به این سؤال که آگاهی چه عملکردی دارد؟ این سؤال در حقیقت سؤال از تأثیر علَی آگاهی به عنوان ویژگی ذهن است.
تبیین شبکه عصبی و ارائه نظریه‌ای در باب رابطه آن با آگاهی در دو ساحت شناخت ماهیت و کارکرد آگاهی یا به عبارت بهتر ویژگی ذهنی با دو مشکل مواجه است: اول آن که به طور کلی پردازش نظریه فلسفی در خور توجهی در باب ذهن، ماهیت و کارکرد آن که هم آزمون پذیر باشد و هم قابل فهم، کاری بسیار دشوار است و این مهم حتماً نیازمند بررسی‌ها و آزمایشات علمی است و بدون آن به انجام نمی‌رسد. دوم این که نظریه‌ای که در باب ماهیت مغز مطرح است باید بتواند به عنوان نظریه فلسفی در باب علَیَت ذهنی نیز تفسیری ارائه دهد. این مسأله به عنوان مشکلی اساسی بر‌سر راه نظریات فلسفی مبتنی بر مطالعات علمی در باب ماهیت مغز قرار دارد. این در حالی است که به نظر کلایتون دانش‌های زیست شناسی به طور کلی و عصب شناسی به طور خاص چیزی بیشتر از شناخت کارکرد و ساختار سلول ها، اعضا و جوارح، بخش‌های مختلف مغز و اندام موجودات زنده به ما نمی‌دهد.[۱۲۸] از این روست که کلایتون مسأله شناخت ماهیت ذهن و ویژگی اصلی آن به نام آگاهی را با مطالعه بر روی ساختار و کارکرد مغز کافی نمی‌بیند و نتیجه آنچه تا کنون به دست آمده را صرفاً یک سری بیانات لفظی در این باره می‌داند.
کلایتون به بررسی رابطه ذهن و مغز از زاویه دیگری می‌پردازد. از آنجا که او تلاش بسیاری انجام می‌دهد تا به سیر تکامل طبیعی پایبند بماند با مشکل تبیین طبیعی از ماهیت ذهن و آگاهی و به تبع آن رابطه‌ای روشن میان نفس یا ذهن با بدن رو برو می‌شود، مشکلی که در پایان بی پاسخ ماند؛ از این رو سعی می‌کند برای برون رفت از این پیچیدگی رهیافتی به نام فرارویدادگی[۱۲۹] در زمینه تبیین نحوه رابطه ذهن و ویژگی آگاهی از طرفی و مغز به عنوان شبکه عصبی و زیر بنای طبیعی ذهن از طرف دیگر ارائه دهد. این گرایش را در واقع می‌توان رهیافتی برای برون رفت از مشکل تبیین رابطه ذهن و مغز یا به عبارت دیگر نفس و بدن از جانب نوپدیدارگرایان عنوان کرد.
۱-۱۸٫ فرارویدادگی[۱۳۰] رهیافتی برای برون رفت از تنگنای تبیین
فرارویدادگی را در واقع می‌توان از طرفی رهیافتی از جانب اندیشمندان مکتب نوپدیداری در قبال ماده‌گروی تقلیلی جهت تبیین مسئله ذهن دانست و از طرفی راه حلی برای مسئله دوگانه انگاری متافیزیکی در باب نفس قلمداد کرد. فرارویدادگی این مهم را با تبیین قاعده مند خود از نظریه ذهن به اجرا می‌گذارد. کلایتون در این بحث دیدگاه دوگانه‌گروی وصفی[۱۳۱] پیدا می‌کند. در عین حال دوگانه‌گروی وی کاملاً متفاوت با دوگانه‌گروی رایج است زیرا دوگانه‌گروی کلایتون طبیعت گرایانه است و منجر به تعدد جوهری نفس و بدن نمی‌شود. تا این مرحله، او اتکای کاملی بر سیر تکامل طبیعی دارد و در این مرحله سعی می‌کند راه حلی برای دوگانگی موجود میان بدن و نفس بیابد. در واقع فرارویدادگی رهیافتی است موقتی برای حل مسئله رابطه نفس و بدن. سه دیدگاه در باب تعریف و تبیین نفس در برابر نوپدیدارگروی وجود دارد:
۱ ) دوگانه‌گروی جوهری؛ این دیدگاه با روش تبیین متافیزیکی در باب نفس سخن می‌گفت و از زاویه دید کلایتون که پایبند به مطالعات تجربی است مورد قبول واقع نشد؛
۲ ) ماده‌گروی تقلیلی؛ این نگرش با دریافت‌های تجربی از ماهیت نفس ناسازگار است. این که دیدن رنگ‌ها یا شنیدن اصوات یا عشق به دیگران یا استفاده نمادین از زبان چه تبیینی دارد امری است که نیازمند نگاهی عمیق‌تر از آنچه از منظر مادی‌گروی می‌توان دید می‌باشد.
۳ ) ماده‌گروی غیر تقلیلی.
کلایتون با اتکا بر نگرش ماده محوری غیر تقلیلی سعی در تبیین رابطه ذهن و ویژگی‌های آن با مغز دارد.
۱-۱۸-۱٫ تعریف فرارویدادگی
تعریف فرارویدادگی: ابتناء سطحی غیر قابل تقلیل از پدیده[۱۳۲] یا سنخی از ویژگی[۱۳۳] بر سطحی دیگر. سطحی که فرادست است را فرارویداده و سطحی که فرودست است را فرورویداده می‌نامیم.
۱-۱۸-۲٫ ارکان و تقسیمات فرارویدادگی
فرارویدادگی بر سه رکن استوار است: سطح فرارویداده، سطح فرورویداده، ابتناء سطح فرارویداده بر سطح فرورویداده. کلایتون فرارویدادگی را به تبع کیم[۱۳۴] (- ۱۹۳۴٫م ) و دیگران به دو نوع تقسیم می‌کند؛ فرارویدادگی حداقلی و فرارویدادگی حداکثری؛ او تعریف مذکور را به حداقلی اختصاص می‌دهد. در فرارویدادگی حداکثری تعیین کنندگی سطح فرورویداده را نسبت به سطح یا ویژگی فرارویداده مقوَم ماهیت فرارویدادگی می‌داند و از این رهگذر فرارویدادگی را با نوپدیداری پیوند می‌زند. در این تعریف هر‌تفاوتی که در سطح فرارویداده مشاهده شود نتیجه اختلاف و تفاوت در سطح فرورویداده است؛ به همین خاطر سطح فرارویداده تبیین گر حقیقی سطح فرورویداده می‌باشد.
۱-۱۸-۳٫ اصول فرارویدادگی
فرارویدادگی همان گونه که دارای سه رکن است دارای سه اصل نیز می‌باشد:
ابتناء فرارویداده به عنوان یک سطح یا یک نوع ازویژگی بر فرورویداده به عنوان سطحی دیگر؛
عدم تقلیل پذیری سطح فرارویداده به فرورویداده؛
عدم استقلال ذاتی فرارویداده از فرورویداده.اصل سوم در فرارویدادگی حداکثری جلوه و خودنمایی می‌کند.[۱۳۵]
۱-۱۸-۴٫ نحوه ابتناء در فرارویدادگی و موضع کلایتون در قبال آن
دو نوع دیدگاه نسبت به نحوه ابتناء سطح[۱۳۶] فرارویداده بر سطح فرورویداده وجود دارد. اول آن که سطح یا ویژگی فرارویداده به نحو مصداق به مصداق بر سطح فرورویداده مبتنی است. دوم آن که به نحو نوع بر نوع یا سنخ بر سنخ این ابتناء صورت می‌پذیرد. در مورد اول هر احساس دردی که از ویژگی ذهنی به شمار می‌رود، به عنوان یک مصداق محسوب می‌شود و مبتنی بر فعل و انفعالات (احتراقات) بخشی از شبکه عصبی‌ای است که به طور مستقیم در ارتباط با آن می‌باشند. به بیان دیگر در این رویکرد هر پدیده روحی به عنوان یک مصداق صرفاً مبتنی بر مصداق متناسب خود از فعل و انفعالات شبکه عصبی است. مثلاً: هر مصداق درد وابسته به یک مصداق از کنش عصبی است که زمینه آن درد شده است از این رو صرفاً هر مصداق درد با همان مصداق انفعال روحی متناظر با خود در ارتباط است. کلایتون رویکرد اول را نمی‌پذیرد زیرا آن را دارای معایبی می‌داند که عبارتند از:
۱) این دیدگاه علیت روحی را نادیده می‌گیرد و منجر به دیدگاه فرانمودگروی[۱۳۷] می‌شود که می‌گوید: ذهن وجود دارد اما هیچگونه تأثیر علَی در جهان اطراف ندارد؛ و نیز این سؤال که نظرات، آراء و خواسته‌های ما چگونه نقش علَی در مورد اعمال و رفتار ما بازی می‌کنند همچنان بدون پاسخ باقی می‌ماند.
۲) از آنجا که رخداد ذهنی کاملاً توسط رویدادهای مادی‌ای که بر آن ابتناء دارد تعیین می‌شوند، تبیین علَی از آن نیز باید کاملاً تبیینی تقلیلی و مبتنی بر ماده و رویدادهای مادی باشد، که در مثال رابطه میان آگاهی و مغز به احتراقات عصبی تعبیر می‌شود؛ در حالی که مطابق با دیدگاه کلایتون در باب نوپدیداری، تقلیل سطح یا ویژگی مبتنی بر مغز به آن پذیرفته نیست.
۳) ادعای اضافه شدن داده‌های ذهنی به کیفیات مغز و موجب بروز کیفیات جدید ذهنی شدن نیز مشکل را حل نمی‌کند زیرا در این زمینه این سؤال مطرح می‌شود که به چه دلیل نقش علَی برای این سطح جدید در نظر گرفته می‌شود. به شکل شماره ۵-۱ توجه نمایید.[۱۳۸]
شکل شماره ۵-۱
تأثیر علَی معطوف به پایین. در این تصویر فرایند تعامل علَی میان داده‌های ذهنی و کیفیات مغز به این صورت که داده‌های ذهنی به کیفیات مغزی اضافه شده و در این حال موجب بروز کیفیات جدید ذهنی شوند به نمایش درآمده است.
به نظر کلایتون اگر بخواهیم میان نوپدیداری و فرارویدادگی تفاهمی برقرار کنیم باید از زاویه نگاه ارتباط مصداق به مصداق میان کیفیات موجود در مغز با حالات ذهنی دست برداریم و رابطه دو سنخ ویژگی‌های ذهنی و مادی را با یکدیگر بسنجیم. برای این منظور باید سنخ رویدادهای ذهنی و مادی را در نظر گرفت و در سنجش ارتباط میان این دو تبیین کرد که چگونه رویدادهای یک سنخ به سنخ دیگر وابسته‌اند. اگر از زاویه دید نوپدیداری بنگریم، رویدادهای روحی سنخی از ویژگی‌اند که مبتنی بر سنخ دیگر از ویژگی یعنی کیفیات عصب شناختی اندامی می‌باشند. به نظر کلایتون ویژگی‌های ذهنی، سنخی از ویژگی است که نوعی از ابتناء بر کیفیات یا ویژگی‌های عصب شناختی اندامی را اثبات می‌کند.[۱۳۹] به نظر وی در این نگاه نه تنها از حد رابطه رشته‌های خاص عصبی با رویدادهای مستقیم روحی فراتر رفتیم (رابطه جزء به جزء) بلکه با ادعای ابتناء سنخ حالات ذهنی بر سنخ کیفیات و حالات سلسله اعصاب، راه را برای اثبات تأثیر علَی آن در طبیعت باز کرده‌ایم و این در نتیجه‌ی ادعای ابتناء سطحی فرارویداده بر سطحی فرورویداده است که در ارتباط مصداق با مصداق میان کیفیت مغزی و ویژگی‌های ذهنی حاصل نمی‌شود بلکه در پی ارتباط سنخ بر سنخ رخ می‌دهد. از مجموع آنچه گفته شد بر می‌آید که فرارویدادگی، نگاهی طبیعت گرایانه به رویدادها خواه مادی یا ذهنی دارد؛ از این رو نوپدیداری باید بکوشد جدای از تبیین وجود اموری غیر مادی، تأثیرات متقابل علَی بین ماده و ویژگی‌های ذهنی (امور غیر مادی) را نیز در بحث فرارویدادگی به اثبات برساند.[۱۴۰]
تمام تلاش کلایتون متوجه این نکته است که در عین اثبات نقش ماده در نوپدیداری نفس و ذهن، از تقلیل ذهن و ویژگی‌های آن به مغز یعنی سطح زیرینی که ذهن بر آن مبتنی است خودداری کند. به این منظور کلایتون نوپدیداری حداقلی را نمی‌پذیرد، زیرا این دیدگاه سطوح نوپدید یا ویژگی‌های نوپدید را تقلیل پذیر به اجزاء نهایی تشکیل دهنده موادی می‌دانست که نسبت به این ویژگی، سطح زیرین محسوب می‌شد؛ یا این که آن اجزاء نقش تعیین کننده نسبت به این ویژگی داشت. مشکل تقلیل‌گرایی از دید کلایتون این است که تمام امور را با معیار فیزیکی می‌سنجد؛ یعنی قوانین فیزیکی را ساری و جاری در تمام شئون طبیعت می‌داند. به همین خاطر معتقد است قوانین فیزیکی است که تعیین کننده تمام رویدادهای طبیعی است، در حالی که کلایتون با دید نوپدیداری، سطوحی فراتر از سطح ماده در طبیعت می‌بیند. از این رو نباید در ابتناء سنخ بر سنخ ویژگی‌های فرارویداده بر سطوح فرورویداده بتوان تعریفی از قوانین فیزیکی ارائه داد که رابطه فرورویداده را با فرارویداده تبیین کند.
علی رغم موضع صریح کلایتون در باب عدم تقلیل پذیری ویژگی‌های نوپدید بر سطوح زیرین، کلایتون در تعریف فرارویدادگی حداکثری، مسئله تعیین کننده گی فرورویداده نسبت به فرارویداده را مطرح می کند. این امر چیزی همانند تعیین کنندگی اجزاء نهایی تشکیل دهنده ماده نسبت به ویژگی نوپدیدار حداقلی را تداعی می‌کند؛ در صورتی که این ادعا صحیح باشد باید بتوان قواعد و قوانینی مادی را تصور کرد که بر تمام سطوح زیرین و زبرین طبیعت حاکم است تا در پرتو آن بتوان نقش تعیین کنندگی برای سطوح زیرین نسبت به زبرین قائل شد. در نگرش نوپدیداری حداقلی، سطح زیرین نقش تعیین کننده نسبت به ویژگی نوپدید یا سطح نوپدید داشت و در فرارویدادگی حداکثری نیز همین ادعا را شاهدیم، پس دیدگاه فرارویدادگی حداکثری خود به نوعی دیدگاه تقلیل گرا محسوب می‌شود. این امر می‌تواند تناقضی در دستگاه فلسفی نوپدیداری محسوب شود.
۱-۱۸-۵٫ نتیجه مهم مترتب بر فرارویدادگی
اگر اثبات آنچه به نام فرارویدادگی مطرح است توسط نوپدیدارگرایان به درستی به انجام رسد و شبهه مطرح شده نیز برطرف گردد، بر اساس دیدگاه متخذ کلایتون از فرارویدادگی که می‌گوید: سطح فرارویداده به نحوی بر سطح فرورویداده مبتنی است که سطح فرورویداده نسبت به سطح فرارویداده نقش تعیین کننده دارد و از این رو سطح فرارویداده می‌تواند بیان گر تغییرات در سطح فرورویداده باشد، می‌توانیم نتیجه بگیریم که هر گاه سطح فرورویداده، ویژگی‌ها و خصایص خود را از دست داد در سطح فرارویداده نیز تغییر ماهوی رخ خواهد داد و مطابق این، هرگاه سطح فرورویداده منحل یا مزمحل شد سطح فرارویداده نیز از بین خواهد رفت[۱۴۱] و از این رو می‌توان نتیج گرفت که اگر بتوانیم سطح فرورویداده را مجدداً با تمام ویژگی‌هایش بازسازی کنیم لزوماً همان سطح فرارویداده را شاهد خواهیم بود و این به دلیل ویژگی تعیین کنندگی سطح فرورویداده نسبت به سطح فرارویداده می‌باشد.
۱-۱۹٫ حقیقت انسان از دید کلایتون
به نظر کلایتون کارکردهای روحی روانی به نحوی بر مرکب جسم سوار است و این دو، مجموعه‌ای از ویژگی‌های روان تنی را به صورتی به هم پیوسته و واحد ارائه می‌دهند. در واقع انسان از دید او حقیقتی واحد است که از دو جنبه مادی و روحی روانی تشکیل شده است. هر دو جنبه انسان به نظر او بر یکدیگر تأثیر علَی دارند. به نظر او برای تبیین واقعیت انسان نیاز نیست علم را به متافیزیک یا هستی انسان را به ماده صرف بازگردانیم. کلایتون نه فقط حقیقت انسان را بلکه جهان طبیعت را بسیار پیچیده‌تر و دقیق‌تر از آن می‌داند که ماده محوری بتواند با تبیین مادی محض حقیقت آن را فراچنگ آورد. او در برابر کسانی که تلاش می‌کنند واقعیت نوپدید انسانی را در جهان، نتیجه فرایند‌‌های مادی و یا زیستی محض بدانند و اموری همچون قصد و اراده آزاد بشر یا ایده‌هایی نظیر عدالت یا الوهیت را ساختار‌هایی که جلوه‌های پیچیده فرایند‌های عصبی به شمار می‌روند معرفی کنند، معتقد است که دیدگاهی بهتر و مناسب‌تر از تبیین مادَی غیر تقلیلی برای تبیین حقیقت انسان، واقعیت وجود آن و تأثیر علَی هوش یا ابعاد ذهنی بشر وجود ندارد.[۱۴۲]
۱-۲۰٫ نوپدیداری و تعالی نفس
پس از آنکه دیدگاه کلایتون در باب چگونگی پدیدار شدن نفس یا آنچه او آن را ذهن می‌نامد و نیز رابطه آن با بدن یا به تعبیر او مغز و شبکه عصبی آن مشخص گردید، این سؤال مطرح می‌شود که جایگاه وجود شناختی نفس یا ذهن یا ویژگی نوپدید آگاهی در کل نظام هستی چیست؟ هر چند بر اساس نگرش نوپدیداری، ذهن با پدیدار شدن ماده نوپدید می‌شود، اما آیا برای همیشه در همین سطح نوپدید، باقی می‌ماند؟ و این که پس از نابودی و ازمحلال بدن، ذهن یا نفس در چه شرائطی قرار می‌گیرد؟ این سری سؤالات با متافیزیک رابطه نزدیکی دارد از این رو علی رغم بنیان فکری و مبنای مطالعاتی مادی، کلایتون سعی در بیان موضع نوپدیداری در قبال متافیزیک دارد اما با مطالعه اندیشه‌های او می‌توان دریافت که تعالی‌ای که نوپدیداری برای ذهن قائل است کماکان در محدوده ماده باقی می‌ماند و از سنخ تعالی به معنای علو جایگاه یا ارتقاء مرتبه وجودی و یا جاودانگی نیست. در نتیجه پاسخی درخور به این قبیل پرسش ها از جانب کلایتون نمی‌یابیم.[۱۴۳]
۱-۲۱٫ مروری بر فصل

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:59:00 ب.ظ ]




الف- لیست حداقل
الف- ۱- کلاهبرداری رایانه ای[۸۰]
الف- ۲- جعل رایانه ای[۸۱]
الف- ۳- ایراد خسارت به داده ها[۸۲] یا برنامه های رایانه ای
الف- ۴- خرابکاری رایانه ای
الف- ۵- دستیابی غیر مجاز [۸۳]
الف- ۶- شنود غیر مجاز رایانه ای
الف- ۷- ایجاد مجدد و غیر مجاز یک برنامه رایانه ای حمایت شده
الف ۸- ایجاد مجدد و غیر مجاز یک توپوگرافی یا محصول نیمه هادی یا اختراع تجاری
ب- لیست اختیاری:
ب- ۱- تغییر داده ها و یا برنامه های رایانه ای
ب- ۲- جاسوسی رایانه ای[۸۴]
ب- ۳- استفاده غیر مجاز از رایانه
ب- ۴- استفاده غیر مجاز از برنامه حمایت شده رایانه ای
۳-سازمان پلیس جنایی بین المللی
سازمان پلیس جنایی بین المللی( اینتر پل) در چند سال گذشته فعالیت های خوبی در امر مبارزه با جرایم رایانه ای از خود نشان داده است و صرفنظر از تشکیل گروه های کاری تحقیقاتی، آموزش نیروهای پلیس کشورهای عضو، برگزاری سمینارها و نشستهای علمی بین المللی، تهیه کتابچه راهنمای پی جویی جرایم رایانه ای و تشکیل سیستم اعلام خطر آن لاین ویژه و امثال آن یک طبقه بندی نیز بر مبنای اهداف خویش ارائه نموده است که به شرح ذیل است:
۱- دستیابی غیر مجاز، شامل:
۱-۱-نفوذ غیر مجاز[۸۵]
۱-۲-شنود غیر مجاز
۱-۳- سرقت زمان رایانه
۲- تغییر داده های رایانه ای، شامل:
۲-۱- انتشار بمب منطقی[۸۶]
۲-۲- انتشار اسب تروا
۲-۳- انتشار ویروس رایانه ای
۲- ۴- انتشار کرم رایانه ای
۳- کلاهبرداری رایانه ای، شامل:
۳-۱- سوء استفاده از صندوق های پرداخت
۳-۲- جعل رایانه ای
۳-۳- سوء استفاده از ماشینهای بازی
۳-۴- دستکاری در مرحله ورودی و خروجی
۳-۵- سوء استفاده از ابزارهای پرداخت مستقر در فروشگاه ها (نقاط فروش)
۳-۶- سوء استفاده از تلفن(برای شنود یا استفاده از خدمات مخابرات)
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۴- تکثیر غیر مجاز، شامل
۴-۱- تکثیر بازی های رایانه ای
۴-۲- تکثیر توپوگرافی نیمه هادی.[۸۷]
بند دوم: طبقه بندی اسناد ملی
می توان دو بسته بندی از قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح و قانون تجارت الکترونیک استخراج کرد که با توجه به موضوع بحث مقایسه آنها با دسته بندی های مطرح شده در پیش نویس قانون تجارت الکترونیکی نیز انجام می گیرد.
۱-قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح ۱۳۸۲
این قانون در ماده ۱۳۱ خود اقسام جرایم رایانه ای نظامیان را برشمرده است که به شرح ذیل است:
تخریب (حذف)اطلاعات یا نرم افزارهای رایانه ای
۲-تخریب سیستمهای رایانه ای
۳- جعل رایانه ای
جاسوسی و افشای اطلاعات رایانه ای
سرقت یا معدوم نمودن حاملهای اطلاعات رایانه ای
سوء استفاده مالی از طریق رایانه( ارتشا، اختلاس، اخاذی)[۸۸]
۲-پیش نویس قانون تجارت الکترونیکی ۱۳۸۰
در این پیش نویس مواد کیفری در شش مبحث به شرح ذیل آمده بود:
مبحث اول: کلاهبرداری رایانه ای
مبحث دوم: جعل رایانه ای
مبحث سوم: نقض حقوق مصرف کننده و تبلیغات در بستر مبادلات الکترونیکی
مبحث چهارم: نقض حق مولف
مبحث پنجم: نقض حمایت از داده های شخصی/ حریم خصوصی
مبحث ششم: نقض اسرار تجاری و علایم تجاری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:59:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم