مقالات و پایان نامه ها در رابطه … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
کشف قاره جدید نقطه سرآغاز استعمار سایر کشورها بود که توسط سایر کشورهای اروپایی پیگیری شد. و باعث گرفتاری ها و خونریزی های فراوانی برای ملت های بومی سرزمین های استعماری گشتند.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
اروپاییان هنگامی که سرزمین های مغلوب را ترک می گفتند حکومت های دست نشانده را برجای می گذاشتند تا منافع آنها را تامین کنند. گاه نیز با تصفیه نژادی مانند آنچه در قاره آمریکا اتفاق افتاد اقوام خویش را در این سرزمین ها ساکن کردند و انجا را به سرزمین های اروپایی تبدیل کرددند..[۲۹۳]
هم چنین کشفیات جدید نیازمند توسعه تکنولوژی درزمینه حمل و نقل ، صنایع نظامی و سایر فنون بود که تاثیر غیر مستقیمی در رشد علم داشت؛ کشفیات جغرافیایی و افتخاراتی که نصیب افراد می کرد این حس را تقویت کرد که کشفیات به جانب علم رهنمون شود واز آن پس هر کسی در ریاضی، فیزیک، مکانیک، نجوم و غیره به دنبال کشف جدیدی می گشت تا برای خود فتخاری کسب کند.
از بعد سیاسی، اروپاییانی که در سرزمین های جدید به ویژه آمریکا سکنی گزیده بودند نظام جدیدی را برای خود پدید آوردند که با نظامات کلیسایی غرب تفاوت فراوانی داشت.
حکومت مبتنی بر دموکراسی و تصمیم جمعی و به دور از فشار دستگاه پاپی که در آمریکا شکل گرفته بود بعدها تاثیرات خود رادر کشورهای غربی به جای گذاشت و الگویی برای تشکیل جمهوری های جدید در اروپا گشت و معیارهای نوینی را به اروپاییان داد.
۳- شهر نشینی
انقلاب اقتصادی در قرن ۱۲و ۱۳ موجب انقلابی در ساختار حکومت شد زمینۀ تبدیل نظام فئودالی به نظام شهری را فراهم آورد. فزونی جمعیت هم یک نتیجۀ تحول اقتصادی بود و هم یک علت آن؛ به عبارت دیگر, جمعیت شهرها از آن رو افزایش یافت که تامین جانی و مالی افراد زیادتر , خورطرز استفاده از منابع طبیعی در صنعت کامل تر و دایره گردش خوار بار و کالاها, به برکت افزایش ثروت و داد و ستد وسیع تر شد، از طرف دیگراین امر بازار رو به گسترشی را در اختیار بازرگانی و صنعت، ادبیات, درام, موسیقی و هنر گذاشت. تفاخر رقابت آمیز کمونها ثروت شهرها را به کلیساهای جامع؛ تالارهای شهرداری؛ برج های ناقوس,فواره ها,مدارس و دانشگاهها تبدیل کرد. تمدن به دنبال بازرگانی , از دریاها و کوهستان ها گذر کرد، اسلام و دنیای بیزانس خطه ایتالیا و اسپانیا را درنوردید. از سلسله جبال آلپ گذشتندو پا به آلمان، فرانسه, فلاندر و اسپاینا گذاشتند. از قرون تیرگی هیچ چیزی جز خاطره ای به جا نماند و اروپا قوت شباب از نو گرفت[۲۹۴]
د- اقتصادی
تا پیش از آغاز قرن ۱۸ در اروپا، صنعت کمتر از پنج درصد جمعیت اروپا را به خود مشغول داشته بود واقتصاد بیشتر مبتنی بر کشاورزی و یا بازرگانی بود و صنعت نیزبیشتر مبتنی بر تولیدات کشاورزی مانند پشم خام و پنبه بود. نظام خانگی صنعت تکاپوی بازارهای رو به گسترش مصرف و رشد اقتصادی اروپا را نداشت، وسرمایههای ناشی از استثمار سایر قارهها، تجارت بردهداری و بازرگانی گستردۀ کشورهای اروپایی ثروت هنگفتی را انباشته ساخت. سرمایهداران در پی آن بودند که ثروت خود را به کاری بزنند که باز هم پول بیشتری را برایشان فراهم آورد و از سوی دیگر نیازهای بازارهای جدید را جوابگو باشد.
درچنین شرایطی انقلاب صنعتی ابتدا در انگلستان و سپس در سایر کشورهای اروپایی به وقوع پیوست، اختراعاتی که در زمینه استخراج آهن، دستگاه های نخریسی و بویژه ماشین بخار به وجود آمد امکاناتی را اختیار سرمایهگذاران قرار داد که سرعت تولید و بهرهوری آن را افزایش دهند بدین ترتیب کالای بیشتری با قیمت ارزان تر و در زمانی کوتاه تر تولید می شد.
به نوبه خود اختراعات جدید صنعت نظام خانگی تولید را به نظام خانه داری تبدیل کرد و موجب مهاجرت روستاییان به شهرها برای اشتغال در کارخانه ها شد.[۲۹۵] و به این ترتیب ظهور انقلاب صنعتی اقتصاد اروپا را نیز با اختراع ماشینهایی به کارایی بالا برای تولیدات بیشتر و کسب منافع بیشتر تحت تاثیر قرار داد.
۱- تجارت
امروزه، یکی از حیطههای تسلط اروپاییان بر دنیا، حوزه تجارت است و سرمنشأ پیشرفتهای کنونی در« تجدید تشکیلات کشاورزی و حمایت اربابان فئودال, رام شدن دریا نوردان نورس و درآمدن به صورت برزگران و سوداگران نورمان, دفع هجوم های هون ها و تشویق آن ها به قبول آیین مسیح, باز پس گرفتن دریای مدیترانه از جانب بازرگانان ایتالیا, گشودن مجدد لوان از طرف صلیبیون و بیداری مغرب بر اثر ارتباط با تمدن های جلو افتادهتری چون اسلام و بیزانس، در خلال قرن ۱۲ مجال و انگیزه ای برای بهبود اوضاع اروپا فراهم آورد و وسایل مادی لازم را برای رونق فرهنگی قرن ۱۲ و اوج کمال قرون وسطایی قرت ۱۳ تدارک کرد»[۲۹۶] و بدین ترتیب کم کم بنای تجارت در مغرب زمین رشد کرد.
وجود امپراتوریهای قدرتمند در مرزهای اروپا و تشکیل امیراتوری های قدرتمند امنیت و بستر لازم را برای رشد بازرگانی ایجاد کرده بود و بازار پررونقی را در اختیار بازرگانان اروپایی قرار داد..
در عصر کنونی و با پیشرفت راه های تجاری جدید، به کارگیری اینترنت و… این موزانه در همه زمینهها به نحو بسیار محسوسی به نفع مغرب زمین و به ضرر کشورهای جهان سوم ادامه پیدا کرده است. و هر روز اشکالی بسیار مدرنی از تجارت توسط مغرب زمین به دنیا شناسانده می شود که بقیه کشورها فقط پیروی مغرب زمین را میکنند.
۲- تشکیل اتحادیه ها و اصناف
اروپاییهایی که تجربه فعالیت های جمعی و صنفی را از دوران یونان و روم باستان به ارث برده بودند این بار به تشکیل اتحادیه بازرگانی دست زدند تا از منافع مشترک خویش دفاع کنند و موانع بازرگانی را از راه خویش بردارند. یکی از مهمترین اتحادیه ی هانسایی بود که در قرن ۱۳ به وجود آمد و حدود صد شهر را در بر می گرفت و قوانین و مقررات خاص خود را داشت. ویل دورانت می نویسد: « اتحادیه هانسایی برای حل اختلافاتی که میان اعضایش پیش می امد به تاسیس محاکمی اقدام کرد. مدافع اعضای خویش در دعاوی حقوقی با کشورهایی شد که در اتحادیه عضویت نداشتند, و گاهگاهی مثل حکومت مستقل واحدی اعلان جنگ می داد. هم چنین این اتحادیه به وضع قوانین و مقرراتی برای معاملات بازرگانی و حتی سلوک اخلاقی شهرهای عضو و ساکنان آن پرداخت…اتحادیه هانسایی به مدت یک قرن به منزله سازمانی برای اشاعه تمندن بود.یورش دریازنان را از حوزه دریای بالتیک و دریای شمال دفع کرد. رودخانه ها و کانال ها را صاف گردانید. چزر و مد و جریان های آن را به دقت ضبط کردو…به طور کلی در عرصه بازرگانی اروپای شماالی نظم را جانشین هرج و مرج ساخت»[۲۹۷]
به جز اتحادیه بازرگانی عامل دیگری که به رونق تولید انجامید, تشکیل اصناف در اروپا بود. هر کدام از این اصناف مقررات استانداردی را برای اعضای خود وضع کردند و از حقوق آنها حمایت می کردند . در قرن۱۳ تشکیلات صنفی به قدری قدرتمند شده بود که با شوراهای شهری حتی در مسیل سیاسی رقابت می کردند. در کنار این انقلاب بازرگانی در کشاورزی نیز انقلابی در شرف وقوع بود.[۲۹۸]
۳- رونق کشاورزی
با پیشرفت های انجام شده در اروپا، اصول فنی کشاورزی به تدریج رو با تکامل گذاشت. مسیحیان این رموز را از اعراب در اسپانیا, سیسیل, و مشرق زمین فرا گرفتند و رهبانان و فرقه های بندیکتیان و سیستسیان ، تکنیکهای جدید ایتالیایی درباره کشاورزی و گلهداری و حفظ خاک زراعتی را به انضمام شیوههای کهن سال رومی در کشورهای شمال کوه های آلپ رواج دادند. شیوه قدیمی فئودالی که تکه تکه کردن اراضی کشاورزی, آیش دادن و یک نوع زراعت اشتراکی بود؛ در سیستم جدید متروک شد»[۲۹۹]
با اختراعات فراوان انجام شده در عرصه ابزارهای کشاورزی مغرب زمین توانست با ابزارهای مناسب به بهره دهی بالا دست پیدا کرده و محصولات اضافی خود را در اقصی نقاط دنیا صادر نماید.
۴- ظهور بانکداری
صنعت بانکداری به عنوان ابزار کارآمد جابجایی دارایی ها نقش عمده ای ر پیشرفت اقتصادی اروپا بازی کرد. فلورانس مرکز بانکداری اروپا بود و در قرن ۱۵ شرکت مرسیس به تنهایی ۱۶ شعبه در سراسر اروپا تاسیس کرد. در این میان خانواده های معروفی از طریق بانکداری ثروت های کلان اندوختند یکی از این ها به نام یاکوب فوگر امپراتوری مالی پدید آوری که از اروپا تا آمریکا وسعت داشت.
بانکداری ضمن تسهیل بازرگانی منابع لازم را برای فعالیت های اقتصادی ایجاد کرده بود. در کنار بانکداری نوین ابداعات تجاری نیز هم چون ظهور شرکت های سهامی, دفتر داری و بیمه نیز به تجارت و بازرگانی را تسهیل و توسعه دادند.[۳۰۰]
با گشتی در دنیای امروز متوجه میشویم که اکثر بنگاه های اقتصادی و مالی دنیا دست مغرب زمین است و آن ها با سیستم کارامد بانکی خود نه تنها اهالی مغرب زمین، بلکه مسلمین را هم تحت تاثیر قرار داده اند به گونه ای که اکثر کشورهای اسلامی حساب هایی برای نگه داری اموال خود در این بانک ها دارند؛ و با پیدایش انواع مختلف روش های ارتباطی سیستم پولی و بانکی در غرب، روزه بروز به مجازی شدن مفهوم بانک و بانکداری می رود. و با توجه به اینکه اکثر فناوری های سخته و پرداخته خود ممالک غربی هستند روز بروز گستره نفوذشان بر انبارهای سرمایه ای دنیا بیشتر و بیشتر می شود.
۵- نتایج اقتصادی انقلاب صنعتی
اکتشافات جغرافیایی و تاسیس مستعمرات در قرون ۱۶ و ۱۷ باعث توسعه تجارت توسعه مبادلات ارزی و موجب پیایش طبقه ثرتمند تجار و سرمیه داران شد. در حالیکه اثر این انقلاب بر صنایع خیلی فوری نبود اما وسعت یافتن افق اقتصادی به مردم زیرک نشان داد اگرمواد تولدی زیاد شود فرصت های بیشتری برای پول در آوردن خواهند داشت. در قرن ۱۸ ابداعات و ابتکارات فراوان در روش و تشکیلات کشاورزی تحولات و سیعی را فراهم آورد که انقلاب صنعتی را از پیش خبر می داد.[۳۰۱]
این عصر اختراعات فراوانی در عرصههای صنایع نساجی، قوۀ بخار زغال سنگ و آهن و فولاد، ارتباطاط، مااشین سازی روی داد. و در نتییجه انقلاب صنعتی سیستم کارخانهای: روش قدیمی تولید کم محصول در منازل با ابزارهای شخصی نمیتوانست در مقابل ماشین مقاومت کند و ارزش ماشین برای کارگران معمولی خیلی گزاف بود.از این رو سیستم کارخانهای بسیار رواج پیدا کرد. و از راه استاندارد کردن طریقههای عمل و قطعات ماشین باعث پیشرفت تقسیم کار و تولید محصول به صورت سری شد.
الف- توسعه صنعت و افزایش ثروت
صنایع قدیم با بهره گرفتن از دستگاه های جدید، بیشتر محصول دادند و صنایع و کالاهای تازه، جهت اقناع امیال بشر پدید آمد و افزایش تولید ماشین ها، باعث ازدیاد فوق العاده ثروت گردید
ب- ترقی سرمایه داری صنعتی
صاحبان کارخانهها ثروت اضافیای را که از راه تولید محصول به دست آورده بودند تحت کنترل داشتند. وهر قدر که انقلاب صنعتی پیش می رفت قدرت ونفوذ سرمایه داران صنعتی بیشتر می شدو آن ها بودند که به جای اینکه ثروت اضافی را بین مردم تقسیم کنند برای ایجاد صنایع جدید به کار می انداختند
ج- پیدایش حوزه های نفود اقتصادی
توسعه زیاد تولیداحتیاج به بازار وسیع تری بود. ایز این رو در اواخ ر قرن ۱۹ وقتیکه بازارهای داخلی به اشباع رسید ، فشار برای پیدا کردن حوزه نفوذ، در کشورهای عقب افتاده جهان به وجود آمد[۳۰۲]
سرمایههای ناشی از استثمار سایر قارهها، تجارت بردهداری و بازرگانی گستردهی کشورهای اروپایی ثروت هنگفتی را انباشته ساخت. سرمایه داران در پی آن بودند که ثروت خود را به کاری بزنند که باز هم پول بیشتری را برایشان فراهم آورد و از سوی دیگر نیازهای بازارهای جدید را جوابگو باشد.
درچنین شرایطی انقلاب صنعتی ابتدا در انگلستان و سپس در سایر کشورهای اروپایی به وقوع پیوست، اختراعاتی که در زمینه استخراج آهن، دستگاه های نخ ریسی و به ویژه ماشین بخار به وجود آمد امکاناتی را اختیار سرمایه گذاران قرار داد که سرعت تولید و بهره وری آن را افزایش دهند بدین ترتیب کالای بیشتری با قیمت ارزان تر و در زمانی کوتاه تر تولید می شد.
به نوبه خود اختراعات جدید صنعت نظام خانگی تولید را به نظام خانه داری تبدیل کرد و موجب مهاجرت روستاییان به شهرها برای اشتغال در کارخانه ها شد.[۳۰۳]
در این دوران « تمام کارخانه داران از خود اختراعی دارند و روزانه سرگرم بهبود اختراعات دیگران هستند»[۳۰۴] منابع جدیدی برای تولید نیروهای عضله انسان و حیوانات یکی پی از دیگری کشف شدند و روش های تولید انبوه نیز روز به روز ترقی کرد و زمینه رشد هر چه بیشتر اقتصادی اروپا و کشورهای صنعتی را از قرن ۱۸ به بعد را فراهم کرد.
انقلاب صنعتی به جز آثار اقتصادی آثار دیگری نیز بر حوزههای مختلف زندگی بشری بر جای گذاشت. نیازهای روز افزون صنعت سبب شد تا زمینۀ رشد علوم طبیعی فراهم آید. سرمایهداران نیز به حمایت از مدارس نوبنیاد پرداختند.و در راه اعتلای علمی جامعه بسیار موثر بودند.
گفتار دوم: حیطه های انحطاط
دیدن اروپای پرزرق و برق فعلی، شاید مجال کمتری به انسان بدهد که در مورد گذشته تاریک اروپا یا حقایق مخفی گذاشته شده در مورد انحطاط تمدن کنونی غرب، فکر کند؛ اما دیدن همین اروپا در قرون وسطی رقت برانگیز است؛ روزگاری که مسلمین از امپراتور روم در اوج عظمتش سرآمد بود و مردم در رفاه ، پاکیزگی و نظافت چه در شهر و چه از نظر بهداشت فردی و امنیت زندگی میکردند، صنایع بزرگی در آن به وجود آمده بود و در نهایت بودند، اما اروپایی ها ر لندن، حتی یک چراغ برای نمونه نمی سوخت، و در شهر پاریس خیابانی کشیده نشده بود[۳۰۵] غرب در طی روزگار خوش خود، از رنج های بی شمار حاصل از دنیای سراسر غرق در پیشرفت علوم شاهد حوزه های انحطاط فراوانی میباشد، و ما به بخشی از آن می پردازیم:
الف- فرهنگی- علمی
حیطههای انحطاط غرب را باید در شاخصههای کلی این جامعه مشااهده کرد. و سرمنشا تمام عوامل انحطاط همان اندیشه اومانیستی است که از عهد رنسانس شکل گرفته بود. علامه جعفری، در کتاب « فرهنگ پیشرو»، به نقل از اریک فروم می نویسد چیزی که اریک فروم نیز در مورد انحطاط غرب، بدان رسیده است این گونه بیان می کند:.
۱- انسان تنها موجودی است که همنوعان خود را بدون دلیل بیولوژیکی می کشد.
۲- روان شناسی مدرن تاحد بسیاری روح مرده است; چون به انسان زنده کامل نظر ندارد و به سادگی او را قطعه قطعه می کند.
۳- انسان را می توان در اجتماع امروز ابزاری دانست که هنوز برای آن ماشینی وجود ندارد. در این اجتماع، انسان کامل خود را به عنوان یک کالای فعال می بیند.
۴- در اجتماع امروز، انسان به یک صفر تبدیل شده یا قطعه ای از یک ماشین است و تا وقتی که یک اجتماع سود و تولیدات را به عنوان هدف عالی و نتیجه همه تلاش های انسان می بیندنمی توان جزاین پیش بینی دیگری داشت.من گمان می کنم که نظام اجتماعی موجود جوانه متلاشی کردن را در خود دارد [۳۰۶]
۱- اومانیسم گرایی علمی
باشیوع گرایش شدید به علم و مرکز توجه قرار گرفتن حس و تجربه و عقل انسانی به عنوان تنها عوامل برای پیشرفت و ترقی انسان غربی کم کم در دام انسان گرایی افتاد. در این دیدگاه فرد به جامعه تقدم دارد. فرد نقطه مرکزی ست و آنچه حول محور او میچرخد، باید به گونه ای در خدمت او وتامین خواسته ها و نیازیهای او باشد[۳۰۷]
۱) رنسانس
از قرن ۱۳ به بعد ابتدا نهضت رنسانس ادبی سپس پروستانتیسم و پس از آن نهضت روشنگری کلیسای کاتولیک را به چالش طلبیدند. و خود موجب بروز انقلابات اجتماعی و فکری فراوان شدند
در طی نهضت رنسانس بیشتر آثار ادبی روم و یونان ترجمه شد فرهنگ کلاسیک روزگار شرک از چنان ارزشی برخوردار شد که گویا زمانه به ۱۵ قرن به عقب رفته است. ویل دورانت در مورد عقاید مردان عهد رنسانس چنین می آورد: «اومانیست های عصر رنسانس با چنان افتخار از دوران طلایی روم یاد می کردند که اصول مسیحیت اسطوره ای است که با نیازهای اخلاقی و خیالی توده مردم سازش ناپذیراست, اما کسانی که اندیشه آزاد دارند نباید آن را جدی تلقی کرد. اومانیست ها درسخنرانی های عمومی خود از مسیحیت دفاع می کردند؛ خویشتن را آشکارا پایبند مسیحیت نجات بخش نشان می دادند و میکوشیدند تا تعلیمات مسیح و فلسفه یونان را هماهنگ کنند؛ اما همین تلاش سرانجام رسوایشان کرد؛ آنها به طور ضمنی عقل را مرجع برتر می دانستند و مکالمات افلاطون را با عهد جدید برابر می نهادند و… زندگی اومانیست ها نمودار معتقدات واقعی آن ها بود، بسیاری از آنان در عمل از موازین خلاقی دوران شرک، آن هم بیشتر از جنبه شهوانی و نه رواقیش؛ پیروی می کردند»[۳۰۸]
مردان رنسانس با تن زدن از آخرت اندیشی، با شور و شوق تازهای به امکانات زندگی در همین دنیا نگریستند. ابتدا انظارشان به فرهنگهای کلاسیک باستان ، به هنر و ادبیات، و به تعبیر دیگر«دانش» دنیوی ولی غیر علمی جلب شده بود. ولی نبوغ لئوناردو داوینچی در زمینههای مختلفی چون هنر، مهندسی و کالبد شناسی ظاهر شده بود. اکتشاف سرزمین های دور دست و پدیده های طبیعی هر چه بیشتر کنجکاوی ماجراجویان را دامن می زد. دیگر برای شقاق بین ایمان و عقل در فلسفه اواخرقرون وسطی و تخطئه اعتبار کلیسا در نهضت اصلاح یعنی اشتیاق جست و جوی دانشی را که بتوان بدون توسل به اقوال ثقات قدما بر آن توافق کرد، تیز تر کرده بود. با از هم گسستن سنتز{عقل و دین یا علم و دین} قرون وسطی، تشتت و تنوع افکار بیشتر و روحیه پژوهش شایع تر گشته و نقش مهم تری به فرد ر طلب حقیقت واگذار شده بود [۳۰۹]
نتیجۀ نهضت رنسانس گرچه در سالهای بعد رشد علمی اروپا بود؛ اما بستر نشو و نمای دانش را در غرب از همان ابتدا در بستری مشرکانه و غیر دینی قرار داد. اومانیست ها آن چنان با اعجاب و عظمت از روم و یونان سخن می گفتند که گویا تمام سالهایی که اروپا, مسیحی بوده است جز دوران عقب ماندگی و قرون تاریکی چیزی نبوده.
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-04-14] [ 06:59:00 ب.ظ ]
|