هدف و معنا داشتن یک عمل، معنویت را تأمین نمی‌کند، چرا که معنویت به معنای معناداری کل زندگی است نه تنها بخشی از آن و تنها اهدافی که فرد را برای رسیدن به هدف غایی کمک می‌رسانند مهم است. به همین دلیل انتخاب هر هدفی به عنوان هدف غایی نیز به معناداری زندگی منجر نمی‌شود. در ادبیات قرآنی، چنین معنای معقولی، فقط ذات پاک خداوند است. خداوند متعال به مثابه منبع و سرچشمه وجود و همه کمالات معرفی شده‌است و نزدیک شدن به او، هدف اصلی آفرینش انسان شمرده شده‌است (ذاریات، ۵۶). به همین دلیل هدف غایی از حرکت، تلاش، فعالیت و سلوک انسانی و عالی‌ترین کمال انسانی نیز بالاترین نقطه ممکن در مراتب قرب اوست. چون خداوند قله انجام وجود انسان شمرده شده‌است؛ همان‌ طور که نقطه آغاز نیز اوست: ما از خداییم و به سوی او باز می‌گردیم (بقره، ۱۵۶)؛ چون او به بندگانش نزدیک است و فریاد آن ها را می‌شنود (بقره، ۱۸۶)؛ و هم اینکه آنچه نزد خدا است بهتر و پایدارتر است (قصص، ۶۰)؛ جهان هدف‌دار سیری الی‌ الحقی دارد (اسراء، ۴۴)؛ و هرآنچه بخواهند نزد پروردگارشان باز می‌یابند (زمر، ۳۴)؛ به واسطه او از هر رنجی رهایی می‌یابند (مائده، ۶۹)؛ و اینکه انسان فطرتاً به کمال مطلق یا خداوند گرایش دارد (عنکبوت، ۶۱)، ‌بنابرین‏ رسیدن ‌به این غایت و معنا از نگاه قرآن فقط از جاده عبودیت امکان‌پذیر است: «و ما أمروا إلا لیعبدوا اله واحدا (توبه، ۳۱)؛ و مأمور نبودند جز اینکه خدایی یگانه را بپرستند که هیچ معبودی جز او نیست». لازمه عبودیت خداوند، توحید در عبودیت است. ‌بنابرین‏ فرد باید همه اعمالش را در زندگی در راستای قرب الهی قرار دهد: «در حقیقت نماز و سایر عبادات من و زندگی و مرگ من برای خداوند، پروردگار جهانیان است» (انعام، ۱۶۲). بدون این ارتباط مناسب بین انسان و خدا، زندگی انسان به طور بالفعل معنادار نمی‌شود. ‌بنابرین‏، معنویت در اندیشه قرآنی، جستجوی چنین معنایی در زندگی از طریق ایمان و عمل صالح و نفی بندگی شیطان می‌باشد.

بدین ترتیب از مطالب گفته شده چنین برمی‌آید که طریق قرار گرفتن در مسیر مستقیم عبودیت و بندگی تنها ‌بر اساس قدم گذاشتن در صراط مستقیم الهی به دست می‌آید. حقیقت این است که اسلام آموزه‌های قابل توجهی را در درک تجربه های گوناگون روانی به ویژه اختلالات روانی دارا است. روان‌شناسی اسلامی از لحاظ داشتن اصولی برای توجیه فعل و انفعالات روانی انسان و همچنین دارا بودن قوانینی که در ایجاد رشد و جلوگیری از سقوط می‌توانند به انسان کمک نمایند، در بین دستگاه‌های روان‌شناسی موجود و رایج جهان منحصربه‌فرد است. با توجه به اینکه اسلام در تعریف انسان سالم، خصوصیات او را حرکت به سوی انسان کامل شدن مثل اکتساب فضایل و رفع رذایل می‌داند و نیز سلامت انسان را در قرابت بیشتر و همرنگی مضاعف با فطرت می‌داند و همچنین دیدگاه جامع و کاملی که درباب معنویت و راه‌های یافتن معنا و مفهوم زندگی به سوی حق پایدار با توجه به همه جوانب و ابعاد تکامل انسانی بیان می‌دارد، شایسته و ضروری است که نه تنها ابعاد و مضامین و مفاهیم مرتبط با سلامت روح و روان، بلکه ابعاد و زیربنای تحلیلی از اختلالات روانی نیز با همین دیدگاه بررسی شود.

قرآن کریم به عنوان تنها منبع وحیانی مورد اعتماد، با نگاهی جامع به انسان و نیازهای او و ظرفیت وجودیش، دستورالعمل‌هایی را برای سالم ماندن از حمله های عصبی افسردگی و هر بیماری دیگری صادر کرده‌است. قرآن کریم با علم به اینکه انسان موجودی است که از دو عنصر روح و جسم تشکیل شده‌است، پیش‌بینی بروز این مشکلات را کرده و به بیان راه حل‌های اساسی اقدام کرده‌است (خدایاری و قائمی، ۱۳۹۱). بدیهی است این کتاب عظیم، درباره سلامت روان و راه‌های تأمین آن، آموزه‌های بسیاری دارد و بدون شک، گام نهادن در راه خداوند و پیروی از راه و رسم و رهنمودهای تربیتی قرآن کریم، تنها راه نیل به بهداشت وسلامت روانی است (صادقیان، ۱۳۸۶).

لذا در ادامه ابتدا به رویکرد اسلامی پیرامون تبیین سبب‌شناسی افسردگی و سپس مؤلفه‌های درمان با رویکرد هستی‌شناسی اسلامی، ‌بر اساس معنایی که اسلام از زندگی بیان می‌دارد، پرداخته می‌شود.

۲-۱-۲-۶ رویکرد اسلامی در تبیین افسردگی

بر اساس آموزه‌های دینی، به ویژه آموزه‌های دین مبین اسلام، انسان وجودی خداجوست، همچنین هیچ چیزی نمی‌تواند به عزم و اراده او خللی وارد کند و هیچ وقت احساس دلتنگی و غم و اندوه نمی‌کند. وقتی کسی دچار افسردگی می‌شود، احساس غمگینی می‌کند و اغلب به گریه می‌افتد. همین‌طور احساس گناه، عذابش می‌دهد و احساس می‌کند که در حق دیگران کوتاه می‌کند. زمانی که افسردگی شدید باشد، ممکن است فرد افسرده، توانایی واکنش هیجانی را از دست دهد و به جایی برسد که احساس خوب و بد چندان تفاوتی برایش نمی‌کند و لذت بردن از زندگی و علاقه‌مندی به انجام کارهای روزمره برای آن‌ ها دشوار می‌شود و حتی بهداشت جسمانی به حداقل می‌رسد و با گذشت زمان، بدون رویکرد به درمان، تغییری در آن‌ ها به وجود نمی‌آید. با افزایش نومیدی ممکن است آرزوی مرگ نموده و به فکر خودکشی باشد.

برخی محققان معتقدند که اعتقادات دینی نگرشی جدید درباره جهان به انسان افسرده می‌دهد و نوعی دلبستگی معنوی برای انسان ایجاد می‌کند. آیات و روایات متعددی درباره خوف غم و اندوه آمده است. در «ذکر یونسیه» آمده است: «یونس را از غم و اندوه نجات دادیم و این‌گونه ما مؤمنان را نجات می‌بخشیم» (انبیاء/ ۸۸). همچنین در آیه‌ای دیگر آمده است: «سست و زبون نشوید و غمگین نگردید و شما برترید اگر به راستی مؤمنید» (آل عمران/ ۱۳۹).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...