کمیته صلیب سرخ جهانی اقدام به تهیه پیش نویسی ‌در مورد نحوه رفتار با اسرای جنگی و حقوق مادی و معنوی آنان کرده بود که به کنفرانس دیپلماتیکی ژنو ارائه گردید و کنفرانس فوق به بررسی و نقد آن پرداخت که پس از تبادل نظر بسیار و رایزنی های فراوان سرانجام با توافق اعضا شرکت کننده در کنفرانس پیش نویس فوق با اصلاحاتی چند تحت عنوان عهدنامه ۱۹۲۹ ژنو راجع به نحوه ی رفتار با اسرای جنگی تأیید و تصویب گردید.

این عهدنامه جدید[۲۳] جایگزین و یا ناسخ اسناد ضمیمه شده به عهدنامه های صلح لاهه در خلال سال‌های ۱۸۹۹ و ۱۹۰۷ در خصوص نحوه رفتار با اسرای جنگی نبود بلکه برطرف کننده نواقص و تکمیل کننده مقررات و قوانین مندرج در اسناد مذکور در این زمینه به شمار می‌رفت.

بعد از این کنوانسیون با رویدادها و اتفاقاتی که در خلال جنگ های متعددی بین کشورها به وقوع پیوست، مسئله مربوط به اسرای جنگی و رعایت حقوق مصوبه ی آن ها بازهم در عمل دچار مشکلات و نارسایی های زیادی شد به خصوص در زمینه حقوق اسرا و اقدامات تامینی و اهرم های بازدارنده، که نمود عینی و تجلی واقعی این نواقص را در سال‌های جنگ جهانی دوم به وضوح مشاهده می‌شود هرچند وجود قراردادها و کنوانسیون‌ها و معاهدات منعقده تا سال ۱۹۲۹ از لحاظ حقوق برای اسرای جنگی بسیار ارزشمند و مفید بود و مقدار زیادی از حقوق اسرا را مطرح و تضمین می کرد لکن کشورهای نوع دوست و مجامع جهانی دست از تلاش و کوشش پی گیر برنداشته اند و مساعی و تلاش‌های همه جانبه خود را جهت بهبود و ترقی کمی و کیفی، همچنین تکمیل قوانین پیش گفته مصروف داشتند لذا می بینیم که این زحمات و تلاش ها در سال ۱۹۴۹ ثمر می‌دهد و نتیجه آن تصویب مجموعه قوانین بهتر و پربارتر با ضمانت اجراهای بیشتری ‌در مورد رفتار با اسرای جنگی ‌در کنفرانس منعقده در ژنو می شود که این معاهده جدید به لحاظ تلاش‌های گفته شده نواقصی که در مجموعه مقررات و معاهدات قبلی برطرف و مورد تصویب و لازم الاجرا گردید. اما به همین مقدار بسنده نشد و تلاش های بعدی بازهم ادامه یافت تا ‌در سال‌ ۱۹۷۷ نیز یک سری قواعد جدید تکمیلی به مجموعه قوانین و مقررات عهدنامه سوم ۱۹۴۹ ژنو اضافه گردید و هنوز نیز این تلاش ها جهت ارتقا کمیت و کیفیت قوانین مربوط به رفتار با اسرای جنگی ادامه دارد چرا که نیاز به حمایت از تمامیت مادی و معنوی اشخاص روز به روز بر اندیشمندان، متفکرین و نخبگان جامعه شناسی و رهبران برجسته دینی و مذهبی ادیان مختلف، واضح تر و ضروری ترگشته است به همین جهت شاهدیم که هر روز در مجامع، کنفرانس ها و قراردادهای منعقده بین کشورهای دنیا این موضوع با ظرافت و حساسیت زیادتری دنبال می‌گردد و سعی و تلاش به منظور پیش‌بینی اهرم های اجرایی قوی تر و الزام تمامی کشورها به رعایت حقوق اسیران جنگی را نظاره گر هستیم.

۱-۱-۵-۲- اسیر در جوامع اولیه تا قرون وسطی

در جوامع بدوی و اولیه انسانی به چند دلیل برخورد و درگیری بین اشخاص و انسان های اولیه بسیار کم بود زیرا بشر آن روزگار حق مالکیت بشکل پیشرفته و امروزی را نمی شناخت، ابزار و آلات و اموال مالکیتی به شکل امروز محدود و محصور نبود از تعداد نوع بشر و ازدیاد جمعیت و تراکم و انفجار جمعیت خبری نبود. حیطه بندی، داشتن مرز و قلمرو جغرافیایی نمود خارجی نداشت زندگی در غارها و ارتزاق با ابتدایی ترین مواهب طبیعت (گوشت حیواناتی که شکار می شدند، میوه درختان و…) صورت می گرفت در نتیجه جنگ و نزاع هم خیلی کم بود و بشر آن روزها با واژه ها و یا عمل گرفتن اسارت بیگانه بوده است. ‌به‌تدریج‌ که قبایل و گروه ها به وجود آمدند تزاحم منافع و برخوردها نیز شروع گردید در این مرحله اگر بین اشخاص‌، خانواده ها، قبایل و یا طوایف دیگری درگیری و نزاعی صورت می گرفت، بندرت کسی به اسارت گرفته می شد چرا که قبیله یا طایفه غالب افراد طایفه مغلوب را کشتار کرده و به صورت دسته جمعی آن ها را نابود یا مجبور به کوچ می‌کردند.

حتی زمانی که گروه ها یا احزاب رشد و توسعه بیشتری پیدا می‌کردند و جنگ[۲۴] جایگزین درگیری و نزاع گردید باز هم پیروزی یا انهدام و نابودی کامل دشمن به دست می‌آمد ‌به این معنی که همه افراد دشمن (گروه یا قبیله و … مغلوب) به طور کامل اعم از کودکان، پیران، زن و مرد، تا آخرین نفر کشته می شدند تاریخ از این قبیل جنگ ها نمونه های زیادی را ثبت و ضبط دارد. مانند جنگ های مابین آشوری ها، بابلیان، مصری ها، یهودی ها، مادها و …، که جملگی آن ها با قتل و عام های گسترده و بی رحمانه همراه بوده است.

‌به‌تدریج‌ افراد بشر درک نمودند که می‌توانند از اسرای جنگ به عنوان بردگان[۲۵] برای کار در مزارع و امورات کشاورزی استفاده نمایند یعنی با دادن حداقل امکانات و بستن غل و زنجیر به پای بردگان از نیروی زیاد آنان بهره برداری بهینه کنند. و کم کم قاعده و شیوه برده داری جایگزین اعدام و کشتار اسرای جنگی شدند.

از این زمان به دو روش عمل می شد یعنی در برخی موارد افراد مغلوب دشمن قتل و عام شده و یا به صورت برده به کار اجباری گماشته می شدند. یونانی ها و رومی ها در دوران اقتدار خود بر جوامع دیگر و هنگامی که بر اقوام دیگر استیلا می یافتند برده داری را به صورت یک قاعده کلی پذیرفته و از وجود بردگان بر مبنای توانایی ها و شایستگی هایشان استفاده می‌کردند هر چند مبادرت به قتل عام اسرای جنگی هم بین آن‌ ها شایع و رایج بود. در قرون وسطی نیز به عناوین مختلف از بردگان استفاده می شد. با توجه به پیشرفت هایی که بشر در زمینه‌های گوناگون کسب کرده بود لذا دول غالب از کشور یا امپراتوری مغلوب به عنوان بردگان در جاده سازی، پارو زدن در کشتی‌ها و… بهره می بردند و گاهی نیز در جشن ها و سرورهای خاص آن ها را در میدان شهر جمع کرده و دو به دو با هم به مبارزه وادار می‌کردند و یا اسیران بدبخت را به نبرد با حیوانات درنده مثل شیر که چند روز نیز گرسنه نگه داشته می شدند وادار می‌کردند و در همه این اشکال اسیر جنگی از ابتدایی ترین حقوق انسانی بی بهره و همانند حیوانات با آن ها رفتار می شد هیچ ضابطه و قاعده ای بر نحوه رفتار بر اسیر وجود نداشت، هیچ ارگان و سازمان یا کمیته ای نیز برای حمایت از این قبیل افراد فعالیت نمی کرد و هنگامی که یکی از این اسیران بر اثر شدت لطمات وارده و کارهای طاقت‌فرسا جان می باخت یا جنازه او را در دریا، یا جلوی حیوانات درنده گوشت خوار می انداختند و از مراسم کفن و دفن نیز خبری نبود.

اگر اسیر مرتکب جرم یا جنایتی می شد مجازاتش به دست دارنده (اعم از اشخاص حقیقی و یا حقوقی) بود و به هر شکل که صلاح می‌دانست و هر قدر که لازم می دید مرتکب را مجازات و تنبیه می کرد، هیچ قانون و مقرراتی در بین نبود لذا تنبیه و مجازات اسیر به انصاف، عدالت و میزان تشخیص دارنده بستگی داشت.

۱-۲- جمع بندی از مبانی نظری و عملی برای ساختن پشتوانه معتبر تحقیق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...