روان‌درمانی دینی، رویکردی نوین در درمان بیماری‌های روانی است. دین و سلامت روان هر دو به منزله یک سیستم با عوامل بی‌شماری در ارتباط هستند. البته باید ‌به این امر توجه داشت که برداشت افراد از دین (یا مذهب) متفاوت است و دارای طیف وسیعی می‌باشد که می‌توان سه گروه را از میان آن‌ ها تعریف کرد:

گروه اول معتقدند که دین فقط برای پاک شدن روح و تصفیه خودی و فردی است ولی حیات روزانه بستگی به پیشرفت‌ها و اندیشه‌های بشری دارد. لذا فایده دین فقط در حوزه فردی است و هر نوع زمینه و عرصه اجتماعی باید از دستورات انبیاء گذر کرد و به تحولات منتج از پیشرفت‌ها و تمدن رنسانس روی آورد. در چنین جوامعی مسائل معنوی کاملاً خارج از تبحر پزشکان و صاحبان حرف پزشکی است و فقط زمانی مورد توجه قرار می‌گیرد که فردی احساس کند مسائل روحی و دینی می‌تواند برای بهبود یا تقلیل بیماری به او کمک کند (رومبولد، ۲۰۰۷؛ به نقل از ساجدی، ۱۳۹۰).

گروه دوم آن‌هایی هستند که دین را یک سلسله تکالیف الهی می‌دانند که به آن‌ ها در تولید حیات روش و دقیق کمک می‌کند، ولی جامعیت دین را منحصر به احکام محدودی می‌دانند که از طرف انبیاء آورده شده و باید از آن‌ ها در مسائل فردی و برخی مسائل اجتماعی مانند ارث استفاده کرد. لذا جامعه مطلوب در نظر آن‌ ها مجموعه دستورات از پیش تعریف شده به اضافه اندیشه‌های جدید در مسائل اجتماعی مبتنی بر صرفاً پیشرفت‌های علمی است.

گروه سوم، دین را به طور جامع و کامل قبول دارند، معتقدند که انسان در هیچ حوزه‌ای نیست که نیاز به هدایت و دستگیری انبیاء و اولیای الهی نداشته باشد و این شامل حوزه حیات فردی و حیات اجتماعی است. پیشرو این دیدگاه، امام راحل(ره) بوده‌اند که این باور را نشر داده‌اند که در باطن و ظاهر، عرصه خصوصی و اجتماعی، همه نیاز به هدایت دینی و انبیاء دارند. همان‌طوری که دستورات دینی باید در حوزه فردی منعکس شود، در حوزه اجتماعی نیز این طریق الزامی است و برای رسیدن به ارتقا و سعادت باید در هر دو حوزه صراط مستقیم فردی و اجتماعی انبیاء و اولیاء تبعیت کرد (ساجدی، ۱۳۹۰).

نگاهی به تعالیم اسلامی نشان می‌دهد که اسلام برای هر یک از امور زندگی دستورالعمل دقیق و تعریف‌شده‌ای دارد که راه و رسم زندگی را در تمامی زمینه‌ها در نظر می‌گیرد. البته تردیدی نیست که اسلام در حوزه تربیت انسان سالم و نجات انسان از افسردگی و استرس، با تکیه بر نگرش خاصی ‌در مورد بشر، آموزه‌های خود را در قالب دعا و نیایش و آیات قرآنی ارائه می‌کند. اسلام مبدأ و منشأ عالم هستی را صرفاً ناظر به ذات اقدس ربوبی می‌داند. حقیقت وجود آدمی را محدود به جسم نمی‌داند بلکه علاوه بر آن روح نیز مورد تصدیق قرار می‌گیرد. اسلام ضمن اینکه نیاز به امور دنیوی و توجه به ملزومات جسمانی را مورد عنایت قرار می‌دهد اما در نهایت یاد خداوند را به عنوان آرامش جان و روح به انسان معرفی می‌کند. لازم به ذکر است آیه قرآنی «ألا بذکرالله تطمئن‌القلوب»؛ با یاد خداوند دل‌ها آرامش می‌یابد (سوره رعد/ ۲۸). بر این نتیجه صحه می‌گذارد. بدون شک در قرآن، نیروی عظیمی وجود دارد که در نفس انسان تأثیری شگرف بر جای می‌گذارد. این نیرو باعث بیداری وجدان و تیزی احسان و شعور و صیقل روح انسان می‌شود و ادراک و تفکرش را بیدار می‌کند. به همین دلیل است که انسان پس از اینکه در معرض تأثیر قرآن قرار می‌گیرد، ناگهان تبدیل به انسانی می‌شود که تازه آفریده شده است. لذا برقراری ارتباط با منبع اصلی آرامش، یعنی خالق یکتا، منجر به پیشگیری و درمان افسردگی می‌شود. بدین ترتیب در کنار درمان‌های کلاسیک، می‌توان با بهره گرفتن از عوامل مؤثر در کاهش افسردگی، به تقویت باورها و رفتارهای دینی از جمله نماز، دعا و نیایش، استغفار و تفکر، با همین کارکرد پرداخت.

ب- جهان‌بینی اسلامی

جهان‌بینی‌ به مفهوم نوع دیدگاهی است که یک مکتب و به تبع آن پیروان یک مکتب نسبت به جهان هستی دارد. هر مکتبی ‌بر اساس نوع شناختش از عالم، در جواب سؤالاتی از اینکه جایگاه انسان در دنیا کجاست؟ انسان از کجا آمده است؟ اصلاً آفرینش انسان به چه خاطر بوده و هزاران سوال دیگر، بر اساس نوع نگاهش به عالم هستی و مبدأ این عالم و مقصدش جواب داده است. در جهان مجموعاً سه نوع جهان‌بینی وجود دارد، جهان‌بینی تجربی، جهان‌بینی فلسفی و جهان‌بینی دینی (کمپانی‌زارع، ۱۳۸۹) که در این نوشتار به جهان‌بینی دینی توحیدی که مصداق بارز آن اسلام است پرداخته می‌شود.

انسان در مسیر رشد، در مواجهه با مشکلات و شکست‌‍‌ها، همواره با سؤالاتی در ذهن خود مواجه می‌شود که عدم پاسخ صحیح و ‌قانع کننده به آن ها می‌تواند عاملی در ایجاد افسردگی گردد. اساسی‌ترین سؤالات ‌در مورد منشأ انسان، وضعیت زندگی، هدف خلقت انسان و وظایف انسان در زندگی است. در نگرش قرآنی به روزگاری اشاره می‌شود که در آن انسان موجود قابل توجهی نبوده (دهر، ۱)، انسان از گل آفریده شده و پس از طی مراحل مختلف و تبدیل شدن به نطفه و جنین، مرحله دیگری در او آغاز گردیده‌است که در برگیرنده ویژگی خاصی است و پس از زندگی در دنیا می‌میرد و سپس همه انسان‌ها برانگیخته خواهندشد (مؤمنون، ۱۲ تا ۱۶). بر این اساس، در انسان «روح خدا» دمیده شده است و این ویژگی متمایز کننده انسان است (حجر، آیات ۲۸ تا ۲۹) و سایر موجودات به تسخیر او درآمده‌اند. این کارها بدین منظور صورت گرفته تا انسان بیاندیشد و تعقل کند (غافر، ۶۷).

قرآن کریم زندگی را بازیچه کودکانه و عیاشی و زینت و آرایش و تفاخر و خودستایی و افزودن مال و فرزندان تعریف نموده (حدید،۲۰) و شرایط پایداری نتیجه اعمال انسان را پرهیزگاری و ایمان به خدا بیان می‌کند (محمد، ۳۳) و به شدت تأکید دارد که آفرینش بی‌هدف و بیهوده نیست (مؤمنون، ۱۱۵؛ انبیاء، ۱۶). با این توصیفات به ضرورت شروع، ادامه و پایان هر فعالیت «در جهت خداوند» تأکید می‌کند (آل عمران، ۲ و ۱۹۱).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...