• – میرقاسم جعفرزاده و حسین سیمائى صراف، «حسن نیت در قراردادهاى بین‌المللى: قاعده‌اى فراگیر یا حکمى استثنائى»، مجله تحقیقات حقوقى، شماره ۴۱، ۱۳۸۴، صص ۱۳۶،۱۳۹. ↑
  • – J.F.O’Connor , Good Faith in English Law, Dartmouth Publishing Company Limited, 1990, p.102. ↑
  • – علی باریکلو، سید علی خزایی، «اصل حسن نیت و پیامدهای آن در دوره پیش قراردادی با مطالعه تطبیقی در حقوق انگلیس و فرانسه»، مجله حقوق دادگستری،شماره ۷۶، زمستان ۹۰، صص ۵۵-۵۷. ↑
  • – Yuval Shany, op.cit , p. 910. ↑
  • – A. and Others v. the United Kingdom, op.cit , para. 165. ↑
  • – به عنوان مثال در قراردادهای بین‌المللی، انصاف یکی از اصول کلی حقوق است که در صورت بروز اختلاف میان طرفین معامله، به تنهایی و یا همراه دیگر منابع حقوقی (قانون، کنوانسیون، عرف وغیره، بسته به مورد برای رفع منازعه ارجاعی به قاضی یا داور، مورد استناد قرار می‌گیرد.و اختلافات فیمابین بر اساس همین اصول کلی حقوقی حل و فصل می‌گردد.جهت مطالعه بیشتر رجوع شود به:
  • (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

محمد مهدی کریمی نیا، «جایگاه انصاف در حقوق تجارت بین‌الملل»، فصلنامه معرفت، شماره ۴۹، دی ۱۳۸۹، صص۲۸-۳۴. ↑

  • -محمد رضا ضیائی بیگدلی، حقوق معاهدات، پیشین، ص ۱۶۴. ↑
  • -برای مثال، مادّه ۱۱۳۵ قانون مدنی فرانسه و مادّه ۱۰۷ قانون مدنی الجزایر و مصر، انصاف را در کنار عرف و قانون، از منابع التزام های معاهداتی و قراردادی معرفی کرده اند و یا انگلستان، قانونی با عنوان «قانون شروط قراردادی غیر عادلانه» را به تصویب رسانده است. ↑
  • -دیوان‌های داوری در قضیه هایی همچون قضیه ی سرخ پوستان کایوگا در سال ۱۹۲۶، مساله مرزی گواتمالا و هندوراس در سال ۱۹۳۳ و در جنگ گران چاکوبین بولیوی و پاراگوئه در سال ۱۹۳۸ به اصل «رعایت انصاف» توسل جسته اند. این مهم در آراء صادره در دعاوی غرامت نفتی نیز به مانند قضیه ی لیامکو بسیار مورد استناد دیوان داوری قرار گرفته است.جهت مطالعه بیشتر رجوع شود به: محسن محبی، «رویه داوری بین‌المللی درباره غرامت (دعاوی نفتی)»، مجله حقوقی بین‌المللی، شماره ۳۵، سال ۱۳۸۵، ص۹ -۷۰و نیز سید باقر میر عباسی، رضوان باقرزاده، «نقش انصاف در حل و فصل اختلافات بین‌المللی»، فصلنامه حقوق، دوره چهلم، تابستان ۱۳۸۹، شماره ۲، صص ۳۴۵-۶۴. ↑
  • -object and purpose. ↑
  • -Robert Alexy, A Theory of Legal Argumentation; The Theory of Rational Discourse as Theory of Legal Justification, Oxford, Clarendon Press, 1989 , p. 241. ↑
  • – تصمیم شماره ۱۳۰ مورخ ۲۹ آذر ۱۳۷۹ دیوان در قضیه الف۱۸ بند.۵۸ ↑
  • – شایان ذکر اینکه پیش از این رأی نیز دیوان در قضیه الف ۱۷ بر این موضوع تاکید نموده بود: «موضوع و هدف معاهده مبنای مستقلی برای تفسیر محسوب نمی شود بلکه در تصمیم گیری نسبت به معانی واقعی متن معاهده به عنوان عوامل کمکی و فرعی به حساب خواهد آمد» ↑
  • – Pieter van Dijk, Godefridus J. H. Hoof, J. H. Van Hoof, Theory and Practice of the European Convention on Human Rights , Martinus Nijhoff Publishers, 1998, p.94. ↑
  • – Sahin v. Turkey, ECTHR chamber judgement of 29 june 2004, para. 141. ↑
  • – Wemhoff v. Germany, judgment of 27 June 1968, Series A No. 7, para. 8. ↑
  • – محمد رضا ضیائی بیگدلی، حقوق معاهدات بین‌المللی، پیشین، ص ۱۶۸. ↑
  • -United States – Standards for Reformulated and Conventional Gasoline, Panel Report , WT/DS2/R ,Jan. 29, 1996 , p. 23. ↑
  • – Effective protection. ↑
  • دولتهای عضو این کنوانسیون که اعضای شورای اروپا هستند… با توجه به اینکه هدف از اعلامیه مزبور تضمین شناسائی و رعایت همگانی و موثر حقوقی است که در آن اعلام شده است. ↑
  • – Artico v. Italy, Series A no. 37 , judgment of 13 May 1980, para 33:”… The Court recalls that the Convention is intended to guarantee not rights that are theoretical or illusory but rights that are practical and effective…” ↑
  • -Soering v United Kingdom, Series A No. 161, judgment of 7 July 1989, para. 87. ↑
  • – هدایت اله فلسفی، “روش های شناخت منطقی حقوق بین‌الملل: تفسیر و اجراء مقررات حقوق بین‌الملل”، تحقیقات حقوقی، شماره ۱۱ و ۱۲، پاییز و زمستان ۱۳۷۱ و بهار و تابستان ۱۳۷۲، ص↑
  • -Golder v. UK, Series A No. 18, Judgment of 21 February 1975,para. 35. ↑
  • -هدایت اله فلسفی، حقوق بین‌الملل معاهدات، فرهنگ نشر نو، ۱۳۷۹، ص۴۵۵. ↑
  • – هدایت اله فلسفی، «روش های شناخت منطقی حقوق بین‌الملل: تفسیر و اجراء مقررات حقوق بین‌الملل»، پیشین،ص۱۸۷. ↑
  • -Belgium” v. Belgium, op.cit , para 1”… Convention and Protocol must be read as a whole…” ↑
  • -Schalk and Kopf v. Austria, judgment of 24 June 2010, para 101 “…Convention is to be read as a whole and its Articles should therefore be construed in harmony with one another…” ↑
  • – هدایت اله فلسفی، «روش های شناخت منطقی حقوق بین‌الملل: تفسیر و اجراء مقررات حقوق بین‌الملل»، پیشین، ص۱۸۵. ↑
  • -Monica Lugato, the ‘Margin of Appreciation’ and Freedom of Religion: Between Treaty Interpretation And Subsidiarity”, Journal of Catholic Legal Studies, Vol. 52:49 , p. 60. ↑
  • – عده ای از حقوقدانان حقوق بین‌الملل به روش های دیگری مانند تفسیر عینی، مضیق و یا روش مقایسه ای نیز اشاره نموده اند لکن این روش های تفسیر به عنوان روش های فرعی تفسیر محسوب و به ندرت مورد استفاده قرار می‌گیرند. جهت مطالعه بیشتر در خصوص هر یک از این روش ها رجوع کنید به: ضیائی بیگدلی، محمد رضا، حقوق معاهدات بین‌المللی، پیشین، صص ۱۷۳-۱۷۴. ↑
  • -teleological interpretation. ↑
  • -David S. Jonas, Thomas N. Saunders , “The Object and Purpose of a Treaty: Three Interpretive Methods” , Vanderbilt Journal of Transnational Law,vol 43, No.3 , 2010,p. 578. ↑
  • – ماده ۲۹ کنوانسیون آمریکائی حقوق بشر: هیچ یک از مواد این کنوانسیون به نحوی تفسیر نخواهد شد که الف – هر دولت عضو، گروه یا شخص را محروم از تمتع یا اجرای حقوق و آزادیهای شناخته شده در این کنوانسیون بنماید یا آنها را بیشتر از حد مقرر شده در این کنوانسیون محدود نماید. ب- برخورداری یا اعمال حق آزادی شناخته شده در قوانین دولتهای عضو یا در کنوانسیون دیگری که یکی از دولتهای مذکور عضو آن هستند را محدود کند. ج – حقوق یا تضییقاتی را که از ذات انسان نشات می‌گیرد و یا بازتابی از دموکراسی به عنوان نمونه ای از دولت می‌باشد منع نماید. د- تاثیر و نتیجه ای را که اعلامیه آمریکائی و یا دیگر اقدامات بین‌المللی واجد همان ماهیت می‌توانند داشته باشند مستثنا و یا محدود کند. ↑
  • – Lucas Lixinski, “ Treaty Interpretation by the Inter-American Court of Human Rights: Expansionism at the Service of the Unity of International Law “, The European Journal of International Law , Vol. 21 no. 3, p. 588. ↑
  • -David Harris, Michael O’Boyle, Edward Bates, Law of the European Convention on Human Rights , Oxford University Press , 2009 , pp.5-6. ↑
  • -Subjective or historical interpretation ↑
  • – محمد رضا ضیائی بیگدلی، حقوق معاهدات بین‌المللی، پیشین، ص ۱۷۱ ↑
  • – Peter Mcrae ,“The Search for Meaning: Continuing Problems with the Interpretation of Treaties”, Victoria University Wellington Law Review , Vol.33 , 2002 , p.216. ↑
  • – اسناد بسیاری برای پی بردن به قصد و نیت طرفین یک معاهده وجود دارد به مانند سیاق، تفسیر جمعی برخی از طرفهای معاهده، متن معاهده که شامل ضمائم و مقدمه نیز می‌گردد، هر توافق موخر بر معاهده و یا برخی از آنها که به نوعی به خود معاهده و یا چگونگی اجرای آن مربوط می‌شود و هر قاعده مرتبط حقوق بین‌الملل. ↑
  • – travaux préparatoires official record of a negotiation↑
  • – Ravi Sharma Aryal, Interpretation of Treaties: Law and Practice, New Delhi, Deep & Deep, 2003 , p. 16. ↑
  • -Supplementary means of interpretation. ↑
  • -Evolutive Interpretation. ↑
  • -Johnston and others v Ireland, 18 December 1986, para 52.:”… Moreover, the foregoing interpretation of Article 12 (art. 12) is consistent with its object and purpose as revealed by the travaux préparatoires…” ↑
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...