مولفه الگوهای ارتباطی(در خلال مشکل) به طور معنی داری تعارضات زناشویی را پیش‎بینی می کند. به نحوی که با مقدار بتای ۶۱۹ /۰ و مقدار ۹۷۳/۸ = t، در سطح معنی دار ۰٫۰۰۱=α(کمتر از ۰۱/۰=P) ، پیش‎بینی کننده مثبت تعارضات زناشویی می‎باشد.
مولفه الگوهای ارتباطی(بعداز مشکل) به طور معنی داری تعارضات زناشویی را پیش‎بینی می کند. به نحوی که با مقدار بتای ۲۷۵ /۰ – و مقدار ۶۶۶/۵ – = t، در سطح معنی دار ۰٫۰۰۱=α(کمتر از ۰۱/۰=P) ، پیش‎بینی کننده منفی تعارضات زناشویی می‎باشد.
به طور کلی مولفه های یاد شده همان‎طور که در جدول ۱۶-۴ ذکر شد، می توانند روی هم رفته تقریباً ۵۰٫۱% از واریانس تعارضات زناشویی را تبیین نمایند.
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
۵-۱- مقدمه
این پژوهش با هدف بررسی رابطه جهت گیری مذهبی با تعارضات زناشویی و الگوهای ارتباطی در بین زوجین در شهر بندرعباس در سال ۱۳۹۲ انجام گردید. در فصل اول پژوهش ابتدا به بیان مسأله، اهمیت و ضرورت تحقیق، اهداف تحقیق، سؤالات، فرضیه ها و تعاریف نظری و عملیاتی پرداخته شد. در فصل دوم پژوهش پس از مقدمه ای کوتاه به بررسی پیشینه نظری موضوعات جهت گیری مذهبی، تعارضات زناشویی و الگوهای ارتباطی زوجین پرداخته شد. سپس در قسمت پیشینه پژوهشی به بررسی و بیان نتایج مطالعات داخلی و خارجی انجام شده در این زمینه پرداخته شد. در فصل سوم تحقیق نیز به بیان روش تحقیق، جامعه آماری، نمونه و روش نمونه گیری، ابزار پژوهش و پرسشنامه ها و روش تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شد. در فصل چهارم تحقیق نیز در دو قسمت آمار توصیفی و استنباطی به تجزیه و تحلیل داده‌ها پرداخته شد که نتایج و تبیین آن ها در این فصل پس از بحثی کوتاه آوره خواهد شد. در پایان نیز محدودیت های تحقیق بیان و پیشنهاداتی ارائه خواهد گردید.
۵-۲- نتیجه گیری
فرضیه اول : آیا بین جهت گیری مذهبی با تعارضات زناشویی در بین زوجین رابطه وجود دارد؟
جهت تجزیه و تحلیل این فرضیه از رگرسیون ساده با روش ورود همزمان متغیرها استفاده و متغیر جهت گیری مذهبی بصورت مولفه ای بعنوان پیش‌بین در تعیین متغیر وابسته تعارضات زناشویی خواهد بود. ضریب تعیین مربوط به مولفه های جهت گیری مذهبی با متغیر وابسته تعارضات زناشویی ۰٫۳۲۶= R ² است یعنی مولفه های جهت گیری مذهبی به میزان ۳۲٫۶% توانسته متغیر وابسته تعارضات زناشویی را توضیح دهد ومیزان پراکندگی داده ها حول این رگرسیون ۲۱٫۱۸۵ می باشد . هم‌چنین نتایج تحلیل رگرسیون و تحلیل واریانس یک راهه مربوط به مولفه های جهت گیری مذهبی با متغیر وابسته تعارضات زناشویی نشان داد که این مقدار رابطه به دست آمده با F = 71.779 در سطح p<0.01 معنی دار است، لذا رابطه به دست آمده بهترین ترکیب خطی ممکن بین مولفه های جهت گیری مذهبی با متغیر وابسته تعارضات زناشویی می باشد. ضرایب β و مقادیر t و سطح معنی دار برای مولفه های جهت گیری مذهبی با متغیر وابسته تعارضات زناشویی نشان داد که مولفه جهت گیری مذهبی برونی به طور معنی داری تعارضات زناشویی را پیش‎بینی می کند. به نحوی که با مقدار بتای ۵۶۱ /۰ و مقدار ۱۸۵/۱۱ = t، در سطح معنی دار ۰٫۰۰۱=α (کمتر از ۰۱/۰=P) ، پیش‎بینی کننده مثبت تعارضات زناشویی می‎باشد. مولفه جهت گیری مذهبی درونی با مقدار بتای ۰۳۰ /۰- و مقدار ۶۰۷/-۰ = t، در سطح غیر معنی‌دار ۰٫۵۴۴=α (بیشتر از ۰۵/۰=P) و پیش‎بینی کننده منفی تعارضات زناشویی می‎باشد که با توجه به بتای بسیار کم و سطح معنی دار بزرگ نمی تواند بعنوان متغیر پیش بین لحاظ گردد. به طور کلی مولفه‌های جهت گیری مذهبی می توانند روی هم رفته تقریباً ۳۲٫۶% از واریانس تعارضات زناشویی را تبیین نمایند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

این یافته پژوهش با یافته های مطالعات پیشین همسو می باشد که در قسمت ذیل به تعدادی از آن ها اشاره می گردد: در پژوهشی که توسط یک تیم دانشگاه علم و فرهنگ وابسته به جهاد دانشگاهی و با همکاری دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله با هدف شناخت نقش هوش معنوی و اثرات آن بر تعارض زناشویی در سال ۱۳۹۱ انجام شد، که در این پژوهش، از بین شهرهای تهران، تبریز و اصفهان ۸۶ زوج (۱۷۲) نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند و به مقیاس های هوش معنوی ناصری و تعارض زناشویی ثنایی پاسخ دادند. پس از ورود اطلاعات، به منظور تحلیل داده ها از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیر استفاده شد. همچنین نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون، نشان داد که میان تعارضات زناشویی با هوش معنوی و اغلب خرده مقیاس‌های آن همبستگی معکوس وجود دارد. نتایج آزمون رگرسیون چند متغیر نیز نشان داد که ابعاد خود آگاهی متعالی و شکیبایی هوش معنوی قادر به پیش بینی تعارض زناشویی هستند. دیگر نتایج مطالعه حاکی از آن است که هوش معنوی نقش موثری در کاهش میزان تعارض های زناشویی دارد و هر چه زوج از هوش معنوی بالاتری برخوردار باشند تعارض کمتری را تجربه خواهند کرد. رسولی و سلطانی (۱۳۹۱)، در پژوهشی به مقایسه و بررسی رابطه جهت‌گیری مذهبی و عمل به باورهای دینی با سازگاری زناشویی در طلاب و دانشجویان پرداختند، یافته‌های آن‌ها نشان داد که بین جهت‌گیری مذهبی و سازگاری زناشویی رابطه وجود دارد، بین عمل به باورهای دینی و سازگاری زناشویی در هر دو گروه رابطه وجود دارد، طلاب نسبت به دانشجویان از جهت‌گیری مذهبی، عمل به باورهای دینی و سازگاری زناشویی بالاتری برخوردارند، افراد مذهبی به دلیل باورهای مذهبی از رضایتمندی زناشویی و سازگاری بالاتری برخوردار هستند. هم‌چنین اعمال و باورهای مذهبی در افزایش رضایتمندی، سازگاری زناشویی و فرایند حل تعارض تأثیر دارد. فتحی آشتیانی و عرب نیا (۱۳۸۵)، در پژوهش خود نشان دادند که اعتقادات دینی و تقیدات مذهبی بر تمامی ابعاد زندگی انسان از جمله روابط خانوادگی اثرگذار است، به طوری که باورهای مذهبی هم در بروز و هم در حل اختلافات زناشویی نقش مهمی دارد. شطی و همکاران (۱۳۸۳)، در پژوهشی با عنوان بررسی تأثیر اعتقادات مذهبی بر روی فشارهای روانی نشان دادند که اعتقادات شناختی افراد مذهبی به آنان در مقابله با فشار روانی کمک می‌کند. ماهونی و دیگران (۲۰۰۹)، بعد از بررسی تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که عمل به باورهای دینی موجب افزایش مشارکت کلامی، افزایش میزان شادکامی، کاهش چشمگیر پرخاشگری کلامی و تعارض‌ها و اختلافات زناشویی شده است. لامبرت و دولاهیت (۲۰۰۶) در پژوهشی به بررسی این موضوع پرداخته‌اند که مذهب چگونه می‌تواند به پیش‌گیری، حل و مغلوب ساختن تعارض زناشویی کمک کند. نتایج بررسی آن‌ها نشان می‌دهد که مذهب می‌تواند در سه جهت به فرایند حل تعارض کمک کند: ۱٫ حل تعارض، ۲٫ پیش‌گیری از وقوع مشکل، ۳٫ آشتی در روابط. لذا با توجه به نتایج مطالعات پیشین و این یافته پژوهش می‌توان گفت که بین جهت گیری مذهبی با تعارضات زناشویی در بین زوجین رابطه وجود دارد.
فرضیه دوم : آیا بین جهت گیری مذهبی با الگوهای ارتباطی در بین زوجین رابطه وجود دارد؟
جهت تجزیه و تحلیل فرضیه از رگرسیون ساده با روش ورود همزمان متغیرها استفاده و متغیر جهت‌گیری مذهبی بصورت مولفه ای بعنوان پیشبین در تعیین متغیر وابسته الگوهای ارتباطی خواهند بود. ضریب تعیین مربوط به مولفه های جهت گیری مذهبی با متغیر وابسته الگوهای ارتباطی ۰٫۳۱۱ = R ² است. یعنی مولفه های جهت گیری مذهبی به میزان ۳۱٫۱% توانسته متغیر وابسته الگوهای ارتباطی را توضیح دهد و میزان پراکندگی داده ها حول این رگرسیون ۲۸٫۵۴۵ می باشد. نتایج تحلیل واریانس یک راهه و تحلیل رگرسیون مربوط به مولفه های جهت گیری مذهبی با متغیر وابسته الگوهای ارتباطی نشان داد که این مقدار رابطه به دست آمده با F = 67.052 در سطح p<0.01 معنی دار است، لذا رابطه به دست آمده بهترین ترکیب خطی ممکن بین مولفه های جهت گیری مذهبی با متغیر وابسته الگوهای ارتباطی می باشد. ضرایب β و مقادیر t و سطح معنی دار برای مولفه های جهت گیری مذهبی با متغیر وابسته الگوهای ارتباطی نشان می دهند که مولفه جهت گیری مذهبی برونی به طور معنی داری الگوهای ارتباطی را پیش‎بینی می کند. به نحوی که با مقدار بتای ۳۹۴ /۰ و مقدار ۷۷۱/۷ = t، در سطح معنی دار ۰٫۰۰۱=α (کمتر از ۰۱/۰=P)، پیش‎بینی کننده مثبت الگوهای ارتباطی می‎باشد. مولفه جهت گیری مذهبی درونی به طور معنی داری الگوهای ارتباطی را پیش‎بینی می کند. به نحوی که با مقدار بتای ۲۹۱ /۰ – و مقدار ۷۴۵/۵ – = t، در سطح معنی دار ۰٫۰۰۱=α (کمتر از ۰۱/۰=P) ، پیش‎بینی کننده منفی الگوهای ارتباطی می‎باشد. به طور کلی مولفه های جهت گیری مذهبی می توانند روی هم رفته تقریباً ۳۱٫۱% از واریانس الگوهای ارتباطی را تبیین نمایند. این یافته پژوهش با یافته های مطالعات پیشین همخوان می باشد که در قسمت ذیل به تعدادی از آن ها اشاره می گردد:
ثناگویی و همکاران (۱۳۹۰)، در پژوهشی با عنوان رابطه پایبندی مذهبی با الگوهای ارتباطی زوجین نشان دادند که بین پایبندی مذهبی و نوع الگوهای ارتباطی زوجین رابطه معناداری وجود دارد. همچنین تفاوت معناداری بین الگوهای ارتباطی زوجین (ارتباط سازنده متقابل، ارتباط توقع/کناره‌گیری، ارتباط توقع زن /کناره‌گیری مرد و ارتباط اجتنابی متقابل)، در افراد پایبند به مذهب در مقایسه با افراد ناپایبند به مذهب وجود دارد. می‌توان از طریق پایبندی مذهبی، الگوهای ارتباطی زوجین را پیش‌بینی کرد و احتمالاً با تغییر آن، الگوهای ارتباطی را نیز تغییر داد.فتحی آشتیانی و عرب نیا (۱۳۸۵)، در پژوهش خود نشان دادند که اعتقادات دینی و تقیدات مذهبی بر تمامی ابعاد زندگی انسان از جمله روابط خانوادگی اثرگذار است. تحقیق دیگری که توسط باتلر و اتل (۲۰۰۱)، در مورد نقش مذهب و نیایش بر روی زوج‌های مذهبی انجام پرداختند. آن‌ها دریافتند که این زوج‌ها عبادت و گرایش‌های مذهبی را به عنوان یک رویداد آرامش‌بخش مهم قلمداد می‌نمایند و برای حل مشکلات سازشی خود در زندگی از عقاید مذهبی کمک می‌گیرند. همچنین، این زوج‌ها اظهار داشتند که انجام عبادات مذهبی باعث کاهش احساسات خصمانه و واکنش‌های هیجانی منفی می‌شود. از طرف دیگر، عبادات، رفتارهای ارتباطی، مشارکتی و همدلانه با دیگران را افزایش می‌دهد. لذا با توجه به نتایج مطالعات پیشین و این یافته پژوهش می‌توان گفت که بین جهت گیری مذهبی با الگوهای ارتباطی در بین زوجین رابطه وجود دارد.
فرضیه سوم : آیا بین الگوهای ارتباطی با تعارضات زناشویی در بین زوجین رابطه وجود دارد؟
جهت تجزیه و تحلیل فرضیه از رگرسیون ساده با روش ورود همزمان متغیرها استفاده و متغیر الگوهای ارتباطی بصورت مولفه ای بعنوان پیشبین در تعیین متغیر وابسته تعارضات زناشویی خواهند بود. ضریب تعیین مربوط به مولفه های الگوهای ارتباطی با متغیر وابسته تعارضات زناشویی ۰٫۵۰۱ = R ² است یعنی مولفه های الگوهای ارتباطی به میزان ۵۰٫۱% توانسته متغیر وابسته تعارضات زناشویی را توضیح دهد و میزان پراکندگی داده ها حول این رگرسیون ۱۸٫۲۷۵ می باشد. هم‌چنین نتایج تحلیل واریانس یک راهه تحلیل رگرسیون مربوط به مولفه های الگوهای ارتباطی با متغیر وابسته تعارضات زناشویی نشان داد که این مقدار رابطه به دست آمده با F = 98.856 در سطح p<0.01 معنی دار است. لذا رابطه به دست آمده بهترین ترکیب خطی ممکن بین مولفه‌های الگوهای ارتباطی با متغیر وابسته تعارضات زناشویی می‌باشد. ضرایب β و مقادیر t و سطح معنی دار برای مولفه های الگوهای ارتباطی با متغیر وابسته تعارضات زناشویی نشان داد که مولفه الگوهای ارتباطی (ایجاد مشکل) به طور معنی داری تعارضات زناشویی را پیش‎بینی می کند. به نحوی که با مقدار بتای ۲۳۳ /۰ و مقدار ۵۳۵/۳ = t، در سطح معنی دار ۰٫۰۰۱=α (کمتر از ۰۱/۰=P) ، پیش‎بینی کننده مثبت تعارضات زناشویی می‎باشد. مولفه الگوهای ارتباطی (در خلال مشکل) به طور معنی داری تعارضات زناشویی را پیش‎بینی می کند. به نحوی که با مقدار بتای ۶۱۹/۰ و مقدار ۹۷۳/۸ = t، در سطح معنی دار ۰٫۰۰۱=α (کمتر از ۰۱/۰=P) ، پیش‎بینی کننده مثبت تعارضات زناشویی می‎باشد. مولفه الگوهای ارتباطی (بعد از مشکل) به طور معنی داری تعارضات زناشویی را پیش‎بینی می کند. به نحوی که با مقدار بتای ۲۷۵ /۰ – و مقدار ۶۶۶/۵ – = t، در سطح معنی دار ۰٫۰۰۱=α (کمتر از ۰۱/۰=P) ، پیش‎بینی کننده منفی تعارضات زناشویی می‎باشد. به طور کلی مولفه های الگوهای ارتباطی، می توانند روی هم رفته تقریباً ۵۰٫۱% از واریانس تعارضات زناشویی را تبیین نمایند. این یافته پژوهش با یافته های مطالعات پیشین همخوان می باشد که در قسمت ذیل به تعدادی از آن ها اشاره می گردد:
هنرپروران و همکاران (۱۳۹۰)، در پژوهشی با عنوان مقایسه ی الگوهای ارتباطی و تعارضات زناشویی در زنان متاهل شاغل در بانک‌های دولتی و زنان خانه دار شهر شیراز دریافتند زنان شاغل بیشتر از الگوی ارتباطی سازنده متقابل و زنان خانه دار بیشتر از الگوی ارتباطی اجتناب متقابل استفاده می کنند. در زمینه ی تعارضات زناشویی نیز زنان شاغل در خرده مقیاس جدا کردن امور مالی از یکدیگر دارای تعارضات بیشتری هستند و زنان خانه دار در خرده مقیاس‌های افزایش جلب حمایت فرزندان و افزایش واکنش‌های هیجانی دارای تعارضات بیشتری بودند. سپهری و پاکدامن (۱۳۸۹)، در پژوهشی که با عنوان بررسی تأثیر الگوهای ارتباطی بر شیوه های حل تعارض نشان دادند که الگوهای ارتباطی بر شیوه‌های حل تعارض تأثیر دارد. هانسون و لندبلند (۲۰۰۶) در پژوهشی نشان دادند که آموزش مهارت‌های ارتباطی و حل تعارض به زوجینی که در تعاملات زناشویی مشکل داشتند، باعث بهبود روابط زناشویی زوجین و کاهش تعارضات و افزایش سلامت روان در آنان می‌گردد. لذا با توجه به نتایج مطالعات پیشین و این یافته پژوهش می‌توان گفت که بین الگوهای ارتباطی با تعارضات زناشویی در بین زوجین رابطه وجود دارد.
۵-۳- محدودیت‌های پژوهش

    • نگرش شرکت کننده‌ها در آزمون به پرسش نامه‌های مورد استفاده، میزان همکاری آن‌ها با پژوهش گر و میزان صداقت و علاقه‌ی آن‌ها در پاسخ گویی به سوالات از محدودیت هایی است که تقریبا از اراده و کنترل پژوهش گر خارج است و می‌تواند نتایج پژوهش را تحت تاثیر قرار دهد.

– تعداد زیاد سؤالات پرسش‌نامه ها باعث کم شدن انگیزه آزمودنی ها جهت پر کردن پرسش نامه ها می‌شد.
۵-۴- پیشنهادات پژوهش
۵-۴-۱- پیشنهادات پژوهشی

    • پیشنهاد می شود پژوهش‌های از این دست در نمونه‌های بزرگ تر و گسترده تر انجام پذیرد.
    • پیشنهاد می شود پژوهش‌های از این دست به صورت مقایسه‌ای بین زنان و مردان انجام گیرد.
    • با توجه به این که تعمیم نتایج پژوهش حاضر به دیگر شهرها به دلیل تفاوت‌های فرهنگی منطقی نیست لذا پیشنهاد می‌گردد پژوهش‌هایی از این دست در دیگر شهرها و استان‌های کشور انجام شود.

۵-۴-۲- پیشنهادات کاربردی

    • با توجه به نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود که مراکز مشاوره‌ای که برای حل تعارضات زوجین و بهبود ارتباط آن ها راه‌کارهایی ارائه می کنند، از راه‌کارهای مذهبی نیز استفاده نمایند.
    • پیشنهاد می گردد که زوجین قبل از ازدواج آموزش هایی در زمینه چگونگی حل تعارضات و الگوهای ارتباطی صحیح ببینند.
    • با توجه به یافته های پژوهش پیشنهاد می گردد که در جهت کاهش تعارضات زناشویی، زوجین می توانند از آموزه های اسلامی و جهت گیری های مذهبی بهره ببرند.

منابع
الف) منابع فارسی

    1. آزادی، شهدخت، سهامی، سوسن، قهرمانی، زهرا و قلی پور، گلناز(۱۳۸۹). ارزیابی عوامل اجتماعی زمینه ساز طلاق عاطفی در میان کارکنان زن شرکت بهره برداری نفت گچساران. فصلنامه زن و بهداشت، شماره۳٫ پاییز.
    1. آلیاتی، زهرا؛ همایون، میهن (۱۳۸۲). بررسی رابطه پایبندی به دعا با میزان اضطراب دانشجویان دانشگاه تبریز. دومین سمینار سراسری بهداشت روان دانشجویان، دانشگاه تربیت مدرس.
    1. ابن‏منظور (۱۹۹۶). لسان‏العرب. چاپ جدید، بیروت.
    1. اسمارت، نینیان (۱۳۸۳). تجربه‏ی دینی بشر. ترجمه‏ی مرتضی گودرزی؛ جلد اول، تهران: سمت.
    1. الیاده، میرچا (۱۳۷۵). دین‏پژوهی. ترجمه‏ی بهاءالدین خرمشاهی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ دوم.
    1. الیس، آ؛ سیجل، جی، ال؛ پیجر، ر، جی؛ دای باتیا، وی، جی ؛ گیزپ، آر، دای. (۱۹۹۵). زوج درمانی. ترجمه ج، صالحی فدردی و س، ا.، امین یزدی (۱۳۷۵). تهران: میثاق.
    1. اینگلهارت، رونالد (۱۹۹۳). تحول فرهنگی در جامعه‏ی پیشرفته‏ی صنعتی. ترجمه‏ی مریم وتر (۱۳۷۳)، تهران: چاپ‏اوّل، انتشارات کویر.
    1. بارکر، فلیپ. (۱۹۹۰). خانواده درمانی پایه. ترجمه زهرا و محسن دهقانی (۱۳۷۷)، تهران، رشد.
    1. باغبان، ایران؛ مرادی، محمود (۱۳۸۲). بررسی تأثیر خانواده درمانی به روش ساختی بر کاهش تعارضات زناشویی زوج های متقاضی طلاق شهرستان اصفهان. مجله دانش و پژوهش در روان شناسی، شماره ۱۶، تابستان، ص ۹۹ تا ۱۱۲٫
    1. بخارایی، ا. (۱۳۸۸). جامعه شناسی زندگی های خاموش در ایران(طلاق عاطفی). تهران: پژواک جامعه.
    1. براتی، طاهره.(۱۳۷۵). تأثیر تعارضات زناشویی بر روابط متقابل زن و شوهر. پایان نامه کارشناسی ارشد رشته مشاوره، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رودهن.
  1. بک، آ. (۲۰۰۰). عشق هرگز کافی نیست. ترجمه مهدی قراچه داغی (۱۳۸۲). تهران:آسیم.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...