دانلود متن کامل پایان نامه ارشد – ۲-۱۱- اهمیت تجارب شخصی در رشد شخصیت – 3 |
اختلال شخصیت مرزی ویژگیهای آن بی ثباتی و ناپایداری در زمینههای مختلف شخصیت رفتار و خلق خود پنداری است.
اختلال شخصیت هیستریانیک ویژگی آن خواهان جلب توجه دیگران نسبت به خود است.
اختلال شخصیت خود شیفتگی ویژگیهای آن احساس عجیبانه و بیگانه وار فرد نسبت به اهمیت خویشتن است.
اختلال شخصیت ضد اجتماعی ویژگیهای آن یک نگرش درنده خویی نسبت به دیگران و بی احساسی مزمن و بی تفاوتی نسبت به حقوق آنان که به صورت دروغ و دزدی و سوء رفتار جلوه گر میشود.
۲-۱۰-۳- اختلالات طبقه سوم
اختلال شخصیت اجتنابی (دوری گزین)هسته ی اصلی آن دوری گزیدن از مردم،تجربه های جدید و حتی تجربه های قبلی میباشد.
اختلال شخصیت وابسته در گیری با مسئله پذیرفته شدن از طرف دیگران است.
اختلال شخصیت وسواسی که یک کوشش فراگیر و گسترده برای کمال طلبی در مقایسه با دیگران مشخص میشود.
اختلال شخصیت انفعال-پرخاشگری که مقاومتی خاص در برابر اجرای الزامات شغلی و اجتماعی ابراز میدارد(آزاد،۱۳۸۴).
۲-۱۱- اهمیت تجارب شخصی در رشد شخصیت
چرا کودکانی که در یک خانواده پرورش مییابند، حتی اگر تجربه های یکسانی هم داشته باشند، با یکدیگر متفاوتاند؟ نکته مهم این است که آنان تجربه های یکسانی نداشته، بلکه در معرض تجربه های اجتماعی از برخی جهات مشابه و از برخی جهات نامشابه قرار گرفتهاند.تجربه هرکس بیهمتاست.بدین معنا که هیچ کس دیگر به طور کامل، نظیر آن تجربه را ندارد.یادداشت دقیق تجربه های روزانه کودکان یک خانواده میتواند گوناگونی تجربه های آنان را به خوبی آشکار سازد.هر کودک اولاً، وراثت زیستی بیهمتایی دارد که کسی دیگر عینا نظیر آن را ندارد، ثانیاًً، از مجموعه بیهمتای تجربه های زندگی برخوردار است که باز کسی دیگر، عینا از آن برخوردار نیست. یکی از جنبههای با اهمیت در «روانشناسی شخصیت» که در «نظریه های شخصیت» منعکس شده است برداشت یا تصوری است که از ماهیت «انسان و شخصیت او» ارائه شده است (یا میشود).این سوالها با ویژگی اصلی انسان ارتباط دارند و همه مردم(فیلسوف،شاعر،هنرمند فروشنده و …) هموارهبه این روش به سوالها پاسخ میدهند؛ به طوری که میتوانیم بازتاب همه جانبه آن ها را در «کتابها، تابلوهای نقاشی، و در رفتار و گفتارشان» ببینیم و روانشناسی شخصیت و نظریهپردازان این حوزه نیز از آن مستثنی نیستند.این موضوعات را میتوان در جدول زیر خلاصه کرد:
آیا انسان آگاهانه اعمال خود را جهت میدهد یا به وسیله نیروهای دیگری کنترل میشود؟
آیا انسان بیشتر تحت تأثیر وراثت است یا تحت تأثیر محیط؟
آیا شخصیت انسان وقایع و اتفاقات اوائل زندگی شکل میگیرد یا اینکه تحت تأثیر تجربه های دوران بزرگسالی قرار دارد؟
آیا شخصیت هر انسان بیهمتاست یا اینکه شخصیت دارای الگوهای کلی خاصی است که با شخصیت بسیاری از افراد انطباق دارد؟
آیا انسان فقط برای حفظ تعادل و توازن رفتاری را انجام میدهد یا او بخاطر میل به رشد و تکامل رفتار را انجام میدهد؟
آیا انسان اساسا موجودی خوب است یابد؟
۲-۱۱-۱- A,B ویژگیهای شخصیتی و تمایز تیپ
تیپ A و تیپ B ،نوعی تقسیم بندی است که اولین بار توسط روزنمن و جنکین صورت گرفته است و امروزه به عنوان تقسیم بندی فریدمن و روزنمن نامیده میشود. افرادی که دارای تیپA هستند در مقایسه با افراد تیپ ب در مواقعی که در وظایفشان با موفقیت روبه رو نشوند دائمأ خود را مورد توبیخ قرار میدهند و نیز هنگامی که انسانها مورد فشار قرار میگیرند آنهایی که دارای تیپ A هستند خصومت بیشتری را نشان میدهند تا آنهایی که دارای ویژگیهای تیپ Bهستند
بنابرین تصویر کلاسیک تیپ A معرف شخصی است که دائمأ در حال تکاپو میباشد و ساعتهای فراوانی را پشت میز به چندین کار مشغول میباشد و دائمأ با انگشتانش به روی میز میکوبد و با دو تلفن صحبت میکند.
تغییر رفتار تیپ A این است که آن ها نیاز شدیدی دارند که نسبت به محیط کنترل داشته باشند و این انگیزه ای برای رفتارشان است. استرو و ورنر[۳۳] در سال ۱۹۸۵،۱۶۰مرد را به عنوان تیپ A و تیپ B تقسیمبندی کردند. از آزمودنیهایی که در این آزمایش شرکت کردند سوالاتی به عمل میآمد که به واکنشهای شان نسبت به زمان در مسئولیتهایی که بر عهده شان بود تأکید میشد. سپس پسخوراندی نسبت به عملکرد آن ها و همکاران شان ارائه میشد. در نهایت مشخص شد افرادی که تیپ A دارند در مقایسه با گروه دیگر وقت شناسی بالایی را در وظایف مربوط به کارشان نشان میدادند. و همواره به پسخوراندهای ناشی از عملکرد توجه بیشتری نشان میدادند. در سالهای اخیر برخی از پژوهشگران توجه شان را به تمایز اساسی بین تیپ A و بB معطوف کردهاند. فریدمن وهال وهاریس[۳۴] (۱۹۸۵)مطرح میکنند که تیپ شناسی Aو B ممکن است چهار تیپ متمایز داشته باشد تا دو تیپ. آن ها ذکر میکنند که تیپ A را میتوان به دو گروه و نیز تیپ ب را به دو گروه تقسیم کرد. به طور مثال شخصی که بسیار شدید وقتشناس است به آن تیپ A بالا میگویند و اگر شخص وقت شناس باشد به آن تیپ آ پایین میگویند.همچنین اگر شخص وقت شناس نباشد تیپ B بالا و اگر اصلأ به وقت توجه نکند تیپ B پایین گویند.
مهمترین وجه تمایز تیپ A از تیپ ب این است که افراد دارای تیپ A میزان فشار روانی بالاتری را تجربه میکنند و همواره در معرض خطرات جسمانی بیشتری قرار دارنداین بیماریهای جسمانی اکثرأ به بیماریهای قلبی مربوط میشود.زیرا مفروضه طبقه بندی تیپ آ و ب بر اساس ارتباط آن ها با بیماریهای قلبی-عروقی بوده است (روحالهزاده،۱۳۸۶). آآتبیهتبیابزتآآآآباذینتبانیتا
۲-۱۲- رابطه فرهنگ و شخصیت
بعضی از تجربه های فرهنگی بین همه افراد انسانی مشترک است.از تجربه های اجتماعی مشترک بین اعضای یک جامعهمعین، یک صورت بندی ویژه شخصیتی پدید میآید که شاخص و معرف شخصیت بیشتر اعضای آن جامعه است و اصطلاحا شخصیت نمایی[۳۵]یا شخصیت اساسی[۳۶]یا رفتار اجتماعیخوی اجتماعی[۳۷]خوانده میشود.این مفاهیم به ویژگیهای فرهنگی در آن ها سهیماند، اشاره میکنند(سیدمحمدی،۱۳۸۹)
۲-۱۳- رویکردهای مهم شخصیت
۲-۱۳-۱- روانکاوی
این رویکرد به عنوان جامع ترین و با نفوذترین نظریه شخصیت باقی مانده است.
مهمترین روش درمانی فروید روش تداعی آزاد میباشد که در آن از بیمار خواسته میشود که هر آنچه که به ذهنش میرسد را هر اندازه کم اهمیت و یا مهم بیان کند. فروید ذهن انسان را به کوه یخ تشبیه کرد.بخش کوچک بیرون از آب همان خود آگاه است یعنی آگاهی و هشیاری هم اکنون شخص و نیز بخش نیمهآگاه یعنی همه اطلاعاتی که هم اینک در ذهن حاضر نیستند ولی اگر بخواهیم میتوانیم آن ها را به بخش آکاهی فراخوانیم بخش اعظم کوه یخ در زیر آب است نمودار ناخودآگاه آدمیو در واقع انبار تکانهها خواستهها و خاطرات غیر قابل دسترسس است که بر تفکرات و رفتارهای شخص تأثیر میگذارند. همگام با تمرکز بر فرایند ناخودآگاه فروید به وجود علیت در رفتار بشر معتقد بود.
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 03:16:00 ب.ظ ]
|