منابع مطرودساز، طرد اجتماعی و احساس شادمانی زنان سرپرست خانوار- فایل ۲۹۰ – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
![]() |
بررسی وضعیت مسکن پاسخگویان نشان داد که ۳۴ نفر(۹/۱۸ درصد) شخصی، ۱۰ نفر(۶/۵ درصد) استیجاری، ۲۱ نفر(۷/۱۱ درصد) منزل پدر، ۲۳ نفر (۸/۱۲ درصد) منزل اقوام و آشنایان، ۲۰ نفر (۱/۱۱ درصد) رهنی، ۷۱ نفر (۴/۳۹ درصد) رهن و اجاره و ۱ نفر (۶ درصد) پانسیون میباشد. در نتیجه وضعیت مسکن بیشتر جمعیت مورد مطالعه رهن و اجاره میباشد.
همانطور که مشاهده شد، وضعیت مسکن ۱۰ نفر استجاری، ۲۰ نفر رهن و ۷۱ نفر رهن و اجاره میباشد که نرخ اجارهبهای این جمعیت اجارهنشین نسبت به کل نمونه ۴۲ نفر (۶/۲۵ درصد) کم(۲۰۰۰۰۰ تا ۸۵۰۰۰۰ تومان)، ۴۰ نفر(۲/۲۲ درصد) متوسط(۸۶۰۰۰۰ تا ۱۴۵۰۰۰۰تومان)، ۱۵ نفر(۳/۸ درصد ) زیاد (۱۵۰۰۰۰۰ تا ۱۱۰۰۰۰۰ تومان) میباشد. همچنین نرخ اجارهبها پاسخگویان نسبت به جمعیت اجارهنشینها، ۵/۴۵ درصد کم، ۶/۳۹ درصد متوسط، ۹/۱۴ درصد زیاد میباشد. در کل نرخ اجارهبهای کم دارای بیشترین فراوانی بوده است. همچنین میانگین نرخ اجارهبهای نمونه مورد مطالعه برابر با ۹۶۰۰۰۰ تومان میباشد.
بررسی مساحت مسکن پاسخگویان نشان داد که ۱۲۵ نفر (۴/۶۹ درصد) از مسکنی با مساحت کم(۳۰ تا۶۰ متر مربع)، ۴۹ نفر(۲/۲۷ درصد) با مساحت متوسط(۶۱ تا ۹۰ متر مربع) و۶ نفر(۳/۳ درصد) با مساحت زیاد( ۹۱ تا ۱۲۰ متر مربع) برخوردار هستند. همچنین اطلاعات نشان داد که میانگین مساحت مسکن پاسخگویان ۱۴/۵۷ متر مربع میباشد و داشتن مسکن با مساحت کم بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده است.
بررسی کیفیت مسکن پاسخگویان نشان داد که مسکن ۳۱ نفر(۲/۱۷ درصد) پاسخگویان زیرزمین، ۷۳ نفر(۶/۴۰ درصد) قدیمی،۶ نفر(۳/۳ درصد) نوساز و ۷۰ نفر(۹/۳۸ درصد) آپارتمانی میباشد. همچنین کیفیت مسکن بیشتر پاسخگویان قدیمی و کمترین آنها نوساز بوده است.
بررسی تعداد افراد تحت تکفل پاسخگویان نشان داد که ۱۱۵ نفر(۹/۶۳ درصد ) از پاسخگویان ۱ یا ۲ نفر (تعداد کم)، ۵۴ نفر(۳۰ درصد) آنها ۳ یا ۴ نفر ( تعداد متوسط) و۱۱ نفر(۱/۶ درصد) هم ۵ تا ۶ نفر( تعداد زیاد) را تحت تکفل داشتند. همانطور که مشاهده می شود بیشتر پاسخگویان تعداد افراد کمی را تحت تکفل دارند.
بررسی تعداد سالهای سرپرست بودن پاسخگویان نشان داد که ۱۲۶ نفر(۷۰ درصد) ا تا ۱۱ سال،۴۲ نفر( ۳/۲۳ درصد) ۱۲ تا ۲۲ سال،۱۱ نفر(۱/۶ درصد) ۲۳ تا ۳۲ سال، سرپرست خانوار بوده اند. همانطور که مشاهده می شود بیشتر پاسخگویان ۱ تا ۱۱ سال سرپرست خانوار بوده اند.
بررسی جمعیت مورد مطالعه بر حسب علت سرپرستی نشان داد که ۵۳ نفر(۴/۲۹ درصد) طلاق، ۴۲ نفر(۳/۲۳ درصد) فوت همسر، ۸ نفر(۴/۴ درصد) زندانی شدن همسر، ۲۷ نفر(۱۵ درصد) متواری و مفقودالاثر شدن همسر، ۱۷ نفر( ۴/۹ درصد) اعتیاد همسر، ۱۷ نفر(۴/۹ درصد) بیماری همسر و ۱۶ نفر( ۹/۸ درصد) از کارافتادگی همسر علت سرپرستی آنها بوده است. همچنین بیشترین علت سرپرستی را طلاق و کمترین هم زندانی شدن همسر به خود اختصاص داده است.
۵-۱-۱ -۱-۲. نتیجه گیری از ویژگیهای فردی زنان سرپرست خانوار
توصیف ویژگیهای فردی زنان سرپرست خانوار حاکی دسترسی نامناسب آنها به نیازهای اقتصادی و اجتماعی میباشد در یک جمعبندی کلی از ویژگیهای فردی این قشر از زنان میتوان گفت که میانگین سن این جمعیت برابر با ۴۷ سال میباشد. همچنین داشتن تحصیلاتی با دیپلم بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده است و تنها ۱/۱۶ درصد این جمعیت تحصیلات دانشگاهی نداشتند که این موضوع می تواند بیانگر عدم پاسخگویی مؤثر به نیاز فرهنگی آنها باشد. وضعیت فعالیت آنها نشان داد که ۶۰ درصد از این جمعیت شاغل میباشند؛ با توجه به اینکه درصد شاغلین بالا بود ولی نوع اشتغال این قشر از زنان به گونه ای بود که آنها را به کفایت اقتصادی و خوداشتغالی مناسب نمیرساند. میانگین درآمد آنها برابر با ۶۸۰۰۰۰ تومان بود و بیشتر آنها در دستهای با درآمد کم قرار داشتند با توجه به اطلاعات بدست آمده، وضعیت اشتغال این قشر از زنان بیشتر روزمزد و نوع اشتغال آنها هم خوداشتغالی بود. همچنین طبق دستهبندی مشاغل شغل بیشتر این جمعیت خیاطی، بافندگی، پردهدوزی، آرایشگری، مغازهدار، غرفهدار و فروشندگی بوده است. در کل با توجه به اینکه بیشتر زنان سرپرست خانوار شاغل بودند ولی نوع اشتغال آنها (به جز ۱/۶) که در مشاغل رسمی قرار داشته به هیچ وجه از لحاظ درآمد، وضعیت و نوع اشتغال مناسب نبوده است. همانطور که در مصاحبه های پیش از اجرای این پیمایش هم مشخص شد اکثریت این زنان از نظر جایگاه فرهنگی و سطح تحصیلات در مرتبه پایینتری از دیگر زنان قرار داشتند و از آنجا که بین شغل و تحصیلات رابطهی مستقیم وجود دارد علت آن را به زمینهی خانوادگی خود برمیگرداندند که به علت مشکلات مالی امکان ادامه تحصیل برایشان مهیا نبوده است. در نتیجه به علت نداشتن مهارت و تخصص خاص، موفق به یافتن شغل مناسب نیز نمیشدند. علاوه بر این از نظر وضعیت مسکن هم بیشتر این زنان اجارهنشین بودند و داشتن مسکن با مساحت کم بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده است. همچنین میانگین مساحت مسکن آنها ۱۴/۵۷ متر مربع میباشد و کیفیت مسکن بیشتر این جمعیت زیرزمین و کمترین آنها نوساز بوده است. بنابراین زنان سرپرست خانوار مورد مطالعه این پژوهش از لحاظ مسکن هم وضعیت مناسبی نداشتهاند. همچنین بیشتر آنها بین ۱ تا ۱۱ سال و کمترین آنها بین ۲۳ تا ۳۲ سال سرپرست خانوار بوده و بیشتر آنها هم ۱ یا ۲ نفر را تحت تکفل دارند. علاوه بر این بیشترین علت سرپرستی این زنان طلاق بوده است. همانطور که مشاهده می شود وضعیت فردی زنان سرپرست خانوار گویای عدم ارضاء نیازهای اقتصادی و فرهنگی آنها است که در نتیجه با تبعات عدم ارضاء این دو نیاز، دسترسی مناسب به نیاز اجتماعی و سیاسی هم برای این جمعیت کاهش مییابد زیرا طبق نتایج مرحله اکتشافی این پژوهش، زنان سرپرست خانوار به علت دشواری اداره اقتصادی خود و خانواده و مسایل فرهنگی نظیر نگاه منفی جامعه به آنها، دچار نوعی انزوای اجتماعی شده و ارتباط و اعتمادشان نسبت به افراد جامعه تقریباً کم شده است و با داشتن چنین وضعیتی از احساس بی عدالتی و نبود امنیت و بیتوجهی مسئولین رنج میبردند.
۵-۱-۱ -۲. توصیف متغیرهای مستقل، واسط و وابسته
بررسی عدم پاسخگویی مؤثر به نیازها( اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی) نشان داد که میانگین شاخص کل این متغیر برابر با ۹۸/۵۷ از ۱۰۰ میباشد که نشان میدهد متوسط میزان برخورداری از نیازهای اساسی جمعیت نمونه این پژوهش برابر با ۰۲/۴۲ است. همچنین با توجه به اطلاعات بدست آمده میتوان گفت شاخص کل عدم پاسخگویی به نیازها در بین پاسخگویان ۶/۱۰ درصد خیلی کم، ۳/۸ درصد کم، ۸/۲۷ درصد متوسط، ۳/۲۸ درصد زیاد و ۴/۱۹ درصد خیلی زیاد از ۰ تا ۱۰۰ بوده است.
ابعاد عدم پاسخگویی به نیازها عبارت است از اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی که در ذیل به توصیف آنها خواهیم پرداخت:
میانگین بعد عدم پاسخگویی مؤثر به نیازهای اقتصادی برابر با ۴۸/۶۵ از ۱۰۰ میباشد که نشان میدهد میزان برخورداری از نیازهای اقتصادی جمعیت نمونه این پژوهش ۵۲/۳۴ میباشد. همچنین با توجه به اطلاعات بدست آمده میتوان گفت بعد عدم پاسخگویی به نیازهای اقتصادی در بین پاسخگویان ۳/۸ درصد خیلی کم، ۲/۱۲ درصد کم، ۷/۱۶ درصد متوسط، ۸/۳۲ درصد زیاد و ۳۰ خیلی زیاد از ۰ تا ۱۰۰ بوده است. از میان ۵ گویهای که این متغیر را مورد سنجش قرار می دهند بیشترین میزان عدم برخورداری از نیاز در بعد اقتصادی مربوط به گویه های “میزان دسترسی به وسایل نقلیه” و “درآمد کافی” است و کمترین آن مربوط به “امکانات بهداشتی ـ درمانی مناسب” است.
میانگین بعد عدم پاسخگویی مؤثر به نیازهای اجتماعی برابر با ۵۴/۵۲ از ۱۰۰ میباشد که نشان میدهد میزان برخورداری از نیازهای اجتماعی جمعیت نمونه این پژوهش برابر با ۴۶/۴۷ است. همچنین با توجه به اطلاعات بدست آمده میتوان گفت بعد عدم پاسخگویی به نیازهای اجتماعی در بین پاسخگویان ۹/۸ درصد خیلی کم، ۹/۱۸ درصد کم، ۹/۳۳ درصد متوسط، ۴/۲۴ درصد زیاد و ۹/۱۳ درصد خیلی زیاد از ۰ تا ۱۰۰ بوده است. از میان ۵ گویهای که این متغیر را مورد سنجش قرار می دهند بیشترین میزان عدم برخورداری از نیاز در بعد اجتماعی مربوط به گویه “دسترسی به حقوق برابر اجتماعی” است و کمترین آن مربوط به “داشتن اعتبار و آبرو” است.
میانگین بعد عدم پاسخگویی مؤثر به نیازهای فرهنگی برابر با ۰۹/۶۰ از ۱۰۰ میباشد که نشان میدهد میزان برخورداری از نیازهای فرهنگی جمعیت نمونه این پژوهش برابر با ۹۱/۳۹ میباشد. همچنین با توجه به اطلاعات بدست آمده میتوان گفت بعد عدم پاسخگویی به نیازهای فرهنگی در بین پاسخگویان ۹/۸ درصد خیلی کم، ۳/۱۳ درصد کم، ۴/۲۹ درصد متوسط، ۷/۲۶ درصد زیاد و ۷/۲۱ درصد خیلی زیاد از ۰ تا ۱۰۰ بوده است. از میان ۷ گویهای که این متغیر را مورد سنجش قرار می دهند بیشترین میزان عدم برخورداری از نیاز در بعد فرهنگی مربوط به گویه “تحصیلات کافی” است و کمترین آن مربوط به گویه ” اطمینان در مورد تواناییهای خود” است.
میانگین بعد عدم پاسخگویی مؤثر به نیازهای سیاسی برابر با ۰۵/۵۱ از ۱۰۰ میباشد که نشان میدهد میزان برخورداری از نیازهای فرهنگی جمعیت نمونه این پژوهش برابر با ۹۵/۴۸ میباشد. همچنین با توجه به اطلاعات بدست آمده میتوان گفت بعد عدم پاسخگویی به نیازهای فرهنگی در بین پاسخگویان ۳/۱۸ درصد خیلی کم، ۸/۲۲ درصد کم، ۷/۲۶ درصد متوسط، ۸/۱۷ درصد زیاد و ۴/۱۴ درصد خیلی زیاد از ۰ تا ۱۰۰ بوده است. از میان۴ گویهای که این متغیر را مورد سنجش قرار می دهند بیشترین میزان عدم برخورداری از نیاز در بعد سیاسی مربوط به “نیازهای شما به عنوان یک گروه اجتماعی در برنامه ریزیها مورد توجه برنامه ریزان قرار میگیرد” است و کمترین آن مربوط به “احساس برابر بودن با دیگر افراد جامعه در برابر قانون” است.
میانگین شاخص کل احساس نابرابری(اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی) برابر با ۶۳/۵۵ از ۱۰۰ میباشد که نشان میدهد احساس برابری کل جمعیت نمونه این پژوهش برابر با ۳۷/۴۴ است. همچنین با توجه به اطلاعات بدست آمده میتوان گفت احساس نابرابری در بین پاسخگویان ۴/۹ درصد خیلی کم، ۸/۱۷درصد کم، ۸/۲۲ درصد متوسط، ۸/۳۲ درصد زیاد و ۱۵ درصد خیلی زیاد از ۰ تا ۱۰۰ بوده است.
ابعاد احساس نابرابری عبارت است از اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی که در ذیل به توصیف آنها خواهیم پرداخت:
میانگین بعد احساس نابرابری اقتصادی برابر با ۳۱/۶۴ از ۱۰۰ میباشد که نشان میدهد احساس برابری اقتصادی جمعیت نمونه این پژوهش برابر با ۶۹/۳۵ میباشد. همچنین با توجه به اطلاعات بدست آمده میتوان گفت بعد احساس نابرابری اقتصادی در بین پاسخگویان ۱۰ درصد خیلی کم، ۱/۱۶ درصد کم، ۱/۱۶ درصد متوسط، ۱/۲۶ درصد زیاد و ۷/۳۱ درصد خیلی زیاد از ۰ تا ۱۰۰ بوده است. از میان ۵ گویهای که این متغیر را مورد سنجش قرار می دهند بیشترین میزان احساس نابرابری اقتصادی مربوط به گویه های “میزان دسترسی به وسایل نقلیه” و “درآمد کافی” است و کمترین میزان آن مربوط به گویه “امکانات بهداشتی – درمانی” مناسب است.
میانگین بعد احساس نابرابری اجتماعی برابر با ۳۳/۵۱ از ۱۰۰ میباشد که نشان میدهد احساس برابری اجتماعی جمعیت نمونه این پژوهش برابر با ۶۷/۴۸ میباشد. همچنین با توجه به اطلاعات بدست آمده میتوان گفت بعد احساس نابرابری اجتماعی در بین پاسخگویان ۱۰ درصد خیلی کم، ۲/۲۷ درصد کم، ۹/۳۳درصد متوسط، ۸/۲۲ درصد زیاد و ۱/۶ درصد خیلی زیاد از ۰ تا ۱۰۰ بوده است. از میان ۵ گویهای که این متغیر را مورد سنجش قرار می دهند بیشترین میزان احساس نابرابری اجتماعی مربوط به گویه “دسترسی به حقوق برابر اجتماعی” است و کمترین آن مربوط به گویه “داشتن اعتبار و آبرو” است.
میانگین بعد احساس نابرابری فرهنگی برابر با ۷۴/۵۸ از ۱۰۰ میباشد که نشان میدهد احساس برابری فرهنگی جمعیت نمونه این پژوهش برابر با ۲۶/۴۱ میباشد. همچنین با توجه به اطلاعات بدست آمده میتوان گفت بعد احساس نابرابری فرهنگی در بین پاسخگویان ۹/۸ درصد خیلی کم، ۱/۱۶ درصد کم، ۷/۲۶ درصد متوسط،۳۰ درصد زیاد و ۳/۱۸ درصد خیلی زیاد از ۰ تا ۱۰۰ بوده است. از میان ۷ گویهای که این متغیر را مورد سنجش قرار می دهند بیشترین میزان احساس نابرابری فرهنگی مربوط به گویه “شغل مناسب” است و کمترین آن مربوط به گویه ” انگیزه برای کامل انجام دادن وظایف” است.
میانگین بعد احساس نابرابری سیاسی برابر با ۴۱/۵۲ از ۱۰۰ میباشد که نشان میدهد احساس نابرابری سیاسی جمعیت نمونه این پژوهش برابر با ۵۹/۴۷ میباشد. همچنین با توجه به اطلاعات بدست آمده میتوان گفت بعد احساس نابرابری سیاسی در بین پاسخگویان ۸/۱۷ درصد خیلی کم، ۲۰ درصد کم، ۶/۲۵ درصد متوسط، ۶/۲۵ درصد زیاد و ۱/۱۱ درصد خیلی زیاد از ۰ تا ۱۰۰ بوده است. از میان ۴ گویهای که این متغیر را مورد سنجش قرار می دهند بیشترین میزان احساس نابرابری سیاسی مربوط به گویه “نیازهای شما به عنوان یک گروه اجتماعی در برنامه ریزیها مورد توجه برنامه ریزان قرار میگیرد” است و کمترین آن مربوط به گویه “داشتن اطمینان و امنیت از پیشرفت فرزندان بر اثر ابزار لیافت و شایستگی” است.
میانگین شاخص کل طرد اجتماعی برابر با ۶۵/۶۴ از ۱۰۰ میباشد در نتیجه میزان ادغام و شمول جمعیت نمونه برابر با ۳۵/۳۵ است که نشان دهنده میزان بالای از مطرودیت جمعیت نمونه میباشد. همچنین با توجه به اطلاعات بدست آمده میتوان گفت طرد اجتماعی در بین پاسخگویان ۸/۱۷درصد خیلی کم، ۷/۱ درصد کم، ۷/۱۱ درصد متوسط، ۹/۲۳ درصد زیاد و ۷/۴۱ درصد خیلی زیاد از ۰ تا ۱۰۰ بوده است.
ابعاد طرد اجتماعی عبارت است از طرد از شبکه های حمایتی، طرد از ارتباط اجتماعی، طرد از مشارکت اجتماعی و شرمساری اجتماعی که در ذیل به توصیف آنها خواهیم پرداخت:
میانگین طرد از شبکه های حمایتی برابر با ۴۷/۵۸ از ۱۰۰ میباشد که نشان میدهد میزان شبکه حمایتی نمونه مورد مطالعه برابر با ۵۳/۴۱ میباشد همچنین با توجه به اطلاعات بدست آمده میتوان گفت بعد طرد از شبکه حمایتی در بین پاسخگویان ۲/۱۷درصد خیلی کم، ۳/۳درصد کم، ۲/۱۷درصد متوسط، ۶/۳۵ درصد زیاد و ۱/۲۱ درصد خیلی زیاد از ۰ تا ۱۰۰ بوده است.
از آنجا که طرد از شبکه های حمایتی دارای دو بعد طرد درونگروهی و برونگروهی میباشد در ذیل به توصیف این دو بعد خواهیم پرداخت:
میانگین طرد درونگروهی برابر با ۸۷/۵۷ از ۱۰۰ میباشد که نشان میدهد میزان حمایت درونگروهی نمونه مورد برابر با ۱۳/۴۲ میباشد. همچنین با توجه به اطلاعات بدست آمده میتوان گفت بعد طرد درونگروهی در بین پاسخگویان ۸/۱۷ درصد خیلی کم، ۷/۶ درصد کم، ۲/۱۷درصد متوسط، ۴/۳۴ درصد زیاد و ۱/۲۱ درصد خیلی زیاد از ۰ تا ۱۰۰ بوده است.
در این پژوهش برای سنجش حمایتهای درونگروهی، حمایتهای سهگانه حمایت عاطفی، حمایت ابزاری و حمایت اطلاعاتی (در سطوح خویشاوندی، دوستان و همسایگی به طور مجزا) مورد سنجش قرار گرفته است که در ذیل به توصیف هر کدام بر اساس اطلاعات جمعآوری شده میپردازیم:
میانگین طرد از حمایت عاطفی خویشاوندان برابر با ۲۹/۵۲ از ۱۰۰ میباشد در نتیجه میانگین حمایت عاطفی خویشاوندان نمونه مورد مطالعه برابر با ۷۱/۴۷ میباشد. از میان ۶ گویهای که این متغیر را مورد سنجش قرار می دهند بیشترین طرد از حمایت عاطفی خویشاوندان مربوط به گویه “به شما آرامش و قوت قلب می دهند؟” و کمتر آن مربوط به گویه”شما را دوست دارند و به شما محبت می کنند؟” است. میانگین طرد از حمایت ابزاری خویشاوندان برابر با ۷۲/۵۹ از ۱۰۰ میباشد همچنین حمایت ابزاری خویشاوندان نمونه مورد مطالعه برابر با ۲۸/۴۰ میباشد. از میان ۶ گویهای که این متغیر را مورد سنجش قرار می دهند بیشترین طرد ار حمایت ابزاری خویشاوندان مربوط به گویه “از آنها هدایا، نذری و عیدی دریافت میکنید؟” و کمتر آن مربوط به گویه”در صورتیکه به حمایت و کمک آنها نیاز داشته باشید، حاضرند برای شما وقت بگذارند؟” است. میانگین طرد از حمایت اطلاعاتی خویشاوندان برابر با ۱۱/۶۰ از ۱۰۰ میباشد که نشان میدهد حمایت اطلاعاتی خویشاوندان نمونه مورد مطالعه ۸۹/۳۹ میباشد. از میان ۲ گویهای که این متغیر را مورد سنجش قرار می دهند بیشترین طرد از حمایت اطلاعاتی خویشاوندان مربوط به گویه ” آیا برای بهبود وضع زندگیتان راهنمایی مفید و پند خیرخواهانه می کنند؟” و کمتر آن مربوط به گویه “برای حل و فصل مشکلات روزمره(تربیت فرزندان، مسائل خانوادگی و …) چقدر با آنها مشورت میکنید؟” میباشد. همانطور که مشاهده می شود طرد از حمایت اطلاعاتی بیشترین میزان را از میان دیگر ابعاد طرد از حمایت خویشاوندان به خود اختصاص داده است. در نهایت میانگین شاخص کل طرد از حمایت خویشاوندان برابر با ۵۹/۵۶ از ۱۰۰ میباشد همچنین میزان حمایت خویشاوندان از نمونه مود مطالعه برابر با ۴۱/۴۳ میباشد. درنتیجه با توجه به اطلاعات بدست آمده میتوان گفت بعد طرد از حمایت خویشاوندان در بین پاسخگویان ۷/۱۶ درصد خیلی کم، ۷/۱۱ درصد کم، ۷/۲۱درصد متوسط، ۹/۲۸ درصد زیاد و ۱/۲۱ درصد خیلی زیاد از ۰ تا ۱۰۰ بوده است.
میانگین طرد از حمایت عاطفی دوستان برابر با ۷۲/۵۴ میباشد که نشان میدهد میانگین حمایت عاطفی دوستان نمونه مورد مطالعه برابر با ۲۸/۴۵ میباشد. از میان ۶ گویهای که این متغیر را مورد سنجش قرار می دهند بیشترین طرد از حمایت عاطفی دوستان مربوط به گویه ” شما را در سختیها تنها نمیگذارند؟ و کمتر آن مربوط به گویه” شما را دوست دارند و به شما محبت می کنند؟” است. میانگین طرد از حمایت ابزاری دوستان برابر با ۶۸/۶۱ از ۱۰۰ میباشد همچنین میانگین حمایت ابزاری دوستان نمونه مورد مطالعه برابر با ۳۲/۳۸ میباشد. از میان ۶ گویهای که این متغیر را مورد سنجش قرار می دهند بیشترین طرد ار حمایت ابزاری دوستان مربوط به گویه های” برای تأمین نیازهای روزمره(غذا، دارو، سوخت، لوازم پخت وپز… ) با هم بدهبستان دارید؟” ، ” از آنها هدایا، نذری و عیدی دریافت میکنید؟” و کمتر آن مربوط به گویه”زمانیکه نیاز شدیدی به پول دارید به شما قرض می دهند؟” است. میانگین طرد از حمایت اطلاعاتی دوستان برابر با ۳۸/۶۱ از ۱۰۰ که نشان میدهد میانگین حمایت اطلاعاتی دوستان نمونه مورد مطالعه برابر با ۶۲/۳۸ میباشد. از میان ۲ گویهای که این متغیر را مورد سنجش قرار می دهند بیشترین طرد ار حمایت اطلاعاتی دوستان مربوط به گویه “برای حل و فصل مشکلات روزمره(تربیت فرزندان، مسائل خانوادگی و …) چقدر با آنها مشورت میکنید؟” و کمتر آن مربوط به گویه “آیا برای بهبود وضع زندگیتان راهنمایی مفید و پند خیرخواهانه می کنند؟” میباشد. همانطور که مشاهده می شود طرد از حمایت ابزاری دوستان با کمی تفاوت از طرد از حمایت اطلاعاتی بیشترین میزان را از میان دیگر ابعاد طرد از حمایت دوستان به خود اختصاص داده است. در نهایت میانگین شاخص کل طرد از حمایت دوستان برابر با ۶۵/۵۸ از ۱۰۰ نشان میدهد میانگین حمایت دوستان نمونه مورد مطالعه برابر با ۳۵/۴۱ میباشد. همچنین با توجه به اطلاعات بدست آمده میتوان گفت بعد شاخص کل طرد از حمایت دوستان در بین پاسخگویان ۳/۱۳درصد خیلی کم، ۱۵ درصد کم، ۶/۲۰ درصد متوسط، ۶/۲۵ درصد زیاد و ۶/۲۵ درصد خیلی زیاد از ۰ تا ۱۰۰ بوده است.
میانگین طرد از حمایت عاطفی همسایهها برابر با ۰۳/۶۴ از ۱۰۰ میباشد که نشان میدهد میانگین حمایت عاطفی همسایهها نمونه مورد مطالعه برابر با ۹۷/۳۵ میباشد. از میان ۶ گویهای که این متغیر را مورد سنجش قرار می دهند بیشترین طرد ار حمایت عاطفی دوستان مربوط به گویه “به شما آرامش و قوت قلب می دهند؟” و کمتر آن مربوط به گویه”شما را دوست دارند و به شما محبت می کنند؟” است. میانگین طرد از حمایت ابزاری همسایهها برابر با ۹۲/۶۸ از ۱۰۰ میباشد که نشان میدهد میانگین حمایت ابزاری همسایهها نمونه مورد مطالعه برابر با ۰۸/۳۱ میباشد. از میان ۶ گویهای که این متغیر را مورد سنجش قرار می دهند بیشترین طرد از حمایت ابزاری همسایهها مربوط به گویه های”در صورت بیماری یکی از اعضاء خانوادهتان، حاضرند از شما مراقبت کنند؟” و “در صورتیکه نتوانید کارهای اداری و بانکیتان را انجام دهید، حاضرند برای شما انجام دهند؟” و کمتر آن مربوط به گویه “زمانیکه نیاز شدیدی به پول دارید به شما قرض می دهند؟” است. میانگین طرد از حمایت اطلاعاتی همسایهها برابر با ۷۷/۶۷ از ۱۰۰ میباشد که نشان میدهد میانگین حمایت اطلاعاتی همسایهها نمونه مورد مطالعه برابر با ۲۳/۳۲ میباشد. از میان ۲ گویهای که این متغیر را مورد سنجش قرار می دهند بیشترین طرد ار حمایت اطلاعاتی همسایهها مربوط به گویه ” آیا برای بهبود وضع زندگیتان راهنمایی مفید و پند خیرخواهانه می کنند؟” وکمتر آن مربوط به گویه ” آیا برای بهبود وضع زندگیتان راهنمایی مفید و پند خیرخواهانه می کنند؟ ” میباشد. همانطور که مشاهده می شود طرد از حمایت ابزاری بیشترین میزان را از میان دیگر ابعاد طرد از حمایت همسایهها به خود اختصاص داده است. در نهایت میانگین شاخص کل طرد از حمایت همسایهها برابر با ۸۰/۶۶ از ۱۰۰ میباشد که نشان میدهد میانگین حمایت همسایهها نمونه مورد مطالعه برابر ۲/۳۳ میباشد. همچنین شاخص کل طرد از حمایت همسایهها در بین پاسخگویان ۸/۱۲ درصد خیلی کم، ۲/۷ درصد کم، ۱۵ درصد متوسط، ۲۵ درصد زیاد و ۴۰ درصد خیلی زیاد از تا ۱۰۰ بوده است.
میانگین طرد از حمایت برونگروهی برابر با ۶۸/۶۹ از ۱۰۰ میباشد که نشان میدهد حمایت برونگروهی نمونه مورد مطالعه برابر با ۳۲/۳۰ میباشد. همچنین با توجه به اطلاعات بدست آمده میتوان گفت بعد طرد حمایت برونگروهی در بین پاسخگویان ۲/۱۲ درصد خیلی کم، ۸/۷ درصد کم، ۹/۸ درصد متوسط، ۷/۲۱درصد زیاد و ۴/۴۹ درصد خیلی زیاد از ۰ تا ۱۰۰ بوده است. از میان ۸ گویهای که این متغیر را مورد سنجش قرار می دهند بیشترین طرد از حمایت برونگروهی مربوط به گویه “اگر شما یا یکی از اعضاء خانوادهتان بیکار باشید، آشنایی را دارید که برایتان شغلی پیدا کند؟” و کمتر آن مربوط به گویه “اگر نیاز به وام داشته باشید، آشنایی را میشناسید تا برای دریافت وام از بانک یا صندوقهای اعتباری به شما کمک کند یا ضامن شما شود؟” میباشد.
میانگین شاخص کل طرد از روابط اجتماعی برابر با ۶۲/۶۰ از ۱۰۰ میباشد که نشان میدهد میانگین روابط اجتماعی در نمونه مورد مطالعه برابر با ۳۸/۳۹ میباشد. همچنین با توجه به اطلاعات بدست آمده میتوان گفت بعد طرد از روابط اجتماعی در بین پاسخگویان۱/۱۶ درصد خیلی کم، ۳/۳ درصد کم، ۱/۱۶ درصد متوسط، ۹/۳۳ درصد زیاد و۱/۲۶ درصد خیلی زیاد از ۰ تا ۱۰۰ بوده است.
در این پژوهش طرد از روابط اجتماعی با بعد همسایگان، اقوام و بستگان، دوستان با شاخص میزان تماسها و دیدارها سنجیده می شود که در ذیل به توصیف هر کدام بر اساس اطلاعات جمعآوری شده میپردازیم:
میانگین طرد از رفت و آمد با همسایهها برابر با ۳۶/۶۳ از ۱۰۰ میباشد که نشان میدهد میانگین میزان رفت و آمد با همسایهها در نمونه مورد مطالعه برابر با ۶۴/۳۶ میباشد. طرد از رفت و آمد با همسایهها با ۴ گویه سنجیده می شود که بیشترین طرد از آن مربوط به گویه “چقدر با همسایهها رفت و آمد خانوادگی دارید؟” و کمترین آن مربوط به گویه “آیا با همسایگانتان رابطه دارید؟” میباشد. میانگین طرد از رفت و آمد با خویشاوندان برابر با ۳۳/۵۸ از ۱۰۰ میباشد که نشان میدهد میانگین رفت و آمد با خویشاوندان در نمونه مورد مطالعه برابر با ۶۷/۴۱ میباشد. طرد از رفت و آمد با خویشاوندان با ۵ گویه سنجیده می شود که بیشترین میزان طرد از آن مربوط به گویه” تا چه اندازه شما به دیدار اقوام و بستگانتان در خارج شهر میروید؟” و کمترین آن ” چقدر غیرحضوری(از طریق تلفن، نامه و …) با اقوام و بستگانتان در ارتباط هستید؟” میباشد. میانگین طرد از رفت و آمد با دوستان برابر با ۱۷/۶۲ از ۱۰۰ میباشد که نشان میدهد میانگین رفت و آمد با دوستان در نمونه مورد مطالعه برابر با ۸۳/۳۷ میباشد. همچنین طرد از رفت و آمد با دوستان با ۵ گویه سنجیده می شود که بیشترین مقدار طرد از آن مربوط به گویه های دوستانتان در خارج شهر به دیدار شما میآیند؟” و “تا چه اندازه شما به دیدار دوستانتان در خارج شهر میروید؟” و کمترین آن هم مربوط به گویه “چقدر غیرحضوری(از طریق تلفن، نامه و…) با دوستانتان در ارتباط هستید؟” میباشد. همانطور که مشاهده می شود طرد از رفت و آمد با همسایهها بیشترین مقدار را از میان ابعاد دیگر طرد از روابط اجتماعی به خود اختصاص داده است.
میانگین شاخص کل طرد از مشارکت اجتماعی برابر با ۱۸/۶۵ از ۱۰۰ میباشد که نشان میدهد میانگین مشارکت اجتماعی در نمونه مورد مطالعه برابر با ۸۲/۳۴ میباشد. همچنین با توجه به اطلاعات بدست آمده میتوان گفت بعد در بین پاسخگویان ۶/۱۰ درصد خیلی کم، ۴/۹ درصد کم، ۷/۱۱ درصد متوسط، ۱/۳۱درصد زیاد و ۲/۳۷ درصد خیلی زیاد از ۰ تا ۱۰۰ بوده است.
در این پژوهش طرد از مشارکت اجتماعی با دو بعد رسمی و غیر رسمی سنجیده می شود که در ذیل به توصیف هر کدام بر اساس اطلاعات جمعآوری شده میپردازیم:
میانگین شاخص کل طرد از مشارکت رسمی برابر با ۴۴/۷۴ از ۱۰۰ میباشد که نشان میدهد میانگین مشارکت رسمی در نمونه مورد مطالعه برابر با ۵۶/۲۵ میباشد. طرد از مشارکت رسمی با ۸ گویه و با دو شاخص عضویت مشارکتی و موقعیت مشارکتی سنجیده می شود که بیشترین میزان طرد از مشارکت رسمی مربوط به گویه “کلاس هنری” و از همه کمتر “تشکلهای شهرداری” میباشد و از لحاظ موقعیت عضویت “مشارکت در انجمن اولیاء و مربیان”، دارای بیشترین طرد و مشارکت در “هیأتهای مذهبی” دارای کمترین طرد میباشد. در کل طرد از مشارکت رسمی در بین پاسخگویان۶/۵ درصد خیلی کم، ۷/۶ درصد کم، ۶/۵ درصد متوسط، ۱/۳۱ درصد زیاد و ۱/۵۱ درصد خیلی زیاد بوده است
میانگین شاخص کل طرد از مشارکت غیر رسمی برابر با ۵۱/۵۶ از ۱۰۰ میباشد همچنین شاخص کل طرد از مشارکت غیر رسمی در بین پاسخگویان ۲/۱۷ درصد خیلی کم، ۱/۶ درصد کم، ۸/۲۲ درصد متوسط، ۳/۳۳ درصد زیاد و ۲۰ درصد خیلی زیاد از ۰ تا ۱۰۰ بوده است. از آنجا که مشارکت غیر رسمی با مشارکت در فعالیتهای مذهبی، گذراندن اوقات فراغت و شرکت در عزا و عروسی دیگران مورد سنجش تجربی قرار گرفته است. در ذیل به توصیف هر کدام بر اساس اطلاعات جمعآوری شده میپردازیم:
میانگین طرد از شرکت در فعالیتهای مذهبی برابر با ۴۴/ ۴۸ از ۱۰۰ میباشد که نشان میدهد میزان شرکت در فعالیتهای مذهبی در نمونه مورد مطالعه برابر با۵۶/۵۱ میباشد و طرد از شرکت در مراسم مذهبی با ۵ گویه سنجیده می شود که بیشترین میزان طرد از شرکت در مراسم مذهبی مربوط به گویه “تا چه حد در جلسات قرآن، احکام و… شرکت میکنید؟” و کمترین آن مربوط به “در مراسم سوگواری ایام محرم شرکت میکنید؟” میباشد. میانگین طرد از گذراندن اوقات فراغت برابر با ۴۰/۶۸ از ۱۰۰ میباشد که میتوان گفت میزان گذراندن اوقات فراغت در نمونه مورد مطالعه برابر با ۶/۳۱ میباشد همچنین طرد از گذراندن اوقات فراغت با ۳ گویه سنجیده می شود که بیشترین میزان طرد از گذراندن اوقات فراغت مربوط به گویه “تا چه حد برای تفریح به گردشگاهها و اماکن تفریحی میروید؟” و کمترین آن مربوط به “برای گشت و گذار به بازار یا مراکز خرید میروید؟” میباشد. میانگین طرد از شرکت در مراسم عزا و عروسی برابر با ۹۴/۵۴ از ۱۰۰ میباشد که نشان میدهد شرکت در مراسم عزا و عروسی در نمونه مورد مطالعه ۰۶/۴۵ میباشد. همچنین طرد از شرکت در مراسم عزا و عروسی در نمونه مورد مطالعه با ۲ گویه سنجیده می شود که بیشترین میزان طرد از شرکت درمراسم عزا و عروسی مربوط به گویه “تا چه حد به مراسمهای عروسی، تولد و لیمه و…میروید؟” و کمترین آن مربوط به “تا چه حد در مراسمهای عزا شرکت میکنید؟” میباشد. همانطور که مشاهده می شود طرد از گذراندن اوقات فراغت بیشترین فراوانی را نسبت به دیگر ابعاد مشارکت غیررسمی، به خود اختصاص داده است.
میانگین شاخص کل شرمساری اجتماعی(طرد ذهنی) برابر با ۸۰/۶۶ است که با ۴ گویه سنجیده می شود و بیشترین میزان شرمساری اجتماعی مربوط به گویه “سعی میکنم فقیر بودنم را پنهان کنم” و کمترین آن هم در گویه “بخاطر وضع زندگیام(سرو وضع ظاهری، خانه…) پیش دیگران خجالت میکشم” میباشد. همچنین اطلاعات بدست آمده میتوان گفت شاخص کل شرمساری اجتماعی در بین پاسخگویان از ۰ تا ۱۰۰ به این صورت میباشد: ۱/۲۱ درصد از زنان سرپرست خانوار شرمساری اجتماعی را خیلی کم، ۹/۳درصد کم، ۶/۱۰ درصد متوسط، ۶/۱۵ درصد زیاد و ۹/۴۸ درصد خیلی زیاد در زندگی خود تجربه کرده اند. با توجه به اینکه طرد از شبکه های حمایتی، طرد از ارتباط اجتماعی و طرد از مشارکت اجتماعی بعد عینی طرد را سنجیده است در نتیجه میانگین شاخص کل طرد اجتماعی عینی زنان سرپرست خانوار برابر با ۵۵/۶۴ از ۱۰۰ است. همچنین ۳/۱۸درصد از زنان سرپرست خانوار طرد اجتماعی عینیشان را خیلی کم، ۲/۲ درصد کم،۲/۱۲ درصد متوسط، ۲/۲۲ درصد زیاد و ۷/۴۱درصد خیلی زیاد دانسته اند.
میانگین شاخص کل احساس بیانصافی برابر با ۰۵/۷۱ از ۱۰۰ است همچنین شاخص کل احساس بیانصافی در بین پاسخگویان به این صورت میباشد: ۱/۱درصد از زنان سرپرست خانوار احساس بیانصافی را خیلی کم، ۷/۱۱ درصد کم، ۶/۳۵ درصد متوسط، ۴/۱۴ درصد زیاد و ۲/۳۷ درصد خیلی زیاد در زندگیشان تجربه کرده اند.
در این پژوهش برای اندازه گیری احساس بیانصافی، وضعیت اقتصادی و اجتماعی پاسخگویان مورد سنجش قرار شده است که وضعیت اقتصادی را با یک گویۀ کلی” فکر میکنم وضعیت مادی زندگیام(مثل درآمد، مسکن) متناسب با شایستگی و تلاش من نیست، در این زمینه به من بیانصافی شده است” و وضعیت اجتماعی هم با یک گویهی کلی”در کل فکر میکنم نحوی برخورد دیگران با من(مثل قدردانی و احترام متقابل و همکاری) با توجه به معیارهایی که در نظر دارم(تلاشهایم، لیاقتهایم) منصفانه نیست” سنجیده شده است. در کل میانگین احساس بیانصافی اقتصادی برابر با ۷۷/۶۹ از ۱۰۰ بوده و همچنین ۵ درصد از نمونه مورد مطالعه احساس بیانصافی اقتصادیشان را خیلی کم، ۷/۱۶ درصد کم، ۱/۳۱ درصد متوسط، ۳/۱۸ درصد زیاد و ۹/۲۸ درصد خیلی زیاد دانسته اند. میانگین احساس بیانصافی اجتماعی هم برابر با ۳۳/۷۲ از ۱۰۰ بوده است و ۲/۲ درصد از زنان سرپرست خانوار احساس بیانصافی اجتماعی را خیلی کم، ۳/۱۳ درصد کم، ۳/۳۳ درصد متوسط، ۲/۲۲ درصد زیاد و ۹/۲۸ درصد خیلی زیاد در زندگی خود تجربه کرده اند. همچنین طبق نتایج احساس بیانصافی اجتماعی بیشترین میانگین را نسبت به احساس بیانصافی اقتصادی داشته است به این معنا که جمعیت نمونه مورد مطالعه در زمینه اجتماعی بیشتر از زمینه های اقتصادی احساس بیانصافی می کنند.
میانگین شاخص کل احساس شادمانی برابر با ۱۵/۳۸ از ۱۰۰ میباشد که نشان میدهد میزان شاخص کل احساس شادمانی در نمونه مورد مطالعه در حد کمی قرار دارد. همچنین با توجه به اطلاعات بدست آمده میتوان گفت که شاخص کل شادمانی در بین پاسخگویان از ۰ تا ۱۰۰ به این شکل میباشد: ۲/۲۷ درصد از زنان سرپرست خانوار احساس شادمانیشان را خیلی کم، ۷/۳۱درصد کم، ۳/۱۸درصد متوسط، ۰/۵ درصد زیاد و ۸/۱۲ درصد خیلی زیاد گزارش دادهاند. در این پژوهش احساس شادمانی با ۲۸ گویه و با ابعاد خودپنداره، رضایت از زندگی، آمادگیروانی، سرذوق بودن، زیباییشناختی، خودکارآمدی و امیدواری سنجیده شده است که در ذیل به توصیف هر کدام بر اساس اطلاعات جمعآوری شده میپردازیم:
میانگین بعد خودپنداره برابر با ۸۵/۳۸ از ۱۰۰ است که با ۸ گویه سنجیده می شود همچنین بیشترین میزان شادمانی در بعد خودپنداره مربوط به گویه”هر نوع تصمیمی را میتوانم به راحتی بگیرم” و کمترین آن در گویه “از آنچه که هستم شادمانم” میباشد. در کل ۳/۲۸ درصد پاسخگویان بعد خودپنداره خود را خیلی کم، ۳/۲۸ درصد کم، ۷/۲۱ درصد متوسط، ۸/۷ درصد زیاد و ۶/۱۰ درصد خیلی زیاد از ۰ تا ۱۰۰ گزارش دادهاند.
میانگین بعد رضایت از زندگی برابر با ۴۲/۳۸ از ۱۰۰ میباشد که با ۳ گویه سنجیده می شود و بیشترین میزان رضایت از زندگی مربوط به گویه “من خیلی به دیگران علاقمند هستم” و کمترین آن مربوط به گویه “این روزها وقتی از خواب بیدار میشم احساس میکنم بیش از گذشته انرژی دارم” میباشد. علاوه بر این ۹/۲۳ درصد از زنان سرپرست خانوار رضایت از زندگی خود را خیلی کم، ۹/۲۸ درصد کم، ۹/۲۸ درصد متوسط، ۶/۱۰درصد زیاد و ۸/۷ درصد خیلی گزارش دادهاند.
میانگین بعد آمادگی روانی برابر با ۷۱/۳۸ از ۱۰۰ میباشد و با ۴ گویه سنجیده می شود که بیشترین میزان شادمانی در بعد آمادگی روانی مربوط به گویه “من همیشه متعهد و درگیر هستم” و کمترین آن مربوط به گویه “تمام رویدادهای گذشته به نظر من فوقالعاده شاد بوده اند” میباشد. همچنین ۹/۲۸ درصد از زنان سرپرست خانوار بعد آمادگی روانی خود را خیلی کم، ۹/۲۸ درصد کم، ۸/۲۲ درصد متوسط، ۲/۷ درصد زیاد و ۲/۱۲درصد خیلی زیاد گزارش دادهاند.
میانگین بعد سرذوق بودن برابر با ۸۱/۳۸ از ۱۰۰ است که با ۲ گویه سنجیده می شود و بیشترین میزان شادمانی در بعد سرذوق بودن در گویه ” احساس میکنم قادر به انجام هر کاری هستم” و کمترین مقدار آن مربوط به گویه “من هرگز تا این حد به گونه های که این روزها از نظر فکری و ذهنی هوشیار هستم، نبودهام” میباشد. علاوه بر این ۳/۲۳ درصد از زنان سرپرست خانوار بعد سرذوق بودنشان را خیلی کم، ۷/۳۶ درصد کم، ۲/۱۷ درصد متوسط، ۱۵ درصد زیاد و ۸/۷ درصد خیلی زیاد گزارش دادهاند.
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-04-14] [ 07:12:00 ب.ظ ]
|