۵-ساختار و فرهنگ سازمانی
ساختار سازمانی: ساختار سازمانی به روابط بین افراد و واحد های سازمانی بر می گردد و در دانشگاه ها باید به گونه ای طراحی شود که همکاری و تسهیم دانش بین افراد و واحدهای سازمانی تسهیل شود و دانشگاه ها به سازمان های یادگیرنده تبدیل شوند. ساختار سازمانی باید امکان ایجاد گروه های دانشی را در دانشگاه ها فراهم سازد (دری و طالب نژاد، ۱۳۸۷).
فرهنگ سازمانی: فرهنگ سازمانی عبارت است از ارزش ها، اعتقادات، و هنجارهای مشترک یک سازمان که آنان را به هم مرتبط می کند (هوئِنر[۸۳]، ۲۰۰۱). همکاری بر اساس اعتماد در بین دانشگاه ها مهمترین جنبه فرهنگ سازمانی دانشگاه ها به شمار می رود. تمایل اعضای هیئت علمی به تسهیم دانش با دیگران به میزان اعتماد میان آنان بستگی دارد. فرهنگ نوآوری در دانشگاه ها اشاره به فرصت هایی می کند که در اختیار دانشگاه ها گذاشته می شود تا به دنبال خلق و تسهیم دانش باشند (دری و طالب نژاد، ۱۳۸۷).
مهمترین عوامل مربوط به بعد ساختار و فرهنگ سازمانی در دانشگاهها عبارتند از:

    • میزان تفکیک پذیری در ساختار سازمانی دانشگاه؛
    • وجود ساختار سازمانی متمرکز در دانشگاه؛
    • رسمس بودن امور دانشگاه؛
    • انعطاف پذیر بودن ساختار دانشگاه؛
    • ایجاد شبکه های ارتباطی در دانشگاه؛
    • فرهنگ همکاری در دانشگاه؛
    • فرهنگ ریسک پذیری در دانشگاه؛
    • محدودیت محور بودن دانشگاه؛
    • بازگرا بودن دانشگاه( یعنی نیتز های اجتماعی را برطرف کردن).

۶-استراتژی سازمان
در محیط جهانی امروزی که تغییرات سریع،جریان شدید اطلاعات و رقابت روز افزون ناشی از برداشته شدن مرزها و موانع بازرگانی از مهم ترین مشخصه های آن هست، مؤسسات آموزش عالی در جهان به آرامی به مؤسساتی که پیش از پیش با محرکه های بازار رقابتی و الزامات بازرگانی و اقتصادی هدایت می شوند، تبدیل شده و از هویت دولتی خود فاصله گرفته اند(مدل راهبردی ارزیابی ..) لذا میل به بقا در این محیط رقابتی آنان را از روی آوردن به مدیریت و برنامه ریزی راهبردی برای افزایش قابلیت انطباق با محیط متغیر امروزی و توانایی پاسخگویی و جلب رضایت مشتریان ناگزیر ساخته است(دری و طالب نژاد، ۱۳۸۷).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

لذا نوآوری یک استراتژی مهم برای دانشگاه ها می باشد و دانشگاه ها از نوآوری برای رقابت با رقبا و پیشی گرفتن از آنها استفاده می کنند. در واقع نوآوری تلاش یک موسسه در استفاده از تکنولوژی، اطلاعات و دانش جهت بهبود وضعیت خود نسبت به رقبا است (وی یو و لین[۸۴]، ۲۰۱۱).
عوامل مربوط به بعد استراتژی دانشگاهها عبارتند از:

    • چشم انداز و اهداف دانشگاه در ایجاد نوآوری؛
    • میزان اتخاذ تصمیمات استراتژیک نوآوری در دانشگاه؛
    • استراتژی نوآوری منابع انسانی.

۷-سرمایه گذاری در نوآوری
این بعد از نوآوری با فراهم کردن زیر ساخت های مورد نیاز از فرایند نوآوری حمایت و پشتیبانی می کند. امکانات و تجهیزات مناسب و کافی ( سخت افزار و نرم افزار) امکان انجام دادن مطلوب فعالیت های مرتبط با فرایند نوآوری در دانشگاه ها را فراهم می سازد. توسعه و تجهیز کتابخانه ها و منابع اطلاعاتی و تجهیز آزمایشگاه ها و کارگاه ها، ایجاد محیط فیزیکی مناسب و کافی، مسیرهای دسترسی، وسایل ارتباطی، اتاق های فکر و مکان های رفاهی و تفریحی و ….. موجب رشد و توسعه نوآوری در دانشگاه ها می شوند (دُرّی و طالب نژاد، ۱۳۸۷).
مهمترین عوامل مربوط به بعد سرمایه گذاری در دانشگاهها عبارتند از:

    • فعالیت های نوآوری و توسعه آن؛
    • ارتقاء ماشین آلات، تجهیزات و نرم افزار ها،
    • آموزش ضمن خدمت؛
    • جذب سرمایه تحقیقاتی.

۸-سبک مدیریت و رهبری
امروزه رهبری نقش بزرگی را در موفقیت مؤسسات آموزش عالی ایفا می کند (کوزِس و پوسنر[۸۵]، ۲۰۰۲). گلن[۸۶] (۲۰۰۳) معتقد است که سازمان ها هم اکنون به شیوه نوین رهبری به جای شیوه های سنتی رهبری نیاز دارند. بدون شک عامل رهبری در ایجاد وفاق در میان معاونان، رؤسان دانشکده ها، مدیران گروه ها، اعضای هیئت علمی و به طور کلی، در برقراری ارتباط درونی و بیرونی امری مهم تلقی می شود. در این میان مطالعه درباره شیوه های رهبری رؤسای دانشگاه ها حائز اهمیت است (آراسته، ۱۳۸۷).
مهمترین عوامل مربوط به بعد مدیریت و رهبری در دانشگاهها عبارتند از:

    • شخصیت مدیران دانشگاه؛
    • ایجاد انگیزه در کارکنان؛
    • داشتن مدیرانی با سبک رهبری مشارکتی؛
    • مشتری مداری دانشگاه ها ( توجه به نیاز های دانشجویان).

۲-۱۲-موانع نوآوری
نوآوری، محیط داخل سازمانها و نیز بازار خارج از آنها را دستخوش تغییر و تحول می سازد. اما تغییر درون سازمانها به آسانی امکان پذیر نیست، چرا که ساختار داخلی سازمانها غالباً پایدار بوده و این پایداری یکی از مهمترین عوامل بازدارنده نوآوری است که خود از سه عامل گوناگون نشأت می گیرد: ۱- ترس از تغییر، ۲- انکار اهمیت آن و ۳- کمبود قابلیت مناسب برای پاسخ به محیط متحول و نیز کمبود وسایل لازم برای ایجاد تغییرات (ال میلر و موریس[۸۷]، ۱۳۸۵):

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...