« مقصود از فاحشه مطلق فحشاست، زیرا زنا، قذف و امثال آن و دوست داشتن این که فحشاء و قذف در بیان مؤمنان شیوع یابد، خود مستوجب عذاب الیم در دنیا و آ‌خرت برای دوست دارنده است.»[۲۰۲]

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

نکته قابل توجه این است که آن چه به حسب ظاهر در آیه مورد نهی قرار گرفته است. علاقه و تمایل به اشاعه فحشاء است. در حالی که صرف علاقه و تمایل داشتن، ‌مادام که به اقدام عملی در این جهت نینجامد، نباید مستوجب عقاب شمرده شود. در هر صورت این عنوان بر انتشار اخبار خلاف عفت و اخلاق، منطبق است.
پس اگر ثابت شد که اشاعه ممنوع است، چاپ، انتشار عکس‌ها و مطالب مستهجن و ضد اخلاقی و نیز نمایش دادن فیلم‌ها و نمایشنامه‌های خلاف عفت و اخلاق عمومی، اگر چه به منظور نشان دادن نتیجه سوء این اعمال و در راستای بیدار ساختن و توجه دادن نسل جوان صورت گیرد نیز به حکم اولی حرام خواهد بود.
حرمت تشبیب بالمرئه الاجنبیه (اظهار عشق به زن نامحرم):
تشبیب نمودن نسبت به زن شناخته شده(معلوم)، مؤمن و دارای احترام، حرام است.و تشبیب چنان که در جامع المقاصد آمده به معنای ذکر نیکوییهای زن و اظهار شدت عشق نسبت به او، به وسیله شعر می باشد. [۲۰۳]
ادله ای که حرمت تشبیب را بیان می کند، ذیل عمومات دال بر حرمت فحشاء می باشد.
۱) ادله دال بر منع از نگاه به نامحرم،که نگاه را تیری از تیرهای شیطان دانسته است.
۲) ادله دال بر ممنوعیت خلوت با نامحرم،که شیطان را سومین نفر حاضر دانسته است.
۳)ادله ای که نرم سخن گفتن زن با بیگانه را، ناروا شمرده است.
۴)ادله ای که پوشانیدن بدن از زنان کافر ذمی را، به استناد این که ایشان دیده‌های خود را برای شوهرانشان باز می گویند، بهتر دانسته است[۲۰۴].
۵) و….
اشاعه فحشاء و روزنامه نگاری هرزه نگارانه:
پورنوگرافی یا هرزه‌نگاری به کتاب‌ها، نشریات و فیلم ها و … گفته می‌شود، که بدون داشتن ارزش هنری صرفا به شرح و یا نمایش اعمال جنسی و یا افراد برهنه به گونه‌ای می‌پردازند، که موجب تحریک جنسی شوند. بسیاری مردم پورنوگرافی را قبیح و نامطلوب می‌دانند.
در چند دهه اخیر، با گسترش فرهنگی که موضوعات جنسی را تابو نمی‌داند، صنعتی برحول تولید و مصرف محتوای پورنوگرافی ایجاد شده‌است. گسترس و بهبود رسانه‌های صوتی و تصویری و اینترنت نیز در شکوفایی این صنعت نقش مهمی داشته است. البته کشورهای مختلف قوانین متفاوتی برای سامان دادن به این صنعت دارند. هرزه‌نگاری در بسیاری از کشورها از جمله ایران ممنوع است. همچنین هرزه نگاری به موجب پروتکل کنوانسیون حقوق کودک منع شده است و بسیاری از کشورها از جمله ایران به این پروتکل پیوسته اند.
تعریف هرزه نگاری در پروتکل اختیاری کنوانسیون حقوق کودک:
پروتکل اختیاری کنوانسیون حقوق کودک درخصوص فروش‌، فحشاء و هرزه‌نگاری کودکان (مصوب ۴/۳/۱۳۷۹ برابر با ۲۵ مه ۲۰۰۰ مجمع عمومی سازمان ملل متحد) که اتفاقا ایران نیز به آن ملحق شده اینگونه هرزه نگاری را تعریف می کند:
از نظر این پروتکل روابط ‌، هرزه‌نگاری کودک به هرگونه نمایش کودک درگیر در فعالیتهای واقعی یا مشابه‌سازی شده آشکار جنسی‌، با هر وسیله یا هرگونه نمایش اندام جنسی کودک برای اهداف عمدتاً جنسی اطلاق می‌شود.
نکته اول: الحاق رسمی ایران به این پروتکل براساس قانون ۹/۵/۱۳۸۶ الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به این کنوانسیون قطعی است و لذا این تعریف یک تعریف کاملا قانونی و دارای ارزش حقوقی می باشد[۲۰۵].
برخی از موارد اشاعه فحشاء و بی بند و باری ،حتی در جوامع سکولار ممنوع می باشد، درکتاب دستور العمل برنامه سازی در رادیو و تلوزیون انگلستان چنین آمده است:
قانون حفاظت از کودکان(۱۹۷۸)، شامل موارد مربوط به فیلمبرداری از کودکان یا نمایش آن ها به هر نحو دیگری با هدف تهیه فیلم‌های پورونوگرافیک یا هرزه نگارانه است. طبق این قانون، گرفتن یک عکس مستهجن از کودک زیر ۱۶ سال یا نشان دادن کودک در عکسی که مستهجن است-حتی اگر نقش کودک چنین نباشد- جرم محسوب می شود.
تماس آشکار میان بزرگسالان و کودکان نباید در هیچیک از برنامه‌های بی بی سی نمایش داده شود[۲۰۶].
بنابراین دقت نظر شارع در این زمینه متوجه حرمت و منع انتقال خبری است، که به نوعی عفت عمومی را تضعیف کند، و به ترویج اشاعه فحشاء بپردازد. برای مثال، قرآن کریم به جای نهی”لا تزنوا”، می فرماید:” لا تقربوا الزنا” و در روایات از خلوت یک زن و مرد اجنبی در اتاق نهی شده و سومی آنها شیطان معرفی شده است. این ها نشان دهنده آن است ،که شهوت در حکم نوعی از خبر می تواند ظهور و بروز یابد،که نباید به محدوده آن نزدیک شد، بنابراین روزنامه نگاری هرزه نگارانه که به ترویج مسائل جنسی و منافی عفت می پردازد ذیل عنوان اشاعه فحشاء قرار گرفته و محکوم به حرمت می باشد.
لهو (بیهوده گویی):
مفهوم لهو:
لهو آن چیزی است که به آن سرگرم بوده و به بازی و طرب مشغول شوی[۲۰۷].
مقصود از لهو و بیهوده گویی،به زبان آوردن سخنی است، که فایده مجاز و مشروع دنیایی،مادی یا معنوی و عقلایی یا شرعی نداشته باشد،که به آن شهوت کلام نیز تعبیر شده است[۲۰۸].
اقسام لهو:
شایسته نیست انسان سرمایه عمر را با گفتار و رفتار(تصویر)بیهوده و بی فایده از بین برد و باید بکوشد تا از هر لحظه عمر گرانبهایش بهره مند شود و سرمایه زندگانی را به آسانی از دست ندهد،پس از بررسی مفهوم لهو، به اقسام لهو می پردازیم که از این قرار می باشند:
۱)سخن گفتن درباره موضوع بی فایده: بطور مثال،رنگ چشم و موی دیگران که برای بیش تر افراد لهو است،ولی برای برخی مراکز اطلاعاتی مفید است.
۲)سخن اضافی: کلامی که بیش از اندازه لازم و کافی باشد اگر چه در مورد موضوعی سود مند هم باشد از اقسام کلام بی فایده به شمار می آید.
۳)سخن نابجا: کلامی که بیرون از جایگاه مناسبش گفته شود،از اقسام کلام بی فایده محسوب می شود،یا از عدم تناسب کلام با مخاطب پدید می آید،مانند اقامه برهان‌های غامض و دشوار برای عموم مردم وگاه از نبود تناسب زمانی و مکانی و….مخاطب حاصل می شود،مانند سخن گفتن با افرادی که از فرط خستگی توان گوش سپردن به سخنان گوینده را ندارند و یا پرسش بی فایده است که از اقسام کلام بیهوده به شمار می آید،مانند آن شخص که پس از کلام امیر مؤمنان علی علیه السلام که فرمود:
((سلونی قبل ان تفقدونی؛ از من بپرسید،پیش از آن که مرا در میان خود نیابید)).
از تعداد موهای سر و صورت خویش پرسید. وگاه از کسی پرسش می شود که به پاسخ گفتن رغبتی یا قدرتی ندارد،که هم وقت پرسش کننده و هم پاسخ دهنده از بین می رود.این در صورتی است که آفتی متوجه آن دو نشود طرح پرسش برای اظهار فضل،فخر فروشی و تحقیر طرف مقابل نباشد وگر نه افزون بر نابودی عمر،انسان را به وادی گناه نیزمی کشاند[۲۰۹].
ادله حرمت لهو:
قرآن:
قرآن کریم، لغو ولهو را،که از لحاظ معنایی دارای قرابت می باشد، مذموم دانسته و از مؤمنین خواسته از آن اعراض نمایند:
((قد افلح المؤمنون…….و الذین عن الغو معرضون))[۲۱۰]
مومنان رستگار شدند…… و آنها که از لغو و بیهودگی روی گردانند.
این آیه شریفه گرچه لغو را ناپسند شمرده، اما دلالت بر حرمت لهو نمی کند.
روایات:
از رسول خدا(ص) در حدیث طولانی معراج نقل شده است:
((دیدم که دوزخ،هفت در داشت و بر هر دری سه جمله نوشته بود، بر در پنجم نوشته بودند:
ودر آنچه بیهوده است،بسیار سخن مگو،که از رحمت خدا ساقط می شوی.))[۲۱۱]
در جای دیگری از نبی مکرم اسلام نقل شده است:
((از خوبی اسلام آدمی است،که آن چه را به کارش نمی آید ،ترک کند.)) [۲۱۲]
نقل شده است: روزی امیرمؤمنان علی(ع) از کنار مردی که فراوان سخن می گفت،عبور کرد و ایستاد و خطاب به وی فرمود:
((ای(مرد)همانا تو(با این گفتارت) نامه ای را به سوی پروردگارت نزد دو فرشته نگاهبانت،پر می کنی(=گفتار بیهوده تو نوشته می شود) پس از آنچه مفید است، سخن بگو وچیز بیهوده را رها کن.))[۲۱۳]
سخن نابجا هم اگر چه درباره موضوعی مفید باشد،نکوهیده است،زیرا افزون بر آن که فایده ای ندارد،چه بسا کاستی شخص گوینده را در پی داشته باشد.
نقل شده است: سیدالشهدا،حضرت حسین(ع) به ابن عباس فرمود:
((ای فرزند عباس هرگز از آنچه بی فایده است،سخن مگو،چرا که من از برای تو می ترسم وهرگز از آنچه مفید است،سخن مگو،تا هنگامی که جایگاه مناسب برای سخنت ببینی،چه بسا گوینده ای که به حق سخن گوید(اما در جایگاه نامناسبش)،پس بر او عیب گرفته شود.))[۲۱۴]
این روایات گرچه لهو را ناپسند شمرده، اما دلالت بر حرمت لهو نمی کنند..
لهو و روز نامه نگاری عامه پسند:
مطبوعات در سیر تاریخی خود گونه‌های متعددی را یافته اند، اما به رغم جایگاه رفیع مطبوعات در امر خبررسانی و فرهنگ سازی نوعی روز نامه نگاری در سطح پایین شکل گرفت،که با عدول از وظایف حرفه ای و اصول اخلاقی حرفه روز نامه نگاری صرفا به مسائل پیش پا افتاده و عامه پسند روی آورد چند سالی است، که در کشور ما نیز نمونه‌های آن را، فراوان می یابیم، هفته نامه ها و روز نامه‌های متعددی که با سطحی نگری، صرفا به مسائل پیش پا افتاده و احساسی و معمولی رویداد‌های جامعه می پردازند، از این دسته از نشریات با عنوان مطبوعات عامه پسند یاد می شود[۲۱۵].

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...