پروژه های پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاه ها با موضوع اثربخشی آموزش فراشناخت وذهن آگاهی بر ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
۲۱۰
فهرست جدولها
عنوان صفحه
جدول شماره ۲-۱: شاخص های بهزیستی اجتماعی با توجه به سطوح تحلیل منبع: کییز و شاپیرو،۲۰۰۴ ۸۶
جدول۴-۲: شاخصهای توصیفی زیر مقیاسهای بهزیستی اجتماعی دو گروه آزمایش و گروه کنترل ۱۵۳
جدول۴-۳: شاخصهای توصیفی نگرشهای زیست محیطی دو گروه آزمایش و گروه کنترل ۱۵۴
جدول ۴-۴- تحلیل واریانس متغییرهای وابسته تحقیق در پیش آزمون در گروهها ۱۵۶
جدول ۴-۵- نتایج فرض کرویت موچلی برای نگرشهای زیست محیطی در گروه ها ۱۵۷
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
جدول ۴-۶- نتایج آزمون تحلیل اندازه گیری مکرر اثرات درون آزمودنیها در نگرشهای زیست محیطی ۱۵۸
جدول ۴-۷- نتایج آزمون تحلیل اندازه گیری مکرر اثرات بین آزمودنیها در نگرش زیست محیطی ۱۵۹
جدول ۴-۸- مقایسه میانگینهای اصلاح شده نگرش زیست محیطی در دو گروه آزمایش و گروه کنترل ۱۵۹
جدول ۴-۹- نتایج آزمون تعقیبی توکی برای مقایسه میانگینهای گروه های آموزش وکنترل ۱۶۰
جدول ۴-۱۰- نتایج آزمون تعقیبی توکی برای مقایسه زیرمولفههای نگرشهای زیست محیطی ۱۶۱
جدول ۴-۱۱- نتایج فرض کرویت موچلی برای رفتارشهروندی سازمانی درگروهها ۱۶۲
جدول ۴-۱۲- نتایج آزمون تحلیل اندازه گیری مکرر اثرات درون آزمودنیها در رفتارشهروندی سازمانی ۱۶۳
جدول ۴-۱۳- نتایج آزمون تحلیل اندازه گیری مکرر اثرات بین آزمودنیها در رفتارشهروندی ۱۶۳
جدول ۴-۱۴- مقایسه میانگینهای اصلاح شده رفتارشهروندی سازمانی در گروه ها ۱۶۴
جدول ۴-۱۵- نتایج آزمون تعقیبی توکی برای مقایسه میانگینهای گروه ها رفتار شهروندی سازمانی ۱۶۵
جدول ۴-۱۶- نتایج آزمون تعقیبی توکی برای مقایسه زیر مولفههای رفتار شهروندی سازمانی ۱۶۶
جدول ۴-۱۷- نتایج فرض کرویت موچلی برای بهزیستی اجتماعی در دو گروه آزمایش و گواه ۱۶۷
جدول ۴-۱۸- نتایج آزمون تحلیل اندازه گیری مکرر اثرات درون آزمودنیها در بهزیستی اجتماعی ۱۶۸
جدول ۴-۱۹- نتایج آزمون تحلیل اندازه گیری مکرر اثرات بین آزمودنیها در بهزیستی اجتماعی ۱۶۹
جدول ۴-۲۰- مقایسه میانگینهای اصلاح شده بهزیستی اجتماعی در بین گروه ها ۱۶۹
جدول ۴-۲۱- نتایج آزمون تعقیبی توکی برای مقایسه میانگینهای گروه ها در بهزیستی اجتماعی ۱۷۰
جدول ۴-۲۲- نتایج آزمون تعقیبی توکی برای مقایسه زیرمولفههای بهزیستی اجتماعی ۱۷۱
فصل اول
کلیات پژوهش
مقدمه
از زمان ظهور روانشناسی به عنوان یک علم، رویکردهای نظری مختلفی جهت توصیف[۱]، تبیین و پیش بینی[۲] فرایندهای روانشناختی و رفتار انسان مطرح شد و به پیروی از این رویکردها روشها و فنون درمانی مختلفی جهت ارائه مداخلات مورد نیاز به ویژه در زمینه آموزش و درمان تهیه شد نگاه روانشناسی امروزی به پدیده های روانشناختی، نگاهی است چند بعدی و التقاطی. مفهوم ذهن آگاهی[۳] و فراشناخت[۴] به ویژه از نظر رویکردهای آموزشی[۵] و درمانی مبتنی بر این مفهوم از این قاعده مستثنی نیستند (گلپور، سلیمانی، ۱۳۹۲).
به واسطه تمرینها و تکنیکهای مبتنی بر ذهن آگاهی فرد نسبت به فعالیتهای روزانه خود آگاهی پیدا می کند، به کارکرد اتوماتیک ذهن در دنیای گذشته و آینده آگاهی مییابد و از طریق آگاهی لحظه به لحظه[۶] از افکار، احساسات و حالتهای جسمانی بر آنها کنترل پیدا می کند و از ذهن روزمره و اتوماتیک متمرکز بر گذشته و آینده رها می شود. آموزش ذهن آگاهی مستلزم یادگیری فراشناختی واستراتژیهای رفتاری جدید برای متمرکز شدن روی توجه و جلوگیری از افکار خودکار و باعث گسترش افکار و نگرشهای جدید وکاهش هیجانات ناخوشایند[۷] ودرنتیجه ایجاد رفتارهای جدید است. همین که فرد در ذهن آگاهی آموزش دید، می تواند آن را در طی انواع فعالیتها به کار گیرد. ذهن آگاهی باعث می شود هر فعالیتی که فرد در آن درگیر است به چشم انداز وسیعی در فهم وجود خودش منجر شود و افراد را قادر می کند به موقعیتها با تفکر پاسخ دهند و تکانشی[۸] عمل نکنند (کارجد، ۲۰۰۳) .
همچنین مفهوم دیگری که با ذهن آگاهی همپوشی[۹] دارد فراشناخت می باشد. شناخت بخش مرکزی فردیت انسان است. در منظر روانشناسی شناخت[۱۰] عبارتنداز: دریافت[۱۱]، پردازش[۱۲]، نگهداری[۱۳] و انتقال[۱۴] اطلاعات، فراشناخت فعالیتی است که کنشهای مربوط به چهار عنصر یادشده را در بر میگیرد و بر آنها نظارت دارد (سیف، ۱۳۸۰).
چنانکه ازتوضیحات فوق در مورد فراشناخت و ذهن آگاهی استنباط می شود بین دو مقوله فراشناخت و ذهن آگاهی از لحاظ نظری شباهتهای فراوانی دیده می شود. از جمله در مورد مفاهیمی مانند، نظارت، کنترل و ارزیابی که میتوانند در تغییر نگرش و رفتار افراد نقش مهمی داشته باشند. بنابراین میتوان انتطار داشت که افراد با آموختن ذهن آگاهی در زمینه های اجتماعی به خلق مثبت و بهزیستی اجتماعی بیشتری برسند. همچنین درموقعیتهای شغلی و شهروندی رفتارهای فرانقشی مفیدی از خود نشان دهد و با افزایش سوگیری مثبت نسبت به محیط زندگی و محرکهای محیطی، نگرش زیست محیطی مثبتتری کسب کنند.
۱-۲-بیان مساله
در جوامع امروزی با رشد سریع تکنولوژی و افزایش پیوندهای اجتماعی ظهور مسایل و مشکلات فردی و اجتماعی مانند؛ آسیبهای فردی و اجتماعی[۱۵]، معضلات زیست محیطی[۱۶] و مسایل شهروندی نیز افزایش یافته است. بسیاری از مشکلات عدیده جامعه امروز، بازتاب مسائل و ناهنجاریهای[۱۷] فردی است که در جامعه ظهور و بروز کرده است. این ناهنجاریها ریشه در ضعف تربیتی است که در اصلیترین نهاد اجتماع ـ خانواده ـ وجود دارد و همزمان با رشد فرد، در همه سطوح جامعه ـ تا سطح دولتها ـ حرکت میکند و تسری مییابد (سروستانی، ۱۳۸۷).
مسأله اجتماعی[۱۸] ، عبارت از وضعیتی است که به نظر تعداد افراد جامعه؛ چه آنان که درگیر مسألهاند، یا افراد دیگر که مبتلابه مسأله نیستند، مایه سختی تلقی شود، هرچند امکان بهبود داشته باشد. مسأله اجتماعی، هم شامل موقعیت عینی[۱۹] و هم تفسیر ذهنی[۲۰] از وضعیت اجتماعی است، که جامعه را در حالت بحرانی قرار میدهد (گولد[۲۱] و همکاران، ۱۳۸۴).
شناخته شدن مسائل اجتماعی از سوی مردم، بعد ذهنی مسأله اجتماعی را تشکیل میدهد و محدود کردن مسأله اجتماعی به آن، باعث از دست دادن آن دسته از مسائل اجتماعی میشود که مردم آنها را درک نمیکنند ولی عملا به علت اختلاف میان واقعیت اجتماعی و ارزشهای اجتماعی[۲۲] در یک زمینه مشخص- بعد عینی مسأله اجتماعی- میتوان گفت که مسأله اجتماعی وجود دارد (مرتون[۲۳]، ۱۳۸۷). عوامل اجتماعی به عنوان مؤثرترین عناصر در بروز و پیدایش مسئله و آسیبهای اجتماعی نقش اساسی دارند. زیرا فرد، خانواده و جامعه یک مثلث را تشکیل می دهند که اختلالات رفتاری در هریک از آنها سبب ایجاد آسیبها و پیدایش مسئله بسیاری در جامعه میگردد (ستوده، ۱۳۸۵).
انسان در زندگی اجتماعی[۲۴] و در تعامل با دیگران است که خود را میشناسد و از وجود خود آگاه می شود. اما خودآگاهی[۲۵] او ابعاد دیگری نیز دارد که در رابطه او با محیطهای گوناگون و پیچیده شکل میگیرد، مانند محیط روانی و فیزیولوژی، محیط طبیعی، محیط اجتماعی، محیط فرهنگی که ازآنها متاثر می شود. به همین علت خودآگاهی او شامل دایرههای متعددی است، مانند آگاهی از وجود خودش، آگاهی از تعلقش به گروه، قشر یا ملیت خاص، آگاهی او از این که به شهر، منطقه یا جغرافیای طبیعی خاصی تعلق دارد. اما چگونگی تعامل انسان با این محیطهای گوناگون، به مقدار زیادی، ناخودآگاهانه است و میزان و چگونگی روابط متقابل و تاثیر و تاثر انسان با این محیطها برای او روشن نیستند (هانت[۲۶]، ۱۹۸۷). بنابراین، لزوم آموزش مهارتهای شناختی، اجتماعی، محیطی در زندگی فرد مطرح میشود. اینکه چگونه و با چه کیفیتی در جمع حضور یابد و رفتارهای گروهی متناسب و مقبولی را از خود بروز دهد و آگاهی بیشتری در زمینه های مختلف کسب کند. سه مفهوم رفتار شهروندی سازمانی[۲۷]، بهزیستی اجتماعی[۲۸] و نگرشهای زیست[۲۹] محیطی هرکدام جنبه هایی از آگاهی انسان در محیط اجتماعی را بیان می کنند و میتوان گفت وجه مشترک همه آنها آگاهی یا شناخت میباشد.
باتمان و ارگان[۳۰] (۱۹۸۳) برای اولین بار اصطلاح رفتار شهروندی سازمانی (OCB) را وضع کردند و آن را این گونه تعریف نمودند: رفتار فردی که داوطلبانه[۳۱] است، بطور صریح یا ضمنی توسط سیستم رسمی پاداش برانگیخته نشدهاست، و کارایی سازمان را افزایش خواهد داد. همچنین تمایل کارکنان به انجام رفتارهایی که فراتر از الزامات رسمی نقش و جایگاهشان میباشد نیز به عنوان یکی از عناصر اصلی تشکیل دهنده رفتار شهروندی سازمانی شناخته شدهاست در دنیای پر رقابت کنونی، سازمانها پیوسته در جستجوی شیوه های جدیدی برای حداکثر کردن عملکرد و تلاش کارکنانشان هستند. با وجود افزایش استفاده از تکنولوژی اطلاعات، بازهم در عملکرد کارایی سازمان شکاف وجود دارد. اکنون قویاً این اعتقاد وجود دارد که عملکرد کارایی سازمان تا حدود زیادی به تلاش کارکنان که فراتر از الزامات تعریف شده، نقش میباشد بستگی دارد.
سازمانها به ویژه سازمانها در کشورهای جهان سوم که نیازمند جهشی عمده در کارآمدی میباشند بایستی زمینه را به گونه ای فراهم کنند که کارکنان و مدیرانشان با طیب خاطر تمامی تجربیات، تواناییها و ظرفیتهای خود را در جهت اعتلای اهداف سازمانی[۳۲] بکار گیرند. این امر میسر نخواهد شد مگر آنکه اصول و قواعد مربوط به رفتار شهروندی سازمانی شناسایی و بسترهای لازم برای آموزش و پیاده سازی اینگونه رفتارها فراهم گردد(همان منبع).
مفهوم دیگری که به آگاهی اجتماعی فرد مربوط می شود، بهزیستی اجتماعی است. کییز[۳۳] (۱۹۹۸) بهزیستی اجتماعی را به عنوان گزارش شخصی افراد از کیفیت ارتباطات آنها با دیگران تعریف میکند. مدل چند وجهی کییز و شاپیرو[۳۴](۲۰۰۴) از بهزیستی اجتماعی شامل پنج جنبه میشود که میزان کارکرد بهینه افراد را در عملکرد اجتماعی آنها معلوم میکند. پنج عنصر یا جنبه بهزیستی اجتماعی از نظر کییز، یعنی پیوستگی[۳۵]، یکپارچگی[۳۶]، پذیرش[۳۷]، مشارکت[۳۸] و شکوفایی[۳۹] تا اندازهای به سلامت روان مربوط هستند. از نظر او شناخت و پذیرش دیگران، عنصر پذیرش و ارزش فرد به عنوان یک شریک اجتماع عنصر تشریک مساعی و سرانجام باور به تحول مثبت اجتماعی عنصر شکوفایی بهزیستی اجتماعی است. این عناصر میتوانند وحدت اجتماعی، تشریک مساعی، پیوند اجتماعی[۴۰] و حس ظرفیت برای رشد مداوم جامعه و میزان راحتی افراد را در پذیرش دیگران ارزیابی کنند و در مجموع وجود یا عدم وجود سلامت روان را مطرح میکنند (کییز، ۲۰۰۵).
بعد دیگری ازآگاهی که امروزه با سرعت زیاد تکنولوژی و صنعت به کنترل و نظارت مداوم نیاز دارد، نگرشهای زیست محیطی می باشد. مفاهیمی چون شناخت نگرش ورفتار به شدت به یکدیگر مرتبط هستند. چالشهای پیش روی روانشناسی حفاظت از محیط زیست[۴۱] قابل توجه هستند. یکی از کمکهای اساسی روانشناسی به نگهداری از محیط زیست را میتوان کمک به تأکید بر قابلیت های انسان و به کارگیری آن دانست. ما به لحاظ روانشناختی از طرق بسیاری با دنیای زندۀ بزرگتر پیوند داریم. شاید این به شیوه هایی که حتی ما از آن آگاه نیستیم (از قبیل مزایای مرتبط با بهداشت روان[۴۲] که از صرف وقت در طبیعت حاصل می شود یا یک حس غیرقابل نامگذاری اما نیرومند نسبت به یک مکان)، یا به طرقی که ما کاملاً از آن آگاهیم (مانند زمانی که از یک نوع هویت محیطی برخورداریم که برای تعاملات اجتماعی ما از اهمیت قابل توجه برخوردار است)، اتفاق بیافتد (کلایتون به نقل از؛ صفارینیا و همکاران، ۱۳۹۰).
در حوزه رفتارهای زیست محیطی[۴۳] بیشتر از هر موضوع دیگر در مورد نگرش زیست محیطی مطلب و پژوهش انجام شده داریم. بسیاری ازمردم به خاطر نگرشهای خود حتی جان خود را نیز از دست می دهند. طرفدار حفظ محیط زیست و هوای پاک بودن، طرفدار بازیافت مواد[۴۴] و کنترل جمعیت[۴۵] بودن همه نمونههایی از نگرش افراد میباشد.
همانطور که ملاحظه می شود سه مفهوم رفتارشهروندی، بهزیستی اجتماعی و نگرشهای زیست محیطی هرکدام جنبههایی از آگاهی انسان در محیط اجتماعی را بیان می کنند و میتوان گفت وجه مشترک همه آنها آگاهی یا شناخت میباشد. برای کنترل ، تغییر و یا ایجاد هرکدام از این مفاهیم آشنایی با مهارت های ذهنی یا شناختی و فراشناختی امری ضروری به نظر میرسد. در دیدگاه یادگیری شناختی، به واسطههای شناختی در شکل گیری نگرشها تاکید شده است. در این دیدگاه ها به کیفیت استدلال، تفکر، نحوه پردازش اطلاعات، آموزش مهارت ها برای تغییر و ایجاد نگرشها و پردازش شناختی توجه شده است. طبق این رویکرد شیوه هایی چون آموزش، آگاهی دادن، تعهد، توافق و تاثیر رفتاری برای تغییر نگرش ارائه شده اند. بنابراین میتوان از آموزشهای مختلف برای ایجاد و تغییر رفتار شهروندی سازمانی، بهزیستی اجتماعی و نگرشهای زیست محیطی استفاده کرد. که در این پژوهش به بررسی اثر بخشی دو روش فراشناخت و ذهن آگاهی خواهیم پرداخت. زیرا تحقیقات گذشته نشان دادهاند که این دو روش در زمینه تغییر و اصلاح شناختها و یادگیری مطالب اثرات مفیدی داشته اند. همچنین هر دو روش از مولفه های مشترکی چون خود تنظیمی[۴۶] و خودکنترلی استفاده می کنند. در حالیکه تفاوتهایی در روشها و راهبردها با هم دارند (ولز[۴۷]، ۲۰۰۵).
فراشناخت اصلاحی است که اولین بار توسط فلاول[۴۸] (۱۹۷۶) به کار رفت تا دانش فرد در مورد فرایندهای شناختی و اینکه چگونه میتوان از آنها برای دستیابی به یک هدف یادگیری به طور مطلوب استفاده کرد، اشاره دارد. درسالهای اخیرتاکید زیادی برآموزش با هدف پیشبرد مهارت های فراشناختی[۴۹] و ترغیب فعالیتهای فراشناختی در بین افراد شدهاست. یادگیری “راهبردهای شناختی” و “فرا شناختی” را در بر میگیرد. راهبردهای شناختی به راهبردهایی که افراد برای یادگیری به خاطرسپاری، یادآوری و درک مطلب از آنها استفاده می کنند اشاره دارد. این راهبردها هم برای تکالیف ساده و حفظ کردنی و هم برای تکالیف پیچیدهتر که به درک و فهم نیازمندند کاربرد دارد (بمبوتی[۵۰]، ۲۰۰۸). فراشناخت یک مفهوم چند وجهی است. این مفهوم دربرگیرنده دانش (باورها)، فرایندها و راهبردهایی است که شناخت را ارزیابی، نظارت[۵۱] یا کنترل می کند (موسس و بیرد[۵۲]، ۲۰۰۲). بیشتر فعالیتهای شناختی به عوامل فراشناختی بستگی دارند که برآنها نظارت دارند و کنترلشان می کنند. علاوه براین، اطلاعاتی که از نظارت فراشناخت منشعب میشوند اغلب به صورت احساسات ذهنی تجربه میشوند که میتوانند بر رفتار اثر بگذارند. با توجه به تعاریف میتوان دریافت که مهارت های فراشناختی به عنوان یک پردازشگر اطلاعات، نظم دهنده، مهار کننده و نظارت کننده سایرجنبههای شناختی محسوب می شود. راهبردهای فراشناختی، تدابیری هستند برای نظارت بر راهبردهای شناختی و هدایت آنها راهبردهای فراشناختی عمده را میتوان در سه دسته قرار داد:
۱- راهبردهای برنامهریزی[۵۳]: شامل تعیین هدف برای یادگیری و مطالعه تحلیل چگونگی برخورد با موضع یادگیری و انتخاب راهبردهای یادگیری مفید است.
۲- راهبردهای کنترل و نظارت[۵۴]: ارزشیابی یادگیرنده از کار خود برای آگاهی یافتن از چگونگی پیشرفت خود، مانند نظارت بر توجه به هنگام خواندن یک متن، از خود سؤال پرسیدن به هنگام مطالعه.
۳- راهبردهای نظمدهی[۵۵]: این راهبردها، باعث انعطافپذیری در رفتار یادگیرنده میشوند و به او کمک میکنند تا هر زمان که برایش ضرورت داشتهباشد، روش و سبک یادگیری خود را تغییر دهد (سیف، ۱۳۸۰). برنامهریزی، نظارت و نظمدهی، سه مهارت اساسی هستند که به ما اجازه میدهند دانش فراشناختی را برای تنظیم تفکر و یادگیری به کار بریم (وولفولک[۵۶]، ۲۰۰۱).
مجهز کردن افراد به مهارت ها و راهبردهای فراشناختی، آنان را قادر میسازد با افزایش آگاهی در مورد رفتار شهروندی سازمانی، بهزیستی اجتماعی و نگرشهای زیست محیطی و سپس کنترل ونظارت مناسب برآنها، خواسته ها و انتظارات عدیده موقعیتها ی سازمانی، شرایط اجتماعی و زیست محیطی را برآورده سازند.
مفهوم دیگری که به آگاهی شناختی، اجتماعی ومحیطی انسان کمک می کند ذهن آگاهی می باشد. ذهن آگاهی به عنوان فرایند توجه کردن به تجارب لحظه به لحظه و همچنین به عنوان ترکیب خودتنظیمی توجه با نگرش کنجکاوانه، پذیرا بودن، و پذیرش تجارب فرد توصیف شده است. همچنین چنانکه کابات زین[۵۷] (۲۰۰۳) می گوید ذهن آگاهی به معنای توجه کردن به طریقی خاص، معطوف به هدف، در زمان حال و بدون قضاوت و پیشداوری است. از طریق تمرین ذهن آگاهی فرد می آموزد که در لحظه، از حالت ذهنی خود، آگاهی داشته و توجه خود را به شیوه های مختلف متمرکز کند.
منطق ذهن آگاهی، حفظ مهارتهاست که به شخص این امکان را می دهد که به صورت هدفمند از هدایت خودکار[۵۸] که طی فرایند نشخوار فکری عادت شده شکل میگیرد، رها شود. بدین ترتیب توجه فرد به واقعیت در لحظه جلب می شود واحتمال بازنمایی گسترده برای حل مساله پدید می آید (خوش لهجه، ۱۳۹۰).
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-04-14] [ 05:24:00 ب.ظ ]
|