مالیات بر درآمد از اعمال نرخ مالیاتی مقرر بر درآمد افراد یا اشخاص حقوقی برای هر فقره از درآمدهای به دست آمده و یا برای جمع درآمد حاصل در یک دوره مالی معین محاسبه و از آنان وصول می‌‌شود. مثل مالیات بر درآمد اجاره املاک که موجر موظف به پرداخت آن است (محمدی، ۱۳۸۸).

۲-۳-۲-۲- مالیات بر دارایی
مالیات بر دارایی به واسطه تعلق دارایی به شخص یا تملک دارایی توسط او به وی تعلق می‌‌گیرد. مثل مالیاتی که فروشنده هنگام فروش ملک باید بپردازد (محمدی، ۱۳۸۸).
۲-۳-۲-۳- مالیات بر سرمایه
منظور از مالیات بر سرمایه، مالیاتی است که اصولاً سرمایه‌گذاری و یا گردش سرمایه صرف‌نظر‌از تحصیل یا عدم تحصیل سود، موجب تعلق مالیات به آن می‌‌گردد. مثل مالیات بر اضافه ارزش سرمایه که در اثر افزایش ارزش ملک، فروشنده هنگام فروش ملک باید آن را بپردازد (محمدی، ۱۳۸۸).
۲-۳-۲-۴- مالیات سرانه
آن نوع از مالیات است که در برخی از کشورهای جهان از هر نوع شهروند مبلغ یا مقدار ویژه‌ای پول و یا کالا به عنوان مالیات می‌گیرند ( دادگرکرماجانی،۱۳۷۸).
۲-۳-۲-۵- مالیات بر واردات
این همان نوع از مالیات است که حق گمرکی یا عوارض گمرکی نامیده می‌شود. این نوع از مالیات مخصوص کشورهایی است که دارای تجارت خارجی می‌باشند و افراد حق صادر و وارد کردن کالا راداشته باشند. در حقیقت این نوع مالیات جهت کنترل هر چه بیشتر واردات و تقویت تولیدات داخلی می‌باشد تا ضمن قابل رقابت بودن آن با کالاهای خارجی، انگیزه تولیدکنندگان را برای تولید هر چه بیشتر و گرایش جامعه را برای خرید کالاهای داخلی افزایش دهد. از این رو وضع این نوع مالیات در دگرگونی اندازه و کیفیت کالاهای وارداتی تأثیر واضح و روشنی خواهد داشت ( سید نورانی، ،۱۳۸۸).
۲-۳-۲-۶- مالیات رأی
این نوع از مالیات خود نوعی از مالیات سرانه می‌باشد و منظور آن است که برای کسانی که حق رأی دارند، امکانی فراهم می‌شود تا همان‌گونه که در تعیین سرنوشت سیاسی دخیلند، در سرنوشت اقتصادی نیز سهمی داشته باشند. بدین جهت برای کسانی که حق رأی در انتخابات دارند، مالیات ویژه‌ای تصویب می‌شود ( محمدی، ۱۳۸۸).
۲-۳-۲-۷- مالیات بر ارث
مقدار معینی از اموال و ثروت کسی که فوت شده باشد، به عنوان مالیات از ورثه او دریافت می‌شود. معمولاً چنین مالیاتی بدان جهت از ورثه متوفی گرفته می‌شود که ثروت در برابر انجام کار یا سرمایه گذاری به‌دست نیامده است (محمدی، ۱۳۸۸).
۲-۳-۲-۸- مالیات بر مشاغل
این نوع از مالیات بدان جهت از صاحبان مشاغل اخذ می‌شود که فقط داشتن درآمد اصالت دارد و نیازها و اصالت‌های انسانی و اخلاقی را در تنظیم مالیات شرط نمی‌دانند. از‌این‌رو مراکز فساد و فحشاء و قمارخانه‌ها و مشروب‌فروشى‌ها هم مالیات خاصى به دولت پرداخت مى‌کنند. همان گونه که در رژیم سابق اخذ مالیات از این قبیل مشاغل، درآمد مضاعفی را برای دولت ایجاد می‌کرد ( سید نورانی، ۱۳۸۸).
۲-۳-۲-۹- مالیات بر فروش
دولت در این نوع خاص مالیات جهت و سوی مصرفی جامعه را به‌طور دلخواه یا در جهت مصالح جامعه تعیین می‌کند و برای کنترل مصرف جامعه مالیاتی بطور غیرمستقیم بر آن وضع می کند. دخانیات و کالاهای لوکس و تشریفاتی جامعه کالاهایی از این دست هستند (سیدنورانی، ۱۳۸۸).
۲-۳-۲-۱۰- مالیات فراگیر
این نوع از مالیات مختص کشورهای بلوک شرق و سوسیالیستی مانند اتحاد جماهیر شوروی سابق و اقمارش می‌باشد و در این کشورها، دولت کالاها و خدمات را با قیمتی خاص از تولیدکننده خریداری کرده و با قیمت اضافی تحویل مصرف‌کننده می‌دهد و در حقیقت اختلاف قیمت بین تولیدکننده و مصرف‌کننده همان مالیات فراگیری می‌باشد که به این شکل دولت از تمام مصرف‌کنندگان دریافت می‌کند (زندی حقیقی، ۱۳۷۰).
۲-۳-۲-۱۱- مالیات امنیت اجتماعی
در برخی از کشورها در برابر انجام برنامه‌های اجتماعی و امنیتی، مالیاتی دریافت می‌شود که همان مالیات امنیت اجتماعی نامیده می‌شود (زندی حقیقی، ۱۳۷۰).
۲-۳-۲-۱۲- مالیات بر شرکت ها
این مالیات را دولت‌ها به‌خاطر داشتن شخصیت حقوقی جداگانه شرکت‌ها که درآمدی جدای درآمد افراد دارند، وضع‌ می‌کنند ( محمدی، ۱۳۸۸).
۲-۳-۲-۱۳- مالیات برای تأمین زندگی در سنین پیری
این نوع مالیات توسط دولت از افراد در برابر تعهدش نسبت به بیمه ‌شدن آنان در سنین پیری در برخی از کشورها گرفته‌ می‌شود (سید نورانی، ۱۳۸۸).
۲-۳-۲-۱۴- مالیات بر خدمات
بعضی از انواع مالیات‌ها کلاً یا به طور نسبی قابل انطباق با حق‌الزحمه خدمات ارائه شده از طرف دولت یا موسسات دولتی است. مثلا بر‌اساس قانون مالیات بر ارزش‌افزوده خدمات مخابراتی ۳% مالیات دارد (سیدنورانی،۱۳۸۸).
۲-۴- مالیات و تأمین عدالت اجتماعی
امروزه دولت‌ها برای ایجاد تعادل اقتصادی وظایف گوناگونی به عهده‌ می‌گیرند. بازارهای اقتصادی را کنترل و قیمت‌ها را تعیین و کنترل می‌نمایند و بر توزیع مزدها و فرآورده‌ها و سایر درآمدها نظارت‌ می‌کنند. اما در بین همه این‌ها آن‌چه که در تعادل اقتصادی کشور و تأمین عدالت اجتماعی نقش ویژه‌ای دارد، مالیات است.
مالیات دولت را قادر می‌سازد که بر جریانات و مسائل اقتصادی کشور و افزایش درآمدها و ثروت ها، نظارت و کنترل داشته و از رکود و فساد و کسادی اقتصادی جلوگیری کند.
البته روشن است که در میان انواع مالیات‌ها، مالیات‌های مستقیم به این دلیل که اشخاص پرداخت‌کننده نمی‌توانند آن را به دیگری منتقل نمایند، اگر بر‌اساس درآمد تنظیم گردد، مانع از تمرکز ثروت و اندوخته‌های سرسام‌آور خواهد شد. به این جهت فاصله‌هاى وحشتناک طبقاتى را ترمیم و یا تعدیل مى‌کند واز طرف دیگر موجب رونق اقتصادى خواهد بود. در میان مالیات‌ها، سیستم مالیاتى تصاعدى موثرترین آن در مسائل اقتصادى مى‌باشد هم از جهت تأمین نیازهاى دولت و هم از نظر نقش آن در تعدیل درآمد
به‌طور روشن این نوع مالیات مى‌تواند تقاضاى عمومى و همچنین قیمت کالاها را تغییر دهد زیرا مالیات چه مستقیم و چه غیرمستقیم درآمدها را پائین مى‌آورد و در نتیجه تقاضاى عمومى نسبت به کالاها و خدمات پائین خواهد آمد. از طرف دیگر با کاهش تقاضا (با فرض ثبوت سایر متغیرها) قیمت‌ها پائین مى‌آیند (ثاقب فر، ۱۳۸۶)
۲-۵- مالیات در مکاتب اقتصادی
از آن جا که مقوله‏ مالیات‏ به عنوان یک جزء مهم ابزار سیاست‌گذاری اقتصادی، اجتماعی به حساب می‌آید، لازم است تا برای اعمال سیاست‏های مالیاتی، اصول و نظریاتی از سوی اندیشمندان مکاتب گوناگون فکری تعریف شود تا نظام‏های مالیاتی فراخور شرایط اقتصادی و اجتماعی خود از آن‌ها بهره برند. از این روی، بحث اصول و نظریات مالیاتی یکی از موارد بنیادین مطالعات مالیاتی است که می ‏تواند در چارچوب اهداف باز‌توزیعی مالیات‏ها بسیار مهم تلقی شود.
۲-۵-۱- اصول مالیاتی از نظر کلاسیک ها
آدام اسمیت معروف‏ترین اقتصاددان مکتب کلاسیک است. بنابراین اصول چهارگانه او به عنوان اصول مالیاتی مورد نظر مکتب کلاسیک به‌حساب می‌آید. اصل اول از دید او اصل عدالت و برابری است. بر‌اساس این اصل، بار مالیات باید به صورت عادلانه بین مردم تقسیم شود و به توانایی پرداخت مالیات‌دهنده بستگی دارد. وی مالیات تناسبی را به عنوان مالیاتی عادلانه تلقی می‌‌کند. اصل دوم، معین و مشخص بودن مالیات‌هاست. بر‌اساس این اصل باید مبلغ، مأخذ، زمان پرداخت و طریقه پرداخت دقیقاً مشخص باشد. اصل سوم، اصل سهولت است. بر‌اساس این اصل، کسب رضایت نسبی افراد و تسهیلات مختلف برای پرداخت مالیات مدنظر است و تنظیم شرایط جهت پرداخت و طریقه پرداخت باید با توجه به حداقل فشار امکان‌پذیر باشد. اصل آخر به صرفه‌جویی برمی‌گردد. در جمع‌ آوری مالیات باید حداکثر صرفه‌جویی به‌عمل آید و هزینه جمع‌ آوری آن به حداقل تقلیل یابد (محمدی، ۱۳۸۸).
۲-۵-۲- اصول مالیاتی از دید کنیزین‌ها
آن‌ها در مورد مالیات‌ها اعتقاد به اصول زیر دارند :
الف – اصل شخصی ساختن مالیات :
بر‌اساس اصل مزبور، هنگام تعیین و دریافت مالیات علاوه بر درآمد مبنای محاسبه، وضع شخصی مالیات‌دهنده از نقطه نظر تحصیل درآمد و وضعیت اجتماعی نیز ملاکعمل است. به عنوان مثال درآمد حاصل از کار با درآمد حاصل از سرمایه تفاوت دارد. از آن‌جا که گروه اول درآمد خود را از راه زحمت فیزیکی و یا فکری به دست می‌‌آورد، رنج و مشقات بیشتری نسبت به گروه دوم که درآمد حاصل از سرمایه کسب می‌‌کند، دارد. بنابراین، هنگام پرداخت مالیات باید فداکاری بیشتری به خرج دهد. بر‌اساس این اصل، باید وضعیت کاری و اجتماعی فرد مالیات‌دهنده مورد توجه‌ قرار گیرد ( محمدی، ۱۳۸۸).
ب – اصل دخالت :
به عقیده کینز و پیروان او، دولت باید جهت ارشاد و فعالیت‌های اقتصادی و اجتماعی دخالت کند و نباید مالیات‌ها بی‌‌طرف باشند. به عنوان مثال، دولت باید جهت مبارزه با تورم از سیاست‌های مالی انقباضی استفاده کرده و با افزایش نرخ مالیاتی، تورم را بکاهد.
ج – اصل مطلوبیت درآمد:
مطلوبیت نهایی هر واحد پول یا درآمد برای افراد کم درآمد بیشتر از مطلوبیت نهایی پول یا درآمد برای افراد پر‌درآمد است. بنابراین اگر به نسبت برابر از درآمد هر دو گروه مالیات اخذ شود، افراد کم‌درآمد مقدار مطلوبیت بیشتری از دست می‌‌دهند و این موضوع عادلانه نیست. برای حل مشکل فوق باید بر‌اساس نرخ تصاعدی مالیات اخذ شود (محمدی، ۱۳۸۸).
۲-۵-۳- نگرش جدید به اصول مالیاتی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...