رویدادهای کشور مصر نشان داد بسته‌شدن فضای سیاسی – اجتماعی ممکن است آرامشی ظاهری را حاکم کند، اما نمی‌تواند مانع از بروز اعتراضات به شکلهای دیگر و در فضاهای دیگر شود. تجربه مصر نشان می‌دهد اتفاقا ایجاد اختلال در شبکه‌های ارتباطی مانند قطع مقطعی خطوط تلفن همراه، کاهش سرعت اینترنت و محدود‌کردن دسترسی به برخی پایگاه های اینترنتی ، در نهایت،اقدامی منفعلانه است و موجب مدیریت و مهار اعتراضات نمی‌شود. بر اساس آمار، تعداد خطوط تلفن همراه از ۰۶۵/۳۰ میلیون در دوره ۸-۲۰۰۷ و ۳۵۲/۵۵ میلیون در سال ۲۰۰۹ به حدود ۶۰ میلیون در سال ۲۰۱۰، و تعداد کاربران اینترنت از ۱/۲۰ میلیون نفر در سال ۲۰۰۹ به بیش از ۱/۲۲ میلیون نفر در سال ۲۰۱۰ افزایش یافته است، ضمن آنکه جمعیت شهرنشین در دوره ۱۰-۲۰۰۵ حدود ۸/۱ درصد رشد داشته است. روشن است کشوری که – طبق آمار ۲۰۱۰ – متوسط سنی مردم آن ۲۴ سال است، با این تعداد مشترک تلفن همراه و کاربر اینترنت، و از همه مهمتر اینکه به بازاندیشی درباره خود پرداخته است، حامل چه نیروی عظیم و دگرگون‌کننده‌ای است. این نیروی عظیم زمانی خواهان دگرگونی می‌شود که پاسخهای موجود برای خواسته‌ها و نیازهایش را ناکافی و یا ناامیدکننده ببیند. در واقع، نسل جدید با پرسش از الگوهای رسمی و غیررسمی موجود، می‌خواهد پیگیر آرمانها و علایق خود باشد و انتظارات خاص خود را از دولت و جامعه دنبال کند، از اینرو در برابر الگوهای حاکم فکری و رفتاری واکنش و حتی مقاومت نشان می‌دهد. حال، هرچه فشار برای همسانی و همنوایی بیشتر باشد یا نسل جوان در مورد درستی یا رضایت بخشی الگوهای فکری و رفتاری حاکم بیشتر تردید کند، به طور طبیعی اقدامات اعتراضی و مخالفت‌جویانه بیشتری هم صورت می‌گیرد، هرچند که ممکن است بسیاری از این اقدامات ابتدا جنبه آشکار نداشته باشد. آنچه به این روند سرعت می‌بخشد، بهره‌گیری از رسانه‌های جدید، کسب اطلاعات و آگاهی درباره دنیای پیرامون و در نتیجه مقایسه مستمر میان وضعیت خود و جهان است. (نبوی ، ۱۳۸۹)

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

عموم مطالعات میدانی سالهای اخیر درباره نوجوانان و جوانان کشورهای خاورمیانه، از جمله مصر، بیانگر آن است که آنان روایتی دیگر از خود وجامعه‌شان دارند وچندان دلبسته اسطوره‌هاو آرزوهای نسلهای قبل نیستند. این وضعیت، پیامد پرسش از هویت و بازسازی آن ، به عنوان فرآیندی طبیعی در رهگذر تغییر نسلها ،و نیز گسترش شبکه‌های ارتباطی است که دریک دهه گذشته شدت گرفته است.ازاینرو اگرروزگاری پان‌عربیسم و سوسیالیسم مورد افتخار نسل مبارزه‌جوی عرب بود که تحولات منطقه را رقم می‌زد،این ارزشها ، پس از روشن شدن دستاوردهای این ایدئولوژیها و نیز فروپاشی بلوک شرق،نزد نسل جدید رنگ باخته است، چنان که در دو سال گذشته میلادی، آمار رسمی از افزایش قابل توجه ازدواج جوانان مصری با دختران اسرائیلی حکایت داشت. پس در این نسل، نوعی تکثر به چشم می‌خورد؛ امور و مسائل سیاسی نه امری مستقل و خارج از زندگی اجتماعی که به جزئی از زندگی روزمره فردی تبدیل، و از طریق شبکه‌های اجتماعی دنبال می‌شود. هویت نیز دیگر امری مرتبط با یک ایدئولوژی و یا آرمانشهر نیست. (نبوی ، ۱۳۸۹)
۵-۴-شبکه های اجتماعی و انقلاب مصر
حسنی مبارک مانند بن علی در تونس با تقلب در انتخابات و زندانی کردن مخالفان دوام حکومت مطلقه اش را تضمین می کرد . دولت های غربی او را برای حفظ ثبات منطقه و مبارزه با بنیاد گرایی اسلامی مهم می دانستند و با وجود جنایاتش مایل نبودند که او سرنگون شود . کنار زدن مبارک که بزرگترین ماشین نظامی جهان عرب را در اختیار داشت کار آسانی نبود چند سالی بود که دکتر شادی غزالی حرب و نواره نجم روزنامه نگار و سایر فعالان مصری در حال مطالعه سازو کار مبارزه سیاسی اینترنتی بودند و در وبلاگهاشان مردم را به تحولی انقلابی دعوت می کردند . ( حسین ، ۲۰۱۱)
بر خلاف تونس در مصر وبلاگ ها بندرت سانسور می شد ولی این وبلاگ نویسان به خاطر نوشتن مطالب ضد حکومت به زندان می افتادند و شکنجه می شدند و به این دلیل ناچار بودند پیامهارا رمز گذاری کنند و از اسم مستعار استفاده کنند و اینترنت را امن ترین راه مبارزاتی می دانستند . مصرحکومتی پلیسی داشت که دستگاه امنیتی آن با سرویس اطلاعاتی آلمان شرقی قابل قیاس بود به خاطر قانون حالت فوق العاده پلیس برای بازداشت و نگهداری شهروندان بدون محاکمه قدرت تام داشت . در حالی که مبارک با رهبران غربی روابطی گرم داشت اماسازمان عفو بین الملل از شکنجه و مبارزات مردان و زنان و کودکان با شک الکتریکی و ضرب و شتم گزارش می داد . ( حسین ، ۲۰۱۱)
در دوران حکومت مبارک بلند ترین صدای اعتراض از سوی اسلام گرایان سیاسی بلند شده بود بسیاری از رهبران اخوان المسلمین دستگیر و زندانی شده بودند . اما مبارک با متمرکز کردن توانش برروی دشمنان دیرینه از شکل گیری یک نیروی سیاسی قدرتمند غافل ماند .
نواره نجم روز نامه نگار می گوید : مشکل تفکر سنتی حکومت مبارک این بود که خیال می کرد فقط جناح های دارای ساختار هرمی خطر ناکندبرای همین با احزابی مانند اخوان المسلمین و سایر جناح های اسلام گرا مقابله می کرد . چون ساز مانهایی سنتی با ساختار هایی سلسله مراتبی بودند و خیال می کرد چون اینترنت ساختار و رهبری ندارد تهدید نمی تواند باشد . ( حسین ، ۲۰۱۱)
فعالان مصر از انقلاب تونس جرات گرفته بودند و در حال ساز ماندهی اعتراض خودشان بودند و با بهره گرفتن از صفحات خود در فیس بوک تاریخی را برای اعتراض تعیین کردند ۲۵ ژانویه که به مناسبت تجلیل از پلیس که تعطیل عمومی بود .
شادی غزالی حرب می گوید : فقط ۶ یا ۷ نفر قبل از تظاهرات در مورد مکان دقیق تصمیم گرفتیم ولی در دو هفته قبل اعلامیه پخش می کردیم و در فیس بوک از مردم دعوت می کردیم که به ما ملحق شوند و در خیا بان ها عملا کاری نمی کردیم چون خیلی خطر ناک بود . ( حسین ، ۲۰۱۱)
اما بر خلاف تونس فقط ۲۰ % مصری ها به اینترنت دسترسی دارند . این فعالان ناگزیر بودند به سراغ سایر مردم قاهره بروند که اینترنت ندارند و تصمیم گرفتند پیام را از طریق راننده های تاکسی در سراسر شهر پخش کنند . راننده های تاکسی قاهره دوست دارند با مسافران حرف بزنند و از خودمان پرسیدیم که چطوری می توان از فرصت استفاده کرد؟ ولید راشد فعال سیاسی و دو ستانش راننده های پر حرف تاکسی را با این ایده به خدمت گرفتند. او می گوید : اگر به طور مستقیم با راننده حرف بزنیم ممکن است شروع کند به بحث و فایده چندانی ندارد . اما اگر من در داخل تاکسی با یکی از اعضای جنبش حرف بزنم راننده خیال می کند رازی را شنیده است و حس کنجکاویش گل می کند و آن وقت است که حرف من در مورد برنامه و روز ۲۵ را برای بقیه تعریف می کند . در اتوبوس، کافه و مساجدقاهره خبر پیچید که قرار است در میدان التحریر اتفاقی بیفتد . صبح روز ۲۵ ژانویه سازماندهندگان بدون آن که بدانند چه می شود رهسپارتحریر شدند به محض رسیدن جمعیت بزرگی از مردم را دیدند . ( حسین ، ۲۰۱۱)
احمد ماهر می گوید : با دیدن مردم اشک می ریختم و بالاخره مردم برای پیوستن به ما انگیزه پیدا کرده بودند و ۴۰ هزار مصری به میدان تحریر آمده بودند .
اسماء محفوظ می گوید : همه دوستانم و سایر جنبش ها ،مردان و زنان میدان تحریر بودند و موفق شده بودیم و آرزو هایمان بر آورده شده بود . اگر چه اخوان رسما از این اعتراض حمایت نکرده بود اما بسیاری از جوانان این ساز مان دسته دسته به معترضان می پیوستند .
سندوس عاصم فعال سیاسی ساز مان جوانان اخوان المسلمین می گوید : ما از پرچم ها و شعارهای اخوان المسلمین که معمولا در سایر اعتراض های اخوان استفاده می شد استفاده نکردیم چون آن قیام قرار بود قیامی مصری باشد نه اسلامی . ( حسین ، ۲۰۱۱)
با تاریک شدن هوا پلیس با ماشین آب پاش و گاز اشک آور بر یورش خود بین مردم افزود . وشب ماموران امنیتی مرتکب خشونت هولناکی شدند . اما عجیب این بود که مردم نرفتندتمام شب ماندند و تظاهرات می کردند و ماموران آنها را تعقیب می کردند نزدیک سپیده دم بود که پلیس موفق شد میدان را پاک سازی کند . با توجه به تجربه انقلاب تونس سیاستمداران در مصر و فرا سوی آن با نگرانی منتظر حرکت بعدی معترضان بودند . غرب برای حفظ صلح مصر با اسرائیل و همکاری در جنگ با تروریسم به مبارک اتکاء کرده بود . باراک اوباما مانند اسلافش در کاخ سفید هیچ مایل نبود مبارک را از خود براند . دولت او باما یکی از دولت های آمریکا بود که بیشترین حمایت را از دولت مبارک می کرد . و او را مردی مدافع صلح و دموکراسی می خواند آن گونه که هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا از مدافعان آزادی اینترنت بود و کنش گری دیجیتال را در سراسر جهان تشویق می کرد اما موضعی که در برابر انقلاب مصر و مبارک گرفت مردم را خشمگین ساخت .
فعالان مصری برای طغیانی بزرگتر و جسورانه تر علیه ریس جمهوری کشور برنامه ریزی می کردند تصمیم گرفتن میدان تحریر را تصرف کنند اما باید با ماموران ضد شورش که در سراسر شهر مستقر شده بودند درگیر می شدند . رهبران سازمان مخفیانه دور هم جمع شدند تا برای جمعه ۲۸ ژانویه نقشه کشیده و تحریر را باز پس بگیرند . اما رژیم در روزهای قبل متوجه شده بود که فعالان از طریق موبایل و اینترنت چگونه برای کشاندن دهها هزار نفر به خیابان ها استفاده کرده اند لذا دولت با قطع ارتباطات اینترنتی و کل شبکه موبایل واکنش نشان داد .از جمله شبکه های اینترنتی شبکه بوتافن بریتانیا از میان ۴ شرکت ارائه دهنده خدمات اینترنتی در مصر بود که با این استدلال که به موجب قوانین مصر مقام های مسئول حق دارند فرمان قطع آنرا بدهند خدماتش را قطع کرد . اما فعالان چون احتمال این کار را میدادند نقشه ی جدیدی کشیده بودند که در آن از فناوری استفاده نمی شد بلکه استراتژی آنها استفاده از خشم تهیدستان قاهره بود که سالیان سال از خشونت حکومت مصر رنج کشیده بودند .بنابراین فعالان به انبابه حومه فقیر نشین شهر رفتند چون ساکنان این بخش از قاهره با طبقه متوسط فاصله داشتند و به سختی شکم خود را سیر می کردند و کمتر می دانند فیس بوک و تویتر چیست ؟ اما نمی توان با اینترنت تنها انقلاب کرد و انقلاب نیاز به وجود هزاران نفر در خیابان ها دارد بنابراین با قطع اینترنت در مصر مردم برای با خبر شدن از اتفاقات به بیرون خانه ها رفته ودر خیابان ها حضور یافتند سپس با در گیری میدان التحریر را پس گرفتند . ( حسین ، ۲۰۱۱)
پس از وصل اینترنت در مصر که بازی سیاسی بود کاربران پیامهایی در خصوص میهن پرستی با این مضمون ار سال کردند « جوانان مصر هوشیار باشید و مراقب شایعات باشید مصر نفیس است پس آن را پاس دارید » اما مردم مصر اعتنایی به این پیامها نکردند چون می دانستند که رژیم مبارک از این طریق به دنبال بهره ای سیاسی است . اما مردم به اعتراض شان ادامه دادند و شهر های دیگر نیز به جنبش پیوستند مانند اسکندریه ، پورت سعید ، اسماعیلیه و …. که دراین بین ۵۰۰ نفر کشته شدند .( حسین ، ۲۰۱۱)
۲-۴- وضعیت طبیعی و سیاسی کشور تونس :
تونس[۷۲] کوچکترین کشور شمال آفریقا می باشد که بین لیبی و الجزایر قراردارد . شمال آن پرجمعیت ، کوهستانی و درعین حال حاصلخیز است ویک نوار ساحل طولانی مدیترانه ای دارد جنوب آن کاملا بیابانی است حبیب بور قیبه از زمان استقلال در۱۹۵۶ تا زمان برکناری بدون خونریزی در ۱۹۸۷ برآنجا حکومت می کرد تحت لوای پرزیدنت بن علی دولت به سمت دموکراسی چند حزبی پیش رفت . مبارزین مسلمان در این کشور با محدودیت هایی روبرو هستند . نزدیکی به اتحادیه اروپا و قرار دادن تونس به عنوان شریک اصلی تجاری از اولویت های برنامه دولت است . تولیدات صنعتی و توریسم در حال گسترش می باشد . ( جعفری ، ۱۳۸۲، ۲۱۰)
در راستای کاهش بیکاری و برنامه های اجتماعی حزب دموکراتیک مشروطه مبارزه با گسترش فعالیت اسلام گرایان می باشد . آزادی زنان باید در دنیای عرب گسترش یابد .زین العابدین بن علی تلاش فراوانی برای جلب احزاب مخالف بعمل آورده ونظام سیاسی تا حدی به سوی آزادی مطبوعات پیش رفته است . هدف انتخابات ۱۹۹۴ تشکیل ائتلاف ملی علیه بنیادگرایان اسلامی بود . سیستم انتخابات نسبی ، پیروزی قاطع به انضمام اکثریت نسبی سیاسی برای حزب دموکراتیک مشروطه بدنبال داشت . این پیروزی درحالی است که حزب النهضه دارای شرایط سیاسی مطلوب برای مبارزه انتخاباتی نبود . (جعفری ، ۱۳۸۲، ۲۰۹ )
تونس: تونس کشوری است در شمال آفریقا با بیش از یازده میلیون جمعیت که ۹۸ درصد مسلمان هستند و ۲ درصد مسیحی و یهودی. این کشور در سال (۱۸۸۱ م) مستعمره فرانسه شده است و در سال (۱۹۵۶ م) از فرانسه جدا شده و از جنوب با لیبی هم مرز است. دارای ۲۴ استان است که قیام از شهر سیدی بوزید شروع شد و به ۱۲ استان کشیده شد. حکومت این کشور جمهوری است و اختیارات رئیس جمهور بر اساس قانون اساسی محدود است. اما رئیس جمهوری این کشور «بن علی» حکومت مستبدانه به راه انداخته بود.(روزنامه اطلاعات ، ۱۳۸۹ ، ۱۶)
۳-۴- علت قیام مردم تونس:
جرقه انقلاب تونس فقر و بیکاری است و مشکلات معیشتی و اقتصادی تونس گریبانگیر دیگر کشورهای همسایه شد،چرا که متراکم شدن فشارهای اقتصادی در منطقه قابل رؤیت بود. در تونس نقض مداوم حقوق بشر و سیاست های نادرست و اعمال خشونت از سوی دولت تونس مردم را خسته کرده و آنها خواهان برقراری عدالت، مبارزه با فساد هستند. مردم خواستار حذف مقامات دولت پیشینه و انحلال جنبش دموکراتیک قانون اساسی (حزب حاکم) هستند. از نظر مردم بن علی تنها عامل فساد دولت نبوده و دولتش هم عامل فساد بوده. بن علی با استبداد خود زمینه را برای ظهور انقلاب فراهم کرد.
معضلات تونس همانند یک گلوله برفی بود که کم کم به یک بهمن بزرگ تبدیل شد و دامن بسیاری از کشورهای عربی وابسته به غرب را در آفریقا و خاورمیانه گرفت. قیام تونس به منبع الهامی برای مردم سایر کشورهای خاورمیانه بر علیه دیکتاتورهای حاکمشان تبدیل شد.( خبر گزاری کرد پرس ،۱۳۹۰)
۴-۴- وضعیت اقتصادی تونس قبل از انقلاب :
برخی انقلاب تونس را «انقلاب نان» خوانده اند. به این معنا که بواسطه افزایش قیمت های مواد غذایی در تونس، این دگرگونی ها صورت پذیرفته است. اما به نظر می رسد ریشه های این اعتراضات فراتر از افزایش چند درصدی مواد غذایی باشد. چه آنکه وضعیت اقتصادی مردم تونس وضعیت نسبتا قابل قبولی در مقایسه با کشورهای آن منطقه محسوب می شود.(در ادامه با بررسی شاخص های اقتصادی تونس، این امر به وضوح نشان داده خواهد شد.) بنابراین شاید معیشت بهانه این شورش ها باشد، اما نمی توان از مشکلات معیشتی به عنوان خاستگاه بروز این اعتراضات نام برد. .( صادق الحسینی ،۲۰۱۱)
اگر بخواهیم به بررسی عللی که برای این خشمناکی مردمان از حاکم دیکتاتورشان بیان شده اند بپردازیم، موارد زیر بیشتر به چشم می آیند:
اول؛ افزایش قیمت کالاهای اساسی دوم؛ وجود بیکاری بالا سوم؛ بسته بودن فضای سیاسی و عدم امکان تخلیه اعتراضات مردمی
به نظر می رسد هرکدام از این موارد بخشی از واقعیت را توضیح می دهند. اما خاستگاه این اعتراضات و دگرگونی عظیم در تونس، تضاد میان چارچوب سیاسی و اقتصادی در این کشور است و نه مشکلات اقتصادی و معیشتی.
در مورد افزایش قیمت مواد غذایی، باید دولت این کشور را بی تقصیر دانست. همانطور که گزارشات سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد(فائو) نشان می دهد، در سال و ماه های اخیر، قیمت مواد غذایی در سراسر جهان نسبت به سالهای گذشته افزایش چشمگیری داشته است. بطوری که افزایش قیمت ها در سال ۲۰۱۰ نسبت به سال قبل از آن حدود ۲۰ درصد برآورد شده است. .( صادق الحسینی ،۲۰۱۱)
تحلیل هایی که در این زمینه ارائه شده اند، مبتنی بر کاهش عرضه مواد غذایی در جهان به دلیل کاهش قیمت ها در سال گذشته و نیز بروز شرایط جوی نامساعد و از دست رفتن بخشی از توان بخش کشاورزی برای تولید بوده است. بنابراین افزایش قیمت های جهانی غذا به کشوری همانند تونس که درهای باز تجاری دارد و با دنیای خارج کاملا در ارتباط است نیز وارد شد. اگر این افزایش قیمت ها را علت بروز شورش ها بدانیم، باید پرسید که چرا این افزایش قیمت ها در دیگر کشورهای همسان تونس یا حتی فقیرتر از آن، نه تنها مسبب دگرگونی اساسی سیاسی نبوده اند، بلکه حتی عملا سبب بروز شورش های گسترده نیز نشدند.(بجز در الجزایر که به سرعت فروکش کرد)در باب مدعای دوم یعنی بالا بودن نرخ بیکاری در تونس، همانطور که در جدول شماره ۱ آمده است، نرخ بیکاری این کشور در سال ۲۰۱۰ برابر۱۳٫۳ درصد بوده است. هرچند این نرخ بیکاری، نرخ بیکاری مطلوبی نیست. اما اگر این نرخ بیکاری با نرخ بیکاری در کشورهای همسان تونس مقایسه شود، آن زمان می توان نسبت به چگونگی این نرخ حکم داد. این میزان از نرخ بیکاری در ردیف نرخ بیکاری کشورهایی نظیر اسپانیا(۱۳٫۹درصد)، اردن(۱۲٫۶ درصد)، گرجستان(۱۳٫۶درصد) ،الجزایر و آلبانی(۱۲٫۵درصد) قرار می گیرد. همچنین این نرخ بیکاری از نرخ بیکاری کشورهایی نظیر عمان و بحرین(۱۵ درصد)، قرقیزستان(۱۸ درصد)، گابن(۲۱ درصد)، آفریقای جنوبی(۲۳ درصد)، بوسنی، کامرون، لیبی، موریتانی و مالی(هریک۳۰ درصد)، یمن(۳۵ درصد)، افغانستان و کنیا(هریک ۴۰ درصد)، ترکمنستان(۶۰ درصد) و زیمبابوه(۸۰ درصد) بسیار کمتر است. بنابراین هنگامی که تونس را با کشورهای همسایه و هم قاره ای اش یا همزبانش مقایسه می کنیم، مشخص می شود که نرخ بیکاری این کشور در حد متوسطِ هر یک از این جداول قرار می گیرد و هرچند به لحاظ تئوریک اقتصادی نرخ بیکاری پایینی محسوب نمی شود، اما به لحاظ مقایسه ای نرخ بیکاری چندان بالایی هم نیست .( صادق الحسینی ،۲۰۱۱)
جدول شماره ۱-نرخ بیکاری تونس ۲۰۰۳ -۲۰۱۰ (Source: CIA Fact Book )

سال

نرخ بیکاری

درصد تغییر

۲۰۰۳

۱۵٫۴۰ %

۲۰۰۴

۱۴٫۳۰ %

-۷٫۱۴ %

۲۰۰۵

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...