به طور کلی نگاهی عمیق و دقیق به مواهب الهی و نعمت ها و برکاتی که خداوند به انسان ارزانی ‌کرده‌است علاوه بر حس شکر گزاری عشق به خالق این مواهب را نیز در فرد زنده می کند.اینکه انسان در مقابل این همه نعمت شگفت قرار می‌گیرد کاری از دست او برنمی آید جز آنکه با تمام وجود خدای این نعمت ها را شکر کند.این شکرگزاری اثرات فراوانی بر روی روح و روان خود آدمی دارد و در آرامش و تسکین او بسیار مؤثر است.افراد شاکر اکثرا نیمه پر لیوان را می بینند و یکی از عوامل به وجود آوردن جرائم و انگیزه های اصلی آن که همانا کمبود ها و نداشته های انسان است در این افراد به شدت ضعیف می‌گردد.آن ها در مقابل سختی‌ها و طوفان های زندگی مقاومند و با قلبی مطمئن به مصاف مشکلات می‌روند.اما آنان که خدا را پرستش نمی کنند و او را سپاس نمی گویند از این حقیقت غافل اند که تمام این نعمت ها و آفرینش از منشاء لایزال الهی نشأت گرفته و آن را به حوادث طبیعی و علمی و اتفاق نسبت می‌دهند.این افراد همواره در یک ناآرامی به سر می‌برند و هر لحظه امکان این که همه چیز یکباره به پایان برسد را می‌دهند. به همین دلیل دائما در اضطراب و نگرانی هستند.پیامبران الهی نیز برای تحریک و بیدارکردن حس حق شناسی مردم و متوجه کردن آن ها به پدید آورنده این نعمت ها و شکر گزاردنشان به طرق مختلف به استدلال و توصیف نعمت ها و یادآوری مواهب الهی پرداخته‌اند.[۱۰۶] برای نمونه حضرت هود(ع) برای اینکه حس شکرگزاری قوم عاد را تحریک کند و آن ها را به اطاعت و شکرگزاری درآورد می‌گوید:«بپرهیزید از خدایی که شما را به نعمت هایی که می دانید امداد ‌کرده‌است،شما را به چهارپایان و نیز پسران (برومند) امداد فرموده و باغ های خرم و سرسبز و چشمه های آب جاری در اختیارتان نهاده است.»[۱۰۷] یا حضرت صالح (ع) نیز در مقابل قوم ثمود به برشمردن نعمت های الهی می پردازد تا از این طریق نیز آنان را به شکر به درگاه الهی ترغیب نماید.ایشان می فرمایند:«او خدایی است که شما را از زمین آفرید و عمران و آبادی زمین را به شما سپرد و قدرت و وسایل آن را در اختیارتان قرار داد.«(هود/۶۱)یا حضرت ابراهیم(ع) نیز برای بت پرستان به توصیف نعمت های پروردگار می پردازد تا از این طریق مقایسه خالق یکتا با بتهای کور و کر را به آنان بفهماند تا حقیقت را بشناسند:«او کسی است که مرا آفرید و هم او مرا هدایت می‌کند و کسی است که مرا غذا می‌دهد و سیراب می‌کند و هنگامی که بیمار می شوم اوست که مرا شفا می‌دهد و کسی که مرا می میراند و سپس زنده می‌کند.»[۱۰۸]

لازمه شکرگزاری پذیرش این نکته است،که هر چه که نعمت و روزی است از جانب خداوند به عنوان تنها منبع خیر و بخشش به انسان‌ها است.انسان شاکر دارای روانی منعطف نیز هست.این شکرگزاری باعث می شود بدانیم که نعمت از کجا آمده و به چه علت آمده است و در زمین به دنبال علت های مادی آن نباشیم.حس شکرگزاری به انسان امید می‌دهد که به طور حتم این دنیا ‌بر اساس نظم و ترتیب آفریده شده و هرچیزی به اندازه مقّدر خود فرستاده می شود و دست و پا زدن های بیش از حد ما بی مورد است.هر آنچه سهم من است به من داده خواهد شد، اگر قدر و شکر نعمت های الهی را به جا آورم.به علاوه باعث می شود که اگر هم دوباره نعمتی خواستیم فقط از خداوند آن را طلب کنیم و از غیر او نخواهیم.به عبارت دیگر عوامل دیگری را در زندگی مؤثر در برآورده کردن خواسته ها ندانیم.و در آخر اینکه نوعی حس رضایت و قناعت به فرد القا می‌کند که هرگاه هرچیز بخواهد در درگاه الهی یافت می شود و زیاده از حق خود را طلب نکند و حس سرکشی و طغیان را از فرد به در می‌کند.

بند چهارم: تقویت اراده و بهداشت روانی

اراده یک کیفیت نفسانی است که برای انجام یک فعل یا ترک فعل مورد استفاده قرار می‌گیرد.برای تحقق یافتن هر فعل یا ترک فعلی باید یکسری مقدمات وجود داشته باشد که در نبود آن ها جرم انجام نمی گیرد.این عوامل عبارتند از:تصور فعل یا ترک فعل،میل و رغبت،تصدیق،عزم و شوق موکد،اراده یا بعضی طلب و اختیار گویند.یعنی انسان تصویری از فعل یا ترک فعلی که می‌خواهد انجام دهد یا ترک کند در ذهن خود مجسم می کندبعد از آن مرحله تصدیق و سنجش،برآورد سود و زیان آن عمل،مرحله تصمیم و بالاخره تصمیم خود را به مرحله اجرا می‌گذارد.اما همه انسان‌ها در برخورد با یک پدیده خواه مجرمانه و غیر از آن از یک اراده واحد برخوردار نیستند و بر حسب نوع،تعلیم و تربیت،اوضاع و احوال اقتصادی و اجتماعی متفاوت هستند.[۱۰۹]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...