حتی زوج‏هایی که در زمینه‏های ارتباطی با دشواری چندان جدی روبه رو نیستند ممکنست با سوء تفاهم‏های شدید رو به رو شوند که حاصل آنها اغلب یأس و ناامیدی و خصومت است ووقتی خصومت و سوء تفاهم بالا می‏گیرد، زن و شوهر جنبه‏ه ای مثبت یکدیگر را از یاد می‏برند و به تدریج کار به جایی می‏رسد که اصل زندگی مشترک زیر سؤال می‏رود و به این نتیجه می‏رسند که ازدواجشان به کلی اشتباه بوده است و گرفتاری اصلی و عامل سوء تفاهم فراموش می‏شود. (بک، ترجمه قراچه‏داغی، ۱۳۸۰) و متأسفانه نیروهای گریز از مرکزی در کارند که می‏توانند زندگی مشترک را از هم بپاشند و عشق اغلب به تنهایی ضعیف‏تر از آن است که بتواند در برابر این نیروهای مخرب و نتایج حاصل از آن یعنی رنجش عصبانیت و دلخوری دوام بیاورد. لازمه داشتن مناسبات حسنه، کیفیات و خصوصیات فردی متعهد است که میتوان از جمله آنها به تعهد، حساسیت، سخاوت ، ملاحظه، صمیمیت، وفاداری، مسئولیت، اعتماد و اطمینان اشاره کرد زن و مرد به همکاری، مودت، حسن تفاهم و باورهای همگون نیاز دارند. باید انعطاف‏پذیر، پذیرنده و بخشنده باشند. باید خطاهای یکدیگر را تحمل کنند و به خصوصیات هم بها دهند. تنها در صورت وجود این خصوصیات و تقویت آن، به مرور زمان است که باعث می‏شود، ازدواج به بلوغ و شکوفایی برسد.
اختلافات زناشویی معمولاً وجود دارند، مهم این است که زوجین درباره مشکلاتشان به نحو صحیح و سازنده گفتگو کنند و همانگونه که در صدد مبارزه با ویروس و بیماری‏ها بر می‏آیند با آفت زندگی مشترکشان نیز به مقابله و مبارزه برخیزند. در بسیاری از موارد اختلافات زناشویی به دلیل تفاوتهای جسمی و روانی زن و مرد است مثلاً گفتگو برای بسیاری از مردها وسیله تبادل اطلاعات است در حالی که برای بیشتر زنها وسیله همدلی و داد و ستد عاطفی است. روش‏های مقابله با سوء تفاهمات، توجه کردن و گوش دادن و سؤال کردن و مبادله اطلاعات صحیح می‏ّباشد و البته یکی از تکنیک‏های موثر در عرصه روابط انسان تبدیل شکایت به درخواست است. آیرون بک معتقد است به جای آن که انرژی خود را صرف برخوردهای عصبی و بحث‏های زائد و بی نتیجه کنیم، می‏توانیم برای دستیابی به تفاهم و درک متقابل از درخواست، سود جوییم و نکته مهم این که، برای رسیدن به تفاهم هر دو طرف بایستی تلاش کنند. (مرادی، ۱۳۸۶)

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

نظریه اسنادهای رفتارهای مطلوب و نامطلوب درباره عوامل مؤثر بر رضایت
‏‏ برادیوری و فینچام به بررسی انواع اسنادهای (علل رفتار) زوج‏های دارای رضایت و عدم رضایت زناشویی پرداختند و دریافتند که تفاوت معناداری در شیوه تعبیر و تفسیر زوج‏های خشنود و ناخشنود وجود دارد. در واقع زوج‏های ناخشنود تمایل به تفسیر منفی رفتار همسر خود دارند حتی هنگامی که رفتار خاص مورد علاقه آنان باشد مانند گفتن این جمله که « تو بسیار زیبا هستی». و این تفسیر موجب افزایش نارضایتی در روابط زوجین می‏گرد. متقابلاً زوج‏های دارای رضایت زناشویی رفتار همسران خود را مثبت تفسیر می‏کنند و این شیوه موجب استحکام بیشتر روابط میان آنها می‏گردد.
زوج‏های ناخشنود، رفتارهای نامطلوب را به شکل زیر تفسیر می‏کنند:
ـ ویژگی شخصیتی (درونی)
ـ با دوام (پایدار)
ـ قابل تعمیم به سایر روابط فرد (کلی)
در مقابل رفتار مطلوب را به شکل زیر تفسیر می‏کنند:
ـ وابسته به موقعیت (بیرونی)
ـ جزء ویژگی‏های او نیست و غیر مننظره است. (ناپایدا)
ـ تنها در شرایط خاص کاربرد دارد. (جزئی)
زوج‏های خشنود به شیوه‏ای کاملاً متضاد پاسخ می‏دهند. آنان رفتار نامطلوب را به شکل زیر ارزیابی می‏کنند:
ـ به موقعیت بستگی دارد. (بیرونی)
ـ جزء صفات او نیست و غیرمنتظره است. (ناپایدار)
ـ فقط در برخی از شرایط خاص امکان دارد (جزئی)
و رفتارهای مثبت را اینگونه می‏نگرند:
ـ ویژگی شخصیتی (درونی)
ـ تکرارپذیر(پایدار)
ـ قابل تعمیم به سایر روابط بین فردی (کل) (دایر، ترجمه سپاه منصور، ۱۳۸۶)
دو پیش‏بینی کننده نسبتاً قوی رضایت و ثبات زناشویی عبارتند از:
توانایی زن و مرد برای شروع وارائه پاسخ متقابل به رفتارهای مثبت یکدیگر
توانایی زن و مرد برای جلوگیری از شروع رفتار منفی و اجتناب از نشان دادن واکنش منفی نسبت به رفتار نامطلوب دیگری. وقتی زن و مرد به یکدیگر اعتماد متقابل داشته باشند و در قضاوت نسبت به هم منصف باشند به احتمال زیاد رفتارهای مثبت انجام می‏دهند و از رفتارهای منفی اجتناب می‏کنند. زوج‏هایی که از رابطه زناشویی خود ناراضی هستند، رفتارهای نامطلوب زیر را به عنوان نمونه ذکر می‏کنند: انتقادگر، سرد بودن،کمک نکردن در کارهای خانه و حامی نبودن
آنها اغلب این رفتارها را به صورت زیر توجیه می‏کنند:
« رفتار همسرم ناشی از شخصیت اوست»
«بعید است رفتار همسرم تغییر یابد»
«رفتار همسرم نشانه یک مشکل اساسی در زندگی زناشویی ما است»
«رفتار همسرم نشانه خودخواهی اوست»
«همسرم بایدبه خاطر این رفتارهایش سرزنش شود.»
زوج‏هایی که از رابطه زناشویی هماهنگی برخوردارند، رفتارهای ناخوشایند یکدیگر را با این شیوه‏های انطباقی توجیه می‏کنند:
«رفتار همسرم تحت تأثیر موقعیت او است»
«همسر من همیشه اینگونه رفتار نمی‏کند»
«رفتار همسرم نشان دهنده کل رابطه ما نیست»
«با این که رفتار همسرم خوب نبود ولی مطمئنم که به من علاقهمند است»
«من می‏توانم این رفتار همسرم را ببخشم»
جای تعجب نیست که تبیینهای غیرانطباقی از رفتارهای نامطلوب همسر به نارضایتی زناشویی بیشتری منجر شود. اگر رفتار نامطلوب یکی از زوجین، به عنوان نشانه شخصیت نامطلوب یا قصد بدی وی تلقی شود، به احتمال زیاد فرد مقابل نسبت به او واکنش خصمانه یا اجتنابی نشان می‏دهد. در این موارد شکیبایی و همکاری جهت رسیدن به توافق یا یافتن راه‏هایی برای مشکل توصیه می‏شود. (برادبوری، کارنی[۱۲۰]، ۱۹۹۳)
گاتمن در ۱۹۹۴ اعلام کرد که تعارض منجر به حرکت مارپیچ رو به پایین چهار سوارکار می‏شود این حرکت مارپیچ رو به پایین در سراشیب شامل سرازیر شدن واکنش‏ها، هیجان و نگرش‏هایی می‏شود که گام به گام زوج‏ها را جهت جدایی، طلاق یا ناخشنودی و یا تنها زندگی کردن در زیر یک سقف می‏کشاند. زوجین رفتارهایی می‏کنند و گاتمن آنها را چهار سوارکار نامید که نوعی سرازیر شدن افراد و آمدن به سمت زوال و فروپاشی است. رفتارهای خرابکارانه‏ای که به سمت فاجعه‏آمیز بودن حرکت می‏کنند و شامل موارد زیر است:
۱ـ انتقاد[۱۲۱]
۲ـ تحقیر[۱۲۲]
۳ـ حالت دفاعی[۱۲۳]
۴ـ دیوار بستگی[۱۲۴] (همکاری نکردن) (مانع تراشی کردن)
در انتقاد به جای این که به رفتار فرد بپردازند، شخصیت فرد را مورد حمله قرار می‏دهند و به طور منفی بیان میَشود. دلیل اینکه انتقاد بسیار مخرب‏تر از شکایت[۱۲۵] است، این است که به طور منفی بیان می‏شود و به شخصیت و رفتار کلی فرد حمله می‏شود، به جای این که تنها به یک عمل یا یک رفتار فرد بپردازند. (اسچورمن ـ کروک ۲۰۰۱) و در اغلب دعواها بیاناتی مانند «تو همیشه و تو هرگز» شنیده می‏شود. (استئوبر، ۲۰۰۵)
باید توجه داشت زوج‏هایی که کیفیت ازدواج بالاتری را گزارش دادند، عقیده داشتند که رفتار منفی طرف مقابل یک دلیل موقعیتی دارد و بنا به شرایط بوده (هوجات[۱۲۶]، ۱۹۹۷، لوسیر[۱۲۷] و همکاران، ۱۹۹۳ فنیچام و برادبوری،۱۹۹۸)
زوج‏هایی که کیفیت ازدواج پایین‏تری را گزارش کردند، عقیده داشتند که رفتار منفی طرف مقابل کلی و ثابت است و بخشی از ترکیب شخصیتشان است که منجر به دیدگاه منفی در کیفیت ازدواج می‏شود. (لوسیر و همکاران، ۱۹۹۳، برادبوری و فنیچام، ۱۹۹۰)
هرگاه زوجین به انتقاد، عیب‏جویی و نکوهش بپردازند به دنبال آن تحقیر می‏آید، تحقیر مقدمه‏ای می‏شود برای تضعیف روحیه هیجانی، عاطفی طرف مقابل و پایه‏ای برای بی اعتبار کردن رابطه می‏شود. رفتارهای تحقیرآمیز به احساس (وجود، ظرفیت شخصیت انسان) طرف مقابل حمله می‏کنند. و دلیلی برای افزایش و تشدید هیجان منفی می‏شود. تحقیر شامل اهانت (توهین)، تمسخر و شوخی خصمانه است و وقتی که طرف مقابل احساس می‏کند که به شخصیتش حمله می‏شود، احساس می‏کند که باید دفاع کند. حالت تدافعی، مشاجرات را شدت می‏بخشد و به صورت توجیه کردن، انکار مسئولیت و شکایت کردن طرفین از یکدیگر مطرح می‏شود. گرچه حالت تدافعی معمولاً به معنای خرابکاری و کارشکنی عمدی در رابطه نیست ولی یکی از رفتارهای تعارضی غیرسازنده است که می‏تواند باعث مشاجره شود. (استئوبر، ۲۰۰۵)
پس همسر سعی می‏کند که محرک‏های منفی را از طریق اجتناب‏ و سپس دیوار سنگی خاتمه بدهد تا این که حملات کلامی و خشن ادامه نیابد. (اسچورمن ـ کروک، ۲۰۰۱)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...