یادآوری: انوری (ص:۶۹)، خیامپور (ص:۷۲)، فرشیدورد (ص:۳۸۵)، کامیار (ص:۵۱) و دستور پنج استاد این گونه افعال را مجهول میدانند. خیامپور این گونه افعال را با توجه به نظر دیگران مجهول میدانند و گر نه خود اعتقادی به افعال مجهول و نایب فاعل ندارد.
۵-۳-۱-۲- ساختن فعل مجهول با استعانت از فعل معین آمدن در مرزباننامه
گاهی، چنانکه شیوهی پیشینیان است، در مرزباننامه نیز فعل مجهول را به استعانت فعل عام آمدن آورده است. پنج استاد در این مورد چنین مینویسند: «فعل مجهول آن است که به مفعول نسبت داده شود. فعل مجهول به استعانت فعلهای «آمدن، کشتن، گردیدن و افتادن» نیز صرف میشود و در قدیم بیشتر با شدن و آمدن صرف میشده است.» (قریب و …، ۱۳۸۰: ۱۷۲)
حفرهای بغی و طغیان است که به معاول اکتساب شما کنده آمد. (۳/۵۵۰)
هولترین قاطعی از قواطع راه آخرت ایشانند در بیان این معنی است که شرح داده آمد. (۶/۶۶۱)
و چون بر قدّ این عذرای مزین چنین دیبای ملون بافته آمد. (۶/۲۴)
۵-۳-۱-۳- آوردن نقش نمای «را» همراه نایب فاعل فعل مجهول در مرزباننامه
در متون گذشته و از جمله مرزباننامه، گاهی نایت فاعل فعل مجهول با «را» همراه است. فرشیدورد در این باب چنین میفرماید: «گاهی نایب فاعل فعل مجهول و همچنین فاعل در قدیم گاهی با «را» میآمده.» (فرشیدورد،۱۳۸:۱۳۸۳)
و پیغامبر را که به خلق فرستاده آمد. (۲/۳۹۴)
شرح خصایص آن ذیل را اگر مذیّل کنم، به امتداد ایام پیوسته گردد. (۵/۱۵)
یادآوری: این گونه افعال را خانلری در(ص:۱۳۲) دستور تاریخی مجهول میداند.
لیکن از بهر مناظم کار عالم و مجاری احوال عالمیان بر وفق حکمت اجزاء هر چهار را با یکدیگر اختلاط و امتزاج داده آمد. (۸/۲۶۲)
زروی را از این حال پیشانی گشاده شد و بر گلویِ او ساخته آمد. (۵/۴۱۰)
یادآوری: برای این نمونه در مرزباننامه فقط همین موارد را یافته شد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۵-۳-۱-۴- افعال مجهول به کمک گشتن و گردیدن در مرزباننامه
در مرزبان نامه، چنان که سبک پیشینیان است، فعل گشتن و گردیدن چنان به کار رفته که مفید معنی صیرورت و تحول است، خواه در فعل مرکب و خواه به صورت فعل معین مجهولساز.
۵-۳-۱-۴-۱- گردیدن
شکوفهی گفتار اگر چه برگ لطف برآرد، چون به صبای صدق اصغا پرورده نگردد، ثمرهی کردار ازو چشم نتوان داشت. (۳/۴۵)
میان ما برادران حبایل موالات و برادری و روابط مؤاخات و همزادی در کشاکش منازعت گسسته نگردد. (۱/۱۲۹)
۵-۳-۱-۴-۲- گشتن
اما بدان که چون اختصاص آن قربت یافته شد و چهرهی مراد به زلف وصال آن زلفت آراسته گشت، به چند خصلت متحلّی شدن و چند بار کلفت را متحمل بودن، واجب آید. (۵/۶۸۹)
چون تن پوشیده گشت، اندوه برهنگی مبر. (۹/۱۹۷)
و چون مجمع غاصّ به عوامّ و خواصّ آراسته گشت. (۶/۴۲۰)
و چهرهی مراد به زلف وصال آن زلف آراسته گشت. (۶/۶۸۹)
۵-۳-۱-۵- همراه شدن فعل مجهول با فاعل در مرزباننامه
در زبان فارسی اگر کننده کار در جمله حاضر و مشخص باشد تمایل بر این است از ساختمان معلوم جمله استفاده شود و از شیوهی مجهول پرهیز نمایند. امّا گاهی در مرزباننامه جمله به صورت مجهول به کار رفته در حالیکه فاعل در جمله حضور دارد:
سببی سگالم که بر دست شیر کشته شود. (۹/۵۷۰)
اینک شخصی بر دست من کشته شد. (۸/۱۶۹)
این مردی است از مشاهیر شهر، امشب ناگاه مست به من بازخورد، در من آویخت من کاردی بر مقتل او زدم، بر دست من کشته آمد. (۸/۱۶۷)
سببی سگالم که بر دست شیر کشته شود. (۹/۵۷۰)
۵-۳-۱-۶- فعل مجهول مرکب با همکرد «کردن»
در زبان فارسی برای مجهول نمودن افعال مرکب با همکرد«کردن» بنا به قاعدهی کم کوشی، این همکرد حذف میگردید و جمله به صورت جملهی مجهول کوتاه به کار میرود. اما در مرزبان نامه موارد استثنایی مشاهده میشود. خانلری در مورد این گونه افعال چنین میفرماید:
«در فعلهای مرکب خاصه آنها که با همکرد «کردن» به کار میرود شیوهی استعمال متأخر این است که برای ساختن فعل مجهول همکرد «کردن» یا معادل آن را حذف میکنند. اما در
دورهی نخستین که اینجا مورد بحث ماست غالباً در ساختمان فعل مجهول همکرد «کردن» حذف نمیشود و به صیغهی صفت مفعولی (کرده) میماند و معین فعل «شدن» یا یکی از معادلهای آن پس از آن در همهی زمان های صرف فعل میآید.» (ناتل خانلری، ۱۳۸۲: ۱۳۳)
شواهد ذیل از این گونهاند:
خود اشارتی مستأنف است، بدانچه مقرّر کرده آمد. (۲/۶۶۳)
و بدین خصایص که یاد کرده میآید، از جملهی آن کتب منفرد است. (۵/۷۳۶)
یادآوری: همین دو مورد را یافته شد.
۵-۳-۲- فعل مجهول با صفت مفعولی کوتاه در مرزباننامه
افعال مجهول کوتاه گاهی با صفت مفعولی کوتاه همراه است. در این باب فرشیدورد چنین
میفرماید: «این نوع فعل مجهول که عمومیت ندارد، با صفت مفعولی کوتاه پدید میآید و امروز تنها با سه فعل یافتن، پرداختن و دریافتن ساخته میشود؛ مانند «یافت میشود» که یعنی یافته میشود.» (فرشیدورد، ۱۳۸۳: ۳۸۶)
از این نمونه کارکرد در مرزبان نامه نیز به چشم میخورد. شواهد چنین است:
اکنون که او به چنین جرمی مؤاخذ گشت. (۸/۳۱۱)
یکی اندیشهی تنگی آب و تعذّر علت که اگر از خصم محاصر شوند، به عجز اِدّا کند. (۲/۴۹۷)
تا به گناه خانهای دیهی و به گناه دیهی شهری و به گناه شهری کشوری مؤاخذ شوند. (۴/۶۶)
اکنون که او به چنین جرمی مواخذ گشت، ازو اعتماد برخواست. (۸/۳۱۱)
یادآوری: در مرزباننامه فقط همینِ سه مورد را یافته شد. برای مجهول کردن افعال دیگر از چنین شیوهای استفاده نشده است.
۵-۳-۳- فعل مجهول کوتاه یا بدون صفت مفعولی در مرزباننامه
«در فعلهای مرکب و گروه های فعلی مجهول گاهی صفت فعل یاور طبق قانون کم کوشی و اصل زحمت کمتر حذف میشود و فعل مجهول کوتاه به دست میآید؛ مانند: «اخراج میشود» به جای «اخراج کرده میشود» زیرا این گونه فعلها بدون وجود صفت مفعولی هم معنی آن استنباط میگردد.» (فرشیدورد،۳۸۸:۱۳۸۳)
خود دانه بهانه شد و مرا در دام کشید. (۹/۲۹۷)
آهوئی متعین شد. (۴/۴۲۹)
۵-۳-۴- به کار رفتن فعل مجهول به جای فعل معلوم در مرزباننامه
به کار رفتن فعل مجهول به جای فعل معلوم گاه از آن جهت است که از آشکاری نیازی به ذکر فاعل نیست. مانند: اختیار افتادن در مثال زیر که معنای پسندیده و برگزیده آمدن است.
اثات و امتعه و مکنوز و مدّخر از محمولات اَثقال و منقولات احمال خانه جمله به جایگاهی نقل باید کردن که اختیار افتد. (۲/۷۱۷)
یادآوری: در مرزباننامه فقط همین مورد را یافته شد.
فصل ششم
ساختمان و ریشهی افعال در مرزباننامه
(ساختمان افعال، حروف و ادواتی که پس و پیش فعل میآید، حروف اضافه اختصاصی و ریشه و ماده افعال)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...