«به این فکر می­کنم من که فوق­دیپلم دارم و در حد یک منشی می­توانم کار انجام بدهم؛ چون دستم به جایی بند نیست، باید کار خانگی بکنم. هیچ آشنایی ندارم تا شغل مناسبی برایم پیدا کند، مدام به این فکر می­کنم که چرا هم کلاسی­های من اینقدر خوشبخت هستند؛ چرا من از آن‌ها عقب ماندم؟! آن‌ها دکترا و فوق لیسانس دارند و من کار خدماتی انجام می­دهم» (زن ۳۴ ساله، علت سرپرستی: طلاق).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

«بیشتر مواقع به خودم می­گویم چرا من اینقدر بدبختم؟! چرا بعضی­ها آنقدر خوشبخت هستند؟! خدایا چرا آن‌ها شانس دارند و من ندارم؟! کاشکی می­شد من هم از اول درس بخوانم تا یک شغل درست و حسابی داشته باشم تا اینکه مجبور نباشم از صبح تا شب کارگری کنم» (زن۴۳ ساله، علت سرپرستی: متواری شدن همسر).
در این میان ۲۷درصد از زنان سرپرست خانوار از نابرابری سیاسی رنج می­بردند. آن‌ها احساس می­کردند از نظر مسئولین مورد بی­توجهی قرار گرفته­اند و مهم بودن زندگی آن‌ها دیگر در جامعه معنایی ندارد؛ در نتیجه دچار بی‌تفاوتی نسبت به تصمیم ­گیری­های مهم کشوری شده بودند.
«در این جامعه طوری با ما برخورد می­ کنند که انگار ما هم عضو مملکت نیستم. و با دیگر زنان فرق داریم. هیچ‌کس یک زن بیوه را آدم حساب نمی­کند. مسئولان دولت هم هیچ کاری برای ما انجام نمی­دهند. اصلاً وقتی از کنار آدم‌ها رد می­شوم هیچ حس خوبی ندارم. نسبت به محیطی که در آن زندگی می­کنم، خیلی بی‌تفاوت شده‌ام. البته من اول این­گونه نبودم. بی­توجهی اطرافیانم باعث شد که این­طور شوم. حتی در انتخابات هم شرکت نمی­کنم؛ چون فکر می­کنم من که مثل دیگران حقی در این مملکت ندارم. همه این برخوردها در ارتباطات با بچه­­هایم هم تأثیرگذاشته و من و بچه­هایم را افسرده کرده است» (زن ۵۰ ساله، علت سرپرستی: فوت همسر).
جدول شماره(۴-۵): توزیع فراوانی احساس نابرابری اجتماعی

احساس نابرابری

درصد

احساس نابرابری اجتماعی

۸۰./.

احساس نابرابری اقتصادی

۷۴./.

احساس نابرابری فرهنگی

۶۰./.

احساس نابرابری سیاسی

۲۷./.

با توجه به جدول بالا زنان سرپرست خانوار در مقایسه با دیگران به ترتیب از نابرابری­های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی رنج می­برند و معتقدند تا وقتی این نابرابری­ها را در اطرافشان حس می­ کنند، احساس شادمانی نخواهند داشت.
۴-۱-۷.حمایت­های اقتصادی طرد­آمیز: زمینه­ ساز طرد اقتصادی
یکی از مهم­ترین نتایج به‌دست آمده از مصاحبه با زنان سرپرست خانوار این بود که با وجود فقر و تنگدستی برای حمایت مالی به هیچ یک از ارگان­های دولتی مراجعه نکرده بودند. پاسخ این گروه از زنان به این پرسش که “چرا برای حمایت مالی به ارگان­های دولتی مراجعه نمی­کنید؟” در سه دسته قرار می‌گیرد:
۱- حمایت­های اقتصادی طردآمیز
۲- دلسردی و ناامیدی از کسب نتیجه (در صورت مراجعه)
۳- آگاه نبودن از نحوه­ مراجعه به این ارگان­ها
میزان بالایی از زنان سرپرست خانوار، از اینکه تحت حمایت ارگان خاصی باشند با احساس تلخ و آزاردهنده­ای سخن می­گفتند و معتقد بودند که مهم­ترین عاملی که مانع از مراجعه آن‌ها به این ارگان­ها می­ شود پرس­وجویی است که از اقوام و آشنایان و … می­ کنند تا فقر و تنگدستی آن‌ها مورد تأیید این ­ارگان­ها قرار بگیرد و به این ترتیب همه‌ی اطرافیان از مددجو بودن آن‌ها باخبر می­شوند. در واقع ترس از بی­آبرو شدن فرزندان­شان زمانی که به دیده‌ی تحقیر به آن‌ها نگریسته می­ شود، مانع از مراجعه‌ی آن‌ها به ارگان­های دولتی می­ شود. آن‌ها به خاطر غرور فرزن­دانشان حاضر بودند سخت کار کنند؛ ولی این شرمساری و بدنامی اجتماعی را تجربه نکنند. ۹۴ درصد این گروه حمایت­های اقتصادی دولت را طردآمیز می­دیدند و به هیچ وجه حاضر به مراجعه به آن‌ها نبودند.
«به هیج ارگانی مراجعه نکرده‌ام. اگر شده شب هم کار می­کنم؛ ولی این کار را انجام نمی‌دهم. احساس می­کنم خیلی کوچک می­شوم. بچه­هایم از لحاظ روحی ضربه می­خورند، دولت باید با روش دیگری کمک کند» (زن ۴۶ ساله، علت سرپرستی: اعتیاد و متواری شدن شوهر).
«همین­که سالم باشم و بتوانم کار کنم، بهتر از حمایت این ارگان­هاست. غرورم اجازه نمی­دهد، می‌آیند و از در و همسایه مثلا تحقیق می‌کنند! آبروی بچه­هایم می­رود» ( زن ۵۰ ساله، علت سرپرستی: فوت همسر).
«شرم دارم به این ارگان­ها مراجعه کنم، می‌آیند از اقوام می­پرسند، آبرویمان می­رود. دخترم می­گوید اگر بروی من چطور جلوی در و همسایه سرم را بالا کنم» (زن ۴۸ ساله، علت سرپرستی: فوت همسر).
البته درصد کمی هم گفتند، مراجعه کرده ­اند، ولی بی­نتیجه بوده است؛ زیرا بعد از پرس­وجو به‌علت عدم صلاحیت به نحوی رد شده ­اند. در کل ۱۴ درصد از زنان سرپرست خانوار علت مراجعه نکردن خود را بی‌نتیجه بودن حمایت‌های مالی ارگان­های خاص ذکر کردند.
«یک‌بار مراجعه کردم. البته من یک خانه کوچک دارم؛ ولی واقعاً وضعیت مالی‌ام بد است. آن‌ها گفتند خانه داری و مرا رد کردند. مگر خانه آب و نان به من می­دهد؟! الان می­خواهم دخترم را شوهر بدهم، دستم تنگ است. خانه به چه دردم می­خورد؟! تازه آن را هم با وام گرفته‌ام. اصلا تمایل ندارم دیگر به جایی مراجعه کنم» (زن ۵۴ ساله، علت سرپستی: اعتیاد).
حدود ۷ درصد این زنان، از وجود چنین ارگان­هایی اظهار بی‌اطلاعی کردند و ناآگاهی از اینکه چگونه باید به آن‌ها مراجعه نمود را از دلایل مراجعه نکردن به ارگان­های دولتی می­دانستند.
«این همه سال با بدبختی گذراندم و هیچ وقت به ارگان خاصی مراجعه نکردم. نمی‌دانستم چنین جاهایی هست و اصلا را­هش را بلد نبودم» (زن ۵۳ ساله، علت سرپرستی طلاق).
جدول شماره (۴-۶): توزیع فراوانی علت مراجعه نکردن به ارگان­های دولتی جهت حمایت مالی

درصد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...