کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



کارکنان غیر ورزشکار

۷۹/۱۰

۴۹/۴

کارکنان ورزشکار

افسردگی

۸۹/۸

۰۶/۳

۱۷۵/۶

۲۸۷

**۰۰۱/۰

کارکنان غیر ورزشکار

۶۴/۶

۱۱/۳

کارکنان ورزشکار

اضطراب و بی خوابی

۲۰/۱۳

۳۴/۵

۴۲۴/۱

۲۲۲/۲۸۱

۱۵۱/۰

کارکنان غیر ورزشکار

۳۹/۱۲

۲۲/۴

** در سطح ۰۱/۰p< معنی دار است
مطابق با جدول ۴-۳۷ و نتایج آزمونt مستقل و با توجه به میزان t و ۰۵/۰ P< ، مشخص می شود که تفاوت معناداری بین ابعاد سلامت روانی در کارکنان ورزشکار و غیر ورزشکار وجود دارد. براساس میزان t به دست آمده از آزمون t مستقل در بین ابعاد سلامت روانی؛ بین کارکنان ورزشکار و غیر ورزشکار در علائم اجتماعی و افسردگی تفاوت معنیداری وجود دارد(۰۱/۰p<)؛ اما بین کارکنان ورزشکار و غیر ورزشکار در اختلال در عملکرد اجتماعی و اضطراب و بی خوابی تفاوت معنی داری وجود ندارد(۰۵/۰p>). در تمامی ابعادی که تفاوت معناداری بین دو گروه وجود دارد، کارکنان ورزشکار دارای میانگین بیشتری در مقایسه با کارکنان غیر ورزشکاران هستند.
فصل پنجم: خلاصه، بحث و نتیجه گیری، پیشنهادها
فصل پنجم
خلاصه، بحث و نتیجه گیری، پیشنهادها
مقدمه
در این فصل در ابتدا خلاصه تحقیق ارائه شده، سپس یافته های تحقیق با توجه به اهداف و نتایج تحقیقات انجام شده در این حیطه مورد بحث و بررسی قرار گرفته و نتیجه گیری خواهد شد. در انتها نیز براساس نتایج برخاسته از تحقیق پیشنهادهایی ارائه و همچنین راهکارهایی جهت ادامه اینگونه تحقیقات توسط محققان دیگر نیز ارائه می شود.
خلاصه تحقیق
با وجود اهمیت کیفیت زندگی، سلامت روانی و هوش هیجانی مطلوب در زندگی معاصر بشری و پیشرفت تکنولوژی در زمان حال، بررسی اثر فعالیت بدنی و ورزشی بر کیفیت زندگی، سلامت روانی و هوش هیجانی، از اهمیت بالایی برخوردار است. در اکثر تحقیقات انجام شده پیرامون کیفیت زندگی، سلامت روانی و هوش هیجانی معمولاً به یک به جنبه های روانی اثر گذار بر این متغیرها توجه شده است و کمتر به این مسئله فعالیت بدنی و ورزش توجه شده است. با وجود اهمیت عواملی نظیر پرداختن به ورزش و زندگی فعال در سلامت جسمانی و روانی افراد جامعه، اتخاذ سیاست ها و خط مشی های صحیح از سوی مسئولان، بررسی برنامه های تدوین شده از سوی سازمان ها و همچنین نظارت و ارزیابی برنامه های ارتقاء دهنده کیفیت زندگی و سلامت روانی افراد اهمیت دو چندانی دارد. همچنین متغیرهای فوق الذکر از متغیرهای مهم و تأثیر گذار در زندگی نظامیان به شمار می روند که وظیفه حراست و پشیتبانی از مرزهای کشور را برعهده دارند.
زمانی که نظامیان یک کشور از سطح مطلوبی از کیفیت زندگی برخودار باشند و بتوانند با توجه به هیجانات و محیط های متغیری که با آن رو به رو می شوند، واکنش های مطلوبی را نشان دهند و همچنین از سلامت روانی مطلوبی برخوردار باشند، می توان این امیدوار بود که کشور از یک سرمایه عظیم نظامی برخوردار است که توانایی مقابله با هر تهدیدی را دارد. بنابراین شناخت عواملی که در کیفیت زندگی، سلامت روانی و هوش هیجانی کارکنان ارتش تأثیر دارند و تقویت آنها یکی از راه های محقق کردن این امر است. در این تحقیق سعی شد که با مقایسه کیفیت زندگی، هوش هیجانی و سلامت روانی کارکنان پایور ورزشکار و غیر ورزشکار ارتش به این مسئله پرداخته شود که آیا کارکنان پایور ورزشکار در متغیرهای مذکور در وضعیت مطلوب تری قرار دارند یا خیر. بنابراین هدف اصلی این تحقیق مقایسه کیفیت زندگی، هوش هیجانی و سلامت روانی کارکنان پایور ورزشکار و غیر ورزشکار ارتش جمهوری اسلامی ایران بود. در راستای هدف اصلی این تحقیق، اهداف ویژهایی نیز به شرح زیر مورد بررسی قرار گرفت:

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

توصیف ویژگی‌های جمعیت شناختی(سن، جنسیت، وضعیت تأهل، وضعیت تحصیلی و…) نمونه های تحقیق؛
مقایسه کیفیت زندگی کارکنان پایور ورزشکار و غیر ورزشکار ارتش جمهوری اسلامی ایران؛
مقایسه هوش هیجانی کارکنان پایور ورزشکار و غیر ورزشکار ارتش جمهوری اسلامی ایران؛

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 07:19:00 ب.ظ ]




شخصیت یعنی «مجموعه‌ای از رفتار وشیوه‌های تفکر شخص در زندگی روزمره که با ویژگی‌های بی همتا بودن، ثبات (پایداری) و قابلیت پیش بینی» مشخص می‌شود.
۲- نیمرخ شخصیت
در این تحقیق نیمرخ شخصیتی عبارتست از نمودارترکیب نمراتی است که فرد در آزمون نئو بدست می‌آورد. و بر اساس آن می‌توان توصیف مشخصی از ساختار شخصیتی فرد بدست داد.
۳- عملکرد تحصیلی
عملکرد تحصیلی در این پژوهش میانگین معدل نمرات درسی کسب شده در طی دوره تحصیل می‌باشد
فصل دوم
پیشینه پژوهش
۲-۱- مقدمه
امروزه، صاحب نظران بر این باورند که یکی از دلایل مهم توسعه کشور‌های پیشرفته، توجه و اهتمام آنها به تربیت نیرو‌های خلاق و مؤثر است. دانشجویان نیروی انسانی برگزیده و سازندگان فردای کشور هستند، و موفقیت تحصیلی آنها از جمله اهداف اساسی برنامه‌‌های آموزشی است. دانشجویان به واسطه موفقیت در تحصیل می‌توانند به موقعیتی دست یابند که از حداکثر نیروی درونی وبیرونی خود برای دستیابی به اهداف آموزش عالی استفاده نموده و شرایط لازم برای زندگی اجتماعی موفق را کسب کنند. برعکس، عدم موفقیت در تحصیل، زمینه ساز مشکلات فردی و اجتماعی بسیار و انحراف از دستیابی به اهداف سیستم آموزشی است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

دوره دانشجویی برای دانشجویان دوره ای مهیج و پر چالش است. بنابراین به دلیل رویارویی با عوامل استرس زای زیاد و لزوم سازگاری مناسب، باید از سلامت روانی و خود اتکایی بالایی برخوردار باشند تا بتوانند به توفیقات روز افزون‌تری در تحصیل و حرفه خود دست یابند (دانش پژوه و همکاران ۲۰۰۷). این ویژگی‌ها که هر فرد در نتیجه رویارویی با موقعیت‌‌های گوناگون و افراد مختلف به آن مجهز است، ساختار روانی و صفات شخصیتی است. این ساختار روانی نه تنها تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند خانواده، اجتماع، گروه همسالان و غیره قرار دارد، بلکه عواملی چون انگیزش، پیشرفت، موفقیت و… را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد. پس می‌توان گفت یکی از مهم‌ترین عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی، ویژگی‌‌های روانی افراد است.
دانشجویان به دلایل متعدد، استرس‌ها و فشارهای روانی زیادی را بسته به موقعیت‌های آموزشی تجربه می‌کنند، مهاجرت جهت تحصیل، جدایی از شبکه‌های خانواده و دوستان و از دست دادن نسبی حمایت‌های عاطفی اجتماعی آنها، درگیرشدن در روابط اجتماعی جدید، حجم دروس و برنامه‌های دانشگاهی، دوره خاص سنی، همگی از عواملی بوده که برای دانشجویان در برهه‌های مختلف استرس‌زا بوده و می‌تواند آنها را مستعد ناراحتی‌های روانشناختی و جسمانی کند.
ارزشیابی مستمر و مداوم وضعیت تحصیلی دانشجویان در طول تحصیل و بررسی عوامل مرتبط با آن یکی از ارکان ضروری و اجتناب ناپذیر بهبود کیفیت نظام آموزشی بویژه در دانشگاه‌ها می‌باشد.
این امر در تدوین برنامه آموزشی بهتر، ارتقای کیفیتی آموزشی و نهایتاً در اصلاح و بهبود کارآئی مسئولین مربوطه تأثیر به سزایی دارد. توجه به این امر چیزی ست که درتمام دنیا در رأس برنامه‌های توسعه آموزش مدنظر قرار می‌گیرد به منظور پیش بینی وضعیت تحصیلی دانشجویان، تعیین ملاک‌ها و متغیرهای مناسب از جمله عمده‌ترین حوزه‌های پژوهشی است که محققان علوم تربیتی وروانشناسی در آن فعال می‌باشد تحقیقات بسیاری در زمینه پیش بینی عملکرد تحصیلی انجام پذیرفته است وضعیت اقتصادی اجتماعی سطح تحصیلات، آموزش و نمرات آزمونهای پیشرفت تحصیلی و هوش از جمله شاخص‌های است که محققان از آن جهت پیش بینی وضعیت فرد در آینده استفاده می‌نمایند. به منظور پیش بینی وضیت و موفقیت تحصیلی دانشجویان، تعیین ملاک‌ها ومتغیرهای مناسب، از جمله عمده‌ترین حوزه‌های پژوهشی است که محققان علوم تربیتی وروانشناسی در آن فعال می‌باشند. تحقیقات زیادی در زمینه پیش بینی عملکرد تحصیلی انجام پذیرفته است (جسلون ۱۹۹۹). وضعیت اقتصادی-اجتماعی، سطح تحصیلات، معدل تحصیلی و نمرات آزمون‌های پیشرفت تحصیلی و هوشی از جمله شاخص‌هایی است که محققان از آنها جهت پیش بینی وضعیت فرد در آینده استفاده نموده اند (منیری ۱۳۸۵).
افت تحصیلی[۲] دانشجویان یکی از مشکلات عمده مراکز آموزش عالی کشور است که نه تنها باعث اتلاف وقت و هزینه‌‌های جاری این مراکز می‌شود، بلکه باعث ایجاد مسایل و مشکلات روحی – روانی، خانوادگی و اجتماعی برای دانشجویان نیز می‌شود. بر پایه مطالعات انجام شده، این مشکل هر ساله در حال افزایش بوده، به گونه ای که بسیاری از دانشجویان نمی‌توانند از عهده محتوای آموزشی مدون دروس دانشگاهی برآمده، یا آن‌ها را در موعد مقرر به اتمام رسانند (کرمی ۱۹۹۶).
افت از نظر لغوی به معنی کمبود، کمی، کم و کاست و نقصان است. منظور از افت تحصیلی «کاهش عملکرد تحصیلی دانشجو از سطح رضایت بخش به سطحی نامطلوب است». همچنین افت در لغت به معنای ضایعات، ضایع کردن که بیشتر در نظر اقتصاددانان مطرح شده است. اما در بعضی از متون فارسی کلمه ترک تحصیل نیز معادل افت تحصیلی در نظر گرفته شده است. به عبارتی افت تحصیلی عبارت است از نزول از یک سطح بالاتر به سطح پایین‌تر در تحصیل و آموزش است.
افت تحصیلی به معنای دقیق آن، زمانی است که فاصله قابل توجهی بین توان و استعداد بالقوه و توان بالفعل فرد در فعالیت‌‌های درسی و پیشرفت تحصیلی مشهود باشد. گرچه این تعریف می‌تواند همه کسانی را که به دنبال شکست‌های پی در پی تحصیل، از تحصیل عقب مانده و عمدتاً به اصطلاح تجدید یا مردود شده‌اند را در بر گیرد اما مفهوم افت تحصیلی صرفاً در رفوزگی و تجدیدی خلاصه نمی‌شود و می‌تواند شامل هر دانش آموز و دانشجویی شود که اکتساب‌‌های آموزشگاهی و پیشرفت دانشگاهی او کمتر از توان بالقوه و حد انتظار اوست. لذا بر اساس این تعریف دانش آموزان تیزهوش نیز ممکن است دچار افت تحصیلی و کم آموزی بشوند. لذا افت تحصیلی مسئل‌های است عام و نسبی.
افت تحصیلی شامل جنب‌‌های مختلف شکست تحصیلی چون عدم حضور یا غیبت مکرر از کلاس درس، ترک تحصیل قبل از موعد مقرر، تکرار پایه تحصیلی و یا کیفیت نازل تحصیلات می‌باشد (نریمانی ۱۹۹۸). سازمان یونسکو مفهوم افت تحصیلی را به تکرار پایه، ترک تحصیل زودرس و کاهش، کیفیت آموزشی و تحصیلی فراگیران نسبت می‌دهد (یونسکو ۱۹۸۴).
برابر تحقیقات انجام شده حدود ۱۲ درصد از دانشجویان دانشگاه‌‌های علوم پزشکی در طی تحصیل خود حداقل یک ترم تحصیلی مشروط می‌شوند، این مشروطی نه تنها ممکن است که دانشجویان را از لحاظ روحی- روانی دچار مشکل نماید، بلکه از نظر پیشرفت تحصیلی نیز آنان را در معرض خطر محرومیت از تحصیل قرار دهد و موجب خلل در بهره برداری مطلوب از اصول علمی برای تربیت نیروی انسانی، منابع انسانی و مالی و نیز موجب نارضایتی اجتماعی گردد. علاوه بر این افت تحصیلی دانشجویان و ترک تحصیل آنان، زیان‌‌های فراوانی را برای کشور در بر خواهد داشت (فتحی ۲۰۰۰).
از این رو افت تحصیلی و ترک تحصیل می‌تواند مواردی از جمله اعتیاد به مواد مخدر و الکل را به دنبال داشته باشد. در یکی از دانشگاه‌‌های آمریکا مطالع‌های که بر روی افرادی که دست به خودکشی زده بودند، نشان داد که شایع‌ترین علت خودکشی آنان شکست در تحصیلات بوده است (میلمن[۳] ۱۹۹۴).
عوامل مختلفی بر عملکرد تحصیلی[۴] افراد تأثیر می‌گذارند که متخصصان تعلیم و تربیت آنها را به چهار دسته عوامل فردی، آموزشگاهی، خانوادگی و اجتماعی تقسیم کرده. در حقیقت عملکرد تحصیلی به عنوان متغیر وابسته تحت تأثیر یک عامل نیست، بلکه عوامل متعددی نظیر استعداد تحصیلی، عوامل شناختی مانند هوش عمومی، خود کار آمدی تحصیلی، راهبردهای خود تنظیمی، ساختار کلاس درس، انگیزش تحصیلی، توانایی یادگیرندگان، آموزش معلمان و انگیزش یادگیرندگان بر روی آن تأثیر دارند. واقعیت آن است که این عوامل و متغیر‌ها چنان در هم تنیده اند و با یکدیگر کنش متقابل دارند که تعیین نقش و سهم هر یک به دشواری امکان‌پذیر است. با این وجود تحقیقات نشان می‌دهند که در بین این عوامل، عوامل آموزشی و فردی با ماهیت شناختی و اجتماعی، بیشترین تأثیر را بر پیشرفت تحصیلی دارند (یزدانی ۱۳۹۱).
هوش و استعداد را عامل پیشرفت در تحصیل علم و کسب دانش می‌دانند. ولی این تعریف جامع و کامل نیست؛ زیرا گذشته از این واقعیت که عدم موفقیت تحصیلی و علمی افراد با هوش این مدعی را باطل می‌کند، عوامل دیگری نیز در تحصیل علم و دانش دخالت دارند. مانند عوامل اقتصادی، وضع بدنی و جسمانی، موقعیت‌های مناسب و غیره (هیلگارد ۲۰۰۰).
مک‌کله‌لند[۵] (۱۹۶۵) نخستین کسی بود که با همکارانش درباره‌ی ماهیت و اندازه‌گیری انگیزه‌ی پیشرفت مطالعه کرد. وی شرایط اجتماعی را در ایجاد انگیزه‌ی موفقیت دخیل می‌داند که برخی از آن‌ها عبارتند از: ۱ـ آموزش در خانواده: مک‌کله‌لند مهم‌ترین آموزش را در خانواده، آموزشی می‌داند که صفاتی نظیر استقلال فردی، کنترل خویشتن، بلندپروازی‌های خاص و اعتماد به ‌نفس را در کودکی تقویت نماید. به ‌نظر وی، درجه‌ی انگیزه‌ی موفقیت، یک‌بار برای همیشه در کودکی ثابت می‌شود و پس از آن دیگر تغییری نمی‌کند. ۲ـ طبقه‌ی اجتماعی والدین: به‌نظر مک‌کله‌لند، طبقه‌ی اجتماعی، انگیزه‌ی موفقیت را تحت تأثیر قرار می‌دهد و این انگیزه در طبقه‌ی متوسط بیش‌تر از سایر طبقات است. ۳ـ تحرک اجتماعی: در افراد و گروه‌هایی که گرایش به تحرک اجتماعی دارند، انگیزه‌ی موفقیت بیش‌تر دیده می‌شود. ۴ـ ایدئولوژی: عامل دیگری که مک‌کله‌لند به آن توجه داشته، تأثیر ایدئولوژی بر انگیزه‌ی موفقیت است. محیط خانواده، عامل دیگری است که بر پیشرفت تحصیلی فرزندان مؤثر است.
اندرسون[۶] (۱۹۷۱)، در مطالعات خود راجع به فرایند اجتماعی‌شدن خانواده، به این نتیجه رسیده است که تعداد زیادی از متغیرها، مربوط به محیط خانواده بوده در پیشرفت تحصیلی فرزندان مؤثرترند؛ این متغیرها عبارتند از: پافشاری خانواده برای پیشرفت فرزندان، راهنمایی‌های تحصیلی، تلاش خانواده، علایق هوشی خانواده و عادات کاری خانواده. سطح سواد والدین و مشکلات خانوادگی نیز از دیگر عوامل خانوادگی است که بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان مؤثر می‌باشد.
سازمان‌دهی ساختاری و اجتماعی محیط آموزشی، بر خوداثر‌بخشی و کارآیی و درنهایت بر عمل‌کرد دانشجویان مؤثر است. مدل‌های مفهومی مربوط به پیشرفت علمی دانشجویان، نشان‌دهنده‌ی آن است که بایستی کمّیت و کیفیت تعاملات دانشجویان با دانشکده، میزان مسئولیت‌های بیرونی دانشجویان، مقدار و نوع حمایت مالی، ارزیابی دانشجویان از امکانات علمی و ساختار دانشکده و زمینه‌های اقتصادی اجتماعی آنان توجه شود (سکاکی ۱۳۹۰).
تحقیقات زیادی بر این نکته تأکید دارند که افت تحصیلی ارتباط بسیار قوی و نزدیکی با ویژگی‌‌های خانوادگی دانشجویان دارد. به عبارت کلی‌تر وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی خانواده رابطه معکوسی با افت تحصیلی دارد. (آستین، ۱۹۷۲و اکلند[۷] ۱۹۶۴).
فقر و محرومیت اقتصادی بطور بارز یکی از عواملی است که تأثیر زیادی بر ترک تحصیل و مردودی می‌گذارد ولی در این زمینه باید بین فقر مطلق و فقر نسبی تفاوت قائل شد بدین معنی که فقر مطلق با خود سختی معیشت، کم غذایی و بد غذایی، مسکن نامناسب و کارکردن در ضمن تحصیل را به همراه دارد که همه این شرایط موجب فقدان و کمبود امکانات تحصیلی و نیامدن افراد به مدرسه یا ترک تحصیل و مردودی می‌شود (زارع شاه‌آبادی ۱۳۸۷).
فقر نسبی ـ که وضع نامناسب اقتصادی فرد را نسبت به افراد دیگر ارائه می‌کند، ممکن است خود نتیجه عوامل و متغیر‌های زیادی باشد، ولی بدون شک عاملی برای افت تحصیلی به حساب می‌آید زیرا که این نوع فقر اختلافات طبقاتی ایجاد می‌کند که در نتیجه آن تفاوتهایی در رشد و تکامل و تفکر، زبان، رفتار و نگرش افراد نسبت به کار و استراحت بروز می نماید و علایق و انگیزه‌‌های پیشرفت آنان را تحت تأثیر قرار می‌دهد و همه این عوامل برای پیشرفت تحصیلی افراد و یا عدم آن اهمیت حیاتی دارند.
فقر مطلق عموماً در جوامعی وجود دارد که کار افراد جهت تأمین امکانات اولیه برای بقاء و زیست آنان بوده و به صورت زندگی کشاورزی قدیم و یا کار غیرماهرانه افراد در شهرها و زندگی آنان در حداقل معیشت جلوه می‌کند. این نوع فقر به همراه خود مسائل و مشکلات انسانی گوناگونی از قبیل: سختی معیشت، گرسنگی و کم غذایی، بدغذایی، بیماری، خستگی و افسردگی و عدم وجود تفریح و استراحت در بردارد که هریک باعث مشکلات و موانع برای جلوگیری از ورود افراد به نظام آموزش و پرورش و یا ترک آن و عدم موفقیت در آن به حساب می آید» (امین فر ۱۳۶۷).
وضعیت اقتصادی نامساعد منشاء بسیاری از تنیدگی‌ها در سراسر جهان است. افزایش نرخ تورم اثرات مستقیمی بر روی سلامت روانی افراد و جامعه دارد. در صورت عدم وجود درآمد کافی قدرت خرید افراد کم شده و استاندارد‌های زندگی سیر نزولی پیدا می‌کنند (استانهوپ و لانکستر[۸] ۲۰۰۴).
مطالعات رادجرز[۹] (۲۰۰۱) ارتباط قوی بین شیوع اختلالات روانی و وضعیت اجتماعی اقتصادی پایین نشان داده است بطوری که بیکاری، فقر، حوادث تهدید کننده زندگی از عوامل اصلی بروز مشکلات روانی بوده اند (به نقل از حیدریان ۱۳۸۵).
کوان و موروایتز[۱۰] (۲۰۰۵) در مورد تأثیر مشکلات اقتصادی روی قشر دانشجو می‌نویسد، مشکلات مالی نگرانی‌هایی برای دانشجویان بوجود آورده است و موجب آن شده که تعداد زیادی از آنها در یک اتاق زندگی کنند. یا شغل‌‌های پاره وقت یا تمام وقت برای خود برگزینند تا بتوانند نیاز‌های مالی خود را برآورده سازند.
تحقیقات انجام‌گرفته، هم‌چنین نشان داده‌است که وضعیت اقتصادی خانواده نیز در موفقیت دانشجویان مؤثر است؛ به‌ خصوص در خانواده‌هایی که در آن‌ها، دانشجو، مجبور باشد علاوه بر تحصیل، به کار جنبی نیز بپردازد (اردبیلی ۱۳۷۴؛ صفوی ۱۳۶۵؛ احمدی ۱۳۷۴).
سطح آموزش و شغل والدین، ممکن است درآمد پایین خانواده را بیان کند. نتایج تحقیقات، حاکی از آن است که منزلت و موقعیت اقتصادی ‌اجتماعی والدین (شغل و سطح آموزش) با انگیزش پیشرفت تحصیلی و موفقیت تحصیلی، رابطه دارد (ایونس ۱۹۷۰؛ اندرسون ۱۹۷۶[۱۱]).
به نظر می‌رسد که بسیاری از دانشجویان به دلیل داشتن افکار بدبینانه و منفی نسبت به مسائل اقتصادی و اجتماعی، نسبت به آینده خودشان ناامید هستند و خطر ابتلا به مسائل روانی مانند افسردگی بیش از بیش سلامت آن‌ها را تهدید می‌کند. جمعیت قابل توجهی از دانشجویان نسبت به مشکلاتشان نگاه مبالغه آمیز و آشفته‌ای دارند و خودشان را به عنوان فردی که هیچ کنترلی بر محیط و یا بر رفتارهای مخرب خود ندارند می‌پندارند. لذا برای اینکه دانشجویان از روحیه مثبت درباره خود و دیگران و دنیا برخوردار شوند و خود را مفید و اثر بخش دانسته و بتوانند زندگی خود را با اندیشه ای روشن، دیدی واقع بینانه‌تر و با اطمینان سپری کنند، نیاز به مداخله و آموزش برای آنان بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود تا آن‌ها به امید و انگیزه بیشتری به تحصیل بپردازند.
ضعف عملکرد آموزشی دانشجویان وشکست­های بعد از ورود به دانشگاه از معضلات مهم آموزشی در کشور ماست. بسیاری از دانشجویان بعد از ورود به دانشگاه قادر به سازگار کردن خود با وضعیت تحصیلی جدید و افزایش حجم دروس نیستند و اغلب دانشجویان در ترم اول و برخی تا پایان تحصیلات دچار افت شدیدی می­شوند. اکثر دانشجویانی که از تلاش خود نتیجه مطلوب کسب نمی­کنند انگیزه­ای برای درس خواندن ندارند (فهیم زاده ۱۳۸۲).
مک­کللند بر این باور است که جوامعی که افراد آن دارای انگیزه پیشرفت نباشند، حتی با وجود امکانات عالی و شرایط مساعد طبیعی، کمتر شانس توسعه و ترقی خواهند داشت. وی با بررسی­های بسیار دقیق نشان داد که رشد اقتصادی یک جامعه به انگیزه پیشرفت افراد بستگی دارد. او بر این باور است که افرادی که انگیزه پیشرفت بیشتری دارند، افراد توسعه­جویی شده و به رشد خود کمک کرده ­اند (سینتز و لیمان[۱۲] ۱۹۷۳؛ به نقل از برخوری و همکاران ۱۳۸۸).
نیاز به پیشرفت یکی از نیازهایی است که توسط مورای[۱۳] مطرح شد. بطور کلی افراد دارای انگیزه پیشرفت احساس می­ کنند که بر زندگی­شان مهار دارند و از آن لذت می­برند. آنها سعی می­ کنند عملکرد خود را بهبود ببخشند و ترجیح می­ دهند که کار­هایی را انجام دهند که چالش بر انگیز باشند (توکر[۱۴] ۲۰۰۰؛ نقل از طالب­پور و همکاران ۱۳۸۱).
روانشناسان انسانگرا بر این باورند که عواملی چون نگرش نسبت به خود، آموزشگاه و دیگران، میزان همدلی، احترام بی قید و شرط. یکرنگی و در نظر گرفتن تفاوت‌‌های فردی می‌توانند عوامل مهمی در مسائل انطباقی، سلامت جسمانی، میزان توجه و حتی تغییر در میزان بهره هوشی و رشد شناختی باشد. از دیدگاه انسانگرایانه، یادگیری می بایست در محیطی با روابط انسانی خوب تحقق یابد. در واقع تجربه یادگیری متأثر از دیدگاه یادگیری است و از این رو یادگیری تا حد امکان باید فردی و در زمان حال صورت پذیرد.
دانشجویان که متعلق به خانواده‌هایی با پایگاه اقتصادی و اجتماعی فوق العاده پائین بوده و تواماً با فقر اقتصادی و فرهنگی مواجه‌اند، از انگیزه تحصیلی بسیار پائین برخوردارند. از سوی دیگر در کنار فقر فرهنگی و محرومیت‌های محیطی، شرایط اقتصادی – اجتماعی حاکم بر جامعه نیز در چگونگی تبلور انگیزه‌‌های رشد و پیشرفت یا افت تحصیلی دانشجویان نقش بسزایی دارد.
فقر و نداری به شکل‌های گوناگون موانعی را در جهت پیشرفت تحصیلی به وجود می آورد از قبیل:
– نامناسب بودن مکان زندگی از جهت آب سالم، نور و فضای اتاق، رفت و آمد و شلوغی و سر و صدا، آلودگی هوا، نبودن مکان برای کار‌های شخصی.
-نامناسب بودن امکانات بهداشتی و تغذیه و در نتیجه ابتلا به انواع بیماریها و سوء تغذیه و کمبود خواب
-کارکردن در خارج از منزل که مانع رفتن آنها به مدرسه یا باعث حضور نامرتب آنان در کلاس می‌شود.
یکی از عوامل منفی خانوادگی که همواره منشاء انحراف توجه دانشجو از تحصیل می گردد جابجائی وظایف والدین و فرزند است. از جمله جابجائی‌ها که ارتباط قابل توجهی با افت تحصیلی دارد، اشتغال دانشجو. به این ترتیب دانشجویان در سنی به کار و اشتغال می پردازند که معمولاً از آنها انتظار می‌رود درآن مقطع بیشتر به نقش‌های مورد انتظار از جمله تحصیل بپردازند. عدم تامین نیاز‌های مالی خانواده و نیاز به نیروی کار دانشجو از دلایل عمده اشتغال کودکان در سنین پائین است که در این زمینه صرف وقت و نیروی بسیار در اشتغال، باعث افت تحصیلی آنها می‌شود. اشتغال دانشجویان انرژی جسمی و ذهنی شان را برای یادگیری دروس کاهش می‌دهد. به این ترتیب دانشجویان ممکن است به دلیل عدم حضور فعال و مستمر در محیط‌های آموزشی نتوانند به نحو مطلوبی به تحصیل ادامه دهند.
وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خانواده در نظام ارزشها به ویژه در روش تربیت فرزندان تأثیر می‌گذارد. در بعضی از خانواده‌ها پیشرفت فرزندان در امر تحصیل به عنوان یکی از ارزش‌های مهم تلقی می‌شود. این گونه خانواده‌ها برای پیشرفت فرزندان خود اهمیت زیادی قائل هستند. آنان اغلب با دانشگاه، استاد و فرزندان خود در ارتباطند. ولی اعضای طبقه ضعیف ارزش پائین‌تری برای آموزش و پرورش قائل هستند همچنین آنها تأکید کمتری بر آموزش رسمی دارند و آن را وسیله ای برای پیشرفت شخصی قلمداد نمی‌کنند.
یکی از عوامل عاطفی که در یادگیری فرد تأثیر سوء دارد اضطراب است. اضطراب در یادگیری اختلال ایجاد می‌کند. این عامل در حالت شدید می‌تواند افت تحصیلی را باعث گردد چرا که فرد نمی‌تواند تمام قوای فکری و روانی خود را در هنگام یادگیری مطالب به کار گیرد. علت اضطراب و نگرانی می‌تواند ناشی از ترس از امتحان، نمره، معلم یا اختلالات عاطفی رفتاری خانواده و غیره باشد. وجود اندکی اضطراب در انسان به عنوان یک حالت عاطفی و هیجانی نه تنها طبیعی است بلکه فقدان کامل آن می‌تواند مشکلاتی را پدید آورد. اما همین اضطراب که چاشنی زندگی است و انسان را به کار و کوشش و تکاپو وا می‌دارد اگر از حد اعتدال خود تجاوز کند بسیار زیان بخش خواهد شد وجود اندکی اضطراب در دانشجویان برای مدرسه و تکالیف آن ضروری است و موجب احساس مسئولیت، برنامه ریزی و مطالعه بیشتر آنها می‌شود حتی در مواردی که برخی از دانشجویان نسبت به درس، امتحان و مدرسه هیچگونه مسئولیتی احساس نمی‌کنند گاه لازم است که استادان یا اولیاء با تشریح عواقب قصور، کوتاهی و تنبلی دانشجو مقداری اضطراب در آنها ایجاد کنند. اما از طرف دیگر مطالعات متعددی نشان داده است که اگر اضطراب شدید باشد کاهش پیشرفت تحصیلی دانشجو را به همراه خواهد داشت. به بیان دیگر یکی از دلایل اساسی افت تحصیلی، دانشجویان، اضطراب امتحان است که برخی مطالعات سهمی در حدود ۱۵ تا ۳۰ درصد را نشان داده اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:19:00 ب.ظ ]




سازمانهایی که از کیفیت به عنوان استراتژی تجاری استفاده میکنند و از برنامههای بهبود کیفیت موثری نیز برخوردار هستند بازده مالی خوبی را تجربه مینمایند. برنامههای بهبود کیفیت مناسب و موثر باعث افزایش نفوذ در بازار، ارتقای بهره وری و کاهش هزینه های کلی ساخت و خدمات میگردد. بنابراین شرکتهایی که از یک چنین برنامههایی برخوردار هستند میتوانند برتری خوبی نسبت به رقبای خود داشته باشند. (۱۹)

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

رهنورد(۱۳۸۲) به نقل از اسکارناتی[۱۳] (۱۹۹۶) تعریفی درباره کیفیت به صورت زیر ارائه میکند:
کیفیت، انجام درست کارهای درست است. با تأمل در این تعریف و در نظر داشتن اینکه کارآیی عبارتست از انجام درست کارها و اثربخشی یعنی انجام کارهای درست، و اینکه بهره وری یعنی کارآیی به اضافه اثربخشی؛ میتوان نتیجه گرفت که کیفیت یعنی بهره وری(۱۰).
۲-۲-۲ کیفیت خدمات
رایج‌ترین تعریفی که از کیفیت خدمات ارائه شده توسط پاراماسون بوده است که کیفیت خدمات را به عنوان درک مشتری از تعالی خدمات ارائه شده مطرح می‌کند، در حقیقت کیفیت، برداشت مشتری از خدمات ارائه شده تعریف شده است(۲۱). همه به نحوی از خدمات استفاده میکنند. عموماً کیفیت خدمات ارائه شده میتواند روی کیفیت زندگی تاثیر بگذارد (۲۱). مشتریان کیفیت خدمات را به وسیله مقایسه آنچه که انتظار و توقع دارند با آنچه که ارائه دهنده خدمات، عملاً ارائه می‌دهد، ارزیابی می‌کنند. بنابراین، کیفیت خدمات را می‌توان به صورت تفاوت بین انتظارات مشتریان از خدمات و برداشت و درک آن‌ها از عملکرد واقعی خدمات، تعریف کرد.(پیتمن، ۱۳۸۱، ۲۶). کیفیت خدمات در همه جا بدون توجه به اینکه مصرفکننده یک فرد، یک سازمان صنعتی، یک پروژه نظامی یا یک خردهفروش باشد مشاهده میشود. در نتیجه کیفیت، یک عامل کلیدی جهت دستیابی به موفقیتهای تجاری، رشد و جایگاه رقابتی بهتر محسوب میگردد. دانستن اینکه مشتریان چگونه کیفیت محصولات و خدمات ارائه شده توسط یک سازمان را درک میکنند ابزار بسیار مهمی برای بهبود است. ارزیابی کیفیت در بخش خدمات، در حین فرایند ارائه خدمت انجام میگیرد. هر تماس مشتری به عنوان فرصتی برای ایجاد اعتماد و راضی کردن یا ناراضی کردن به شمار میرود. رضایت مشتری از یک خدمت را میتوان از طریق مقایسه انتظارات او از خدمات با برداشت او از خدمات ارائه شده، تعریف نمود. اگر خدمات ارائه شده از انتظارات مشتری فراتر باشد، آن خدمات فرحبخش و فوقالعاده قلمداد میشود. وقتی انتظارات مشتری از خدمات با برداشتهای او از خدمات ارائه شده منطبق شود، کیفیت خدمات ارائه شده رضایتبخش است و اگر پایینتر از انتظارات باشد کیفیت غیرقابل پذیرش میباشد.(پیتمن، ۱۳۸۱، ۲۶).
برخی از تعاریفی که از دیگر صاحبنظران در مورد کیفیت خدمات ارائه شده به شرح زیر می‌باشد.
بیک زاده و وزیری(۱۳۸۸) به نقل از آزوبانتنگ و همکاران(۲۰۰۱) کیفیت خدمات را به عنوان تفاوت انتظارات مشتری از عملکرد خدمات قبل از دریافت خدمت و ادراکات آنها از خدمات دریافت شده تعریف می‌کنند(۷).
از نظر فیتزسیمونز (۲۰۰۴) کیفیت خدمات عبارتست از قضاوت مشتری درباره قابل اعتماد بودن، پاسخگو بودن، اطمینان دادن، همدلی داشتن و حفظ ظاهر نمودن(۴۳).
زیت هامل (۱۹۸۷)، کیفیت خدمت را قضاوت همه جانبه مشتری درباره ماهیت برتر خدمت نسبت به خدمات مشابه با مزیتهای برجسته آن میداند (۷). در مجموع کیفیت خدمات یک موضوع بحث برانگیز است که تا کنون اجماعی در مورد درک مفهوم و چگونگی عملی کردن آن صورت نگرفته است.
امروزه توجه به کیفیت خدماتی که سازمان‌ها ارائه می‌دهند از اهمیت زیادی برخوردار است. از جمله عواملی که این بحث را حائز اهمیت می‌کند به شرح زیر می‌باشد:

    1. افزایش انتظارات مشتریان: واقعیت آن است که انتظارات مشتریان نسبت به گذشته افزایش یافته است. افزایش انتظارات مشتریان را میتوان به چندین عامل ربط داد، از جمله افزایش آگاهی و سطح دانش مشتریان، تبلیغات سازمان و عملکرد رقبا و…

. فعالیت رقبا: رقبا با تغییر مداوم خدمات خود و چگونگی ارائه آن به مشتریان، مداوم در حال متغیر کردن بازار هستند این امر باعث رقابتی شدن شدید بازار می‌شود و سازمان‌ها ناگزیر برای حفظ منافع خود در جهت ارتقا کیفیت گام بر می‌دارند.

    1. عوامل محیطی: عوامل محیطی از جمله عوامل سیاسی و قانونی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سازمانها را مجبور به ارائه خدمات با کیفیت بالاتر میکند. برای مثال استانداردهای ملی که سازمان‌ها ملزم به رعایت آنها می‌باشند.
    1. ماهیت خدمات: ارزیابی کیفیت خدمات با توجه به ویژگیهای خدمات برای دریافتکنندگان آن مشکل است. بدین دلیل مشتریان با توجه به شواهد فیزیکی احاطهکننده خدمات و نیز رفتار و برخورد کارکنان (که دو عامل اساسی در ارزیابی خدمات به شمار میروند) به ارزیابی کیفیت خدمات میپردازند.(۱۴).
    1. عوامل درون سازمانی: سازمانها با فعالیت ترفیعی خود انتظارات و خواسته های مشتریان را بالا میبرند. در نتیجه مشتری زمانی که به سازمان مراجعه میکند، انتظار خدمات وعده داده شده را دارد. بنابراین، عملکرد سازمان باید پاسخگوی انتظارات ایجاد شده در مشتریان باشد(۱۴)

شکل۱ خلاصه ای از مطالب گفته شده در بالا می باشد.
شکل ۲-۱. ضرورت توجه به کیفیت خدمات(سهرابی،۱۳۸۶،۴۵)
۲-۳ ابعاد کیفیت در حوزه خدمات
کیفیت یک پدیده چند بعدی است، بنابراین رسیدن به کیفیت مطلوب خدمات و محصول، بدون شناسایی ابعاد مهم کیفیت ممکن نمی‌باشد. (۴۳)
نظرات مختلفی در مورد ابعاد کیفیت خدمات مطرح شده است که از آن جمله میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
کلس (۲۰۰۱) معتقد است که کیفیت خدمات، سه بعد فیزیکی، موقعیتی و رفتاری را در میگیرد. به عبارتی کلس معتقد به ماهیت خدمت، موقعیت خدمت و چگونگی ارائه خدمت به مشتری است(۶۰).
گرونروز (۱۹۸۴) کیفیت را در ۳ بعد اصلی کیفیت فنی، عملیاتی و تصویر ذهنی سازمان تعریف کرد(۴۸).
اولوی و جارمو (۱۹۹۲) نیز دو رویکرد را برای ابعاد کیفیت خدمات معرفی کردند که در رویکرد اول سه بعد کیفیت فیزیکی، کیفیت تعاملی و کیفیت سازمان و رویکرد دوم بعد کیفیت فرایند و کیفیت خروجی را شامل شد (فیتزسیمونز،جی،۱۳۸۲،۲۶).
۲-۴ مدلهای عمومی سنجش و ارزیابی کیفیت
در راستای سنجش و ارزیابی کیفیت خدمات که یکی از خرده سیستمهای مدیریت و ارزیابی عملکرد سازمانهای خدماتی محسوب میشود، مدلهای مختلفی ارائه شده است که پرکاربردترین آن‌ها مدل سروکوال میباشد. جدول ۱ به معرفی انواع مدلهای کیفیت خدمات پرداخته میشود که در برگیرنده ۲۰ مدل کیفیت خدمات میباشد که از ۲۰ مدلی که در این قسمت بیان میشود ۱۹ مدل آن را زیلستو و مک دانیل (۲۰۰۶) و ۱ مدل آن را پاراسورامان(۱۹۹۸) ارائه نموده است(۵۶ و ۳۹).
جدول ۲-۱. انواع مدل های کیفیت خدمات

نام مدل
توضیحات

مدل کیفیت عملکردی و فنی
مدل شکاف
مدل کیفیت خدمات خصیصه یا ویژگی
مدل ترکیبی کیفیت خدمات
مدل کیفیت خدمات عملکردی
مدل ارزش ایده ال کیفیت خدمات
مدل NQ و EP
مدل IT
مدل نگرش و اثرگذاری کلی
مدل کیفیت و رضایت درک شده
مدل ویژگی PCP
مدل کیفیت خدمات ارزش‌های فراهم شده
ارزش رضایت مشتری
مدل Antecedents and mediator
مدل کیفیت خدمات درونی
مدل DEA
مدل نگهداری داخلی
مدل IT-moed based
مدل e-Serbice quality
مدل کیفیت خدمات پاراسورامن یا مقیاس سروکوال

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:19:00 ب.ظ ]




* مذاکره برای حل مسایل: استعداد میانجی گری، جلوگیری از بروز اختلاف، حل و فصل دادن به مشکلات

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

* روابط شخصی: استعداد همدردی و دلجویی از دیگران
* تجزیه و تحلیل اجتماعی: شناخت و بصیرت درونی راجع به عواطف. انگیزه‌ها و علایق دیگران. این گونه افراد به راحتی می‌توانند با دیگران رابطه صمیمی برقرار کنند.
دو مهارت اول قابل یادگیری است دومهارت بعدی اگرچه تا حد زیادی ذاتی هستند ولی با آموزش‌های دو سویه قابل یادگیری هستند. مهارت‌های فوق، عوامل ضروری برای موفقیت‌های اجتماعی هستند. افرادی که از هوش عاطفی خوبی برخوردارند. به راحتی با دیگران رابطه برقرار می‌کنند، احساسات و واکنش‌های مردم را به خوبی پیش بینی کرده و به آن جهت می‌دهند و مشاجرات را حل و فصل می‌کنند. آن‌ها از آن دسته افراد هستند که همه دوست دارند با آن‌ها باشند چون رفتارشان دلگرم کننده و روحیه بخش است.مهارت تجزیه وتحلیل اجتماعی در واقع همان مهارت همدلی را به دنبال دارد که به طور کلی آیزنبرگ سه خصیصه را برای افراد همدل برشمرده است که باید در شخص وجود داشته باشد:
۱- با دیگران همدردی کند، یعنی در به اره نیازهای دیگران نوعی احساس نگرانی نماید.
۲- با دیگران اشتراک نظر داشته باشد، یعنی قادر باشد خود را به جای دیگران بگذارد و به مسائل از نگاه آنان بنگرد.
۳- دارای احساسات همدلانه باشد، یعنی از طریق اعمال و رفتار از خود هیجان نشان بدهد.
یکی از ویژگی‌های جهانی سازمان‌ها، شرکت‌ها و مؤسسات این است که همه افراد در این سازمان‌ها مخصوصاً رهبران ارشد معلمان متعهدی برای یاددادن منابع انسانی هستند. این سازمان‌ها ازمهندسی رهبری توسعه یافته‌ای برخوردار هستند و سیستم‌های مناسبی را برای آموزش و تربیت رهبران پویا در تمام سطوح سازمانی به وجود آورده‌اند. همواره در سازمان‌های یاددهنده بهترین رهبران، البته نه به طور یکسان، بهترین معلمان هستند که به واسطه همین ویژگی می‌توان سازمان را متحول ساخت. رهبران ارشد به کارکنان خود یاد می‌دهند که چگونه زمینه‌های ذهنی و فکری خود را رشد دهند و آنرا به دیگران انتقال دهند. آنها به کارکنان یاد می‌دهند که برخورداری از نگرش اعتراف به شکست،‌ باعث تلاش و فعالیت مجدد می‌شود و همچنین یاد‌ می‌دهند که در هر جایی امکان رشد وجود دارد و هرکس که دنبال پیشرفت و ترقی باشد بدان دست خواهد یافت. ایجاد چنین جوی نیازمند هیچ طرح و نقشه جداگانه و خاصی نیست. بلکه نیازمند یکسری دروندادهای شخصی،‌ از خودگذشتگی و احساس تعهد در رهبران این سازمان‌ها است. بنابراین هیچ طرح و نسخه‌ای را نمی‌توان از پیش تجویز کرد زیرا هر کدام از سازمان‌ها براساس دانش و تجربه رهبران خویش و واقعیت‌های محیط کاریشان منحصر به فرد هستند. رهبران به منظور یاددادن و ایجاد ارتباط تعاملی میان کارکنان و مدیران در تمام سطوح سازمان به ارائه بازخورد و مربیگری می‌پردازند. از طریق این فرایند می‌توان افراد را طوری یادداد که به صورت خودانگیخته به آینده توجه کنند و آنها را طوری متقاعد و رهبری کرد که بتوانند درخودشان انرژی مثبت ایجاد کنند. که همه این‌ها از طریق یاددادن امکان پذیر خواهد بود. رهبران با بازگذاشتن فرایند تصمیم گیری دیگران را یاد می‌دهند تا بدانند که چگونه و چرا یک تصمیم معین اتخاذ شده است. رهبران برای انجام این امر اولاً باید سعی کنند با زیردستان صادق و روراست باشند و کسانی را که واقعاً جوهره لازم را برای توسعه و گسترش قدرت تصمیم‌گیری و ریسک پذیری دارند شناسایی کنند، دوماً باید از تصمیمات خود به عنوان روشی برای مربیگری استفاده کنند و به زیردستان نشان دهند که چگونه مسائل و موضوعات را باید در یک سطح کلی‌تر و جامع تجزیه و تحلیل کرد. است. رهبران قوی از طریق ایجاد انگیزه لازم کارکنان را طوری متقاعد می‌کنند که روند منطقی و عقلایی آنان را دنبال کنندو اصلاً قابل تصور نیست که رهبران به طور خصوصی و بدون مشارکت تصمیمی را اتخاذ نمایند. گلمن بر آموزش خود رهبری یا یادگیری خود مدار تأکید دارداین یادگیری شامل موارد زیر است:

    • ژرف نگری برای دستیابی به ایده‌های خود
    • خودآگاهی وتشخیصی از اینکه اکنون در کجا هستم
    • اطمینان از اینکه توانایی‌های شما باعث غلبه بر محدودیت‌ها شده وباعث کاستن انگیزه در رسیدن به اهداف نیست
    • ایجادو تعهد نسبت به یادگیری مواردی که قوت‌ها بر اساس آن بنا شده و شکاف‌ها کاهش می‌یابد.
    • فعالیت وتمرین مداوم و تجربه با رفتارهای جدید که از توسعه خصوصیات هوش عاطفی حمایت می‌کند.
    • تکیه بر یک مربی قابل اعتماد که به طور منظم پایه پیشرفت افرادند.

در کل برای آموزش و اجرای هوش هیجانی در سازمان می‌توان چند نکته را در نظر داشت.فراهم ساختن فرصت‌هایی برای تمرین آموخته‌ها؛ پیش بینی فرصت‌های متعدد برای دادن بازخورد؛ استقاده از موقعیت‌های گروهی برای ایفای نقش و مهم‌ترین رفتارهای اجتماعی وآموزش آنها؛ نشان دادن نیازهای اختصاصی هر فرد به او به طور خصوصی و محرمانه؛ فراهم ساختن منابع حمایتی و تقویتی برای کارکنان در برنامه طی مرحله پیگیری(عیدی، ۱۳۸۶).
عملکرد هوش هیجانی در سازمان
تعهد و مسئولیت پذیری کارکنان در یک سازمان می‌تواند عملکرد بالای سازمان رابه همراه داشته باشد. سازمان‌های برتر امکان دسترسی سریع به شایستگی‌های رهبری مورد نیازشان را دارند و تصمیمات آنان عملکرد فعلی آنان را بهینه کرده و زمینه را برای آینده مهیا می‌سازد. شناخت و احترام نسبت به قرارداد روانی بین کارگران و سازمان یک عامل موفقیت کلیدی در مدیریت تغییر است. این موضوع ما را ناگزیـر می‌سازد آگاهی بیشتری از تحول یافته و تحول، نوآوری، هشیاری، انعطاف پذیری، آزاداندیشی را به عنوان موضوع‌های مهم‌تر و ابزار بقا در نظر بگیریم. بسیاری از سازمان‌ها بر روش‌هایی پافشاری می‌کنند که اغلب اوقات به دلایل اجتماعی، سیاسی و قدرت موثر نیستند. یک راه و روش برای برخورد با این موضوع افزایش آگاهی و هشیاری مردم و هوش احساسی است.سازمانی که در حال تعدیل یا کوچک سازی است اینکه در سازمان چگونه چنین جوی ایجاد شود می‌تواند بستگی به کارگیری شعور عاطفی در رهبری افراد و تعمیم آن در سراسر سازمان باشد. این نوع نیروی عاطفی است که مشخص کننده نزدیکی یا سازگاری با اهداف است.این نیروافراد را به جلو می راندو احساس مسئولیت پذیری را ایجاد می‌کند که کجا باشند، چگونه عمل کنند وآیا با دیگران همدرد هستند و آنها را به تلاش وا می‌دارند. تعهد عاطفی تنها نمایانگر ابتکار عمل فردی و مسئولیت پذیری نیست؛ بلکه از نیروهای اصلی است که موقع دشواری با انسان است. تعهد عاطفی کارکنان نسبت به سازمان از هرگونه تعهدی قوی‌تر است زیرا از احساسات عمیق ریشه می‌گیرد و افراد رادر شرایط دشوار وشکست در سازمان نگه می‌دارد وانگیزه افراد رادر ایجاد تحول برای بهبود سازمان دوچندان می‌کند. تعهداگر تنها ریشه در هوش منطقی کارکنان داشته باشد در شرایط ثبات و توسعه سازمانی وجود دارد ودر شرایط متزلزل سازمانی افراد سعی دارند موقعیت خود را حفظ کنند نه لزوماً سازمان را. مسأله مهم دیگری که امروزه مطرح است این است که همگام با رشد قدرت و جاذبه رسانه گروهی، کار بیشتری از طریق ارتباطات کامپیوتری و وئدیویی انجام می‌شود مدیران و رهبران باید چه تصویری از خود نشان دهند. این یکی از ابعاد شعور عاطفی است یعنی تأثیر بدون فریب یا اعمال نفوذ و شناختن، آموختن، ارتباط برقرار کردن، نوآوری کردن، پیشرو بودن و عمل نمودن به طریقی که به جای اتکا به دانش یا تجزیه وتحلیل فنی به ظرفیت عاطفی توجه شود.هوش عاطفی از درون به رهبران کمک می‌کند و ان‌ها را راهنمایی کرده تا به دامنه گسترده‌تری از قابلیت‌ها دست یافته و تنها به قدرت شناخت خود تکیه نشود، این نوعی نفوذ است که بهتر است به جای قدرت طلبی طنین نامیده شود(عیدی، ۱۳۸۶؛ Golman, 1995).
نقش هوش هیجانی در زندگی
هوش هیجانی توانایی ادراک دقیق ارزیابی و بیان هیجان دست یابی و یا ایجاد احساسات زمانی که تسهیل کننده افکار هستند توانایی فهم هیجان و معلومات هیجانی و تنظیم هیجان‌ها برای افزایش رشد هیجانی و عقلانی (Mayer & Salovey, 1997) می‌باشد. این مفهوم توسط سالووی و مایر[۱۰۳] معرفی شد و توسط گولمن[۱۰۴] مشهور شده و گسترش یافت. مهم‌ترین عاملی که باعث تفاوت در افراد می‌شود هوش است.هوش درمغز انسان جایگاه مشخصی دارد و حاصل واکنش عمومی سلول‌ها ومراکز مغز است.در نیمکره چب مغز فرایندهای تفکرات منطقی را می‌توان یافت و جایگاه عشق واحساس عاطفی درسمت راست مغز است.یک فرد می‌تواند هم کودن و هم زیرک باشد تنها به این دلیل که یک سمت مغز وی از سمت دیگر رشد بیشتری کرده است. مدیرانی واقعاًبرجسته اندکه می‌توانند فرایندهای اثر بخش نیمکره راست را با فرایندهای اثر بخش نیمکره چپ در هم آمیزند.یافته‌های جدید نشان می‌دهد که نقش عواطف واحساسات مثبت در کنار عوامل منطقی مثل هوشمند بودن و تفکر در کامیابی انسان‌ها ان طور که باید شناخته نشده است. اگر چه یافته‌های جدید نشان می‌دهد که این بهره احساسات وهیجانات انسان است که معیار واقعی‌تری برای سنجش میزان هوش انسان است نه بهره هوشی. دانیل گلمن معتقد است تفاوت را باید در توانایی‌هایی جست که آن را هوش عاطفی نامیده‌ایم. هوش عاطفی توانایی مهار کردن تمایلات عاطفی و هیجانی خود است وباعث درک خصوصی‌ترین احساسات دیگران و ارائه یک رفتار آرام وسنجیده در روابط انسانی با دیگران است. این توانایی باعث حفظ روابط ارزشمند انسانی می‌شود.امروزه به هشیاری عاطفی به عنوان عامل مهمی برای موفقیت شغلی بر شمرده می‌شود(عیدی، ۱۳۸۶).
نمودهای هوش هیجانی در محیط کاری
کار با هوش عاطفی یک آگاهی در مورد تناقضات موجود در رویکردهای سنتی آموزش و یادگیری خودگردان ارائه می‌دهد. همچنین باعث می‌شود تا توسعه رهبری را به همراه داشته باشد.مشخصه‌ های هوش عاطفی یک دید کلی درباره بحث بازگشت سرمایه درسازمانها زمانی که برنامه‌های آموزشی مربوطه برای تأثیر روی عملکرد به کار برده می‌شود را به همراه دارد.گلمن به راین عقیده است که سرمایه گذاری روی هوش عاطفی رهبران با برنامه‌های خاص فردی بر روی جو و عملکرد سازمانی تأثیر دارد. اگر چه یافته‌های جدید بر سرمایگذاری بر روی کارکنان اصلی نیز تأکید می‌کند. بسیاری از مشاغل نیازمند یک توانایی ذهنی عمومی(GMA) هستند. توانایی‌های زیادی توسط روانشناسان مطرح شده است. توانایی‌های ذهنی اساسی که در عملکرد موثر نقش دارند طبق نظر گلمن(۱۹۹۸) عبارتند از:
۱- ادراک کلامی: فهم آنچه که گفته و شنیده می‌شود، فهم آنچه که در ارتباط با دیگران بیان می‌شود.
۲- شمارشی: سرعت انجام محاسبات ریاضی
۳- تجسم فضایی: درک الگوهای فضایی (سه بعدی یا فاصله‌ای) تصور اینکه اگر جایگاه اشیایا مسائل عوض شود چگونه به نظر می‌آید.
۴- حافظه: نگه داشتن و به خاطر آوردن تجربیات گذشته
۵- استدلال استقرایی: شناسایی یک ترتیب کلی از یک مورد خاص تا کل.
این توانایی‌ها ملاک انتخاب کارکنان و برنامه‌های آموزش شغلی در نظر گرفته می‌شود. البته باید در نظر داشت که در مورد وظایف وشغل های پیچیده‌تر این توانایی‌ها ضرورت بیشتری دارند. گلمن(۱۹۹۸) در کتاب کار با هوش عاطفی بیان می‌کند که بسیاری از این توانایی‌های ذهنی ریشه در هوش عاطفی دارد نه لزوماً در هوش منطقی. شعور عقلی شیوه درک مسائل از طریق تکیه بر آگاهی واندیشه است و شعور عاطفی نوعی سیستم آگاهی دهنده قدرتمند و توانمند است که گهگاه غیر منطقی نیز عمل می‌کنند.این دو شعور با هماهنگی کامل و در ارتباط به هم باید عمل کرده و تعادل بین آنها برقرار شود. ویژگی‌هایی مثل توانایی تهییج و بر انگیختن خود، استقامت وپایداری در مقابل شکست، از دست ندادن روحیه، همدلی وامید داشتن به هوش احساسی برمی گردد. احساس نیروی محرک وبرانگیزنده ذهن است. خطر پذیری یا ریسک که نقش مهمی در موفقیت‌های تجاری دارد از ویژگی‌های هوش عاطفی به شمار می‌رود.عقل وهوش منطقی به قدرت استدلال کمک می‌کند ولی توانایی پیش بینی پیامدهای تصمیم تنها از هوش عاطفی برمی آید. طبق نظر اندیشمندان از طریق هوش منطقی می‌توان به استخدام درآمد اما از طریق هوش عاطفی می‌توان در محیط کار رشد کرد و سطوح بالاتر رسید. هوش عاطفی می‌تواند نحوه استفاده از مهارت‌های در اختیار فرد از جمله هوش علمی را تعیین کند. به همین جهت است که لزوماً همه افرادی که دارای ضریب هوشی بالا هستند ونمرات بالا در آزمون‌های ورودی دانشگاه‌ها و شرکت‌ها کسب می‌کنند دارای بهترین عملکرد نیستند و پیشرفت شغلی چندانی ندارند. طبق نظر گلمن و همکارانش مشخصه‌ های هوش عاطفی که در سازمان‌ها نمود می‌یابد به شرح زیر است:
۱- خود آگاهی: شامل داشتن سه مهارت خودآگاهی احساسی،قدرت تشخیص درست و خوداتکایی؛
۲- خود مدیریتی:شامل شش مهارت عمده است که عبارتندازخود کنترلی احساسی، شفافیت، سازگاری، توفیق گرایی،ابتکار عمل داشتن وخوش بینی؛
۳- اگاهی اجتماعی: این ویژگی خود نیازمند داشتن سه مولفه است که عبارتند از همدلی، آگاهی سازمانی وخدمت(شناخت و برآورده کردن نیازهای پیروان، مشتریان و روسا)؛
۴- روابط مدیریتی: این مشخصه هفت ویژگی مهم را به دنبال دارد. این ویژگی‌ها شامل رهبری الهام بخش، نفوذ،تواناسازی دیگران، تسریع کننده تغییرات،ایجاد پیوند (جمع آوری و برقراری یک شبکه روابط)وکارتیمی وتشریک مساعی.
هوش هیجانی و عملکرد اثر بخش
توانایی به کارگیری هیجانات یا تولید هیجان‌ها برای تسهیل حل مسئله در کارآیی اعضای گروه نقش مهمی را ایفا می‌کند. گسترش هیجان‌های مثبت در داخل گروه‌ها، همکاری و مشارکت اعضای گروه را تسهیل کرده، تعارض را کاهش داده و میزان کارآیی اعضای گروه را بهبود می‌بخشد. واقع بارساد (۲۰۰۰) از دانشکده مدیریت ییل در مطالعه‌ای که راجع به شناخت هیجانی انجام داد،دریافت که عملکرد گروه‌هایی که هوش هیجانی بالایی داشتند، به طور معناداری بیشتر از عملکرد گروه‌هایی بود که هوش هیجانی پایینی داشتند. با توجه به نتایج این بررسی‌ها و سایر مطالعه‌ها به نظر می‌رسد که هوش هیجانی به عنوان یک عامل واسطه‌ای و سازمان دهنده می‌تواند موجب بهبود عملکرد گروه شود. زیرا برای گرو ه این امکان را فراهم می‌آورد که به طور وسیع وموثر به شکل هماهنگ درآید. همچنین به نظر می‌رسد که گروه‌هایی که از نظر هوش هیجانی در حد پایینی قرار دارند، به وقت بیشتری نیاز داشته باشند تا نحوه کارکردن موثر را در قابل یک گروه هماهنگ تجربه کنند.
هوش هیجانی در محیط کار
افراد وقتی به محیط کار میروند هیجانهایشان را با خود به محیط کار میبرند. هرچه افراد سریع‌تر از هیجانهای خودآگاه شده و آنها را درک کنند بهتر میتوانند کنترل اوضاع را به دست گرفته و از میان مشکلات عبور کنند برعکس اگر احساسات خود را سرکوب نموده و هیجانهایشان را نادیده بگیرند به سرعت دچار احساس تنش، استرس و اضطراب میشوند. مهارت‌های هوش هیجانی افراد را قادر میسازد تا جلوب وضعیتهای دشوار را پیش از اینکه غیر قابل کنترل شوند بگیرند و با این کار استرسهایشان را به آسانی مدیریت کنند. پتریدس و فارنهام [۱۰۵] (۲۰۰۶) در تحقیقی به این نتیجه رسیدند که سطوح بالای هوش هیجانی با سطوح پایین‌تر استرس شغلی همراه است (Petrides & Ffurham, 2006). کسانی که قادر نیستند از مهارت‌های هوش هیجانی استفاده کنند به احتمال زیاد برای مدیریت روحیه و خلق خود از روش های دیگری که کمتر اثربخشی دارند. بهره میگیرند و این افراد به احتمال زیاد دوبرابر بیشتر از دیگران مضطرب و افسرده میشوند (تراویس و برادبری، ۱۳۸۴).
گلمن (۱۹۹۸) اظهار کرد که افراد با هوش هیجانی رشد یافته قادر به برقراری ارتباط بهتری در محیط کار خواهند بود. در این مورد میتوان به بازاریابهای اشاره کرد که به آسانی قادر به جلب اعتماد مشتریها بوده و سلیقه آنها را به آسانی کشف میکنند یا کارکنان بخش خدمات یک موسسه که نحوه برخورد با یک مشتری خشمگین را میدانند و قادر به حل منطقی مشکلات او در رابطه با خدمات موسسه هستند.
یکی از زمینههایی که هوش هیجانی را به عنوان سرمایه بزرگی در محیط کار مطرح میکند کار گروهی است. میزان بهره وری افراد بستگی به این موضوع دارند که تا چه حد بتوانند به عنوان عضوی از یک گروه، خود را باسایر افراد هماهنگ کنند (کاووسی، ۱۳۸۱). گلمن در این به اره اشاره میکند که افراد با هوش هیجانی بالا به دلیل مهارت‌های اجتماعی پیشرفتهای که دارند. در کارهای گروهی همراهان خوبی خواهند بود. (خشگو، ۱۳۸۸).
سن و هوش هیجانی
هوش هیجانی حداقل تا سالهای میانی عمر افزایش مییابد. بیشتر مردم در طول زندگی خود، آگاهی بیشتری به دست میآورند و با بالارفتن سن راحت‌تر میتوانند هیجانها و رفتارهای خود را اداره کنند. نتایج تحقیقات نشان میدهد که کسانی که در دهه پنجاه زندگی خود هستند ۲۵% بیشتر از کسانی که در دهه بیست زندگی خو به سر میبرند در آزمون هوش هیجانی نمره میآورند. بیشتر مردم هر ده سال از زندگی خود، چن نمره هوش هیجانی بیشتری درایفت میکنند (مجتهد، ۱۳۸۱).
هوش هیجانی در ورزش
با اینکه مطالعات و تحقیقات در زمینه هوش هیجانی تیمی هنوز سال‌های ابتدایی خود را می‌گذراند، به وضوح نشان داده شده است تیم‌هایی که از هوش هیجانی گروهی بالایی برخوردار هستند، در رسیدن به اهداف خود موفق‌ترند و به رشد، شکوفایی و پیشرفت مؤسسه، سازمان یا شرکت خود مساعدت‌های به مراتب بیشتری می‌کنند. تیم‌هایی که در آزمون‌های سنجش هوش هیجانی تیمی امتیاز پایینی کسب می‌کنند، در مقایسه با تیم‌هایی که در این آزمون امتیاز بالایی کسب می‌کنند، از عملکردها و قابلیت‌های اجرایی به مراتب پایین‌تری برخوردارند. به عنوان مثال، این قبیل تیم‌ها از تمرکز به مراتب پایین‌تری برخوردار هستند و قابلیت‌ها و توانایی‌های لازم برای غلبه بر مشکلات و موانع و رسیدن به اهداف خود را ندارند. ثابت شده است که آموزش و یادگیری مهارت‌های مربوط به هوش هیجانی، تیم را ارتقاء می‌دهد و امتیازات مربوط به آزمون‌های سنجش هوش هیجانی تیمی را نیز بالا می‌برد. آموزش و یادگیری همچنین تمرکز اعضای تیم را افزایش می‌دهد و عملکرد و قابلیت‌های اجرایی تیم را هم تراز با تیم‌هایی که از قبیل هوش هیجانی بالایی داشته‌اند، بالا می‌برد. هر تیم یا گروهی که صرفا مایل باشد یا بخواهد مهارت‌های مربوط به هوش هیجانی تیمی خود را بالا ببرد، قادر خواهد بود این کار را انجام دهد. هوش هیجانی گروهی به آن معناست که هر یک از اعضا از هوش هیجانی فردی خود به سود و صلاح تیم استفاده کند. هوش هیجانی تیمی لزوما به این معنا نیست که همگی اعضای تیم در تمامی اوقات، در تمام امور و روابط شخصی خود نیز از هوش هیجانی بالایی برخوردار باشند. آنچه اهمیت دارد این است که بقیه اعضای تیم احساسات و عواطف خود را تعدیل کنند و به تعادل و توازن برسانند(احساسات و عواطفی که ممکن است چندان واقع گرایانه و یا مفید و سودمند نباشند) و در عین حال به تیم به عنوان مجموعه‌ای واحد کمک کنند تا آگاه و هوشیار باقی بماند (تریویس برادبری، ۱۳۸۴)
اعضای تیمی واجد هوش هیجانی بالا، در موقعیت‌هایی که به لحاظ احساسی دشوار و ناخوشایند باشد، به طرزی سازنده با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند و یکدیگر را به طرزی مثبت تحت تاثیر قرار می‌دهند. به زبان ساده، اعضای تیم‌ها و گروه‌هایی که از هوش هیجانی بالا برخوردار هستند، نتایج بهتری می‌گیرند و در عین حال از کار کردن با یکدیگر لذت و رضایت بیشتری کسب می‌کنند. ملاک و معیار اصلی سنجش هوش هیجانی تیمی همان ملاک و معیار سنجش هوش هیجانی فردی است، با این تفاوت که توجه و تاکید اصلی بر روی تیم به عنوان یک واحد است. هوش هیجانی تیم تاکید زیادی بر مهارت‌های مدیریتی دارد؛ مهارت‌هایی از قبیل: مدیریت احساسات و عواطف اعضای تیم، مدیریت روابط میان اعضای تیم و نیز مدیریت روابط اعضای تیم با افراد یا شاید تیم‌های دیگر (تریویس برادبری، ۱۳۸۴)
توانایی به کارگیری عواطف یا تولید عواطف جهت تسهیل حل مسئله، در کارایی اعضای تیم، نقش مهمی را ایفا می کند سیگال بارساد از دانشکده مدیریت ییل در مطالعه‌ای که راجع به شناخت عاطفی انجام داده است، دریافت که گسترش عواطف مثبت در داخل گروه‌ها، همکاری و مشارکت اعضای گروه را تسهیل می کند، تعارض را کاهش داده و میزان کارایی اعضای گروه را بهبود می‌بخشد (سیاروچی و همکاران، ۱۳۸۳).
پیشینه‌ تحقیق
تحقیقات انجام شده در مورد اثر فعالیت‌های ورزشی بر سلامتی جسمی و روانی، طول عمر شادابی، گسترش روابط اجتماع، غنی سازی اوقات فراغت باعث شده تا مشارکت مردم در ورزش‌ها در جهان افزایش یابد و به همین دلیل است که امروز اغلب کشورهای پیشرفته جهان در برنامه ریزی و سازماندهی ورزش کشور خود با دیگر کشورها رقابت می‌کنند و به طور مستمر در حال ارائه برنامه‌های خلاق برای رشد این ورزش هستند. بدیهی است که هر کشوری که از این موج فزاینده عقب بیافتد، به هیچ وجه نمی‌تواند خلأ ایجاد شده را پر نماید. پیشرفت در هر زمینه‌ای مستلزم ارزیابی و تعیین نقاط ضعف و قوت و همچنین فرصت‌ها و تهدیدهای پیش روی آن می‌باشد. برای دستیابی به این منظور نیاز به وضعیت سنجی است. بررسی‌های محقق حاکی است در این زمینه گزارشی مستند و پژوهش دقیقی انجام نشده است.
تحقیقات داخلی
اسدی و احمدی (۱۳۷۹) در پژوهش خود گزارش نمودند که بین ورزشکاران و غیر ورزشکاران در عوامل سلامت روانی شامل: علائم جسمانی، اضطراب خواب، کارکرد اجتماعی و افسردگی تفاوت معنی داری وجود دارد و در همه این موارد میانگین امتیازات ورزشکار بیشتر از غیر ورزشکاران بوده است، به عبارت دیگر ورزشکاران وضعیت بهتری در سلامت روانی نسبت به غیر ورزشکاران دارند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:19:00 ب.ظ ]




مروری بر پژوهش­ها، به درک جامعی از ارتباط بین اضطراب و زیست‌نشانگرهای قلبی و عروقی کمک خواهد کرد: بر اساس پژوهش سو، الیس، سُلرز، تایر[۱۴۵] و همکاران(۲۰۱۳)، اضطراب با واکنش تغییرپذیری ضربان قلب ارتباط دارد؛ افزایش فشارخون حاد و ضربان قلب از پیامدهای اضطراب و استرس مزمن می‌تواند باشد(لومبا، شاه، چاندراسیکار، آرورا[۱۴۶] و همکاران، ۲۰۱۳)؛ بر اساس پژوهش اکبری، محمودعلیلو و اصلان آبادی(۱۳۸۷)، تجربه هیجانات منفی با بیماری قلبی عروقی ارتباط دارد؛ نتیجه مطالعه باجکو، شِکرز، کواکس، سیساپو[۱۴۷] و همکاران(۲۰۱۲) نشان داد که اضطراب بیشتر از افسردگی در فشارخون نقش دارد و بین فشارخون و اضطراب ارتباط وجود دارد.؛ در بررسی بیکر[۱۴۸](۱۹۹۴؛ نقل از اسماعیلی، محمودعلیلو، بخشی پور رودسری و شریفی، ۱۳۸۸)، افراد مبتلابه فشارخون اساسی محیط پیرامونی خود را بحرانی‌تر و با حمایت اجتماعی پایین ادراک می­ کنند و در برابر مشکلات بیشتر از راهبردهای بازداری هیجانی(سرکوبی و انکار) استفاده می‌کنند؛ در مطالعه(پالوس، آرگو، و اِگ[۱۴۹]،۲۰۱۳) بر روی جانبازان جنگ گزارش‌شده است که میزان ضربان قلب و فشارخون درجانبازان جنگ مبتلابه استرس پس از سانحه در مقایسه با جانبازان فاقد این اختلال به‌طور معناداری بالاتر است؛ خزایی، سعیدی، سهرابی، نایت[۱۵۰] و همکاران(۲۰۱۳) نارسایی­های قلبی عروقی و الگوهای نابهنجار در نوار قلب یا الکتروکاردیوگرام[۱۵۱](ECG) در جانبازان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه را در مقایسه با گروه‌های عادی و جانبازان بدون اختلال استرس پس از سانحه را گزارش کرده‌اند
نتایج پژوهش چن، یانگ، وانگ و ژانگ[۱۵۲](۲۰۱۲) نشان داد که افرادی مبتلابه اضطراب، فشارخون سیستولیک در آن‌ها بالاتر است؛ بررسی پیتیگ، آرچ، لَم و کراسک[۱۵۳](۲۰۱۳) در ارتباط با ضربان قلب و تغییرپذیری ضربان قلب در مبتلایان به اختلالات اضطرابی نشان داد که این افراد ضربان قلب شان در خط پایه، در مقایسه با افراد عادی در پاسخ به تکالیف گوش بزنگی و آرام‌سازی روانی به‌طور معنی‌داری متفاوت بود؛ بر اساس مطالعه(فیشر و نیومن[۱۵۴]، ۲۰۱۳) نگرانی موجب افزایش ضربان قلب می‌شود. بر اساس یافته‌های این پژوهش بیماران مبتلابه اختلال اضطراب منتشر در مقایسه با افراد سالم افزایش ضربان قلب بیشتری داشته و بی‌نظمی تنفسی در آنان بالاتر بود؛ بر اساس نتایج مطالعه لوزر، مِتزنتین، هلفریچ، کودیلکا[۱۵۵] و همکاران(۲۰۱۰) استرس در حد بالا موجب افزایش کورتیزول و ضربان قلب در شرکت‌کنندگان در پژوهش شده است. در بررسی­های مختلف به برانگیختگی دستگاه عصبی خودکار(اتونوم) و افزایش فشارخون و ضربان قلب در مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه اشاره‌شده است: (باکلی، نیوجنت، سلجسکی، رایمند[۱۵۶] و همکاران، ۲۰۰۴ و کوهن، بلانچارد، فیوز، هیکلینگ[۱۵۷] و همکاران، ۲۰۰۶؛ نقل از موریس و روآ، ۲۰۱۳؛ نورته، سوزا، ویلیت، پورتلا[۱۵۸] و همکاران، ۲۰۱۳؛ ورانا، هیوز، دنیس، کلهون[۱۵۹] و همکاران، ۲۰۰۹). ازجمله هزینه‌هایی که بر جانبازان جنگ مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه ممکن است تحمیل شود، تغییرات اساسی در وضعیت بهنجار زیست‌نشانگرهای قلبی و عروقی است، به همین دلیل در پژوهش حاضر اثرپذیری آن­ها از الگوهای درمان پردازش شناختی(CPT) و طرحواره درمانی(ST) موردتوجه قرارگرفته است.
در ارتباط با متغیرهای روانشناختی پژوهش به بررسی ارتباط هرکدام از آن‌ها با اختلال استرس پس از سانحه پرداخته می‌شود. خصومت که بعد شناختی خشم است، به‌عنوان نگرش بدبینانه در مورد دیگران مفهوم­سازی می‌شود(سالس[۱۶۰]، ۲۰۱۳). این وضعیت نگرشی منفی نسبت به دیگران همراه با خشم به‌عنوان نشانگان اصلی در استرس پس از سانحه در نظر گرفته‌اند(ورانا، هیوز، دنیس، کلهون و همکاران، ۲۰۰۹). در یک بررسی فرا تحلیل به‌دست‌آمده از ۳۹ پژوهش نشان می‌دهد که سطح بالایی از خشم و خصومت در مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه قابل‌ردیابی است(اُرث و وایلند[۱۶۱]، ۲۰۰۶؛ نقل از بکهام، فلود[۱۶۲]، دنیس و کلهون، ۲۰۰۹). علاوه بر این، نتایج پژوهش میلر، ولف، ریردان، هارینگتن[۱۶۳] و همکاران (۲۰۱۳) نشان داده است که میزان خصومت و سوءاستفاده‌های روانشناختی از همسران با اختلال استرس پس از سانحه در جانبازان ارتباط دارد، همچنین خشم ارتباط بالایی با اختلال استرس پس از سانحه دارد و ۴۰ درصد از واریانس نمرات این اختلال توسط خشم پیش‌بینی می‌شود(نواکو و چِمتوب[۱۶۴]، ۲۰۰۲). درنهایت، ویژگی­های اساسی خشم در اختلال استرس پس از سانحه که توسط الگوهای نظری معاصر به آن­ها اشاره‌شده است را می‌توان بر اساس پژوهش مک هیو، فوربس، بیتس، هاپ وود[۱۶۵] و همکاران(۲۰۱۲)، شامل این موارد دانست: ۱) یک فقدان در اراده[۱۶۶](سطحی از عملکرد تکانشی و خودکار، سازگار با عدم کنترل بر واکنش به محرک­های تحریک‌کننده، و کاهش خود نظارتی)؛ ۲) فوق‌العاده فراگیر[۱۶۷](شدتی از احساس که می‌تواند باحالتی از شروع ناگهانی و انفجاری، بدبینی شدید، نفرت یا رنجش گسترش پیدا کند، و تداوم این احساس از طریق یک تمایل به برافروختگی و نشخوار ذهنی مشخص می‌شود)؛ ۳) انسجام یا پیوستگی گسترده[۱۶۸](ارتباط شبکه حافظه افزایش‌یافته[۱۶۹]، و گرایش به بروز ثانویه خشم نسبت به دیگر هیجانات خصوصاٌ اضطراب در شرایطی که بر فرد غالب است)؛ ۴) فرایندهای شناختی تحریف‌شده و بسط یافته[۱۷۰](فقدان توانایی تشخیص بین محرک­های راه‌انداز مهم و بی­اهمیت که موجب خشم می‌شوند، و ارزیابی و اِسناد علّی که فراتر از بیرونی سازی محض به نشخوار و دل‌مشغولی ذهنی نسبت به رویداد اتفاق افتاده تبدیل می‌شود و سبب خشونت و آسیب می­ شود و عدم آگاهی از حالت خشم موجود که بسیار به کار گرفته می­ شود)؛ ۵) از دست دادن ارتباط با دیگران[۱۷۱](محدودیت رفتاری پایین منجمله پرخاشگری، برو نسازی نزاع و سرزنش).
آنچه در فرایند بیماری­های مرتبط با استرس از خود استرس و شدت آن اهمیت بیشتری دارد، نوع واکنش و مقابله[۱۷۲] فرد در برابر عامل استرس است. مفهوم مقابله به‌طور گسترده­ای هم در پژوهش­های روانی اجتماعی و هم پزشکی موردبررسی قرارگرفته است. مقابله به‌عنوان فرایندی شناختی رفتاری تعریف می‌شود که به‌طور مداوم جهت اداره کردن استرس‌زاهای درونی و بیرونی که فراتر از منابع مقابله­ای افراد ارزیابی می‌شوند، تغییر می‌کنند. افراد بر کیفیت و شدت استرس از طریق دو فرایند اثر می‌گذارند: ارزیابی شناختی و مقابله، درحالی‌که ارزیابی شناختی برای بررسی اهمیت موقعیت‌های استرس ­زا به کار می‌روند، مقابله فعالیت­های شناختی رفتاری و همچنین منابعی برای کنترل کردن این موقعیت­ها و هیجان­های همراه آن‌ها را دربرمی گیرد(لازاروس و فولکمن[۱۷۳]، ۱۹۸۴؛ نقل ازگریون و گرانت[۱۷۴]، ۲۰۱۳). اجتناب یکی از راهبردهای مقابله گری ناکارآمد باهدف تلاش برای چشم‌پوشی از کنترل بر موقعیت، و سعی در فاصله گرفتن از موقعیت­های نفرت‌انگیز یا واکنش هیجانی منفی تعریف می‌شود(لیتمن[۱۷۵]، ۲۰۰۶ و راث و کوهن[۱۷۶]، ۱۹۸۶؛ نقل از بادور، بلونیجِن، بُدن، فلدنر[۱۷۷]و همکاران، ۲۰۱۲). مقابله اجتنابی اگرچه استرس را کاهش می‌دهد و باعث جلوگیری از خاطرات آزاردهنده می‌شود اما این سبک مقابله امکان پردازش مجدد رویدادهای آسیب­زا و کاهش شدت آن­ها را به‌واسطه تداخل در پردازش تجارب آسیب­زا باعث نمی‌شود و درنتیجه با تداوم اختلال استرس پس از سانحه ارتباط دارد(لاینر، کِرنس، جکسون، استاین[۱۷۸] و همکاران، ۲۰۱۲).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

الگوهای درمان اختلال استرس پس از سانحه، غالباٌ پیش‌بینی کرده‌اند که شدت اختلال مذکور و مقابله گری اجتنابی ارتباطی متقابل و دوطرفه دارند و هر دو بایستی هدف درمان واقع شوند(فوآ و کُزاک[۱۷۹]، ۱۹۸۶؛ اُرسیلو و باتِن[۱۸۰]، ۲۰۰۵؛ رسیک و اشنایک، ۱۹۹۲؛ شاپیرو، ۱۹۸۹؛ نقل از بادور، بلونیجِن، بُدن، فلدنر، ۲۰۱۲). در پژوهشی با عنوان شیوه ­های مقابله با اختلال تنیدگی پس آسیبی و نشانه‌های تنیدگی مزمن ، آقایوسفی(۱۳۸۹) گزارش کرده‌اند که شیوه‌های نارسا و هیجان مدار مقابله ازجمله اجتناب، توان پیش‌بینی کنندگی اختلال استرس پس از سانحه را دارند. اهمیت اجتناب در اختلال استرس پس از سانحه تا حدی است که در پنجمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی وجود یک یا سه نشانه از اجتناب مداوم از محرک­های مرتبط با آسیب را از ملاک­های ضروری برای تشخیص این اختلال مطرح کرده است(فوربِس، فلتچر، لاک ود، اُداننِل[۱۸۱] و همکاران، ۲۰۱۱). اگرچه، مدل یکپارچه­ای که بتواند سازوکارهای شناختی-رفتاری و مقابله گری را با پیامدهای قلبی-عروقی و زیستی اضطراب و استرس را پیوند دهد، وجود ندارد، اما می‌توان اظهار داشت که اقدام افراد در مواجهه با شرایط تهدیدکننده و پردازش­های شناختی در افراد عادی و مضطرب متفاوت است. و امکان مقابله کارآمد و متوقف سازی چرخه معیوب پردازش اطلاعات در مبتلایان به اضطراب می‌توان از طریق روش­های درمانی اثربخش فراهم نمود (دانواس، اسلاویچ، اِ پل و نیلان، ۲۰۱۳):
شکل ۱-۱ تفاوت پردازش شناختی در افراد مضطرب و عادی (دانواس، اسلاویچ، اِ پل و نیلان، ۲۰۱۳).
درنهایت آخرین متغیر روانشناختی موردبررسی در این مطالعه رضایت زناشویی است. رضایت زناشویی را انطباق بین وضعیت موجود فرد در روابط زناشویی با وضعیت مورد انتظار وی تعریف می‌کنند (پاداش، فاتحی زاده، عابدی و ایزدیخواه، ۱۳۹۱). بر اساس نظریه بحران[۱۸۲](هیل[۱۸۳]، ۱۹۴۹، نقل از گارسیا و گومز[۱۸۴]، ۲۰۱۴)، زوجین به رویدادهای استرس ­زا واکنش نشان می­ دهند و این رویدادها می‌توانند سیر زندگی زناشویی و رضایت از آن را پیش‌بینی کنند. مطابق با این دیدگاه، بهبودی موفقیت‌آمیز پس از رویداد استرس آفرین بر اساس نوع دیدگاه خانواده به آن تعیین می‌شود. بررسی‌های بالینی نشان داده­اند که علائم اختلال استرس پس از سانحه صرفاٌ به قربانیان آن محدود نمی­ شود، بلکه اطرافیان مهم فرد را خصوصاٌ – همسر و فرزندان به‌عنوان قربانیان غیرمستقیم- تحت تأثیر قرار می­دهد که به آن آسیب ثانویه یا نیابتی[۱۸۵] می­گویند(رضاپورِمیرصالح، احمدی، داوودی و موسوی، ۱۳۹۳). برای مثال: در پژوهشی زرگر(۲۰۱۴)، تأثیر مشکلات روانشناختی و سازگاری زناشویی را بر کیفیت زندگی و شادکامی فرزندان جانبازان جنگ بررسی کرده‌اند که نتایج آن ارتباط مثبت بین سلامت روانشناختی و سازگاری زناشویی در خانواده‌های جانبازان باکیفیت زندگی و شادکامی فرزندان آن­ها را نشان داده است. در یک بررسی دیگر، سلیمی، آزاد مرزآبادی، امیری و تقوی(۱۳۸۷)، ابعاد رضایت زناشویی را در همسران جانبازان موردمطالعه قراردادند که نتایج آن‌ها رابطه منفی بین رضایت زناشویی و مشکلات روانشناختی و سطح متوسط این نوع از رضایت را برای همسران جانبازان نشان داده است. کارتر، لئو، آلن، استانلی[۱۸۶] و همکاران(۲۰۱۱)، پس از بررسی انواع ارتباطات (به‌عنوان نمونه ارسال نامه و رایانامه[۱۸۷]) در۱۹۳ زوج که همسران آن‌ها به مناطق جنگی اعزام‌شده بودند به این نتیجه دست یافتند که سطوح بالاتر ارتباط با کاهش نشانگان اختلال استرس پس از سانحه و افزایش رضایت زناشویی همراه بوده است.
بررسی‌های مختلف دیگر پژوهشگران مشکلات بین فردی، اختلافات زناشویی بیشتر و کیفیت پایین رضایت از زندگی در بین جانبازان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه و همسرانشان را گزارش کرده‌اند : (دباغی و بوالهری، ۱۳۸۸؛ احمدی، زارعی محمودآبادی و عرب نیا، ۱۳۸۵؛ روحی، آسایش، عباسی و قربانی، ۱۳۹۰؛ ناطقیان، ملازاده، گودرزی، و رحیمی، ۱۳۸۷؛ وفایی و خسروی و معین ۱۳۸۸؛ رن شاو، رادِباو و رودریگوز[۱۸۸]، ۲۰۱۰؛ تافت، واتکینز، استافورد، استریت[۱۸۹]، ۲۰۱۰ و مانسُن، تافت و فردمن[۱۹۰] ۲۰۱۱؛ نقل از میلر، ولف، ریردان، هارینگتن[۱۹۱] و همکاران، ۲۰۱۳؛ چارچ و بروکس[۱۹۲]، ۲۰۱۴؛ گالواسکی و لیان[۱۹۳]، ۲۰۰۴؛ نقل از میلر، شیفر، رن شاو و بلایس[۱۹۴]، ۲۰۱۳). با توجه به بررسی­های متعددی که رضایت زناشویی را متأثر از اختلال استرس پس از سانحه گزارش کرده‌اند، در این پژوهش بخشی از تمرکز مداخلات درمانی به این متغیر مهم زندگی زناشویی معطوف شده است.
اهمیت و نقش اختلال استرس پس از سانحه و تأثیرات منفی و گسترده آن بر متغیرهای زیستی و روانشناختی در پژوهش‌های ذکرشده در بالا به‌خوبی مستند شده است، اما غالب این مطالعات به پژوهش­های بنیادی، توصیفی و تأکید بر همبستگی متغیرهای مذکور با اختلال استرس پس از سانحه محدودشده‌اند. درنتیجه بررسی حاضر باهدف مقایسه اثربخشی دو روش درمانگری پردازش شناختی(CPT) (با جهت‌گیری اختصاصی بر اختلال استرس پس از سانحه) و طرحواره درمانی(ST) (باقابلیت به‌کارگیری در طیف وسیعی از اختلالات روانی) بر پیامدهای زیست‌شناختی و روانشناختی جانبازان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه اجرا می‌شود.
۱-۳- اهمیت و ضرورت پژوهش
جنگ علاوه بر ابعاد مثبت ازنظر آمادگی ملت­ها برای تقویت بنیه دفاعی و حفظ تمدن و فرهنگ اجتماعی، جنبه‌های منفی فراوانی نیز دارد. بسیاری از سربازانی که به جبهه­های جنگ اعزام می‌شوند با آسیب­های جسمانی و روانشناختی بازمی‌گردند هرچند آسیب­های جسمانی برای بسیاری از مردم شناخته‌شده‌اند اما پیامدهای روانشناختی و زیست‌شناختی آن چندان شناخته‌شده نیست(آقایوسفی،۱۳۸۹). آثار جنگ عمدتاٌ درازمدت و طیف گسترده‌ای از زمینه ­های اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی و سلامت روان جانبازان دربرمی گیرد. با گذشت دو دهه از پایان جنگ هنوز تعداد زیادی از جانبازان اعصاب و روان با مراجعه مکرر به مراکز درمانی به دنبال بازیابی سلامت ازدست‌رفته خود هستند. گذشت زمان، افزایش سن بیماران و فقدان درمان جامع موجب تشدید علائم آنان شده است(آزادمرزآبادی، مقتدائی و آریاپوران، ۱۳۹۲).
اختلال استرس پس از سانحه نه‌تنها خود یک بیماری مزمن و طاقت‌فرسا محسوب می‌شود بلکه در شکل‌گیری و تداوم برخی از اختلالات روانشناختی به‌عنوان عاملی زمینه‌ساز در نظر گرفته می‌شود که با بسیاری از پریشانی­های روانشناختی هم ابتلایی یا همبودی[۱۹۵] دارد( برای مثال: سوء مصرف مواد با شیوع بالاتر و ارتباط آن اختلال استرس پس از سانحه در جانبازان، بووه و روزنهِک[۱۹۶]، ۲۰۱۵؛ برسلاو[۱۹۷]، ۲۰۰۲؛ نقل از نورته، سوزا، ویلیت، پورتلاو همکاران، ۲۰۱۳؛ سُفوگلو، رُوزنهِک و پتراکیس[۱۹۸] ، ۲۰۱۴؛ ایمانی، اصغرنژاد فرید، عاشوری و همکاران، ۱۳۷۸؛ خطر بالاتر در اقدام به خودکشی و خود تنبیهی، شارپلس و باربر، ۲۰۱۱؛ پاناگیوتی، گودینگ، تایلر و تارریر[۱۹۹]، ۲۰۱۴؛ ناک، هاوانگ، سامپسُن و کسلر[۲۰۰] ، ۲۰۰۹ و استاین، چی یو[۲۰۱]، هاوانگ، کسلر و همکاران، ۲۰۱۰؛ نقل از آلکانتارا، کیسمنت و فرناندز[۲۰۲] ، ۲۰۱۳؛ روزانف و کارلی[۲۰۳]، ۲۰۱۲؛ خضرایی ویژه فر، جان بزرگی و علیپور، ۱۳۸۸؛ و همبودی با اختلالات خواب، لویس، کریمر و فاایلا[۲۰۴]، ۲۰۰۹؛ ون لیامپ[۲۰۵]، ۲۰۱۲؛ مارگولیس، رایبرچک، وارنا، لچ چیزین[۲۰۶] و همکاران، ۲۰۱۳؛ روپکه، هانسن، پِتر، مرکل[۲۰۷] و همکاران، ۲۰۱۳؛ مادرشاهیان و حسن آبادی، ۱۳۸۸؛ دنیوی و امیری، ۱۳۸۷؛ در حدود ۷۰ درصد مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه، اختلالات خواب خصوصاٌ کابوس‌های مرتبط با آسیب گزارش‌شده است(لِسکین، وودوار، یانگ و شیخ[۲۰۸] ، ۲۰۰۲؛ نقل از گانتر، کیسمن، گیلبرت و رسیک، ۲۰۱۳).علاوه بر این، نتایج منفی جنگ صرفاٌ به جانبازان محدود نمی‌شود و دامنه آن به بخش‌های مختلف زندگی شغلی و اجتماعی آن‌ها و خصوصاٌ خانواده و فرزندان آنان در بر خواهد گرفت مثلاٌ پدیده استرس پس از سانحه نیابتی یا ثانویه در همسران جانبازان به دلیل زندگی طولانی و سپری کردن مدت طولانی با جانبازان علائمی شبیه آنان نشان می‌دهند(کاثرال[۲۰۹]، ۲۰۰۴ و لینک[۲۱۰]، ۲۰۰۵، نقل از نجفی، محمدی فر، دبیری، عرفانی و همکاران، ۱۳۹۰).
نکته قابل‌تأمل تر اینکه به دلیل تکانه‌های خشم و پرخاشگری بالا در بین جانبازان جنگ، روابط بین فردی آن­ها در حوزه‌های شغلی و اجتماعی با آسیب جدی همراه است و در ادبیات پژوهش مداخلات بسیار محدودی به این بعد توجه داشته‌اند. از یک‌سو پیشینه پژوهش، اثربخشی درمان پردازش شناختی(CPT) بر روی جانبازان مبتلابه استرس پس از سانحه تنها در پژوهش‌های خارج از کشور گزارش‌شده است و در داخل مطالعاتی در این راستا اجرانشده است و از سوی دیگر علی‌رغم اذعان و تأکید پژوهشگران حوزه اختلال استرس پس از سانحه بر نقش طرحواره های ناسازگار اولیه در تداوم و تثبیت نشانگان این اختلال، خلأ و محدودیت پژوهش­های مداخله وجود دارد. علاوه بر این موارد، پژوهش حاضر امکان مقایسه اثربخشی درمان پردازش شناختی(CPT) و طرحواره درمانی(ST) را با در نظر گرفتن متغیرهای زیستی و روانشناختی فراهم خواهد کرد. با توجه به این‌که متغیرهای موردمطالعه در پژوهش حاضر در جمعیت­های عادی نیز از مسائل مهم بهداشت روانی جامعه کنونی ما هستند ازجمله: خصومت، پرخاشگری، تعارضات و نارضایتی­های زناشویی و فشارخون، بنابراین، نتایج این بررسی می‌تواند کاربردهای عملی آن به جانبازان محدود نشود. و درمجموع، مداخلات روانشناختی خصوصاٌ روش‌های مبتنی بر رویکردهای شناختی، به‌عنوان خط پژوهشی مهم و قابل‌توجه جهت درمان اختلال استرس پس از سانحه تلقی می‌شوند، و امتیاز سارختارمندی، روانی-تربیتی بودن و قابلیت آموزش دستورالعمل­های آن برای افراد دارای سطحی از تحصیلات و به کمک تکالیف خانگی فرصت مقابله مؤثر و درمان اختلالات روانی ازجمله اختلالات وابسته به استرس را فراهم می‌آورند.
۱-۴- اهداف پژوهش
تعیین تفاوت اثربخشی درمانگری پردازش شناختی(CPT) و طرحواره درمانی(ST) بر زیست‌نشانگرهای قلبی عروقیِ فشارخون سیستولیک و دیاستولیک جانبازان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه مزمن.
تعیین تفاوت اثربخشی درمانگری پردازش شناختی(CPT) و طرحواره درمانی(ST) بر زیست‌نشانگرهای قلبی عروقیِ ضربان قلب و دمای بدن جانبازان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه مزمن.
تعیین تفاوت درمانگری اثربخشی پردازش شناختی(CPT) و طرحواره درمانی(ST) بر خشم و خصومت جانبازان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه مزمن.
تعیین تفاوت درمانگری اثربخشی پردازش شناختی(CPT) و طرحواره درمانی(ST) بر مقابله اجتنابی و رضایت زناشویی جانبازان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه مزمن.
– سؤال­های پژوهش
آیا بین اثر درمانگری پردازش شناختی(CPT) و طرحواره درمانی(ST) بر زیست‌نشانگرهای قلبی عروقیِ فشارخون سیستولیک و دیاستولیک جانبازان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه مزمن تفاوت وجود دارد؟
آیا بین اثر درمانگری پردازش شناختی(CPT) و طرحواره درمانی(ST) بر زیست‌نشانگرهای قلبی عروقیِ ضربان قلب و دمای بدن جانبازان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه مزمن تفاوت وجود دارد؟
آیا بین اثر درمانگری پردازش شناختی(CPT) و طرحواره درمانی(ST) بر خشم و خصومت جانبازان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه مزمن تفاوت وجود دارد؟
آیا بین اثر درمانگری پردازش شناختی(CPT) و طرحواره درمانی(ST) بر مقابله اجتنابی و رضایت زناشویی جانبازان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه مزمن تفاوت وجود دارد؟
– فرضیات پژوهش
اثر درمانگری پردازش شناختی(CPT) و طرحواره درمانی(ST) بر زیست‌نشانگرهای قلبی عروقیِ فشارخون سیستولیک و دیاستولیک جانبازان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه مزمن متفاوت است.
اثر درمانگری پردازش شناختی(CPT) و طرحواره درمانی(ST) بر زیست‌نشانگرهای قلبی عروقیِ ضربان قلب و دمای بدن جانبازان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه مزمن متفاوت است.
اثر درمانگری پردازش شناختی(CPT) و طرحواره درمانی(ST) بر خشم و خصومت جانبازان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه مزمن متفاوت است.
اثر درمانگری پردازش شناختی(CPT) و طرحواره درمانی(ST) بر مقابله اجتنابی و رضایت زناشویی جانبازان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه مزمن متفاوت است.
۱-۷ – متغیرهای پژوهش
متغیرهای مستقل: رویکردهای درمانی شامل درمانگری پردازش شناختی(CPT) و طرحواره درمانی(ST).
متغیرهای وابسته: زیست‌نشانگرهای قلبی عروقی(فشارخون سیستولیک و دیاستولیک، ضربان قلب و دمای بدن) و متغیرهای روانشناختی(خشم و خصومت، راهبرد مقابله گری اجتناب، رضایت زناشویی).
متغیرهای کنترل: جنسیت(مرد)، وضعیت تأهل(متأهل)، فقدان اختلالات سایکوتیک و دوقطبی فعال، عدم وابستگی شدید به مواد مخدر و الکلی، کنترل رفتارهای آسیب‌رسان جدی مانند خودکشی و پرخاشگری شدید، و سطح آسیب.
۱-۸- تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها
اختلال استرس پس از سانحه: اختلال استرس پس از سانحه ازجمله اختلالات روانپزشکی وابسته به آسیب(تروما) و استرس است که به دنبال تجربه مستقیم، مشاهده، یا شنیدن یک واقعه استرس ­زا می ­تواند ایجاد شود و افراد باحالتی از استیصال یا وحشت[۲۱۱] به آن واکنش نشان می­ دهند. مبتلایان به این اختلال علائمی چون تجربه ذهنی مجدد از رویداد؛ کابوس­های در ارتباط با واقعه؛ اجتناب از یاد آورندهای رویداد؛ اضطراب، تحریک‌پذیری و گوش بزنگی و نقایصی در عملکردهای اجتماعی- شغلی[۲۱۲] را نشان می‌دهند(اَبی، تامپسون، هی کیش وهیثکُت[۲۱۳], ۲۰۱۴).
در بررسی حاضر مبنای تصمیم‌گیری در مورد اختلال استرس پس از سانحه، تشخیص کمیته پزشکی بنیاد شهید و امور ایثارگران کرمانشاه در پرونده جانبازان شرکت‌کننده در پژوهش و کسب نمره بالاتر از نقطه برش در چک‌لیست اختلال استرس پس از سانحه-نسخه نظامی[۲۱۴](PCL- M)، طراحی ‌شده توسط ودرز، لیتز، هرمن ، هوسکا [۲۱۵] و همکاران(۱۹۹۳) بوده است. این مقیاس در داخل توسط گودرزی(۱۳۸۲) هنجاریابی شده است.
درمانگری پردازش شناختی(CPT): رسیک و اشنایک در سال ۱۹۹۲ درمان پردازش شناختی(CPT) را که ترکیبی از مواجهه طولانی و بازسازی شناختی است، برای اولین بار در زنان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه ناشی از تجاوز جنسی به‌طور موقعیت آمیزی به کاربردند.پس‌ازآن، این رویکرد بالینی مشتق از شناخت درمانی با یک الگوی درمانی ساختاریافته و مبتنی بر دستورالعمل و متشکل از ۱۲ جلسه مداخله و با توجه به جهت‌گیری روانی تربیتی آن، در گروه‌های مختلف مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه اثربخشی آن توسط بالینگران مختلف گزارش‌شده است. در مطالعه حاضر از درمانگری پردازش شناختی (CPT)ویرایش نظامی(رِسیک، مانسن و چارد ، ۲۰۰۹ و ۲۰۱۴) استفاده‌شده است.
طرحواره درمانی(ST): ازجمله رویکردهای امروزی معرفی‌شده توسط یانگ(۱۹۹۰) و یانگ، کلاسکو و ویشار(۲۰۰۳) که بر شناخت درمانی سنتی مبتنی است، طرحواره درمانی(ST) است. در این نوع از روان‌درمانی، اصول و مبانی مکاتب شناختی- رفتاری، گشتالتی ، دلبستگی، روابط شیئی، ساختارگرایی و روانکاوی، در قالب یک مدل درمانی و مفهومی ارزشمند تلفیق‌شده است. بااین‌وجود، اگرچه بسیاری از مفاهیم را از رویکردهای ذکرشده اقتباس نموده است ولی با آن­ها متفاوت است و نباید آن را رویکردی التقاطی در نظر گرفت(یوسفی، ۱۳۹۰). در این بررسی از بسته آموزشی طرحواره درمانی(ST) مستخرج از کتاب طرحواره درمانی(ST)، راهنمای کاربردی برای متخصصان بالینی[۲۱۶](یانگ، کلوسکو و ویشار، ۱۳۸۶) و از مجموعه فنون تجربی[۲۱۷]، شناختی و رفتاری اقتباس‌شده از کتاب طرحواره درمانی(ST) برای اختلالات شخصیت[۲۱۸] (آرنتز و ون جندِرِن[۲۱۹]، ۲۰۰۹) و همچنین منبع جامع طرحواره درمانی(ST) انفرادی و گروهی یعنی کتاب طرحواره درمانی(ST) راهنمای بالینگران[۲۲۰](فاررِل، ریس و شاو[۲۲۱]، ۲۰۱۴ ) استفاده‌شده است.
زیست‌نشانگرهای قلبی- عروقی: زیست‌نشانگرها به‌عنوان شاخص­ های عینی و کمیت‌پذیر به هر ماده، ساختار یا فرایند قابل‌اندازه‌گیری در بدن اطلاق می‌شود که بر اساس دیدگاه سازمان بهداشت جهانی[۲۲۲](WHO) منعکس‌کننده یک تعامل بین دستگاهی زیست‌شناختی و خطری بالقوه است که ممکن است، شیمیایی، فیزیکی و یا زیستی باشد. به همین دلیل استفاده از زیست‌نشانگرها در پژوهش­های بنیادی و بالینی و آموزش بالینی تا حدی معمول است که وجود آن­ها در آزمایش­های بالینی بدون هیچ‌گونه سؤالی تقریباٌ به‌عنوان مبنای تصمیم‌گیری‌های نهایی پذیرفته‌شده است( استریمبو و تاوال[۲۲۳]، ۲۰۱۰). در پژوهش حاضر، چهار زیست‌نشانگر فشارخون سیستولیک یا انقباضی که به مقدار فشار وارده بر دیواره رگ­ها هنگام انقباض بطن­ها و پمپاژ قلب اشاره دارد و مقدار طبیعی آن پایین‌تر از ۱۲۰ میلی‌لیتر جیوه است؛ فشارخون دیاستولیک یا انبساطی که به مقدار فشار وارده بر دیواره رگ­ها هنگام آرمیدگی بطن­ها و استراحت قلب اشاره دارد و مقدار طبیعی آن ۸۰ میلی‌لیتر جیوه است(آندرسون، لن و مورنیکا[۲۲۴]؛ ۲۰۰۷؛ نقل از ترخان، صفاری نیا و خوش‌سیما، ۱۳۹۱) ؛ دمای بدن به‌عنوان یکی از علائم حیاتی که توسط مرکز تنظیم دمای هیپوتالاموس قدامی[۲۲۵] کنترل می‌شود، مقدار طبیعی آن برای انسان­ها ۳۷ درجه سانتیگراد یا ۹۸٫۶ درجه فارنهایت است(کاشی موتو، یامانوچی، اندو، ساتو[۲۲۶] و همکاران، ۲۰۱۴)؛ و نهایتاٌ ضربان قلب یا تعداد تپش­های قلب بر واحد زمان و عموماٌ دقیقه، با بهره گرفتن از دستگاه­های رقمی( دیجیتال) ساخت شرکت بیورر[۲۲۷] آلمان اندازه‌گیری شدند. برای در نظر گرفتن احتمال خطا از فشارسنج عقربه‌ای در محاسبه فشارخون سیتسولیک و دیاستولیک به‌طور موازی( با اجرای یک همکار پرستار در مراحل پیش‌آزمون و پس‌آزمون و پیگیری) از صحت نتایج به‌دست‌آمده، اطمینان حاصل شد.
خشم: خشم درحالی‌که یک واژه روزمره است، توسط پژوهشگران مختلف به شیوه ­های متفاوتی توصیف‌شده است. عمدتاٌ تعاریف خشم بر پیامدهای منفی آن متمرکز است؛ بااین‌حال، برخی دیگر اظهار داشته اند که خشم واکنش هیجانی بهنجاری است که می­توان آن را به شکل مناسبی ابراز نمود(بومان، مِرگلر، فورلانگ و کالتابیانو[۲۲۸]، ۲۰۱۴). خشم را می‌توان به‌عنوان یک حالت تجربه‌شده ذهنی تعریف کرد که در آن فرد به دنبال حمله فیزیکی یا کلامی درصدد حذف منبع تهدید برمی‌آید(جیووانی، جیانلوکا، آنتونلا، سیمونا[۲۲۹] و همکاران ۲۰۱۴).
در این پژوهش نمره به‌دست‌آمده از خرده مقیاس خشم، اقتباس‌شده از پرسشنامه پرخاشگری[۲۳۰](AQ) باس و پری[۲۳۱] (۱۹۹۲، هنجاریابی شده توسط سامانی، ۱۳۸۶) مبنای قضاوت در مورد میزان خشم هر فرد است.
خصومت: خصومت عموماٌ به‌عنوان یک نگرش یا صفت شناختی منفی[۲۳۲] معطوف به دیگران تعریف می­ کنند(چیدا و استپتو[۲۳۳]، ۲۰۰۹) که با رنجش، سوءظن و بدبینی همراه است(دورفمن و زوباکین[۲۳۴]، ۲۰۱۴).
برای سنجش میزان خصومت شرکت‌کنندگان در پژوهش از خرده مقیاس خصومت، برگرفته از پرسشنامه پرخاشگری(AQ) باس و پری(۱۹۹۲، هنجاریابی شده توسط سامانی، ۱۳۸۶) استفاده‌شده است.
رضایت زناشویی: رضایت زناشویی را می‌توان به‌عنوان یک شاخص از چندین جنبه زندگی یک زن و شوهر مانند درک متقابل، میزان رضایت از زندگی جنسی خود، استحکام ارتباط در خانواده و دیگران مورد ملاحظه قرارداد(زولانیک[۲۳۵]، ۲۰۱۴). بورپی و لانگر[۲۳۶](۲۰۰۵) در مقاله خود اشاره می‌کنند که رضایت زناشویی درجه‌ای از ادراک همسر است که میزان برآورده شدن نیازها و آرزوهایش را توسط شریک زندگی مشخص می‌کند.
در مطالعه حاضر، رضایت زناشویی با توجه به نمره اکتساب شده هر فرد در پرسشنامه وضعیت زناشویی گلومبوک- راست[۲۳۷](۱۹۸۶؛ امین پور و زارع، ۱۳۹۲) تعیین‌شده است.
راهبرد مقابله گری گریز/ اجتناب: در روانشناسی مقابله گری به یک تلاش مستمر در حال تغییر شناختی و رفتاری جهت مدیریت مطالبات خاص درونی و بیرونی اشاره دارد(بدگوجر و گیر[۲۳۸]، ۲۰۱۴). راهبردهای مقابله گری می‌توانند سازگارانه یا ناسازگارانه باشند که یکی از انواع راهبردهای مقابله گری ناسازگارانه راهبرد گریز/ اجتناب است. این راهبرد مقابله گری شامل درگیر نشدن و یا فاصله گرفتن از شرایط استرس آفرین و پیامدهای شناختی، رفتاری و هیجانی آن است(ناتر[۲۳۹]، ۲۰۱۲).
در این پژوهش از خرده مقیاس گریز/ اجتناب فولکمن و لازاروس(۱۹۸۸، اقتباس‌شده از کتاب آزمون‌های روانشناختیِ ساعتچی، کامکاری و عسکریان، ۱۳۸۹) برای سنجش این راهبرد مقابله‌ای استفاده‌شده است.
فصل دوم: گستره نظری و عملی پژوهش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:19:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم