کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



پافشاری بر روی تصمیات گرفته شده

استفاده از ایما و اشاره[۱۱۶] در ارتباطات روزانه

حضور در نمایشگاه ها و مجامع عمومی

توانایی برقراری ارتباط غیرکاری با مشتریان

یکی از مهم­ترین ابزار و مهارت­ های مورد نیاز برای این افراد در اداره و بازاریابی شرکت، داشتن روابط و مهارت برقراری ارتباط با دیگران است. هیل(۲۰۰۱ ب) معتقد است که صاحبان کسب و کار از این توانایی در جهت کسب اطلاعات، فروش شخصی استفاده می­ کنند(هیل، ۲۰۰۱ب).

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

عده­ای دیگر از محققان نیز دریافتند که شبکه­ ای از ارتباطات بسیار قوی بین مدیران/مالکان SMEها و رقبایشان از آنچه در ادبیات معمولا گزارش می­ شود، وجود دارد و حتی ممکن است یک حمایت نرمی را از همدیگر نیز داشته باشند(گیلمور و همکاران، ۲۰۰۱؛ سیمپسون و همکاران، ۲۰۰۶). همچنین شبکه ­های تماس شخصی یک نقش روشنی را در فعالیت های بازاریابی SMEها داشته و مورد توجه صاحبان کسب و کار قرار گرفته است(هیل، ۲۰۰۱ب). نتایج تحقیقات نیز نشان می­دهد که صاحبان این کسب و کارها تمایل به استفاده از شبکه های غیر رسمی را دارند و حدود نیمی از شرکت­ها در کنار بکارگیری شبکه ­های رسمی از شبکه ­های غیررسمی نیز استفاده می­ کنند(هیل، ۲۰۰۱ب).
اما نکته­ای که نباید از آن غافل شد این مساله است که همین اتکای بیش از حد بر شایستگی­های ذاتی مدیر/مالک در امر بازاریابی و فروش، یکی از عوامل اصلی آسیب پذیر شدن شرکت­های کوچک شده است(قائوری، ۲۰۰۹، به نقل از گلابی، ۱۳۸۹ب) بطوری که با بازنشستگی اکثر این افراد، این شرکت­ها با شکست و انحلال روبرو می­باشند.
توزیع(مکان)
آمیخته توزیع و یا به عبارت دیگر عنصر مکان یکی دیگر از عناصر آمیخته بازاریابی کارآفرینانه محسوب می­ شود. در واقع آمیخته توزیع آن دسته از فعالیت­های شرکت است که مدیران بازاریاب از طریق آن محصول را به مشتری می­رسانند(رضوانی، گلابی، ۱۳۹۰؛ شیتال و همکاران، ۲۰۱۲؛ کاتلر، آرمسترانگ، ۱۳۷۹). این کار اصولا از طریق کانال­های زیر صورت می گیرد:

  • کانال توزیع مستقیم: رساندن محصول به دست مشتری بدون حضور واسطه(رضوانی، گلابی، ۱۳۹۰؛ شیتال و همکاران، ۲۰۱۲).
  • کانال توزیع غیرمستقیم: تحویل محصول به واسطه­ها و برای ارائه به مشتری(رضوانی، گلابی، ۱۳۹۰؛ شیتال و همکاران، ۲۰۱۲).
  • کانال­های توزیع چندگانه: استفاده هم­زمان از کانال­های توزیع مستقیم و غیر مستقیم(رضوانی، گلابی، ۱۳۹۰).

در جدول زیر مجموعه ­ای از استراتژی هایی از طریق این کانال­ها در ادبیات این بخش به عنوان ابزارهای آمیخته توزیع در شرکت­های کوچک و متوسط عنوان شده، می­توان مشاهده کرد.
جدول ‏۲‑۱۴- خلاصه ای از اجزای بکارگرفته شده در رابطه با عناصر آمیخته توزیع

اجزای عناصر آمیخته توزیع

واگذاری توزیع با توجه به حاشیه سود

توزیع مشترک

برون سپاری

انتخاب نوع توزیع بر اساس حاشیه سود

توزیع موریگی

توجه تفاوت های مشتریان هر منطقه در انتخاب نوع توزیع

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 05:44:00 ب.ظ ]




اولاً: به طور آگاهانه می‌کشود که خطر را رفع کند یا منشأ تعارض را با سعی و کوشش از بین ببرد.
دوم: در صورتی که فرد نتواند یا نخواهد به صورت آگاهانه خطر و تعارض را رفع کند در این صورت می‌کوشد آن را به صورت دیگری درآورد.[۴۸]
بزه‌دیدگی معمولاً معلول عواملی است که بزه‌دیده جرم تهدید نیز از این قاعده مستثنی نیست که این عوامل عبارتند از:
۱- بزه‌دیدگان تهدید:
در این خصوص می‌توان به تأثیر عوامل جنسی و وضع ظاهری و رابطه خصوصی تهدیدکننده و تهدید شونده در بزه‌دیدگی اشاره کرد. معمولاً مردان بیشتر از مردان متحمل جرایم خشونت‌آمیز و تهدید قرار می‌گیرند، خصوصاً تهدید به قتل، تهدید به ضررهای نفسی و مالی. زنان به طور کلی بیشتر از مردان قربانی تهدید به ضررهای شرفی و افشای سر قرار می‌گیرند.[۴۹]
در خصوص وضع ظاهری کسانی که از نظر ظاهری وضع آراسته و مرتبی دارند و لباس شکیل به تن دارند در نظر عوامل مردم به احتمال قریب به یقین چنین فردی از درجه علمی و مالی خاصی برخوردار می‌باشد و بدین جهت آماج جرم تهدید علیه کسی بیشتر از افرادی است که چنین خصوصیاتی را ندارند پوشیدن لباس‌های تحریک کننده و وضع آرایشی نامناسب توسط زنان، آنان را بیشتر در معرض تهدید به ضررهای شرفی و تهاجمات جنسی قرار می‌دهد.
از طرفی می‌توان به تأثیر رابطه‌ی خصوصی تهدیدکننده و تهدید شونده در بزه دیدگی اشاره کرد، تهدید کننده معمولاً با اطلاع از ضعف نفس یا نقطه ضعف تهدید شونده و شرایط روحی و روانی و اوضاع و احوال او وی را مورد تهدید قرار می‌دهد.
۲- تأثیر زمان و مکان در بزه دیدگی
اصولاً امکان ارتکاب جرم تهدید در مکان‌های خلوت و خالی از سکنه و معابری که رفت و آمد و تردد کمی در آن‌ها صورت می‌گیرد به مراتب بیشتر از اماکنی است که چنین خصوصیتی ندارند به عبارت دیگر در مکان و معابر بین شهری و یا مکان‌هایی که فاقد ایستگاه‌های پلیس و نیروی انتظامی است و در مکان‌هایی که سطح فرهنگ و درآمد مردم کمتر است جرم تهدید بیشتر واقع می‌شود.
از نظر زمانی معمولاً ارتکاب جرم تهدید در ساعات پایانی روز و در تاریکی هوا تا طلوع صبح بیشتر است. به طور کلی افرادی که فعالیت زیادی را در هفته در میهمانی و پارتی‌های شبانه می‌گذرانند یا افرادی که شب هنگام را در اماکن عمومی به سر می‌برند بیشتر در معرض بزه‌دیدگی جرم تهدید
قرار دارند.[۵۰]

فصل دوم

ارکان بزه تهدید بر واکنش کیفری سرکوبگر در قبال آن

مبحث نخست: ارکان بزه تهدید

گفتار نخست: رکن قانونی

الف) در دوران قبل از انقلاب و بعد از انقلاب

رکن قانون: هر جرم دارای ارکانی است که رکن شاخص آن قانونی بودن آن است، یعنی قانون عملی را که انجام گرفته است جرم بداند و بر اساس اصل قانونی بودن جرائم و مجازات‌ها و ماده ۲ قانون مجازات اسلامی که عنوان می‌دارد: «هر فعل یا ترک فعل که در قانون برای آن مجازات تعیین شده باشد جرم محسوب می‌شود»[۵۱]، و طبق قانون لاحیه جدید: «طبق ماده ۲ هر رفتاری اعم از فعل یا ترک فعل که در قانون برای آن مجازات تعیین شده است جرم محسوب می‌شود»[۵۲]. نیز وجود قانون در مجرمانه بودن اعمال نیاز است. نظریه مشورتی شماره ۶۰۸۷/۷-۴/۱/۷۴ طبق قوای حضرت امام خمینی قدس سره قضات مأذون حق تعیین کیفر تعزیر اشخاص را برای اعمالی که قانوناً کیفری برای آن‌ها مقرر نشده است را ندارند.[۵۳] و نیز نظریه‌ی شماره ۵۶۶۹/۷-۱۷/۷/۸۲: قاضی مأذون با وجود قانون مصوب مجزا نیست به منابع معتبر فقهی مراجعه نماید.[۵۴] نیز در تایید اصل قانونی بودن جرایم و مجازات‌ها می‌باشد عنصر قانونی جرم تهدید و اخاذی، ماده ۶۶۹ قانون مجازات اسلامی است که به موجب آن هر کس دیگری را به هر نحو تهدید به قتل یا ضررهای فنسی و شرافتی یا مالی و یا به افشای سری نسبت به خود یا بستگان او نماید اعم از اینکه به این واسطه تقاضای وجه و یا تقاضای انجام امر یا ترک فعلی را نموده و یا ننموده باشد به مجازات شلاق تا ۷۴ ضربه یا زندان از دوه ماه تا دو ساقل محکوم خواهد شد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

این ماده قانون که قبلاً به صورت فعلی نبوده با گذشت زمان دستخوش تغییراتی شده چنانکه در ماده ۲۳۵ قانون مجازات عمومی به این شرح بود که: «هرگاه کسی کتباً با امضاء و یا بدون امضاء شخص را تهدید به قتل کند و به این واسطه تقاضای وجه یا مال یا تقاضای انجام امری نماید به حبس تأدیبی از یک سال الی سه سال محکوم خواهد شد و اگر تقاضای وجه یا مالی یا انجام امری نماید به حداقل مجازات مزبور محکوم خواهد شد. هرگاه کسی به وسایل مزبور شخص را تهدید کند به ضررهای نفسی یا شرفی یا مالی یا به افشای سری یا نسبت دادن به اموری که موجب هتک شرف است و به این واسطه تقاضای وجه یا مالی یا تقاضای انجام امری نماید به حبس تأدیبی از یک ماه الی ۶ ماه محکوم می‌گردد و در صورت عدم تقاضا محکوم به حداقل مجازات مزبور خواهد شد و اگر تهدید شفاهی باشد جزای آن حبس تأدیبی از یازده روز الی یک ماه است اعم از آنکه تقاضای وجهی یا کاری همراه آن
بوده یا نباشد.
همان طور که می بینیم بین مواد ۶۹۹ قانون مجازات اسلامی و ۲۳۵ قانون مجازات عمومی که برگرفته از مواد ۳۰۵ و ۳۰۸ و ۴۰۰ قانون جزایی فرانسه می‌باشد اختلافاتی وجود دارد که از جمله آن‌ها میزان مجازات تهدید شفاهی و اختلاف آن با کتبی، تمایز تهدید به قتل و سایر تهدیدات است. تفاوت در مجازات تهدیدی که توأم با مطالبه بوده با موردی که تهدید ساده و بلاقید باشد و… است آن چه هست مستند قانونی تهدید و اکراه یکی ماده ۶۶۸ است که «هر کس با جبر و قهر یا با اکراه و تردید دیگری را ملزم به دادن نوشته و یا سند یا امضا یا مهر نماید و یا سند و نوشته‌ای که متعلق به او یا سپرده به او می‌باشد را از وی بگیرد به حبس از سه ماه تا دو سال و تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد و دیگری ماده ۶۶۹ که فوقاً درج گردید. بنابر تفسیر صحیح ماده ۶۶۹ که موضوع بحث است مطلق تهدید را صرف نظر از تقاضای مرتکب جرم می‌داند در حالی که ماده ۶۶۸ شرط اصلی وقوع بزه را دادن سند یا نوشته یا مهر یا امضاء از ناحیه‌ی زیان‌دیده به مرتکب می‌داند به عبارتی در صورتی که مجرم تقاضای انجام امری را نموده که خارج از موارد مندرج در ماده ۶۶۸ قانون مجازات اسلامی بوده و خواسته‌ی وی اجرا گردد با این ماده مجازات و در صورتی که غیر از این باشد یعنی موارد موجود در ماده ۶۶۸ درخواست شده و انجام نشود یا مواردی خارج از موارد مذکور در آن ماده درخواست شده و انجام هم می‌شود شامل ماده ۶۶۹ قانون مجازات اسلامی است. فصل ۲۲ از کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی با عنوان تهدید و اکراه نامگذاری شده است.[۵۵]

ب) دوران پس از انقلاب

طبق بند یک ماده ۴۳ قانون مجازات اسلامی، تهدید یکی از مصادیق معاونت در جرم یاداوری شده است. البته باید متذکر شد تهدیدی که درقالب اکراه دربیاید از موارد رفع مسئولیت کیفری است که در ماده ۵۴ قانون مجازات اسلامی آورده شده و در موارد مختلفی از قانون مجازات اسلامی مصادیقی از تهدید ذکر شده که بعنوان جرم مستقل ملاحظه گردیده است:
الف) کسانیکه با چاقو یا هرنوع اسلحه‌ای دیگران راتهدیدمی‌کنند،ماده ۶۱۷ ق.م.ا.
ب) کسانیکه در انتخابات به تهدید دیگران دست می‌زنند، بند ۳ ماده ۲۷ قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی
ج) اخذ سند یا نوشته و یا امضاء یا مهر با تهدید دیگران، ماده ۶۶۸
د) تهدید به بمب‌گذاری هواپیما یا کشتی و وسایل نقلیه مختلف، ماده ۵۱۱ ق.م.ا.
هـ) آدم‌ربایی بوسیله تهدید، موضوع ماده ۶۲۱
و) تهدید و اخاذی و یا اخذ مال به عنف (شانتاژ) ماده ۶۶۹
ز) تهدید انتخاباتی موضوع ماده ۶۶ قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی ماده ۳۳ قانون انتخابات ریاست جمهوری
ح) تهدید به منظور اعمال منافی عفت موضوع ماده ۴ و ۵ قانون نحوه مجازات اشخاصی که در امور سمعی و بصری فعالیت غیرمجاز می‌نمایند.
ط) تهدید به قبول عضویت و یا مانع عضویت در تشکل‌های کارگری و کارفرمایی موضوع ماده ۱۷۸ قانون کار
ی) تهدید و اخلال در امنیت پرواز و هواپیماربایی موضوع ماده واحده اخلال‌کنندگان در امنیت و خرابکاری در وسایل و تأسیسات هواپیمایی.[۵۶]
ک) ماده ۱۴ قانون اقدامات تأمینی مصوب ۱۲/۲/۱۳۳۹
هرگاه شخصی که دیگری را تهدید به ارتکاب جرم کرده و بیم آن رود که واقعاً مرتکب آن جرم گردد یا هرگاه شخصی که محکوم به مجازات جنایی یا حنجه گردیده صریحاً نظرش را بر تکرار جرم اظهار نماید دادگاه بنابر تقاضای شخص تهدید شده یا متضرر از جرم می‌تواند از او بخواهد تعهد کند مرتکب جرم نگردیده و وجه‌الضمان متناسب برای این امر بدهد. هرگاه مشارالیه این تعهد، خودداری کرد وجه الضمانه مقرر را نسپارد دادگاه می‌تواند دستور توقیف موقت او را صادر نماید. مدت این توقیف بیش از دو ماه نخواهد بود، اگر ظرف دو سال از تاریخی که وجه‌الضمان سپرده مرتکب جرم گردیده وجه‌الضمانه به نفع دولت ضبط می‌شود والا او و یا مقام قانونی او مسترد خواهد گشت. اقدامات تأمینی موضوع این ماده همچون سایر اقدامات تأمینی برای مجرمان خطرناک و جلوگیری از تکرار جرم است. بنابراین منافاتی با ماده ۶۶۹ ندارد و دادگاه می‌تواند پس از آن که متهم را به استناد ماده ۶۶۹ محکوم نمود مفاد ماده ۱۴ مزبور را نیز در صورت حصول شرایط، نسبت به وی اجرا کند.[۵۷]
ل) ماده ۳۱ قانون مطبوعات: انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد ممنوع است و مدیر مسئول به محاکم قضایی معرفی و با وی طبق قانون تعزیرات رفتار خواهد شد.[۵۸]

گفتار دوم: رکن مادی

الف) رفتار مجرمانه بزهکار

هر جرمی الزاماً دارای یک عنصر مادی است از این الزام می‌توان نتیجه گرفت که تحقق جرم موکول به بروز عوارض بیرونی اراده ارتکاب جرم است تا وقتی مظهر خارجی اراده به صورتی از جمله فعل یا ترک فعل تحقق نیافته جرم واقع نمی‌شود بنابراین صرف داشتن عقیده، اندیشه و قصد ارتکاب جرم بدون انجام هیچ‌گونه عمل مادی قابل تعقیب و مجازات نمی‌باشد زیرا اصولاً موارد مزبور به تنهایی قابل کشف نیست. برای ارتکاب جرم بزهکار مراحل زیرا طی می‌کند، البته مجرم قصد ارتکاب جرم می‌کند، سپس به تهیه مقدمات جرم مبادرت می‌ورزد بعد شروع به اجرای جرم می کند و نهایتاً جرم را به مورد اجرا می‌گذارد.[۵۹]
بنابراین اولاً اندیشه‌ی مجرمانه به تنهایی جرم نیست و هرکس می‌تواند صاحب عقیده خاص خود باشد و هنگامی این اندیشه و عقیده با شرایط مقرر در قانون و با فرض سوء نیت یا خطا قابل مجازات خواهد بود که هیأتی خارجی و مادی پیدا کند، ثانیاً نظر به اینکه اندیشه‌ی مجرمانه جرم نیست، نمی توان افراد را به عنوان پیشگیری از جرم، تعقیب و توقیف، محکوم و مجازات کرد. حتی افرادی را که دارای حالت خطرناک هستند ولی عمل یا ترک عملی از آن‌ها دیده نشده که عنوان مجرمانه داشته باشد نمی‌توان تحت تعقیب قرار داد. با توجه به مسائل عنوان شده تظاهر خارجی و مادی اندیشه بزهکارانه را می‌توان به رفتار مجرمانه تعبیر کرد که این رفتار انواع گوناگونی دارد. رفتار مجرمانه می‌تواند به شکل مثبت باشد (فعل) یا منفی (ترک فعل) در کنار این دو گروه اساسی گاه اعمال مثبت ناشی از رفتار منفی آشکار می‌شود فعل ناشی از ترک فعل و گاه عناوین مستقل از فعل و ترک فعل برای توجیه رفتار مجرمانه مورد بحث قرار می‌گیرد چون داشتن و نگهداری کردن و یا ایجاد حالتی در فرد که این مفاهیم نیز در چارچوب فعل یا ترک فعل، با اندکی تسامح قابل توجیه‌اند.[۶۰]
جرم تهدید نیز همچون سایر جرایم عمدی، دارای ارکان و شرایطی است که تحقق جرم منوط به تحقق این ارکان و شرایط عنصر مادی در ماده ۶۶۹ قانون مجازات اسلامی می‌باشد. تهدید به قتل یا ضررهای نفسی یا شرفی یا مالی یا افشای سر نسبت به خود یا بستگان از موضوعات تهدید تلقی شده است. لازم به ذکر است که موارد مذکور افاده حصر می کند.

۱- تهدید به قتل

این تهدید بدین صورت است که مرتکب دیگری را از کشتن می‌ترساند.[۶۱] در مورد قتل نیاز به توضیح خاص ندارد و همان تهدید به سلب حیات عمدی است.
تهدید به قتل اعم از اینکه کتبی باشد یا شفاهیو اعم از اینکه به منظور اخاذی باشد یا به منظورهای دیگر موجب ترس و وحشت و سلب آزادی معنوی اشخاص و مخل نظم عمومی اجتماع می‌شود و از این رو و از جهت اینکه در صورت عدم جلوگیری از آن امکان عملی شدن موضوع تهدید نیز در میان است مرتکب آن قابل مجازات است.
مراد به تهدید ترساندن طرف به کشتن اوست این تهدید ممکن است کتبی باشد یا شفاهی. تهدید کتبی نیز ممکن است با امضا باشد یا بدون امضاء. ضرورت ندارد که تهدید به قتل با عبارت صریح نوشته شده باشد. دلالت مفاد نوشته به آن نیز کافی خواهد بود، سنجش ارزش کلمات با خود دادگاه است.[۶۲]
تهدید به قتل جرم مطلقاست و اگر تهدید ضمن تقاضای جرم یا انجام امری به عمل آید مجازات مرتکب شدید می‌گردد.[۶۳]
با عنایت به اینکه قانونگذار در ماده ۶۶۹ عبارت به هر نحو را بیان نموده است و این امر دللات بر کلیت ماده در زمینه‌ی تهدید دارد بنابراین نوع وسیله تهدید در تحقیق بزه موثر نمی‌باشد و می‌تواند شفاهی و کتبی و به وسیله تلفن و استفاده از سلاح باشد، اما در هر حال باید صراحت داشته باشد. به عنوان مثال چنانچه شخص به دیگری بگوید شکمت را با چاقو، پاره می‌کنم چنین تهدیدی به لحاظ عدم صراحت، تهدید به قتل محسوب نمی‌شود زیرا پاره کردن شکم به سویله چاقو به معنای کشتن نیست و بسیاری از موارد شکم با چاقو یا با وسایل دیگر پاره می‌شود ولی منجر به مرگ نمی‌گردد اما چنانچه بگوید: تو را می‌کشم چنین امری به لحاظ صریح بودن تهدید به قتل محسوب می‌شود.[۶۴]

۲- تهدید به ضررهای نفسی

ضررهای نفسی بعد از قتل قرار دارد و شامل هرگونه آسیب به سلامتی و نفس شخص می‌گردد. در این مورد مثلاً شخص دیگری را تهدید به کور کردن چشم می کند یا به شکستن دندان که این موارد مشمول تهدید به ضررهای نفسی است.[۶۵]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:44:00 ب.ظ ]




۲-۱۲-۲ هنجارهای ذهنی[۱۴۵]
هنجار ذهنی اشاره به درک فشار اجتماعی برای انجام یا عدم انجام رفتار است (آجزن، ۱۹۹۱). به عبارتی نشان‌دهنده میزان اهمیت به نظر سایر افراد درمورد رد یا پذیرش رفتار مورد نظر است (ساترلند، ۲۰۱۱). همچنین ارزیابی این‌که افراد برای شرکت در رفتار خاص، حمایت اجتماعی افراد مهم در زندگی‌شان را دارند (راسل و فیلدینگ، ۲۰۱۰). در چارچوب تئوری رفتار برنامه‌ریزی شده، مفهوم هنجار ذهنی در درجه اول فشار اجتماعی درک شده که افراد مرجع مهم، در انجام یا عدم انجام رفتار دارند، است (بامبرگ و ماستر، ۲۰۰۷). هنجار ذهنی شامل دو بخش است که در تعامل هم می‌باشند: باورهای دیگر افراد که ممکن برای شخص مهم باشد و بخواهد آن را انجام دهد (اعتقادات هنجاری)؛ و قضاوت مثبت یا منفی درمورد هر یک از باورها (ارزیابی نتیجه) (فرانسیس و همکاران، ۲۰۰۴). با بیان ساده‌تر هنجار درونی، عبارت است از درک فرد نسبت به نظراتی که درباره رفتار وی است؛ از این‌که اشخاصی که از نظر وی مهم هستند، فکر می‌کنند که آن رفتار انجام شود یا نه (ابزری و همکاران، ۱۳۸۹). دو متغیر نگرش و هنجار ذهنی به واکنش شخص در رابطه به چگونگی رفتار در شرایطی خاص منجر می‌شود و چنانچه نگرشی به شرایط جدید مثبت باشد و هنجار درونی با آن شرایط سازگار باشند، ‌قصد انجام عمل محتمل‌تر و نتیجه بروز رفتار مناسب با آن شرایط بیشتر خواهد بود (ابزری و همکاران، ۱۳۸۹).

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

از آن‌جا که کشاورز درمورد تصمیمات مهم در رابطه با مزرعه با خانواده خود مشورت می‌کند و دیگر اعضای خانواده در بسیاری از تصمیمات مزرعه تأثیرگذار هستند. آنان نیز نگرش خود را به موضوع مدیریت مزرعه دارند، گاه کشاورز در تضاد قرار می‌گیرد. در مواردی هم کشاورزان گمان می‌کنند، روی آوردن به کشاورزی پایدار برگشت به روش‌های قدیمی کشاورزی است و برای همین به آن به دیده تردید می‌نگرند. از طرفی از لحاظ روان‌شناختی هر ترک عادتی برای کشاورزان دشوار است (اکس، ۲۰۰۶). همچنین سوکا[۱۴۶] (۲۰۰۸) در بررسی رفتارهای زیست‌محیطی بیان می‌کند بروز رفتارهای مطلوب در مدیریت منابع زیست‌محیطی بیش از هر چیز متأثر از نظرات گروه‌های مرجع از دید افراد می‌باشد. مطالعه انجام شده توسط ریتزما و همکاران[۱۴۷] (۲۰۰۸) در میان کشاورزان هندی نیز نشان می‌دهد، فشار اجتماعی که کشاورزان در آن کار و زندگی می‌کنند به طور معنی‌داری بکارگیری روش‌های مناسب آبیاری را تحت تأثیر قرار می‌دهد و کشاورزان مخالف با عبور سیستم‌های زهکشی از زمین‌های خویش را به طور مطلوبی متأثر می‌نمایند. ساترلند (۲۰۱۱) در میان کشاورزان انگلستان نشان داد، تأثیر هنجارذهنی باعث کاهش ریسک سرمایه‌گذاری می‌شود. همچنین در صورتی‌ که افراد جامعه (گروه مرجع) بر این اعتقاد باشند که کاهش نهاده بر افزایش تولید مؤثر است، کشاورزان پایبند به کاهش مصرف نهاده می‌شوند. همچنین اسکلدا و همکاران (۲۰۰۶) نیز اعتقاد دارند در بسیاری از موارد تصمیم‌گیری‌های سم‌پاشی کشاورزان به دلیل عوامل غیراقتصادی از جمله برداشت‌ها و عوامل اجتماعی است و بیان می‌کند، هنجار ذهنی (فشار همسالان) تأثیر زیادی بر رفتار سم‌پاشی کشاورزان لائوس دارد. بیدل و رحمان (۲۰۰۰) در بررسی نگرش‌ها و رفتارهای حفاظت محور کشاورزان اظهار می‌دارند، نظرات گروه‌های مرجع از دید کشاورزان، به طور مثبت نگرش‌ها و رفتارهای حفاظتی آن‌ها را در قبال منابع زیست‌محیطی مزارع‌شان تحت تأثیر قرار می‌دهد. یافته‌های عزیزی (۱۳۸۰) در میان گندم‌کاران حاکی از آن است که رفتار مصرفی همسایگان کشاورزان در سطح مزرعه به طور معنی‌داری میزان مصرف آب توسط آن‌ها را تحت تأثیر قرار می دهد.
کشاورزان سعی می‌کنند در اجتماعی که زندگی می‌کنند چندان متفاوت به نظر نرسند و به عبارتی هم‌رنگ اجتماع باشند (کریمی و همکاران، ۱۳۹۰). این‌که افراد فکر کنند خانواده و دوستانشان کاربرد سموم و کودهای شیمیای را ارزشمند تلقی می‌کنند و کاربرد آن را تأیید می‌کنند، بنابراین برای کاربرد این نهاده‌ها احساس حمایت دارند و با احتمال بیشتری آن‌ها را به‌کار می‌برند.
۳-۱۲-۲ کنترل رفتار درک شده[۱۴۸]
کنترل رفتار درک شده، نقش مهمی در تئوری رفتار برنامه‌ریزی شده دارد؛ در واقع تئوری رفتار برنامه‌ریزی شده با اضافه شدن کنترل رفتار درک شده است که از تئوری کنش علّی متفاوت شده است (آجزن، ۱۹۹۱). کنترل رفتار درک شده نشان‌دهنده باورها و دسترسی به منابع و فرصت‌های مورد نیاز برای انجام یک رفتار است (نرمن و هلی[۱۴۹]، ۲۰۰۴). به عبارتی باور به وجود یا عدم وجود فاکتورهایی که عملکرد رفتار را تسهیل می‌کند (ساترلند، ۲۰۱۱). کنترل رفتار درک شده دارای دو جزء می‌باشد: جزء اول نشان‌دهنده در دسترس بودن منابع مورد نیاز (مثل پول، زمان و دیگر منابع) برای انجام رفتار است (ماهون و همکاران، ۲۰۰۶)؛ یا این‌که فرد چقدر بر رفتارش کنترل دارد (فرانسیس و همکاران، ۲۰۰۴) و جزء دوم نشان‌دهنده اعتماد به نفس شخص در توانایی وی در انجام رفتار است (ماهون و همکاران، ۲۰۰۶). کنترل رفتار درک شده، به وسیله برآورد کشاورزان از محدودیت‌های انجام یک رفتار مورد سنجش قرار می‌گیرد (آرتیکو و همکاران[۱۵۰]، ۲۰۰۶). کنترل رفتار درک شده به عواملی که به طور مستقیم به یک رفتار خاص مرتبط‌ هستند تأکید دارد، در واقع به تعبیر مردم از سهولت یا دشواری در انجام رفتارهای دلخواه اتلاق می‌شود. دیدگاه فعلی کنترل رفتار درک شده با مفهوم خودکارآمدی درک شده[۱۵۱]سازگار است. تخمین توانایی فرد برای انجام رفتار کنترل رفتار درک شده نامیده می‌شود (بامبرگ و ماستر، ۲۰۰۷). آجزن بیشتر اطلاعات خود را درمورد کنترل رفتار درک شده از تحقیقات بندورا [۱۵۲]و همکارانش بدست آورده است. این تحقیقات نشان می‌دهد رفتار مردم به شدت تحت تأثیر اعتماد به نفس آن‌ها در توانایی‌شان برای انجام آن است. خودکارآمدی می‌تواند تحت تأثیر انتخاب فعالیت‌ها، آماده‌سازی برای انجام فعالیت، تلاش صورت گرفته برای عمل به فعالیت و همچنین الگوهای فکری و واکنش‌های عاطفی باشد (آجزن، ۱۹۹۱). کنترل رفتار درک شده، کنترل بر عمل واقعی را در بر می‌گیرد (راسل و فیلدینگ، ۲۰۱۰). اگر فردی به دلیل کمبود امکاناتی مانند پول قادر به خرید سموم و کودهای شیمیایی نباشد، پس این فرد کنترل واقعی بر رفتار خود ندارد و این عدم کنترل مستقیماً بر تمایل کاربرد این نهاده‌های شیمیایی تأثیر دارد و این عدم کنترل مستقیماً بر تمایل کاربرد تأثیر دارد. در کشاورزی در مواقعی که فرد در معرض نوسانات فیزیکی، اقتصادی و سیاسی قرار گیرد، کنترل رفتار درک شده نقش مهمی در فرایند تصمیم‌گیری آن‌ها ایفا می کند (آرتیکو و همکاران، ۲۰۰۶).
۴-۱۲-۲ نیت[۱۵۳]
عامل اصلی تعیین رفتار در تئوری رفتار برنامه ریزی شده نیت فرد برای انجام آن رفتار است. مقاصد به عنوان عوامل انگیزشی هستند که رفتار را تحت تأثیر قرار می‌دهند. نیات نشان‌دهنده آن هستند که فرد چقدر تمایل دارد برای انجام رفتار تلاش کند. به عنوان یک قاعده کلی نیت قوی‌تر برای انجام یک رفتار، بیشتر احتمال دارد عملی شود (آجزن، ۱۹۹۱).
۵-۱۲-۲ هنجارهای اخلاقی[۱۵۴]
محققان مختلف هنجار اخلاقی را به عنوان پیش‌بینی کننده مستقل اضافی نیت (علاوه بر نگرش، هنجار اجتماعی و کنترل رفتار درک شده) می‌دانند (بامبرگ و ماستر، ۲۰۰۷). هنجارهای اخلاقی، قوانین اخلاقی درونی یا ارزش‌ها هستند. هنجار اخلاقی به عنوان پیش‌بینی‌کننده مکمل نیت شخص به تئوری رفتار برنامه‌ریزی شده اضافه شد. رفتار حفاظتی شکلی از رفتار اخلاقی است؛ چرا که حفاظت از منابع طبیعی به معنای تصمیم‌گیری در برابر “منافع خود” است؛ به این دلیل هنجار اخلاقی به تئوری رفتار برنامه‌ریزی شده ‌اضافه گردید (کیزر و اسکاتل، ۲۰۰۳). در این راستا بیسونت و کنتنتو[۱۵۵] هنجار اخلاقی را مسئولیت درک شده نامیده‌اند و این متغیر را بر رفتار و نیت مؤثر می‌دانند (یزدان‌پناه، ۲۰۱۴: ۲۰۱۱). این‌که کشاورز کاربرد این سموم و کودهای شیمیایی را از نظر وجدانی و اخلاقی درست یا نادرست بداند، از مسائل مهم تغییر رفتار زیست‌محیطی می باشد.
۶-۱۲-۲ مفهوم خود[۱۵۶]
دیدگاه‌های متفاوتی درمورد مفهوم خود وجود دارد اما در تئوری رفتار برنامه‌ریزی شده از نظریه هویت که توسط استریکر[۱۵۷] معرفی شد استفاده می‌شود (برتون، ۲۰۰۴). با توجه به نظریه استریکر، خود (self) مجموعه‌ای از نقش‌های ساختار یافته اجتماعی است که شخص خود را برای انجام یک نقش اجتماعی خاص می‌بیند (یزدان‌پناه و همکاران، ۲۰۱۱). مفهوم خود مترادف با درک فرد از خود[۱۵۸] یا برداشت فرد از خود[۱۵۹] می‌باشد. به عبارتی ویژگی‌های نسبتاً پایدار که فرد به خود نسبت می‌‌دهد، یا برچسبی است که افراد برای توصیف خود استفاده می‌کنند (اسپارک و گاثری، ۱۹۹۸). اضافه کردن مفهوم خود برای بهبود قدرت پیش‌بینی به تئوری اضافه شد. یک تغییر مثبت در مفهوم خود تأثیر مثبتی بر نیت فرد دارد (کوک و همکاران[۱۶۰]، ۲۰۰۲). مفهوم خود مستقل از نگرش در پیش‌بینی تمایل رفتاری و رفتار تأثیر دارد و این اثر مستقل در مطالعات تجربی بسیاری اثبات شده است (اسپارک و گاثری، ۱۹۹۸). استس و بیگا[۱۶۱] (۲۰۰۳) از متغیر مفهوم خود زیست‌محیطی در مطالعه خود استفاده نموده‌اند. نتایج مطالعه آن‌ها نشان داد مفهوم خود در پیش‌بینی و تغییر رفتارهای زیست‌محیطی نقش بسیار مهمی دارد. با توجه به مطالب ذکر شده مفهوم خود نیز در استفاده از سموم و کودهای شیمیایی مؤثر می‌باشد. به عبارت دیگر در صورتی که کشاورز نقش اجتماعی کشاورز بودن خود را توأم با کاربرد سموم و کودهای شیمیایی بداند، این نوعی مفهوم خود در رابطه با بهره گرفتن از این نهاده‌ها می‌باشد.
۷-۱۲-۲ دانش
بسیاری از مطالعات صورت گرفته در زمینه رفتارهای محیطی نشان داده‌اند دانش یک پیش‌بینی کننده مهم رفتار محیطی است. زیرا این متغیر بر کل فرایند تصمیم‌گیری مؤثر است، به طوری ‌که دانش و اطلاعات اشتباه می‌تواند منجر به یک تصمیم‌گیری اشتباه توسط فرد شود. در بررسی رابطه بین دانش و نگرش‌های محیطی مشخص شده نگرش‌های مبتنی بر دانش بالا، نسبت به نگرش‌های مبتنی بر دانش کم، پیش‌بینی کننده قوی‌تری برای رفتارهای مناسب محیطی هستند (ملک‌سعیدی، ۱۳۸۶). دانش و معلومات می‌تواند، نگرش‌ها و نیّات رفتاری را تحت تأثیر قرار دهد. دانش می‌تواند باعث تغییر در نگرش گردد و تغییر در نگرش به تغییر در نیّت رفتاری منتهی ‌شود. دانش از طریق توانا ساختن افراد در انتخاب روش‌ها و فعالیت‌های پایداری، نقش مهمی در افزایش رابطه نگرش‌ها و رفتارهای زیست‌محیطی ایفا می‌کند (کلانتری و همکاران[۱۶۲]، ۲۰۰۷). همچنین کلاوایگلسیاس و همکاران[۱۶۳](۲۰۰۶) استدلال می‌کنند که اکثر کشاورزان اطلاعات اندکی درمورد تاثیرات محیطی، اقتصادی و اجتماعی فعالیت‌های کشاورزی بر زمین دارند. آن‌ها همچنین بیان کردند که دانش نقش مهمی در امرار معاش کشاورزان و مدیریت منابع دارد.
استرن[۱۶۴] (۲۰۰۰) استدلال می‌کند، قابلیت‌های شخصی مثل دانش می‌تواند رفتارهای حفاظتی را تسهیل کند. در همین راستا سالامه و همکاران (۲۰۰۴) در پژوهشی دانش، نگرش و روش استفاده از آفت‌کش را بین کشاورزان لبنانی مورد بررسی قرار دادند، این مطالعه نشان داد، در کشاورزانی که دانش کمی در خصوص استفاده از نهاده‌های شیمیایی دارند، اقدامات حفاظتی ضعیفی مشاهده می‌شود. ویلر[۱۶۵] (۲۰۰۵) تأکید دارد تأثیر دانش بر نگرش بسیار قابل اهمیت می‌باشد. همچنین شیشه‌بر و همکاران (۱۳۹۰) به نقل از لارسن و همکاران در مطالعه‌ای به منظور بررسی اثرات آموزش بر آگاهی کشاورزان در خصوص استفاده از آفت‌کش‌ها و عملکرد محصول به این نتیجه دست یافتند که یکی از مهم‌ترین روش‌های تغییر دیدگاه کشاورزان نسبت به مصرف مواد شیمیایی با انواع آفات، بالا بردن دانش آن‌ها در رابطه با مدیریت تلفیقی آفات است. به ‌علاوه قاسمی و کرمی (۱۳۸۸) در مطالعه‌ای به بررسی نگرش و رفتار گلخانه‌داران استان فارس نسبت به کاربرد سموم شیمیایی در گلخانه‌ها پرداخته و به این نتیجه رسیدند، با وجود داشتن دانش کافی درمورد مضرات سموم شیمیایی، این نهاده‌ها بدون کنترل مصرف می‌شوند که علت آن فقدان دانش و آگاهی از دیگر راه‌های حفاظت محصول در مقابل آفات و بیماری‌ها عنوان شده است. نتایج این مطالعه نشان می‌دهد، برنامه‌های آموزشی درمورد استفاده صحیح‌تر از آفت‌کش‌ها و معرفی مدیریت تلفیقی آفات جهت کاهش اثرات منفی آفت‌کش‌ها ضروری است. نظریان و همکاران (۱۳۸۸) در پژوهشی که به منظور بررسی دانش، نگرش و رفتار ایمنی کشاورزان سبزی‌کار شوش در استفاده از سموم آفت‌کش انجام دادند، نتایج نشان داد، بین دانش کشاورزان از خطرات سموم و رفتارهای ایمنی بهداشتی کشاورز همبستگی مثبت و معنی‌داری وجود دارد و همچنین دانش و نگرش نسبت به سموم بر رفتار ایمنی کشاورزان تأثیر دارد، بنابراین کسب دانش صحیح از خطرات سموم و بهبود نگرش کشاورزان نسبت به سموم آفت‌کش امری ضروری است. کلانتری و همکاران (۲۰۰۷) بیان می‌کنند، رفتار زیست‌محیطی افراد به طور غیر مستقیم تحت تأثیر متغیرهای دانش و نگرش است. قربانی (۱۳۹۰) نشان می‌دهد، بین دانش و نگرش نسبت به کاربرد فنّاوری اطلاعات رابطه معنی‌داری وجود ندارد. از طرف دیگر شبانی (۱۳۹۲) نشان داد، دانش رابطه مثبت و معنی‌داری بر نگرش دارد. از طرفی یوسفی حاجیوند (۱۳۹۲) دانش، نگرش و رفتار ۲۳۷ نفر از خانوارهای دهستان خنافره را در خصوص تنوع زیستی تالاب شادگان مورد بررسی قرار داده است. نتایج نشان می‌دهد، دانش بر نگرش و رفتار ارتباط مثبت و معنی‌دار دارد، در این پژوهش از مدل هاینز و همکاران استفاده شده و مشخص شده نگرش بیشترین تأثیر مستقیم را بر نیت دارد، همچنین اثر غیرمسقیم دانش بر نیت از طریق نگرش بیشتر از تأثیر مستقیم آن بر نیت است.
۸-۱۲-۲ ویژگی‌های فردی، حرفه‌ای و اقتصادی
استرن (۲۰۰۰) استدلال می‌کند، ویژگی‌های فردی انسان، در پژوهش‌های مربوط به انسان و محیط زیست، پیامدهای آن و مسئولیت فرد برای اقدام‌های اصلاحی دارای اهمیت می‌باشد. وی همچنین متغیرهایی همچون سن، تحصیلات و درآمد را نماینده‌ای از ویژگی‌های فردی می‌داند که بر رفتارهای حفاظتی تأثیر دارند. لین و همکاران (۱۹۹۵) نشان دادند، سن، سطح آموزش، اندازه مزرعه، میزان تجربه کشاورزی کشاورز و توان اقتصادی وی بر تصمیم‌گیری پذیرش تکنولوژی حفاظتی او تأثیر دارد. همچنین یانجو و همکاران[۱۶۶] (۲۰۱۲) بیان می‌کنند در چین در الگوی استفاده از کود، ۴ عامل، به ویژه: ۱- اندازه مزرعه، ۲- در دسترس بودن نیروی کار، ۳- عوامل جمعیتی، اجتماعی و اقتصادی (سن، تحصیلات، درآمد، نگرش‌ها) و ۴- محدودیت‌های تولید (مثل کیفیت زمین، دسترسی به آبیاری) تأثیر زیادی بر تصمیم‌گیری‌های استفاده از کود دارد. وی عنوان می‌کند ارتباط منفی معنی‌دار بین اندازه مزرعه و میزان استفاده از کود وجود دارد. زو و همکاران (۲۰۱۰) در مطالعه‌ای عوامل مؤثر بر تصمیم‌گیری کشاورزان نسبت به مصرف کود شیمیایی در منطقه‌ای از چین را مورد بررسی قرار دادند، در این پژوهش ویژگی‌های ۳۴۹ مزرعه و کشاورز و همچنین ارزیابی ذهنی کشاورزان مورد بررسی قرار گرفت، نتایج نشان داد، اندازه مزرعه و فاصله تا محل خرید کود، هزینه‌ای که صرف خرید کود می‌شود و سطح سواد کشاورز با تمایل به مصرف کود رابطه منفی دارد. سن، سابقه فعالیت در کشاورزی و درآمد نیز ارتباط مستقیم با مصرف کود دارد. همچنین نتایج پژوهش کلانتری و همکاران (۲۰۰۷) نشان می‌دهد، رفتار زیست‌محیطی افراد به طور مستقیم و غیر مستقیم تحت تأثیر متغیرهای سن، درآمد و تحصیلات می‌باشد. همچنین گل زردی و همکاران (۱۳۹۰) بیان می‌کنند، فاکتورهایی مثل جنسیت، خصوصیات فردی، منزلت اجتماعی و نژاد تأثیر مستقیمی بر رفتار ندارند. اما به طور غیرمستقیم بر نگرش‌ها، هنجارهای ذهنی و نیات رفتار مؤثرند. این متغیرها وقتی بر رفتارها تأثیرگذارند که بر باورها اثر داشته باشند. نگرش و رفتار کشاورزان به طور اساسی بر پایه تجربیات قبلی آن‌ها شکل می‌گیرد. بنابراین تجربه کاری نیز می‌تواند به عنوان یک عامل تأثیرگذار بر نگرش و رفتار اثر کند. شبانی (۱۳۹۲) در پژوهشی با عنوان تبیین وضعیت دانش، بینش و رفتارهای مرتبط با امنیت غذایی در بین تولیدکنندگان گندم در شمال خوزستان، ۲۳۷ نفر از کشاورزان را مورد بررسی قرار داده است. نتایج این مطالعه حاکی از ارتباط مثبت و معنی‌دار سابقه فعالیت کشاورزی بر نگرش و رفتار است. ویلر (۲۰۰۵) به بررسی دیدگاه ۱۸۵ نفر متخصص کشاورزی نسبت به کشاورزی ارگانیک و بیوتکنولوژی پرداخته است؛ وی متغیرهای دانش، تجربه، تحصیلات را به عنوان متغیرهای تأثیرگذار بر نگرش معرفی می‌کند و بیان می‌کند، متخصصان با تجربه و دانش ارگانیکی بیشتر، نگرش مطلوب‌تری به کشاورزی ارگانیک دارند. در تحقیقی که توسط کمپیچ و همکاران[۱۶۷] بر روی نگرش مصرف‌کنندگان محصولات ارگانیک انجام شد، مشخص شد بین درآمد و نگرش نسبت به محصولات ارگانیک رابطه مثبت و معنی‌داری وجود دارد، اما سن و سطح آموزش با نگرش آن‌ها رابطه معنی‌داری ندارد (ویلر، ۲۰۰۵). آتریا[۱۶۸](۲۰۰۷) در پژوهشی دانش و روش استفاده از آفت‌کش‌ها را بین ۳۲۵ مرد و ۱۰۹ زن مورد بررسی قرار دادند، در این پژوهش متغیرهای سن، سطح سواد، آگاهی و دانش در نظر گرفتند، نتایج نشان می‌دهد، علی‌رغم سطوح پایین سواد، آگاهی نسبت به اثرات منفی آفت‌کش‌ها بر سلامتی انسان‌ها، تنوع گیاهی، اثر بر چارپایان و محیط‌زیست دارند. نتایج میشرا و همکاران[۱۶۹] (۲۰۰۵) نشان می‌دهد، کشاورزانی که مزارع بزرگتری دارند، در یک هکتار کود بیشتری مصرف می‌کنند و هزینه بیشتری صرف خرید کودهای شیمیایی می‌کنند. همچنین کشاورزانی که سطح سواد بیشتری دارند، میزان بیشتری کود و سم استفاده می‌کنند. در مطالعه دیگر هانگ یون و لین جی (۲۰۰۹) به منظور بررسی رابطه بین شخصیت و رفتار کشاورزان نسبت به کاربرد کود، ۱۷۷ نفر از کشاورزان در شهرستان زین زیانگ[۱۷۰] چین مورد بررسی قرار دادند. نتایج این مطالعه نشان داد، کاربرد کود توسط کشاورز با تجربه کشاورزی رابطه مثبت و با سطح سواد کشاورز رابطه منفی دارد؛ همچنین اگر اعضای خانواده در بخش اصلی به‌کارگرفته شوند، کود بیشتری مصرف می‌کنند، چرا که کشاورزان ریسک‌گریز هستند و توجه آن‌ها بیشتر به سمت تولید محصولات کشاورزی است تا اثرات زیست‌محیطی رفتارشان. هدف اصلی کاربرد کود بدست آوردن درآمد بیشتر از فعالیت‌های کشاورزی است و این که بین کاربرد کود و آگاهی آنان نسبت اثرات زیست‌محیطی رابطه منفی وجود دارد. احمد و همکاران[۱۷۱](۲۰۱۱) در پژوهشی با عنوان بینش و نگرش کشاورزان و همسایگان در دو منطقه حاشیه‌ای، ۶۰۰ کشاورز و ۶۰۰ غیرکشاورز سوئدی را مورد مطالعه قرار دادند، به عقیده این محققان متغیرهایی مثل ویژگی‌های فردی، وضعیت اجتماعی، سطح مهارت و خبرگی، آموزش، سن، تجربه و ازرش‌های فردی بر نگرش جامعه مورد مطالعه مؤثر است. آن‌ها به این نتیجه رسیدند که متغیرهای سن و آموزش بر بینش استفاده از آفت‌کش مؤثر است؛ افراد مسن توجه کمتری به آسیب‌های زیست محیطی دارند و افرادی که آموزش بیشتری دیده‌اند، کمتر از آفت‌کش استفاده می‌کنند. ساترلند (۲۰۱۱) نشان ‌داد، تصمیم به کاهش نهاده‌ها در درجه اول، پاسخ به فشارهای مالی است. نظریان و همکاران (۱۳۸۸) نشان دادند، متغیر میزان زمین زراعی با متغیر رفتار ایمنی کشاورزی، در کاربرد سموم رابطه مثبت دارد. موسوی (۱۳۸۸)، در پژوهشی عوامل مؤثر بر رفتارهای زیست‌محیطی کشاورزان در رابطه با مدیریت منابع آب بین ۲۷۸ کشاورز فعال در محدوده شبکه آبیاری و زهکشی زهره، جراحی، مارون و گتوند در استان خوزستان را بررسی کرده است، نتایج پژوهش وی نشان از رابطه منفی و معنی‌دار بین میزان اراضی کشاورزان و تعداد افراد خانوار با نگرش نسبت به فعالیت‌های مدیریت منابع آب دارد. همچنین اثر مثبت و معنی‌دار سطح تحصیلات، نگرش و نظرات گروه‌های مرجع (هنجار ذهنی) نسبت به رفتار مدیریت منابع آب با رفتار مدیریت منابع آب را نشان می‌دهد.
در مطالعه دیگر صدیقی و روستا (۱۳۸۲)، در پژوهشی با عنوان بررسی عوامل تأثیرگذار بر دانش کشاورزی پایدار ذرت‌کاران نمونه استان فارس، دانش کشاورزی پایدار به عنوان متغیر وابسته و ویژگی‌های فردی و حرفه ای شامل: عملکرد زراعی، سن کشاورزان، میزان تحصیلات، سابقه کشت ذرت، میزان کل زمین زراعی، مقدار زمین تحت کشت ذرت و میزان دسترسی به اطلاعات کشاورزی پایدار به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شده‌اند. یافته‌های این پژوهش نشان داد، جوان‌ترها از دانش کشاورزی بالاتری نسبت به مسن‌ترها برخوردار بوده‌اند (رابطه منفی سن و دانش)، همچنین هر قدر سابقه آنان به کشت ذرت بیشتر می‌شود، میزان دانش کشاورزی پایدار آن‌ها کاهش می‌یابد (رابطه منفی سابقه کشت و دانش)، محقق این ارتباط معکوس را مرتبط با نگرش‌ها و گرایش‌های کشاورزان و شرکت در دوره‌های آموزشی می‌داند. همچنین متغیرهای میزان تحصیلات به عنوان متغیری که بیشترین سهم را تغییرات دانش کشاورزی پایدار دارد. از آن‌جا که دانش بر نگرش و رفتار تأثیر مستقیم دارد، بنابراین این متغیر بر نگرش و رفتار نیز تأثیرگذار می‌باشند.
آجیلی (۲۰۰۰)، سن، سطح تحصیلات، اندازه مزرعه و تجربه کشاورزی با تصمیم پذیرش روش‌های حفاظتی رابطه معنی‌داری دارد. همچنین کشاورزان جوان‌تر دانش بیشتری درمورد روش‌های جدید دارند. همچنین مالکیت بر پذیرش حفاظت خاک تأثیر دارد و تأثیر قابل توجهی بر نگرش کشاورزان برای پذیرش کنترل فرسایش خاک دارند.
به طور کلی با توجه به مطالعات انجام شده، متغیرهای مستقل پژوهش حاضر را ویژگی‌های فردی و حرفه‌ای کشاورزان شامل: محل سکونت، سن کشاورزان، میزان تحصیلات، سابقه کشت ذرت، مقدار زمین تحت کشت ذرت، میزان کل زمین زراعی، فاصله مزرعه تا مرکز خدمات، همچنین سازه‌های تئوری تکامل یافته رفتار برنامه‌ریزی شده شامل: دانش، نگرش، کنترل رفتار درک شده، هنجار اخلاقی، هنجار ذهنی، مفهوم خود و نیت رفتاری تشکیل دادند. لازم به ذکر است متغیرهای (دانش، نگرش، کنترل رفتار درک شده، هنجار اخلاقی، هنجار ذهنی، مفهوم خود و نیت رفتاری) هم به عنوان متغیر مستقل و هم به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته می‌شوند. متغیر رفتار نیز به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته می‌شود.

جدول ۱-۲ خلاصه مطالعات خارجی

ردیف

یافته های مطالعاتی

منبع مورد استفاده

متغیرهای استخراج شده

متغیر وابسته

۱

سن، درآمد و تحصیلات بر رفتار زیست‌محیطی تأثیر دارد.

Kalantari et al. (2007); Lynne et al. (1995); Yunju et al. (2012); Mishra et al. (2005); Hong-yun & Lain-ge (2009); Ahmed et al. (2011); Sutherland (2011); Ajili (2000); Zhou et al. (2010)

سن، درآمد، تحصیلات

رفتار

۲

اندازه مزرعه، تجربه کشاورزی با رفتار رابطه دارد.

Mishra et al. (2005); Yunju et al. (2012); Zhou et al. (2010); Hong-yun & Lain-ge (2009); Ajili (2000)

اندازه مزرعه، تجربه کشاورزی

رفتار

۳

فاصله تا محل خرید کود با رفتار کاربرد کود ارتباط دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:44:00 ب.ظ ]




به موجب تبصره ماده ۸ قانون تأمین اجتماعی، «شرایط مربوط به ادامه تمام و یا قسمتی از بیمه‌های مقرر در این قانون برای کسانی که به علتی غیر از علل مندرج در این قانون از ردیف بیمه شدگان خارج شوند به موجب آیین نامه مربوط تعیین خواهد گردید و به هر حال پرداخت کلیه حق‌بیمه در این قبیل موارد به عهده بیمه شده خواهد بود». اولین آیین نامه مربوط به این تبصره مصوب ۸/۸/۱۳۶۴ شورای عالی تأمین اجتماعی بود و بعد از آن در تاریخ ۸/۱۰/۱۳۸۰ شورای عالی آیین نامه دیگری تصویب نمود. جدیدترین آیین نامه در این خصوص در تاریخ ۲۶/۶/۸۵ به تصویب شورای عالی تأمین اجتماعی رسیده است که از تاریخ ۱/۸/۱۳۸۵ لازم‌الاجرا گردیده و بیمه اختیاری بیمه‌شدگانی که قبل از اجرای آیین نامه مزبور، طبق مقررات آیین نامه‌های مصوب ۱۳۶۴ و ۱۳۸۰ برقرار گردیده، از سال ۱۳۸۵ مطابق مقررات این آیین نامه ادامه می‌یابد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

درخصوص مشمولین این نوع بیمه باید گفت مطابق تبصره ماده (۸) قانون تأمین‌اجتماعی بیمه شدگان بایستی به علتی غیر از علل مندرج در قانون تأمین‌اجتماعی از ردیف بیمه شدگان خارج شده باشند. مضافاً به موجب آیین نامه مربوط، داشتن شرایطی جهت شمول این نوع بیمه لازم است؛ از جمله اینکه به موجب ماده ۱ آیین نامه، متقاضیان باید مطابق قانون بیمه‌های اجتماعی کارگران یا قانون تأمین اجتماعی مشمول بیمه بازنشستگی باشند. در این آیین نامه صرفاً به «بازنشستگی» اشاره شده لیکن در آیین‌نامه مورخ ۱۳۶۴ علاوه بر بازنشستگی، به فوت و ازکارافتادگی کلی نیز اشاره شده بود؛ بدین صورت که متقاضیان باید مطابق قانون بیمه‌های اجتماعی کارگران و قانون تأمین‌اجتماعی مشمول بیمه بازنشستگی، فوت و ازکارافتادگی کلی باشند تا بتوانند درخواست ادامه بیمه نمایند. در آیین نامه مورخ ۱۳۸۰ نیز هر سه مورد مزبور نام برده شده بود. با توجه به آیین نامه جدید متقاضیان باید دارای حداقل سابقه پرداخت حق‌بیمه بوده و این سابقه از لحاظ بازنشستگی قابل احتساب باشد. دلیل اینکه در آیین‌نامه جدید صرفاً به بازنشستگی اشاره شده اقدامی جهت تسهیل امور به نفع متقاضیان است. بنابراین، در صورتی که آنها دارای حداقل سابقه بوده و این سابقه از جهت بیمه بازنشستگی قابل احتساب باشد، درخواست آنها قبول می‌گردد.
شرط دوم این است که متقاضی دارای حداقل سابقه پرداخت حق بیمه باشد؛ این شرط در ماده ۱ آیین نامه و بند (الف) بخشنامه شماره ۶۵۱ امور فنی بیمه‌شدگان پیش بینی شده است؛ بدین توضیح که متقاضیان باید حداقل سیصد و شصت (۳۶۰) روز سابقه پرداخت حق بیمه داشته باشند. مسأله‌ای که در اینجا مطرح می‌شود این است که آیا مطابق آیین نامه جدید متقاضی باید حداقل سابقه ۳۶۰ روز بیمه اجباری داشته باشد یا اینکه حداقل سابقه پرداخت حق بیمه چه به صورت اجباری یا اختیاری فرقی نمی‌کند و در هر دو حالت قابل قبول است؟ همان طور که می‌بینیم ماده ۱ به طور مطلق بیان نموده ۳۶۰ روز سابقه پرداخت حق بیمه، بنابراین چه متقاضی به صورت اجباری مشمول تأمین اجتماعی بوده و دارای این سابقه باشد یا اینکه براساس بیمه صاحبان حرف و مشاغل آزاد دارای این حداقل سابقه باشد می‌تواند با لحاظ شرایط مربوطه درخواست ادامه بیمه نماید. حتی ممکن است شخص مدتی از این سابقه را مشمول بیمه بیکاری بوده و از مقرری آن استفاده نموده است. زیرا مطابق تبصره ۲ ماده ۶ قانون بیمه بیکاری «مدت دریافت مقرری بیمه بیکاری جزء سوابق پرداخت حق بیمه بیمه شده از نظر بازنشستگی، ازکارافتادگی و فوت محسوب خواهد شد». همچنین، در صورتی که مدتی از این حداقل سابقه جزء خدمت نظام وظیفه متقاضی باشد با توجه به مقررات مربوط درخصوص احتساب مدت خدمت نظام وظیفه، مشکلی درخصوص احتساب آن وجود ندارد و این مدت جزء سابقه پرداخت حق بیمه متقاضی محسوب می‌گردد.[۱۴]
شرط سوم سن متقاضی است؛ مطابق تبصره ۱ ماده ۷ آیین نامه، حداکثر سن پذیرش تقاضای متقاضی بیمه اختیاری برای مردان ۴۵ سال و برای زنان ۴۰ سال تمام در تاریخ ثبت تقاضا خواهد بود و در صورتی که مدت سابقه پرداخت حق بیمه، حداقل ۱۰ سال باشد، شرط سنی درخصوص متقاضیان در نظر گرفته نمی‌شود.
شرط چهارم این است که متقاضی در زمان ارائه تقاضا مشمول قانون تأمین‌اجتماعی و یا سایر صندوق‌ها و نظام‌های بیمه‌ای نباشد؛ جمع بین صندوق بیمه‌ای ممنوع است و در صورتی که متقاضی، در زمان ارائه تقاضا مشمول قانون تأمین اجتماعی باشد (اجباری یا اختیاری) امکان درخواست وی جهت ادامه بیمه به طور اختیاری وجود ندارد و در واقع اثری هم بر آن مترتب نمی‌باشد.

۲- حرف و مشاغل آزاد

بیمه صاحبان حرف و مشاغل آزاد به موجب قانون اصلاح بند (ب) و تبصره ۳ ماده ۴ قانون تأمین اجتماعی مصوب ۳۰/۶/۱۳۶۵ مجلس شورای اسلامی پیش بینی شده است؛ این ماده واحده مقرر می‌دارد: «سازمان تأمین‌اجتماعی مکلف است با بهره گرفتن از مقررات عام قانون تأمین‌اجتماعی صاحبان حرف و مشاغل آزاد را به صورت اختیاری در برابر تمام یا قسمتی از مزایای قانون تأمین اجتماعی بیمه نماید. چگونگی انجام بیمه و نرخ حق‌بیمه و همچنین مزایای مربوط به موجب آیین نامه‌ای خواهد بود که به تصویب هیأت دولت خواهد رسید». به موجب آیین‌نامه اجرایی قانون مزبور مصوب ۲۹/۷/۱۳۶۶ هیأت وزیران یکی از شرایط لازم جهت استفاده از این نوع بیمه مجوز اشتغال صادره از سوی مراجع ذیصلاح می‌باشد. همچنین در مواردی که هیأت مدیره سازمان تشخیص دهد که متقاضی به کار اشتغال دارد و مشمول مقررات حمایتی خاص نمی‌باشد، می‌توان درخواست وی را برای بیمه صاحبان حرف و مشاغل آزاد پذیرفت. برای برقراری این نوع قرارداد، برخلاف «ادامه بیمه به صورت اختیاری» نیازی به حداقل سابقه پرداخت حق بیمه نیست. مطابق ماده ۴ آیین نامه مزبور، جهت برخورداری از حمایتهای مقرر یعنی بازنشستگی، فوت و ازکارافتادگی، متقاضی میزان حق‌بیمه‌های متفاوتی پرداخت می کند و لازم نیست که حق بیمه مربوط به تمامی حمایتها را پرداخت نماید بلکه از آنجا که قراردادی بین بیمه شده و سازمان منعقد می‌گردد انتخاب هر یک از انواع حمایت‌های فوق‌الذکر با متقاضی است. مطابق ماده مزبور مشمولین آیین نامه با پرداخت حق بیمه مقرر می‌توانند به ترتیب از حمایتهای مندرج در قانون برخوردار گردند؛
الف ـ بیمه بازنشستگی با نرخ حق بیمه ۱۲ درصد.
ب ـ بیمه بازنشستگی و فوت با نرخ حق بیمه ۱۴ درصد.
ج ـ بیمه بازنشستگی و ازکارافتادگی و فوت با نرخ حق بیمه ۱۸ درصد.
البته، بیمه شدگان جهت برخورداری از حمایتهای مندرج در بندهای (الف) و (ب) ماده ۳ قانون تأمین اجتماعی یعنی حوادث و بیماریها و غرامت دستمزد باید حق‌بیمه جدا پرداخت نمایند. نکته قابل ذکر در اینجا این است که در «ادامه بیمه به صورت اختیاری» برای برخورداری از حمایت‌های تأمین اجتماعی نرخ حق بیمه متفاوت نبوده بلکه معادل ۲۶ درصد مبنای کسر حق بیمه مورد قرارداد برای بازنشستگی، ازکارافتادگی، فوت و درمان است. البته، مطابق ماده ۴ آیین نامه ادامه بیمه به طور اختیاری مصوب ۸/۸/۱۳۶۴ نرخ حق بیمه بازنشستگی، فوت و ازکارافتادگی کلی متفاوت بود.
همچنین، به موجب تبصره ۲ ماده ۴ آیین نامه اجرایی قانون اصلاح بند (ب)… پرداخت (۲%) حق بیمه مربوط به حمایت‌های بازنشستگی، فوت و ازکارافتادگی و نیز (۱%) حق بیمه حمایت های حوادث و بیماری ها و غرامت دستمزد در صورت برخورداری (جمعاً ۳%) به عهده دولت می‌باشد و از این جهت تفاوتی بین این دو بیمه (صاحبان حرف و مشاغل آزاد و ادامه بیمه به صورت اختیاری) وجود ندارد. اختیاری بودن این نوع بیمه نیز از جهت متقاضی است و در صورت تقاضا و وجود شرایط لازم، سازمان مکلف به بیمه نمودن آنها می‌باشد.
از آنجا که بیمه صاحبان حرف و مشاغل آزاد مبتنی بر یک قرارداد فیمابین بیمه شده و سازمان می‌باشد لذا، هر دو طرف قرارداد باید تعهدات خود را ایفاء نمایند؛ تعهد بیمه شده در اینجا پرداخت حق بیمه در موعد مقرر و تعهد سازمان ارائه حمایتهای مربوطه می‌باشد. در صورتی که بیمه شده به تعهد خود عمل ننماید و بین تاریخ قطع پرداخت حق بیمه و پرداخت مجدد بیش از سه ماه فاصله ایجاد نشده باشد می‌تواند حق بیمه معوقه را به سازمان پرداخت نماید، در غیر این صورت ارتباط وی با سازمان قطع و ادامه بیمه موکول به تسلیم درخواست مجدد و موافقت سازمان خواهد بود. بدیهی است که از تاریخ قطع ارتباط بیمه شده با سازمان، سازمان نیز مکلف به ارائه حمایت نمی‌باشد بلکه صرفاً براساس پرداختهای قبلی بیمه‌شده متعهد به ارائه خدمات حمایتی است.

۳- سایر بیمه شدگان اختیاری

بیمه قالیبافان نیز یکی دیگر از انواع بیمه‌های اختیاری است که مستند قانونی آن «قانون بیمه بازنشستگی، فوت و ازکارافتادگی بافندگان قالی، قالیچه، گلیم و زیلو مصوب ۱۱/۹/۱۳۷۶» می‌باشد. این نوع بیمه جهت حمایت از قالیبافان خانگی برقرار شده است. قانونگذار به موجب قانون مزبور به قالیبافان خانگی فاقد کارفرما این اختیار را داده که در صورت تمایل اقدام به بیمه نمودن خود جهت برخورداری از حمایتهای بازنشستگی، ازکارافتادگی و فوت نمایند و برای همین امر هم میزان حق‌بیمه کمتر از سایر موارد پیش بینی نموده است (۱۴%) که بیمه شده و دولت (۷% سهم دولت و ۷% سهم مشمول) آن را پرداخت می‌نمایند. البته، این قانون نیز به قالیبافان خانگی اختیار داده که درخواست برقراری قرارداد بیمه نمایند و در صورت درخواست و وجود شرایط لازم، به موجب ماده واحده مزبور سازمان مکلف است با بهره گرفتن از مقررات عام قانون تأمین اجتماعی، نسبت به بیمه نمودن آنها اقدام لازم به عمل آورد. بنابراین، استفاده از مزایای این نوع بیمه، به صورت اختیاری و مشروط به ارائه تقاضای کتبی، تنظیم قرارداد با سازمان و پرداخت حق بیمه مقرر از تاریخ انعقاد قرارداد است. در این نوع بیمه، نیز نیازی به حداقل سابقه پرداخت حق بیمه توسط بیمه‌شده نمی‌باشد. البته، درخصوص سن بیمه شدگان، به موجب تبصره ۲ ماده واحده فوق الذکر، حداکثر سن برای متقاضیان ۵۰ سال تمام است و متقاضیانی که بیش از پنجاه سال سن دارند می‌توانند درخواست انعقاد قرارداد نمایند ولی حق بیمه مازاد بر پنجاه سالگی توسط دولت و ذینفع می‌بایست پرداخت گردد.
همچنین، به موجب تبصره ۱ ماده واحده فوق الذکر«درآمد ماهانه مبنای محاسبه حق‌بیمه درباره این افراد پنجاه درصد حداقل دستمزد کارگر ساده تعیین می‌گردد و حمایتهای مقرر در این قانون نیز بر همان مبنا محاسبه و پرداخت خواهد شد». این امر در عمل ممکن است باعث بروز مشکلاتی گردد؛ بالفرض اگر شخص در یک دوره زمانی از مشمولین اجباری تأمین اجتماعی باشد و حق بیمه وی به میزان ۳۰% (۲۷% کارگر و کارفرما و ۳% دولت) پرداخت گردد و متعاقباً از شمول آن خارج و براساس بیمه قالیبافان، مشمول قانون تأمین اجتماعی گردد چون حق بیمه وی به میزان ۱۴% دریافت گردیده، لذا درخصوص پرداخت انواع مستمری‌ها از جمله بازنشستگی، ازکارافتادگی و فوت ایجاد اشکال می‌گردد.[۱۵]
قانون بیمه بازنشستگی، فوت و ازکارافتادگی بافندگان قالی، قالیچه، گلیم و زیلو درخصوص قالیبافانی است که فاقد کارفرما هستند و چنانچه قالیبافان به عنوان کارگر به دستور کارفرما و در کارگاه وی مشغول کار باشند و از کارفرما مزد و حقوق دریافت کنند، مشمول عنوان بیمه شدگان اجباری تأمین اجتماعی قرار می گیرند وکارفرما مکلف به بیمه نمودن ایشان نزد سازمان تأمین اجتماعی می باشد. نکته دیگر اینکه در این نوع بیمه نیز برخلاف بیمه‌های اجباری، در صورتی که پرداخت حق بیمه از طرف بیمه شده در موعد مقرر (شش ماهه اول و شش ماهه دوم سال) متوقف شود با حفظ سوابق قبلی قرارداد منعقده منفسخ می‌شود.

فصـل دوم: کار فرما

در این فصل به مفهوم کارفرما پرداخته می شود. اصولاً زمانی بیمه اجباری مصداق می یابد که کارفرما و شخص مزد یا حقوق بگیر وجود داشته باشند تنها در این صورت می توان گفت طرفین بیمه اجباری به وجود آمده‌اند. مفهوم بیمه شده در فصل قبل بیان گردید و دراین فصل مفهوم کارفرما بررسی می گردد.
در بند ۴ ماده ۲ قانون تأمین اجتماعی، کارفرما شخصی دانسته شده است که بیمه شده، به دستور یا به حساب او کار می‌کند، حال آنکه در ماده ۳ قانون کار مصوب ۱۳۶۹، واژه «به حساب او» با واو عطف به واژه «به درخواست» اضافه گردیده و آمده است که «کارفرما شخصی است حقیقی یا حقوقی که کارگر به درخواست و به حساب او در مقابل دریافت حق‌السعی کار می‌کند…».
تعریف مندرج در قانون تأمین اجتماعی نشان می‌دهد که کار کردن شخص بیمه شده به حساب دیگری علی‌رغم عدم وجود «دستوری» از جانب وی، می‌تواند عنوان «کارفرمایی» را محقق سازد، حال آنکه به نظر می‌رسد «دستور و یا درخواست» عنصر ضروری و لازم برای تحقق رابطه کارگر و کارفرمایی است، گرچه این دستور یا درخواست می‌تواند بصورت موردی و صریح یا کلّی و ضمنی باشد و این همان چیزی است که مفاد ماده ۳ قانون کار به نوعی بر آن دلالت دارد. به علاوه، دریافت مزد یا حقوق (حق‌السعی) نیز یکی دیگر از عناصر ضروری این رابطه است که در تعریف مقرر در قانون تأمین اجتماعی مغفول مانده است.[۱۶]
به تعبیر دکتر عراقی کارفرما شخصی است که برای اداره تمام یا قسمتی از کارگاه استخدام شده است و کسی است که کارگران باید کار خود را مطابق دستور و تحت نظارت آنان انجام دهند.[۱۷] کارفرمایان در دو بخش قابل بحث و بررسی هستند، کارفرمایان مشمول قانون کار و کارفرمایان غیرمشمول قانون کار که در ادامه هر کدام مورد بررسی قرار گرفته اند.

مبحث اول: کارفرمایان مشمول قانون کار

همانطور که بیان شد ماده ۳ قانون کار در تعریف کارفرما مقرر می دارد: «کارفرما شخصی است حقیقی یا حقوقی که کارگر به درخواست و به حساب او در مقابل دریافت حق السعی کار می کند. مدیران و مسئولان و به طور عموم کلیه کسانی که عهده دار اداره کارگاه هستند نماینده کارفرما محسوب می شوند و کارفرما مسئول کلیه تعهداتی است که نمایندگان مذکور در قبال کارگر به عهده می گیرند و در صورتی که نماینده کارفرما خارج از اختیارات خود تعهدی بنماید و کارفرما آن را نپذیرد در مقابل کارفرما ضامن است.»
از مقرره فوق موارد زیر تحصیل می گردد:
کارفرما ممکن است شخص حقیقی و یا حقوقی باشد آنچه مهم است رابطه ای است که بین کارفرما و کارگر وجود دارد و آن رابطه مزدبگیری است. در هر صورت کارگر مزدبگیر، بیمه شده محسوب است و کارفرما اعم از اینکه شخص حقیقی و یا حقوقی باشد مکلف به بیمه نمودن کارگر نزد سازمان تأمین اجتماعی می باشد. البته در شرایطی قانونگذار جهت تضمین حقوق کارگران شاغل در قراردادهای پیمانکاری و همچنین در جهت تسهیل وصول مطالبات سازمان درخصوص حق بیمه و خسارات متعلقه الزاماتی را برای کلیه مقاطعه دهندگانی که انجام کار را به اشخاص حقیقی یا حقوقی به صورت مقاطعه (پیمانکاری) واگذار می‌نمایند، مقرر نموده است؛ بدین نحو که کارفرما مکلف شده تا در قراردادهایی که با پیمانکار منعقد می‌کند وی را مکلف به بیمه نمودن افراد شاغل در محل کارگاه نماید، بدین منظور و در جهت وصول حق بیمه کارگران مقاطعه دهنده مکلف شده است تا پنج درصد از کل بهای کار مقاطعه را به عنوان وثیقه یا تضمین پرداخت حق بیمه کارگران توسط پیمانکار نزد خود نگه دارد. ضمن اینکه مکلف شده آخرین قسط مقاطعه کار (پیمانکار) را نیز تا زمان ارائه مفاصاحساب سازمان تأمین‌اجتماعی از سوی وی نزد خود نگه داشته و با ارائه مفاصاحساب، پنج درصد کل بهای پیمان و همچنین آخرین قسط مقاطعه کار را به وی پرداخت نماید. بدین ترتیب کارفرما می‌بایست از هر صورت وضعیتی که به مقاطعه کار (پیمانکار) پرداخت می‌کند پنج درصد را کسر و نزد خود نگه دارد.[۱۸]
ماده ۱ قانون کار کلیه کارفرمایان، کارگران، کارگاه ها، مؤسسات تولیدی، صنعتی، خدماتی و کشاورزی را مکلف به تبعیت از قانون کار می داند و از جمله الزاماتی که در قانون کار پیش بینی شده است الزام کارفرما به بیمه نمودن کارگران خود نزد سازمان تأمین اجتماعی است که می باید از سوی کارفرمایان رعایت گردد.
اصولاً کارفرمایان مشمول قانون در حوزه بخش خصوصی جامعه قرار می گیرند اما در مواردی کارگاه‌های مشمول قانون کار در حوزه بخش عمومی و یا دولتی قرار می گیرند که در چنین شرایطی می توان گفت کارفرمایان مذکور علی رغم اشتغال در بخش دولتی یا عمومی در شمول قانون کار و الزامات و شرایط آن قرار دارند. به عنوان مثال: چنانچه افرادی با یک دستگاه اجرایی کشور قرارداد مشمول قانون کار داشته باشند در این صورت آن دستگاه اجرایی به عنوان کارفرمای مشمول قانون کار محسوب است و درخصوص کارگران خود می باید تمامی الزامات قانون کار را رعایت نماید.

مبحث دوم: کارفرمایان غیرمشمول قانون کار

ماده ۱۸۸ قانون کار مقرر می دارد: «اشخاص مشمول قانون استخدام کشوری یا سایر قوانین و مقررات خاص استخدامی و نیز کارگران کارگاه های خانوادگی که انجام کار آنها منحصراً توسط صاحب کار و همسر و خویشاوندان نسبی درجه یک از طبقه اول وی انجام می شود مشمول مقررات این قانون نخواهند بود».
ماده ۳ قانون کار نیز مقرر داشته است: «کارفرما شخصی است حقیقی یا حقوقی که کارگر به درخواست و به حساب او در مقابل دریافت حق السعی کار می کند…».
از جمع بین دو ماده فوق الذکر استنباط می گردد که چنانچه گیرنده مزد و حقوق مشمول قانون کار نباشد، کارفرمای ایشان نیز که پرداخت کننده حقوق است کارفرمای مشمول تعریف مقرر در قانون کار نیست هر چند که کارفرما محسوب می شود. سؤالی که مطرح است این است که چنین کارفرمایی مشمول کدام قانون است و الزامات مقرر در کدام قانون از حیث ضوابط و شرایط بیمه ای کارگران بر وی حاکم است. پاسخ را می‌توان در متن بند ۴ ماده ۲ قانون تأمین اجتماعی یافت مقرره مذکور چنین بیان شده است:
«کارفرما شخص حقیقی یا حقوقی است که بیمه شده به دستور یا به حساب او کار می کند کلیه کسانی که به عنوان مدیر یا مسئول عهده دار کارگاه هستند نماینده کافرما محسوب می شوند و کارفرما مسئول انجام کلیه تعهداتی است که نمایندگان مزبور در قبال بیمه شده به عهده می گیرند».
مطابق مقرره مذکور کلیه مزد و حقوق بگیران بیمه شده محسوب می شوند و پرداخت کننده مزد و حقوق به بیمه شده کارفرما محسوب است. بنابراین کلیه اشخاص حقیقی و یا حقوقی که بیمه شده را به کار گرفته و به وی مزد یا حقوق پرداخت می کنند در صورتی که به استناد ماده ۱۸۸ قانون کار از شمول این قانون استثنا باشند کارفرمای غیرمشمول قانون کار تلقی شده و مشمول مقررات تأمین اجتماعی می باشند. در این دسته بندی عموماً مراکز دولتی، عمومی و عمومی غیردولتی قرار می گیرند و هر یک از مراکز مذکور نسبت به مستخدمین خود کارفرما محسوب می گردند.

فصـل سوم: کارگر

از جمله مفاهیم و اصطلاحاتی که در این پایان نامه به کرات مورد استفاده قرار می گیرد مفهوم کارگر است. چنانچه مفهوم کارگر به درستی تبیین گردد اصطلاح کارفرما نیز به سهولت قابل فهم خواهد بود.
در نظام حقوقی کشورمان ابتدا کارگر به مفهوم امروزی تعریف نشده بود و مطابق قوانین مدنی عمل می‌شد. در قانون مدنی از کارگر به عنوان اجیر یاد شده است. در این قانون مبحثی به اجاره اشخاص اختصاص داده شده است که مقصود از اجاره اشخاص «عقدی است معوض که به موجب آن شخصی در برابر اجرت معین ملزم می شود کاری را انجام دهد.»[۱۹] البته باید دانست که با جدا شدن حقوق کار از حقوق مدنی، این تعریف از کارگر رنگ باخته و دولت بوسیله قوانین کار و بیمه های اجتماعی رابطه کارگر و کارفرما را در اختیار گرفته است.[۲۰] در خصوص مفهوم حقوقی کارگر، نویسندگان حقوق کار، از جنبه های مختلف به تبیین آن پرداخته اند:
نخست اینکه طبیعت کار طوری باشد که کارگر متعهد به وسیله باشد نه به نتیجه، دوم اینکه میزان معادل دریافت گردد و سوم اینکه کارگر نسبت به کارفرما تبعیت داشته باشد.[۲۱]
اصطلاح کارگر نیز در ذیل دو عنوان قابل بحث و بررسی است کارگرانی که مشمول قانون کار هستند و کارگرانی که از شمول قانون کار خارج می باشند و مشمول سایر قوانین و مقررات هستند. در این فصل سعی بر آن است تا هر دو عنوان تبیین گردد کارگران مشمول قانون کار و کارگران غیرمشمول قانون کار که هریک در مبحثی جداگانه توضیح داده خواهد شد.

مبحث اول: کارگران مشمول قانون کار

ماده ۲ قانون کار مقرر می دارد: «کارگر از لحاظ این قانون کسی است که به هر عنوان در قبال دریافت حق‌السعی اعم از مزد، حقوق، سهم سود و سایر مزایا به درخواست کارفرما کار می کند».
مطابق ماده مذکور کلیه کسانی که در قبال مزد و یا حقوق کار می کنند کارگر و مشمول قانون کار تلقی می‌گردند و این ماده مفهوم عامی را تعریف می کند.[۲۲] بدیهی است چنانچه رابطه مزدبگیری بین انجام دهنده کار وارائه دهنده کار وجود نداشته باشد در این صورت انجام دهنده کار، کارگر تلقی نگردیده و مشمول عناوین دیگر خواهد شد. در این خصوص می توان به ماده ۱۳ قانون کار اشاره کرد: «در مواردی که کار از طریق مقاطعه انجام می یابد مقاطعه دهنده مکلف است قرارداد خود را با مقاطعه کار به نحوی منعقد نماید که در آن مقاطعه کار متعهد گردد که تمامی مقررات این قانون را در مورد کارکنان خود اعمال نماید». ملاحظه می گردد که قرارداد مذکور در این ماده هر چند مربوط به انجام کار است، ارائه دهنده کار نیز مبلغی را به مقاطعه کار پرداخت می کند. اما این قرارداد مشمول قانون کار نیست و مقاطعه کار حتی در صورتی که شخص حقیقی باشد، در شمول مفهوم کارگر در قانون کار قرار نمی گیرد. بدیهی است که تمامی کارگران مشمول قانون کار از مزایای تأمین اجتماعی برخوردار خواهند بود.[۲۳]

مبحث دوم: کارگران غیر مشمول قانون کار

اصطلاحات کارگر و کارفرما همیشه تداعی کننده قانون کار است و اصولاً هرگاه صحبت از کارگر و کارفرما به میان می آید آنچه متبادر به ذهن می گردد حکومت قانون کار بر روابط آنها است، لیکن با کمی تأمل در مواد قانون کار چنین فرضیه ای استثنا پذیر گردیده و عام مفروض با خاص دیگر تخصیص زده میشود به گونه ای که در مواردی کارگران و در مواردی کارفرمایان از شمول قانون کار استثنا می گردند قبلاً در فصول گذشته موارد استثنای کارفرمایان کارگاهها از شمول قانون کار توضیح داده شد و در این مبحث موارد خروج کارگران از شمول قانون کار بررسی می شود ماده ۱۸۸ قانون کار مقرر می دارد:
«…کارگران کارگاه های خانوادگی که انجام کار آنها منحصراً توسط صاحب کار و همسرو خویشاوندان نسبی درجه یک از طبقه اول وی انجام می شود مشمول مقررات این قانون نخواهند بود». در این ماده کارگاه‌های خانوادگی از شمول مقررات قانون کار خارج شده اند و به تبع کارکنان این کارگاه ها نیز مشمول قانون کار نمی‌باشند آنچه مهم است به کار بردن اصطلاح «کارگر» در این ماده است در حالی که این کارگران مشمول قانون کار و حمایت های مقرر در آن نیستند.
علاوه بر حالت فوق الذکر مواد ۱۹۱ و ۱۸۹ قانون کار خروج کارگران شاغل در برخی مشاغل خاص و یا کارگاه‌های کوچکتر از ۱۰ نفر را تحت شرایطی و با تصویب هیأت وزیران از شمول قسمتی از مقررات قانون کار ممکن دانسته است. بنابراین در این موارد نیز کارگرانی وجود خواهند داشت که حداقل از قسمتی از مفاد قانون کار معاف هستند.
نکته قابل توجه اینکه خروج کلی یا جزئی کارگران از شمول قانون کار به هیچ عنوان نافی اجباری بودن بیمه ایشان نیست. حتی اگر ماده ۱۴۸ قانون کار مبنی بر بیمه اجباری شاغلین مزد و حقوق بگیر بر ایشان صدق پیدا نکند، با مراجعه به سایر مقررات قانونی از جمله ماده ۴ قانون تأمین اجتماعی می توان کارگران غیرمشمول قانون کار را در ردیف بیمه شدگان قانون تأمین اجتماعی محسوب نمود. بند (الف) ماده مذکور مقرر می دارد: «افرادی‌ که‌ به‌ هر عنوان‌ در مقابل‌ دریافت‌ مزد یا حقوق‌ کار می‌کنند….» بنا براین چنانچه رابطه مزد و حقوق بگیری بین فرد وکارفرما وجود داشته باشد صرف نظر از شمول یا عدم شمول قانون کار بر این رابطه در صورتیکه شخص مشمول هیچ یک از صندوق های بیمه ای نباشد، الزاما واجبارا مشمول مقررات عام بیمه ای و قانون تامین اجتماعی است.

فصـل چهارم: کارگاه

بند ۳ ماده ۲ قانون تأمین اجتماعی درخصوص «کارگاه» مقرر داشته است: «کارگاه‌ محلی‌ است‌ که‌ بیمه‌ شده‌ به‌ دستور کارفرما یا نماینده‌ او در آنجا کار می‌کند.» همانطور که ملاحظه می گردد این تعریف بسیار کلی است و می‌تواند در عمل موجد ابهاماتی گردد. به عنوان مثال در ماده ۶۰ قانون تأمین اجتماعی، قانونگذار در مقام تعریف «حادثه ناشی از کار»، عنصر «زمان» را ملاک قرار داده و «تمام اوقاتی که بیمه شده در کارگاه یا مؤسسات وابسته یا ساختمان ها و محوطه آن مشغول به کار باشد» و نیز «اوقاتی که بیمه شده به دستور کارفرما در خارج از محوطه کارگاه، عهده‌دار انجام مأموریتی باشد» را مقصود از واژه «حین انجام وظیفه» دانسته است، همچنبن قانونگذار«اوقات مراجعه به درمانگاه و یا بیمارستان و یا برای معالجات درمانی و توان بخشی و اوقات رفت و برگشت بیمه شده از منزل به کارگاه مشروط بر اینکه حادثه در زمان عادی رفت و برگشت به کارگاه اتفاق افتاده باشد» را نیز جزء اوقات انجام وظیفه به شمار آورده است.
با این همه تعریف مزبور به سبب محوریت عنصر «زمان» در آن نمی‌تواند در تعریف کارگاه به عنوان یک مکان بکار آید اما تعریف مندرج در ماده ۴ قانون کار مصوب ۱۳۶۹ که حول محور «مکان» قرار دارد و گویاترین و کامل‌ترین تعریف موجود در متون قانونی است در ترسیم حدود مفهوم کارگاه قابل استناد است. [۲۴] در این ماده آمده است: «کارگاه محلی است که کارگر به درخواست کارفرما یا نماینده او در آن جا کار می‌کند، از قبیل مؤسسات صنعتی، کشاورزی، معدنی، ساختمانی، ترابری، مسافربری، خدماتی، تجاری، تولیدی، اماکن عمومی و امثال آنها. کلیه تأسیساتی که به اقتضای کار متعلق کارگاهند از قبیل نمازخانه، ناهارخوری، تعاونی‌ها، شیرخوارگاه، مهدکودک، درمانگاه، حمام، آموزشگاه حرفه‌ای، قرائتخانه، کلاس های سوادآموزی و سایر مراکز آموزشی و اماکن مربوط به شورا و انجمن اسلامی و بسیج کارگران، ورزشگاه و وسایل ایاب و ذهاب و نظایر آنها جزء کارگاه می‌باشند».

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:44:00 ب.ظ ]




ماده ی ۱۰۲ قانون تجارت در مورد شرکتهای با مسئولیت محدود، صراحت دارد که سهم الشرکه نمی تواند به شکل اوراق تجاری قابل انتقال اعم از با اسم و بی اسم و غیره درآید و ماده ی ۱۰۳ همان قانون در تأیید این مطلب مقرر می دارد که انتقال سهم الشرکه جز به موجب سند رسمی امکان پذیر نمی باشد، علت اینکه سهم الشرکه نمی تواند به صورت اوراق تجاری قابل نقل و انتقال باشد این است که در شرکتهای اشخاص و با مسئولیت محدود اصل غیر قابل انتقال بودن سهم الشرکه مانع این است که شریک آزادانه بتواند حق خود را به دیگری منتقل کند.
در نظام حقوقی اردن( العکیلی، ۲۰۰۲، ۳۸۵) و لبنان( دویدار، ۱۹۹۵، ۶۰۹) نیز حق شریک در شرکت تضامنی و با مسئولیت محدود، سهم الشرکه نامیده میشود، البته در نظام حقوقی این کشورها، سهم الشرکه را به حصه تعبیر می کنند که نمی تواند به صورت اوراق تجاری قابل انتقال درآید، لذا سهم الشرکه تنها واجد مفهوم ماهوی بوده و فاقد مفهوم شکلی است.
مبحث دوم: پیشینه و مفهوم پول
بررسی پیشینه پول نشان می دهد که پول پدیده جدیدی نیست و از زمان های دور و در جوامع مختلف وجود داشته است.اما در هر دوره و زمانی به شکلی رایج بوده است. شناخت پیشینه پول می تواند ما را در بررسی امکان پذیری رهن آنها یاری نماید، زیرا پول در برخی دوره ها دارای ارزش ذاتی بوده است ولی اکنون دارای ارزش اعتباری است. که همانطور که در مباحث آینده خواهد آمد در خصوص امکان سنجی رهن آنها بین این دو نوع تفاوت وجود دارد و تردیدی در قابلیت رهن پولهای دارای ارزش ذاتی نمیباشد. بنابراین ما در این مبحث در گفتار اول به بیان پیشینه پول پرداخته و در گفتار دوم مفهوم آنرا بیان می نماییم.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

گفتار اول: پیشینه پول
پول پدیده ی جدیدی نیست، پول از زمان های قدیم بوده است. جامعه ی انسانی از روز نخست در این اندیشه بود که ساده ترین راه را برای مبادله ی کالاها و فرآورده های خویش بیابد و برای این منظور پول را اختراع کرد. پول مانند بسیاری از حوادث و پدیده های اجتماعی در بستر تاریخ بشر پدید آمده وعوامل چندگانه ای مانند زمان، مکان، آداب و رسوم، نظام های سیاسی، وضعیت زندگی مردم و غیره در مراحل تکامل آن تأثیرگذارده که هر چند از گاهی، نمودی نو در صحنه ی اجتماع می یابد( احمدوند، ۱۳۸۴، ۷۵).
بیشتر جامعه های بدوی، قبیله ای بوده و به گونه ی خود معیشتی اداره می شده است، اما گاه برخی از قبیله ها و خانواده ها بیشتر از نیاز تولید می کردند و برای برآوردن دیگر نیازهای خود، به داد و ستد آنها می پرداختند، بدین ترتیب بده بستان پایاپای شکل گرفت، یعنی تبدیل کالا یا خدمت به کالا یا خدمت دیگر.
این گونه داد و ستدها مشکلات فراوانی داشت مانند:
عدم امکان ذخیره قدرت
مساوی نبودن کالاهای مورد معامله
نبود معیار سنجش ارزش کالاها
عدم نیاز به کالایی که در برابر کالا پرداخت می شد
۵- عدم امکان انعقاد قراردادهای مشروط به پرداخت در آینده( میرجلیلی، ۱۳۷۵، ۷۹۶).
این گونه مشکلات در نظام داد و ستد پایاپای، پیشینیان را واداشت که در پی نظام مناسب تری افتند، در نخستین گام، بعضی از کالاها، میانجی در داد و ستد قرار گرفت که به پیدایی پول کالایی غیر فلزی انجامید، که در اینجا ابتدا اشاره ای به آن نموده و سپس به پیدایش پول فلزی می پردازیم.
الف: پول کالایی
در جامعه های مختلف، کالاهایی برابر با وضع شغل مردم و شرایط جغرافیایی، میانجی در داد و ستد قرار گرفت. چند نمونه از آنها عبارت بود از (نمک، صدف، ماهی خشک شده، توتون، پوست، لباس و غیره).
کالاهای میانجی دارای دو نوع ارزش بود:
۱- ارزش استعمالی و مصرفی
۲- ارزش داد و ستدی برای دیگر کالاها و خدمات که از اعتبار عرف و عقلا بدست می آورد( قبادی و رئیس نیا، ۱۳۶۸، ۴۱-۴۲).
با توجه به اینکه داد و ستد کالای میانجی، مشکلات دیگری، مانند آورد و برد آنها به بازارهای دور دست نگهداری و غیره را به بار می آورد، بشر به دیگر وسیله ای برای داد و ستد می اندیشید.
ب: پول فلزی
پس از پول های کالایی ، پول فلزی میانجی در داد و ستد شد . بشر طلا و نقره را در میان فلزات به دلیل سبکی ، دوام ، یک شکلی ، تشخیص آسان و امکان ذخیره سازی به میانجی بودن در داد و ستد برگزید.
صاحبنظران تاریخ اقتصادی، درباره ی زمان و نوآورنده ی پول فلزی، نظریه ی واحدی ندارند. اما بیشتر آنها پیدایش پول سکه ای را در پادشاهی لیدیا، در سده ی هشتم پیش از میلاد دانسته اند( همان، ۴۲).
بنا به روایتی در کتاب عیون اخبار الرضا، حضرت علی (ع) درباره ی کسی که نخستین بار پول و نقره را به کار برد، فرمودند: «نمرود بن کنعان بن نوح نخستین کسی بود که این کار را کرده است». ( شیخ صدوق، ۱۳۷۷، ۱/۳۷۱).
نظام پول فلزی طلا و نقره نیز سه مرحله را پشت سر گذاشته است:
۱-نظام پول فلزی طلا و نقره، بدون رابطه میان آن ها
در این نظام، یکی از دو فلز پول رایج شمرده می شود و مردم با هر کدام که می خواستند، داد و ستد می کردند، بی آنکه تفاوتی میان آن دو بگذارند، ارزش داد و ستدی آن دو، بر اساس میزان فراوانی یا نایابی بود، این نظام از آغاز پیدایش پول فلزی تا قرن سیزدهم قمری و نوزدهم میلادی برپا بوده است.(میر جلیلی،۱۳۷۵، ۷۹۶).
۲– نظام پول دو فلزی با رابطه مشخص میان آن دو
در این سیستم، رابطه تعریف شده ای میان طلا و نقره از نگاه قانون وجود داشت و سکه ها، هر کدام با دیگری معامله می شد، برای نمونه در بسیاری از کشورهای اروپایی، در قرن نوزدهم، رابطه میان سکه ی طلا و نقره ۵/۱۵ بود، یعنی ارزش هر سکه ی طلا دارای یک گرم طلای خالص برابر بود با ۵/۱۵ سکه ی نقره،که یک گرم نقره ی خالص داشت، این نظام با وجود برتری در نظام پیشین دارای معایبی بود. بدین صورت که مردم در دریافتهای خود، نوعی از آن دو پول را بر دیگری رجحان داده و در نتیجه دیگری از جریان خارج میشود( قدیری اصل، ۱۳۶۶، ۱۳).
۳- نظام پولی تک فلزی
دولت در این نظام، یک فلز(طلا یا نقره) را با وزن و عیار مشخص، واحد پول کشور می شناسد. و بحرانهای برخاسته از نظام دو فلزی، دیگر در این نظام پدید نمی آمد.
نظام پولی فلزی به رغم امتیازاتی که نسبت به پول کالایی داشت، دچار نارسایی هایی در بر آوردن انتظارات مردم بود:
۱- خطر سرقت هنگام حمل و نقل ۲- هزینه ی زیاد حمل و نقل ۳- ساییدگی و کاهش وزن ۴- غش در عیار مسکوکات ودیگر معایب که مردم را به برگزیدن پول جایگزین برانگیخت( همان، ۲۶).
ج: پول کاغذی با پیشتوانه ی طلا و نقره (پول نماینده ):
از نگاه تاریخی، تشخیص اینکه از چه زمانی پول کاغذی وارد مبادلات شد مشکل است، شاید بتوان برات را نخستین وسیله ی پرداخت کاغذی دانست، برات برگ کاغذی بود که خریدار کالا، به فروشنده تسلیم می کرد تا در شهر خود به صراف بدهد و برابر مبلغ ثبت شده درآن، طلا و نقره بگیرد.
دیگر وسیله ی داد و ستد که به کار گرفته شد، رسید بود. مردم به دلیل ترس از سرقت، پول فلزی خود را به افراد مورد اعتماد یا صرافان می سپردند و در برابر آن، رسید دریافت می کردند و هرگاه می خواستند به نزد صراف می رفتند و پول فلزی خود را دریافت می کردند.
پس از مدتی صرافان که پول فلزی مردم نزد آنان امانت می ماند، به این فکر می افتادند که ما به التفاوت پولهای فلزی (سپرده گذاری شده و باز پس گرفته شده )، را قرض بدهند و به وام گیرندگان رسید بسپرند.
مردم نیز با رسیدهایی که در دستشان بود، داد و ستد می کردند. پس از پذیرفته شدن و به کارگیری این رسیدها، دیگر رسیدهایی استاندارد و با مبلغ مشخص، توسط بانک سوئدی به نام«پالمستروخ» در سال ۱۵۶۵ میلادی به بازار داد و ستد فرستاده شد. صادر کننده ی این رسیدها تعهد کرده بود که هرگاه این رسیدها به وی برگردانده شود بی درنگ طلا و نقره به جای آن بدهد. بدین ترتیب این رسیدها به صورت« اسکناس قابل تبدیل به فلز» به کار گرفته شد.[۱]
این گونه اسکناس ها را که پشتوانه ی طلا و نقره داشت و به آنها تبدیل می شد پول نماینده نامیدند ( داوودی، نظری و میرجلیلی، ۱۳۸۵، ۳۷).
د: پول اعتباری
هنگامی که صرافان و بانکداران، پذیرفته ی دارندگان اسکناس شدند. فراتر از وام دادن، به اندازه ی پول های فلزی مانده در صندوق ها، اسکناس روانه ی بازار کردند. دارندگان اسکناس نیز می پنداشتند که هرگاه به بانکها بروند، می توانند به جای اسکناس طلا و نقره بگیرند. در حالیکه مقدار طلا و نقره در صندوق بانکها بسیار کمتر از میزان اسکناس در نزد مردم بود. با بیشتر فرستادن اسکناس به بازار اعتماد مردم به اسکناس ها زدوده شد و به سراغ بانک ها رفتند تا به جای آنها طلا و نقره بگیرند، آن گاه چون بیشتر بانکها، درخواست آنها را پاسخ نمی گفتند، بحران پول پیدا شد. در پی بحرانهای پدید آمده، ناگزیر دولتها، خبر از جابه جایی ناپذیری اسکناس، به طلا و نقره دادند که حادثه ای مهم در امور تجارت به شمار می آمد و دگرگونی چندانی را در ماهیت اسکناس پدید آورد؛ رابطه میان اسکناس و طلا و نقره بریده شد و پول اعتباری به وجود آمد.
در این مرحله ارزش پول در داد و ستد فقط اعتباری بود و مانند پول های پیشین در نزد عرف و عقلا پذیرفتنی می نمود و هر چندارزش آن تغییر کرد، با مداخله ی دولت ها ارزش آن فرو نیفتاد؛ دیگر پشتوانه ی پول طلا و نقره نبود و کالاها وخدمات، جایگزین آن دو شد. به این گونه پولها که پشتوانه ی طلا و نقره نداشت پول اعتباری گفته می شود.
پول اعتباری دارای سه نوع است :۱) پول حکمی ۲) پول تحریری ۳) پول الکترونیکی.
۱- پول حکمی
این گونه پول را قدرت حاکمیت دولتها، با امضای رئیس کل بانک مرکزی و وزیر دارایی یا خزانه داری، پشتیبانی می کند و چون به فرمان و حکم دولت، در پرداختها به کار گرفته می شود، آن را پول حکمی می گویند. پول حکمی را دولتها و بانکهای مرکزی پخش می کنند. پولهای کاغذی و سکه ای امروزی پول حکمی هستند.
۲-پول تحریری
این پول، پول سپرده نیز نامیده می شود، نهادهای مالی سپرده پذیر، این پول را پخش می کنند. این گونه پول اعتباری مانند حسابهای معاملات یا حسابهای جاری است. بانکها، مؤسسات وام و پس انداز، اتحادیه های اعتباری و نهادهای مالی همانند برخی از گونه ها، حساب معاملات را به مشتریان می دهند تا سپرده گذاران برای پرداخت بهای کالاها و خدمات چک بنویسند.(میرجلیلی، ۱۳۷۵، ۷۹۷).
برتر بودن به کارگیری از چک که در پایانه قرن نوزدهم، گسترانیده شده، در کشورهایی که بانک داری در آنها توسعه فراوانی یافته رقم مهمی را در جمع معاملات کل به دست آورده است( قدیری اصل، ۱۳۶۶، ۵۲).
افراد می توانند، موجودی های خود را به صورت سپرده دیداری، نزد بانکها به امانت گذارند و هرگاه بخواهند با صدور چک از موجودی خود در معاملات بردارند، امروزه، با بکارگیری انواع و اقسام چک در داد و ستد از جابه جایی اسکناس خودداری می شود. پول تحریری در واقع حواله ای برای دریافت پول حکمی و چکهای بر اساس سپرده دیداری است و هر چند که فراگیر شود بدهی بانکها را می نماید و پول شمرده نمی شود، بلکه رسید بوده و در واقع سپرده یا بدهی بانکها، پول است( داوودی، نظری و میرجلیلی، ۱۳۸۵، ۴۶).
۳- پول الکترونیکی
در دهه های اخیر افراد به جای به کارگیری از پول حکمی یا چک، بانکداری الکترونیکی را به کار می گیرند، و به وسیله ی نشانه های الکترونیکی، سپرده گذاری یا خرید می کنند؛ پول الکترونیکی، بده بستان پول حکمی را از حسابی به حساب دیگر آسان می کند و در واقع پول شمرده نمی شود( همان).
پس از بیان پیشینه پول بطور کلی در اینجا اشاره ای نیز به پیشینه پول در جهان اسلام مینماییم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:44:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم