کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

همبستگی در سطح ۰٫۰۱ معنی دار می‌باشد.

با توجه به جدول مشاهده می شود که مقدار ۰۱/۰<000/0=sig می‌باشد. به همین دلیل با اطمینان ۹۹ درصد فرضیه H0 رد و فرضیه H1 تأیید می شود و این رابطه معنی دار می‌باشد. همچنین بر اساس این جدول می توان گفت شدت همبستگی بین دو متغیر بازاریابی درونی و کیفیت خدمات ۴۰۵/۰ می‌باشد که در یک همبستگی مثبت است. که بیانگر رابطه مثبت و مستقیم می‌باشد. و این در سازمان مورد مطالعه بیانگر آن است که به طورمثال پاداش اعطایی به کارکنان مستقیماً در کیفیت خدمات ارائه شده توسط کارکنان سازمان مؤثر است.

فرضیه فرعی ۲-۱

فرضیه محقق: بین بازاریابی درونی و ملموس بودن خدمات رابطه معنی داری وجود دارد.

فرضیه صفر: بین بازاریابی درونی و ملموس بودن خدمات رابطه معنی داری وجود ندارد.

تعداد

۹۸

۹۸

با توجه به جدول مشاهده می شود که مقدار ۰۱/۰<972=sig می‌باشد. به همین دلیل با اطمینان ۹۹ درصد فرضیه H1 رد می شود و فرضیه صفر تأیید می شود و این رابطه معنی دار نیست.

و این نشان دهنده آن است که بازاریابی درونی تاثیری بر ملموس بودن خدمات ندارد. و برای ملموس بودن خدمات و سهولت دسترسی مشتریان نماید. سازمان باید اقدام به وجود آوردن محیلی دلپسند و خوشایند .

فرضیه فرعی ۲-۲

فرضیه محقق: بین بازاریابی درونی قابلیت اطمینان رابطه معنی داری وجود دارد.

فرضیه صفر: بین بازاریابی درونی قابلیت اطمینان رابطه معنی داری وجود ندارد.

همبستگی در سطح ۰٫۰۱ معنی دار می‌باشد.

با توجه به جدول ۴-۱۱: مشاهده می شود که مقدار ۰۰۰/۰= sig می‌باشد. به همین دلیل با اطمینان ۹۹ درصد فرضیه صفر رد و فرضیه محقق تأیید می شود و این رابطه معنی دار است. همچنین ‌بر اساس این جدول می توان گفت شدت همبستگی بین دو متغیر بازاریابی درونی و قابلیت اطمینان ۰٫۳۶۹ می‌باشد. که یک همبستگی مثبت است که بیانگر رابطه مثبت و مستقیم می‌باشد.

و این نشان دهنده آن است که بازاریابی درونی می‌تواند به ارائه صحیح خدمات ، مثتاق بودن کارکنان قبول مسئولیت آنان و توانمندی کارکنان در حل مشکلات مؤدیان اثر گذار باشد.

فرضیه فرعی۲-۳

فرضیه محقق: بین بازاریابی درونی و ‌پاسخ‌گویی‌ رابطه معنی داری وجود دارد.

فرضیه صفر: بین بازاریابی درونی و ‌پاسخ‌گویی‌ رابطه معنی داری وجود ندارد.

تعداد

۹۸

۹۸

با توجه به جدول ۴-۱۲: مشاهده می شود که مقدار ۰٫۱۵۸ sig= می‌باشد و این رابطه معنی دار نمی باشد. و این نشانگر آن است که بین بازاریابی درونی و ‌پاسخ‌گویی‌ کارکنان هیچ گونه رابطه ای وجود ندارد به عبارت دیگر افزایش یا کاهش بازاریابی درونی بر ‌پاسخ‌گویی‌ کارکنان بی تاثیر است.

فرضیه فرعی ۲-۴

فرضیه محقق: بین بازاریابی درونی و تضمین رابطه معنی داری وجود دارد.

فرضیه صفر: بین بازاریابی درونی و تضمین رابطه معنی داری وجود ندارد.

تعداد

۹۸

۹۸

با توجه به جدول ۴-۱۳: مشاهده می شود ۰٫۱۰۰ sig= می‌باشد. و این رابطه معنی دار نمی باشد. به عبارت دیگر بازاریابی درونی به طور مثال تاثیری بر امین و مورد اعتماد بودن کارکنان که امر ذاتی می‌باشد ندارد.

قرضیه فرعی ۲-۵

فرضیه محقق: بین بازاریابی درونی و همدلی رابطه معنی داری وجود دارد.

فرضیه صفر: بین بازاریابی درونی و همدلی رابطه معنی داری وجود ندارد.

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت

بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



آرگایل(۱۹۸۷؛ ترجمه گوهری نارکی و همکاران، ۱۳۸۲) معتقد است شادکامی یکی از ابعاد اصلی تجربه انسان منجمله خلق مثبت، رضایت از زندگی و شناخت­هایی از قبیل خوش­بینی و عزت نفس به شمار می­رود. شادی، تا حدودی به واسطه خصوصیات عینی زندگی، از قبیل ثروت، اشتغال و ازدواج ایجاد می­ شود، اما عوامل ذهنی نظیر چگونگی تصورات ما از آن شرایط مثلاً مقایسه با دیگران و انطباق نیز در ایجاد شادی نقش دارند.

تپوی سودهیکوی[۷۰] (۱۹۹۷) اعتقاد دارد هرکسی در دنیا شادمانی را دوست دارد و رنج بردن را دوست ندارد. او از دو نوع شادمانی یاد می­ کند: (۱) شادمانی جسمانی و (۲) شادمانی ذهنی. هر دو نوع شادمانی به یکدیگر ‌وابسته­اند، یعنی، اگر جسم شاد باشد می ­تواند شادمانی ذهنی را به دنبال داشته باشد.

مکتب بودا اعتقاد دارد که شادی واقعی با ثروت یا مشهور شدن به دست نمی­آید. ما مردم مشهور و میلیونری با موقعیت­های بالا را می­بینیم که طبیعتاً با این همه ثروت باید شاد باشند ولی در می­یابیم که شادی واقعی از چیزهای مادی ناشی نمی­ شود زیرا این چیزها منبعی از شادی واقعی نیستند بلکه باعث رنج افراد نیز می­ شود. شادی واقعی در درون ذهن ما است، مردمی که می­خواهند ‌به این نوع شادی دست پیدا کنند باید رشد ذهنی را که بودا کشف و تأیید ‌کرده‌است، تمرین کنند(گوهری نارکی و همکاران، ۱۳۸۲).

بربنر[۷۱](۱۹۹۸؛ به نقل از آریایی مقدم، ۱۳۸۲) شادکامی را متغیری می­داند که پایه­ زیست‌شناختی دارد و در اثر عوامل موقعیتی و محیطی ایجاد نمی­ شود. وی در مطالعه میان فرهنگی خود ‌به این نتیجه رسید که در ملت­ها و فرهنگ­های گوناگون و در محیط و موقعیت­های اجتماعی، مردم در زمینه شادکامی با هم متفاوتند و این تفاوت­ها پایدار است. این پایداری تفاوت­های موجود میان افراد، شادکامی را به ویژگی شخصیتی متأثر از رخدادها پیوند می­دهد.

شادمانی ذهنی اشاره دارد به اینکه مردم زندگی خود را چگونه ارزیابی ‌می‌کنند و شامل متغیرهایی از قبیل رضایت از زندگی، رضایت از وضعیت زناشویی، رضایت از کار، فقدان افسردگی، اضطراب و وجود عواطف و خلقیات مثبت می­ شود. ارزیابی شخص از خود ممکن است به شکل شناختی باشد، مثلاً، هنگامی که شخص به طور کلی ‌در مورد رضایت از زندگی خود یا جنبه­هایی از زندگی مانند تفریحات به قضاوت آگاهانه می­نشیند. ممکن است ارزیابی شخص به شکل عاطفی نیز باشد (تجربه هیجانات و خلقیات ناخوشایند و خوشایند مردم در مواجه با زندگی خود). ‌بنابرین‏، گفته می شود اگر شخص رضایت از زندگی و غالباً خوشی را تجربه کند و فقط گاه گاهی هیجانی مثل غمگینی و خشم را تجربه نماید دارای شادکامی ذهنی بالا خواهد بود. برعکس، اگر از زندگی خود ناراضی است و خوشی و علاقه اندکی را تجربه نماید و هیجانات پیوسته منفی، مثل خشم و اضطراب را احساس نماید دارای شادمانی ذهنی پایینی است(مظفری و هادیان ­فرد، ۱۳۸۴).

چند ویژگی اساسی در مطالعه شادمانی ذهنی وجود دارد. یک، کل دامنه بهزیستی از زجر و عذاب[۷۲] تا وجد و شعف[۷۳] را در بر ‌می‌گیرد و صرفاً به حالات نامطلوبی مثل افسردگی یا نا امیدی محدود نمی­ شود. ‌بنابرین‏، حوزه شادمانی ذهنی صرفاً شامل حالات نامطلوبی نمی­ شود که توسط روانشناسان بالینی مورد استقبال قرار گرفته است. به عبارت دیگر، حوزه شادمانی ذهنی صرفاً به مطالعه افسردگی و اضطراب ختم نمی­ شود بلکه عواملی که تا اندازه­ای افراد شاد را از افراد با شادی متوسط و از افراد فوق­العاده شاد متمایز می­ کند را نیز در بر ‌می‌گیرد و دوم، شادمانی ذهنی برحسب تجربه درونی هر شخص تعریف شده است و موقعیتی که صحبت از ارزیابی شادمانی ذهنی است چارچوب داوری خارجی[۷۴] تحمیل نمی­ شود. به عبارت دیگر، برای توصیف میزان شادمانی هرکس باید درون پوست وی رفت(میرز[۷۵] و دینر، ۱۹۹۵؛ به نقل از مظفری و هادیان فرد، ۱۳۸۴).

با این که بسیاری از ملاک­های بهداشت روانی از بیرون توسط محققین و درمانگران دیکته می شود (پختگی، خود مختاری و واقع‌بینی) شادمانی ذهنی از دیدگاه خود شخص ارزیابی می­ شود. اگر شخصی فکر کند که زندگی­اش خوب پیش می­رود ‌بنابرین‏ درون این چارچوب زندگی او خوب پیش می­رود. این ویژگی، حوزه شادکامی ذهنی را از روانشناسی بالینی سنتی فراتر می­برد؛ زیرا در این حوزه بر ادراکات افراد از زندگی خود، وزن و بهاء داده می­ شود. پس در حوزه شادکامی ذهنی دیدگاه شخص ‌در مورد بهزیستی­اش از اهمیت برجسته­ای برخوردار است. ویژگی نهایی شادمانی ذهنی این است که این سازه صرفاً به خلقیات زودگذر نمی­پردازد. بلکه بر حالات بلند مدت­تر تکیه دارد. با اینکه خلق یک شخص احتمالاً با هر رویدادی نوسان می­یابد، پس شادمانی ذهنی به خلقیات شخص در بعد زمان طولانی علاقمند است. به هر حال آنچه که در یک لحظه غالباً منجر به شادمانی می­ شود ممکن است همان چیزی نباشد که در بلند مدت هم شادمانی ذهنی را موجب می­ شود (همان منبع).

بیسواس[۷۶] و دینر(۲۰۰۰؛ به نقل از مظفری و هادیان فرد، ۱۳۸۴) اعتقاد دارند شادمانی ذهنی پدیده­ای است که شامل مقوله­ های گسترده ­ای از قبیل پاسخ­های هیجانی، حوزه ­های رضایت و قضاوت‌های کلی از زندگی می­ شود. شادمانی ذهنی سه مؤلفه­ی مهم می ­تواند به نوبت به تقسیمات فرعی تجربه شوند. رضایت کلی می ­تواند به رضایت از حوزه ­های گوناگون زندگی از قبیل تفریحات، عشق، ازدواج، دوستان و غیره تقسیم شود و هر کدام از این حوزه ها را ‌می‌توان به جنبه­ های[۷۷] ریزتر تقسیم نمود. عاطفه­­ی خویشاوندان می ­تواند به هیجانات ویژه­ای از قبیل لذت، محبت، غرور و خرسندی تقسیم شود و بالاخره عاطفه­ی ناخوشایند می ­تواند به هیجانات و خلقیات ویژه­ای از قبیل شرم، گناه، غمگینی، خشم و اضطراب مجزا شود. هر یک از این تقسیمات می ­تواند به تقسیمات فرعی­تری نیز بیانجامد. مثلاً یک پژوهشگر ممکن است رضایت از زندگی را مطالعه کند، دیگری ممکن است موضوع جزئی­تر رضایت از زناشویی را بررسی کند.

۲-۲۰- نظریه­ های شادمانی

۱-­ دیدگاه روانشناختی: از دیدگاه روانشناسان، شادی یک هیجان ناپایدار است و می ­تواند برای چند ثانیه، چند دقیقه و چند ساعت ادامه داشته باشد. حال اگر احساس شادی بیش از چند ساعت ادامه یابد و برای مدت­ها نیز پایدار بماند در این صورت به آن احساس خوشبختی یا شادکامی می­گویند.

یکی از نظریه­ های شادکامی از دیدگاه روانشناسی «نظریه سطح انطباق[۷۸]» نام دارد.بر اساس این نظریه احساس شادکامی هر فرد با مقایسه اوضاع و احوال و شرایط فرد بهبود پیدا می­ کند به همان نسبت معیار شادکامی فرد نیز بالاتر می­رود. به هر حال هر یک از ما احساس شادکامی را با کلمات خاصی تعریف می­کنیم که هر چند معنای این کلمات برای همه ما قابل فهم و درک است، ولی همه افراد نمی ­توانند تعریف کاملاً مشابهی برای احساس شادکامی ارائه دهند. هر یک از ما در ارائه تعریفی برای شادکامی و تعقیب آن یک هدف نهایی را دنبال می­کنیم و تصمیمات اساسی و مهم زندگی خود را بر اساس آنچه که فکر می­کنیم ما را خوشبخت­تر و شادکام­تر خواهد کرد، انجام می­دهیم(مظفری و هادیان فرد، ۱۳۸۴).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-09-25] [ 02:35:00 ب.ظ ]




احزاب سیاسی برای اینکه بتوانند در اذهان و افکار مردم رخنه نمایند، می بایست به دنبال ارائه دکترین ها، ایدئولوژی ها، و نیز تبیین و توجیه آن ها باشند که شاید از روش های عوام فریبانه ای هم در این راه بهره ببرند. اما در یک جامعه دموکراتیک، احزاب رقیب هم به نوبه خود می‌توانند با افشاگری و برملا کردن توطئه های احزاب دیگر در محضر افکار عمومی، آن ها را به اصلاح الگوها و رفتارهای حزبی شان مجبور سازند. اینکه آیا احزاب سیاسی می‌توانند افکار عمومی را که در آن اراده واقعی مردم نهفته است، به طور تام و کمال سازماندهی نمایند یا خیر؛ بستگی به عوامل متعددی دارد. اما این نکته را هم نباید فراموش کرد که دموکراسی، صرفاً کوتاه ترین راه بین اراده مردم و حکومت است و نه انطباق کامل این دو بر یکدیگر.

ب- گزینش نامزدها و داوطلبان انتخاباتی

افراد در جامعه سیاسی، هم به صورت انفرادی و هم جمعی می‌توانند جهت استفاده از حقوق سیاسی خود اقدام نمایند. شکل بارز بهره مندی جمعی از حقوق و آزادیهای سیاسی، ایجاد سازمان‌ها و تشکل های سیاسی و اجتماعی است. اصل آزادی اراده و حق دسترسی به خدمات عمومی ایجاب می‌کند که افراد خود را به طور مستقل و یا از طریق احزاب سیاسی نامزد انتخابات نمایند؛ به منظور کارآمدی انتخابات و نظام سیاسی و اداره مطلوب حکومت، نامزدهای انتخاباتی که از طریق احزاب و تشکل های سیاسی نامزد می‌شوند، علاوه بر شروط مقرر در قانون احزاب، بایستی شرایط مقرر در اساسنامه داخلی حزب را نیز داشته باشند و از طرفی احزاب می‌توانند اقدام به معرفی نامزدهایی نمایند که بر اساس قوانین مقرر شکل گرفته و منطبق با قانون انتخابات و اساسنامه داخلی خود نامزد انتخاباتی معرفی نموده باشند، اکثر کشورها مقررات خاصی را در خصوص شکل گیری و فعالیت احزاب بالاخص، نحوه شرکت در انتخابات وضع نموده اند؛ اما چنین قواعدی می بایستی تضمین بخش و روشن کننده حقوق و تکالیفی برای فعالیت احزاب در عرصه مشارکت سیاسی باشند.[۴۳]

احزاب در معرفی کاندیداها و شکل دادن به افکار عمومی به انتخاب درست و منطقی و سازمان یافته کردن اذهان مردم کمک زیادی می‌کنند. در فقدان احزاب سیاسی در جامعه نوعی سردرگمی و ضعف در انتخاب برنامه پیش می‌آید؛ زیرا افراد و کاندیداهای مستقل و یا بدون برنامه و نیز ‌گروه‌های کوچکی همانند ‌گروه‌های ذینفوذ و تشکلهایی که نه با عنوان حزب متشکل و سازمان یافته بلکه با مرامی مبهم و سازمان نیافته در عرصه سیاسی، توانایی این را ندارند تا برنامه هایی پخته و حقوقی و نیز افکار و اندیشه هایی در خور و شایسته که منافع ملی تمامی شهروندان را شامل گردد، به شهروندان ارائه دهند. معرفی و نامزد کردن کاندیداهای حزبی و وابسته به تشکیلات حزبی در کمپین های انتخاباتی مشهودترین و بارز ترین کارکرد و نقش انتخاباتی احزاب محسوب می‌گردد.

فرح کریمی نماینده ایرانی الاصل پارلمان هلند، می‌گوید: «در هلند، احزاب سیاسی مسئول انتخاب نماینده و تهیه لیست کاندیداها هستند. هیچ گونه صافی برای عبور نمایندگان وجود ندارد؛ فقط احزاب هستند که نامزدها را معرفی می‌کنند و آن ها مسئولیت دارند که چه کسانی را در فهرست خود قرار دهند. احزاب هم مقررات خود را برای کاندیداها دارند. معمولاً از طریق کمیسیون های حزبی نامزدها مشخص و به کنگره حزب معرفی می‌شوند و در نهایت، این کنگره است که نامزدها را تعیین می‌کند.[۴۴]

در حکومت‌های پارلمانی، احزاب ثبت نام نامزدهای انتخاباتی را کنترل می‌کنند و سبب یکپارچگی رفتار انتخاباتی می‌شوند. هر حزب برای انتخاب نامزدهایش و شکل دهی سیاست‌های عمومی پس از کسب قدرت اجرایی، باید با گروه ها و احزاب دیگر داد و ستد و مذاکره کند و اولویت‌های سیاسی ‌گروه‌های رقیب را به مخاطره اندازد.[۴۵]

درجات دخالت احزاب در تعیین نامزدهای انتخاباتی بسیار متغیر است. برای پی بردن ‌به این مسأله باید مشخص گردد که آیا در این مورد احزاب، حق انحصاری دارند یا قضیه جنبه رقابتی دارد؟

به عبارت دیگر آیا نامزد بایستی الزاماًً توسط حزب معرفی شود، یا آنکه می‌تواند آزادانه، بدون سرپرستی حزب، از آرای رأی دهندگان استفاده نماید؟

باید گفت که این امر جنبه حقوقی و عملی هم دارد و در برخی کشورها، احزاب، مطابق قانون از انحصار استفاده می‌کنند و تنها آن ها هستند که می‌توانند کاندیدا معرفی کنند و هیچ کس نمی تواند به عنوان نامزد غیر حزبی، در انتخابات شرکت کند. در برابر این انحصار مطلق که بسیار هم نادر است، انحصارهای نسبی هم وجود دارد. در آمریکا و در بسیاری از کشورها، قوانین انتخاباتی، نامزدها را مجبور می نمایند که در صورت شرکت در انتخابات به عنوان کاندیدای غیر حزبی، تعدادی امضاء، ابراز نمایند.

به طور کلی در کشورهایی که این انحصار را پیش‌بینی می‌کنند، مقررات خاصی هم برای تشکیل احزاب وضع می نمایند و کنترل و نظارت اداری و قضائی را برای شناختن صفت حزب جهت مجامعی که مایلند نامزدهایی معرفی کنند ضروری می دانند. در انگلستان عرف و عادت حکم می‌کند که یک نامزد، به طور منفرد در انتخابات شرکت نکند و کمیته ای نامزد شدن او را تأیید نماید. با این روش، دخالت احزاب در انتخابات جدی تر می شود. مهمترین عواملی که در افزایش نقش احزاب در معرفی نامزدهای انتخاباتی مؤثرند، یکی نظام تناسبی است که میان این نظام با اخذ رأی فهرستی و جمعی، نسبت مستقیمی وجود دارد. در تقسیم ‌کرسی‌های باقیمانده در پارلمان، تأثیر احزاب به حد اعلای خود می‌رسد. به طوری که نامزدهایی که طبق فهرست مکمل در سطح مملکتی به وسیله آرای باقیمانده اضافی انتخاب شوند، مستقیماً منتخب حزب می‌باشند.

شیوه ای گزینش داوطلبان در کشورها و احزاب مختلف، متفاوت است. این گزینش در سطح ملی، منطقه ای و یا محلی صورت می‌گیرد. ‌بنابرین‏ میزان تمرکزگرایی حزب مورد نظر در شیوه گزینش نامزدها مؤثر است. با این حال، رایج ترین شیوه گزینش نامزدها یکی گزینش توسط مراجع حزبی در سطح حوزه های انتخابیه تحت نظارت مراجع حزبی در سطح ملی یا منطقه ای است و دیگری گزینش توسط مراجع حزبی پس از مشاوره با مراجع محلی و منطقه ای است.[۴۶]

در برخی از کشورها از جمله انگلستان، رهبران حزب در سطح ملی، می‌توانند نامزدهای گزینش شده در سطح محلی را رد کننند و حتی در مواردی هم می‌توانند افرادی را به عنوان نامزد به مقامات حزب در سطح محلی پیشنهاد نمایند.

گاهی دیده شده است که حزب، نامزد را معین نمی کند بلکه نامزد، حزب خود را بر می گزیند. مثلاً در زمان جمهوری سوم فرانسه، برخی کاندیداها، مورد تأیید برخی از احزاب قرار می گرفتند. بدین ترتیب ابتکار عمل از جانب کاندیداها بود و از طریق استفاده از عنوان حزب، برای به دست آوردن موفقیت و ایجاد شانس بیشتر پیروزی، تلاش می‌کردند. در حوزه های وسیع انتخابیه، استفاده از عنوان حزبی(مثلاً عنوان حزب کارگر) عامل اساسی اخذ رأی می‌گردد، در حالی که در حوزه های کوچک، عنوان حزبی جنبه ثانوی و فرعی دارد.

به هر حال درجه نفوذ احزاب در بین نامزدها، تابع عوامل متعددی است که در این میان عوامل حقوقی و از جمله قوانین، تأثیر مستقیمی دارند. قوانین می‌توانند برای حزب حق انحصاری بشناسند، یا امتیازات گوناگونی به حزب بدهند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:35:00 ب.ظ ]




*توزیع مناسب و عادلانه منابع، خدمات و ارزش‌ها و بهره‌مندی مردم از فعالیت‌های دولت. یکی از علل عدم تحقق مشارکت واقعی، تجمع‌منابع قدرت و ثروت در دست گروه یا افرادی‌خاص است. برای برانگیختن حس مشارکت‌مردم در مدیریت و سازمان، توزیع مجدد قدرت‌و ثروت از ضروری‌ترین کارهایی است که باید تحقق یابد.

*برقراری جریان صحیح و منطقی تبادل‌اطلاعات و گفتگو میان اقشار و گروه‌های‌مختلف جامعه. در طی این جریان است که مردم‌از انرژی، اطلاعات و خلاقیت‌های یکدیگر آگاهی‌می‌یابند و ضمن تصحیح رفتار یکدیگر حس‌رقابت و بهتر شدن را برمی‌انگیزند.

*علاوه بر موارد فوق ایجاد سازمان مناسب، ارائه آموزش‌های لازم و تعریف دقیق و عملیاتی‌مشارکت ضروری است تا سه جریان نهادی‌کردن، جامعه‌پذیری و درونی کردن محقق شود.

ب-پیش‌شرطهای سازمانی(خرد):علاوه بر وجود زمینه‌های ملی و کشوری، برای تحقق‌مشارکت، شرایطی در سطح سازمان‌ها و شرکت‌ها نیز بایستی فراهم شود تا بتواند در سازمان‌ها و مؤسسات توجه افراد و کارکنان را به شرکت در ‌تصمیم‌گیری‌ها و برنامه‌ریزیها جلب کرد. این ‌شرایط ۶ عبارتند از:

*وجود اهداف سازمانی کاملا مشخص و روشن. ابهام در اهداف و روشن نبودن تلاش‌ها و فعالیت‌ها برای کارکنان زمینه بروز مشارکت آنان را فراهم نمی‌کند.

*مشخص بودن میزان کار و فعالیتی که هرفرد در سازمان باید انجام دهد. تعریف حدود وظیفه‌ای کارکنان و به عبارت بهتر تقسیم کار به طوری که عدم تداخل امور در یکدیگر را به دنبال‌ داشته باشد، ضمن اینکه فرد را به سمت ‌تخصصی کردن کارها سوق می‌دهد، او را تشویق‌به بهتر کردن کیفیت کار از طریق ارائه پیشنهادات‌و… وامی‌دارد. البته این خود مشروط به وجود مهارت‌های لازم برای انجام وظایف در افراد است.

* افراد بدانند که سازمان همواره از طرف عوامل‌محیطی خارجی مورد تهدید است. در این‌صورت میزان همبستگی و یکپارچگی کارکنان، به‌ویژه اگر این تهدید متوجه اصول بنیادی‌سازمان باشد، به طور چشمگیری افزایش می‌یابد.

* افراد و کارکنان از بلوغ سازمانی نسبتا بالایی‌برخوردار باشند. در این زمینه در قسمتهای بعدی‌توضیح مشروحی آمده است.

*کارکنان دارای تجربه قبلی تصمیم‌گیری‌متمرکز باشند. مشخصه بارز تصمیم‌گیری متمرکز یا غیرمشارکتی عدم دخالت کارکنان در اخذ تصمیمات است و در آن مدیریت سازمان، اعضاء را واجد مشارکت در تصمیم‌گیری نمی‌داند. به‌همین دلیل کارکنان در شرایط مشارکتی احساس‌بلوغ و اهمیت پیدا می‌کنند.

*شرایط سازمان در عمل، مشوق و پشتیبان‌ عملکرد خوب و مؤثر کارکنان باشد. افراد باید مطمئن شوند که تلاش و کوشش بیشتر، از حقوق و مزایای بیشتر، ارتقاء و احترام برخوردار است(قوام، ۱۳۶۸).

۲-۲-۹- الگوهای سازمانی مشارکت شهری

– الگوی سازمانی مشارکت شهری خود جوش

– الگوی سازمانی مشارکت شهری سازمان یافته

در جامعه امروز ما نظام مدیریت شهری و ارکان آن (شهرداری ها و شوراهای شهر) وزن بیشتری به الگوی سازمانی مشارکت شهری سازمان یافته (رسمی، برنامه ریزی شده و نهادی) داده‌اند. دلیل اصلی این است که مشارکت خودجوش، داوطلبانه و سازمان نیافته هنگامی شکل می‌گیرد که « فرهنگ مشارکتی» قوی شکل گرفته باشد و مشارکت توانسته باشد تبدیل به « هنجار فرهنگی[۶]» شود.

از آنجا که در جامعه شهری جهان سوم، بویژه بخش توسعه نیافته آن، فرهنگ مشارکتی شهری هنجارهای فرهنگی شهری مربوط به مشارکت هنوز به طور شایسته شکل نگرفته است، نقش الگوی سازمانی مشارکت شهری رسمی و سازمان یافته اهمیت بیشتری دارد.

الگوی خودجوش مشارکت به عنوان سیستم مؤثر مسئولیت پذیری و مشارکت شهروندی در مقابل الگوی سازماندهی شده مشارکت، ‌مانند شوراهای شهر یا محله می توان در راستای فرهنگ سازی برای مشارکت خودجوش و مردمی تلاش کرد. مشارکت مردمی در اداره امور شهری باعث بهبود کارایی، تخصیص هزینه به سوی اولویت های اجتماعی و پروژه های زیربنایی می‌گردد. مشارکت مردمی که نوعی تمرکززدایی در اداره امور می‌باشد باعث افزایش توسعه انسانی و عامل برابری و تحقق عدالت اجتماعی- سیاسی می‌گردد (قاسمی، ۱۳۹۳).

۲-۲-۱۰- مشارکت اجتماعی

قرن بیست و یکم را قرن همیاری و مشارکت نام نهاده اند و با هدف شناخت عمیق تر این مفهوم، طبقه بندی های مختلفی از آن ارائه شده است که رایج‌ترین آن مشارکت اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی م یباشد.

مشارکت اجتماعی از انواع مهم مشارکت محسوب می شود. اگرچه تمامی اشکال مشارکت دارای نوعی رابطه اجتماعی هستند و بحثی جامعه شناختی به شمار می‌آیند، اما عرصه‌هایی که به عمل متقابل افراد و گروه‌های اجتماعی با محیط پیرامونشان مربوط است موضوع مشارکت اجتماعی است. مشارکت‌های محلی، روستایی، شهری، انواع انجمن‌ها، اجتماعات، گروه‌ها، سازمان‌های داوطلبانه و غیر دولتی، حقوق شهروندی در وجوه اجتماعی آن و… از مظاهر مهم مشارکت اجتماعی به شمار می‌رود. مشارکت اجتماعی فرایندی است که از طریق آن، اجتماع، جماعت یا گروه، به هم می پیوندند تا عملکردهای مورد انتظار یا مورد نیاز را به اجرا درآورند. همچنین فرایندی است که از طریق آن شخصیت انسانی شکل می‌گیرد و فرد برای زندگی گروهی آماده می شود (دری نوگورانی، ۱۳۶۹: ۳۵).

۲-۲-۱۱- مختصری از تبیین نظری مشارکت اجتماعی از منظر جامعه شناختی

نظریه ها و تئوری‌های متعددی در باب تبیین موضوع مشارکت اجتماعی وجود دارد که با رهیافتهای مختلف و مبتنی بر بینش و متدلوژی خاص خود به شرح و تفسیر موضوع پرداخته‌اند. نظریه های اختیار عاقلانه، عمل جمعی، تفسیرگرایی، ساختارگرایی و کارکرد گرایی، نظریه همراه ساختن، نظریه مشورتی نظریه درمان، آموزشی، نظریه قدرت جامعه و… هرکدام از منظری به کالبد شکافی مشارکت پرداخته‌اند.

کنش مشارکتی افراد را محصول اغراض، معتقدات و انتخاب عاقلانه آن ها می‌داند و بر این اعتقاد اختیار عاقلانه نظریه است که بروز اعمال دسته جمعی، وجود نهادهای با دوام اجتماعی و شرکت در فعالیت‌ها و برنامه های اجتماعی، حاصل جمع محاسبات عقلانی افراد می‌باشد (سعیدی، ۱۳۸۱: ۲۰).

طرفداران تئوری عمل جمعی قائل به نوعی تناقض میان عقلانیت فردی و عمل جمعی هستند. آنان محصول عمل جمعی را از کالاهای همگانی( کالاهایی که غیر قابل قسمت کردن است و کسی را نمی توان از استفاده کردن از نوع آن محروم کرد مثل آب و هوا( می­دانند و معتقدند که انسان‌های عاقل و نفع طلب به دنبال منافع عمومی گروه خود نیستند. آن ها از جمله مکنون اولوسن بر این باور هستند که در رفتار گروهی و مشارکتی، انگیز های عقلانی برای طفیلی گری و سربار دیگران شدن وجود دارد. بدین صورت که هریک از مشارکت کنندگان که می‌توانند در تامین نفع مشترک سهیم شوند ترجیح می‌دهند که خودشان سربار دیگران شوند اما دیگران چنین تصمیمی نگیرند.

تفسیرگرایان هنجارها، ارزش‌ها، مبانی فرهنگی، باورها و رویکردهای مذهبی، دینی را مبنای تصمیم‌گیری‌های افراد برای مشارکت، همکاری و همیاری در فعالیت‌های اقتصادی و اجتماعی می دانند. ‌بنابرین‏ برای فهم افعال و رفتارهای مشارکتی یا غیر مشارکتی به فهم معانی و ارزشهایی که رفتارکنندگان به آن ها استناد می‌کنند نیازمندیم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:35:00 ب.ظ ]




فرضیه اصلی دو:

فرضیه محقق: بین بازاریابی درونی و کیفیت خدمات رابطه معنی داری وجود دارد.

فرضیه صفر: بین بازاریابی درونی و کیفیت خدمات رابطه معنی داری وجود ندارد.

جدول ۴-۷: ضریب همبستگی بین بازاریابی درونی و کیفیت خدمات ضریب همبستگی پیرسون بازاریابی درونی کیفیت خدمات ضریب همبستگی بازاریابی درونی ۱ **۴۰۵٫ سطح معنی داری ۰۰۰٫ تعداد ۹۸ ۹۸ ضریب همبستگی کیفیت خدمات **۴۰۵٫ ۱ سطح معنی داری ۰۰۰٫ تعداد ۹۸ ۹۸
جدول ۴-۱۰ ضریب همبستگی بین بازاریابی درونی و ملموس بودن خدمات ضریب همبستگی بازاریابی درونی ملموس بودن خدمات ضریب همبستگی بازاریابی درونی ۱ ۰۰۴٫ سطح معنی داری ۹۷۲٫ تعداد ۹۸ ۹۸ ضریب همبستگی ملموس بودن خدمات ۰۰۴٫ ۱ سطح معنی داری ۹۷۲٫
جدول ۴-۱۱: ضریب همبستگی بین بازاریابی درونی و قابلیت اطمینان ضریب همبستگی پیرسون بازاریابی درونی قابلیت اطمینان ضریب همبستگی بازاریابی درونی ۱ **۳۶۹٫ سطح معنی داری ۰۰۰٫ تعداد ۹۸ ۹۸ ضریب همبستگی قابلیت اطمینان **۳۶۹٫ ۱ سطح معنی داری ۰۰۰٫ تعداد ۹۸ ۹۸
جدول ۴-۱۲: ضریب همبستگی بین بازاریابی درونی و ‌پاسخ‌گویی‌ ضریب همبستگی بازاریابی درونی ‌پاسخ‌گویی‌ ضریب همبستگی بازاریابی درونی ۱ **۱۴۴٫ سطح معنی داری ۱۵۸٫ تعداد ۹۸ ۹۸ ضریب همبستگی ‌پاسخ‌گویی‌ **۱۴۴٫ ۱ سطح معنی داری ۱۵۸٫
جدول ۴-۱۳: ضریب همبستگی بین بازاریابی درونی و تضمین ضریب همبستگی بازاریابی درونی تضمین ضریب همبستگی بازاریابی درونی ۱ ۱۶۷٫ سطح معنی داری ۱۰۰٫ تعداد ۹۸ ۹۸ ضریب همبستگی تضمین ۱۶۷٫ ۱ سطح معنی داری ۱۰۰٫
جدول ۴-۱۴: ضریب همبستگی بین بازاریابی درونی و همدلی ضریب همبستگی پیرسون بازاریابی درونی همدلی
 [ 02:35:00 ب.ظ ]




آموزه های تربیتی

همان گونه که پروردگار عالمیان نسبت به همه مخلوقات خود مهربان است: «وَ بِکَلِمَاتِکَ الَّتِی تَفَضَّلْتَ بِهَا عَلَى أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ أَهْلِ الدُّنْیَا وَ أَهْلِ الْآخِرَهِ وَ بِرَحْمَتِکَ الَّتِی مَنَنْتَ بِهَا عَلَى جَمِیعِ خَلْقِک، (از تو می خواهم) به حقّ مقام کلمه کامل و کلماتت که به واسطه آن بر اهل آسمان و زمین و دنیا و آخرت احسان نمودی و به حقّ بخششت که به واسطه آن بر تمامی مخلوقاتت منّت نهادی» (دعای سمات، ص ۱۱۸)، انسان‌ها نیز باید موجودات هستی و به نحو احسن، همنوعان خود را دوست داشته باشند و نسبت به آن ها مرحمت بورزند. در حدیث می خوانیم: «قال رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله‏: الخلق عیال اللَّه فاحبّ الخلق الى اللَّه من نفع عیال اللَّه و ادخل علی اهل بیت سرورا ، رسول اکرم (ص) فرموده است: مخلوق خداوند عموما عیالات خدا هستند و محبوبترین فرد نزد پروردگار کسی است که به عیالات خدا نفعی برساند و خانواده‏ای را شاد نماید» (فلسفی، ۱۳۶۸، ص ۴۲). پس باید نسبت به عیال الله[۲۱] زیبا رفتار نمود و حقوق آن ها را به هیچ وجه تضییع ننمود. خوشبختی و سعادت آن ها را از آنِ خود دانست؛ همانند پیامبر صلوات الله علیه که نسبت به هدایت مردم مشتاق و با مؤمنین رؤف و مهربان بود: « لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ، همانا پیامبری از جنس خودتان به رسالت به سوی شما آمده است که تباهی و زیان شما بر او دشوار است و سخت به شما علاقه دارد و با مؤمنان رئوف و مهربان است» (توبه: ۱۲۸). رحمت در خداوند اعطا و افاضه است و در انسان رأفت و رقّت قلب. پس انسان ها باید علاوه بر رأفت و رقّت قلب و «تأثر خاطر در برابر حاجت مردمان (که) ضعیف ترین مراتب رحمت است و از کمالات نفسانیه می‌باشد» (حسینی همدانی، ۱۴۰۴ق، ص ۱۱)، به بندگان خدا خیررسانی و بخشش نمایند؛ چه مادی و چه معنوی از ایشان دستگیری نموده و دل آن­ها را خوشحال کنند. در روایات داریم که گاهی حتّی رحم نکردن به یک حیوان باعث دوزخی شدن شخص و بالعکس عطوفت به سگی مایه عاقبت به خیر شدن فرد گردیده است. کمره ای (۱۳۶۵) از رسول خدا صلوات الله علیه نقل می‌کند که: «دیدم در دوزخ کشنده آن گربه را که رفت و آمدش آن زن را گاز می گرفت، که او را بسته و خوراکش نمی دارد و رهایش نمی­کرد، و به بهشت رفتم و در آن کسی را دیدم که سگی را سیراب کرده بود» (ص ۲۲۷)؛ و حال چه رسد به انسان ها؛ والله اعلم!

علاوه بر رحمت عامه ای که باید نسبت به همه مخلوقات خدا داشت، باید به انسان های مؤمن رحمت مضاعفی اعمال نمود. این نکته باعث می شود که یک «تقویت مثبت (تشویق)» (سیف، ۱۳۷۸، ص ۵۵۷) ایجاد شده و مؤمنین را در بندگی پروردگار ثابت قدم تر نماید و برای دیگر افرادی که مؤمن نیستند نیز ایجاد انگیزه گردد که آن ها نیز به راه طاعت پروردگار گام بگذارند. معلم نیز در کلاس با این که با همه دانش آموزان مهربان است، باید نسبت به افرادی که کوشش شایسته تری دارند، رحمت خاصّی نشان دهد تا موجبات تشویق او و همچنین الگوگیری بقیه دانش آموزان فراهم آید.

پروردگار جهانیان، رحمت و غضب ـ البته غضب او نیز عین رحمت است ـ را با یکدیگر دارا است، انسان نیز باید در رفتارهای خود تعادل را بین رحمت و غضب رعایت نماید. با اینکه «مجازات مجرمین در راستای اصلاح و تربیت انسان‌ها است و در اسلام نیز وجود دارد» (رهامی، ۱۳۷۹)، اما باید گفت که رحمت، باید از غضب پیشی بگیرد و فقط در مواقع ضرورت که غضب لازم به نظر می‌رسد، باید آن را اعمال کرد. البته حقیقت غضب در تربیت اسلامی، رحمت است، یعنی این که مسلمان حقیقی برای سعادت و هدایت همنوعانش، برای تربیت شدنشان و در اصل از روی مهر و محبّتی که به افراد دارد، در حد لزوم غضب می‌کند و خطاکاران را تنبیه می کند.

در حیطه امر به معروف و نهی از منکر نیز باید با مهر و عطوفت رفتار کرد، همان گونه که حضرت ابراهیم علیه السلام پدرخوانده خویش را با کمال مهر و عطوفت امر به معروف و نهی از منکر نمود، و برای او آمرزش طلبید: «ای پدر، حقیقت این است که دانشی برای من فراهم آمده که برای تو فراهم نیامده است، پس مرا پیروی کن، من تو را به راهی راست هدایت می کنم. ای پدر، از شیطان پیروی مکن که او تو را به پرستش غیرخدا می‌خواند، زیرا شیطان خدای رحمان را عصیانگر است و تو را جز به نافرمانی خدا فرا نمی خواند. ای پدر، من می ترسم از جانب خدای رحمان عذاب خذلان به سراغت آید و او تو را به حال خودت واگذارد و در نتیجه دوستدار شیطان گردی و شیطان کار تو را در اختیار گیرد. گفت: ای ابراهیم، آیا تو از معبودان من رویگردانی؟ سوگند یاد می کنم که اگر از رویگردانی خود بازنایستی تو را سنگسار خواهم کرد، و اینک برای مدّتی طولانی مرا ترک کن و کناره گیری کن! ابراهیم گفت: سلام بر تو باد، به زودی از پروردگارم برای تو آمرزش می طلبم، امید است تو را بیامرزد، زیرا او با من مهربان بوده، دعاهای مرا مستجاب ‌کرده‌است» (مریم: ۴۷ ـ ۴۳) (جعفری، ۱۳۸۲).

رحمت، در همه شئونات زندگی انسان باید جریان داشته باشد. حتی تعزیر و قصاص نیز رحمت به حساب می‌آیند چون مانع از کسب رذایل بیشتر توسط انسان ها خواهد شد که در نهایت، توجه به سعادت آن ها را نشان می‌دهد. معلم نیز باید تشویق را بر تنبیه مقدم بدارد و سعی نماید همواره با ایجاد انگیزش در دانش آموزان به وسیله تشویق رفتارهای پسندیده آن ها، ایشان را به پیشرفت و بهبود وضعیت موجود از نظر اخلاقی، درسی، اجتماعی و سایر موارد ترغیب نماید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:35:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم