درکتاب مقدس علاوه بر اینکه بندگان خدا به صبر فرا خوانده می شوند به صبور بودن خداوند در برابر بندگان گناهکارش و دادن فرصت به آنها برای توبه اشارات بسیاری شده است که در این آیات علت مجازات نشدن سریع خطاکاران نه ناتوانی خداوند در مجازات آنها بلکه صبر او برای توبه بندگانش است: «و تحمّلِ خداوندِ ما را نجات بدانید» (دوم پطرس۳: ۱۵)؛ «خداوند در وعده خود تأخیر نمی‌نماید، چنانکه بعضی تأخیر می‌پندارند، بلکه بر شما تحمّل می کند، چون نمی‌خواهد که کسی هلاک گردد، بلکه همه به توبه گرایند. » (دوم پطرس۳: ۹)؛ اگر خداوند نسبت به تو صبر و تحمل نشان داده آیا این را نتیجه ضعف او میدانی آیا متوجه نیستی که خداوند در تمام این مدت که تو را مجازات نکرده به تو فرصت داده تا از گناهانت دست بکشی بله مهربانی خداوند برای تو این بوده است که تو توبه کنی. » (رومیان۴: ۲).

۴-۲-۳-۲- صبر انسان در عهد جدید
از منظر عهدجدید، صبر از صفاتی است که انسان برای دستیابی به آرامش در زندگی دنیوی و سعادت در زندگی اخروی به آن نیاز دارد و از جمله اولین چیزهایی که هر انسانی نیاز دارد که یاد بگیرد: «اگر می خواهید که خداوند به وعده خود عمل کند لازم است که شما نیز در کمال صبر و بردباری خوست خدا را انجام دهید. » (رومیان ۱۲: ۱۸؛ دوم قرنتیان ۱۳: ۱۲). و در آیات متعددی مومنان را به صبر دعوت می­ کند. نمونه آن در نامه پولس به عبرانیان است که خداوند مومنان را به صبر دعوت می­ کند؛ «پس حال که در این میدان مسابقه چنین گروه انبوهی از ایمان داران را داریم که برای تماشای ما گرد آمده اند بیائید هر آنچه سبب کندی یا عقب افتادن ما از مسابقه می شود از خود دور کنیم و با صبر و شکیبایی در این میدان به سوی هدف بدویم. برای پیروزی در این مسابقه روحانی به عیسی چشم بدوزیم که چنین ایمانی را در قلب ما ایجاد کرده و آن را کامل خواهد ساخت زیرا او نیز در همین مسیر صلیب و خفت را تحمل کرده چون می دانست که در پس آن خوشی و شادمانی عظیمی نسیبش خواهد شد. به همین جهت اکنون در جایگاه افتخار یعنی دردست راست خدا نشسته است . پس اگر می خواهید در این مسابقه خسته و دلسرد نشوید به صبر و پایداری مسیح بی اندیشید به او که از سوی گناهکاران مصیبت ها کشید. » (عبرانیان۱۲: ۱-۳).
نمونه دیگر آیات دعوت به صبر و پایداری را می توان در نامه یهودا (برادر یعقوب) مشاهده نمود؛ در این نامه او مردم را به پایداری دعوت می­ کند: «ای عزیزان سخنان رسولان خداوند ما عیسی را به یاد آورید. ایشان می گفتند که در زمان های آخر اشخاصی پیدا خواهند شد که مطابق خواسته های ناپاک خود رفتار خواهند کرد و حقیقت را مسخره خواهند کرد. همین اشخاص اند که در بین شما تفرقه ایجاد خواهند کرد و در پی هوس های خود هستند. ای عزیزان زندگی خود را بر پایه ایمان بنا کنید و با کمک روح القدس دعا کنید. به محبتی که خداوند در حق شما کرده وفادار باشید، و با صبر منتظر آن زندگی جاویدان باشید که خداوند ما عیسی مسیح، از روی رحمت خود به شما عنایت خواهد فرمود. به کمک کسانی بشتابید که در شک وتردید به سر میبرند تا برشک خود غلبه کنند. گمراهان را از آتش جهنم رهایی دهید اما مراقب باشید که خودتان نیز به سوی گناه کشیده نشوید درهمان حال که دلتان برای این گناهکاران می سوزد از اعمال گناه آلود آنها متنفر باشید وبدانید راه نجات ایمان به خداوند است ومسیح مارا نجات خواهد داد. » (یهودا۱: ۱۷-۲۳). زیرا در زندگی دنیوی آزمونها و ابتلائات بسیاری وجود دارد و انسان هر اندازه که طلب آرامش کند باز هم برای او راه گریزی از رنج و سختی وجود ندارد (عبرانیان ۱۰: ۳۶). و مسیح می گوید که انسان نباید هرگز به دنبال مقام جایگاهی باشد که درآنجا وسوسه و مشقتی نباشد بلکه باید در پی دستیابی به آرامشی باشد که اگر در رنج قرار گرفت و به مصیبتی گرفتار شد و یا در برابر هجوم وسوسه ها قرار گرفت قادر به تحمل آنها باشد: «ای برادران چون در امتحانهای گوناگون مبتلا شوید کمال سعادت خود بدانید (کاملاً شاد باشید). زیرا در آزمایشها و سختی هاست که صبر و تحملتان بیشتر می شود – پس بگذارید صبرتان فزونی یابد و نکوشید از زیر بار مشکلات شانه خالی کنید، زیرا وقتی صبرتان به حدکمال رسید افرادی بالغ و کامل خواهید شد و به هیچ چیز نیاز نخواهید داشت» (یعقوب ۱: ۲- ۴).
چرا که اگر انسان نتواند در برابر وسوسه های این دنیا صبر داشته باشد چگونه می تواند آتش دوزخ را تحمل نماید؟ انسان عاقل بین دو سختی و آفت همیشه باید آن را که ضرر کمتری دارد انتخاب کند و چون تحمل آتش برزخ سخت تر و ضرر آن هم برای او بیشتراست؛ پس برایش بهتر خواهد بود که در برابر وسوسه های این دنیا صبر پیشه کند.
ممکن است انسان گمان کند که انسانهای اهل دنیا و کسانی که همه تلاش و همّ و غم خود را برای دنیا گذاشته اند هیچ رنجی ندارند و یا رنج و سختی که دارند بسیار کم است. اما اگر از خود آنان پرسیده شود می بینیم که اینگونه نیست . ممکن است که انسان تصور کند که آنها از همه لذتهای ممکنه بهره مند هستند و می توانند از هوای نفس خود پیروی کنند؛ و با این کار هر نوع سختی و مشقتی را در زندگی خود آسان کنند، اما سوال این است که حتی اگر آنها از همه چیز در این دنیا لذت ببرند و به هرچه که می خواهند برسند، این لذتها چقدروتاچه زمانی ادامه می­یابد؟ در حقیقت «ثروتمندان در این دنیا همانند دود از میان می روند» (مزامیر۲: ۶۸). و هیچ خاطره ایی از لذتهای گذشته آنان باقی نمی ماند، حتی در همان مدت حیات خویش. آنها از لذتهای دنیا بدون تلخی، خستگی و ترس بهره نمی برند زیرا همان چیزهایی که منشاء لذت برای آنها هستند در درون خود درد و رنج را نیز دارند، و این عادلانه است. زیرا آنها در جستجوی لذت و بهره بردن از آنها افراط می کنند، به همین خاطر از لذتهای بدون خواری و تلخی بهره نمی برند، همه لذتهای دنیوی کوتاه، فریبنده، آشفته، پست و فرومایه اند. اما جویندگان این لذتها هم چنان پست و کورند که مانند حیوانات و چهارپایانند که حتی حاضرند به خاطر لذتهای بی ارزش دنیوی مرگ را هم به جان بخرند. «انسان نباید از شهوات خویش پیروی کند و عنان زندگی خود را به هوای نفس خود بسپارد و باید امیال خود را لگام بزند» (ابن سیراخ ۳۰: ۱۸). «با پروردگارش مسرور باشد تا خدا آرزوی قلبش را به او عطا کند» (مزامیر۴: ۳۷). اگر انسان می خواهد به لذت حقیقی و تسلای خداوند دست پیدا کند باید که همه لذتهای دنیوی را حقیر بشمارد و از آنها دل ببرد تا به سعادت ابدی دست یابد. اما دستیابی به این سعادت ممکن نیست مگر باسعی و تلاش و صبر کردن در برابر تمام رنجها، سختی ها و آزمونها زیرا لذتها و عادتهای قبلی دایماً انسان را وسوسه می­ کند و فقط با صبر و امید به خدا است که می توان موفق شد.
در باب سوم رساله کولسیان پولس به زمانی اشاره می کند که در آینده خواهد آمد که: اولاً همه مردم در آن زر دوست، مغرور، کفر گو و نافرمان و بی دین اند. ثانیاً: بی الفت و بی وفا و خبث کننده وبی پرهیز و بی حلم و به خوبان بی اعتنا، خائن وکم حوصله وعبوس کننده وعیش را بر خدا ترجیح می دهند و در جایی دیگر می گویند که این افراد دیگر ترقی نخواهند کرد ودیوانگی آنها بر همه ظاهر می شود: «ولیکن تو مستحضری از تعلیم من، و گذران و مراد و ایمان و صله و محبت و صبر و مصیبت ها وعذاب هایی که در انتاکیه، ابقونیون، و ولبسطر بر من واقع گشت که مقدار زحمت کشیدم و خداوند از همه مردم رهایی بخشید. » (افسسیان۴: ۱۰-۱۱)، «هرنوع تلخی، خشم، غضب، درشت خویی، ناسزا گویی ونفرت را از خود دور کنید. » (افسسیان۴: ۳۱).
نیاز به صبربرای مهارهوای نفس وخویشتن داری در برابر خواهشهای نفسانی ضروری است؛ هر زمانی که انسان چیزی را با شوق بسیار وافراطی طلب کند برای به دست آوردن آن آرام و قرار خود را از دست می­دهد، انسان حریص وآزمند هرگز روی آرامش را نخواهد دید. اما معمولا انسان فروتن و متواضع از موهبت آرامش بهره مند است. کسی که کاملا نسبت به نفس خود بی اعتنا نشود در برابر بسیاری از خواهشهای نفس به آسانی وسوسه می شود و حتی ممکن است که امور کوچک و کم اهمیت هم او را وسوسه کند، انسان ضعیف النفس همیشه اسیر در خواسته های جسمانی خویش است. و گاه برای رفع شهوت وارضاء آنها تن به هر کاری می دهد اما انسانی که می خواهد خود را از نفس رها سازد باید مشقات بسیاری را پشت سر بگذارد و حتی ممکن است به خاطر این همه مشکلات و سختی­ها دچار غم و اندوه شود و یا ممکن است در برابر دیگران مهار خشم خودش را از دست بدهد، که با تلاش و صبر و توکل به خداوند می تواند از این شرایط نجات یابد. اما اگر انسان مهار نفس خود را در دست نگیرد و به هوای نفس تن دهد، پس از آن دچار عذاب وجدان می شود و دائم خود را سرزنش خواهد کرد زیرا همراهی کردن با هوای نفس انسان را از رسیدن به آرامش روحی، و رسیدن به مسیح و خدا دور می کند. و انسان فقط با تن ندادن به خواهش های نفس است که می تواند به آرامش قلبی دست یابد چرا که آرامش قلبی فقط در امور معنوی و تسلیم خدا بودن است و در امور دنیوی آرامشی وجود ندارد. مسیح می­گوید: تنها راه آزادی بی خلل خویشتن داری تمام عیاراست؛ آنان که در منفعت جویی و خودپرستی غرق شده اند بردهء هوای نفس خویش شده اند. » (تیمو تائوس دوم ۳: ۲).
از دیدگاه عهد جدید، حضرت مسیح (ع) نمونه اعلای صبر است. او قبول کرد تا برای نجات مردم به صلیب آویخته شود و مرگ را داوطلبانه قبول کند تا بشر را نجات دهد و به جای مردم، جان دهد و کفاره گناهانشان باشد (یوحنا ۴: ۹؛ رومیان ۵: ۸). این صبر و فداکاری او موجب می­ شود که ایمان داران احیا شوند و محبت و امید در دلشان زنده گردد (والوود، بی­تا: ۱۶۷). وی از سر لطف و محبت قبول نمود تا خود را در رنج و سختی اندازد و انسان را از وضعیت اسفبار خود نجات دهد و صبر و امید را در او ایجاد نماید (استید، ۱۳۸۰: ۱۹۲).
یکی از ارمغان­های عیسی برای شاگردانش صبر و آرامش است: «سلامتی برای شما می‌گذارم، سلامتی خود را به شما می‌دهم. نه چنانکه جهان می‌دهد، من به شما می‌دهم. دل شما مضطرب و هراسان نباشد. » (یوحنا۱۴: ۲۷). شاگردان با وجود همه کلماتی که عیسی به آنها فرموده است، اما چون آنها هنوز به فکر در گذشت و مرگ استاد و دوست محبوب خود می افتند در باطن خود مشوش و پریشان خاطر می شوند و از این رو عیسی (ع) به آنها می گوید که به هنگام وفات خود میراثی برای آنها بر جای می گذارد که این میراث از نوع میراث دیگران یعنی پول یا تموّل و ثروت دنیوی نیست بلکه چیزی به مراتب نفیس تر و ارجمندتر و گرانبهاتر است. وی برای آنها خزانه ی گرانبها ی صلح و آرامش را بر جای می گذارد منظور و مقصود مسیح از صلح همانا آن آرامش و راحتی می باشد که نتیجه اعتماد کامل به خدای پدر است دیگر دل آنها مضطرب و هراسان نخواهد شد زیرا قلب آنها مملو از صلح و آرامش خواهد بود . عیسی (ع) قادر است که در قلب انسان حلم و راحتی ایجاد فرماید، زیرا آرامش خود را به کسانی که وی را محبت می نمایند می بخشد این موهبت و بخشش بزرگی است!
او به آنانی که با صبر و تحمل اراده اش را به جا می آورند وخواستارجلال و بزرگی جاویدانند زندگی جاودان عطا می کند (رومیان۲: ۷)، «طوری زندگی نکنید که باعث آزار روح القدس گردد به یاد داشته باشید که او به شما مهرورزیده تاشمارا برای روز رستگاری آماده کند روزی که در آن به طور کامل از گناه آزاد خواهید شد» (افسسیان۴: ۳۰).
از منظر عهدجدید، نیز حضرت ایوب (ع) از جمله پیامبرانی قلمداد گردیده است که در برابر سختی­های و مشکلات فراوانی که بر او وارد شده است، صبر نموده است. یعقوب رسول در این باره، به ایماندارانِ به مسیح می‌فرماید: «برادران، از پیامبرانی که به نام خداوند سخن می‌گفتند، درسِ صبر در مصائب را فراگیرید. ما بردباران را خجسته می‌خوانیم. شما درباره ی صبر ایوب شنیده‌اید، و می‌دانید که خداوند سرانجام با او چه کرد، زیرا خداوند به‌غایت مهربان و رحیم است. » (یعقوب ۵: ‏۱۰-‏۱۱).
از دید عهدجدید، پولس یکی دیگر از کسانی است که به خاطر عیسی مسیح زحمات زیادی را متحمل شده و برای تبلیغ مسیحیت، رنج­های زیادی کشیده: «امّا ای برادران، می‌خواهم شما بدانید که آنچه بر من واقع گشت، برعکس به ترقّی انجیل انجامید، به حدّی که زنجیرهای من آشکارا شد در مسیح در تمام فوج خاصّ و به همه دیگران. و اکثر از برادران در خداوند از زنجیرهای من اعتماد به هم رسانیده، بیشتر جرأت می‌کنند که کلام خدا را بی‌ترس بگویند. » (فیلیپیان۱: ۱۲-۱۴). و تنها به خاطر عیسی صبر نموده است: «برادران عزیز، می خواهم این را نیز بدانید که آنچه برای من پیش آمده، در واقع به اشاعه و گسترش پیغام انجیل منجر شده است ؛ زیرا اکنون همه، من جمله سربازان گارد، به خوبی می دانند که من به علت مسیحی بودن، در زندان بسر می برم . به علاوه، زندانی بودن من باعث شده که بسیاری از مسیحیان اینجا، دیگر ترسی از زندان نداشته باشند؛ و صبر و تحمل من به آنان جرأت بخشیده که با شهامت بیشتری پیغام مسیح را اعلام کنند (فیلیپیان ۱: ۱۲ – ۱۵).
پولس در میان سال های ۵-۱۵ م در شهر طرسوس (Tarsus) – شهری در قسمت آسیایی ترکیه- در خانواده ای ثروتمند و اشرافی به دنیا آمد (Schroeder. F, Pual. Apostle. St, in New Catholic Encyclopedia, v11, p3). تاریخ تولد او نشان دهنده ی آن است که کوچک تر از حضرت عیسی (ع) بوده است. پولس به واسطه ی پدرش توانسته است تابعیت روم را به نظر دست آورد؛ و در عین یهودی بودن، شهروند روم نیز محسوب می شده است. پولس از نظر دینی، به فرقه ی فریسیان تعلّق داشته است. به گفته ی خود وی، «روز هشتم مختون شده و از قبیله­ی اسراییل، از سبط بنیامین، عبرانی ای از عبرانیان، از جهت شریعت فریسی» بوده است (فیلیپیان۳: ۵). پیش از گرایش به مسیحیت، نام او شائول بوده که نامی عبری، و تلفظ یونانی آن «سولس» است؛ امّا بعد از پیوستن به مسیحیت، او نام «پولس» را برای خود انتخاب کرده که ترجمه­ی یونانی شائول، و به معنای کوچک است (البستانی، ۱۸۸۷، ج ۵: ۶۹۹). پولس در جوانی مدتی را برای تحصیل شریعت یهود در اورشلیم گذرانده، و در این شهر با کتاب مقدّس و اعتقادات یهودی آشنا شده است؛ همان گونه که در شهر طرسوس، فرهنگ یونانی را فراگرفته است. شایان ذکر است که آشنایی با این دو فرهنگ، در شکل دادن به عقاید او نقش اساسی داشته است. وی از رسولان حضرت عیسی (ع) نبوده و اساساً هیچ گاه آن حضرت را ندیده بود. خود وی می گوید: در ابتدا نه تنها مسیحی نبوده، بلکه دشمن سرسخت مسیحیان بوده ام (ر.ک: نامه های پولس به خصوص نامه به غلاطیان باب های ۱ و ۲). و نام او در عهد جدید، اولین بار، در جریان شکنجه و شهادت استیفان- که برگزیده ی حواریون بوده- ذکر شده است؛ (اعمال رسولان۶: ۵). در عهد جدید از وی به عنوان ناظر (Schroeder. F, Pual. Apostle. St, 2003 , v11, p3) و راضی به (اعمال رسولان۷: ۵۸-۶۰) شکنجه و شهادت استیفان یاد می شود. پس از شهادت استیفان، که در روزگار رویارویی مسیحیان با انواع دشواری ها رخ داده، پولس نامه ای از مجمع یهودیان اورشلیم دریافت کرده، و برای دستگیری و شکنجه ی تازه مسیحیان، راهی دمشق شده است؛ اما به گفته ی خود وی، هنگام پیمودن این مسیر، مکاشفه ای را تجربه کرده و به دیدار و حضرت عیسی (ع) نائل آمده است. در این دیدار، آن حضرت او را به دین مسیحیت دعوت کرده است: سولس[پولس] هنوز تهدید و قتل بر شاگردان خداوند همی دمید و نزد رئیس کهنه آمد و از او نامه ها خواست به سوی کنایسی که در دمشق بود تا اگر کسی را از اهل طریقت خواه مرد و خواه زن بیابد، ایشان را بند برنهاده، به اورشلیم بیاورد؛ و در اثنای راه، چون نزدیک به دمشق رسید، ناگاه نوری در آسمان دور او درخشید، و به زمین افتاده، آوازی شنید که بدو گفت: ای شائول، برای چه بر من جفا می کنی؟ گفت: خداوندا، تو کیستی؟ خداوند گفت: من آن عیسی هستم که تو بدو جفا می کنی؛ لیکن برخاسته، به شهر برو که آنجا به تو گفته می شود[که] چه باید کرد (اعمال رسولان ج ۶-۱: ۹). بعد از این ماجرا که در بین سال های ۳۲ تا ۳۶م. رخ داد، پولس به مسیحیان پیوست و تا هنگام مرگ، در بین سال های ۶۲ تا ۶۴م، به عنوان مبلّغ دین مسیح به سفرهای تبلیغی پرداخت؛ او در راه تبلیغ و ترویج برداشت خود از مسیحیت تلاش فراوانی کرد و در این راه، سختی های زیادی را متحمّل و چندین بار زندانی شد که شرح آنها در کتاب اعمال رسولان (از باب دهم به بعد)، آمده است. وی سرانجام در سال ۶۴م. یا ۶۵م. کشته شد (البستانی، ۱۸۸۷، ج ۵: ۷۰۱-۷۰۰).
۴-۲-۳-۳- ویژگی­های صابران در عهد جدید
در عهدجدید نیز در آیات متعدد به ویژگی های صابران اشاره شده است که این ویژگی ها عبارتند از:
۱-کینه و خشم نداشتن نسبت به دیگران و دوست داشتن آنان. ۲- لجوج نبودن ۳- سرسخت نبودن ۴- با دیگران با صلح و آرامش زندگی کردن ۵- تحمل کردن رنجها به خاطر خدا ۶- توان مقابله با سختی ها و تن ندادن به تمایلات نفسانی. ۷-توکل کردن به خداوند ۸- در همه حال حمد وثنای خداوند را گفتن ۹-ایمان داشتن به تسلی خداوند و تسلی دادن دیگران . که به این صفات در آیات متعددی از کتابها و رساله های عهد جدید اشاره شده است که به برخی از این آیات اشاره می شود.

  • توان مقابله با سختی ها و تن ندادن به تمایلات نفسانی

به مسیحیان توصیه می­ کند که: «از اوامر روح خدا پیروی کنند تا برده امیال نفس سرکش خود نگردند. زیرا ما انسانها به طور طبیعی دوست داریم امیالی را که مخالف اراده خداوند است را به جا آوریم و بر عکس هرگاه بخواهیم از اوامر روح خدا پیروی کنیم وخواست خود را به جا آوریم امیال طبیعی ما به مخالفت برمی­خیزند این دو نیرو مدام درحال کشمکش هستند ومی کوشند که بر اراده ما مسلط شوند پس هر کاری که میخواهیم انجام دهیم ازتاثیر این دو نیرو خالی نیست. اما اگرروح خدا شما را هدایت کند دیگرلازم نیست برای انجام دستورهای خدا برخود فشار وارد کنید. هرگاه روح خدا زندگی ما را هدایت کند این ثمره­ها را در زندگی ما به وجود خواهد آورد، محبت، شادی، آرامش، بردباری، مهربانی، نیکو کاری، وفاداری، فروتنی خویشتن داری» (غلاطیان۵: ۱۶-۲۲).

  • کینه و خشم نداشتن نسبت به دیگران و دوست داشتن آنان

انسان صبور و متواضع کسی است که محبت دارد و در دل خود نسبت به هیچ کس خشم و نفرت نداشته باشد. که دررساله اول قرنتیان به این موضوع اشاره شده است: «محبّت حلیم و مهربان است؛ محبّت حسد نمی‌برد؛ محبّت کبر و غرور ندارد؛ اطوار ناپسندیده ندارد و نفع خود را طالب نمی‌شود؛ خشم نمی‌گیرد و سوءظنّ ندارد؛ از ناراستی خوشوقت نمی‌گردد، ولی با راستی شادی می‌کند؛ در همه‌چیز صبر می‌کند و همه را باور می کند؛ در همهحال امیدوار می‌باشد و هر چیز را متحمل می‌باشد. » (اول قرنتیان۱۳: ۴-۷).
پولس در نامه به کولسیان به زندگی افراد تازه مسیحی شده اشاره می کند، که همه صفات و اخلاق زشت گذشته را باید کنارگذارند وفراموش کنند: «لیکن الحال شما همه را ترک کنید، یعنی خشم و غیظ و بدخویی و بدگویی و فحش را از زبان خود. به یکدیگر دروغ مگویید، چونکه انسانیّت کهنه را با اعمالش از خود بیرون کرده‌اید، و تازه را پوشیده‌اید که به صورت خالق خویش تا به معرفت کامل، تازه می‌شود، که در آن نه یونانی است، نه یهود، نه ختنه، نه نامختونی، نه بَربَری، نه سَکِیتِی، نه غلام و نه آزاد، بلکه مسیح همه و در همه است. پس مانند برگزیدگان مقدّس و محبوب خدا، احشای رحمت و مهربانی و تواضع و تحمّل و حلم را بپوشید؛ و متحمّل یکدیگر شده، همدیگر را عفو کنید هرگاه بر دیگری ادّعایی داشته باشید؛ چنانکه مسیح شما را آمرزید، شما نیز چنین کنید. و بر این همه محبّت را که کمربند کمال است بپوشید. » (کولسیان۳: ۸-۱۴).

  • با دیگران با صلح و آرامش زندگی کردن

همه زندگی آرام را دوست دارند، اما لجاجت و سرسختی و قدرت طلبی موانع زندگی آسوده برای انسان است. اما چنان که در آیات پیشین بیان شد؛ کسی که در درون متواضع و صبور است به هیچیک از اینها توجه ندارد. پس می تواند با آسودگی زندگی کند. در دنیا بعضی از انسانها هم با خود در صلحند و هم با دیگران (رومیان ۱۲: ۱۸؛ دوم قرنتیان ۱۳: ۱۱). اما کسانی هم هستند که نه با خود درصلحند و نه به دیگران مجال آسایش می دهند. چنین انسانهایی آفت جامعه و خلق اند و برای خودشان آفتی بزرگترند و هستند کسانی که با خود در صلحند و می کوشند تا دیگران را به آرامش رهنمون می شوند . البته همه آرامشها باید بر بردباری فروتنانه متکی باشد نه بر عدم ناملایمات. کسی که از سّر و ارزش شکیبایی با خبر باشد از بالاترین آرامش برخوردار است. چنین کسی مسلط بر نفس خود، ارباب عالم، دوست مسیح و وارث بهشت است (توماس، ۱۳۸۳، ۱۰۹).
در عهد جدید به اهمیت صبر در زندگی اجتماعی نیز اشاره شده است که همه افراد جامعه مانند افراد یک خانواده هستند، پس باید نسبت به یکدیگر مهربان و فروتن باشند و از خطاها و اشتباهات یکدیگر بگذرند و نسبت به هم صبور باشند و از یکدیگر انتقام نگیرند تا خداوند هم به آنها برکت دهد (دوم قرنتیان، باب ۶)؛ «باشد تا خدایی که عطا کننده صبر ودلگرمی است به شما کمک کند تا با هم در صلح وصفای کامل زندگی کنید و نسبت به یکدیگر همانطور طرز فکری را داشته باشید که مسیح نسبت به انسان ها داشت» (رومیان۱۵: ۵).

  • تحمل کردن رنجها به خاطر خدا

پطرس معتقد است یک مسیحی باید به خاطر خدا هر رنجی را صبورانه تحمل کند و اگر به خاطر انجام اعمال نیکو مجازات شود و آزار ببیند اما صبور باشد و با خویشتن داری باز به انجام آنها بپردازد؛ سبب خشنودی خدامی گردد. «به‌ همه‌ احترام‌ کنید؛ ایمانداران‌ را دوست‌ بدارید؛ از خدا بترسید؛ به‌ رهبران‌ مملکت‌ احترام‌بگذارید. شما خدمتکاران‌، باید مطیع‌ اربابان‌ خود باشید و به‌ ایشان‌ احترام‌ کامل‌ بگذارید، نه‌ فقط‌ به‌ اربابان‌ مهربان‌ و با ملاحظه‌، بلکه‌ به‌ آنانی‌ نیز که‌ سختگیر و تندخو هستند. اگر بخاطر انجام‌ اراده‌ خدا، به‌ ناحق‌ متحمل‌ رنج‌ و زحمت‌ شوید، خدا شما را اجر خواهد داد. اگر به‌ سبب‌ اعمال‌ بد و نادرست‌ مجازات‌ شوید، چه‌ افتخاری‌ دارد؟ اما اگر بسبب‌ درستکاری‌ و نیکوکاری‌، رنج‌ و زحمت‌ ببینید و بدون‌ شکایت‌ آن‌ را تحمل‌ نمایید، آنگاه‌ خدا را خشنود ساخته‌اید. » (اول پطرس۲: ۱۷-۲۰). در آیات بعدی همین باب به عیسی مسیح به عنوان سرمشق صبر برای همه مومنان اشاره می کند و از مومنان می خواهد که در برابر سختیها و رنجها همچون مسیح رفتار کنند «این‌ رنج‌ و زحمت‌، جزئی‌ از خدمتی‌ است‌ که‌ خدا به‌ شما محول‌ کرده‌ است‌. سرمشق‌ شما مسیح‌ است‌ که‌ در راه‌ شما زحمت‌ کشید. پس‌ راه‌ او را ادامه‌ دهید (اول پطرس۲: ۲۱).
در باب چهارم رساله پطرس باز همین نکات ذکر شده که انسان باید رنج را صبورانه تحمل کند اما در این آیات به موضوع دیگری هم اشاره میکند که دارای اهمیت است و آن اینکه وقتی که جسم انسان درد و رنج را تحمل می کند در برابر مقابله با ارتکاب به گناه مقاوم تر می شود و دیگر گناهان بر او قدرتی ندارند و نمی توانند بر او غلبه کنند و می تواند باقی عمر خود را به انجام خواست خدا بپردازد «همانگونه که مسیح متحمل رنج و زحمت گردید شما نیز خود را برای رنج ها و زحمات آماده کنید زیرا هر گاه بدن انسان متحمل درد و رنج شود دیگر گناه نمی تواند بر او قدرتی داشته باشد- به این ترتیب خواهید توانست باقی عمر خود را به انجام اراده و خواست خدا سپری کنید و نه انجام خواهش های گناه آلود خود. » (اول پطرس۴: ۱-۲). در ادامه همین باب به آزمایشها و ابتلائاتی که خداوند مومنان خود را به آنها ابتلا می کند اشاره کرده است که این آزمایشها را برای مشخص کردن میزان ایمان مومنان ضروری می داند و از آنها می خواهد که در برابر آنها نه فقط صبور باشند که آنها را با شادی بپذیرند، اما در این میان به یک نکته بسیار مهم اشاره می کند که مومن فقط باید رنجها، نفرین ها و دشنامهایی را با شادی و صبورانه تحمل کند که به خاطر خدا و به خاطر مسیحی بودن او باشد و نه رنجهایی که به خاطر انجام جرمهایی مانند قتل، دزدی، خرابکاری و یا دخالت در زندگی دیگران برایش به وجود می آید. و در پایان این بحث خود به این مطلب می پردازد که اگر این خواست خدا باشد که انسان در زندگی دچار رنج و سختی گردد او باید آن را بپذیرد و به انجام کارهای خوب خود ادامه دهد و به خدا اعتماد داشته باشد زیرا خداوند خالق انسان است و او هیچگاه بندگان خود را فراموش نمی کند. «ای عزیزان؛ از آزمایشها و زحماتی که گریبانگیر شماست متعجب و حیران نشوید و فکر نکنید که امری غریب بر شما واقع شده است زیرا این مصائب برای آزمایش ایمان شماست. شاد باشید که از این طریق می توانید در رنج و زحمت عیسی مسیح شریک شوید؛ به این ترتیب در روز بازگشت پر جلال او، شادی شما کامل خواهد شد. اگر به خاطر مسیحی بودن شما را دشنام دهند و نفرین کنند شاد باشید زیرا در این صورت گرمی روح پر جلال خدا را احساس خواهید کرد که وجود شما را فرا می گیرد. اما مراقب باشید کسی از شما به جرم قتل، دزدی، خرابکاری و یا دخالت در زندگی دیگران رنج وزحمت نبیند، اما اگر به علت مسیحی بودن مورد آزار و اذیت قرار گرفته شرمگین نشوید بلکه به آن افتخارکنید، که نام مسیحی بر شما است و به خاطرآن شکر کنید… اگر به خواست خدا دچار رنج و زحمتی شدید اشکالی ندارد به کارهای خوب خود ادامه دهید و به خدا اعتماد کنید که خالق شماست زیرا او هرگز شما را رها نخواهد کرد. » (اول پطرس۴: ۱۲-۱۹).

  • ایمان داشتن به تسلی خداوند

پولس نام خداوند و عیسی مسیح را را منشاء همه تسلیات می داند و می گوید: «چقدر باید خدا را شکر کنیم، خدایی که پدر خداوند ما مسیح است، خدایی که سرچشمه لطف ومهربانی است. ودر زحمات وسختی ها ما را تسلی وقوت قلب می بخشد، بلی او ما را تسلی می دهد تامانیز همین تسلی را به کسانی دهیم که در رنج وزحمتند وبه همدردی وتشویق ما نیاز دارند. یقین بدانید که هرقدر برای مسیح بیشتر زحمت بکشیم از او تسلی ودلگرمی بیشتری خواهیم یافت. مابرای رساندن نجات وتسلی خداوند به شما زحمات زیادی را متحمل میشویم اما در این زحمات خدا ما را تسلی عطا کرده است که این نیز به منظور کمک به شما است تابدانید که وقتی که شما نیز در سختی قرارگیرید او شما را تسلی خواهد داداو به شما این قدرت را خواهد بخشید تاناملایمات را تحمل کنید اما در ادامه برای این که خداوند در مشکلات به بندگان خود قدرت تحمل راببخشد شرطی راتعیین میکند که همانا توکل است ومی گوید حتی در سخت ترین شرایط ودشوارترین حالات که حتی برای زنده ماندن هم امید کمی است انسان برای تحمل مشکلات وسختی ها فقط باید به خدا توکل کند» (دوم قرنتیان۱: ۳-۷). ودر آیه­ی بعدی ازفشار و سختی ها می گوید و در ادامه می­گوید: واحساس می کردیم که محکوم به مرگیم، چون برای نجات خود کاری از دستمان برنمی آمد اما این زحمات وسختی ها درس خوبی به ماداد تادیگر به خودمان متکی نباشیم بلکه به خدایی توکل کنیم که می تواند حتی مردگان را زنده کند پس همه چیز را به دست اوسپردیم واونیز ما را یاری داد واز مرگ و حشتناک ما را رهایی داد» (دوم قرنتیان۱: ۹-۱۰).

  • توکل کردن به خداوند

«این همه را به جهت برگزیدگان متحمل می شوم . تاآنکه ایشان آن نجاتی را که در مسیح عیسی می باشد با جلال ابدی به چنگ آوردند اگر تحمل بورزیم به امور مسلط خواهیم کشت و اگر انکار نمایم او نیز مارا انکار خواهد نمود» (قرنتیان۶).
– «دربرادری بایکدیگر مهربان باشید ویکدیگر را در تعظیم سبقت نمایید. و در کوشش تاخیر نماید و در روح چالاک و خداوند را فرمان پذیر باشد. در امید شاد و در مصیبت صابر و در دعا پایدار باشید. » (رومیان۱۲: ۱۰-۱۲).

  • در همه حال ثنای خداوند را گفتن
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...