دانلود تحقیق-پروژه و پایان نامه – ۷-۲-۵- الگوی ویسینگ [۱۱۸]و وان ادن[۱۱۹] – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
آنچه از این دیدگاه میتوان نتیجه گرفت آن است که، احساس بهزیستی تا حدود زیادی به فعالیت افراد در جهت ارزشهایشان مربوط است (داینر، ساوایشی، ۱۹۹۷). گاهی برخی فعالیتها ناخوشایند است و عاطفه مثبت نیز به همراه ندارد ؛ اما با توجه به ارتباط آن ها با ارزشها، در دراز مدت به خشنودی از زندگی و بهزیستی می انجامد و این بدان معنی است که در بررسی بهزیستی به آنچه برای یک فرد یا فرهنگ او ارزش یا هدف تلقی میگردد، باید توجه شود (داینر و لوکاس، ۲۰۰۰؛ به نقل از یزدانی، ۱۳۸۲).
۴-۲-۵- دیدگاه مقایسه های اجتماعی[۱۰۰]
میکالوس[۱۰۱](۱۹۸۵) معتقد است که بخشی از بهزیستی از طریق مقایسه با استانداردهای اجتماعی حاصل میشود (داینر، ساوایشی، ۱۹۹۷). در این الگو، افراد با مشاهده اطرافیانشان و مقایسه خود با دوستان و آشنایان و یادآوری گذشته، اهداف و استانداردهایی را انتخاب میکنند (داینر، ساوایشی، ۱۹۹۷).
اگر افراد از این استانداردها بالاتر باشند، شادی و بهزیستی بالاتری را تجربه میکنند و چنانچه پایین از آن ها باشند، بهزیستی و خرسندی اندکی خواهند داشت (داینر و بیسواس – داینر، ۲۰۰۰).
تایلور[۱۰۲](۱۹۸۵) با بررسی پژوهشهای انجام شده به این نتیجه دست یافت که داده های پژوهشی از یک الگوی مقایسه اجتماعی حمایت میکند. افراد به صورت انتخابی، دیگران را به منظور مقایسه بر میگزینند. گاهی آنان یک فرد خیالی را خلق میکنند که برای رسیدن به هدفهایشان مورد مقایسه قرار دهند. از نظر آنان نظریه مقایسه اجتماعی، بیانگر آن است که افراد با مقایسه خود با دیگران، باعث برانگیختن خود شده و بهزیستی خود را از طریق این مقایسه تغییر میدهند (داینر، ساوایشی، ۱۹۹۷).
۵-۲-۵ دیدگاه سازگاری[۱۰۳]
در نظریه سازگاری اعتقاد بر این است که افراد توانایی چشمگیری در سازگاری با رویدادهای مثبت و منفی زندگی دارند (بیسواس- داینر، داینر و تامیر، ۲۰۰۴). سا، داینر و فوجیتا(۱۹۹۶) بیان کردند که افراد تمایل دارند، بهزیستی را در سطوح خاصی، بدون توجه به رویدادهای روزانه، ثابت نگه دارند. حتی بعد از رویدادهای هیجان انگیز زندگی، مانند برنده شدن در بخت آزمایی یا مبتلا شدن به یک بیماری جدی، افراد گرایش دارند، که به سطح خاصی از بهزیستی شان برگردند (نقل از ریسامب، هاریس، مگنس، ویترسو و تامبس، ۲۰۰۱).
نظریه سازگاری، وجود بهزیستی را در افرادی که به ظاهر در رنج هستند، تبیین میکند. برای مثال آلمن[۱۰۴](۱۹۹۰) دریافت که افراد معلول که روی صندلیهای چرخدار مینشینند، همانند افراد سالم، شاد هستند. وجود بهزیستی در افراد ناتوانی که در زندگی روزمره در رنج هستند، حاکی از سازگاری آن ها با شرایط سخت و نامساعد میباشد (داینر، ساوایشی، ۱۹۹۷).
شواهد دیگر در مورد نظریه سازگاری و بهزیستی، از مطالعات طولی به دست آمده است. در این مطالعات مشخص شده است که وقایع مهم با هیجانات شدید همراه میباشند، اما این رابطه با گذشت زمان کاهش مییابد (داینر و بیسواس-داینر،۲۰۰۰). برای مثال، سیلور [۱۰۵](۱۹۸۰) دریافت که افراد مبتلا به فلج، مدتی پس از ابتلا، عواطف ناخوشایند شدید را نداشتند (نقل از داینر، ساوایشی، ۱۹۹۷).
۶-۲-۵ الگوی چند بعدی ریف[۱۰۶]
در تلاش برای معرفی ابعاد و مؤلفههای بهزیستی در جوامع غرب، یک مدل چند بعدی از بهزیستی معرفی و عملیاتی شده است که مبتنی بر کار اریکسون (۱۹۵۹) و مازلو[۱۰۷](۱۹۵۹) میباشد. ریف که این الگوی ۶ بعدی از بهزیستی را ارائه داده است، ۶ بعد را شامل موارد زیر دانسته است :
۱٫ خویشتن پذیری[۱۰۸]؛ داشتن یک نگرش و ارزیابی مثبت نسبت به خود و احساس مثبت در خصوص زندگی گذشته.
۲٫ تسلط بر محیط [۱۰۹]؛ توانایی و ظرفیت اداره و کنترل تقاضاهای پیچیده زندگی روزمره؛ توانایی انتخاب یا خلق محیط متناسب با نیازها و ارزشهای فردی.
۳٫ روابط مثبت با دیگران [۱۱۰]؛ وجود پیوندهای بین فردی با کیفیت بالا، ظرفیت همدلی، صمیمیت و داشتن عاطفه قوی.
۴٫ رشد و بالندگی فردی [۱۱۱]؛ احساس تحول و پیشرفت در خود و رفتار خود در گذر زمان.
۵٫ هدف در زندگی [۱۱۲]؛ داشتن اهداف و مقاصد خاص برای زندگی.
۶٫ خود مختاری[۱۱۳]؛ داشتن حس خود رأیی و احساس استقلال ؛ ارزیابی خود با معیارهای شخصی ؛ ظرفیت مقاومت در برابر فشارهای اجتماعی که شخص را به فکر کردن و عمل نمودن به شیوه های خاص وادار میکند ( به نقل از هرن[۱۱۴]، تاریس[۱۱۵]، اسچافلی[۱۱۶] واسچریوس[۱۱۷]،۲۰۰۴).
۷-۲-۵- الگوی ویسینگ [۱۱۸]و وان ادن[۱۱۹]
ویسینگ (۱۹۹۸) و وان ادن(۱۹۹۴) یک سازه بهزیستی را معرفی میکنند که به وسیله احساس «انسجام و پیوستگی»[۱۲۰]در زندگی، تعادل عاطفی و رضایت کلی از زندگی، مشخص و اندازه گیری میگردد.
آن ها تأکید مینمایند که بهزیستی، سازه ای چند بعدی یا چند وجهی است و در بر گیرنده ۵ بعد زیر میباشد :
۱٫ عاطفه[۱۲۱]: احساسات مثبت بر احساسات منفی غلبه دارد.
۲٫ شناخت[۱۲۲]: این افراد رضایت از زندگی را تجربه میکنند و به نظر آن ها زندگی قابل درک و کنترل است.
۳٫ رفتار[۱۲۳]: چالشهای زندگی را میپذیرند و به کار و فعالیت علاقه دارند.
۴٫ خود پنداره[۱۲۴]:خود را خوب توصیف میکنند.
۵٫روابط بین شخصی[۱۲۵]: به دیگران اعتماد میکنند و از تعاملات اجتماعی نیز لذت میبرند (به نقل از زنجانی طبسی، ۱۳۸۳).
۲-۶- روشهای ارزیابی بهزیستی
اغلب ارزیابیهای بهزیستی پاسخهای خود گزارشی ساده هستند که در مصاحبه ها یا پرسشنامههایی که از چگونگی شادی یا احساس رضامندی فرد مطلع میشوند، یافت میشود و از طریق مقیاسهای لیکرت ۱ تا ۷ درجه ای ارزیابی میشود (داینر و اسکلن، ۲۰۰۳).
برخی اوقات محققین از طریق سوالهای ساده به ارزیابی بهزیستی میپردازند ؛ مانند : شما در این روزها چگونه تصمیم میگیرید ؟ ممکن است بگویید که آیا شما خیلی شاد هستید، تا اندازه ای شاد هستید یا خیلی شاد نیستید؟
به چه میزان شما از زندگیتان راضی هستید ؟ آیا شما خیلی راضی هستید ؟ راضی هستید؟ خیلی راضی نیستید؟ اصلاً راضی نیستید ؟ (میرز و داینر، ۱۹۹۷).
ارزیابیهای بهزیستی دامنه ای از مقیاسهای چند سوالی تا تک سوالی را در بر میگیرد (میرز و داینر، ۱۹۹۵) که مقیاسهای چند سوالی قابلیت اعتماد بیشتری از ارزیابیهای تک سوالی دارند (بیسواس – داینر، داینر و تامیر، ۲۰۰۴).
فرض زیر بنایی خود گزارشهای بهزیستی در این است که پاسخ دهنده این امتیاز را دارد که تجربه بهزیستی خود را گزارش دهد. در واقع، تنها خود پاسخ دهنده است که میتواند خوشیها و دردهایش را تجربه کند و زندگیش را بر پایه این تجربه درونی مورد قضاوت قرار دهد (داینر، ساوایشی، ۱۹۹۷)، هر چند دلایل بسیاری وجود دارد که میبایست در تفسیر نتایج بر پایه صرفاً ارزیابیهای خود گزارشی محتاط باشیم (داینر، اسکلن و لوکاس، ۲۰۰۳).
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 03:06:00 ب.ظ ]
|