دانلود فایل پایان نامه : دانلود پروژه های پژوهشی با موضوع بررسی تاثیر سرمایه ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
الگوی مبتنی بر محاسبه صرفهجویی در هزینهها
الگوهای دیگری نیز وجود دارند که با بهره گرفتن از شاخصهایی اقدام به اندازهگیری سرمایه اجتماعی میکنند. بعضی از این شاخصها عبارتند از:
میزان مشارکت اجتماعی داوطلبانه
میزان عضویت در گروههای اجتماعی
میزان ارتباطات فی مابین نهادههای اجتماعی
نرخ ایجاد نهادهای اجتماعی و با عضویت داوطلبانه
تعداد جلسات برگزار شده در گروههای اجتماعی
میزان فعالیتهای اجتماعی در مدارس
۲-۱۲- ارتباط عمیق دیدگاه مدیریت اسلامی با مفهوم سرمایه اجتماعی:
ویژگیهای مدیریت اسلامی با محورها و خصایص سرمایه اجتماعی (اعتماد، همکاری، مشارکت، عدالت، مسئولیتپذیری و شریک ساعی و تعهد) ارتباط قابل توجهی دارند. شکلگیری، اعتماد، صداقت، توجه به نهادهای کارساز، وجدان کاری و مشارکت و ایجاد ارتباط معقول با دیگران، مسئولیتپذیری، زمینهساز برای گسترش امنیت و عدالت، احترام متقابل و تلاش برای انجام کار مولد، از عناصر سرمایه اجتماعی محسوب میشوند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
بدیهی است ابعاد اندیشه و رفتار پیامبر اسلام (ص) بطور تشیع در ارتباط با سرمایه اجتماعی است و ابعاد دیگر، بازخوردی است که غیر تشیع به تولید سرمایه اجتماعی کمک میکند و همراهی و همکاری پیامبر اسلام با مردم و پدید آمدن امید و دلگرمی در آنان، خود زمینه تولید نوعی اعتماد متقابل بین ولی و مردم محسوب میشوند مبارزه با نهادینه شدن مفاسد اقتصادی و تلاش برای نهادینه شدن زمینههای بالندگی اقصادی، تلاش برای نهادینه شدن زمینههای بالندگی اقتصادی از عناصر باز تولید سرمایه اجتماعی در صدر اسلام هستند. هم چنین تحریم ربا، تشویق فعالیتهای وقف، زکات، انفاق و نوعپرستی و تشویق به کار گروهی و تلاش برای مشارکت دادن افراد و در کار گروهی، از مصادیق زمینهساز سرمایه اجتماعی در اندیشه اسلامی هستند.
۲-۱۳- پیامدهای مثبت سرمایه اجتماعی
۲-۱۳-۱-کنترل اجتماعی، در واقع سرمایه اجتماعی با ایجاد همبستگی و افزایش اعتماد، به افزایش نظم اجتماعی کمک میکند.
۲-۱۳-۲-حمایت خانوادگی و رشد شخصیتی و علمی بچهها در خانوادههای سالم، بیشتر از خانوادههای ناسالم است، یعنی خانواده به نوعی میتواند بجای سرمایه اجتماعی محیطی عمل کند.
منفعت عمومی سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی ویژگیهای معینی دارد که آن را از کالاهای خصوصی، تقسیمپذیر و انتقالپذیر که در نظریه اقتصادی نئوکلاسیک بحث شده است. متمایز میسازد. یکی از این ویژگیها،انتقالناپذیری عملی آن است؛ زیرا اگر چه این سرمایه منبعی است که ارزش استفاده دارد. اما به آسانی مبادله نمیشود. صفت کیفی ساختار اجتماعی که فرد در آن قرار گرفته، این است که سرمایه اجتماعی، دارایی شخصی هیچ یک از افرادی نیست که از آن سود میبرند (نیکومرام ۱۳۸۷)
۲-۱۴- نمونهای از تهدیدات سرمایه اجتماعی
هرچه اعتماد و حس ارزشمند بود افراد در جامعهای بالاتر باشد، جامعه پویاتر شده و فعالیت، مشارکت و گذشت در آن جامعه بیشتر خواهد شد، لکن متأسفانه در جامعه، مشاهده میشود که بعضی از افراد دچار نوعی انزوای اجتماعی شدهاند که این امر نشانه رکود سرمایه اجتماعی است.
هر چه سرمایه اجتماعی بالاتر باشد، آستانه تحمل افراد نسبت به بزهکاریها و انحرافها بالاتر میرود و جامعه سالمتر و پاکتر خواهد بود.
در جامعهای که سرمایه اجتماعی بالا باشد، مدیران جهت رسیدن به اهداف طراحی شده دارای همکاری و مشارکت بیشتری با یکدیگر هستند. مردم نیز اغلب دارای رضایتمندی و حمایت هستند که این مسئله خود به خود باعث افزایش اعتماد مردم نسبت به یکدیگر و مدیران جامعه است. این مسئله جای بسی تفکر و اندیشیدن دارد؛ زیرا مردم به رفتار نخبگان و مدیران کاملاً توجه داشته و از رفتار آنها تأثیر میپذیرند.
در جامعهای که سرمایه اجتماعی دچار رکود شود، هر کس به دنبال این است که فقط جایگاه خود را بالاتر ببرد و توجه او نسبت به دیگر افر اد جامعه بسیار کاهش مییابد؛ به طوری که این حس خودبه خود باعث گسست و انفصال اجتماعی میشود.
در جامعهای که سرمایه اجتماعی بالا باشد، افراد آن جامعه به علت داشتن پیوند و حس همیاری و روحیه کار گروهی، سرمایه اقتصادی خود را برای جامعه در جریان و گردش قرار میدهند. تا هم خود از سرمایه و ثروتشان بهرهمند شوند. و هم دیگر افراد جامعه از این سرمایه گذاری بهره ببرند تا آن جامعه در مسیر رشد سریع حرکت کند و به توسعه پایدار برسد. (فرزانه جاوشباشی)
۲-۱۵- سرمایه اجتماعی به مثابه یکی از مشخصه های جوامع و ملتها
برای بردیو، کلمن (۱۹۹۰) و دیگر جامعه شناسان، پیوندهای اجتماعی بدین جهت مهم است که منافعی را به صورت انتظارات قابل اعتماد نصیب افراد میکنند. هنگامی که مفهومی به سایر رشتههای علمی میرود، تغییرات نامحسوس و ظریفی در آن صورت میگیرد. مثل سرمایه اجتماعی که مشخص صرفاً اجتماعی پیدا کرده است. در این کسوت جدید، منافع سرمایه اجتماعی به مقدار زیادی عاید فرد نمیشود، بلکه بیشتر به صورت کاهش نرخ جرم و جنایت، تنزل رشوهخواری دولتی و بهبود اداره حکومت نصیب جمع میگردد.
این انعطاف پذیری مفهومی، که توسط رابرت پوتنام عالم سیاسی معرفی شد، بحث و گفتگو در مورد اثرات ساختاری و تبعی گسترش سرمایه اجتماعی را ممکن ساخت. سرمایه اجتماعی به عنان حقوق شهروندان یا ملتها به لحاظ کیفی از نوع فردیاش متمایز و متفاوت است. نکات متعددی درباره این دو حوزه- جمعی و فردی وجود دارد که در خور توجه دقیق است.
اولاً گذار مفهوم سرمایه اجتماعی از منافع فردی به سوی مشخصه های جمعی یا ملی، هیچگاه به طور واضح تئوریزه نشده است. این مسئله باعث شده که اینک در مورد معنای این واژه حالت سردرگمی و پریشانی به وجود آید.
در یک جامعه، سرمایه اجتماعی به معنای منافع خانوادههای در ارتباط با هم آورده میشد، در جامعه دیگر، سرمایه اجتماعی یکی از مشخصه های شبکه تاجران و بازرگانان است و در جامعه بعدی سرمایه اجتماعی تبیین میکند که چرا همه شهروندان باید به خوبی نظارت و کنترل شوند و چرا آنها به لحاظ اقتصادی در حال پیشرفت هستند. هنگامی که بیم آن میرود مفاهیم و معانی مختلف سرمایه اجتماعی با یکدیگر و با تمامی مفاهیمی که در زندگی اجتماعی مطلوب و مفید هستند، مترادف شود، آنگاه ارزش راه بردی آن مفاهیم سرمایه اجتماعی دچار لطمه و زبان میشوند.
سرمایه اجتماعی فردی در این مثال به طور دقیق مشتمل بر تضعیف و مترلزل کردن سرمایه اجتماعی جمعی است. سرمایه اجتماعی جمعی به عنوان «اخلاق شهروندی» تعریف شده و بر پایه به کار بستن بیطرفانه و منصفانه حقوق استوار میگردد. به عنوان مثال، پیوندهای بسیار قوی و مستحکمی که در میان خانواده های مافیاریشه دوانده و یا منافع و حمایتهایی که باند تبهکاران محملههای قدیمی شهر از فرد اعضای گروه به قیمت نظم و امنیت عمومی انجام میدهند.
ثانیاً: علل و تبعات سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از مشخصه های جوامع، چندان روشن و واضح نیست. بلکه این علل و تبعات به استدلالهای دوری منجر شدهاند. نظریه پردازیهای پر زحمت و دشواری که توسط بردیو و شاگردانش انجام گرفت، مانع از این شده است که سرمایه اجتماعی تنها به عنوان یک خصیصه فردی مطرح شود. بلکه منشأی سرمایه اجتماعی آشکارا با شبکههایی از افراد در ارتباط است، افرادی که به طور واضح و دقیق برای اهداف آن شبکه کنار هم جمع شدهاند.
این در حالی است که تبعات سرمایه اجتماعی با مجموعهای از منافع اطلاعاتی و مادی در ارتباط است. سرمایه اجتماعی جمعی یا «مدنیت» از این تفکیک آشکارا بیبهره است. وقتی که حقوق شهروندان و ملتها، قابل سنجش است، سرمایه اجتماعی هم میتواند باعث بهبود دیوان سالاری دولتی میشود. هنگامی که همه استدلالها دوری نیستند، استدلال برای تمام نظامهای سیاسی (شهر، ملت، و غیره) حالت توضیح واضحات به خود میگیرد.
اگر صاحبان قدرت و مردم همگی لبریز از مسئولیتپذیری جمعی و نوع دوستی باشند، آن گاه نظام سیاسی بهتر اداره و کنترل خواهد شد و سیاستگذاریهایش بیشتر کارآمد خواهد بود.
فهم این وضعیت به طور دیگر، بسیار دشوار است. تاکنون به نحو تناقض آمیزی، مشخص بدیهی و مسلم بودن این استدلال، آن را در چرخ سیاستگذاری، دوست داشتنی کرده است. «صدقی» گه چنین گزارهای افاده میکند به سرعت و بدون نیاز به تبیینی پیچیده، ما را به فهم میرساند. بنابراین، اگر برخی از شهروندان بهتر میتوانند خود را مدیریت کنند و ثروتمند از دیگران شوند، این امر بدین دلیل است که آنها با بهره گرفتن از سود عظیم سرمایه اجتماعی به «سعادت و خوشبختی» رسیدهاند. این استمداد شهودی از استدلال، مخفی و پنهان است، اما مشکل دور منطقی از میان نمیرود.
سومین نتیجه که در اثر تغییر در تعریف و مفاهیم سرمایه اجتماعی به وجود میآید این است که این تغییر گسترده محدودی را برای توجه کردن به دیگر علل ممکن باقی میگذارد. احتمال این که عوامل نامربوط را برای رفتار نوع دوستانه مردم و هم برای ویژگی کارآمدی دولت در نظر گیریم، بسیار زیاد است. به ویژه تأکید بر این که نکته که گسترش «مدنیت» باعث بهبود نتایج سیاسی میشود را هم تحتالشعاع قرار میدهد. از یک سو سطح تحصیلات مردم، تمرکز جغرافیایی آنها و تاریخ رشد مردم در گذشته و از سوی دیگر تفاهم حکومتی داوطلب این هستند که به طور همزمان بر روی رفتار مدنی مردم تأثیر گذار باشند.
سر چشمه های سرمایه اجتماعی
معیار اصلی در شناخت سرمایه اجتماعی، روابط اجتماعی افراد و نحوه همزیستی آنها در یک جامعه است. لذا این عامل مرتبط با حوزه جامعهشناسی است و علل و عوامل تشکیل آن را باید در علل و عواملی جستجو کرد که در ساخت فرهنگ، آداب و سنن، معیارها، هنجارها و ارزشها و حتی قوانین رسمی یک جامعه اثر گذار بوده و شکل کنونی آن را رقم زده و درجهای از سرمایه اجتماعی را به ارمغان آوردهاند.
تعریف سرمایه اجتماعی به عنوان توانایی اکتساب منافع، به واسطه عضویت در شبکههای اجتماعی یا ساختارها اجتماعی بزرگ، قابل قبولترین امروزی این واژه است. البته این تعریف هم خالی از اشکال نیست.
اولا ،جهتگیری معمولیای برای بر هم زدن توانایی اکتساب منابع، از طریق خود شبکهها وجود دارد. این منابع، از طریق خود شبکهها وجود دارد. این تعریف به راحتی میتواند به یک گزاره همان گویانه منجر شود، در حالی که این تعریف تبعات مفید و سودمند را با وجود سرمایه اجتماعی لزوماً رقم میزند. تبعات منفی را با فقدان سرمایه اجتماعی به همراه دارد (سعادت، ۱۳۸۴).
در واقع توانایی یک کنشگر اجتماعی در به دست آوردن منابع، در خلال ارتباط برقرار کردن با دیگران، لزوماً تبعات سودمند و مفیدی را ضمانت نمیکند. فرضیه کنیم که منابع در سطح جامعه به صورت نابرابر توزیع شده باشد: کنشگران ممکن است پیوندهای اجتماعی قوی و مطمئنی داشته باشند، ولی با این وجود آنها به منابع محدود و با کیفیت پایین دسترسی یابند. این که بگوییم تنها کسانی که منابع مطلوب و پسندیدهای را از طریق پیوندهای ایشان با یکدیگر به دست آورند، دارای سرمایه اجتماعی هستند، درست مثل این است که بگویم تنها افراد موفق، موفق هستند.
ثانیا:آثار و نوشتههای که به این موضوع میپردازد بیشتر بر روی تبعات مفید و سودمند پیوندهای اجتماعی تأکید ورزیدهاند و تبعات نامطلوبش را استثنا میکنند با آن همه سرمایه اجتماعی میتواند مثل دیگر مکانیسمهای مشابه به مجموعهای از تبعات منفی برای جامعه منجر میشود. مطالعات جدید در مورد سرمایه اجتماعی، حداقل چهره پیامد منفی آن را روشن میسازند: محروم کردن افراد خارج از گروه، محدود کردن آزادیهای فردی و کاهش هنجارهای فردی و کاهش هنجارهای برابر و هم سطح، برای مثال، روابط داخلی یک گروه اعضای گروه را قادر میسازد. تا دستیابی به منافع یکسان، محروم سازد معمولاً ترجیحاً اختصاصی که به یک حلقه یا گروه دوستی اعطا میشود، به ضرر حقوقی عمومی دیگران پایان مییابد.
پیامد منفی آخر، وضعیتی مثل سرمایه اجتماعی منفی دارد. این موارد اغلب به افزارهای قانونی سر و کار دارند تا موانع ایجاد شده توسط روابط اجتماعی دوستانه از هم جدا کنند.
به همین صورت و تحت شرایط ویژهای، رأینهایی جامعه ممکن است جلوی موفقیت ابتکارها تجاری را با تحمیل خواستههای اضافی بر کارفرمایان بگیرد. برای مثال گیرنده مشاهده کرد که چطور تجار موفق ،از سوی اقوام و خویشان نسبی، برای یافتن کار و وام تحت فشار قرار گرفتهاند. چون بر اساس هنجارهای اجتماعی بال، یاری و مساعدت متقابل امری مستحسن به شمار میرفت. نتیجه این میشود که جلوی رشد ابتکارهای تجاری گرفته شد و بعضاً تجار با ورشکستگی مواجه شدند. در مناطق کوهستانی اکوادور، بسیاری از صنعتگران موفق پوشاک و چرم، به مذهب پروتستان گرویدهاند. انگیزه این تغییر مذهب خیلی کم به ایمان مذهبیشان و پایبندی به نظام اخلاقی پروتستان بستگی دارد، بلکه بیشتر به خاطر نیاز به فرار کردن از وظایف و واجبات بسیار متعددی بود که انجمن اخوت کاتولیک تحمیل میکرد.
اثرات سرمایه اجتماعی منفی برای این صنعتگران سختکوش بدین صورت پیش آمده بود که آنها مجبور بودند که مطالبات مکرر کلیسا را جهت جشنهای مذهبی تأمین کنند و هزینههای خوردن و نوشیدن بقیه حاضرین در جشن را بپردازند.
ثالثاً، تعریف سرمایه اجتماعی همانطور که اشاره شده، انگیزههای کمک کنندگان را در این مبادلات و همکاریها نادیده گرفته و آن را تئوریزه نکرده است. از نگاه کمک شوندگان، منابعی که به خاطر پیوند اجتماعی به دست میآورند، خصلت «پیشکشی و بخشش» دارد. در حالی که در این بین موضوع مهم و مسئله سازتر انگیزههای کمک کنندگان است.
از مشاهدات و مطالعات دورکهایم، مارکس، وبر و سیمل بر روی دینامیک گروهها، ما با چهار منشأ سرمایه اجتماعی آشنا میشویم. سرمایه اجتماعی به خاطر وجود و عدم ساختارهای گسترده و فراگیری اجتماعی ایجاد میشود و آنها ویژگی این مبادلات و همکاریها را مشخص میکنند. مشنأهای نوع دوستانه سرمایه اجتماعی عبارتند از (سعادت، ۱۳۸۴):
بخشیدن امکانات مالی خارج از وظایف اخلاقی به دیگران (مثلاً بخشهای والدین به فرزندان، دادن خیرات به فقیران) این موارد بر اثر ارزشهایی که افراد در خلال فرایندهای جامعهپذیری فرا میگیرد. بنیان یافته است.
بخشیدن امکانات مالی به دیگران خارج از همبستگیای که میان اعضای یک جامعه به خاطر سرزمین، اخلاق یا مذهب یکسان وجود دارد (همبستگیهای قومی و پابرجا). این منشأ مبتنی بر ارزشهای عمومی و همگانی نیست، بلکه بر اساس وفاداریهای خصوصی بنا یافته است که در داخل یک گروه شکل میگیرند. (مثلاً اعطای کمک هزینه تحصیلی برای جوانان همنژاد، هدیه کردن زمان بیشتری برای باز پرداخت وام به اتحادیه همکاران).
منشأ ابزار انگارانه سرمایه اجتماعی نیز به دو قسمت تقسیم میشود (سعادت، ۱۳۸۴)
سرمایه اجتماعی مثل معاملهای دو جانبه و متقابل که گروه منتفع، حداکثر سود و عایدی مناسب را انتظار میکشد (رابطه متقابل ساده).
سرمایه اجتماعی مبادله منافع در ساختار عظیم اجتماعی است. ساختار اجتماعی که بازپرداخت طلبهای کمک کنندگان را تضمین میکند. فرقی نمیکند که کمک کننده از گروه منتفع، یا به طور کلی از جامعه باشد (اعتماد عملی). برای این منشأ مثال میزنیم: پرداخت وامهای بدون وثیقه به اعضای یک جامعه، با این توقع که اهرمهای کنترلی اجتماعی باز پرداخت این وامها را ضمانت خواهند کرد و به علاوه، این وامها موقعیت و منزلت اجتماعی خاص را برای کمک کنندگان به ارمغان خواهد آورد.
اعتماد در این شرایط، به طور کامل به وجود میآید چرا که قدرت اجتماعی و جامعه این اعتماد را علمی و شدنی میکند. این منشأ سرمایه اجتماعی سرمایه با ساختارهای اجتماعی که توسط کلمن به عنوان مکانیسم کنترل و نظرات اجتماعی مورد تأکید قرار گرفتهاند، در ارتباط در ارتباط تنگاتنگی است این منشأ در واقع مسأله است که دیدگان دانشمند دیگر رشتهها را بر روی خود میبند، هنگامی که آنها پیش قدم میشوند تا مفهوم سرمایه اجتماعی را به صورت یک درمان برای بیماریهای اجتماعی درآورند.
هم چنین آنها نسبت به اثرات منفی سرمایه اجتماعی و تمایز میان علل و تبعاتش ناآگاه هستند. این تمایزها و مباحث قبلی در شکل ذیل خلاصه شدهاند.
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-04-14] [ 05:40:00 ب.ظ ]
|