(۲-۱)

TA i, t = ( NI i, t -CFO i,t ) A i, t-1

A i, t-1، بیانگر جمع دارایی ابتدای دوره می‌باشد. این روش از اطلاعات صورت جریان نقدی، استفاده می‌کند و متناوبا برخی از محققان، از روش ترازنامه، استفاده می‌نمایند و اقلام تعهدی کلی، به صورت تغییر دارایی‌های جاری غیرنقدی، منهای تغییرات در بدهی‌های عملیاتی به استثنای بخش بدهی‌های بلندمدت، منهای استهلاک دارایی‌های مشهود و استهلاک دارایی‌های نامشهود تعریف می‌گردد. این دو روش توسط کولاینز و هریبار (۲۰۰۲)، مقایسه گردیده است. روش یادشده دارای قابلیت دستیابی سریعتر و بهتر نسبت به روش ترازنامه‌ای می‌باشد.

۲-۶-۲-۱ مدل‌های سری زمانی:

سطحی از اقلام تعهدی برای شرکت‌های متفاوت، بر طبق ماهیت عملیات آن‌ ها، فعالیت‌های تجاری و روش‌های حسابداری، مختلف می‌باشد. این اختلاف، اغلب در طی زمان، کمی متغیر و مقاوم می‌باشد.

برای محاسبه تأثیرات روند زمانی، یک روش عادی برای تخمین اقلام تعهدی آتی، استفاده از میانگین تاریخی اقلام تعهدی همراه با سنجش بیشتر در مشاهدات جدید، می‌باشد.

(۲-۲)

، تغییر قدرمطلق ، باعث ایجاد دو مدل تعهدی که در عمل مورد استفاده قرار می‌گیرد، می‌شود (مدل گردش تصادفی و مدل میانگین بازگشت زمانی). ارزش‌های دیگر ، ممکن می‌باشند. این مدل می‌تواند به طور جداگانه‌ای برای اقلام تعهدی جاری و غیرجاری، تعیین گردد.

۲-۶-۲-۲ مدل جونز و گستره آن:

نقش اساسی مدل جونز، شناسایی آن مواردی است که در آن اقلام تعهدی، منطبق بر فعالیت‌های تجاری یک شرکت می‌باشد. تشخیص اقلام تعهدی، حساب‌های دریافتی و پرداختی، همگن با فعالیت‌های فروش در این مدل، مرتبط می‌باشند و این امر زمانی است که هزینه استهلاک، متکی بر دارایی‌های ثابت باشد. اگر تغییر در دارایی‌های جاری و بدهی‌ها، متناسب با تغییر در درآمد فروش باشد و اگر هزینه استهلاک، متناسب با دارایی‌های ثابت شرکت باشد (PP&E)، مدل جونز، حاصل می‌گردد.

(۲-۳)

، تغییر در درآمد بوده و ، بیانگر دارایی خالص، زمین و تأسیسات و ماشین‌آلات و تجهیزات، بوده و هر دو با دارایی کلی ابتدای دوره، تعدیل می‌گردند. تخمین مدل جونز، اغلب بدون جداگانه انجام می‌گیرد. به هر حال، با پیگیری نظریات کوتاری (۲۰۰۵)، جیانپینگ یک بخش جدا شده را بیان می‌کند. این مورد، به طور اساسی به بهبود عملکرد مدل، کمک می‌کند. مدل جونز از تغییرات هم زمان در درآمد، به منظور تخمین اقلام تعهدی (معوقه)، استفاده می‌کند. دچو (۱۹۹۵)، بیان می‌دارد که رشد هم زمان درآمد، موضوعی برای مدیریت دارایی و درآمد می‌باشد. برای دستیابی به ارزیابی بهتر از اقلام تعهدی اختیاری، آن‌ ها جایگزینی تغییر در درآمد را با رشد درآمد نقدی، در مرحله پیش‌بینی را پیشنهاد می‌نمایند. این امر برای مدل اصلاحی جونز، پیشنهاد می‌شود. فیلدس (۲۰۰۱) مدل جونز را بررسی نموده و عملکرد ضعیف این مدل را ارائه نموده است. برای بهبود و پیشرفت این مدل، کوتاری (۲۰۰۵)، مدل تعدیل‌شده را معرفی می‌کند. آن‌ ها بیان می‌دارند که ارزیابی عملکرد و اجرا، مهم می‌باشد که این امر به دلیل میزان حرکت بالقوه در فعالیت‌های اقتصادی و کسب درآمد و دارایی شرکت‌ها می‌باشد. نسخه خطی مدل آن‌ ها، به برخی از ارزیابی‌های اجرا و عملکرد معوق، افزوده شده است. مانند بازده دارایی‌ها (ROA) در مدل جونز.

(۲-۴)

برای محاسبه غیرخطی بازده دارایی‌ها، آن‌ ها روش تطبیق اجرا و عملکرد و تفریق اقلام تعهدی غیرمنتظره از شرکت را پیشنهاد نمودند. جیانمینگ اظهار می‌کند که به طور تجربی دریافته است که این غیرخطی بودن از طریق بازده دارایی‌ها در محدوده‌های نرمال، غلبه می‌یابد. اجرای این تعدیل باعث بهبود عملکرد مدل جونز گردیده است. به هر حال، این مورد هنوز هم محاسبه‌ای برای ویژگی‌های مهم اقلام تعهدی نمی‌باشد. یک ویژگی حذف شده، برگشت اقلام تعهدی می‌باشد. مدل‌های جونز با سری‌های زمانی، نسبت و میزان سرمایه در گردش میزان استهلاک را برای هر شرکت در طی زمان ثابت، فرض می‌کند. محققان تجربی اغلب به تخمین ضریب‌های مدل، با بهره گرفتن از داده های مقطع کوتاه‌مدت متمرکز در هر صنعت، پرداخته‌اند. این امر نشان می‌دهد که نسبت سرمایه در گردش و عمر مفید دارایی، در تمام شرکت‌ها و در تمامی زمان‌ها، ثابت می‌باشد. چنین فرضیه‌هایی، اساساً نامعلوم می‌باشند. دیچو و دچو (۲۰۰۲)، به بررسی خطای تخمین در اقلام تعهدی، پرداخته و بیان نمودند که اقلام تعهدی که از طریق جریان‌های نقدی پیش‌بینی نمی‌شوند. مسبب ایجاد خطای تخمین می‌گردند. ‌بر اساس جریان نقدی همزمان و جاری و گذشته، آن‌ ها به تخمین اقلام تعهدی، ‌بر اساس این رابطه پرداختند.

(۲-۵)

، و ، بیانگر جریان نقدی گذشته، جاری و یک سال آینده می‌باشد. تمام آن‌ ها از طریق جمع دارایی‌ها، تعدیل شده و شامل جریان نقدی جاری بوده و سبب R2 برای معادله (۳) بوده و قابل مقایسه با انتخاب‌های موجود دیگر می‌باشد. ترکیب متغیرها در مدل جونز، با متغیرهای جریان نقدی به صورت زیر می‌باشد.

(۲-۶)

چنین مدلی توسط فرانسیس (۲۰۰۵)، مورد استفاده قرار گرفته است تا از طریق آن به ارزیابی کیفیت اقلام تعهدی بپردازد. مشمول متغیرهای جریان نقد، اساساً باعث بهبود R2 در این مدل می‌شود. به هر حال، باقیمانده‌ها به تصرف مدیریت سودی که درآمد را منتقل می‌سازد، نمی‌پردازد.

۲-۶-۲-۳ مدل (KS)

کاتگ- سیوارامکریشتن (۱۹۹۵)، مدل متفاوتی را برای تخمین اقلام تعهدی، پیشنهاد نموده‌اند. آن‌ ها فرض نمودند که حساب‌های دریافتی و بدهی‌ها، همانند میزان استهلاک، فرایند خودبرگشتی (رگرسیون)، را پیگیری می‌نمایند. به عنوان مثال، حساب مطالبات، با پیگیری مدل زیر، مفروض می‌گردد.

(۲-۷)

نقش عمده این روش، استفاده از نسبت مطالبات به فروش در محاسبات معوق، به منظور تخمین ارزش‌های آتی می‌باشد که باعث می‌شود این روش از مدل جونز، پیچیده‌تر گردد، به هر حال، مدل KS، تمایزی بین تراز عادی و غیرعادی را در سرمایه در گردش، ایجاد نمی‌نماید. مدل KS، به طور گسترده‌ای برای کشف و بررسی مدیریت دارایی در درآمد، مورد استفاده قرار نگرفته است. این مدل از نوعی ارزیابی جدید در اقلام تعهدی و تراز اقلام تعهدی استفاده نموده است.

روش‌های حسابداری نسبت به اقلام تعهدی، برای مدیران خیلی سخت و پرهزینه است، علاوه بر این تغییر در روش‌های حسابداری بر سود و طرح‌های پاداش، هم در سال جاری و هم در سال‌های آتی تأثیر می‌گذارد، در حالی که اثرات این تغییر صرفاً در سالی که تغییر انجام می‌شود اعلام می‌گردد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...