دانلود پایان نامه و مقاله | ۲-۲-۱۸- نقش هوش اخلاقی در موفقیت سازمان – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
بسیاری از رفتارها و تصمیمهای کارکنان و مدیران در سازمانهای امروزی تحت تأثیر ارزشهای اخلاقی آنهاست. از آنجا که نیروی انسانی چه به صورت فردی و چه به صورت گروهی و در تعامل با دیگران، همچنان مهمترین عامل تولید به شمار میآیند، قضاوت افراد در مورد درستی یا نادرستی کارها بر کمیت و کیفیت عملکرد آنان و به تبع آن، عملکرد سازمان و در نتیجه موفقیت آن به شدت تأثیر دارد. از این رو توجه به اصول اخلاقی برای سازمانها ضرورتی اجتنابناپذیر است. اخلاق کار میتواند از طریق تنظیم بهتر روابط، کاهش اختلاف و تعارض، افزایش جو تفاهم و همکاری و نیز کاهش هزینه های ناشی از کنترل، عملکرد را تحت تأثیر قرار دهد. به علاوه، هوش اخلاقی باعث افزایش تعهد و مسئولیتپذیری بیشتر کارکنان شده و به بهبود کارایی فردی و گروهی می انجامد. رعایت اخلاقیات در برخورد با همکاران داخلی و بیرونی، سبب افزایش مشروعیت اقدامهای سازمان و استفاده از مزایای ناشی از افزایش چندگانگی شده و سرانجام باعث بهبود سودآوری و مزیت رقابتی میشود. بدین جهت لازم است که مدیران در جهت ارتقای اخلاق سازمان کارهایی را انجام دهند. توجه به میزان مشروعیت اقدامهای سازمان از نقطه نظر کارکنان، رعایت عدالت در سیستمهای گزینش و استخدام، حقوق و دستمزد، پاداش و ارتقاء، تدوین منشور اخلاقی سازمان، اقدامهای متناسب و سازگار با خواست و حساسیتهای جامعه درباره مسائلی مانند اجرای برنامه های آموزش اخلاقیات برای مدیران و کارکنان و به ویژه پایبندی رهبران و مدیران به اصول اخلاقی، از جمله کارهایی است که سازمانها در این زمینه میتوانند انجام دهند.
۲-۲-۱۷- اصول هوش اخلاقی در مدیریت
لنیک و کیل[۳۰] (۲۰۰۵) هوش اخلاقی را توانایی تشخیص درست از اشتباده میدانند که با اصول جهانی سازگار است. به نظر آنان، چهار اصل هوش اخلاقی زیر برای موفقیت مداوم سازمانی و شخصی ضروری است:
۱- درستکاری[۳۱]: یهنی ایجاد هماهنگی بین آنچه که به آن معتقدیم و آنچه که به آن عمل میکنیم. انجام آنچه که میدانیم درست است و گفتن حرف راست در تمام زمانها. کسی که هوش اخلاقی بالایی دارد، به شیوهای عمل میکند که با اصول و عقایدش سازگار باشد.
۲- مسئولیتپذیری[۳۲]: کسی که هوش اخلاقی بالایی دارد، مسئولیت اعمال خود و پیامدهای آن، همچنین اشتباهها و شکستهای خود را نیز میپذیرد.
۳- دلسوزی[۳۳]: توجه به دیگران که دارای تأثیر متقابل است. اگر نسبت به دیگران مهربان و دلسوز باشیم، آنان نیز در وقت نیاز با ما همدردی میکنند.
- بخشش[۳۴]: آگاهی از عیوب خود و تحمل اشتباههای دیگران (لنیک و کیل، ۲۰۰۵).
۲-۲-۱۸- نقش هوش اخلاقی در موفقیت سازمان
هوش اخلاقی میتواند در موارد زیر بر عملکرد و موفقیت سازمان تأثیر گذارد:
۱- توجه به منافع دینفعان: علاوه بر سهامداران، گروههای دیگری نیز وجود دارند که از اقدامات سازمان تأثیر میپذیرند و دارای منافع مشروعی در سازمان هستند. تأمین منافع سهامداران بدون در نظر گرفتن منافع سایر ذینفعان، شیوهای غیر اخلاقی در مدیریت است.
۲- افزایش سود و مزیت رقابتی: توجه به تمام افراد و گروههایی که ذینفع هستند، میزان سود شرکتها را در بلند مدت افزایش خواهد داد، زیرا موجب انگیزش نیروی انسانی، افزایش حسن نیت اجتماعی و اعتماد مردم و نیز کاهش جریمهها میشود. طبق گزارش مجله فورچون، ۶۳ درصد مدیران عالی شرکتهای تجاری بر این باورند که رعایت اخلاقیات، موجب افزایش تصور مثبت و شهرت سازمان شده، منبعی برای افزایش مزیت رقابتی به شمار میآید (بوکلی و همکاران[۳۵]، ۲۰۰۱).
۳- افزایش تنوع طلبی: متخصصان پیشبینی میکنند که نیروی کار به گونهای روزافزون، متنوعتر خواهد شد. شرکتهایی که بتواند نیازهای این افراد متنوع را درک کرده، از این تنوع به خوبی بهره گیرد، موفقتر خواهد بود. رعایت عدالت و اخلاق در برخورد با افراد متنوع در محیط کار، مدیریت آن ها را تسهیل میکند و این امکان را برای سازمان فراهم میسازد که از مزایای نیروی کار متنوع بهره گیرند.
۴- کاهش هزینه های ناشی از کنترل: ترویج خودکنترلی در سازمان به عنوان یکی از مکانیزمهای اصلی کنترل از مباحثی است که بنیان آن بر اعتماد، اخلاق و ارزشهای فردی قرار دارد. ترویج خودکنترلی باعث کاهش هزینه های ناشی از روشهای کنترل مستقیم شده و موجب افزایش سود میشود (لا و ادریس[۳۶]، ۲۰۰۵).
۵- بهبود روابط، افزایش جو تفاهم و کاهش تعارضات: یکی از نتایج رعایت اخلاق کار در سازمان، تنظیم بهتر روابط در سازمان است که باعث افزایش جو تفاهم در سازمان و کاهش تعارضات بین افراد و گروهها شده و عملکرد تیمی را بهبود میبخشد.
۶- افزایش تعهد و مسئولیتپذیری کارکنان: انتظار بروز خلاقیت توسط کسانی که کار خود را از لحاظ اخلاقی، ناپسند تلقی میکنند، واقعی و منطقی نیست. رعایت مطاحظات اخلاقی در گزینش و استخدام، ارزیابی عملکرد، نظام پاداشها، اخراج و کوچک سازی سازمان، باعث کاهش بدبینی و پرخاشگری و تعارض، مسئولیتپذیری بیشتر، افزایش تنوع طلبی و در نهایت افزایش ارزش، سود و درآمد سازمان خواهد شد (دیویس و دونالدسون[۳۷]، ۱۹۹۰).
- افزایش مشروعیت سازمان: امروزه در شرایط جهانی شدن و گسترش شبکه های اطلاعاتی، از سازمانها انتظار میرود در برابر مسائل محیط زیست، رعایت منافع جامعه و حقوق اقلیتها حساسیت داشته، واکنش نشان دهند. به علاوه این شبکه گسترده، تمام فعالیتهای سازمانها را زیر نظر دارد و به راحتی میتواند از راه انجمنها و مجامع مختلف، چهره سازمانها را در انظار عمومی تغییر دهد.
۲-۲-۱۹- مهارتهای اجتماعی
درک احساسات دیگری یا شناخت افکار و مقاصد آن ها، به تنهایی تضمین کننده یک رابطه پرثمر نیست. مهارت اجتماعی با تکیه بر آگاهی اجتماعی، امکان برقراری روابطی مؤثر و روان را پدید میآورد.
مهارتهای اجتماعی شامل موارد زیر میباشد:
۱-هماهنگی و انطباق :
رفتارهای متقابل مناسب و روان در سطح غیرکلامی، سازگاری و انطباق، موجب از بین رفتن اصطکاک در برخوردهای بین فردی میگردد. این ویژگی که پایه و اساس مهارتهای اجتماعی را تشکیل میدهد، سنگ بنای سایر جنبهها نیز میباشد. ناتوانی در هماهنگی و انطباق، توانایی اجتماعی فرد را تضعیف میکند و موجب کمرنگ شدن تعاملات اجتماعی او میشود.
۲-ابراز وجود:
معرفی خود به نحو مؤثر، جذبه یکی از جنبههای ابراز وجود است. جذبه یک سخنران قوی و معلم یا رهبر بزرگ در این است که میتواند هر احساسی را که خود میخواهد در درون ما پدید بیاورد. هنگامی که شخصیتی پرابهت، جمع کثیری از مردم را مجذوب خود میسازد، ما شاهد چنین سرایت عاطفی شدن با افکار و احساسات خود ترغیب میکنند. قابلیت «خودداری» از بروز عواطف و مهار آن، گاهی به عنوان کلید موفقیت در ابراز وجود محسوب میشود. افراد ماهر در این قابلیت، در تمام موقعیتهای اجتماعی آدابدانی خود را نشان میدهند و از اعتماد به نفس برخوردارند.
۳-اثرگذاری:
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 04:24:00 ب.ظ ]
|