کلید واژه ها: تحلیل محتوا، کارآفرینی، کتب درسی، مطالعات اجتماعی، مقطع ابتدایی.

فصل اول

کلیات پژوهش

فصل اول: کلیات پژوهش

۱-۱ مقدمه

موضوع کار و اشتغال به‌ویژه کارآفرینی از اصول اساسی و مهم زندگی هر فرد و اجتماعی است که در تمام ادوار و اجتماعات بشری نقش مهمی دارد کارآفرینی چرخ زندگی بشر را در این دنیا متحول و دگرگون می‌سازد بر اساس کار و تلاش تولید و بالندگی، منابع انسانی را به حرکت در می‌آورد (رجایی،۱۳۸۲ به نقل از یعقوبی نجف‌آبادی،۱۳۸۹). کارآفرینی اگرچه یک شغل نیست، اما ترویج فرهنگ آن در جامعه نه تنها بیکاری پنهان را آشکار و درمان می‌کند، بلکه باعث پیشگیری از آن نیز می‌شود (احمدی، درویش،۱۳۸۶).

لذا ایجاد فرهنگ کار در افراد و آموزش افراد ‌در زمینه کارآفرینی می‌تواند در ریشه‌کن کردن بیکاری مؤثر واقع شود و موضوع اصلی در زمینه آموزش کارآفرینی این است که آموزش این مقوله با آموزش دیگر مقوله‌ها مثل اشتغال تفاوت دارد و آموزش کارآفرینی باید به ماهیت برابر یک فرصت شغلی اشاره کند و دستیابی ‌به این مهم درگرو ارائه برنامه درسی است که مهارت‌های دانش‌آموزان و دانشجویان را در زمینه برقراری ارتباط مدیریت تولید فراورده‌های جدید، داشتن فکر خلاق و دسترسی به نوآوری فناورانه تقویت کند.(علیمیری،۱۳۸۷) و از طرفی انتقال علم و دانش به دانش‌آموزان و بارور کردن استعدادهای ذهنی آنان و مهم‌تر از آن کمک به جامعه‌پذیری آن‌ ها از وظایف غیرقابل‌انکار آموزش‌وپرورش است تربیت اجتماعی، ایجاد نگرش‌ها و باورهای مثبت در جهت جامعه‌پذیری و سازگاری با جامعه مضمون بسیاری از کتاب‌های درسی است. آموزش‌وپرورش به‌موازات وظایف تخصصی خود، آموزش مهارت‌های زندگی به دانش‌آموزان را در راستای کار خود قرار داده است. ازجمله موارد مهم که باید به آن توجه جدی داشت موضوع اشتغال است که به‌طوری‌که از کودکی آینده‌نگری شغلی و کسب‌وکار باید در ذهن فراگیران ایجاد گردد چرا که آرزوهای دوران کودکی معمولاً به تحقق می‌پیوندد (یعقوبی نجف‌آبادی، ۱۳۸۹) لذا تدوین یک برنامه کامل و منسجم در زمینه آموزش مهارت‌های کارآفرینی در برنامه درسی دانش‌آموزان امری ضروری و مهم است که می‌تواند در آینده به ایجاد فرصت‌ها شغلی جدید منجر شود. نظام آموزشی فعلی کشور، یک نظام متمرکز و برنامه درسی آن منحصر به کتاب درسی است که در کل کشور استفاده می‌شود (مشایخ، ۱۳۷۵). این در حالی است که با توجه به وسعت کشور، تنوع و تعدد اقوام و مشکلات ناشی از آن (مثل دوزبانه بودن شاگردان)، رشد سریع علوم و فناوری، تغییر سریع در هنجارها و ارزش‌های اجتماعی، ضرورت دارد که کتاب‌های درسی با دقت کافی و در حد امکان، عاری از هر عیب و نقص و مطابق با اهداف تعیین‌شده و اصول علمی تألیف شوند (یار محمدیان، ۱۳۸۶). همچنین، به دلایل ساختار آموزشی و برنامه درسی حاکم بر آموزش‌وپرورش کشور، کتاب­های درسی به­عنوان رسانه­ای مهم و پرکاربرد در ساختار آموزشی کشور مطرح می‌باشند. کتاب‌های درسی، رسانه­ای هستند که همه‌روزه معلمان و شاگردان از آن استفاده می‌کنند، لذا گاهی اوقات به­عنوان تمام برنامه درسی، معلم بر آن تأکید می‌کند (آلتبیچ،۱۹۹۱، به نقل از نوریان،۱۳۸۷). این رسانۀ بااهمیت دربردارنده بخش‌های نوشتاری، تصویرها و تمرین‌هایی است که در راستای تحقق هدف‌های کتاب، تهیه و سازماندهی می‌شوند. چگونگی تنظیم محتوای کتب درسی عامل مهمی در تعیین چگونگی یادگیری است. گاهی عدم کارایی و نامناسب بودن محتوا و عدم تناسب آن با توانایی درک و فهم دانش آموزان، یادگیری را مشکل می‌کند یا نتیجه­ای کمتر از انتظار به بار می‌آورد. کتاب‌های درسی به خاطر اهمیت زیادی که در تعیین محتوا و خط‌مشی آموزشی دارند، کانون توجه متصدیان آموزش‌وپرورش می‌باشند. اهمیت کتاب‌های درسی در نظام‌های آموزشی متمرکز مانند ایران که تقریباً تمام عوامل آموزشی بر اساس محتوای آن تعیین و اجرا می‌شود بیش از سایر انواع نظام‌های آموزشی است و به خاطر همین اهمیت بیش‌ازاندازه است که صرف وقت نیروهای متخصص در ارزشیابی و تحلیل کتاب‌های درسی می‌تواند راهگشای حل بسیاری از مشکلات جاری آموزش باشد. در حال حاضر کتاب‌های درسی یکی از مهم‌ترین مراجع و منابع برای یادگیری به شمار می‌آیند. چراکه بیشتر فعالیت‌های آموزشی در چارچوب این رسانه صورت می‌پذیرد. موارد زیر ازجمله دلایلی می‌باشند که اهمیت این رسانه را در کشور ما نشان می‌دهند:

    1. متمرکز بودن فعالیت‌های معلمان بر اساس کتاب درسی.

    1. محدود بودن امتحان و ارزشیابی به مطالب و محتوای کتاب درسی.

    1. تحقق بخشیدن به بیشتر اهداف آموزش‌وپرورش از طریق این رسانه.

    1. ملزم بودن دانش ­آموزان به خواندن کتاب‌هایی که از سوی دفتر برنامه‌ریزی تدوین و معرفی شده‌اند.

    1. وجود نظامی متمرکز که برای تمام کشور، یک برنامه، یک کتاب و یک ارزشیابی دارد.

    1. نامناسب بودن شرایط آموزشی و کمبود امکانات که این خود منجر به عدم استفاده از سایر رسانه ها و روش‌های تدریس می‌شود.

  1. عدم مهارت کافی معلمان در شناخت هدف‌های آموزشی و کاربرد شیوه ­های مناسب تدریس و متکی بودن آن‌ ها به کتاب درسی.

هر جامعه­ای بر اساس نظام ارزشی حاکم بر آن درصدد تعلیم و تربیت افرادی است که آرمان‌های خود را در وجود آن متبلور ‌سازد. در جوامع مختلف برای رسیدن ‌به این مهم، از ابزار­ها و رسانه­های مختلفی استفاده می‌کنند. یکی از این ابزارها، مخصوصاً در کشور ما به دلیل غالب بودن و ندادن بهای زیاد به دیگر روش‌های آموزشی، کتاب‌های درسی هستند. مواردی که در ادامه بیان می‌شوند، ارزش‌هایی می‌باشند که یک کتاب درسی می‌تواند در جریان آموزش و یادگیری به ارمغان آورد:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...