از نظر چلبی انسجام اجتماعی در یک حوزه تعاملی معین، شکل و معنا پیدا می‌کند و دورکیم معتقد بود که در طی مراسم و مناسک جمعی است که احساس جمعی عمیقی که دورکیم از آن به عنوان عاطفه جمعی یاد می‌کند، شکل می‌گیرد و همین عاطفه جمعی است که موجبات افزایش و تحکیم انسجام را فراهم می‌آورد (چلبی، ۱۳۷۲).

دروکیم وجود انسجام را برای هر جامعه امری بسیار مهم و ضروری می‌داند. او جهت اثبات تأثیر پدیده اجتماعی انسجام و همبستگی بر سایر عوامل به‌ خصوص عوامل فردی نظیر خودکشی یا استفاده از آمار و ارقام، به بررسی رابطه بین همبستگی با نرخ خودکشی که یک پدیده به‌ظاهر فردی است و در انزوای اجتماعی رخ می‌دهد، در بین گروه‌های مختلف مذهبی پروتستان و کاتولیک در اروپای قرن نوزدهم می‌پردازد و ‌به این نتیجه می‌رسد که بین نرخ خودکشی با درجه یکپارچگی و انسجام اجتماعی رابطه معکوسی وجود دارد و در بین جمعیت‌هایی که درجه همبستگی و توافقشان بالا است در مقایسه با سایر گروه‌های که از درجه همبستگی پایین‌تری برخوردارند، رفتار انحراف آمیز کمتری مشاهده می‌شود (چلبی،۱۳۷۲).

۲-۳-۴-۳٫ مشارکت اجتماعی: مشارکت اجتماعی، بر وزن مفاعله از نظر لغوی به معنای شرکت دوجانبه و متقابل افراد برای انجام کاری است. از دیدگاه جامعه‌شناسی مشارکت اجتماعی نوعی فرایند چندجانبه است که در متن اجتماع روی می‌دهد (ازکیا و غفاری، ۱۳۸۰). واژه مشارکت از لحاظ معنای لغوی شراکت و مشارکت در کاری، امری و یا فعالیتی جمعی و گروهی را می‌رساند. اما از منظر جامعه‌شناختی مشارکت در سطح عمل و تعهد (عمل مشارکت) همچنین در سطح حالت و وضع (امر شرکت کردن) از یکدیگر متمایز می‌شود. در معنای اول مشارکت داشتن شرکتی فعالانه در گروه را می‌رساند و بر فعالیت انجام شده تأکید می‌کند و در معنای دوم از تعلق گروهی خاص و داشتن سهمی در هستی آن خبر می‌رساند (دهقان و غفاری، ۱۳۸۴). مشارکت نوعی کنش هدفمند است که در فرایند تعاملی بین کنشگر و محیط اجتماعی او جهت نیل به اهداف معین و از پیش تعیین‌شده، رخ می‌دهد (ازکیا و غفاری، ۱۳۸۰).

شبکه های مشارکتی نقشی کلیدی در تولید سرمایه اجتماعی دارند. اما همه حوزه ها از نظر تئوریک برای تولید سرمایه اجتماعی صلاحیت ندارند و تنها حوزه هایی که به صورت داوطلبانه، آزاد و خودجوش شکل گرفته باشند می‌توانند به تولید سرمایه اجتماعی کمک کنند. شبکه های مشارکت اجتماعی سالم هستند که در آن‌ ها لکنت زبان نباشد و همه افراد بر مبنای سخن و کلام با یکدیگر ارتباط برقرار نمایند و مسائل فی‌مابین از طریق منطق حل‌وفصل گردد. شبکه های مشارکت اجتماعی در هر جامعه‌ای بیانگر میزان سرمایه اجتماعی در آن جامعه است و هرچقدر شبکه های اجتماعی در هر جامعه‌ای گسترده‌تر باشد سرمایه اجتماعی بیشتر و غنی‌تر است (علاقه بند، ۱۳۸۴).

۲-۳-۴-۴٫ حمایت اجتماعی: حمایت اجتماعی دارای ابعاد گوناگونی است آلووی و ببینگن (۱۹۸۷) معتقدند که حمایت اجتماعی دارای دو بعد مهم ساختاری و عملکردی است. بعد ساختاری حمایت اجتماعی عبارت است از ویژگی کمی و عینی حمایت و بعد عملکردی حمایت اجتماعی شامل ویژگی‌های کیفی و ذهنی حمایت می‌شود. حمایت اجتماعی دارای دو شکل عاطفی و ابزاری است. حمایت اجتماعی عاطفی ایجاد نوعی رابطه صمیمی و بامحبت با افراد است و منظور از حمایت اجتماعی ابزاری ارائه خدمات، کمک در فعالیت‌ها دادن پول و سایر کمک‌هایی است که از منابع مختلف در اختیار فرد یا گروه قرار می‌گیرد. اعضای خانواده، دوستان و نزدیکان مهم‌ترین منبع ارائه و فراهم کردن حمایت عاطفی برای فرد هستند. اما ‌در مورد حمایت ابزاری خانواده مهم‌ترین منبع ارائه کننده خدمات به فرد می‌باشد (زکی، ۱۳۸۷).

ولمن معتقد است منبع حمایت و اینکه چه نوع پیوندهایی چه نوع حمایتی را ارائه می‌کند از اهمیت بسزایی برخوردار است. مطالعات گسترده نشان می‌دهند که افراد بیشترین حمایت را از طریق خانواده، خویشاوندان، دوستان، همسایگان و همکاران دریافت می‌کنند. پیوندهای گوناگون منابع مختلفی برای فرد جهت دریافت حمایت فراهم می‌کنند. ‌بنابرین‏ طیف وسیعی از حمایت‌های اجتماعی فرد را قادر می‌سازد تا توانایی رویارویی با مشکلات و بحران‌های زندگی روزمره را کسب کنند (ولمن، ۱۹۹۲: نقل در باقری، ۱۳۸۵).

ولمن بر شش نوع حمایت تأکید می‌کند:

حمایت مصاحبتی

حمایت عاطفی

حمایت مالی

حمایت اطلاعاتی

حمایت مشورتی

هرکدام از اعضای خانواده، خویشاوندان، نزدیکان، و دوستان و اقوام نزدیک و دور می‌توانند به صورت بالقوه ارائه و ‌تامین کننده اشکال حمایت اجتماعی باشند (باقری، ۱۳۸۵).

۲-۳-۵٫ ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی

ناهاپلیت و گوشال سه بعد برای سرمایه اجتماعی در نظر می‌گیرد: ساختاری، شناختی و رابطه‌ای

بعد ساختاری سرمایه اجتماعی: این بعد الگوی کلی روابطی را که در سازمان‌ها یافت می‌شود در نظر دارد. ‌به این معنا که این بعد، حدی را که افراد در سازمان به یکدیگر متصل می‌شوند در برمی‌گیرد. بعد ساختاری سرمایه اجتماعی از شکل ساختاری، تنوع، مرکزیت و نقش مشارکت‌کنندگان در شبکه منتج می‌شود.

بعد ارتباطی سرمایه اجتماعی: این بعد ماهیت روابط را در سازمان در برمی‌گیرد. به عبارت دیگر در حالی که بعد ساختاری بر این امر متمرکز می‌گردد که آیا کارکنان یک سازمان اصولاً به هم متصل هستند یا خیر، بعد ارتباطی بر ماهیت و کیفیت این ارتباط متمرکز می‌گردد. بعد رابطه‌ای به روابط شخصی اطلاق می‌شود که از طریق روند تعاملات یعنی حدی که اعتماد، تعهد، روابط دوجانبه بین گروه‌ها وجود دارد توسعه می‌یابد.

بعد شناختی سرمایه اجتماعی: این بعد دربرگیرنده میزان مشارکت کارکنان درون یک شبکه اجتماعی در یک دیدگاه یا درک مشترک میان آنان است و مانند بعد ارتباطی به ماهیت ارتباطات میان افراد دریک سازمان می‌پردازد. این بعد به منابعی اطلاق می‌شود که برای گروه‌ها تفسیرها و تعابیر مشترک فراهم می‌کند. (ناهاپلیت و گوشال، ۱۹۹۸).

۲-۳-۶٫ انواع سرمایه اجتماعی

پوتنام (۲۰۰۲) سرمایه اجتماعی را به چهار دسته تقسیم می‌کند و اعتقاد دارد که این انواع مختلف دارای تمایزات منحصربه‌فرد نیستند. در عوض آن‌ ها ‌عدسی‌های مکمل متفاوتی‌اند که از میان آن‌ ها می‌توان سرمایه اجتماعی را شناخت. با توجه به نظر پوتنام انواع سرمایه اجتماعی به شرح زیر است:

    1. سرمایه اجتماعی رسمی[۳۱] و غیررسمی[۳۲]: بعضی شکل‌های سرمایه اجتماعی مانند انجمن‌های اولیا و مربیان و یا اتحادیه‌های کارگری رسمی سازمان یافته‌اند. به طوری که دارای مسئولان مشخص، شرایط عضویت، وظایف، جلسات معین و مانند این‌ها هستند. اما ترتیب دادن بازی‌های بسکتبال با افرادی که در یک رستوران جمع می‌شوند به شدت غیررسمی است. هردوی آن‌ ها شبکه هایی تشکیل می‌دهند که ارتباط متقابل در آن‌ ها می‌تواند توسعه یابد و این ارتباطات می‌تواند نتایج خصوصی و عمومی در برداشته باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...