ایالات متحده آمریکا پس از حوادث ۱۱ سپتامبر به دوره‌ی ویژه‌ای از حیات خود وارد شده که نشانه جهش به سوی آینده مطمئن می باشد و کشورهایی که از آنها به عنوان محور شرارت یاد شده است هنوز هم مورد تهدید و خطرناک به حساب می‌آیند.
با مروری گذرا به روند سیاستهای ایالات متحده در خلیج فارس، خصوصاً در رابطه با ایران یک تدام و پیوستگی را در این روند، علیرغم تحولات سیاسی در صحنه بین‌الملل و تغییر دولت‌ها در کاخ سفید می‌توان مشاهده نمود.
سیاستهای ایالات متحده در قبال جمهوری اسلامی ایران، در مجموع ماهیت خصمانه و انتقام جویانه و تهاجمی داشته و همراه با ابتکار عمل در جهت افزایش فشارهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و تعقیب یک نوع سیاست استحاله تدریج در درون نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است. در این راستا مقامات کاخ سفید کوشیده‌اند تا مانع از ایفای نقش اصلی و تاریخی جمهوری اسلامی ایران در ترتیبات امنیتی و اقتصادی منطقه خلیج فارس، آسیای میانه و حوزه دریای خزر و بهره‌برداری ایران از موقعیت طبیعی خود در این منطقه شوند. (ولیزاده، ۱۳۸۳، ص ۱۶۶)
در حال حاضر مهمترین مسئله میان ایران و آمریکا موضوع اتهام تلاش جمهوری اسلامی برای دستیابی به تسلیحات هسته‌ای و ارزیابی برنامه‌ی هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران توسط آژانس بین‌المللی انرژی اتمی می‌باشد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

با توجه به همسایه شدن آمریکا در مرزهای ایران بعد از فروپاشی رژیم عراق، دولت بوش در ارتباط با جمهوری اسلامی ایران، بیشتر مبتنی بر وارد آوردن فشارهای سیاسی به ویژه اقتصادی از طریق جلب همکاریهای بین‌المللی و همراه سازی اتحادیه اروپایی و سازمان ملل با خود و اجتناب از یک‌جانبه گرایی در این زمینه می‌باشد.
تصمیم گیرندگان ایالات متحده به این نتیجه رسیده‌اند که دیگر قادر به ادامه شیوه خود کامگی و یک‌جانبه گرایی نمی‌باشند. از این رو سعی دارند در برخورد با جمهوری اسلامی ایران نوعی اجماع بین‌المللی در جهت تشدید فشار به دست آورند.
بنابراین دولت بوش برای اثبات اتهاماتی که علیه جمهوری اسلامی ایران مبنی بر تلاش برای تولید سلاح هسته‌ای و کشتار جمعی وارد می‌آورد، سعی دارد با توسل به ابزار قانونی و حقوقی بین‌الملل و نفوذ در سازمانهای مشروعیت ساز بین‌الملل، به نحوی پرونده ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را به شورای امنیت کشانده و به موضوع جنبه امنیتی بدهد و مجازاتهای بین‌المللی شدیدتری بر ایران به منظور تغییر رژیم تحمیل نمایند.
ایالات متحده با اشغال افغانستان و عراق و بسط نفوذ خود در کشورهای همسایه ایران مانند پاکستان، ترکمنستان و آذربایجان و دیگر کشورهای آسیای میانه و ترکیه حلقه محاصره نظامی ـ سیاسی پیرامون ایران را تکمیل و فعالیتهای هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران را مرتبط با تروریسم و تهدید امنیت ملی خود واسرائیل تعریف نموده است و برای مقابله با آن در پی جهانی سازی فشار علیه ایران می‌باشد تا این کشور را با تمامی وسایل و امکانات موجود تسلسم نماید.
مدیریت تبیین، طراحی و اجرای استراتژی امنیت ملی آمریکا تلاش داشته و دارد تا از رشد تفوق و برتری جمهوری اسلامی ایران در عرصه منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای جلوگیری به عمل آورد و کشورهای منطقه خاورمیانه را تحت کنترل خود درآورد و بتواند به راحتی منافع و امنیت خویش را تأمین نموده و منافع خویش را به دست آورد.
تقابل آمریکا و عراق و تأثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران:
مداخله در عراق یکی از اهداف اصلی آمریکا را تشکیل می‌دهد که متناسب با شرایط داخلی عراق و وضعیت منطقه‌ای و بین‌المللی می‌تواند در قالب سناریوهایی مانند حذف صدام حسین از قدرت تا ایجاد دگرگونی کامل در ساختار قدرت محقق می‌گردد.
در تحلیل وضعیت آمریکا و تعیین نقش متحول آن که تقابل با عراق و عمیقاً تأثیر گذاری در امنیت ملی ایران را در پی دارد.
آمریکا برای حفظ اتحاد و یکپارجگی سیاسی داخلی خود نیازمند وجود دشمنی است که بتواند در تقابل با آن دشمنی ارتشی را درون نظام سیاسی محقق سازد.
بازیگران منطقه‌ای مانند ایران، عراق و سایر کشورهای منطقه‌ای که آزادی عمل را نداشته می‌بایست به سرعت مدیریت و حل وفصل گردند.
وجود مشکلات عدیده‌ای که در سطح بین‌الملل وجود دارد موقعیت آمریکا در تقابل با عراق را بهبود می‌بخشد و همان‌گونه که در بحران افغانستان صورت گرفت، قدرتهای بزرگ فرامنطقه‌ای مانند روسیه، چین و فرانسه مخالفت بازدارنده در برابر آمریکا نخواهند داشت. پیروزی آمریکا بر عراق موجب شد تا یکی از مهمترین تهدیدهای امنیتی ایران از بین برود. جمهوری اسلامی ایران دارای دو نگرانی عمده در ارتباط با تهاجم آمریکا به عراق است. نخست مسئله شیعیان عراق و سرنوشت و نقش آنان در حکومت آینده عراق و سرنوشت و نقش آنها در حکومت آینده عراق و دوم افزایش احتمال خطر حمله آمریکا به ایران است. (فراهانی، ۱۳۸۴، ص ۱۶۴)
جهت گیری دیپلماسی ایران در سطح جهانی و منطقه‌ای نباید مغایر با اراده و اجماع جهانی مبنی بر حذف صدام باشد و با توجه به ماهیت حاکمیت رژیم بعث، به گونه‌ای بر پیوند میان نظام به اصطلاح دیکتاتوری، شرور و حامی تروریسم مورد ادعای آمریکا و در کنار هم قرار دادن ایران و عراق در محور شرارت تأکید می‌ورزد.
این امر آسیب‌پذیری ایران را در برابر آمریکا افزایش می‌دهد و به نوعی سرنوشتی مشترک برای عراق و ایران ایجاد می‌کند.
از این رو، سیاست گذاران خارجی ایران نباید به فکر سازش با آمریکا در موضع ضعف باشند، بلکه باید با تغییر تاکتیکی شیوه سیاست خارجی کشور به دفع الوقت بپرداند و در ائتلاف با مخالفان آمریکا به ویژه کشورهای اروپایی از یک سو و کشورهای عربی از سوی دیگر، دیپلماسی فعالی را برای دور ساختن تهدید آمریکا به کار بندند. در حال حاضر ایران نباید به هیچ وجه به سیاست تهاجمی متوسل گردد، بلکه باید با حفظ وجهه استقلال طلبانه و مقید به حقوق بین‌الملل خود، تغییرات تاکتیکی در سمت گیری سیاست خارجی خویش ایجاد نمایند. (همان منبع، ص ۱۶۶)
با توجه به حمله نظامی آمریکا به عراق و استقرار ایالات متحده در این کشور، شاهد تحولات عدیده‌ای در منطقه خاورمیانه بوده‌ایم که امنیت کشورهای منطقه را به شدت تحت تأثیر قرار داده است.
یکی از این کشورها، جمهوری اسلامی ایران است که با توجه به از میان رفتن دو کشور افغانستان و عراق و همپایه شدن ایالات متحده با ایرا منافع و امنیت ملی این کشور به مخاطره افتاده است.
در این تحقیق سعی شد تأثیرات حمله آمریکا به عراق را بر امنیت ملی ایران مورد بررسی قرار دهیم. از آنجایی که مبحث امنیت ملی دارای ابعاد بسیار وسیعی می‌باشد و پرداختن به آنها از حد این پژوهش خارج می‌باشد؛ لذا ما صرفاً به تأثیرات اقتصادی و نظامی آن اکتفا کرده و به تحلیل آنها می‌پردازیم.
حمله آمریکا به عراق و تأثیرات آن بر اقتصاد ایران:
حمله نظامی آمریکا به عراق تأثیرات قابل توجهی بر اقتصاد منطقه خواهد داشت. این تأثیرات اگر چه در هر کشوری بسته به نوع و ساختار اقتصاد آن متفاوت است. اما بی تردید چندان مثبت نخواهد بود. حمله به کشوری گه با ۱۱۲ میلیارد بشکه ذخایر اثبات شده دومین کشور دارای نفت جهان است. به طور قطع بازار نفت را تحت‌الشعاع قرار خواهد داد. اکثر برنامه‌هایی که ایران برای آینده اقتصاد ترسیم کرده مثل گرشگری و جذب سرمایه خارجی با عث می‌شود که هر نوع رخداد نظامی در منطقه، اقتصاد کشور را دچار بحرانهای اساسی کند که تأثیرات آن کوتاه مدت هم نخواهد بود.
در واقع نوسان قیمت نفت مهم‌ترین عامل نگران‌کننده برای کارشناسان است. تولید کنندگان و مصرف کنندگان در شرایط کنونی جهانی بیش از آنکه خواهان قیمتی بیشتر یا کمتر باشند علاقمند به ثبات در بازار نفت هستند. این عدم ثبات بر اقتصاد ایران از دو منظر تأثیرگذار است. از یک سو توان برنامه‌ریزی و استفاده بهینه از منابع مالی کشور را کاهش می‌دهد و از سوی دیگر به صورت مستقیم بر ضریب ریسک سرمایه‌گذاری و توان چانه زنی در معاملات خارجی ایران تأثیر منفی دراد.
اگر چه وجود حساب ذخیره ارزی به عنوان یک عامل تعدیل کننده طراحی شده است اما در سال آتی به دلیل استفاده از این صندوق برای جبران کسری بودجه و یکسان‌ سازی نرخ ارز ایران نمی‌تواند در مقابل کاهش قیمت مقاومت کند و در یک دوره چند ماهه حتی تأمین بودجه جاری نیز از پرده ابهام است. اگر عراق به دلیل حمله آمریکا به این کشور نتواند روزانه ۹۹/۲ بشکه نفت خود را به بازار وارد کند. بازار نفت پیش از آنکه با کمبود مواجه شود با توهم کمبود مواجه شده و این موضوع در کنار مشکلات صادرات نفت سایر کشورها میتواند در یک پروسه دو مرحله‌ای به سقوط قیمت نفت خام منجر شود. ایران دارای ظرفیت بالقوه بالایی برای کسب درآمد حاصل از گردشگری است. امنیت شرط لازم تحقق درآمد گردشگری است و هر عاملی که باعث عدم امنیت شود مغایر با سیاست‌های توسعه گردشگری و مخل کسب درآمد از این طریق است. حمله به عراق و نظامی شدن منطقه منجر به از دست رفتن آرامش است و این موضوع تأثیر قابل توجهی در کاهش درآمد کشورهای منطقه از محل گردشگری خواهد داشت که کوتاه مدت نیز خواهد بود.
یکی از تفاوتهای مهم و اساسی نتایج حمله به عراق در مقایسه با افغانستان مسیرهایی است که به ازاء وقوع این حملات از اقتصاد ایران گرفته می‌شود. با حمله به افغانستان تنها قسمتی از حمل و نقل دریایی دچار مشکل شد. در حالی که در صورت حمله به عراق بخش عمده‌ای از حمل و نقل دریایی خلیج فارس هوایی و زمینی ترکیه بر روی اقتصاد ایران، بسته خواهد شد. اکثر برنامه‌هایی که ایران برای آینده اقتصاد خود ترسیم کرده مثل گردشگری و جذب سرمایه خارجی و یا خصوصیات ایران مثل وابستگی شدید به حمل و نقل دریایی و نفت باعث می‌شود که هر نوع رخداد نظامی در منطقه، اقتصاد کشور را دچار بحرانهای اساسی کند که تأثیرات آن کوتاه مدت هم نخواهد بود.
حمله به عراق در میزان مبادلات ایران با کشورهای منطقه تأثیر منفی قابل توجهی گذاشت صادرات از یک سو درآمدهای ارزی کشور را با مشکل تقاضا مواجه خواهد کرد.
نکته بعدی در مورد مهاجرت بیش از ۵۰۰ هزار نفر پناهنده عراقی است که بعضاً تا ۸۰۰ هزار نفر هم افزایش یافته است، در صورت وارد شدن پناهندگان جدید در ایران باعث تورم ناشی از فشار تقاضا و افزایش نرخ بیکاری در منطقه خواهد شد. در کنار آن هزینه‌های اجرایی و اجتماعی دولت را بسیار افزایش خواهد داد. اگر چه تأثیرات آن منطقه‌ای است اما می‌تواند اقتصاد کل کشور را تحت تأثیر قرار داد. (اعتماد، ۱۳۸۰، ص ۵۴)
سرمایه گذارن خارجی در صورتی وارد اقتصاد ایران می‌شوند که ضریب ریسک کشور و منطقه کاهش یابد است که هم اکنون مسئولین بانک جهانی به بالا بودن نرخ ریسک در کشور اعتراض کرده‌اند. در واقع هر نوع عملیات نظامی از سوی آمریکا در منطقه می‌تواند به شدت به منافع اقتصادی ایران لطمه وارد کند. این زیان می‌تواند از جهات گوناگون و با افزارهای متفاوت رخ دهد و در این میان اندیشیدن برخی تمهیدات تنها می‌تواند از میزان زیان بکاهد و دولت ایران در صورتی که بخواهد این امر تحقق یابد باید به صورت جدی وارد عمل شود.
اتخاذ سیاستهای مناسب میتواند جمهوری اسلامی ایران را از این برهه زمانی نجات دهد. برقراری روابط اقتصادی با سایر کشورهای منطقه و جهان و ورود سرمایه‌های خارجی این کشور به ایران می‌تواند میزان قابل توجهی از مشکلات اقتصادی این کشور را حل کند.
اگر چه با فروپاشی رژیم بعث عراق و استقرار آمریکا در این کشور، قیمت نفت افزایش یافته است اما ایران باید بتواند صنعت توریسم و گردشگری را تقویت نماید این امر مستلزم ایجاد محیط امن و مطمئن برای گردشگران خارجی است افزایش ضریب امنیتی ایران در منطقه می‌تواند محیط را برای جذب توریسم مهیا سازد تا ایران بتواند وضعیت اقتصادی خود را به حد مطلوب برساند. تحقق این امر نیازمند سالم و امن است که باید این امر از طریق پیمانهای نظامی و امنیتی ایران با سایر کشورهای منطقه‌ای و بین‌المللی فراهم آید.
پیامدهای نظامی حمله آمریکا به عراق و محاصره ۳۶۰ درجه‌ای ایران:
از مهمترین پیامدهای حمله، می‌توان به وجود پایگاه های نظامی آمریکا در افغانستان، پاکستان، عراق، ترکیه، آذربایجان و حضور ناوگان‌های آمریکا در منطقه خلیج فارس اشاره کرد که حلقه محاصره را بر جمهوری اسلامی ایران تنگ‌تر کرده است که به آنها اشاره می‌کنیم:
مساله رابطه ایران و آمریکا از ابعاد مختلفی قابل بررسی است از آن جمله:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...