منابع پایان نامه ها – نقش بازی در رشد و تحول کودک – 5 |
نقش بازی در رشد و تحول کودک
در زمینه نیازهای تحولی کودک، بازی به اندازه غذا، گرما، محافظت مهم است. بازی فرصت ایجاد و گسترش مهارت های حرکتی درشت و ظریف و حفظ سلامت جسمانی را فراهم میکند. هنگامی که کودکی به بازی می پردازد، حرکت و پویایی او منجر به فعال شدن شدن اجزای مختلف بدن و ایجاد هماهنگی بین اعضای بدن ورشد وپرورش مهارت های حرکتی او می شود. از آنجا که رشد عضلات در رشد بدنی اهمیت بسزایی دارد، در بازی عضلات فرصت مییابند تا سریع تر رشد کرده وقوی تر شوند و مهارت های لازم جهت انجام کارهای متفاوت را به دست می آورند. در نتیجه تمام فعالیت ها منجر به قوی تر شدن کودک از نظرجسمی می شود (ساتربای[۶۲] به نقل از فخر زارع، ۱۳۹۱).
تعریف بازی درمانی
در بازی درمانی کودکان رویداد های آسیب زارا به طور نمادین باز سازی میکنند (کانترز، ۲۰۰۱).
بازی درمانی فرصتی برای کودکان فراهم میکند تا احساسات ومشکلات را تا آخر بازی کند (دایل جونز[۶۳]، ۲۰۰۲). در تجربه بازی درمانی محوطه امنی به کودک داده می شودتا خود را امتحان کند. از طریق بازی خود را اظهار داردوباانجام این کار یاد بگیرد، که خود را بشناسد، تا بدان جا که دانش خود را مورد به کار گیری ظرفیت های در راه های مناسب بالا ببرد (لندرث، ۲۰۰۲، ترجمه داورپناه، ۱۳۹۰). در بازی درمانی مفهوم، از طریق اعمال سمبلیک در بازی به دست میآید. اسباب بازی ها به عنوان کلمات کودک و بازی به عنوان زبان کودک درنظر گرفته میشوند (لندرث، ۲۰۰۲، به نقل از ری، ۲۰۰۴). بازی درمانی وسیله ای برای تشخیص مشکلات کودک است مشاور با مشاهده رفتار کودک در ضمن بازی به نگرانی های وی پی می بردودرصدد رفع آن اقدام میکند. همچنین بازی مناسب ترین روش یادگیری برای کودک است وسبب یادگیری مهارت های جدید می شود (اکسلاین، ۱۳۶۵). بازی مجموعه فعالیت های است که کودک ضمن آن افکار واحساسات خود را به دلخواه بیان کرده واحساس امنیت و ارزشمند بودن میکند (قاضی، ۱۳۶۸).
بازی بهترین وسیله برای «بیان خودوابراز وجود» است ومهمترین شیوه درمانی روانکاوان بوده که درابداع و کاربرد تکنیک های مختلف آن سهم بسزایی داشته اند. اساساً بازی فعالیتی است که کودک در آن احساس راحتی میکند، در همه درمان ها نیاز به یک رابطه درمانی و وسیله ارتباط نیاز دارد و در بازی درمانی، بازی یک وسیله ارتباطی میان درمانگر و کودک است (قریشی، ۱۳۷۶). کودکان از پختگی و رشد شناختی کافی برای بهره بردن از مداخلات مبتنی برگفتگو وخود کاوی برخوردار نیستند. در اکثر درمان های کودکان بازی تا حد زیادی جایگزین فعالیت های می شودکه بزرگسالان در حین درمان انجام میدهند (تاد، جودیت، آرتو، ۱۳۷۹). همچنین بازی درمانی یک تعامل کمکی بین کودک و بزرگسال آموزش دیده است که از طریق ارتباط نمادین در بازی در جست وجوی راه هایی برای کاهش آشفتگی های هیجانی کودک است. به طوری که کودک در طی تعاملایت بین فردی با درمانگر، پذیرش تخلیه هیجانی، کاهش اثرات رنج آور، جهت دهی مجدد تکانه ها و تجربه هیجانی و تصحیح شدن راتجربه میکند (محمد اسماعیل، ۱۳۸۳). بازی درمانی به این منظور طراحی شده که کودک بتواند نگرانی های درونی خود را نشان دهد حال یا از طریق صداهایی که از جانب عروسک هادر می آورند یا تعاملاتی که با اسباب بازی های دیگر برقرار میکند علاوه بر آن درمانگربه طور دائم فضایی را به وجود می آورد که کودک درآن احساس امنیت و صمیمیت داشته باشد تا بتواند احساسات مختلف خود را کند و کاو کند (کرامر و جفری، ۱۳۸۸).
کودکان به دلیل پایین بودن سطح تفکر انتزاعی، قادر به بیان احساسات و هیجانات خود نیستند، عدم مهارت کودک در بیان احساسات خود میتواند بهداشت روانی او را به خطر اندازد بازی ابزاری مناسب است که به کمک آن کودک خود رابیان میکند وسیله مناسب برای تخلیه هیجانی کودک است (سهرابی، ۱۳۹۰). در جریان بازی درمانی، درمانگر با کودک مشارکت فعال دارد نه به عنوان هم بازی کودک بلکه به عنوان همراهی که بیشتر دنباله رو کودک میباشد، و از راهنمایی کودک پرهیز می کند. در چنین رابطه ای درمانگر در صورت موفقیت کودک در انجام فعالیت های تدریجی اش، اورا تشویق و در صورت ناکامی از سرزنش او خودداری میکند.
مبانی نظری بازی درمانی
تاریخچه بازی درمان
در طول شصت سال گذشته بازی درمانی به عنوان روش درمانی متداول و مشهوری بوده است. تحلیل گران اولیه مانند سیگموند فروید (۱۹۰۹)، آنا فروید(۱۹۲۸)، ملانی کلاین (۱۹۳۲) بر اهمیت بازی به عنوان یک فرم و ساختاری از تجربه وتحلیل روانی و درمانی برای کودکان، بحث و تأکید کردهاند. این نظریه پردازان ابتدایی روش های بازی راتوسعه دادهاند. و به طور عقلانی برای درمان کودکان از بازی استفاده کردهاند که این بازی میتواند باعث تسهیل شدن مرحله درمانی در کودکان شود (لبلانک و ریچی [۶۴]، ۲۰۰۱). بعد از آن پیاژه (۱۹۶۲) درمان با بازی را توضیح داد و آن را گسترش داد، ونقش آن را توسعه شناخت کودکان توضیح و تفسیر کرد. ویر جینیا آکسلاین[۶۵] (۱۹۴۷) به عنوان یکی دیگر از نظریه پردازان مکتبی در مورد بازی درمانی توسعه دادکه بر مبنای اعتقادات و باورهایی است ؛که کودکان دارای یک قدرت ذاتی جهت بهبود خودشان میباشند، زمانی که به آن ها شرایط درمانی ایده آل ارائه می شود (پرتر، هرناندز، ریف، جسی[۶۶]، ۲۰۰۷، ترجمه صمدی، ۱۳۸۹).
جدول ۲-۱: تاریخچه بازی درمانی (بر گرفته از ریهوم[۶۷]، ۲۰۰۰)
واقعه
تاریخ
فروید مراحل رشد را بر اساس دیدگاه خود(مراحل دهانی، مقعدی و آلتی)مشخص نمود.
۱۹۰۳
فروید روان درمانی را در خصوص کودکان مورد استفاده قرار داد.
۱۹۰۹
هاگ هلموت[۶۸] بازی را بر اساس نظریه سائق فروید تحلیل کرد.
۱۹۱۳
آنا فروید از بازی برای شناسایی بهترمراجعان کودک خود استفاده میکند.
۱۹۲۵
نهضت دفاع از «مشاوره»در مقطع دبیرستان به منظور تسهیل رشد متعادل افراد آغاز می شود.
۱۹۲۷
گویناف آزمون آدمک را به منظور ارزیابی کودکان ایجاد میکند.
۱۹۳۰
لوی روش«بازی تجربی»را به جامعه روانشناسی عرضه میکند.
۱۹۳۳
فرد آلن و روجسون [۶۹]روش بازی غیر تفسیری [۷۰] خود را آغاز میکند.
۱۹۳۴
ملانی کلاین تفسیر و تعبیر را وارد بازی درمانی کرد.
۱۹۳۷
دفاع سر سختانه ای از کاربرد بازی در«نهضت هدایت کودک»در حال رشد [۷۱] آغاز می شود.
۱۹۳۸
گزل و ایلگ[۷۲] هنجارهای رشد کودک از ۰ تا ۱۰ سالگی را تدوین میکنند.
۱۹۳۹
لوی«رهایی درمانی» را آغاز میکند.
۱۹۳۹
دیدگاه مراجع محوری کارل راجرز[۷۳] در بازی درمانی مورد استفاده قرار گرفته می شود.
۱۹۴۰
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 02:41:00 ب.ظ ]
|