کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آبان 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
      1 2 3 4
5 6 7 8 9 10 11
12 13 14 15 16 17 18
19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30    


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



۱-۹-۱- اسید تیکوئیک
اسید تیکوئیک، شاخص آنتی ژنی بزرگ در تمام سوش های استافیلوکوک اورئوس می باشد که یک ریبیتول اسید اختصاصی در دیواره سلولی است. مولکول ان – استیل گلوکز آمین، شاخص سرولوژیک در این پلی ساکارید می باشد. در دیواره سلولی باکتری، اسیدتیکوئیک در شرایط غیر محلول و در همراه با پپتیدوگلیکان است که برای آزاد شدن آن آنزیم های لیتیک مورد نیاز هستند. در استافیلوکوک اپیدرمیس، اسید ریبیتول تیکوئیک یافت نمی شود بلکه به جای ان اسید اسید تیکوئیک گلیسرول وجود دارد (۱۱۸, ۱۳۴).

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

اغلب بالغین، یک واکنش ازدیاد حساسیت جلدی از تیپ فوری را بر ضد اسید تیکوئیک دارند و مقادیر کمی از آنتی بادی های پرسی پی تان در سرم آنها یافت می شود. در مبتلایان به عفونت های اخیر استافیلوکوکی از قبیل آندوکاردیت یا باکتریمی، مقادیر بالایی از آنتی بادی های اسید تیکوئیک تولید می شود اما در باکتریمی موقت استافیلوکوکی، افزایش در آنتی بادی های اسید تیکوئیک، غیر شایع می باشد.
اسید تیکوئیک خارج سلولی، مسئول مصرف شدن سریع اجزای اولیه کمپلمان از C1 تا C2 (در سرم انسان) می باشد.فعال شدن کمپلمان در نتیجه تشکیل شدن کمپلکس ایمنی در میان آنتی ژن و آنتی بادی های IgG اختصاصی انسان است. به این ترتیب، اسید تیکوئیک موجب فعال شدن واکنش های بی نتیجه و عقیم مصرف کننده کمپلمان می شود و استافیلو کوک ها را در برابر اوپسونیزاسیون وابسته به کمپلمان محافظت می کند(۷ , ۹۲, ۱۳۷).
۱-۹-۲- پروتئین A
پروتئین A ، یک آنتی ژن اختصاصی گروه و منحصر به سوش های استافیلوکوک اورئوس می باشد. ۹۰ درصد از این پروتئین در اتصال کووالانسی با پپتیدوگلیکان دیواره سلولی است. در جریان رشد سلول، پروتئین A در محیط کشت نیز آزاد می گردد. این مقدار از پروتئین A که در محیط کشت آزاد می شود در حدود ۳۰ درصد تمام پروتئین A را تشکیل می دهد که توسط ارگانیسم تولید شده است (۷). پروتئین A یک زنجیره واحد پلی پپتیدی (به وزن مولکولی ۴۲ کیلو دالتون) می باشد. ۴ واحد تیروزین که به طور کامل در سطح سلول باکتری نمایان شده اند مسئول فعالیت بیولوژیک می باشند.
منحصر به فرد بودن پروتئین A مربوط به توانایی آن در واکنش با IgG طبیعی در اغلب گونه های حیوانی است. در درون گونه ها، این واکنش ممکن است محدود به بعضی از زیر گروه های IgG باشد. بر خلاف واکنش اختصاصی آنتی ژن – آنتی بادی، در این واکنش، قطعه Fab ایمونوگلوبولین شرکت نمی کند بلکه قطعه Fc شرکت دارد. در پروتئین A ، ۵ ناحیه متفاوت وجود دارد. ۴ دومن با همگونی زیاد که به قطعه Fc آنتی بادی متصل می شوند( آنتی بادی های IgG1، IgG2، IgG4 وهمچنین IgM وIgA) دومن پنجم که به دیواره سلولی باکتری اتصال می یابد اما به قطعه Fc آنتی بادی متصل نمی شود (۲۵).
پروتئین A انواعی از اثرات بیولوژیک را موجب می شود. این پروتئین اثرات شیمیو تاکسی ضد کمپلمان و ضد فاگوسیتوزی دارد که واکنش های ازدیاد حساسیتی و آسیب پلاکتی را ایجاد می کند. اثرات میتوژنی دارد و فعالیت کشندگی طبیعی، لنفوسیت های انسان را تقویت می کند. اگر چه ارتباط خوبی در میان تولید پروتئین A و فعالیت کواگولاز وجود دارد اما هیچ ارتباطی در زمینه حضور یا فقدان پروتئین A و خصوصیت بیماری زایی دیده نمی شود ( ۴۶, ۹۶, ۱۳۱).
تصویر۱-۴- وجود پروتئین A در سطح دیواره سلولی استافیلوکوک اورئوس و اتصال آنتی بادی IgG از ناحیه FC به این پروتئین
۱-۹-۳- پپتیدوگلیکان
پپتیدوگلیکان استافیلوکوکی، هر دو پاسخ های ایمنی هومورال و سلولار را تحریک می کند. به این ترتیب که تقریباً تمامی اشخاص طبیعی، آنتی بادی هایی را در سرم خود بر ضد پپتیدوگلیکان دارند. این آنتی بادی ها ترجیحاً از کلاس IgG هستند که می توانند از جفت عبور کنند. در عفونت های استافیلوکوک اورئوس( به ویژه در مرحله باکتریمی)، آنتی بادی IgG بر ضد پپتیدوگلیکان افزایش می یابد.
این آنتی بادی ها به لحاظ داشتن قدرت اوپسونیزه کنندگی فواید بالقوه ای دارند. افزایش این آنتی بادی ها ممکن است زمینه ساز ابتلاء به اختلالات کمپلکس ایمنی در بعضی از بیماران باشد.]۲۰, ۷۱, ۱۳۵[
۱-۹-۴- فاکتورهای توده ای کننده
جزئی از دیواره سلولی استافیلوکوک اورئوس که موجب توده ای شدن استافیلوکوک ها( در حضور پلاسما) می شود تحت عنوان فاکتور تودهای کننده شناخته می شود. این جزء از دیواره سلولی به فیبرینوژن انسان اتصال می یابد و از نظر مکانیسم عملکرد و خصوصیات آنتی ژنی از کواگولاز آزاد متفاوت است.
جزء متصل شونده به فیبرینوژن تقریباً همواره در سوش هایی یافت می شود که کواگولاز خارج سلولی را تولید می کنند.سوش های کپسول دار، یک واکنش توده ای کنندگی منفی را نشان می دهند که احتمالاً به علت پوشیده شدن فاکتور توده ای کننده به توسط پلی ساکارید خارج سلولی می باشد(۷).
۱-۹-۵- پلی ساکارید کپسولی
داشتن کپسول ویژگی متغییری در استافیلوکوک اورئوس می باشد. اگر چه فقط تعداد معدودی از سوش ها کپسول مشخص را نشان می دهند اما احتمالاً در بدن موجود زنده، داشتن کپسول، پدیده نادری نیست. بسیاری از سوش هایی که از نمونه های بالینی به دست می آیند( در تست کردن با آنتی سرم اختصاصی) آنتی ژن های پلی ساکاریدی را در سطح سلول نشان می دهند. این آنتی ژن ها قدرت ضد فاگوسیتوز دارند. آنها در واکنش های متقابل در میان کمپلکس اسید تیکوئیک – پپتیدوگلیکان و کمپلمان ( که ترجیحاً در مسیر آلترناتیو فعال شده) مداخله می کنند( ۶, ۷ , ۸).
۱-۱۰- عوامل موثر در بیماری زایی
یکی از ویژگی های اساسی انگل موفق توانایی بقاء در یک میزبان حیوانی است. در این ارتباط، استافیلوکوک استثنائاً توانایی تطابقی بالقوه ای دارد. از میان مهمترین آنها توانایی اتصال یافتن به انواعی از پروتئین های حیوانی در ماده پیوندی خارج سلولی و در هم شکستن سد های طبیعی در بافت های میزبان است. استافیلوکوک برای انواعی از پروتئین های ذاتی حیوانی، آنزیم های ئیدرولیتیک دارد. این آنزیم ها که در محیط آزاد می شوند در موفقیت و توانمندی ارگانیسم شرکت می کنند. پروتئازها، لیپازها، استرازها و لیازها از میان آنزیم های مهمتری هستند که استقرار ارگانیسم ها در پوست و غشای مخاطی میزبان را تسهیل می کنند. برای بقاء در بدن انسان یک انگل موفق باید بتواند بر سیستم های دفاعی میزبان غلبه کند. برای مدت زمان بیش از نیم قرن، انواع وسیعی از آنزیم های خارج سلولی، توکسین ها و اجزاء سلولی سوش های بیماری زای استافیلوکوک مورد بررسی قرار گرفته اند اما در حال حاضر، هیچ فاکتور واحدی به عنوان تنها عامل ایجاد کننده بیماری شناخته نشده است. قدرت بیماری زایی استافیلوکوک ها به چندین فاکتور بستگی دارد. هر یک از این فاکتور ها در یک زنجیره کمپلکس از واکنش ها شرکت دارند که عفونت استافیلوکوکی آشکاری را موجب می شوند(۷).
۱-۱۱- آنتی ژن های سطحی
۱-۱۱-۱- پلی ساکارید ها
اجزای سطحی استافیلوکوک که قدرت ضد فاگوسیتوز دارند اهمیت زیادی را در استقرار اولیه ارگانیسم ها در میزبان بر عهده دارند. استافیلوکوک های کپسول دار به واسطه داشتن کپسول در برابر تهاجم وابسته به کمپلمان میزبان، محافظت می شوند و به سرعت در بافت های میزبان انتشار می یابند. برای لانه گزینی باکتری ها بایستی فرایند عفونی ادامه یابد. برای این منظور چسبندگی ارگانیسم ها به سطح مخاط یا پوست بدن میزبان، واقعه شروع کننده اصلی است. تولید اگزوپلی ساکارید ممکن است یک فاکتور سرنوشت ساز در موفقیت ارگانیسم برای لانه گزینی در اعضای مصنوعی از قبیل دریچه های قلب و یا کاتتر های داخل وریدی باشد. در محیط طبیعی که سرشار از ارگانیسم های رقیب می باشد تولید گلیکوکالیس موجب تشکیل میکروکلونی های چسبنده ای می شود که به توسط یک لایه بیولوژیک در بر گرفته شده اند نه تنها چسبندگی ارگانیسم ها به سطح اندام های مصنوعی را امکان پذیر می کند بلکه آنها را در برابر آنتی بیوتیک ها و دفاع طبیعی میزبان محافظت می کنند (۶, ۷, ۸, ۱۶).
تصویر۱-۵- ناحیه a نشان دهنده کپسول پلی ساکاریدی می باشد که باکتری را در بر گرفته است
۱-۱۱-۲- گیرنده های پروتئینی
در سطح سلول استافیلوکوک، تعدادی از جایگاه های اتصالی اختصاصی برای اتصال به پروتئین های پستانداران وجود دارد. این گیرنده ها، مکانیسم چسبنده ای را برای ارگانیسم فراهم می کنند که به توسط آن، ارگانیسم ها در کانون های عفونی استقرار می یابند. از میان پروتئین های پلاسما که به طور اختصاصی به استافیلوکوک اورئوس متصل می شوند: پروتئین های فیبرونکتین، فیبرینوژن و ایمونوگلوبولین G هستند. علاوه بر این، استافیلوکوک ها به اجزای ماده اتصالی خارج سلولی از قبیل لامینین، کلاژن و فیبرونکتین اتصال می یابند(۶ ,۷ ,۸ ). از میان این ترکیب ها، فیبرونکتین( گلیکوپروتئین انحصاری در زخم ها) مورد مطالعه بیشتری قرار گرفته است. فیبرونکتین، چسبندگی سلول های حیاتی از قبیل فیبروبلاست ها، سلول های اپیتلیال و مونوسیت ها به جایگاه آسیب دیده را واسطه گری می کند. استافیلوکوک اورئوس به طور اختصاصی به بافت میزبان متصل می شود. در این اتصال، فیبرونکتین به عنوان پلی در میان ارگانیسم و بافت آسیب دیده میزبان عمل می کند(۹۵, ۱۰۵). لامینین پروتئین دیگری در پستانداران است که استافیلوکوک اورئوس برای آن گیرنده دارد. این پروتئین، عمده ترین گلیکو پروتئین در غشای پایه در انسان است (۷۶, ۱۴۰ ) توانایی بالقوه شبه متاستازی استافیلوکوک( که در جهت شکستن سد های دفاعی طبیعی است) احتمالاً در ارتباط با توانایی آن در برقراری پیوند اختصاصی با غشاهای پایه می باشد. پروتئین های متعددی در پستانداران وجود دارند که می توانند به طور اختصاصی به استافیلوکوک اورئوس اتصال یابند. این مسئله، پیشنهاد کننده این مطلب می باشد که بیش از یک ژن چسبنده وجود دارد. حداقل یکی از این ژن ها، بر روی پلاسمید قرار گرفته است. اگر ژن های چسبنده بر روی پلاسمید قرار داشته باشند می توانند به سادگی در میان سوش های مختلف حرکت کنند و شاخص های بیماری زایی را در میان سوش های استافیلوکوک پخش نمایند، این ویژگی چگونگی تنوع وسیع در توانایی بالقوه بیماری زایی را توصیف می کند (۷).
۱-۱۲- آنزیم های خارج سلولی
۱-۱۲-۱- کواگولازها
اگر چه ارتباط بین تولید کواگولاز و آسیب زایی ارگانیسم، شاخص بیماری زایی مناسبی را فراهم می کند اما هیچ دلیل قاطعی وجود ندارد که کواگولاز شرکت مستقیمی در بیماری زایی داشته باشد. عملکرد کواگولاز در منعقد کردن پلاسما مشابه با عملکرد تبدیلی فیبرینوژن به فیبرین است که به توسط ترومبین کاتالیز می شود. کواگولاز برای فعالیت کامل آنزیمی خود به یک جزء پلاسما از قبیل پروترومبین و یا مشتقی از پروترومبین تحت عنوان فاکتور واکنش دهنده کواگولاز نیاز دارد. محصول کواگولاز- ترومبین، نه تنها موجب انعقاد فیبرینوژن بلکه موجب فعالیت پروتئولیتیک و استرئولیتیک نیز می شود. فیبرینو پپتیدهایی که آزاد می شوند از فیبرینوپپتیدهای القاء شده توسط ترومبین، متفاوت است. بعضی از این فیبرینوپپتیدها فعالیت فارماکولوژیک قابل مقایسه ای با برادی کینین دارند (۷, ۹۱ , ۱۲۴).
ژن coa که پروتئین کوآگولاز را کد می کند به علت داشتن توالی های متغیر در ناحیه کدکننده ´۳ بسیار پلی مورف است و می تواند در متمایز کردن جدایه های این باکتری مورد استفاده قرار گیرد. ناحیه متغیر ژن coa از توالی های تکراری ۸۱ جفت بازی تشکیل شده است که تعداد تکرار این توالی ها در سویه های مختلف استافیلوکوکوس متغیر است (۱۰۱,۴۴).
۱-۱۲-۲- لیپاز ها
استافیلوکوک ها چندین آنزیم ئیدرولیز کننده پروتئین ها را تولید می کنند که مجموعاً تحت عنوان لیپازها شناخته می شوند. لیپازها بر روی سوبستراهای متعددی( پلاسما، چربی ها و روغن هایی که بر روی سطح بدن انباشته شده اند) فعال هستند. مصرف این ترکیبات در بقاء ارگانیسم ارزشمند می باشند و لانه گزینی استافیلوکوک ها را در غده چربی توجیه می کند. ظاهراً تولید لیپاز نقشی اساسی در تهاجم ارگانیسم ها در بافت های جلدی و زیر جلدی دارد. در نمونه های اولیه ای که از انسان به دست آمده است نشان داده شده که ارتباط نزدیکی در میان تولید لیپاز و توانایی ایجاد کورک وجود دارد. کاهش قدرت بیماری زایی استافیلوکوک های بیمارستانی که در جریان ۲۰ تا ۳۰ سال گذشته مشاهده شده به موازات کاهش در مقادیر این آنزیم بوده است. احتمالاً این کاهش به علت حضور پروفاژی بوده که به توسط الحاق در ژنوم میزبان، تولید لیپاز را متوقف نموده است (۵۷ ،۶۶، ۸۳).
۱-۱۲-۳- هیالورونیداز
بیش از ۹۰ درصد از سوش های استافیلوکوک اورئوس، آنزیم هیالورونیداز را تولید می کنند. این آنزیم، اسید هیالورونیک موجود در ماده زمینه ای بین سلولی بافت همبند را تخریب نموده و انتشار عفونت را تسهیل می کند. از آنجایی که پدیده آماس بر خلاف عملکرد انتشاری هیالورونیداز می باشد اهمیت این آنزیم در استافیلوکوک اورئوس مربوط به مراحل بسیار ابتدایی عفونت می باشد(۷۲, ۷۷, ۱۴۱).
۱-۱۲-۴- استافیلوکیناز(فیبرینولیزین)
استافیلوکیناز یکی از آنزیم های پروتئولیتیک در استافیلوکوک است که فعالیت فیبرینولیتیک دارد اما از نظر آنتی ژنی و آنزیمی از استرپتوکیناز استرپتوکوک ها متفاوت است. عامل تعیین کننده در تولید استافیلوکیناز، ژنوم فاژ می باشد که در هنگام لیزوژنی، بیان می شود (۱۰۹ ) استافیلوکیناز برای باز کردن لخته ها، پیش آنزیم پلاسمینوژن را به آنزیم فیبرینولیتیک پلاسمین تبدیل می کند. اگر چه این آنزیم به توسط اغلب سوش های استافیلوکوک اورئوس تولید می شود اما در ارتباط با این که فاکتور مهمی در بیماری زایی باشد شواهد کمی وجود دارد (۳۵, ۱۱۳).
۱-۱۲-۵- نوکلئاز
آزاد شدن آنزیم نوکلئاز که یک آنزیم مقاوم در برابر حرارت می باشد منحصراً در استافیلوکوک اورئوس دیده می شود. این آنزیم که در سطح سلول و یا در مجاورت نزدیک با آن وجود دارد یک پروتئین متراکم گلوبولار می باشد که از یک زنجیره واحد پلی پپتیدی تشکیل شده است. حرارت ۶۵ درجه سانتی گراد موجب از هم پاشیدگی ساختمان آنزیم می شود اما این تغییرات به سرعت و به طور کامل، برگشت پذیر می باشد. آنزیم نوکلئاز یک فسفودی استراز با خصوصیات اندونوکلئولیتیک و اگزونوکلئولیتیک است که مولکول های DNA و یاRNA هر دو را می شکند (۷).
۱-۱۳- توکسین ها
۱-۱۳-۱- توکسین سیتولیتیک
تعدادی از باکتری ها توکسین هایی را تولید می کنند که موجب از هم پاشیدگی سلول های پستانداران و یا بقیه سلول ها( در شرایط آزمایشگاه) می شود. اغلب این پروتئین ها خارج سلولی هستند که تولید آنتی بادی های خنثی کننده را القا می کنند. از نظر چگونگی واکنش توکسین های سیتولیتیک مختلف( با سطح سلول) تنوع زیادی وجود دارد. همولیزین ها و لکوسیدین هایی که به توسط استافیلوکوک اورئوس آزاد می شوند از میان، شناخته شده ترین توکسین های سیتولیتیک می باشند. چهار توکسین همولیتیک متفاوت( همولیزین های آلفا، بتا، دلتا و گاما) به توسط استافیلوکوک اورئوس تولید می شوند (۷ ,۶۲).
۱-۱۳-۲- توکسین آلفا(همولیزین-آلفا)
توکسین آلفا فعالیت های بیولوژیک وسیعی ( از قبیل همولیتیک، کشنده و درمونکروتیک) را نشان می دهد. توکسین آلفا لیزوزوم ها را از هم می پاشد و برای انواعی از سلول های کشت بافت، سیتوتوکسیک است. ماکروفاژها و پلاکت های انسان، آسیب می بینند اما مونوسیت ها مقاوم هستند. آسیب در دستگاه گردش خون، بافت کورتکس کلیه ها، و بافت عضلانی به وجود می آید. توکسین آلفا، فاکتور بیماری زای اصلی در استافیلو کوک ها نیست اما به توسط بروز آسیب بافتی، شرکت موثری در بیماری زایی دارد.
ژن مربوط به تولید توکسین آلفا، ظاهراً همراه با یک ترانسپوزون می باشد. توکسین خالص، وزن مولکولی در حدود ۳۴ کیلو دالتون دارد که در شکل یک مونومر محلول در آب به توسط اغلب سوش ها ترشح می شود. این توکسین در چهار شکل مورفولوژیک ساختمانی وجود دارد که به توسط الکتروفورز قابل جداسازی هستند. در هنگام ذخیره سازی، تبدیلات سریع آنها به یکدیگر اتفاق می افتد ( ۶۳).
مکانیسم واقعی آسیب غشا شناخته نشده است اما به طور معمول مجموعه ای از وقایع زیر را شامل می شود:
اتصال مونومر های توکسین به سطح سلول
تشکیل هگزامر و شکل گیری کانال های ورای غشایی با قطر ۲ تا ۳ میلی متر

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 05:43:00 ب.ظ ]




بر اساس نظریه روانکاوی، فروید بسیاری از اعمال آدمی را غریزه های تعیین می‌کند وقتی مانعی در تجلی غرایز پیش آید سایق پرخاشگری سر بر می آورد بدین صورت هرگاه کسی در تلاش برای دستیابی به هدفی ناکام بماند سایق پرخاشگری فعال می‌شود و این نیز به نوبه خود رفتاری را برای آسیب زدن به خود یا شی منبع ناکامی برمی‌انگیزد. روابط اجتماعی که روابط تعاملی است نیازمند راهکار منطقی برای رسیدن به هدف است ولی وقتی با مانع برخورد می‌کند و ظاهراً گفتگو و تفاهم به بن بست می رسد از خشونت استفاده می‌شود (غریزه).

نظریه یادیگری اجتماعی به تعامل توجه دارد به فرایند های شناختی به نقش سرمشق ها در انتقال رفتارها و پاسخ های هیجانی تاکید می ورزند. پرخاشگری ممکن است از راه مشاهده و یا تقلید آموخته شود و هرچه بیشتر آموخته شود و هر چه بیشتر تقویت شود احتمال وقوع آن بیشتر می‌شود، بخشی از شواهد مربوط به نظریه یادگیری اجتماعی حاصل بررسی هایی است که نشان می‌دهد پرخاشگری مانند هر پاسخ دیگری می‌تواند از طریق تقلید آموخته شود.

۲-۷- نظریه کنترل اجتماعی

کنترل اجتماعی به ساز و کاری اطلاق می‌شود که جامعه برای واداشتن اعضایش به سازگاری و جلوگیری از ناسازگاری ها به کار می‌برد. به مفهومی دیگر کنترل اجتماعی به مجموعه عوامل محسوس و نامحسوسی که یک جامعه در جهت حفظ معیارهای خود به کار می‌برد و مجموعه موانعی که به قصد جلوگیری افراد از کج روی اجتماعی در راه آنان قرار می‌دهد گفته می‌شود. و بالاخره کنترل اجتماعی را می‌توان “مجموعه‌ای از منابع مادی و نهادینی” دانست که در اختیار جامعه قرار دارد و برای حصول اطمینان از هم نوایی رفتاری اعضای خود با اصول و مقرراتی از پیش تعیین شده و مورد تأثیر از آن استفاده می‌کند (ستوده،۱۳۸۴: ۱۳۷).
در این بخش جا دارد به جهت اهمیت کنترل اجتماعی در کاهش رفتارهای نابهنجار از نظریه کنترل اجتماعی برای تبیین موضوع مورد مطالعه استفاده شود.
نسبت نظریه کنترل به نظریه دورکیم در مورد انسجام اجتماعی و نظریه بوم شناختی شاو و مک کی می رسد. اما با آنها تفاوت هایی دارد برخلاف نظریه ها و دیدگاه های دیگر که بیشتر به تبیین جرم و بزهکاری می پردازند تا سایر اشکل انحراف و نیز بر خلاف سایر نظریه های مربوط به انحراف در ابتدا این سوال را مطرح می‌کنند: چرا افراد مرتکب رفتار های نابهنجار می‌شوند؟ با این سوال شروع می‌شود که چرا آدمیان با قواعد و ارزش ها و هنجارهای جامعه هم نوا نیستند و به عبارت دیگر رمز سازگاری آنها با آنکه مطلوب جامعه است چیست؟
پیروان این دیدگاه ها معتقند که هر فردی در زندگی به انحراف بر انگیخته می‌شود و بسیاری از اوقات در وضعیتی قرار می‌گیرد که محرک فرد برای انحراف است. بنابراین عامل مهم در تبیین انحراف، برانگیختگی یا قرار گرفتن در موقعیت های مناسب برای انحراف نیست، بلکه این است که فرد موقتاً خود را از کنترل جامعه رها می بیند (رابرستون،۱۳۷۲: ۱۷۵).
نظریه پردازان کنترل دو پیش فرض درباره جامعه دارند: اول اینکه، انسانها خود محور بوده و درصدد ارضای خواسته‌ها نیازهای خودشان با بهره گرفتن از ساده ترین و سهل ترین وسایل (ولو غیر قانونی باشد) هستند. دوم اینکه، کاهش کنترل های موافق قانون (درونی یا بیرونی) راه را برای ارتکاب رفتار بزهکارانه هموار می‌سازد. پیشگامان نظریه کنترل محققانی مانند هیرشی، رکلس، فرایدی و هیگ می باشند که با تکیه بر نظریات دورکیم به خصوص الهام از تئوری آنومی وی به ابداع و بسط این تئوری پرداخته اند. این تئوری ها بر این فرض استوارند که کج روی ناشی از ضعف یا گسستگی تعلق فرد به جامعه است که در اثر کنترل و نظارت اجتماعی بوجود می‌آید.

۲-۷-۱- الگوی کنترل اجتماعی هیرشی

این الگو که گاه به نام نظریه پیوند از آن یاد می‌شود، پیدایش کج روی را معلول ضعف همبستگی در گروه ها و نهادهای اجتماعی و نیز تضعیف اعتقادات و باورهای موجود در جامعه بر می شمرد. نتیجه ای که هیرشی از تحلیل خویش می‌گیرد آن است که جامعه یا گروهی که در میان اعضای آن وابستگی ها متقابل و قوی، وجود داشته باشد پیش از جامعه یا گروهی قادر به اعمال کنترل بر اعضای خود خواهد بود که اعضای آن وابستگی محکمی با هم نداشته باشند. هیرشی معتقد است که چهار عنصر باعث پیوند فرد و جامعه می­­شوند: ۱- وابستگی، ۲- تعهد، ۳- درگیری، ۴- باورها (ممتاز، ۱۳۸۱: ۱۲۰).
۱- عنصر وابستگی: بیانگر میزان وابستگی فرد به اشخاص دیگر در خانواده، محیط و نهادهای اجتماعی است. به نظر هیرشی، کسانی که به دیگران علاقه و توجه دارند رفاه و احساسات آنها را درنظر می‌گیرند و با احساس مسئولیت نسبت به این افراد و حفظ ارتباط با آنها عمل می‌کنند. ایشان بر همین اساس، یادآور می‌شوند افراد فاقد این وابستگی، نگران آن نخواهد بود که روابط اجتماعی آنان به خطر افتد. بنابراین بیشتر احتمال دارد که به کج روی روی آورند.
۲- تعهد: از نقطه نظر هیرشی در بعد جامعه شناختی، مفهوم خود در روانشناسی دارد. عنصر تعهد بیانگر میزان پذیرش هدف های مرسوم جامعه و همچنین احساس دینی است که فرد نسبت به جامعه بر دوش خود احساس می‌کند. به عبارت دیگر، هیرشی بر آن است که نشان دهد که هرقدر فرد در محیط هایی مانند محیط تحصیل، اشتغال، خانه و مانند آن نیاز بیشتری به سرمایه گذاری در خصوص کنش‌های موافق با جامعه احساس کند، دلیل بیشتری خواهد داشت که برای حفاظت از دستاوردهای خود با دیگران هم نوا بماند و در مقابل، کسانی که نیاز کمتری را نیز در ارتکاب جرم می بینند و حتی ممکن است در پی بدست آوردن فرصتی برای سود بردن از آن برآیند.
۳- عنصر درگیری: بیانگر میزان مشارکت افراد در نقش ها و فعالیت های اجتماعی است. به نظر هیرشی کسانی که گرفتار کار، زندگی خانوادگی، سرگرمی و… هستند، معمولاً فرصت کمتری برای درگیر شدن در رفتارهای کج روانه دارند. در عین حال به نظر او همین مشارکت، فرد را در معرض انواعی از اهرم های کنترل اجتماعی قرار می‌دهد که افراد مرتبط با او، بر او اعمال می‌کنند به همین نحو، آشکار است کسانی که در فعالیت مرسوم و متعارف جامعه مشارکت ندارند، فرصت و آزادی عمل بیشتری نیز برای دست یازیدن به رفتارهای کج روانه می یابند.
۴- عنصر باور: بیانگر میزان اعتقاد فرد به اعتبار قواعد اخلاقی و اجتماعی، باور او نسبت به ارزش ها و هنجارهای اخلاقی جامعه و وفاداری وی به آنهاست. به نظر هیرشی اگر فردی جداً این باور را داشته باشد که درگیر شدن درگونه هایی خاص از رفتارها کار درستی نیست، مشارکت در آن رفتارها برای او دور از تصور خواهد بود. در مقابل، کسانی که اعتقاد و وفاداری ضعیفی نسبت به هنجارهای اخلاقی و اجتماعی دارند، ممکن است تمایل بیشتری به نادیده گرفتن آنها و بیشتر به کج روی مبادرت ورزند (رابرتسون،۱۳۷۲: ۱۷۶-۱۷۴).
از دیدگاه تئوری هیرشی، نراع جمعی مانند دیگر اشکال بزهکاری معلول کاهش و فقدان نظارت و کنترل اجتماعی است. زمانی که کنترل اجتماعی تضعیف می گردد، متعاقباً یکپارچگی اجتماعی دستخوش زوال و نقصان می‌شود که این خود به کاهش اقتدار ناشی از یکپارچگی منجرشده و بالاخره در اثر آن توانایی پیشگیری مؤثر از بزهکاری و انحراف نقصان یافته، احتمال بروز کژرفتاری کاهش می‌یابد.«والتررکسل» یکی دیگر از صاحب نظران کنترل اجتماعی است که نظریه او تحت عنوان«نظریه مهار» مطرح است که ایشان آن را در کتاب خویش تحت عنوان مسئله جرم مطرح ساخته است؛ تبیینی که گاه با نام هایی مانند نظریه موانع داخلی- خارجی و «نظریه کف نفس» مطرح می‌شود به نظر رکلس، همنوایی فرد با گروه و جامعه امری طبیعی است که نه بر اساس تمایل درونی، بلکه صرفاً از فشار و کنترل گروه سرچشمه می‌گیرد. ایشان معتقد است عضویت در گروه و روابط متقابل احتماعی، تعیین کننده نوع رفتار افراد در شرایط خاص زندگی است (سلیمی و داوردی،۱۳۸۰: ۵۰۴).
از جمله دیگر نظریه پردازان تئوری کنترل، فرایدی و هیگ می باشند که متأثر از آرای هیرشی در باب نظارت اجتماعی اند، آنان معتقند که جرم غیر اخلاقی بوده، به طوریکه شکسته شدن جوامع و زوال اجتماعات را رقم می زند. آنها با به نقطه نظرات هیرشی در خصوص انحراف و کنترل اجتماعی وی را پشتیبانی کرده، به تبیین واقعیت اجتماعی رفتار جزایی می پردازند.
آنان معتقدند هیرشی بر مهم ترین الزامات میان جرم و نظم اجتماعی تأکید کرده است و تشخیص داده که چهار عنصر یادشده به طور معنادار، الزاماتی را بین نوجوانان منحرف و جامعه ایجاد کرده است. وقتی که این عناصر نیرومند شوند، همنوایی در سطح بالایی ایجاد خواهد شد. فرمول اصلی نظریه کنترل هیرشی به وسیله نتایج تحقیقات بسیار گسترده در همان زمان و در دوره های بعد توسط فرایدی و هیگ بر روی روابط متقابل نقش ها به مثابه یک جریان همبستگی اجتماعی یا ظهور رفتار انحرافی توجه کردند. برای مثال، هر چه صمیمیت میان اعضای خانواده کاهش یابد جرم و بزه افزایش می‌یابد، بدین وصف بین کاهش صمیمیت در روابط متقابل اعضای خانواده و میزان بزهکاری رابطه مستقیم وجود دارد (ممتازی،۱۳۸۱).
به نظر فرایدی، همپوشانی ها و اشتراکات، اصلی ترین عامل در ایجاد صمیمیت است. اشتراک روابط متقابل، فشار نیرومندی در جهت همنوایی دارد. عمده ترین اختلافات میان هیرشی و فرایدی این است که هیرشی معتقد بود ساخت های هنجاری جامعه تقیداتی برای جوانان ایجاد می کند، ولی فرایدی اظهار می کرد که روابط متقابل بسیار زیادی در نقش ها وجود دارد که فاقد حوزه های نهادی متنوع می باشند در حالی که این روابط متقابل برقرار هستند (سروستانی،۱۳۸۹: ۹۵).
هیرشی و فرایدی در توسعه کنترل اجتماعی، خود را به تعارض تولید های هم نوایی و ناهمنوایی یا جرم محدود کردند معنای آن این است که وقتی هم نوایی حاصل شد مطمئناً در ایجاد جرم وقفه ایجاد می‌شود (محسنی تبریزی،۱۳۸۳: ۹۷). بنابراین بر اساس نظریه های کنترل می‌توان گفت که نحوه رفتار و ویژگی های والدین از عوامل مؤثر بر آرامش و توانایی فرزرندان است، رفتارهای ناهنجار هر یک از والدین ممکن است بر رفتارهای فرزندانشان موثر واقع است (سید غفور و همکاران، ۱۳۸۷).بنابراین اگر گاهی رفتارهای ناهنجار از سوی فرزندانشان مشاهده می گردد خود ناشی از ضعف کنترل و وجود گسست در ارتباطات سالم خانوادگی است (واحدی و فتحی آذر، ۱۳۸۵). یکی از موارد تاثیر گذار دیگر بر گرایش به نزاع‌های دسته‌جمعی تمایل افراد پرخاشگری است. پرخاشگری را می‌توان عملی تعریف کرد که هدفش اعمال صدمه و رنج است. مهمترین عامل در ایجاد پرخاشگری ناکامی است. در این (تئوری، تئوری ناکامی- پرخاشگری) پرخاشگری بر آینده جریانی در نظر گرفته می‌شود که در خلال آن، افراد از دستیابی به هدف یا اهداف خویش باز می ماند و احساس ناکامی در آنان شکل می‌گیرد. ناکامی تنها زمانی رخ می‌دهد که فرد در دستیابی به هدفی که انتظار آن را دارد با شکستی پیش بینی نشده مواجه شود. دیدگاه های جدید تئوری ناکامی- پرخاشگری به این مسئله اذعان دارند که دامنه تجلی و بروز پرخاشگری در عرصه فعالیت های مختلف، بستگی به عواملی فراوانی شکل گیری و بروز ناکامی، میزان رویدادهایی که منجر به ناکامی می‌شود و …. دارد بر این اساس می‌توان گفت یکی از علل گرایش به نزاع‌های دسته‌جمعی، ناکامی‌هایی است که فرد در زندگی با آنها مواجه شده و پرخاشگر شده است (حسینی،۱۳۸۲: ۵۴). یکی دیگر از موارد و عوامل مهم در گرایش افراد به نزاع‌های دسته‌جمعی، مشاهده آن پدیده و یادگیری آن است تجربه عینی نزاع بر اساس تئوری یادگیری اجتماعی قابل تفسیر است. بر اساس تئوری یادگیری اجتماعی باندورا رفتارهای ناهنجار، مثلاً گرایش به نزاع‌های دسته‌جمعی زائیده یادگیری اجتماعی هستند (محسنی تبریزی،۱۳۸۳: ۱۳۲).
مشاهده رفتار نابهنجار محرکی برای افراد است تا به روش غیر معمول رفتار نمایند. توجه به این نکته مهم است که کودکان مشاهده گر رفتارهای ناهنجار خود را محدود به تقلید صرف نمی‌کنند. بلکه انواع ناهنجاری های بدیع و جدید خلق می‌کنند. این امر دلالت بر آن دارد که تاثیر یک نمونه تعمیم پیدا می‌کند. نتیجه نهایی اینکه باندورا و همکاران نشان داده اند که کودکانی که شاهد پرخاشگری بوده اند بیشتر از کودکانی که در معرض چنین مشاهده ای قرار نداشته اند، به اعمال ناهنجار دست زده اند.
مورد دیگری که در گرایش افراد به نزاع‌های دسته جمی به عنوان متغیر مستقل مورد استفاده قرار گرفته است قوم‌گرایی و داشتن تعصبات قومی است. بر طبق نظر یوال دیویس، قوم‌گرایی جهان یکپارچه دو شقه می‌کند، یعنی جهان ما را با جهان دیگران جدا می‌سازد (svensson,2008:16) این امر یعنی ایجاد گسست در جهان اجتماعی و پراکندن تخم نفاق در جامعه. بر طبق نظر هرزوگ (۲۰۰۷: ۵۷) قوم‌گرایی خود باعث ایجاد بسیاری از جرم‌هاست. تأیید رابطه بین قوم مداری و ارتکاب جرم خود دلیلی بر این مدعاست (Tanisichuk,2007:24).

۲-۷-۲- الگوی کنترل اجتماعی رکلس

این نظریه از انواع نظریه های کنترل که تحت عنوان نظریه مهار بیان می گردد. تبیینی که گاه از آن با نام هایی مانند نظریه موانع داخلی- خارجی و نظریه کف نفس نیز یاد شده، به نظر رکلس هم نوایی فرد با گروه و جامعه امری طبیعی و بر اساس تمایل درونی او نیست و صرفاً از فشار و کنترل گروه سرچشمه می‌گیرد که معتقد است عضویت در گروه و روابط متقابل اجتماعی تعیین کننده نوع رفتار افراد در شرایط خاص است (سلیمی و داوری،۱۳۸۶: ۳۹۴). به دیگر سخن او همرنگی فرد با گروه را به معنای هم نوایی وی و رفتار ناشی از درونی شدن هنجارها و ارزش ها درون او نمی داند؛ و مدعی است که این رفتار نوعی پاسخ به نفوذ گروه و همواره از نوع اجابت (متابعت) است و هرگاه فشار گروه وجود نداشته باشد یا کم باشد فرد عصیان کرده و به کج روی روی خواهد آورد (همان:۱۳۸۴).

۲-۷-۳- نظریه شرمنده سازی

جان بریتویت هم مثل هیرشی علت وجود هم نوایی در جامعه را کنترل رفتار افراد توسط عوامل مختلف می داند اما هیرشی این کنترل را “پیوند” فرد با جامعه می داند در حالی که بریتویت از کنترل افراد توسط جامعه از طریق شرمنده سازی مختلف بحث می‌کند. به نظر وی شرمنده سازی نوعی ابزار عدم تایید اجتماعی نسبت به رفتاری خاص برای تحریک مزاحمت در شخص خلافکار است. بریتویت از دو نوع شرمنده سازی صحبت می‌کند:
۱- شرمنده سازی جداکننده: که طی آن کج رفتار، مجازات، بدنام، طرد و در نتیجه از جامعه هم نوایان تبعید می‌شود.
۱- شرمنده سازی پیوند دهنده: که ضمن اعلام درک احساس کج رفتار و نادیده گرفتن تخلف و حتی ابراز احترام به او، نوعی احساس تقصیر در او ایجاد کرده (فرض شده که) نهایتاً او را از ادامه کج رفتاری باز می دارد و از بازگشت او به جمع همنوایان استقبال می‌کند. بریتویت مدعی است که در جوامع سنتی جایی که روابط متقابل اجتماعی قویتری وجود دارد و فردگرایی ضعیف است، شرمنده سازی پیوند دهنده مؤثرتر است و می‌تواند مانع کج رفتاری بیشتر شود (صدیق سروستانی، ۱۳۸۹: ۵۴).

۲-۸- خویشاوندگرایی

یکی از ویژگی­های نظام ایلی و اجتماعات با ساختار طایفه ای و عشیره‌ای معمولاً خویشاوندگرایی در اصلاح قوم‌گرایی است. یک گروه قومی، اجتماع کوچکی از انسانها در درون جامعه بزرگتر است که به صورت واقعی یا احساسی و ادراکی دارای اصل و نسب مشترک، خاطرات مشترک و گذشته تاریخی -فرهنگی مشترک است، همچنین دارای یک یا چند عنصر نمادین نظیر خویشاوندی، مذهب، زبان، سرزمین و خصوصیات ظاهری و فیزیکی که هویت گروهی آنان را از گروه های دیگر متمایز می‌سازد و اعضای آن متعلقات گروهی- قومی خویش آگاهی دارند. می‌توان شاخص های زیر را در تمایز قوم از دیگر گروه های اجتماعی قرار داد. مهمترین ممیزه در ابعاد فرهنگی نهفته است که مشتمل بر زبان، مذهب، آداب و رسوم و پیشینه تاریخی است (مقصودی،۱۳۸۰: ۲۱-۲۰).
خویشاوند گرایی و احساس تعلق به گروهی خاص و تحصیل امنیت فردی از طریق وابستگی به یک قوم ویژه، عواقب اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و حتی امنیتی فراوانی دارد. در چارچوب یک ایل آنچه ایجاد تعهد، مسئولیت و حتی وظیفه می‌کند و کنش‌ها جمعی را شکل می‌دهد، رابطه خویشاوندی است اعضایی که با یکدیگر احساس خویشاوندی می‌کنند به دفاع یا حمایت از یکدیگر برمی‌خیزند و دشواری‌ها فردی خود یا دیگر اعضای طایفه را مشکلات خود و خانواده می‌پندارند. به همین دلیل هرگونه عملی محدودیت یا خسارت به فرد، خسارت یا محدودیت به خانواده و طایفه تلقی می‌شود در نتیجه مبنای قضاوت استدلال نیست. تجزیه و تحلیل کل سرزمین ( مثلاً یک شهر ) نیست بلکه صحت و حق نوع برخورد بر خویشاوندی تعیین می‌شود در این بافت خویشاوندی تعصب به کار نیست، بلکه به نسبت است. تعلق به حرفه نیست بلکه به خانواده و عشیره است (صریع القلم،۱۳۸۶: ۵۸-۵۷).
به عبارتی در این نوع ساختار عشیره‌ای نظام پشتیبانی خانوادگی یکی از مهمترین عناصر در زندگی بیشتر افراد به شمار می‌آید. افراد بیشتر زندگی‌شان را در واحدهای خانوادگی می‌گذرانند و در خوراک، پوشاک، سرپناه و درآمد با دیگرانی که به نوعی با آنان خویشاوندی دارند مشترکند. چشم‌داشت‌هایی یاری متقابل و مسئولیت مشترک اجتماعی و حقوقی همگی تحت تأثیر پیوندهای اجتماعی شکل می‌گیرد من علیه برادرم. من و برادرانم علیه عموزاده‌هایم، من و برادران و عموزاده‌هایم علیه دیگران (بیتس و پلاگ،۱۳۸۷: ۲۶۰). بر طبق نظر یواد دیویس، قوم‌گرایی جهان یکپارچه را دو شقه می‌کند، یعنی جهان ما را با جهان دیگران جدا می‌سازد ( vensson,2008:16 به نقل از ربانی و دیگران،۱۳۸۸: ۱۱۱). به عبارتی یعنی ایجاد تضاد در گسست بر جامعه. بر طبق نظر هرزوگ قوم‌گرایی خود باعث ایجاد بسیاری از جرم‌هاست. تائید رابطه بین قوم مداری و ارتکاب جرم خود دلیلی بر این مدعاست (Tanasihuk,2002:24 به نقل از ربانی و دیگران، ۱۳۸۸: ۱۱۱).
از آن جایی که که ساختار جامعه مورد مطالعه متشکل از طوایف مختلف است و هنوز هم افراد هویت خود را بر اساس همان طایفه و گروه هایی که به آن تعلق دارد می شناسد پیامدهای منفی می‌تواند ایجاد نماید چرا که در نتیجه این نوع ساختار عشیره‌ای کنش‌های افراد نه بر اساس عقلانیت بلکه بر معنای تعصبات غیر منطقی نیست و اعضای خانواده، فامیل و طایفه صورت می‌گیرد و با بار ارزشی مثبت که در عموم با عنوان غیرت و مردانگی اشاره می‌شود به آن نگریسته می‌شود و در نتیجه تصمیم گیری بر مبنای تعصب در افراد نهادینه می‌شود چراکه افراد به این شکل جامعه پذیر شده اند.
در نهایت با بروز یک اختلاف کوتاه میان دو نفر یا دو خانواده اطرافیان نیز به حمایت نزدیکان خود برخواسته و نزاع‌های جمعی اتفاق می افتند باید اشاره شود در ایجاد منظور از خویشاندگرایی همان میزان گرایش یک فرد به مؤلفه های طایفه و خویشاوندان خود است برای سنجش این متغیر ابعاد مختلفی که تعلق به یک طایفه را تشکیل می‌دهند به ویژه بعد فرهنگی آن مورد توجه قرار گرفته اند.

۲-۸-۱- نظریه تعصب ابن خلدون

ابن خلدون در بررسی خود در راستای بازبینی وجمعیت پوشش های تاریخی وچگونگی ظهور و پیدایش یک تمدن و فرهنگ و به ویژه تفاوت های فرهنگی، دگرگونیهای اجتماعی وعوامل نفوذی، نقش تعصبات و عصبیت را مورد توجه خاص قرار داده و معتقد است گروههایی که همواره از ترس تهاجم اقوام بیگانه در دل هراس دارند، به ناچار نسبت به اعضای گروه داخل خود احساس تعصب مفرطی داشته وبه همین علت نسبت به یکدیگر احساس مسئولیت می‌کنند. او معتقد است که تضادهای برون گروهی باعث انسجام برون گروهی می‌شود واین انسجام منجر به عمیق تر شدن هرچه هرچه بیشتر عصبیت می گردد. از راه پیوند و وابستگی خاندانها به یکدیگر یا مفهوم مشابه آن حاصل می‌شود زیرا پیوند خویشاوندی به جزدر مواردی که بیشتر طبیعی است و از موارد آن نشان دادن غرور قوی نسبت به نزدیکان وخویشاوندان است مواقعی که ستم به آنان برسد یا در معرض ستم واقع شوند (حاصل می‌شود )واین امر در بشر یک عاطفه طبیعی است. از سوی دیگر ابن خلدون معتقد است که تضادهای برون گروهی با رشد عصبیت رابطه ای مستقیم دارد به این معنا که هرچه تضاد برون گروهی بیشتر شود، عصبیت برون گروهی نیز بیشتر شده ودر نهایت افراد یک قوم انسجام وقدرت بیشتری می‌یابد که در اثر انسجام درون گروهی و قدرتمند شدن نخبگان این جوامع پدید می‌آید. بنابراین با نیرو گرفتن این جوامع خیال ساکنان آنان از خطر دشمنان و بویژه خطرات خارجی راحت می‌شود. انسجام کارکردی با زوال عصبیت کاهش یافته و فساد در جامعه شکل می‌گیرد. (ابن خلدون : ۱۳۵۹: ۷۹)

۲-۹- نظریه مشارکت اجتماعی

مشارکت اجتماعی دلالت بر گسترش روابط بین گروهی در قالب انجمن های داوطلبانه، باشگاه ها، اتحادیه ها و گروه هایی دارد که معمولاً خصلتی محلی و غیر دولتی دارند که در قالب سیاست های اجتماعی، مشارکت و درگیر ساختن مردم در فرآیندهای اجتماعی مختلف را هدف خود می داند. به عبارتی مشارکت اجتماعی به آن دسته از فعالیت های ارادی دلالت دارد که از طریق آنها اعضای یک جامعه در امور محله، شهر یا روستا شرکت کرده و بصورت مستقیم یا غیرمستقیم در شکل دادن حیات اجتماعی مشارکت دارند (محسنی تبریزی، ۱۳۷۵: ۱۰۸). تعدد و گستردگی سازمان های محلی و غیردولتی در یک جامعه شاخص و بین وجود مشارکت اجتماعی و نهاد های مدنی تعریف می‌شود.
نهادهای مدنی شکل های مردمی غیر دولتی هستند که در حد فاصل توده های مردم با دولت بوجود آمده اند و بخشی از مردم را برای دستیابی به هدف مشخص و یکی از حوزه های اجتماعی سازماندهی می کند. دامنه فعالیت های این نهاد ها که به منظور مشارکت سازمان یافته مردم تشکیل می‌شود بسیار گسترده است. اتحادیه های صنفی، احزاب سیاسی، بنگاه های اقتصادی، خصوصی، شرکت های تعاونی، گروه های هنری، مطبوعات، مدرسه های خیریه و حتی اجتماعات محلی مشتمل بر ساکنان یک خیابان و محله می‌توانند مثال هایی از نهادهای مدنی باشند (دانشمندی،۱۳۷۷: ۱۷۰).
مشارکت اجتماعی، نوعی تعهد وقبول مسئولیت اجتماعی است که همه افرادانسانی ناگزیر به پذیرش آن هستند. این تعهد و مسئولیت یاممکن است در قالب فعالیت معیین و نامحدود صورت پذیرد، مانند بسیاری از فعالیت های اخلاقی و اجتماعی یااینکه ساختار اقتصادی و حقوقی به خودمی‌گیرد. (سالکی،۲۳) اعضای جامعه به دلیل دارا بودن نقش های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی خود، در حکم گلبول های قرمز و سفید بدن انسان هستند. همان گونه که افزایش یاکاهش گلبول های یادشده به بدن آسیب می رساند نارسایی درمشارکت نیزادامه حیات را نیزدستخوش تزلزل می‌سازد تا آنجا که اگر بعد اجتماعی خود راز دست بدهد، نابودی آن حتمی است اگرهم پابرجا بماند هدف خودراکه خدمت به اعضا و اصلاح جامعه است،گم نکند (سالکی،۴۵).
جامعه­شناسان کلاسیک خصوصا وبر، دورکیم و تونیس قائل به نوعی هویت، عضویت و تعهد عقلانی، عرفی و مدنی جدید برای اعضای جامعه که منجر به مشارکت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دموکراتیک و احساس تعلق اجتماعی بیشتر به جامعه می گردد و نهایتا به تقویت انسجام اجتماعی و نظم اجتماعی منجر میگردد (توسلی و نجاتی و حسینی، ۱۳۸۳: ۳۷-۳۳).
منظور از عنصر اجتماعی، طیف کاملی است از حق برخورداری، از حداقل رفاه اقتصادی و امنیت گرفته تا حق سهیم شدن در تمام میراث اجتماعی و زندگی کردن به شیوه موجودی متمدن مطابق با استانداردهای غالب و رایج در جامعه نهادهایی که بیشترین ارتباط را با این عنصر دارند عبارتند از: نظام آموزشی و خدمات اجتماعی (مارشال[۱۳]، ۱۹۹۴: ۹، نقل از شیانی، ۱۳۸۱: ۶۶).
از نظرترنر[۱۴](۱۹۹۴) مشارکت اجتماعی شهروندان باعث عمل به ایفای وظایف، تکالیف و مسئولیت ­ها و تعهدات شهروندی بوده است. و عمل به وظایف و مسئولیت ها شهروندی مانع از وقوع بسیاری از ناهنجاری ها و کژ رفتاری­ها می گردد (توسلی و نجاتی حسینی، ۱۳۸۳: ۳۸).
تعدد و گستردگی سازمانهای محلی و غیر دولتی در یک جامعه شاخص و مبین وجود مشارکت اجتماعی در آن جامعه است؛ تا جایی که جامعه مدنی به واسطه گسترش مشارکت های اجتماعی و نهادهای مدنی تعریف می شود. نهادهای مدنی تشکل های مردمی غیر دولتی هستند که در حد فاصل توده های مردم با دولت به وجود آمده اند و بخشی از مردم را برای دستیابی به یک هدف مشخص، و در یکی از حوزه های اجتماعی سازماندهی می نمایند (دامنه فعالیت این نهادها، که به منظور مشارکت سازمان یافته مردم تشکیل می شوند بسیار گسترده است. اتحادیه ­های صنفی، احزاب سیاسی، بنگاه­های اقتصادی، خصوصی، شرکت­های تعاونی، گروه های هنری، مطبوعات، مؤسسه های خیریه و حتی اجتماعات محلی مشتمل بر ساکنان یک خیابان و محله می توانند مثال­هایی از نهادهای مدنی باشند (دانشمندی، ۱۳۷۷: ۱۷۰).

۲-۹-۱- تئوری سرمایه اجتماعی

سرمایه اجتماعی زاده کنش و واکنش افراد است و محصول آشنا بودن وآشنا شدن آدمیان با یکدیگر است. بورت سرمایه اجتماعی را متشکل از دوستان، همکاران وتماس ها و ارتباطات عمومی می داند که از طریق آنان هر فرد فرصت برای استفاده از سرمایه مالی وانسانی خود را به کف می آورد (پیران وهمکاران، ۲۲:۱۳۸۵ ) به نظر فوکویاما،سرمایه اجتماعی مجموعه معینی از هنجارها و ارزشهای غیررسمی است که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میانشان مجاز است در آن سهیم هستند (فوکویاما،۲۲:۱۳۷۹) مشارکت اجتماعی به عنوان یکی از ابعاد سرمایه اجتماعی یکی از محورهای اصلی آموزش در بسیاری کشورهایی است که در راستای رشد وتوسعه همه جانبه گام برمی دارند (سارتر،۹۵:۲۰۰۲) بوردیو سرمایه اجتماعی را در عضویت در یک گروه برای دستیابی به منابع آن گروه می داند (وینتر،۲:۲۰۰) آرو معتقد است که سرمایه اجتماعی چیزی جزء تعاملات اجتماعی نیست. وی شاخص هایی چون وفاداری، اعتماد، اتصال شبکه ای، اقتدارفردی، هویت سازمانی و هنجارهای اجتماعی می داند (افتخاری،۱۳۸۲)بر این اساس می‌توان گفت جامعه از گروه ها دارای انواعی مختلف از کنش‌های فردی و جمعی به منظور دخالت در تعیین سرنوشت جامعه و همچنین تصمیم گرفتن در مورد امنیت جامعه خود است. بر این اساس تئوری سرمایه اجتماعی تحلیل خود را متمرکز بر ویژگی های کلان اجتماعی انگیزشی در افراد ایجاد می‌کند که عامل مشارکت و توسعه جامعه می‌شود. لذا وجود سرمایه اجتماعی در شهروندان سبب مشارکت اجتماعی آنان در مسائل امنیتی شهر و جامعه می‌شود.
ارتباط سرمایه اجتماعی با امنیت شهری شهروندان از طریق پارامترهایی چون اعتماد وتعامل متقابل، افزایش روح جمعی نسبت به آینده شکل می‌گیرد. هدف از ارتباط این دو پدیده تداوم تعامل شهروندان و مسئولان برای کاهش هزینه های بی جهت در مورد ناامنی شهری و تقویت هنجارهای موثر بر امنیت است. این هدف همراه با نظارت مستمر و نهادینه کردن ارزشها در اذهان شهروندان شکل می‌گیرد. سرمایه اجتماعی از طریق تأثیرات بافتی و ترکیبی بر امنیت شهروندان در قالب الگوهای دوستی، آسودگی و اعتماد اجتماعی شهروندان با یکدیگر، تماس اجتماعی با دوستان و رفع فشارهای روحی وکاهش احساس ناتوانی از داشتن امنیت و… شکل می‌گیرد. از بعد دیگر انسجام اجتماعی بین سازمان های مرتبط با مدیریت در جهت افزایش خدمات امنیت شهری منجر به کاهش نا امنی در میان شهروندان شده است.

۲-۹-۲- نظریه معرفت های محلی

نظریه معرفت های محلی که امروزه اکثر سازمان های غیره دولتی ازآن دفاع می نمایند به دنبال جلب مشارکت واقعی مردم در زندگی اجتماعی آنان است. تحت این مشارکت، عدم تمر کز گرایی در جامعه جهت تسهیل فرایند تصمیم گیری از پایین به بالا تقویت می گردد (فولر،۱۹۹۲). استفاده از معرفت های محلی، تمرکز بر واقعیت های اجتماعی، دنبال کردن فرایند حرفه ای شدن و اصالت به ارزش‌های انسانی، ماهیت روابط سازمان های غیره دولتی با مردم را شکل می‌دهد (چمبر،۱۹۸۳) این استراتژی مورد حمایت داوطلبان و کسانی که به این سازمان ها کمک می نمایند، قرار گرفته است. در فرایند شکل گیری خط مشی نظری سازمان های غیره دولتی و مردمی شاهد گرایشات جدید در بالابردن امنیت در جامعه و کاهش جرائم اجتماعی و نا امنی های شهری هستیم. در این راستا سعی شده است تا تفکر تحلیلی مبتنی بر عقلانیت سازمان (که همان پلیس است) با تفکر انعطاف پذیر مشارکتی مبتنی بر خلاقیت مردمی با هم ترکیب شده و هماهنگ با هم سعی شود ناامنی های موجود در شهرها را کاهش دهد. این رویکرد مدلی است که در آن پلیس مسئولیت اجتماعی حل مساله را دارد. در رهیافت حل مساله نیروی پلیس با یک تقسیم کار کمتر پیچیده­ای مواجه است (احمدی،۱۳۷۷). در این رهیافت پلیس با تلاش در زمینه حل مسائل ناشی از وقوع حوادث در جستجوی کمک به مردم به منظور تامین نظم،آرامش وامنیت است. در شیوه حل مساله، پلیس در جستجوی الگوهایی برای شناخت نا امنی هاوبه دست آوردن راه حلهایی برای آنها توسط خود مردم است. این شیوه همکاری و همبستگی مردم را با پلیس گسترش می‌دهد. شکل گیری و گسترش فعالیت های مردم در همکاری با نیروهای نظامی و نظارت کننده اجتماعی از آرمان های بنیادین نظام اجتماعی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به شمار می رود (عبدالهی وایمان، ۲۸۵:۱۳۸۵) در این راستا مباحث تشکیل پلیس مردمی، تشکیل وتقویت شوراها، واگذاری بسیاری از مسئولیت ها به مردم وتقویت خلاقیت مردمی از جمله این اهداف است.

۲-۹-۳- نظریات بی سازمانی اجتماعی

این نظریه پردازان بر این باورند که عواملی چون کاهش نهادهای اجتماعی مثل خانواده و تضعیف تقید های خویشاوندی به عنوان نیروهای غیره رسمی کنترل اجتماعی، کاهش انسجام سنتی که پیامد رشد سریع شهرنشینی و مهاجرت فزاینده به سوی شهرهاست. نظریات بی سازمانی ناامنی های اجتماعی را در قالب جرایمی چون قتل، سرقت، انحرافات جنسی و اعتیاد تحلیل می نمایند.
این نظریه به اختلال در کارکرد اجتماعی، اجتماعی شدن و همنوایی اجتماعی برخی اعضا و گروه های اجتماعی به عنوان علت پیدایش بیماری ها و آسیب های اجتماعی تاکید دارد و معتقد است بیماری های اجتماعی زمانی به وجود می آیند که اعضای یک جامعه به طور مناسب، اجتماعی نشده و با هنجارها و ارزش ها تطابق و همنوایی نیافته اند (حسینی،۱۳۸۵:۴۳) این دیدگاه معتقد است برای جلوگیری یا حل مسائل اجتماعی اعضای یک جامعه«افراد بیمار» باید به وسیله خانواده، مدرسه، کلیسا، محل کار یا رسانه های جمعی، آموزش اخلاقی یا جامعه پذیری درست دریافت کنند (لینیا،۱۱:۲۰۰۰-۱۲)

۲-۱۰-فرهنگ شهروندی

فرهنگ شهروندی به مثابه نوعی فرایند از قرن ۱۹ همگام با جوامع مدنی و دولت های ملی شکل گرفته است. این پدیده با جدی شدن مسئله جهانی شدن در دهه های اخیر از مهمترین مسائل اجتماعی معاصر می باشد. «در این روند “شهروند و فرهنگ شهروندی” از پویاترین مفاهیم اجتماعی و فرهنگی دنیای مدرن تلقی شده است؛ یا به عبارت دیگر باید گفت که اساس جامعه مدنی بر محور نهادهای اجتماعی نظام شهروندی و فرهنگ حاکم بر آن شکل گرفته است. از این رو شالوده های اصلی جامعه مدنی به مثابه نظام سیاسی و اجتماعی را نهادهای شهروندی مثل نهاد قانون گذاری، نهاد نظام حاکمیت سیاسی مردم بر مردم در قالب نظام های دموکراسی می سازند.» ( عاملی، ۱۳۸۰: ۱۶۸) فرایند فرهنگ شهروندی پیامدهای بسیطی برای جامعه انسانی داشته است؛ که می‌توان این عنصر را از ابعاد متنوع در قالب نوعی تحول از جامعه شناسی سنتی به صنعتی بر پایه دانش و اطلاعات محور با بسط و توسعه فرایندهای ارتباطی، جهانی شدن، چند فرهنگی شدن و شهری شدن ناشی از فرایند های متأخر مدرنیته چون توریسم، مهاجرت، رسانه ها، اینترنت و… که باعث گسترش آگاهی ملت ها گردیده است؛ در قالب شیوه های مختلف زندگی در یک مقیاس فراملی به صورت کالاهای فرهنگی به طور ۲۴ ساعته مصرف کرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:43:00 ب.ظ ]




بر این اساس، یکی از مشخصات اصلی حیات طیبه تکیه‌بر ارزش غایی زندگی (قرب الی الله) و نظام معیار متناسب با آن (یعنی مبانی و ارزش‌های مبتنی بر دین حق، یا سازگار با آن) است؛ زیرا با توجه به لزوم پذیرش ربوبیت خداوند متعال (یگانه رب حقیقی جهان و انسان) این نظام معیار، جهت اساسی نحوه‌ی تحقق حیات طیبه را در همه‌ی ابعاد و مراتب آن مشخص می کند. لذا، ایمان (باور به خدای یگانه و رب حقیقی انسان و جهان؛ و انتخاب آگاهانه و اختیاری نظام معیار ربوبی) و تقوا (انطباق تمام مراتب و ابعاد زندگی با این نظام معیار)، وجه تمایز اساسی حیات طیبه از زندگی غیردینی (زندگی سکولار رایج) محسوب می‌شود.
در تعریف مفهوم «حیات طیبه» در مبانی نظری سند تحول تعلیم و تربیت، همان‌طور که بیان شد در حقیقت تحقق حیات طیبه به‌عنوان مقدمه‌ی ضروری برای دست‌یابی به اهداف غایی آفرینش انسان نظیر فلاح، کمال و سعادت، عبودیت، جانشینی خدا، رضوان الهی و قرب الی الله که با توجه به وحدت هدف غایی می‌توان همه‌ی آن‌ها را تعابیر متفاوتی از یک حقیقت واحد دانست و در آیات قرآن و متون دینی به فراوانی بیان‌شده‌اند؛ مطرح‌شده است.

البته هرچند تحقق حیات طیبه در شکل کامل آن همراه با رسیدن به همه‌ی آرمان‌ها و ارزش‌های مطلوب انسانی است، اما بدون شک این امر در زندگی دنیایی آدمی، با توجه به تزاحم علل و عوامل مختلف و محدودیت‌های طبیعی حیات دنیا، به‌یک‌باره و به‌طور کامل رخ نخواهد داد؛ بلکه بنا بر اراده و سنن الهی، تحقق حیات طیبه در این دنیا برای مؤمنان و نیکوکاران با برخی کاستی‌ها و دشواری‌ها همراه است که صبر و ایستادگی و مبارزه با مشکلات و گذشتن از برخی ارزش‌ها را در برابر ارزش‌های والاتر (بر اساس نظام معیار اسلامی) می‌طلبد.
ابعاد و شئون حیات طیبه در سند تحول تعلیم و تربیت
در مبانی نظری تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی جمهوری اسلامی ایران حیات طیبه مفهومی یکپارچه و کلی است که همه‌ی ابعاد فردی و اجتماعی زندگی انسان را دربرمی گیرد و شئون گوناگونی داردکه در ارتباط و تعامل با همدیگر و با محوریت شأن اعتقادی، عبادی و اخلاقی، آن را محقق می‌سازند.
با توجه به شمول نظام معیار دینی نسبت به همه‌ی ابعاد فردی و اجتماعی زندگی انسان، حیات طیبه نیز دارای ابعاد مختلف فردی و جمعی بیان‌شده است؛ به‌گونه‌ای که نمی‌توان آن را به برخی از این جنبه‌ها تقلیل داد. وجود آدمی در حیات طیبه به لحاظ فردی، به مصادیق خیر، حکمت، قدرت، زیبایی و فضیلت (قوت، سلامت، عزت، علم، ایمان، عمل صالح، حلم، اعتدال، تقوا، عفت، شجاعت، صبر و …) آراسته می‌شود و از هرگونه پلیدی و کاستی (ضعف، سستی، جهل، فقر، ظلم، کفر، نفاق و تکبر و…) پیراسته می‌گردد.
همچنین بعد اجتماعی حیات طیبه در سند تحول نیز ناظر به مفاهیم متعدد ارزشی است، مانند تعاون و نیکوکاری، احسان و رأفت، اخوت، اقامه‌ی قسط (عدالت اجتماعی)، رعایت حقوق مردم ظلم‌ستیزی، تواصی به حق (امر به معروف و نهی از منکر)، تولا و تبرّا (دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان خدا)، استقلال، شورا/عقل جمعی، تضارب آرا، امنیت، اتحاد اجتماعی (اعتصام به حبل الهی)، دفاع و جهاد، نصرت و یاری، صلح، عمران، اطاعت از قوانین اجتماعی (نظم و انضباط)، حسن معاشرت، انفاق، ایثار و مدارا که همه‌ی آن‌ها را می‌توان به‌منزله‌ی خصوصیات جامعه‌ی مطلوب اسلامی یعنی جامعه‌ی صالح در نظر گرفت.
علاوه بر بیان ابعاد فردی و اجتماعی حیات طیبه در سند تحول بنیادین تعلیم و تربیت، شئون مختلف حیات طیبه با عنایت به ابعاد مختلف وجودی انسان و استقلال نسبی آن‌ها نیز شناسایی و در صفحه ۹۵ و۹۶ مبانی نظری سند تحول به شرح ذیل بیان‌شده است:
۱ ـ شأن دینی (اعتقادی، عبادی و اخلاقی)؛ ناظر به خودشناسی، خداشناسی، ایمان به خداوند متعال و باور به معاد، نبوت و سایر معتقدات دینی، انتخاب آگاهانه و اختیاری دین حق به‌عنوان آیین زندگی، التزام (عملی) آگاهانه و اختیاری نظام معیار دینی در همه‌ی شئون زندگی (تقید اختیاری به احکام و ارزش‌های دینی و اصول و آداب اخلاقی در زندگی روزمره) و تلاش پیوسته برای خودسازی بر اساس نظام معیار دینی (حفظ کرامت و عزت‌نفس، خویشتن‌داری و مهار غرایز طبیعی، تعدیل عواطف و تمایلات طبیعی، رعایت آداب و کسب صفات و فضائل اخلاقی و پیش‌گیری از تکوین صفات و رذایل غیراخلاقی و درمان آن‌ها).
۲ ـ شأن زیستی و بدنی؛ ناظر به حفظ و ارتقای سلامت و بهداشت جسمی و روانی خود و دیگران، تقویت قوای جسمی و روانی، مبارزه با عوامل ضعف و بیماری، حفاظت از محیط‌زیست و احترام به طبیعت.
۳ ـ شأن اجتماعی و سیاسی؛ ناظر به ارتباط مناسب با دیگران (اعضای خانواده، خویشاوندان، دوستان، همسایگان، همکاران و…)، تعامل شایسته با نهاد دولت و سایر نهادهای مدنی و سیاسی (رعایت قانون، مسئولیت‌پذیری، مشارکت اجتماعی و سیاسی، پاسداشت ارزش‌های اجتماعی)، کسب دانش و اخلاق اجتماعی و مهارت‌های ارتباطی (بردباری، وفاق و همدلی، درک و فهم اجتماعی، مسالمت‌جویی، درک و فهم سیاسی، عدالت اجتماعی، درک و تعامل میان فرهنگی، تفاهم بین‌المللی، حفظ وحدت و تفاهم ملی).
۴ ـ شأن اقتصادی و حرفه‌ای؛ ناظر به توانایی آدمی در تدبیر امر معاش و تلاش اقتصادی و حرفه‌ای (درک و فهم مسائل اقتصادی، درک و مهارت حرفه‌ای، التزام به اخلاق حرفه‌ای، توان کارآفرینی، پرهیز از بطالت و بیکاری، رعایت بهره‌وری، تلاش جهت حفظ و توسعه‌ی ثروت، اهتمام به بسط عدالت اقتصادی، مراعات قوانین کسب‌وکار و احکام معاملات و التزام به اخلاق و ارزش‌ها در روابط اقتصادی).
۵ ـ شأن علمی و فناوری؛ ناظر به توانمندی افراد جامعه در شناخت، بهره‌گیری و توسعه‌ی نتایج خردورزی و تجربه‌ی متراکم بشری در انواع دانش و فناوری (فهم و درک انواع دانش‌های مفید و لازم برای زندگی، کسب مهارت دانش‌افزایی، به‌کارگیری شیوه‌ی تفکر علمی و منطقی در حل مسائل زندگی، توان تفکر انتقادی، خلاقیت و نوآوری در انواع دانش، کسب دانش، بینش و تفکر فناورانه برای بهبود کیفیت زندگی روزمره).
۶ ـ شأن زیبایی‌شناختی و هنری؛ ناظر به فعالیت قوه‌ی خیال و بهره‌مندی از عواطف، احساسات و ذوق زیبایی‌شناختی (توان درک و تقدیر از موضوعات و افعال دارای زیبایی مادی یا معنوی) و توان خلق آثار هنری و قدردانی از آثار و ارزش‌های هنری.
تأکید بر شأن دینی حیات طیبه در بین شئون مختلف
در سند تحول تعلیم و تربیت بعد از بیان شئون مختلف حیات طیبه تأکید می‌شود که با توجه به اینکه مقصود اصلی دین تنظیم و هدایت حیات انسان درزمینه‌ی چهار ارتباط اصیل و ثابتی است که هر فرد باید به‌منزله‌ی موجودی آگاه و مختار با هستی برقرار کند (رابطه‌ی با خویش، رابطه‌ی با خداوند، رابطه‌ی با انسان‌های دیگر و رابطه‌ی با طبیعت) و عقل و تجربه‌ی محدود آدمی (ولو در شکل تراکم یافته‌ی جمعی) به دلیل احاطه نداشتن بر همه‌ی واقعیات و حقائق مربوط به این روابط، نمی‌توانند بدون راهنمایی دین متکفل تنظیم و تدبیر شایسته‌ی آن‌ها شوند و اساساً تخصیص هدایت نظام معیار دینی به برخی از جنبه‌های زندگی با مقصود از تشریع دین ـ به‌مثابه‌ی آیین جامع زندگی ـ منافات دارد.
بنابراین برای شأن دینی حیات طیبه (شامل جنبه‌های اعتقادی، عبادی و اخلاقی)، اولویت خاصی قائل شده است به لحاظ اینکه این نوع زندگانی هم بر خودشناسی و خودسازی اخلاقی و هم بر خداشناسی و ایمان به خداوند و عبادت خالصانه او و نیز اطاعت آگاهانه از احکام و ارزش‌های دینی استوار است. در حقیقت جایگاه ویژه شأن دینی حیات طیبه هم به لحاظ اولویت و تقدم رتبه این شأن به لحاظ نقش محوری اعتقاد و التزام به‌نظام معیار ربوبی در همه‌ی ابعاد و شئون حیات طیبه و تأثیری که توجه به این جنبه از زندگی در ایجاد و تقویت ایمان و انجام اعمال صالح فردی و جمعی با التزام به رعایت تقوا دارد و هم ازنظر چگونگی ارتباط آن با سایر شئون زندگی انسان که در عین وجود نوعی تمایز و استقلال نسبی، با همه‌ی آن‌ها درهم‌تنیده است می‌باشد.
اما درعین‌حال نیز متذکر شده است که« نمی‌توان و نباید هیچ‌یک از شئون زندگی انسان را از شمول نظام معیار دینی خارج دانست و بین شأن دینی با دیگر شئون زندگی تفکیک و جدایی کامل قائل شد یا این شأن محوری حیات طیبه را در عرض دیگر شئون زندگی تلقی نمود، همچنان که اساساً همه‌ی جنبه‌های زندگی فردی و جمعی انسان با یکدیگر ارتباط دارند و به‌ویژه شأن دینی (شامل جنبه‌های اعتقادی، عبادی و اخلاقی) نوعی تداخل و هم‌پوشی با سایر جنبه‌های زندگی دارد. لذا تقسیم شئون حیات بشر به شئون مختلف را امری اعتباری می‌داند.»
ویژگی حیات طیبه در سند تحول تعلیم و تربیت
یکی از ویژگی‌های مهم حیات طیبه که درصفحه ی۹۸ مبانی نظری سند تحول تعلیم و تربیت به آن پرداخته ‌شده است توازن و اعتدال در ابعاد مختلف آن است. فردی که حیات طیبه دارد، انسانی معتدل است که علاوه بر شکوفایی فطرت الهی، به رشد همه‌جانبه‌ی همه‌ی استعدادهای طبیعی و تنظیم متعادل تمایلات و عواطف خود (به‌دوراز هرگونه افراط‌وتفریط) دست‌یافته است. جامعه‌ی صالح موصوف به حیات طیبه نیز، در مسیر تحقق مفهوم قرآنی «امت وسط» از حد قابل قبولی از همه‌ی شاخص‌های پیشرفت همه‌جانبه و پایدار (بر اساس ارزش‌های دینی) به‌طوری متوازن برخوردار است. لذا باید حد اعتدال و توازن ابعاد و جنبه‌های گوناگون حیات طیبه، با توجه به اهداف و ارزش‌های دینی، شناخته شود و به‌درستی رعایت گردد. بر این اساس، نظام معیار مبتنی بر دین حق، به‌مثابه‌ی معرف معتبر حد توازن و اعتدال در همه‌ی امور و شئون حیات طیبه به شمار می‌آید و تبعیت از چنین نظام معیاری مانع از حاکمیت سلایق فردی و گروهی (برای تشخیص حد مطلوب اعتدال و میانه‌روی در ابعاد گوناگون زندگی) خواهد شد.
زمینه و راه تحقق حیات طیبه در مبانی نظری سند تحول تعلیم و تربیت
در توصیف حیات طیبه در سند تحول، حیات طیبه مفهومی ذو مراتب معرفی‌شده است که برخی از مراتب نخستین آن مطلوب بالفعل همه‌ی انسان‌هاست و لذا تأکید شده که باید تلاش برای تحقق حیات طیبه، از این مراتب آغاز گردد. با توجه به شمول مراتب حیات طیبه و گستردگی ابعاد آن و نیز با عنایت به قابلیت تحقق عینی جلوه‌های آن در زندگی روزمره‌ی بشر، می‌توان حیات طیبه را مصداق قابل تحقق همه‌ی مفاهیم ناظر با غایت زندگی (مواردی نظیر کمال، رستگاری و فلاح، سعادت و فوز) برای هر انسان طبیعی، سالم، خردمند و باقی بر اصل فطرت (ولو افراد غیر متدین به دین حق) دانست؛ بنابراین؛ از سویی این‌گونه مفاهیم، کانون و هسته‌ی اصلی حیات طیبه به شمار می‌آیند و از سویی دیگر، تحقق حیات طیبه، از منظر دینی غایت قابل وصولی برای همه‌ی اعمال فردی و جمعی آدمیان است و می‌توان دست‌یابی به مراتبی از آن را با عنایت به علاقه‌ی ذاتی همه‌ی انسان‌ها دانست و همه‌ی افراد جامعه را به‌سوی تحقق مراتب حیات طیبه در همه‌ی ابعاد فراخواند.
لذا نظام معیار حیات طیبه، مشتمل بر سلسله مراتبی از ارزش‌هاست که نه‌تنها همه‌ی آن‌ها به لحاظ اهمیت و اولویت تحقق در یک سطح و مرتبه نیستند، بلکه پذیرش و التزام نسبت به برخی ارزش‌های اساسی این نظام معیار، متوقف به شناخت و انتخاب دین حق نیز نیست؛ لذا شکل‌گیری این نوع زندگی در ابعاد مختلف، دارای مراتب متعدد است. ازاین‌رو دستیابی به‌مراتب حیات طیبه در همه‌ی ابعاد، نه‌تنها مقصود اعمال فردی و اجتماعی هر انسان دین‌دار است، بلکه وصول به برخی مراتب مقدماتی و پیش‌نیاز حیات طیبه نظیر رفع متعادل نیازهای زیستی و طبیعی افراد جامعه یا رعایت بعضی ارزش‌های اخلاقی مقبول همگان (نظیر انصاف، آزادگی، عدالت ورزی، صداقت، وفای به عهد و امانت‌داری) مورد درخواست هر شخص خردمند و دارای عقل سلیمی است که هنوز جلوه‌های التزام عملی به فطرت پاک الهی، عقل سلیم و وجدان سالم انسانی، در وجود او باقی باشد.
بنابراین؛ تحقق این مراتب مقدماتی حیات طیبه، مشروط به انتخاب آگاهانه و آزادانه‌ی دین حق دانسته نشده است. هرچند معیارهای دینی، حکم عقل سلیم را درباره‌ی آن‌ها مورد تأکید قرار می‌دهند؛ یعنی پذیرش و التزام به آن دسته از ارزش‌های انسانی مقبول در حیات طیبه (نظیر انصاف، آزادگی، عدل، صداقت، وفای به عهد و امانت‌داری که دین، حکم عقل درباره‌ی آن‌ها را تقریر و امضا می کند.) مشروط به انتخاب دین حق و ایمان به مبانی و ارزش‌های تأسیسی دین الهی نیست؛ بلکه رعایت این دسته از ارزش‌ها حتی اگر صرفاً باانگیزه‌های دنیایی و غیردینی صورت‌پذیرند مراتب اولیه‌ی حیات طیبه را محقق می‌سازد.
ازاین‌رو در مبانی نظری سند تحول بیان‌شده است که «می‌توان و باید همه‌ی افراد جامعه را به اقتضای فطرت پاک و حکم عقل سلیم و ندای وجدان، نخست به تحقق این مراتب حیات طیبه فراخواند و ازآنجاکه ادامه‌ی حیات بشر حتی در وجه طبیعی و فرودین آن، بدون دست‌یابی به این مراتب ممکن نیست، باید دعوت به تحقق حیات طیبه از این مراتب آغاز گردد تا زمینه‌ی مناسبی برای جذب و اشتیاق همه‌ی افراد جامعه نسبت به تحقق مراتب بالاتر حیات طیبه بر اساس ایمان (انتخاب و التزام آگاهانه و آزادانه‌ی نظام معیار دینی) فراهم آید.
بعد از تحقق مراتب نخستین حیات طیبه برای تحقق مراتب بالاتر بر اساس انتخاب و التزام آگاهانه و آزادانه‌ی نظام معیار دینی، تأسی به اولیای الهی و تولا و اطاعت از آن‌ها و دشمنی با دشمنان راه خدا و اولیای خداوند را تنها راه تحقق کامل حیات طیبه در مسیر قرب الی الله می‌داند.»
در مبانی نظری تحول در تعلیم و تربیت، برای وصول به‌مراتب حیات طیبه در ابعاد فردی و اجتماعی، تولای اولیای الهی (دوستی و پذیرش ولایت و سرپرستی آنان) و تأسی به ایشان یعنی پیروی عملی از آن‌ها در همه‌ی ابعاد و شئون زندگی و همچنین شناخت دشمنان خدا و دشمنی و مبارزه‌ی خالصانه با آن‌ها برای برطرف کردن موانع کمال و سعادت حقیقی انسان را تنها را تحقق کامل حیات طیبه می‌داند.
به‌طورکلی آماده شدن افراد جامعه برای تحقق آگاهانه و اختیاری حیات طیبه را مهم‌ترین زمینه‌ی تحقق این نوع زندگانی می‌داند و بیان می‌کند«برای تحقق حیات طیبه در همه‌ی ابعاد فردی و اجتماعی مهم‌ترین زمینه آن است که عموم افراد جامعه با کسب شایستگی‌های لازم، به افرادی صالح تبدیل و آماده‌ی تحقق آگاهانه و اختیاری مراتب حیات طیبه در همه‌ی ابعاد شوند تا درنتیجه محیط اجتماعی نیز برای تحقق جامعه‌ای صالح مهیا شود.»
جایگاه حیات طیبه در مبانی دینی سند تحول
بیان مبانی دینی، در مبانی فلسفه‌ تربیت در جمهوری اسلامی ایران همان‌طور که در سند تحول هم آمده هرچند برخلاف رویه‌ی متعارف در بیان مبانی فلسفه‌ تربیت است ولی ازآن‌جهت ضرورت داردکه دین، در تنظیم و هدایت تربیت بر اساس دیدگاه اسلامی نقش محوری و بی‌بدیل دارد و لذا باید در جامعه‌ی اسلامی ایران، تلقی مقبول از دین حق و نحوه‌ی نقش‌آفرینی و حدود وظایف آن در زندگی مشخص شود. به همین منظور بیان جایگاه مفهوم «حیات طیبه» به‌عنوان مفهوم کلیدی در سند تحول و وسیله‌ی تحقق هدف تربیت در مبانی دینی سند تحول نیز اهمیت دارد.
دین اسلام، در راستای تحقق مراتب حیات طیبه‌ی انسان در همه‌ی ابعاد فردی و اجتماعی، نظام معیار موردنیاز برای هدایت آدمی به‌سوی سعادت جاوید را در همه‌ی شئون زندگی ارائه می‌کند. به این معنی که دین اسلام، ارزش‌های عام و عقلانی انسانی را تأیید می‌کند و ضمن تأکید بر التزام نسبت به این ارزش‌ها، نظام ارزشی خاصی را در راستای تداوم و تکمیل آن‌ها تأسیس می کند؛ زیرا انتظار از دین حق آن است که نظام معیار موردنیاز را برای زندگی شایسته بر اساس دین یعنی همان حیات طیبه و جامعه‌ی صالح را ارائه دهد.
دین اسلام، علاوه بر معرفی نظام معیار موردنیاز برای تحقق حیات طیبه، با تأسیس و تداوم حکومت بر اساس معیارهای دینی، راهکار اصلی تحقق کامل نظام معیار اسلامی و مهم‌ترین زمینه‌ی اجتماعی و سیاسی لازم برای عینیت یافتن حیات طیبه در همه‌ی ابعاد و مراتب را نیز فراهم می‌کند. به همین منظور است که پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع)، به‌موازات مأموریت دریافت، تبیین، تفسیر و تبلیغ پیام وحی، همواره رسالت اجرای احکام و حدود الهی در جامعه را نیز به عهده داشتند.
طرح اسلام برای زندگی بشر و ساختن آینده‌ای روشن و متعالی نیز در راستای همین رسالت خطیر است که قرآن خلافت زمین از سوی صالحان و امامت آنان را بر سراسر گیتی نوید می‌دهد و در پی تحقق حیات طیبه و جامعه‌ی آرمانی جهانی بر پایه‌ی عدل مهدوی است.
در مبانی دینی سند تحول تعلیم و تربیت و در صفحه ی۱۱۵ تأکید شده است که دین‌داری (تدین)، پویش خردورزانه و مداوم آدمی است برای وصول به‌مراتب حیات طیبه در همه‌ی ابعاد بر مبنای ایمان آگاهانه و اختیاری به خداوند، زندگی اخروی و مضمون پیام هدایت رسولان الهی و با التزام عملی به‌نظام معیار دینی. به همین دلیل دین حق در هدایت حرکت آدمی به‌سوی تحقق حیات طیبه، نه‌تنها هدف و مقصد، بلکه راه و روش وصول به مقصود را نشان می‌دهد.
لذا در راستای تمهید مهم‌ترین مقدمه‌ی تحقق حیات طیبه یعنی فرایند آماده‌سازی افراد جامعه برای تحقق مراتب حیات طیبه، علاوه بر اینکه نیازمند تکیه‌بر نظام معیار ربوبی مبتنی بر دین حق هستیم ملزم به پذیرش ولایت پیامبر (ص) و پیشوایان معصوم (علیهم‌السلام) و تأسی به سیره‌ی ایشان در همه‌ی ابعاد زندگی نیز هستیم.
تحقق حیات طیبه به‌عنوان هدف جریان تربیت
در مبانی نظری تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت ایران در بخش فلسفه‌ تربیت در جمهوری اسلامی ایران با توجه به مبانی اساسی تربیت و بر اساس دیدگاه اسلامی تعریف ذیل از تربیت ارائه‌شده است:
«تربیت عبارت است از فرایند تعاملی زمینه‌ساز تکوین و تعالی پیوسته‌ی هویت متر بیان، به صورتی یکپارچه و مبتنی بر نظام معیار اسلامی، به‌منظور هدایت ایشان در مسیر آماده شدن جهت تحقق آگاهانه و اختیاری مراتب حیات طیبه در همه‌ی ابعاد.»
با تکیه‌بر تعریف تربیت در فلسفه‌ تربیت در جمهوری اسلامی ایران که در بخش اول مبانی نظری تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت بیان‌شده است در بخش دوم مبانی نظری که فلسفه‌ تربیت رسمی و عمومی در جمهوری اسلامی ایران است نیز چنین تعریفی از تربیت رسمی و عمومی در جامعه‌ی اسلامی ایران ارائه‌شده است: «بخشی از جریان تربیت که به شکل سازماندهی‌شده، قانونی، عادلانه، همگانی و الزامی در مدرسه با محوریت دولت اسلامی و مشارکت فعال دیگر ارکان تربیت ـ خانواده، رسانه و سازمان‌ها و نهارهای غیردولتی ـ صورت می‌پذیرد و با تأکید بر وجوه مشترک (انسانی، اسلامی، ایرانی) ـ همراه با توجه به وجوه اختصاصی هویت متر بیان (به‌ویژه هویت جنسیتی) ـ در پی آن است تا آنان، مرتبه‌ای از آمادگی را برای تحقق حیات طیبه در ابعاد گوناگون فردی، خانوادگی و اجتماعی به دست آورند که تحصیل آن مرتبه، برای عموم افراد جامعه لازم یا شایسته باشد».
یکی از عناصر اصلی جریان تربیت، شناخت هدف تربیت و برنامه‌ریزی و تلاش برای دستیابی به آن به شمار می‌رود. بدون درک و شناخت هدف، جریان پیچیده و درازمدت تربیت، نه فرجام روشن و نه مسیر حرکت مشخصی خواهد داشت. هراندازه که درک و فهم ما نسبت به اهداف روشن‌تر باشد، نقش عناصر مختلف نظام تربیتی و راه‌های دستیابی به اهداف نیز بهتر مشخص خواهد شد.
با توجه به اهمیت شناخت اهداف تربیت در راستای تحقق آن‌ها، شناخت هدف تربیت در مبانی نظری تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی جمهوری اسلامی ایران نیز اهمیت زیادی دارد.
ازآنجاکه غایت تربیت در راستای غایت زندگی انسان است، در مبانی نظری سند تحول ابتدا به بحث غایت زندگی آدمی پرداخته ‌شده است و بر اساس آن غایت تربیت بیان‌شده است.
غایت هستی، خداوند است و تمامی اجزا و عناصر هستی، به‌سوی مقصد و غایت هستی، یعنی خداوند درحرکت‌اند و انسان، به‌منزله‌ی موجودی آزاد و دارای اختیار، از این امکان و فرصت برخوردار است تا به‌سوی غایت هستی حرکتی اختیاری و آگاهانه داشته باشد که هدایت تشریعی خداوند ناظر به جهت‌دهی این حرکت آگاهانه و اختیاری (در راستای تحقق کمال ارزشی انسان و رسیدن به‌غایت هستی، یعنی قرب الی الله و بالیدن و حرکت به‌سوی خدا) است.
نیل آدمیان به قرب الی الله، مستلزم تحقق اختیاری نوعی زندگانی شایسته‌ی انسان بر اساس نظام معیار دینی است که «حیات طیبه» نام دارد. حیات طیبه نیز همان‌طور که قبلاً بیان شد وضعیت مطلوبی از زندگانی معرفی‌شده است که در آن انسان‌ها با عنایت به شناخت و پذیرش خداوند نسبت به جذب عوامل هستی زا و دفع عوامل هستی زدا برای دست‌یابی به آسایش و نیک بختی جاودانه اقدام می‌نمایند.
در سند تحول تعلیم و تربیت، تمامی تلاش‌های انسان در زندگی روزمره از قبیل رشد علم و فناوری، مدنیت در جهت تحقق مراتب حیات طیبه‌ی او بیان‌شده است بنابراین تأکید می‌کند که در نگرش اسلامی، باید سازمان‌دهی تمامی نهادهای اجتماعی، اعم از سیاست، اقتصاد، فرهنگ، بهداشت و تمامی اعمال فردی و اجتماعی در راستای تحقق مراتب حیات طیبه در همه‌ی ابعاد صورت پذیرد.
بر این اساس، تحقق مراتب حیات طیبه در همه‌ی ابعاد را غایت مشترک تمامی نهادها و عوامل اجتماعی و مقصود نهایی همه‌ی فعالیت‌های فردی و جمعی برای حرکت در مسیر کمال شایسته‌ی انسان (قرب الی الله) می‌داند.
جامعه‌ی اسلامی در مسیر وصول به قرب الی الله، برای رسیدن به این مقصود از فرایند تربیت کمک می‌گیرد تا افراد جامعه به‌مثابه‌ی یک مجموعه‌ی انسانی هدفمند و پویا، اختیاری و آگاهانه برای تحقق مراتب حیات طیبه در همه‌ی ابعاد آماده شوند.
بر این اساس، نتیجه‌ی فرایند تربیت در مبانی نظری تحول بنیادین نظام تعلیم و تربیت، آماده شدن افراد جامعه برای تحقق آگاهانه و اختیاری مراتب حیات طیبه در همه‌ی ابعاد، در مسیر قرب الی الله معرفی‌شده است. همچنان که از تعریف برگزیده‌ی تربیت در سند تحول به دست می‌آید، نتیجه‌ی تربیت یعنی آماده شدن افراد جامعه برای تحقق آگاهانه و اختیاری مراتب حیات طیبه در همه‌ی ابعاد، تنها با تکوین و تعالی پیوسته‌ی هویت افراد جامعه بر اساس نظام معیار اسلامی در راستای تشکیل جامعه‌ی صالح و پیشرفت مداوم آن بر همین اساس محقق می‌شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:43:00 ب.ظ ]




۱- تعارض مبتنی بر زمان این تعارض پیامد رقابت نقشهای چندگانه برای تصاحب زمان در اختیار فرد است. حال آنکه نمی توان مدت زمان انجام فعالیت در یک نقش را برای فعالیتهای مربوط به نقش دیگر اختصاص داد. تعارض مبتنی بر زمان دو شکل عمده دارد:۱- فشارهای زمانی پیوسته با یک نقش ممکن است پیروی از انتظارات ناشی از نقش دیگر را به لحاظ فیزیکی ناممکن کند.۲- ممکن است وقتی شخص می خواهد به طور فیزیکی تقاضاهای یک نقش را برآورده کند درگیر اشتغال ذهنی با نقش دیگر شود(رستگارخالد،۱۱۱:۱۳۸۵).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-تعارض مبتنی بر فشار: شکل دوم تعارض کار- خانواده در مدل گرین هاوس و بیوتل فشار تولید شده نقش در نتیجه محرکهای تنش زای شغلی و خانوادگی است. این محرکها در قلمرو هر یک­از نقشهای شغلی یا خانوادگی فشارهای فیزیکی و روانی نظیر تنش، اضطراب، خستگی، افسردگی، بی­حوصلگی و تندخویی را پدید می­آورند که ایفای انتظارات ناشی از نقش دیگر را دشوار می­سازند(همان:۱۱۲).
۳-تعارض مبتنی بر رفتار: در این نوع تعارض الگوهای ویژه­ای از رفتار در نقش معینی با انتظارات مربوط به رفتار در نقش دیگر ناسازگار می­شوند. بدین ترتیب ممکن است در نقش شغلی رفتارهایی از فرد درخواست شود که با انتظارات رفتاری در حوزه ی نقشهای خانوادگی تعارض داشته باشد،زمانی که فرد علیرغم تعدیل و تغییر رفتار خود نتواند از انتظارات رفتاری آن نقش تبعیت کند دچار تعارض مبتنی بر رفتار می شودلذا افرادی که برای تعدیل و تنظیم الگوهای رفتاری خود از انعطاف­پذیری کمتری برخوردارند احتمالا تعارض بین نقشی بیشتری را تجربه می­ کنند(همان:۱۱۳).
۲-۲-۱۲-نظریه حمایت اجتماعی:
در متون روانشناختی مفهوم حمایت اجتماعی به صورتهای متفاوتی تعریف شده است. مازلو[۴۵] حمایت اجتماعی را به عنوان یک نیاز اساسی برای فرد به شمار می ­آورد. به گفته ی وی حمایت اجتماعی موجب تصور مثبت از خود،پذیرش خود و احساس ارزشمندی می­گردد که تمام اینها به فرد فرصت خودشکوفایی می­دهد. بنابر نظر تویتس[۴۶] مفهوم حمایت اجتماعی می ­تواند به بهترین صورت به عنوان شرکت فعال اشخاص بااهمیت در کوششهایی که شخص برای غلبه بر فشار روانی انجام می­دهد فهمیده میشود. ساراسون[۴۷] حمایت اجتماعی را رفتارهایی مبنی بر ادراک فرد از اینکه مورد محبت،علاقه و ارزشمندی برای دیگران است و همچنین به عنوان حضور افرادی که آمادگی همکاری و مساعدت به فرد را در موقعیتهای خاص دارند تعریف می­ کند. دیماتو[۴۸]حمایت اجتماعی را عبارت از کمک یا حمایت از جانب افرادی نظیر دوستان،خانواده،همسایه ها،همکاران و غیره می­داند به صورت کمکهای مادی و یا شامل یادآوریهای مبنی بر این که شخص یک موجود باارزش و محترم است می­داند.تایلر[۴۹] با خلاصه کردن تلاشهای گذشته در تعریف حمایت اجتماعی آن را به معنای این که شخص مورد عشق،حرمت و ارزش است و عضوی از شبکه­ ارتباطی است و همچنین به عنوان تعهدی دوسویه با والدین،همسر یا عشق،سایر خویشاوندان،دوستان و اجتماع و برخوردهای اجتماعی چون برخوردهایی در کلوبها تعریف می­ کند(هومن و لیورجانی،۱۴۹:۱۳۸۷).
درنتا و همکاران(۲۰۰۶) بر اساس طبقه بندی ویلزر(۱۹۸۵) حمایت اجتماعی را به سه دسته­ی عاطفی،اطلاعاتی و ابزاری تقسیم کرده اند. دیویسون[۵۰]و همکاران(۱۳۸۴) از حمایت اجتماعی کارکردی و ساختاری نام برده­اند. در مجموع رایج­ترین انواع حمایت اجتماعی که توسط پژوهشگران تعریف شده و در تحقیقات متعدد مورد بررسی قرار گرفته­اند شامل سه مقوله­ی حمایت اجتماعی عاطفی،اطلاعاتی و ابزاری می­باشد.
حمایت اجتماعی عاطفی: به معنی در دسترس داشتن فردی برای تکیه کردن و اعتماد داشتن به وی به هنگام نیاز می­باشد. حمایت اجتماعی عاطفی دربردارنده­ی احساس همدلی،مراقبت و توجه،و علاقه نسبت به یک شخص است. این نوع از حمایت می ­تواند شخص را به داشتن احساس راحتی و آسایش،اطمینان، تعلق داشتن و مورد محبت قرار داشتن به هنگام فشار و تنش مجهز می­نماید(ریاحی و همکاران،۸۹:۱۳۸۹).
حمایت اجتماعی ابزاری: به کمکهای مادی،عینی و واقعی دریافت شده توسط یک فرد از سوی دیگران اطلاق میشود. این نوع حمایت به افراد کمک می­ کند تا نیازهای روزانه ی خود را تأمین نمایند و شامل عناصری از کمکهای مادی و عینی نظیر قرض دادن پول،کمک کردن در نظافت منزل، جابه جایی و حرکت دادن،حمام رفتن و رانندگی کردن است.
حمایت اجتماعی اطلاعاتی: به دست آوردن اطلاعات ضروری از طریق تعامل­های اجتماعی با دیگران را حمایت اطلاعاتی تعریف کرده ­اند. به عبارت دیگر حمایت اطلاعاتی شامل دادن توصیه ها،جهت­گیریها،پیشنهادات،یا بازخوردهابه یک فرد راجع به چگونگی عملکردش می­باشد(همان:۹۰)
۲-۲-۱۳-چارچوب نظری منتخب
چیزی که پایه و اساس یک مطالعه­ اجتماعی را تعیین می­ کند، چارچوب نظری است. بر این اساس محقق در واقع یک زاویه­ی نگرش برای خود انتخاب می­ کند. به عبارت دیگر از طریق چارچوب نظری می­توان مشخص کرد که بر روی چه نکاتی باید تاکید و چگونه پدیده­ مورد نظر را مطالعه کرد (لهسایی زاده،۲۳:۱۳۸۳).
چارچوب تحقیق حاضر تلفیقی از نظریه­ های وبر، گیدنز، بوردیو، بیکر و هاوس و بیوتل و نظریه­ گربنر می­باشد که در زیر به شرح آنان می­پردازیم:
در بحث الگوهای غذایی تحقیقات تقریبا زیادی در گروه ­های تغذیه و پزشکی انجام شده است که هر کدام به نحو خاصی به تقیسم بندی الگوهای غذایی پرداخته­اند، به طور مثال: اسماعیل زاده و همکاران در بررسی خود دو الگوی غذایی غالب مشخص کرده­اند۱- الگوی غذایی سالم حاوی مقادیر فراوانی میوه، سبزی به ویژه سبزی­های سبز رنگ و کلمی شکل، گوجه فرنگی،طیور، چای، آبمیوه­های طبیعی و غلات کامل بود. ۲- در الگوی غذایی غربی غلات تصفیه شده، گوشت قرمز، کره، فرآورده ­های گوشتی،فرآورد­ های لبنی پرچرب، پیتزا، سیب زمینی، روغن­های نباتی جامد، نوشابه­ها، شیرینی­جات، و دسرها به مقدار فراوان و سبزی­ها و لبنیات کم چرب به مقدار کم خورده می­شد(Esmaillzade and et al).
شیرخانی و همکاران(۱۳۸۷) در پژهش خود دو الگوی غذایی سالم و ناسالم را مشخص کردند. الگوی غذایی سالم شامل:مصرف بالای میوه، سبزیجات زرد، سیزیجات کلمی شکل،گوجه فرنگی،دوغ و لبنیات کم چرب، مرغ و ماکیان، زیتون،مغزها، آبمیوه­های طبیعی، سیب زمینی،خشکبار و حبوبات و الگوی غذایی ناسالم شامل: مصرف بالای گوشت فرآوری شده، سس مایونز، نوشابه، شیرینی، غلات تصفیه شده، میان وعده، آبمیوه­های صنعتی، سیب زمینی سرخ شده، کره، لبنیات پرچرب، قند و شکر، گوشت احشاء می باشد(شیرخانی و همکاران،۱۳۸۷).در زیر به گروهای غذایی و و شاخص­ های هر گروه اشاره می­ شود که در تحقیق حاضر برخی از مهمترین گروه های غذایی انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته است.

گروه غذایی

موادغذایی هر گروه

گوشت قرمز

گوشت گاو، گوسفند و گوساله

ماهی

تن ماهی و هر نوع ماهی

ماکیان

مرغ و جوجه

لبنیات کم چرب

کشک، شیر، ماست، پنیر

لبنیات پرچرب

خامه، بستنی

روغن ناسالم

کره، مارگارین، مایونز،روغن نباتی جامد،روغن حیوانی، پیه

روغن سالم

روغن مایع، روغن زیتون، روغن سبز

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:43:00 ب.ظ ]




مبحث سوم: برخورد قانون با ولگردان

مجازات این جرم طبق قوانین جاری حبس از یک تا سه ماه است. طبق بند ۶ ماده ۲۱ قانون آیین دادرسی کیفری ولگردی از زمره جرایم مشهود بوده و دولت مکلف است اشخاص مذکور را به کار مناسب وادار نماید. در صورتی که این افراد از قبول کار امتناع نمایند یا برای طفره از کار فرار کنند به حبس جُنحه‌ای، از یازده روز تا سه ماه محکوم می‌شوند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ولگردی علاوه بر این‌که جرمی مستقل است، در برخی از اوقات یکی از عناصر جرم است. رای وحدت رویه ۱۴، سال ۱۳۶۱ هیئت عمومی دیوان عالی کشور به صراحت ماده ۸‌ لایحه قانونی تشدید مجازات مرتکبین جرایم مواد مخدر مصوب ۱۹/۳/۵۹ شورای انقلاب جمهوری اسلامی‌ایران، تعقیب کیفری را منوط به این می‌داند ‌که متهم ولگرد باشد و اعتیاد او مورد تایید پزشکی قانونی قرار بگیرد و در صورتی که ولگرد بودن معتاد محقق نباشد تعقیب کیفری او مخالف صریح‌این ماده خواهد بود.
اما جز مجازات قانونی حبس محدودیتهایی برای افراد ولگرد در قانون ایران پیش بینی شده که فهرست وار به همراه منبع آن در زیر می‌آید:
یکم: ‌‌قانون متمم اصلاح اصول محاکمات جزایی ‌مصوب ۱۲ مهرماه ۱۳۱۱ شمسی (‌کمیسیون قوانین عدلیه) ماده ۲۳ – در موارد جرایم مشهوده مامورین نظمیه مکلفند تا وقتی که مدعی‌العموم یا مستنطق مداخله نکرده کلیه اقدامات لازمه را برای جلوگیری از‌امحای اثرات جرم و فرار متهم و هر تحقیقی را که برای کشف جرم لازم بدانند به عمل آورند. ‌.
دوم: قانون اقدامات تامینی ‌مصوب ۱۲ اردیبهشت‌ماه ۱۳۳۹ (‌کمیسیون مشترک دادگستری مجلسین) ماده ۲ – دولت مکلف است ظرف پنج سال از تاریخ تصویب این قانون اقدام به تشکیل موسسات تامینی بنماید: نگاهداری مجرمین بیکار و ولگرد در کارگاه‌های کشاورزی و صنعتی.
سوم: قانون گذرنامه ‌مصوب ۱۰/۱۲/۱۳۵۱ ‌ماده ۱۶ – به اشخاص زیر هیچ نوع گذرنامه برای خروج از کشور داده نمی‌شود: کسانی که در خارج از ایران به سبب تکدی یا ولگردی یا ارتکاب سرقت و کلاهبرداری و با به هر عنوان دیگر دارای سوءشهرت باشند.
چهارم: قانون مدنی ماده ۱۳۱۳ – شهادت اشخاص ذیل پذیرفته نمی‌شود.: اشخاص ولگرد و کسانی که تکدی را شغل خود قرار دهند.
همچنین برای جلوگیری از ولگردی تکالیفی قانونی به دولت محول شده از جمله:
‌یکم: قانون تشکیل شهرداریها و انجمن شهرها و قصبات ‌مصوب ۴ مردادماه ۱۳۲۸ (‌کمیسیون کشور) وظایف انجمن شهر و قصبه ‌ماده ۳۵ – وظایف انجمن به قرار ذیل است: نظارت در جمع‌ آوری ولگردان – گدایان و کودکان بی‌سرپرست و دستور تهیه مشاغل برای آنها و تاسیس نوانخانه و دارالعجزه و پرورشگاه و‌شیرخوارگاه.
دوم: ‌قانون بودجه سال ۱۳۷۹ کل کشور: برای جمع‌ آوری و نگهداری متکدیان و افراد ولگرد و سرگردان و کودکان خیابانی در سطح شهرها، به سازمان برنامه وبودجه اجازه داده‌می‌شود از محل اعتبار پیش‌بینی شده در ردیف ۵۰۳۴۷۵ منظور در قسمت چهارم این قانون و براساس موافقتنامه‌های متبادله، اعتبارات لازم را در‌اختیار دستگاه‌های ذی‌ربط قرار دهد تا براساس آیین‌نامه‌ای که به پیشنهاد وزارت کشور و به تصویب هیئت وزیران می‌رسد به‌مصرف برسانند. سوم: ‌قانون بودجه سال ۱۳۸۰ کل کشور:
برای جمع‌ آوری و نگهداری متکدیان و افراد ولگرد و سرگردان و کودکان خیابانی در سطح شهرها، به سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور‌اجازه داده می‌شود تا مبلغ ۱۰ میلیارد (۰۰۰ ۰۰۰ ۰۰۰ ۱۰) ریال از محل اعتبار پیش‌بینی شده در ردیف ۵۰۳۴۷۵ منظور در قسمت چهارم این قانون و‌براساس موافقتنامه‌های متبادله، اعتبارات لازم را در اختیار دستگاه‌های ذیربط قرار دهد تا براساس آیین‌نامه‌ای که به پیشنهاد وزارت کشور و سازمان‌بهزیستی کشور به تصویب هیئت وزیران می‌رسد به‌مصرف برسانند.

مبحث چهارم: آگاهی متکدیان از خلاء های قانونی

یک مدرس دانشگاه و کارشناس حقوق در بررسی مشکلاتی که در مبارزه با تکدی گری وجود دارد به خلاءهای قانونی در این حوزه اشاره می کند و می گوید: یکی از مشکلات برخورد با متکدیان، وجود نواقص قانونی در این زمینه است.
علیرضا رودگر در بیان این خلا ءهای قانونی تاکید می کند: در واقع حتی در صورتی که شهرداری وظیفه خود را در خصوص جمع آوری متکدیان به درستی انجام دهد، باز این مشکل به قوت خود باقی است.
در برخی موارد به رغم جرم انگاری موضوع تکدی گری در قانون و وجود شواهد و قراین بسیار دال بر تکدی گری، حکم به برائت متهم داده می شود چراکه اصل بر قانونی بودن جرم و مجازات است، به عبارت دیگر تا وقتی که عملی در قانون جرم شناخته نشده باشد، نمی توان فردی را از باب انجام آن عمل مجرم تشخیص داد و محاکمه کرد.
این کارشناس حقوقی ادامه می دهد: متکدیانی که دستگیر می شوند، به این دلیل مجرم شناخته نمی شوند که ادعا می کنند دست فروشند و نه متکدی.
وی می گوید: واقعیت این است که اغلب متکدیان از خلاء قانونی آگاهی دارند و با در دست گرفتن تعدادی فال، جوراب و چنین چیزهایی به راحتی از چنگ قانون می گریزند.
این کارشناس به وجود خلا ءهای قانونی به عنوان مشکلی که نمی توان چشم بر آن بست اشاره می کند و می گوید: قوانین در این خصوص، مجمل، مبهم و ناقص هستند و این وضعیت بیش از همه به سود کسانی است که قانون را زیرپا می گذارند.

مبحث پنجم: سازمان و ارگان مسئول ساماندهی متکدیان

محمدجواد روزبهانی مدیرعامل سازمان رفاه و خدمات اجتماعی شهرداری تهران می گوید: «طبق قانون در بحث ساماندهی متکدیان، مدیریت شهری و شهرداری فقط در مورد جلوگیری از تکدی گری و هدایت آنها به سوی مشاغل آبرومند باید فعالیت کند، در آخرین مصوبه ۱۵/۲/۱۳۷۸، ۱۲ سازمان و ارگان دولتی مسئول جمع آوری و ساماندهی متکدیان هستند و باید در این مورد اقدام نمایند اما سازمانی که فعلا مستقیماً دخالت دارد، مدیریت شهری شهرداری تهران با مشارکت نیروی انتظامی است.» از جمله این ۱۲سازمان، شهرداری، نیروی انتظامی، سازمان بهزیستی، وزارت کشور، وزارت رفاه، تأمین اجتماعی، دادگستری، وزارت کار، کمیته امداد و… هستند.
روزبهانی با اشاره به اینکه متکدیان به گروه های معلول، سالمند، جوان و نوجوانان، کودک و زنان بی سرپرست و گدایان حرفه ای تقسیم می شوند، می گوید: «در خصوص متکدیان حرفه ای با عنایتی که رئیس قوه قضائیه دارند بنا به درخواست شهرداری کادر ویژه ای برای این موضوع مشغول فعالیت هستند و طبق قانون با آنها برخورد می شود، اما در مورد متکدیان دیگر که اغلب سالمند، مجنون، معلول جسمی، زنان بی سرپرست و یا کودکان هستند هم تیم ویژه ای داریم که بعد از جمع آوری و پذیرش آنها به مراکز نگهداری موقت منتقل می شوند.

مبحث ششم: خلأ قانونی

عضو هیئت رئیسه کمیسیون فرهنگی مجلس می گوید: تکدی گری یک ناهنجاری اجتماعی است که با توجه به آموزه های دینی و قرآنی، کاری زشت و مذموم در جامعه تلقی می شود و از سوی دیگر بر مسئولان حکومتی است که نیازمندان واقعی را شناخته و در رفع نیازهای آنها تلاش کنند که در همین راستا و طبق دستورات قرآن کریم، بعد از انقلاب اسلامی شاهد تأسیس نهادهای حمایتی از جمله کمیته امداد امام خمینی، سازمان بهزیستی، بنیاد مسکن، وزارت رفاه و… در کشور هستیم و اقدامات وسیعی از سوی مسئولان کشور برای رسیدگی به وضعیت معیشتی مردم صورت می گیرد.
وی اضافه می کند: «در مصوبه شورای عالی اداری برای ساماندهی متکدیان هیچگونه خلأ قانونی وجود ندارد و قوانین خیلی روشن و دقیق هستند و مجریان باید کارهای خود را به نحو صحیح و درست انجام دهند اما در عین حال مجلس آمادگی خود را برای هرگونه همکاری با دستگاه های ذیربط اعلام می کند».
و این دقیقا همان نکته ای بود که هادی مقدسی نماینده مردم بروجرد و عضو کمیسیون اجتماعی مجلس هم اشاره می کند و در توضیحات بیشتری چنین می گوید: «از نظر قانونی برای ساماندهی متکدیان هیچ خلأ قانونی وجود ندارد و ما تمام ابزار و بسترهای قانونی را برای اجرای مبارزه با این معضل در دست قوه مجریه داریم و برنامه ها همه منطقی و قابل اجرا است.
حسن محمدزاده فراهانی، سرپرست مرکز اجتماعی وزارت کشور، به یکی از دلایل عدم موفقیت سازمان های ذیربط در ستاد ساماندهی متکدیان که خلأ قانونی می باشد، اشاره می کند و می گوید: «اولین مشکل این است که در این ستاد برای برخورد با متکدیان با خلأ قانونی مواجه هستیم و وزارت دادگستری یا قوه قضائیه در مورد متکدیان دستگیر وجمع آوری شده نمی تواند اقدامات شایسته انجام دهد و قضات براساس شرایطی که خلأ احساس می کنند، نسبت به موضوع حکم صادر می نمایند اما درحال حاضر موارد قانونی برای برخورد با متکدیان حرفه ای، اتباع بیگانه وکودکان خیابانی کافی نیست.
فراهانی اضافه می کند: «روش های اجرایی برخورد با متکدیان هم در سازمانهای مربوطه درست نیست و دراین زمینه یک وحدت رویه وجود ندارد ضمن اینکه دستگاه ها بودجه و اعتبارات لازم را برای ساخت و ساز ، اسکان و نگهداری این افراد در اختیار ندارند و لذا هرکدام از این موانع اجرای طرح را با مشکل مواجه ساخته است؛ در مجموع به دنبال یک نگاه سیستماتیک به موضوع هستیم تا بتوانیم با یک برنامه ریزی مناسب زنجیره های پیوست موضوع را تکمیل و شرایط را به نحو مطلوب و با توجه به آبروی نظام حل کنیم و درصدد از بین رفتن این معضل باشیم.

مبحث هفتم: گدایی از نظر قانون

قانون مجازات عمومی مصوب ۷ خرداد ۱۳۵۲ مقرر می دارد: کسانی که وسیله معاش معلوم ندارند و از روی بی قیدی و تنبلی درصدد تهیه کار برای خود برنمی آیند ولگرد محسوب می شوند[۵]. «نسبت به کلیه امور خلافی از قبیل عدم رضایت نظامات راجعه به بلدیه و نظمیه و صحیح و همچنین عدم رضایت نظامات راجعه به درشکه چیها و شوفرها و حفظ حیوانات و همچنین راجع به ولگردی و گدائی فحاشی و استعمال الفاظ رکیکه تهیه نموده و مقررات آن پس از تصویب وزارت عدلیه به موقع اجرا گذاشته خواهد شد».
ولی در هر حال مجازاتی که به موجب نظامنامه مزبوره مقرر می شود، نباید از یک روز حبس و سه قران غرامت کمتر و از یک هفته حبس و پنج تومان غرامت بیشتر باشد.
ماده ۲۷۶ در سال ۱۳۶۹ (مصوب یازدهم بهمن ۱۳۶۸) بدین شرح تصحیح شده است. به رئیس قوه قضائیه اجازه داده می شود از ابتدای سال ۱۳۶۹ علاوه بر درآمدهای موضوع ردیف ۴۱۰۱۰۱ (خدمات قضائی) منظور در قسمت سوم قانون بودجه سال ۱۳۶۸ درآمدهای جدید مشروحه ذیل را وصول و به حساب درآمد عمومی کشور منظور نماید.
(تبصره ۱۷) در هر مورد که در قوانین حداکثر مجازات کمتر از ۹۱ روز حبس و یا مجازات تعزیری موضوع تخلفات رانندگی باشد. از این پس به جای حبس یا آن مجازات تعزیزی، حکم به جزای نقدی از هفتاد هزار و یک ریال تا یک میلیون ریال داده خواهد شد و هرگاه حداکثر مجازات بیش از ۹۱ روز حبس و احداکثر آن کمتر از این باشد دادگاه است که حکم به بیش از ۳ ماه حبس یا جزای نقدی از هفتاد هزار و یک تا ۳ میلیون ریال بدهد. در صورتی که در موارد فوق حبس و یا سایر محکومیت های تعزیزی موضوع تخلفات رانندگی جزای نقدی باشد و به جای حبس یا آن مجازات تعزیزی جزای نقدی مورد حکم قرار می گیرد و دو جزای نقدی با هم جمع خواهد شد.
همچنین بر اساس ماده ۷۱۲ قانون مجازات اسلامی هر کس تکدی یا کلاشی را پیشه خود قرار داده باشد و از این راه امرار معاش نماید یا ولگردی نماید به حبس از یک تا سه ماه محکوم خواهد شد چنانچه با وجود توان مالی مرتکب عمل فوق شود علاوه بر مجازات مذکور کلیه اموالی که از طریق تکدی و کلاشی بدست آورده است مصادره خواهد شد.
ماده ۷۱۳ قانون مجازات اسلامی نیز مقرر می دارد: هر کس طفل صغیر یا غیر رشیدی را وسیله تکدی قرار دهد یا افرادی را به این امر گمارد به سه ماه تا دو سال حبس و استرداد کلیه اموالی که از طریق مذکور به دست آورده است محکوم خواهد شد.

فصل سوم: راه های رفع تکدی

مبحث اول: ابزارها و راه های رفع تکدی

به منظور ریشه کن نمودن پدیده گدایی، امروزه سازمانهای مسؤول «ابزارها» و «راه ها»ی متعددی را در اختیار دارند که به مقتضای سیاستهای انتخابی و هدفهای کارشناسانه، الگوها و پیامدها و با توجه به مقدورات و محدودیتهای خود، آنها را به کار می برند.
کارشناسان معتقدند: تا ابزارها و راه های رفع تکدی گری شناخته نشود نتیجه ای قابل اعتنا به دست نخواهد آمد.
راه های رفع تکدی را می توان به سه گروه عمده تقسیم کرد:
۱- ادغام و همکاری هماهنگ همه سازمانها و خیریه ها در یک تشکیلات منسجم جهت جمع آوری امکانات برای مقابله با پدیده تکدی. به عنوان مثال شهرداری با همه امکانات بالقوه و بالفعلی که در اختیار دارد می تواند در جهت برچیدن تکدی سهم بزرگی داشته باشد.
۲- قانونی کردن مقابله و مبارزه با تکدی و معرفی قضایی و حقوقی رفتار تکدی گری به عنوان عملی که نقض قانون می شود.
۳- برخورد قاطع با متکدیان حرفه ای و شیادانی که به یک نوع زندگی انگلی خو گرفته اند.
یکی از راه های مقابله با پدیده تکدی این است که سعی شود جلوی مهاجرتهای بی رویه و بدون برنامه ریزی که نهایتا منجر به تکدی می شود گرفته شود; همچنین می توان با ایجاد کارگاههای آموزش فنی – حرفه ای و ایجاد تسهیلاتی برای کارهای بخش خصوصی با تکدی گری مبارزه کرد.
با توجه به آنچه کارشناسان مورد تاکید قرار دادند، تنها متکدیان نیستند که قانون را زیر پا می گذارند و با ارتکاب این عمل به نظم اقتصادی و اجتماعی آسیب می زنند، علاوه بر این، برخی از سازمان هایی که در این خصوص دارای وظایفی هستند و قانون برای آنها تکالیفی مقرر کرده است هم چشم بر وظایف قانونی خود بسته اند و دچار تخلف می شوند. بنابراین حل مشکل تکدی گری فقط با برخورد با متکدیان حل نمی شود، سازمان های درگیر در این موضوع هم باید به صورت جدی به تکالیف خود در این حوزه عمل کنند.
شاید مشکلی که در این زمینه وجود دارد، تعدد نهادهای درگیر و موازی بودن برخی از وظایف آنهاست به طوری که برای مثال برخی وظایف در باره حل مشکل تکدی گری هم بر عهده شهرداری قرار گرفته است و هم برعهده سازمان بهزیستی است؛ این موازی کاری و تداخل در وظایف باعث می شود که هر سازمان، کم کاری و مشکلات را از چشم دیگری بداند در نتیجه هیچ کدام مسئولیت مشکلات و کاستی ها را برعهده نگیرند. موضوع دیگر این است که این تصمیم ها معمولابه موجب بخشنامه ها گرفته می شود.در حالی که مصوبات هیئت دولت همواره در معرض تغییر هستند. تحول مکرر این مصوبات نوعی سردرگمی ایجاد می کند. شاید بهتر باشد که مجلس شورای اسلامی قانونی جامع در این خصوص به تصویب برساند که همه نسبت به بقا و دوام آن مطمئن باشند و در عین حال با شفافیت و روشنی وظایف هر دستگاه و سازمان را بیان کند.
به هر حال تکدی گری جرم است و مبارزه با آن توجه جدی تمام سازمان های درگیر با این موضوع را طلب می کند اما باید دانست، علاوه بر اینکه تکدی گری جرم است، یک مشکل اجتماعی هم محسوب می شود، بنابراین توجه به زمینه های گرایش افراد به تکدی گری ضروری به نظرمی رسد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:43:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم