بر این اساس، یکی از مشخصات اصلی حیات طیبه تکیه‌بر ارزش غایی زندگی (قرب الی الله) و نظام معیار متناسب با آن (یعنی مبانی و ارزش‌های مبتنی بر دین حق، یا سازگار با آن) است؛ زیرا با توجه به لزوم پذیرش ربوبیت خداوند متعال (یگانه رب حقیقی جهان و انسان) این نظام معیار، جهت اساسی نحوه‌ی تحقق حیات طیبه را در همه‌ی ابعاد و مراتب آن مشخص می کند. لذا، ایمان (باور به خدای یگانه و رب حقیقی انسان و جهان؛ و انتخاب آگاهانه و اختیاری نظام معیار ربوبی) و تقوا (انطباق تمام مراتب و ابعاد زندگی با این نظام معیار)، وجه تمایز اساسی حیات طیبه از زندگی غیردینی (زندگی سکولار رایج) محسوب می‌شود.
در تعریف مفهوم «حیات طیبه» در مبانی نظری سند تحول تعلیم و تربیت، همان‌طور که بیان شد در حقیقت تحقق حیات طیبه به‌عنوان مقدمه‌ی ضروری برای دست‌یابی به اهداف غایی آفرینش انسان نظیر فلاح، کمال و سعادت، عبودیت، جانشینی خدا، رضوان الهی و قرب الی الله که با توجه به وحدت هدف غایی می‌توان همه‌ی آن‌ها را تعابیر متفاوتی از یک حقیقت واحد دانست و در آیات قرآن و متون دینی به فراوانی بیان‌شده‌اند؛ مطرح‌شده است.

البته هرچند تحقق حیات طیبه در شکل کامل آن همراه با رسیدن به همه‌ی آرمان‌ها و ارزش‌های مطلوب انسانی است، اما بدون شک این امر در زندگی دنیایی آدمی، با توجه به تزاحم علل و عوامل مختلف و محدودیت‌های طبیعی حیات دنیا، به‌یک‌باره و به‌طور کامل رخ نخواهد داد؛ بلکه بنا بر اراده و سنن الهی، تحقق حیات طیبه در این دنیا برای مؤمنان و نیکوکاران با برخی کاستی‌ها و دشواری‌ها همراه است که صبر و ایستادگی و مبارزه با مشکلات و گذشتن از برخی ارزش‌ها را در برابر ارزش‌های والاتر (بر اساس نظام معیار اسلامی) می‌طلبد.
ابعاد و شئون حیات طیبه در سند تحول تعلیم و تربیت
در مبانی نظری تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی جمهوری اسلامی ایران حیات طیبه مفهومی یکپارچه و کلی است که همه‌ی ابعاد فردی و اجتماعی زندگی انسان را دربرمی گیرد و شئون گوناگونی داردکه در ارتباط و تعامل با همدیگر و با محوریت شأن اعتقادی، عبادی و اخلاقی، آن را محقق می‌سازند.
با توجه به شمول نظام معیار دینی نسبت به همه‌ی ابعاد فردی و اجتماعی زندگی انسان، حیات طیبه نیز دارای ابعاد مختلف فردی و جمعی بیان‌شده است؛ به‌گونه‌ای که نمی‌توان آن را به برخی از این جنبه‌ها تقلیل داد. وجود آدمی در حیات طیبه به لحاظ فردی، به مصادیق خیر، حکمت، قدرت، زیبایی و فضیلت (قوت، سلامت، عزت، علم، ایمان، عمل صالح، حلم، اعتدال، تقوا، عفت، شجاعت، صبر و …) آراسته می‌شود و از هرگونه پلیدی و کاستی (ضعف، سستی، جهل، فقر، ظلم، کفر، نفاق و تکبر و…) پیراسته می‌گردد.
همچنین بعد اجتماعی حیات طیبه در سند تحول نیز ناظر به مفاهیم متعدد ارزشی است، مانند تعاون و نیکوکاری، احسان و رأفت، اخوت، اقامه‌ی قسط (عدالت اجتماعی)، رعایت حقوق مردم ظلم‌ستیزی، تواصی به حق (امر به معروف و نهی از منکر)، تولا و تبرّا (دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان خدا)، استقلال، شورا/عقل جمعی، تضارب آرا، امنیت، اتحاد اجتماعی (اعتصام به حبل الهی)، دفاع و جهاد، نصرت و یاری، صلح، عمران، اطاعت از قوانین اجتماعی (نظم و انضباط)، حسن معاشرت، انفاق، ایثار و مدارا که همه‌ی آن‌ها را می‌توان به‌منزله‌ی خصوصیات جامعه‌ی مطلوب اسلامی یعنی جامعه‌ی صالح در نظر گرفت.
علاوه بر بیان ابعاد فردی و اجتماعی حیات طیبه در سند تحول بنیادین تعلیم و تربیت، شئون مختلف حیات طیبه با عنایت به ابعاد مختلف وجودی انسان و استقلال نسبی آن‌ها نیز شناسایی و در صفحه ۹۵ و۹۶ مبانی نظری سند تحول به شرح ذیل بیان‌شده است:
۱ ـ شأن دینی (اعتقادی، عبادی و اخلاقی)؛ ناظر به خودشناسی، خداشناسی، ایمان به خداوند متعال و باور به معاد، نبوت و سایر معتقدات دینی، انتخاب آگاهانه و اختیاری دین حق به‌عنوان آیین زندگی، التزام (عملی) آگاهانه و اختیاری نظام معیار دینی در همه‌ی شئون زندگی (تقید اختیاری به احکام و ارزش‌های دینی و اصول و آداب اخلاقی در زندگی روزمره) و تلاش پیوسته برای خودسازی بر اساس نظام معیار دینی (حفظ کرامت و عزت‌نفس، خویشتن‌داری و مهار غرایز طبیعی، تعدیل عواطف و تمایلات طبیعی، رعایت آداب و کسب صفات و فضائل اخلاقی و پیش‌گیری از تکوین صفات و رذایل غیراخلاقی و درمان آن‌ها).
۲ ـ شأن زیستی و بدنی؛ ناظر به حفظ و ارتقای سلامت و بهداشت جسمی و روانی خود و دیگران، تقویت قوای جسمی و روانی، مبارزه با عوامل ضعف و بیماری، حفاظت از محیط‌زیست و احترام به طبیعت.
۳ ـ شأن اجتماعی و سیاسی؛ ناظر به ارتباط مناسب با دیگران (اعضای خانواده، خویشاوندان، دوستان، همسایگان، همکاران و…)، تعامل شایسته با نهاد دولت و سایر نهادهای مدنی و سیاسی (رعایت قانون، مسئولیت‌پذیری، مشارکت اجتماعی و سیاسی، پاسداشت ارزش‌های اجتماعی)، کسب دانش و اخلاق اجتماعی و مهارت‌های ارتباطی (بردباری، وفاق و همدلی، درک و فهم اجتماعی، مسالمت‌جویی، درک و فهم سیاسی، عدالت اجتماعی، درک و تعامل میان فرهنگی، تفاهم بین‌المللی، حفظ وحدت و تفاهم ملی).
۴ ـ شأن اقتصادی و حرفه‌ای؛ ناظر به توانایی آدمی در تدبیر امر معاش و تلاش اقتصادی و حرفه‌ای (درک و فهم مسائل اقتصادی، درک و مهارت حرفه‌ای، التزام به اخلاق حرفه‌ای، توان کارآفرینی، پرهیز از بطالت و بیکاری، رعایت بهره‌وری، تلاش جهت حفظ و توسعه‌ی ثروت، اهتمام به بسط عدالت اقتصادی، مراعات قوانین کسب‌وکار و احکام معاملات و التزام به اخلاق و ارزش‌ها در روابط اقتصادی).
۵ ـ شأن علمی و فناوری؛ ناظر به توانمندی افراد جامعه در شناخت، بهره‌گیری و توسعه‌ی نتایج خردورزی و تجربه‌ی متراکم بشری در انواع دانش و فناوری (فهم و درک انواع دانش‌های مفید و لازم برای زندگی، کسب مهارت دانش‌افزایی، به‌کارگیری شیوه‌ی تفکر علمی و منطقی در حل مسائل زندگی، توان تفکر انتقادی، خلاقیت و نوآوری در انواع دانش، کسب دانش، بینش و تفکر فناورانه برای بهبود کیفیت زندگی روزمره).
۶ ـ شأن زیبایی‌شناختی و هنری؛ ناظر به فعالیت قوه‌ی خیال و بهره‌مندی از عواطف، احساسات و ذوق زیبایی‌شناختی (توان درک و تقدیر از موضوعات و افعال دارای زیبایی مادی یا معنوی) و توان خلق آثار هنری و قدردانی از آثار و ارزش‌های هنری.
تأکید بر شأن دینی حیات طیبه در بین شئون مختلف
در سند تحول تعلیم و تربیت بعد از بیان شئون مختلف حیات طیبه تأکید می‌شود که با توجه به اینکه مقصود اصلی دین تنظیم و هدایت حیات انسان درزمینه‌ی چهار ارتباط اصیل و ثابتی است که هر فرد باید به‌منزله‌ی موجودی آگاه و مختار با هستی برقرار کند (رابطه‌ی با خویش، رابطه‌ی با خداوند، رابطه‌ی با انسان‌های دیگر و رابطه‌ی با طبیعت) و عقل و تجربه‌ی محدود آدمی (ولو در شکل تراکم یافته‌ی جمعی) به دلیل احاطه نداشتن بر همه‌ی واقعیات و حقائق مربوط به این روابط، نمی‌توانند بدون راهنمایی دین متکفل تنظیم و تدبیر شایسته‌ی آن‌ها شوند و اساساً تخصیص هدایت نظام معیار دینی به برخی از جنبه‌های زندگی با مقصود از تشریع دین ـ به‌مثابه‌ی آیین جامع زندگی ـ منافات دارد.
بنابراین برای شأن دینی حیات طیبه (شامل جنبه‌های اعتقادی، عبادی و اخلاقی)، اولویت خاصی قائل شده است به لحاظ اینکه این نوع زندگانی هم بر خودشناسی و خودسازی اخلاقی و هم بر خداشناسی و ایمان به خداوند و عبادت خالصانه او و نیز اطاعت آگاهانه از احکام و ارزش‌های دینی استوار است. در حقیقت جایگاه ویژه شأن دینی حیات طیبه هم به لحاظ اولویت و تقدم رتبه این شأن به لحاظ نقش محوری اعتقاد و التزام به‌نظام معیار ربوبی در همه‌ی ابعاد و شئون حیات طیبه و تأثیری که توجه به این جنبه از زندگی در ایجاد و تقویت ایمان و انجام اعمال صالح فردی و جمعی با التزام به رعایت تقوا دارد و هم ازنظر چگونگی ارتباط آن با سایر شئون زندگی انسان که در عین وجود نوعی تمایز و استقلال نسبی، با همه‌ی آن‌ها درهم‌تنیده است می‌باشد.
اما درعین‌حال نیز متذکر شده است که« نمی‌توان و نباید هیچ‌یک از شئون زندگی انسان را از شمول نظام معیار دینی خارج دانست و بین شأن دینی با دیگر شئون زندگی تفکیک و جدایی کامل قائل شد یا این شأن محوری حیات طیبه را در عرض دیگر شئون زندگی تلقی نمود، همچنان که اساساً همه‌ی جنبه‌های زندگی فردی و جمعی انسان با یکدیگر ارتباط دارند و به‌ویژه شأن دینی (شامل جنبه‌های اعتقادی، عبادی و اخلاقی) نوعی تداخل و هم‌پوشی با سایر جنبه‌های زندگی دارد. لذا تقسیم شئون حیات بشر به شئون مختلف را امری اعتباری می‌داند.»
ویژگی حیات طیبه در سند تحول تعلیم و تربیت
یکی از ویژگی‌های مهم حیات طیبه که درصفحه ی۹۸ مبانی نظری سند تحول تعلیم و تربیت به آن پرداخته ‌شده است توازن و اعتدال در ابعاد مختلف آن است. فردی که حیات طیبه دارد، انسانی معتدل است که علاوه بر شکوفایی فطرت الهی، به رشد همه‌جانبه‌ی همه‌ی استعدادهای طبیعی و تنظیم متعادل تمایلات و عواطف خود (به‌دوراز هرگونه افراط‌وتفریط) دست‌یافته است. جامعه‌ی صالح موصوف به حیات طیبه نیز، در مسیر تحقق مفهوم قرآنی «امت وسط» از حد قابل قبولی از همه‌ی شاخص‌های پیشرفت همه‌جانبه و پایدار (بر اساس ارزش‌های دینی) به‌طوری متوازن برخوردار است. لذا باید حد اعتدال و توازن ابعاد و جنبه‌های گوناگون حیات طیبه، با توجه به اهداف و ارزش‌های دینی، شناخته شود و به‌درستی رعایت گردد. بر این اساس، نظام معیار مبتنی بر دین حق، به‌مثابه‌ی معرف معتبر حد توازن و اعتدال در همه‌ی امور و شئون حیات طیبه به شمار می‌آید و تبعیت از چنین نظام معیاری مانع از حاکمیت سلایق فردی و گروهی (برای تشخیص حد مطلوب اعتدال و میانه‌روی در ابعاد گوناگون زندگی) خواهد شد.
زمینه و راه تحقق حیات طیبه در مبانی نظری سند تحول تعلیم و تربیت
در توصیف حیات طیبه در سند تحول، حیات طیبه مفهومی ذو مراتب معرفی‌شده است که برخی از مراتب نخستین آن مطلوب بالفعل همه‌ی انسان‌هاست و لذا تأکید شده که باید تلاش برای تحقق حیات طیبه، از این مراتب آغاز گردد. با توجه به شمول مراتب حیات طیبه و گستردگی ابعاد آن و نیز با عنایت به قابلیت تحقق عینی جلوه‌های آن در زندگی روزمره‌ی بشر، می‌توان حیات طیبه را مصداق قابل تحقق همه‌ی مفاهیم ناظر با غایت زندگی (مواردی نظیر کمال، رستگاری و فلاح، سعادت و فوز) برای هر انسان طبیعی، سالم، خردمند و باقی بر اصل فطرت (ولو افراد غیر متدین به دین حق) دانست؛ بنابراین؛ از سویی این‌گونه مفاهیم، کانون و هسته‌ی اصلی حیات طیبه به شمار می‌آیند و از سویی دیگر، تحقق حیات طیبه، از منظر دینی غایت قابل وصولی برای همه‌ی اعمال فردی و جمعی آدمیان است و می‌توان دست‌یابی به مراتبی از آن را با عنایت به علاقه‌ی ذاتی همه‌ی انسان‌ها دانست و همه‌ی افراد جامعه را به‌سوی تحقق مراتب حیات طیبه در همه‌ی ابعاد فراخواند.
لذا نظام معیار حیات طیبه، مشتمل بر سلسله مراتبی از ارزش‌هاست که نه‌تنها همه‌ی آن‌ها به لحاظ اهمیت و اولویت تحقق در یک سطح و مرتبه نیستند، بلکه پذیرش و التزام نسبت به برخی ارزش‌های اساسی این نظام معیار، متوقف به شناخت و انتخاب دین حق نیز نیست؛ لذا شکل‌گیری این نوع زندگی در ابعاد مختلف، دارای مراتب متعدد است. ازاین‌رو دستیابی به‌مراتب حیات طیبه در همه‌ی ابعاد، نه‌تنها مقصود اعمال فردی و اجتماعی هر انسان دین‌دار است، بلکه وصول به برخی مراتب مقدماتی و پیش‌نیاز حیات طیبه نظیر رفع متعادل نیازهای زیستی و طبیعی افراد جامعه یا رعایت بعضی ارزش‌های اخلاقی مقبول همگان (نظیر انصاف، آزادگی، عدالت ورزی، صداقت، وفای به عهد و امانت‌داری) مورد درخواست هر شخص خردمند و دارای عقل سلیمی است که هنوز جلوه‌های التزام عملی به فطرت پاک الهی، عقل سلیم و وجدان سالم انسانی، در وجود او باقی باشد.
بنابراین؛ تحقق این مراتب مقدماتی حیات طیبه، مشروط به انتخاب آگاهانه و آزادانه‌ی دین حق دانسته نشده است. هرچند معیارهای دینی، حکم عقل سلیم را درباره‌ی آن‌ها مورد تأکید قرار می‌دهند؛ یعنی پذیرش و التزام به آن دسته از ارزش‌های انسانی مقبول در حیات طیبه (نظیر انصاف، آزادگی، عدل، صداقت، وفای به عهد و امانت‌داری که دین، حکم عقل درباره‌ی آن‌ها را تقریر و امضا می کند.) مشروط به انتخاب دین حق و ایمان به مبانی و ارزش‌های تأسیسی دین الهی نیست؛ بلکه رعایت این دسته از ارزش‌ها حتی اگر صرفاً باانگیزه‌های دنیایی و غیردینی صورت‌پذیرند مراتب اولیه‌ی حیات طیبه را محقق می‌سازد.
ازاین‌رو در مبانی نظری سند تحول بیان‌شده است که «می‌توان و باید همه‌ی افراد جامعه را به اقتضای فطرت پاک و حکم عقل سلیم و ندای وجدان، نخست به تحقق این مراتب حیات طیبه فراخواند و ازآنجاکه ادامه‌ی حیات بشر حتی در وجه طبیعی و فرودین آن، بدون دست‌یابی به این مراتب ممکن نیست، باید دعوت به تحقق حیات طیبه از این مراتب آغاز گردد تا زمینه‌ی مناسبی برای جذب و اشتیاق همه‌ی افراد جامعه نسبت به تحقق مراتب بالاتر حیات طیبه بر اساس ایمان (انتخاب و التزام آگاهانه و آزادانه‌ی نظام معیار دینی) فراهم آید.
بعد از تحقق مراتب نخستین حیات طیبه برای تحقق مراتب بالاتر بر اساس انتخاب و التزام آگاهانه و آزادانه‌ی نظام معیار دینی، تأسی به اولیای الهی و تولا و اطاعت از آن‌ها و دشمنی با دشمنان راه خدا و اولیای خداوند را تنها راه تحقق کامل حیات طیبه در مسیر قرب الی الله می‌داند.»
در مبانی نظری تحول در تعلیم و تربیت، برای وصول به‌مراتب حیات طیبه در ابعاد فردی و اجتماعی، تولای اولیای الهی (دوستی و پذیرش ولایت و سرپرستی آنان) و تأسی به ایشان یعنی پیروی عملی از آن‌ها در همه‌ی ابعاد و شئون زندگی و همچنین شناخت دشمنان خدا و دشمنی و مبارزه‌ی خالصانه با آن‌ها برای برطرف کردن موانع کمال و سعادت حقیقی انسان را تنها را تحقق کامل حیات طیبه می‌داند.
به‌طورکلی آماده شدن افراد جامعه برای تحقق آگاهانه و اختیاری حیات طیبه را مهم‌ترین زمینه‌ی تحقق این نوع زندگانی می‌داند و بیان می‌کند«برای تحقق حیات طیبه در همه‌ی ابعاد فردی و اجتماعی مهم‌ترین زمینه آن است که عموم افراد جامعه با کسب شایستگی‌های لازم، به افرادی صالح تبدیل و آماده‌ی تحقق آگاهانه و اختیاری مراتب حیات طیبه در همه‌ی ابعاد شوند تا درنتیجه محیط اجتماعی نیز برای تحقق جامعه‌ای صالح مهیا شود.»
جایگاه حیات طیبه در مبانی دینی سند تحول
بیان مبانی دینی، در مبانی فلسفه‌ تربیت در جمهوری اسلامی ایران همان‌طور که در سند تحول هم آمده هرچند برخلاف رویه‌ی متعارف در بیان مبانی فلسفه‌ تربیت است ولی ازآن‌جهت ضرورت داردکه دین، در تنظیم و هدایت تربیت بر اساس دیدگاه اسلامی نقش محوری و بی‌بدیل دارد و لذا باید در جامعه‌ی اسلامی ایران، تلقی مقبول از دین حق و نحوه‌ی نقش‌آفرینی و حدود وظایف آن در زندگی مشخص شود. به همین منظور بیان جایگاه مفهوم «حیات طیبه» به‌عنوان مفهوم کلیدی در سند تحول و وسیله‌ی تحقق هدف تربیت در مبانی دینی سند تحول نیز اهمیت دارد.
دین اسلام، در راستای تحقق مراتب حیات طیبه‌ی انسان در همه‌ی ابعاد فردی و اجتماعی، نظام معیار موردنیاز برای هدایت آدمی به‌سوی سعادت جاوید را در همه‌ی شئون زندگی ارائه می‌کند. به این معنی که دین اسلام، ارزش‌های عام و عقلانی انسانی را تأیید می‌کند و ضمن تأکید بر التزام نسبت به این ارزش‌ها، نظام ارزشی خاصی را در راستای تداوم و تکمیل آن‌ها تأسیس می کند؛ زیرا انتظار از دین حق آن است که نظام معیار موردنیاز را برای زندگی شایسته بر اساس دین یعنی همان حیات طیبه و جامعه‌ی صالح را ارائه دهد.
دین اسلام، علاوه بر معرفی نظام معیار موردنیاز برای تحقق حیات طیبه، با تأسیس و تداوم حکومت بر اساس معیارهای دینی، راهکار اصلی تحقق کامل نظام معیار اسلامی و مهم‌ترین زمینه‌ی اجتماعی و سیاسی لازم برای عینیت یافتن حیات طیبه در همه‌ی ابعاد و مراتب را نیز فراهم می‌کند. به همین منظور است که پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع)، به‌موازات مأموریت دریافت، تبیین، تفسیر و تبلیغ پیام وحی، همواره رسالت اجرای احکام و حدود الهی در جامعه را نیز به عهده داشتند.
طرح اسلام برای زندگی بشر و ساختن آینده‌ای روشن و متعالی نیز در راستای همین رسالت خطیر است که قرآن خلافت زمین از سوی صالحان و امامت آنان را بر سراسر گیتی نوید می‌دهد و در پی تحقق حیات طیبه و جامعه‌ی آرمانی جهانی بر پایه‌ی عدل مهدوی است.
در مبانی دینی سند تحول تعلیم و تربیت و در صفحه ی۱۱۵ تأکید شده است که دین‌داری (تدین)، پویش خردورزانه و مداوم آدمی است برای وصول به‌مراتب حیات طیبه در همه‌ی ابعاد بر مبنای ایمان آگاهانه و اختیاری به خداوند، زندگی اخروی و مضمون پیام هدایت رسولان الهی و با التزام عملی به‌نظام معیار دینی. به همین دلیل دین حق در هدایت حرکت آدمی به‌سوی تحقق حیات طیبه، نه‌تنها هدف و مقصد، بلکه راه و روش وصول به مقصود را نشان می‌دهد.
لذا در راستای تمهید مهم‌ترین مقدمه‌ی تحقق حیات طیبه یعنی فرایند آماده‌سازی افراد جامعه برای تحقق مراتب حیات طیبه، علاوه بر اینکه نیازمند تکیه‌بر نظام معیار ربوبی مبتنی بر دین حق هستیم ملزم به پذیرش ولایت پیامبر (ص) و پیشوایان معصوم (علیهم‌السلام) و تأسی به سیره‌ی ایشان در همه‌ی ابعاد زندگی نیز هستیم.
تحقق حیات طیبه به‌عنوان هدف جریان تربیت
در مبانی نظری تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت ایران در بخش فلسفه‌ تربیت در جمهوری اسلامی ایران با توجه به مبانی اساسی تربیت و بر اساس دیدگاه اسلامی تعریف ذیل از تربیت ارائه‌شده است:
«تربیت عبارت است از فرایند تعاملی زمینه‌ساز تکوین و تعالی پیوسته‌ی هویت متر بیان، به صورتی یکپارچه و مبتنی بر نظام معیار اسلامی، به‌منظور هدایت ایشان در مسیر آماده شدن جهت تحقق آگاهانه و اختیاری مراتب حیات طیبه در همه‌ی ابعاد.»
با تکیه‌بر تعریف تربیت در فلسفه‌ تربیت در جمهوری اسلامی ایران که در بخش اول مبانی نظری تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت بیان‌شده است در بخش دوم مبانی نظری که فلسفه‌ تربیت رسمی و عمومی در جمهوری اسلامی ایران است نیز چنین تعریفی از تربیت رسمی و عمومی در جامعه‌ی اسلامی ایران ارائه‌شده است: «بخشی از جریان تربیت که به شکل سازماندهی‌شده، قانونی، عادلانه، همگانی و الزامی در مدرسه با محوریت دولت اسلامی و مشارکت فعال دیگر ارکان تربیت ـ خانواده، رسانه و سازمان‌ها و نهارهای غیردولتی ـ صورت می‌پذیرد و با تأکید بر وجوه مشترک (انسانی، اسلامی، ایرانی) ـ همراه با توجه به وجوه اختصاصی هویت متر بیان (به‌ویژه هویت جنسیتی) ـ در پی آن است تا آنان، مرتبه‌ای از آمادگی را برای تحقق حیات طیبه در ابعاد گوناگون فردی، خانوادگی و اجتماعی به دست آورند که تحصیل آن مرتبه، برای عموم افراد جامعه لازم یا شایسته باشد».
یکی از عناصر اصلی جریان تربیت، شناخت هدف تربیت و برنامه‌ریزی و تلاش برای دستیابی به آن به شمار می‌رود. بدون درک و شناخت هدف، جریان پیچیده و درازمدت تربیت، نه فرجام روشن و نه مسیر حرکت مشخصی خواهد داشت. هراندازه که درک و فهم ما نسبت به اهداف روشن‌تر باشد، نقش عناصر مختلف نظام تربیتی و راه‌های دستیابی به اهداف نیز بهتر مشخص خواهد شد.
با توجه به اهمیت شناخت اهداف تربیت در راستای تحقق آن‌ها، شناخت هدف تربیت در مبانی نظری تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی جمهوری اسلامی ایران نیز اهمیت زیادی دارد.
ازآنجاکه غایت تربیت در راستای غایت زندگی انسان است، در مبانی نظری سند تحول ابتدا به بحث غایت زندگی آدمی پرداخته ‌شده است و بر اساس آن غایت تربیت بیان‌شده است.
غایت هستی، خداوند است و تمامی اجزا و عناصر هستی، به‌سوی مقصد و غایت هستی، یعنی خداوند درحرکت‌اند و انسان، به‌منزله‌ی موجودی آزاد و دارای اختیار، از این امکان و فرصت برخوردار است تا به‌سوی غایت هستی حرکتی اختیاری و آگاهانه داشته باشد که هدایت تشریعی خداوند ناظر به جهت‌دهی این حرکت آگاهانه و اختیاری (در راستای تحقق کمال ارزشی انسان و رسیدن به‌غایت هستی، یعنی قرب الی الله و بالیدن و حرکت به‌سوی خدا) است.
نیل آدمیان به قرب الی الله، مستلزم تحقق اختیاری نوعی زندگانی شایسته‌ی انسان بر اساس نظام معیار دینی است که «حیات طیبه» نام دارد. حیات طیبه نیز همان‌طور که قبلاً بیان شد وضعیت مطلوبی از زندگانی معرفی‌شده است که در آن انسان‌ها با عنایت به شناخت و پذیرش خداوند نسبت به جذب عوامل هستی زا و دفع عوامل هستی زدا برای دست‌یابی به آسایش و نیک بختی جاودانه اقدام می‌نمایند.
در سند تحول تعلیم و تربیت، تمامی تلاش‌های انسان در زندگی روزمره از قبیل رشد علم و فناوری، مدنیت در جهت تحقق مراتب حیات طیبه‌ی او بیان‌شده است بنابراین تأکید می‌کند که در نگرش اسلامی، باید سازمان‌دهی تمامی نهادهای اجتماعی، اعم از سیاست، اقتصاد، فرهنگ، بهداشت و تمامی اعمال فردی و اجتماعی در راستای تحقق مراتب حیات طیبه در همه‌ی ابعاد صورت پذیرد.
بر این اساس، تحقق مراتب حیات طیبه در همه‌ی ابعاد را غایت مشترک تمامی نهادها و عوامل اجتماعی و مقصود نهایی همه‌ی فعالیت‌های فردی و جمعی برای حرکت در مسیر کمال شایسته‌ی انسان (قرب الی الله) می‌داند.
جامعه‌ی اسلامی در مسیر وصول به قرب الی الله، برای رسیدن به این مقصود از فرایند تربیت کمک می‌گیرد تا افراد جامعه به‌مثابه‌ی یک مجموعه‌ی انسانی هدفمند و پویا، اختیاری و آگاهانه برای تحقق مراتب حیات طیبه در همه‌ی ابعاد آماده شوند.
بر این اساس، نتیجه‌ی فرایند تربیت در مبانی نظری تحول بنیادین نظام تعلیم و تربیت، آماده شدن افراد جامعه برای تحقق آگاهانه و اختیاری مراتب حیات طیبه در همه‌ی ابعاد، در مسیر قرب الی الله معرفی‌شده است. همچنان که از تعریف برگزیده‌ی تربیت در سند تحول به دست می‌آید، نتیجه‌ی تربیت یعنی آماده شدن افراد جامعه برای تحقق آگاهانه و اختیاری مراتب حیات طیبه در همه‌ی ابعاد، تنها با تکوین و تعالی پیوسته‌ی هویت افراد جامعه بر اساس نظام معیار اسلامی در راستای تشکیل جامعه‌ی صالح و پیشرفت مداوم آن بر همین اساس محقق می‌شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...