۲-۲-۸- عوامل مؤثر بر سلامتی (تعیین کننده های سلامتی[۳۱])

با توجه به دامنه گسترده تعاریف مربوط به سلامتی تعیین کننده های سلامتی نیز بسیار گسترده و متنوع خواهد بود که در اینجا به مهم ترین آ نها اشاره می‌شود.

۲-۲-۸-۱- عوامل ژنتیکی و فردی

بسیاری از بیماری‌ها تحت تاثیر خصوصیات ژنتیکی هستند. گرچه در مورد بیماریهایی که ظاهرا جنبه ژنتیکی ندارند نیز ممکن است خصوصیات ژنتیکی فرد زمینه مساعد کننده ای برای بیماری فراهم آورد. عوامل فردی نظیر سن، جنس، شغل، طبقه اجتماعی، وضع تغذیه و … نقش مهمی در سلامت افراد جامعه خواهد داشت که در اینجا به عنوان نمونه به شرح مختصر بعضی از عوامل فردی مؤثر بر سلامت اکتفا می‌شود.

سن: بیشتر حالات مربوط به سلامت و بیماری به نحوی با سن افراد، مرتبط است. مثلاً نوع بیماری‌ها، شدت بیماری‌ها و مرگ و میر ناشی از آن در سنین مختلف متفاوت است و بیماری‌های قابل انتقال در سنین پایین و بیماری‌های غیر قابل انتقال و مزمن در سنین بالا شیوع بیشتری دارد (دتیلز،۱۹۹۷).
جنس: به طور کلّی گزارش بیماری در زنان و مرگ و میر در مردان بیشتر است. به دلیل تفاوت‌های تشریحی، فیزیولوژیک و اجتماعی زن و مرد، نوع و شدت و فراوانی بیماری در دو جنس متفاوت است. در مورد فزونی مرگ و میر جنس مذکر در تمام موارد نمی‌توان دلیلی پیدا کرد ولی به طور کلی به نظر می‌رسد که نوع کار و حرفه و فعالیت‌های اجتماعی یکی از علل عمده این تفاوت باشد.
شغل و طبقه اجتماعی: سلامت افراد جامعه به نحو مؤثری تحت تغییر شغل می‌باشد زیرا انتخاب حرفه خاص در بسیاری از موارد مستقیما فرد را در معرض عوامل بیماریزای مربوط به آن حرفه و بیماریهای ناشی از آن قرار می‌دهد ضمن اینکه با تاثیر گذاری بر سطح درآمد به صورت غیر مستقیم بر طبقه اجتماعی، تغذیه، وضع مسکن و سایر فعالیت‌های فرد هم مؤثر خواهد بود که همه آنها به نحوی در سلامت نقش دارند(میلانی فر،۱۳۸۷).

۲-۲-۸-۲- عوامل محیطی

محیط، نقش بسیار مهمی در وضعیت سلامت و بیماری خواهد داشت زیرا از یک طرف به عنوان یک عامل جداگانه بر سلامت فرد اثر می‌گذارد و از طرف دیگر روی خصوصیات فردی نظیر شیوه های زندگی، وضعیت ایمنی و خصوصیات رفتاری فرد تاثیر دارد. اثر عوامل محیطی نظیر آب، خاک و شرایط جغرافیایی بر سلامت نیز بر کسی پوشیده نیست و علاوه بر آن عوامل بیولوژیک محیط نظیر موجودات و جانوران محیط زندگی انسان نیز نقش موثری بر سلامت افراد جامعه خواهند داشت.
محیط اجتماعی ـ اقتصادی : عوامل اقتصادی و اجتماعی از طریق اثراتی که بر جسم و روان افراد خواهند داشت در سلامت افراد جامعه مؤثرند. شرایط زندگی، امکانات، تسهیلات آموزشی، نحوه ارتباطات، آگاهی‌ها، وضعیت اشتغال، درآمد، امنیت و . . . همگی به طریقی بر سلامت فرد، اثرگذار هستند و از طرفی ارتباط نامناسب اجتماعی باعث افزایش عوامل استرس‌زا و نهایتاً بیماری می‌شود(میلانی فر،۱۳۸۷).

۲-۲-۸-۳- شیوه های زندگی مردم

نظیر عادات غذایی، تحرّک و عدم تحرّک، نوع تفریحات و سرگرمی‌ها، نحوه ارتباط با سایر افراد جامعه می‌تواند در سلامت افراد موثر باشد گرچه برخی از شیوه های زندگی در ارتباط با محیط زندگی انسان شکل می‌گیرد (لست جان،۱۹۹۲).

۲-۲-۸-۴- وسعت و کیفیت ارائه خدمات

سیاست‌های بهداشتی جامعه و نحوه ارائه خدمات نیز در سلامت افراد جامعه نقش اساسی دارد. اقدامات پیشگیری از طریق افزایش پوشش واکسیناسیون، بهسازی محیط، تامین آب آشامیدنی سالم، مراقبت گروه های آسیب پذیر جامعه مثل مادران و کودکان و نظایر آن و نیز توزیع عادلانه خدمات، نقش عمده ای در سلامت کلّی جامعه خواهد داشت. توانمند ساختن مردم برای ارتقای سلامت خویش یکی از وظایف عمده مسئولین بهداشتی کشور است(تیلور،۱۹۹۸).

۲-۲-۸-۵- عوامل دیگر

عوامل متعدد دیگری در سلامت افراد جامعه نقش دارند نظیر سطح سواد، وضعیت کشاورزی و تغذیه، سیستم ارتباطات و وسائل ارتباط جمعی، وضعیت جاده ها و شرایط اقتصادی اجتماعی.

۲-۳- مبانی نظری تاب آوری [۳۲]

۲-۳-۱- تعاریف تاب آوری

در حیطه روان شناسی تحولی، تاب آوری به عنوان یک فرایند پویای مقابله موفق با شرایط ناگوار[۳۳] مورد مطالعه قرار گرفته است، با بهره گرفتن از تحقیق معلوم شده که مباحث قابل ملاحظه‌ای در مورد تعریف و عمل گرایی تاب آوری وجود دارد .در مطالعات طولی که در چارچوب این رویکرد در جمعیت های پرخطر انجام گرفته، درصدی از این افراد به مشکلات و آسیب هایی مبتلا می شدند، اما درصد بیشتری نیز سالم می ماندند. محققان برای این افراد که در شرایط ناگوار و پرخطر، پیامدهای نامطلوب را نشان نمی دادند، اصطلاحات گوناگونی مثل آسیب ناپذیر، مقاوم در برابر استرس [۳۴]و سرسخت[۳۵] به کار برده اند. اخیراً نیز اکثر محققان واژه تاب آور را برای مواجهه فرد در برابر شرایط پرخطر و ناگوار به کار می برند (بنارد،[۳۶] ۱۹۹۱).
به اعتقاد زاوترا [۳۷]، هال [۳۸]و مورای [۳۹](۲۰۱۰) بهترین تعریفی که برای تاب آوری وجود دارد این است که آن را به عنوان سازگاری موفق [۴۰]با شرایط ناگوار در نظر بگیریم. ویژگی های شخص و موقعیت ممکن است تعیین کننده فرآیندهای تاب آوری باشند، اگر این ویژگی ها بعد از شرایط استرس زا منجر به پیامدهای سالم شود. تاب آوری فرایندی پویا است. یعنی سازماندهی مجدد سیستم های سازگاری برای ایجاد تاب آوری جدید درمحیط های جدید، بنابراین تاب آوری ممکن است در مراحل مختلف زندگی متفاوت باشد و می تواند تحت تاثیر تحول افراد در طول زمان قرار گیرد (لیمری- چالفات[۴۱]، ۲۰۱۰).
تعریف دیگری که اخیراً مورد توجه قرار گرفته این است که تاب آوری نباید به عنوان یک صفت ایستا تصور شود، یا به عنوان یک ویژگی فردی انگاشته شود. تاب آوری از مجموعه ی فرآیندها و تعاملاتی که فراتر از مرزهای ارگانیسم فردی است و شامل روابط نزدیک و حمایت اجتماعی است، به وجود آمده است. تاب آوری انسان به فرایندها یا الگوهایی از سازگاری و تحول مثبت در زمینه‌ی تهدیدهای قابل توجه در زندگی یا فعالیت های هر فرد اشاره دارد. مطالعات طولی نشان می دهد که آسیب های قابل توجه و شرایط ناگوار روان شناختی به طور آشکاری باعث تغییرات مهمی هم در پیامدهای کوتاه مدت و پیامدهای بلندمدت می شوند. مطالعات تاب آوری انسان بخصوص بر فهم تفاوت های فردی در ارتباط با تجربه های ناگوار متمرکز است. (ماستن ،۲۰۰۱).
علاوه بر این تاب آوری به عنوان فرآیندهای تحولی مداوم[۴۲] از دوران کودکی به بزرگسالی تعریف شده است، یعنی این که کودکان و نوجوانان قادرند در مواجهه با شرایط ناگوار منابع درونی و بیرونی را شناسایی و از آنها استفاده کنند. بررسی فرآیندهای تاب آوری در دوره‌ی نوجوانی ممکن است برای دوره‌ی بزرگسالی حیاتی باشد(جکسون و همکاران[۴۳] ،۲۰۰۷).
بلوک و کرمن (۱۹۹۶)، بیان می دارند که تاب آوری یک صفت شخصیتی است که فرد را قادر می سازد بر استرس های درونی و بیرونی غلبه نماید. این حالت به وسیله‌ی مکانیسم‌های دفاعی همچون حمایت های خارجی به وجود می آید. تاب آوری در طول دوران زندگی فرد هم می تواند حضور داشته باشد و هم حضور نداشته باشد. سازه تاب آوری به توانایی افراد برای سازگاری موفقیت آمیز در مواجهه با استرس های حاد، وقایع آسیب‌زا، شرایط ناگوار مزمن، حفظ یا به دست آوردن سریع بهزیستی روان شناختی و تعادل حیاتی، مربوط است (چارنی[۴۴]، ۲۰۰۴). محققان مفهوم تاب آوری را با عنوان یک فرایند یا نیرویی که تحمل شخص در شرایط ناگوار و هنگام نگرانی را افزایش می دهد، به حساب می آورند. مک آلیستر و مک اینون [۴۵](۲۰۰۹) تاب آوری را به عنوان یک توانایی برای بهبود در شرایط ناگوار و غلبه بر مشکلات در زندگی افراد، توصیف کرده اند. آنها همچنین معتقدند افراد گروه‌هایی که از خود تاب آوری نشان می دهند تمایل دارند تا مجموعه ای از ویژگی های و خصوصیات را به دست آورند که این ویژگی ها و خصوصیات آنها را برای غلبه بر مشکلات موجود در زندگی مجهز می کنند. تاب آوری شامل تعامل بین محرک تنش زا، محیط و ویژگی های شخصی است(جوکار، ۱۳۸۶).
گارمزی [۴۶]و ماستن (۱۹۹۱) تاب‌آوری را «یک فرایند، توانایی، یا پیامد مقابله موفقیت آمیز با شرایط تهدیدکننده»، تعریف نموده اند. به بیان دیگر تاب آوری، مقابله مثبت در واکنش به شرایط ناگوار است (والر[۴۷]، ۲۰۰۱). البته تاب آوری، تنها پایداری در برابر آسیب ها یا شرایط تهدید کننده [۴۸]تنیست و حالتی انفعالی در رویارویی با شرایط خطرناک نمی باشد، بلکه شرکت فعال و سازنده در محیط پیرامونی خود است. می توان گفت تاب آوری، توانمندی فرد در برقراری تعادل زیستی – روانی، در شرایط خطرناک است ( بشارت ، ۱۳۸۷).
افزون بر این، پژوهشگران بر این باورند که تاب آوری نوعی ترمیم خود با پیامدهای مثبت هیجانی، عاطفی و شناختی است .کامپفر [۴۹](۱۹۹۹) باور داشت که تاب آوری، بازگشت به تعادل اولیه[۵۰] یا رسیدن به تعادل سطح بالاتر (در شرایط تهدید کننده) است و از این رو مقابله موفق در زندگی را فراهم می کند. در عین حال کامپفر به این نکته نیز اشاره می نماید که مقابله مثبت با زندگی، هم می تواند پیامد تاب آوری به شمار رود و هم به عنوان پیش آیند، سطح بالاتری از تاب آوری را سبب شود. وی این مسأله را ناشی از پیچیدگی تعریف و نگاه فرآیندی به تاب آوری می داند.
به طورکلی واژه تاب آوری به عوامل و فرایندهایی اطلاق می شود که خط سیر تحولی را از خطر به رفتارهای مشکل زا و آسیب روان شناختی دور کرده و به رغم وجود شرایط ناگوار به پیامدهای سازگارانه منتهی می گردد (محمدی، ۱۳۸۴). محققان تاب‌آوری و آسیب‌پذیری را دو قطب متضاد یک پیوستار می دانند. آسیب پذیری به افزایش احتمال پیامدای منفی در برابر خطرات اطلاق می شود (محمدی ، ۱۳۸۴).
با توجه به تعاریف آورده شده واژه تاب آوری را می توان به صورت توانایی بیرون آمدن از شرایط سخت یا تعدیل آن تعریف نمود. در واقع تاب آوری ظرفیت افراد برای سالم ماندن و مقاومت و تحمل در شرایط سخت و پرخطر است که فرد نه تنها بر آن شرایط دشوار فائق می شود بلکه طی آن و با وجود آن قوی تر نیز می گردد. همچنین تاب آوری یعنی با وجود آنکه برخی از افراد با عوامل خطر متعددی روبه رو می شوند و در نتیجه احتمال بروز اختلال در آنها بیشتر است، ولی دچار آن اختلال نمی شوند. تاب‌آوری، سپر بلای افراد در معرض خطر است و آنها را برابر آثار سوء مواجهه با عوامل خطر محافظت می کند. تاب آوری فرایند مقابله با رویدادهای مختل کننده، پراسترس یا چالش برانگیز زندگی، فرایند تحول خودسازگارانه یا خود اصلاحگر، ظرفیت بازگشت سریع به حالت اولیه، توانایی رها شدن از شرایط ناگوار یا دشواری است.

۲-۳-۲- ابعاد اساسی تاب آوری

پیشگامان تحقیق در زمینه تاب آوری با تأکید بر اهمیت نهفته‌ی درک پیشرفت مثبت در زندگی افرادی که به نظر می رسد. برمشکلات غلبه کرده اند، دانشمندان را برای مطالعه بیشتر در مورد تاب آوری متقاعد ساخته اند. تاکنون سه جریان مطالعه و تحقیق در مورد تاب آوری در پیشرفت بشر وجود دارد و چهارمین جریان نیز در حال شکل گیری است (ماستن، ۲۰۰۷).
جریان اول بر توصیف و تبیین تفاوت میان افرادی که در برابر شرایط ناگوار و خطر در موارد مختلف عکس العمل نشان می دادند متمرکز شد. این جریان مقدار قابل ملاحظه‌ای از ثبات و سازگاری افراد، روابط و منابعی که تاب آوری را پیش بینی می کند را آشکار ساخته است و این عوامل محافظتی اثر خود را در جریان های بعدی از خود نشان داده است. جریان دوم فراتر از توصیف عوامل یا متغیرهای مربوط به تاب آوری، بر روی فرآیندها متمرکز شده است و با هدف تعیین و درک فرآیندهای ویژه‌ای که ممکن است به تاب آوری بیانجامد، صورت می پذیرد. این جریان با وجود توجه زیاد به سطوح چندگانه‌ی تحلیل و فرآیندهای نوربیولوژیکی به این نوع تحقیق ادامه می دهد (سیچیتی و کوریتس، ۲۰۰۷).
جریان سوم با تلاش هایی برای آزمون ایده های مربوط با تاب آوری از طریق مداخله، همچون تربیت مفید و کارآمد، (فورگاتیج، و دی گارم، ۱۹۹۹) درگیری مدرسه (هاوکینز و همکاران، ۱۹۹۹) و اخیراً مهارت های اجرایی (دایموندو همکاران، ۲۰۰۷) آغاز شد. مطالعات مربوط به جریان چهارم تاب آوری به دنبال پیشرفت سریع مطالعه‌ی ژن‌ها، پیشرفت رفتارشناسی اعصاب و آمار برای درک بهتر فرآیندهای پیچیده‌ای است که منجر به تاب‌آوری می شوند (ماستن، ۲۰۰۷)
به عنوان مثال، مطالعات جریان چهارم نقش انعطاف پذیری برای پردازش به شیوه های مختلف را به عنوان نقش های واسطه‌ای خطر یا شرایط ناگوار در پیشرفت و رشد (کیم- کوهن و گولد، ۲۰۰۹) و نقش شکل پذیری عصبی در تاب آوری را مورد بررسی قرار داده‌اند (سیچیتی و کورتیس، ۲۰۰۷).
همان‌گونه که این توصیفات اشاره می کنند، اینکه آیا تاب آوری به عنوان یک فرایند یا یک برون داد در نظر گرفته شود بستگی به ماهیت شخصی یا جامعه‌ی آماری دارد مبتلا به استرس دارد. محققین با دید تحولی به تاب آوری معمولاً قدرت تحمل افراد در شرایط استرس زا همچون ضررهای اقتصادی اجتماعی، بیماری های ذهنی والدین، بی توجهی و بدرفتاری را موردمطالعه قرار می دهند و بنابراین این امکان وجود دارد که تاب آوری را به عنوان یک فرایند زمانی و تحولی در نظر داشته باشند. از طرف دیگر، زمانی که تأثیر استرس در دوران بزرگسالی را در نظر می گیریم، تاب آوری به عنوان برون داد تعیین شده به وسیله‌ی پاسخ فرد به یک حادثه‌ی ویژه معمولاً در یک دوره‌ی کوتاه در نظر گرفته می شود (مانسینی و بونانو، ۲۰۱۰).
براساس این ملاحظات، مانسینی و بونانو (۲۰۱۰) معتقدند که علیرغم تفاوت های ذکر شده در مورد تاب آوری، این ادبیات متفاوت، تفاوت های معناداری را در درک عملیاتی تاب آوری به وجود نمی آورند. این تفاوت کاربردها (فرایند در تقابل برون داد) در مرحله‌ی نخست تفاوت میان جامعه‌ی آماری مورد مطالعه و زمان مطالعه بر روی افراد دارای استرس را انعکاس می دهند (مانسینی و بونانو، ۲۰۱۰).
گرچه ممکن است تاب آوری تقریباً فراگیر باشد، ولی هم احتمال اینکه همه ی ما به یک اندازه تاب آور باشیم و هم اینکه عوامل محیطی که تاب آوری را در برابر استرس تقویت یا تضعیف می کنند، به طور مساوی در بین مردم تقسیم شده باشند، اندک است. انسان ها از نظر توان درونی، انعطاف پذیری و تحمل در برابر مشکلات متفاوت اند (گالو و همکاران، ۲۰۰۵). در زمینه پیامدهای تاب آوری، شماری از پژوهش‌ها به تأثیر سلامت روان یا کاهش مشکلات هیجانی بر رضایت از زندگی اشاره داشته اند (هامارات و همکاران، ۲۰۰۱، باسو، ۲۰۰۴). همچنین یو و ژانگ (۲۰۰۷) به این نتیجه رسیدند که تاب آوری در فرهنگ چین شامل سه عنصر سرسختی ، مقاومت و خوش بینی است.
سازگاری مثبت یا تحول مثبت می تواند در اصطلاح عملکرد درونی (یعنی بهزیستی روان شناختی، رسش، بهداشت) یا عملکرد بیرونی (یعنی انجام اعمال خوب در مدرسه و محل کار، همکاری در جامعه) یا ترکیب چیزهایی مانند شادی و موفقیت، تعریف شود (ماستن، بورت و کاست وورث، ۲۰۰۶). فهم بهتر سازگاری و منابع انطباقی ممکن است بیشتر در طراحی مداخلات برای ارتقاء تاب آوری در بزرگسالی سودمند باشد. منابع انطباقی[۵۱]، یا عوامل ترویجی تاب آوری، شامل الگوها یا منابعی است که در طول دوره استرس ساخته و استفاده می شوند (لوی کن و گریس، ۲۰۱۰).

۲-۳-۴- ویژگی های افراد تاب آور

عده زیادی از مردم در طول زندگی با یک یا چند واقعه وقایع آسیب زا روبرو می شوند. آنها باید شرایط استرس زا را تحمل کنند تا بتوانند در طول زندگی ایستادگی نشان دهند. در چندین سال گذشته شاهد افزایش اطلاعات جدید در مورد مکانیسم های روان شناختی و عصب شناختی که در ارتقاء درگیرند هستند، بوده ایم (فیدر[۵۲] و همکاران، ۲۰۱۰).
افراد تاب آور ظرفیت بیشتری را از خود نشان می دهند تا بعد از حوادث استرس زا تعادل فیزیولوژیکی، روانی و ارتباطات اجتماعی خود را مجدداً بدست آورند (زاوترا، هال و مورای، ۲۰۱۰). تاب‌آوری به عنوان مقاومت موفقیت آمیز فرد در برابر موقعیت های تهدیدآمیز و چالش برانگیز تعریف می شود، و افراد تاب آور افرادی هستند که علیرغم مواجهه با استرس های مزمن و تنیدگی‌ها، از آثار نامطلوب آنها می کاهند و سلامت روانی خود را حفظ می کنند (اگایبی[۵۳] و ویلسون[۵۴]، ۲۰۰۵).
تاب آوری در مورد کسانی به کار می رود که در معرض خطر قرار می گیرند ولی دچار اختلالات روان شناختی نمی شوند. تاب آوری باعث می شود که افراد در شرایط ناگوار با وجود عوامل خطر از ظرفیت های موجود خود در دستیابی به موفقیت و تحول زندگی فردی استفاده کنند و از این چالش ها و آزمون ها به عنوان فرصتی برای توانمند کردن خود بهره جویند و از آنها سر بلند بیرون آیند (آگایبی و ویلسون، ۲۰۰۵). افراد تاب آور کسانی هستند که دارای خودکارآمدی بالا، کنترل درونی، من نیرومند[۵۵]، خوش بینی، اعتماد به نفس، پشتکار، مهارت حل مسأله و انعطاف پذیر می باشند (بیسکو[۵۶] و هریس، ۱۹۹۴). بنابراین افرادی که دارای سطوح بالایی از تاب آوری هستند از آنجایی که توان بیشتری در غلبه بر استرس زاها دارند در نتیجه استرس کمتری تجربه می کنند (باروث[۵۷] و کارول[۵۸]، ۲۰۰۲).
بسیار از محققان بین تاب آوری و مشکلات روان شناختی رابطه معنادار و منفی گزارش کرده اند و چنین بیان می کنند که این سازه می تواند به عنوان عامل واسطه‌ای بین سلامت روان و بسیاری دیگر از متغیرها قرار گیرد و با ارتقاء تاب آوری، شخص می تواند در برابر عوامل استرس زا و همچنین عواملی که سبب به وجود آمدن بسیاری از مشکلات روان شناختی آنها می شود، از خود مقاومت نشان داده و بر آنها غلبه نمایند (اگایبی و ویلسون، ۲۰۰۵).
تاب آوری فقط مربوط به آسیب شناسی روانی نیست، واکنش های سازگارانه می تواند به وسیله عوامل حیاتی بالقوه قوی، ارتقاء داده شود. مطالعات اخیر اشاره می کنند که تأثیرات ژنتیکی در فرایند بیولوژیکی گسترده است، بنابراین بر مجموعه واکنش های رفتاری اثر می گذارند و به راحتی شناسایی و مطالعه می شوند (هاسلر[۵۹] و همکاران، ۲۰۰۴).

۲-۳-۵- مبانی نظری تاب آوری

احتمالاً اولین مفاهیم مرتبط با سازگاری در کار داروین مشاهده شده است. داروین بر روی الگوهای بقای حیوانات یعنی سازگاری ژنتیکی در پاسخ به خطرات محیطی مطالعه داشت. قبل از این، موضوع های غلبه بر شرایط ناگوار به خاطر ویژگی های شخصی را در مباحث اسطوره شناسی، متون مقدس و قصه های موجود در فرهنگ و تمدن قدیمی قابل مشاهده بود. در مقدمه ی کتاب «کودکان آسیب ناپذیر[۶۰]» آنتونی مفهوم خودتاب آوری[۶۱] را نقل می کند. این موضوع نه تنها شامل ظرفیت مقاومت در برابر استرس است. بلکه شامل توانایی بازیابی سریع نیز می باشد. اصطلاح «آسیب ناپذیری روانی[۶۲]» برای اولین بار در سال ۱۹۷۴ توسط جیمز آنتونی با هدف توصیف کودکانی که سلامت عاطفی خود را علیرغم شرایط ناگوار استرس زا و طولانی مدت حفظ کرده بودند، معرفی شد (ورنر[۶۳] و اسمیت[۶۴]، ۱۹۹۲).
مفهوم آسیب ناپذیری به مرورز مان تکامل یافت. ورنر و اسمیت (۱۹۹۲) تکامل این اصطلاح را موردبحث قرار دادند. آنها خاطر نشان کردند که مقاومت در برابر استرس همان گونه که از اسمش مشخص است نسبی است نه مطلق. پایه و اساس «مقاومت در برابر استرس[۶۵]» هم سرشتی[۶۶] است و هم محیطی و براساس شرایط زندگی فرد از فردی به فرد دیگر متغیر است (ورنر و اسمیت، ۱۹۹۲).
تاب آوری نخستین بار توسط روان شناسان تحولی در مطالعه کودکانی که در شرایط ناگوار قادر بودند زنده بمانند بررسی شد (گارمزی، ۱۹۹۳). تمرکز بر نیروهای انسانی نسبت به ضعف های آن اخیراً در علوم اجتماعی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. سازه‌های شخصیتی مثبت از قبیل تاب آوری، بهزیستی ذهنی، بخشش[۶۷] و سرسختی[۶۸] علاقه به تحقیق در علوم اجتماعی را افزایش داده و این مفاهیم را از آسیب شناسی به سمت بهداشت روانی تغییر داده است. بلایای طبیعی مانند سیل و زلزله و حمله‌ی نیروهای تروریستی باعث هیجانات منفی می شوند، این هیجانات مختلف نیازمند این است که انسان بیشتر تاب آور باشد. تاب آوری شاخصی از سازگاری خوب به دنبال شرایط ناگوار همانند وقایع آسیب زا یا تنگدستی است (کاریرمک[۶۹]، ۲۰۱۰).
اصطلاح تاب آوری در ابتدا در علوم فیزیکی برای رجوع به توانایی موادی همچون لاستیک در برابر فشار و میزان کشسانی آن مورد استفاده قرار گرفت. روان شناسان و اکولوژیست ها مفهوم تاب آوری را برای توصیف اینکه چگونه افراد و اکوسیستم ها زمانی که با چالشی روبرو می شوند، می توانند به حالت اولیه برگردند به کار می برند. اما تفاوت های مشخصی بین تعاریف و چگونگی استفاده از مفهوم تاب آوری وجود دارد (دنهاردت[۷۰] و دنهاردت، ۲۰۱۰).
در روان شناسی، اصطلاح تاب آوری نخستین بار برای توصیف ویژگی های کودکان خاصی که علیرغم شماری از عوامل خطرناک جدی که باعث به وجود آمدن مشکلات چشمگیری می شوند، رشد و پیشرفت می کنند، به کار رفت. مطالعه‌ی چگونگی پرورش تاب‌آوری در کودکان بر اهمیت توانش اجتماعی[۷۱] شامل توانایی فراخواندن[۷۲] پاسخ های مثبت از دیگران، انعطاف پذیری، همدلی، مهارت های ارتباط‌ی و احساس شوخی؛ مهارت حل مسئله شامل توانایی برنامه ریزی، تفکر انتقادی، خلاقیت و رشد آگاهی انتقادی از منابع ظلم و راهکارهای غلبه بر آنها تأکید می کند (بنارد، ۱۹۹۵).
مورفی[۷۳] و مورفی آرتی[۷۴] (۱۹۷۶) بیان می کنند پژوهشگران حیطه‌ی روان تحلیل‌گری تمایل دارند تا از اصطلاحاتی همچون تسلط[۷۵]، دفاع و سازگاری استفاده کنند. هر دو اصطلاح تسلط و سازگاری از مفهوم سازی های هینز هارتمن[۷۶] در مورد مکانیسم های من و عملکردهای مستقل من در سال ۱۹۵۸ بدست آمدند. در حال حاضر استفاده از این اصطلاحات به جای تاب آوری به صورت مکرر نیست و عموماً در مطالعات قبلی مفهوم سازی نظری از تاب آوری وجود دارند ( به نقل از ووال ویج[۷۷]، ۲۰۰۸).
براساس نظر مورفی و موری آرتی (۱۹۷۶) تاب آوری شامل الگوهای یکپارچه[۷۸] پیچیده‌ای است که خود شامل ظرفیت هایی برای شکل دادن مفاهیمی، شامل تجربه ای است که آن را همگانی می کند، همچنین شامل عملیات های دفاعی نیز می باشد. تاب آوری همچنین متکی بر انکار و سرکوب ترس موجود در گذشته است، زمانی که این انکار ناکارآمد باشد. استفاده از مکانیسم های دفاعی ممکن است یا موقتی باشد و یا دائم. آشنایی با نوع استرس وارد شده تهدید و خطر را (تطابق منفی) کاهش می دهد، تاب آوری همچنین شامل تصور فرد از خودش و تجارب به تاب آوری اش در گذشته، ظرفیت جستجوی کمک و حرکت به سوی زندگی گروهی است (به نقل از ووال ویج، ۲۰۰۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...