دانلود فایل های پایان نامه در رابطه با بررسی علل ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
بسیار طبیعی است که کودک ۲ ساله، درک صحیحی از اهمیت راستی و و درستی نداشته باشد. لکن همین کودک تا سن ۱۰ سالگی باید تفاوت بین راستی و درستی را درک کند.
برای کودک ۵ یا ۶ ساله طبیعی است که در افکار رویارویی و تخیلی غوطه ور شود و داستانهای بلند و طولانی تعریف کند. اما در واقع قصد فریب کسی را ندارد. بنابراین هیچ جای سرزنش و یا تنبیه وجود نخواهد داشت. والدین زمانی که آگاهانه در مورد مطلبی اغراق آمیز حرف می زنند، دروغ هم میگویند با این هدف که مستمعین را تحت تأثیر قرار دهند البته بدون اینکه قصد فریب آنان را دانسته باشند اما احتمالاٌ اغراقهای آنان را سخاوتمندانه تفسیر و تعبیر نمیکند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
الگوهای ارائه شده توسط والدین بسیار اهمیت دارد. اگر آنها برای فریب دادن دروغ بگویند ( برای مثال هنگامیکه مادر از دیگران می خواهد تا در پاسخ کسی که برای ملاقاتش مراجعه کرده بگویند در منزل نیست ) غیر منطقی است از کودک انتظار راستگویی و درستکاری داشته باشیم، دروغ ممکن است درارتباط با نا امنی باشد. مثلاٌبرای مسائلی چون تمایل به جلب توجه و تحسین دیگران. کسب اعتبار و پرستیژ به دست آوردن تعدادی دوست و یا فرار او از وضعیتی نامطلوب هنگامیکه کودکی برای به زحمت انداختن دوستش دروغ میگوید، ضروری است کوشش به عمل آید تا دلیل این رفتار را کشف گردد. [۳]
بسیاری از کودکان مخصوصاٌ در سنین معینی مطالبی میگویند که از نظر ما خلاف حقیقت و یا دروغ می آیند و بی شک چنین امری ما را خشمگین میسازند. آنچنان که گاهی وادار میشویم آنها را تنبیه کنیم و یا در موارد دیگری گفته های طفل اگر چه راست و درست باشد مورد توجه ما قرار گیرند.
میدانیم که دروغ برای کودک نیز زیان بخش است، اگر بدان عادت کند تدریجاٌ شخصیت او متزلزل شده و اعتبار خود را از دست خواهد داد. او نیازمند این امر است که جلب اعتماد اولیاء و مربیان خود را بنماید تا بتواند رشد کند. به هنگامیکه بزرگترها چنین اعتمادی بدو نداشته باشند او رشد نخواهند کرد. بعدها اگر مواقعی دردی او را رنج دهد و بخواهد آن را علنی نماید، بدان موفق نخواهد شد.
کودک درغگو کم کم اظهار نظر صریح خود را از دست خواهد داد، بخصوص که در باره حرفهای خود ایمان نخواهد داشت و آن قاطعیت و صراحتی که برای ادامه کار و زندگی او لازم است از میان خواهد رفت.
دروغگویی نوعی ناسازگاری و نابهنجاری است و باید اصلاح شود. در طریق اصلاح و بازسازی کودک گام اول شناخت علل است. باید دید کودک چرا دروغ میگوید [۴]
آیا تا به حال درزندگی به کسی دروغ گفته اید ؟ چرا ؟ به چه خاطر ؟ بعد از دروغ گفتن چه احساسی به شما دست داده است ؟ آیا میدانید ریشه دروغگویی در چیست ؟ آیا میدانید چرا شما و دیگران گاهی از اوقات مبادرت به دروغ گفتن میکنند ؟
برای دست یابی به جواب این سئوالات شاید خواندن و مطالعه این تحقیق و مقاله کمکی به شما باشد.
دروغگویی مخصوص طبقه خاصی نیست و به جنس خاصی نیز محدود نمیشود، بزرگ و کوچک ممکن است دروغ بگویند و گاهی از اوقات از دروغگویی خود نیز لذت ببرند. دروغگویی بیماری خانمان برانداز است که ایگر به فکر مداوایش نیفتیم هم فرد بیمار را به نیستی میکشاند و هم اطرافیان فرد مبتلا به نابودی سوق میدهد. دروغگویی گناهی بزرگ است و در بیشتر مواقع این گناه ریشه بسیاری از گناهان دیگر نیز خواهد بود.
دروغگو دست به انجام هر کاری می زند و در مقابل با پستی و وقاحت انجام اعمال خود را تکذیب میکند. دروغگویی دژی است که دروغگو آن را پناه خود میداند. کسی که در زندگی خود به دروغگویی عادت کرده باشد، هیچ گاه از انجام هیچ عملی خود را معاف نمیداند و با بی پروائی مبادرت به انجام کارهای زشت و ناپسند میکند، زیرا با دروغگویی میتواند خود را از عواقب انجام کارهای زشت مصون نگه دارد.
یکی از بزرگترین وظایف پدران و مادران و مربیان جامعه در تربیت نونهالان، پرورش خصلت راستگویی است. راستگویی نجات از هر نوع گمراهی و ضلالت است.
برای جلوگیری از دروغگویی باید ابتدا علت اقدام به آن را جستجو کرد. علت را شناخت و بعد سعی در برطرف کردن علت داشت.
علت دروغگویی را میتوان در این گروه علل جستجو کرد : ترس، ضعف، عجز، احساس حقارت و. .. کسی که قادر به پرداخت بدهی خود نیست در خانه بست مینشیند و به فرزندش میگوید به طلبکار بگوید که پدر در خانه نیست. کارمندی که بدون علت ترک خدمت کرده از ترس بازخواست مقامات مافوق به دروغ گرفتاریهای واهی را مطرح میکنند. کودکی که از کتک خوردن میترسد، شکستن شیشه پنجره را به گردن دیگری می اندازد، اگر بخواهیم ریشه تمام دروغهای یاد شده را پیدا کنیم به یک سر منشأ میرسیم و آن ترس و عقده حقارت و تربیت نادرست است. افرادی که بیشتر دروغ میگویند بیشتر در خود احساس ضعف و حقارت میکنند. اگر بخواهیم جامعهای سالم و افرادی راستگو داشته باشیم باید صفت نیکوی راستگویی را از کودکی به فرزندان بیاموزیم [۵].
الگوهای معینی که برای برقراری ارتباط با کودکان بکار میرود تقریباٌ همیشه متناقض هستند. یعنی بر عکس هدف و منظور ما نتیجه میدهند، این الگوها نه تنها ما را در دستیابی به اهداف دراز مدتمان یاری نمیکنند، بلکه غالباٌ خرابکاری هم در خانه به وجود می آورند. الگوهای متناقض در تربیت کودک شامل این موارد میشود. تهدیدها، رشوه ها، وعدههای نیش دار و طعنه آمیز، موعظه و سخنرانی در باره دروغگویی دزدی و آموزش ادب، بی ادبی و بی احترامی. [۶]
وقتی کودکان دروغ میگویند والدین از ظلم برافروخته میشوند، بخصوص وقتی که دروغ آشکار است ودروغگویی تجربه. شنیدن پافشاری کودکی در این که به رنگ است نزده است یا شکلات را نخورده است وقتی که صورت و پیراهنش خلاف این را میرساند، بسیار خشم آور است گاهی اوقات کودکان بدین خاطر دروغ میگویند که اجازه ندادند حقیقت را بر زبان آورند. وقتی کودک به مادرش میگوید که از برادرش متنفر است، مادر شاید او را به خاطر این حقیقت گویی تنبیه کند. اگر همین کودک در آن لحظه برگردد و آشکارا به دروغ اظهار کند که حالا دیگر برادرش را دوست دارد، مادرش شاید به او پاداش بدهد و او را محکم در آغوش بگیرد و ببوسد، خب، شما فکر میکنید این کودک چه نتیجهای از این تجربه خواهد گرفت که آدم را به خاطر حقیقتگویی کتک می زنند و به خاطر دروغگویی پاداش میدهند و نیز اینکه مادرش دروغگویی رادوست دارد. [۷]
ما اگر بخواهیم راستگویی و صداقت را به کودک یاد بدهیم پس باید برای گوش کردن به حقایق تلخ به همان اندازه حقایق دلپسند زمینه داشته باشیم.
اگر قرار است کودک راستگو و صادق بار بیاید پس نباید او را تشویق و تحریک کرد که در باره احساساتش دروغ بگوید. حال این احساسات چه مثبت باشد چه منفی و چه دمدمی مزاج، کودک از واکنشهایی که ما در برابر احساسات بیان شده او نشان میدهیم، یاد میگیرد که آیا صداقت و راستگویی بهترین حقیقت است یا نه ؟
وقتی کودکان به خاطر گفتن حقیقت تنبیه میشوند، برای دفاع از خودشان دروغ میگویند. همچنین دروغ میگویند تا آنچه را که در واقعیت فاقد آن هستند، در خیال به دست آورند. [۸]
دروغها بیان کننده حقایق مربوط به امیدها و دلهرهها هستند. دروغها آشکار کننده آن چیزی هستند که فردی انجام خواهد دهد یا باشد. برای شنونده خوب میفهمد، دروغها آنچه را که دروغگو سعی در پنهان کردنش دارد، آشکار میکنند. واکنش کامل و پخته نسبت به یک دروغ بیشتر بایستی درک مفهوم آن دروغ را منعکس سازد، نه افکار مفهوم آن یا محکومیت آن.
فرد دروغگو را ما از طریق اطلاعاتی که از دروغها کسب میکنیم میتوانیم به کودک کمک کنیم تا واقعیتها را از افکار پوچ و خیالی تشخیص دهند [۹].
برخورد با دروغگویی و عدم صداقت کودک
خط مشی مادر برابر دروغگویی مشخص است. ازیک طرف نباید بازپرس بازی در بیاوریم و کودک را هی سئوال پیچ کنیم و موضوع را بزرگ جلوه دهیم و از طرفی دیگر باید حتماٌ و بدون تردید رک پوست کنده حرف بزنیم. وقتی پی میبریم که از زمان برگشت کتابی که کودک از کتابخانه گرفته بود گذشته و کودک هنوز کتاب را به کتابخانه پس نداده، ما نباید بپرسیم که کتاب را برگرداندهای به کتابخانه ؟ مطمئنی ؟ پس چی شد. که کتاب هنوز این جا مانده ؟ بلکه به جای آن چنین خاطر نشان میکنیم « مثل اینکه از زمان برگشت این کتاب به کتابخانه گذشته » [۱۰].
علائم و نشانههای دروغگو
هر گاه کودکی درموقعیتی نامطمئن و نا امن قرارگیرد و احساس خطر یا حقارت کند به گفتاردروغ متوسل میشود. دروغگو به گفته هایش ایمان ندارد و به طور قاطع و صریح حرف نمی زند، به تدریج اعتماد خود به دیگران را از دست میدهد و نسبت به اطرافیان بدبین میشود. دروغگو فراموشکار است و پس از مدتی بدنام و بی اعتبار میشود. دروغگویی باعث تغییرات جسمینظیر افزایش ضربان قلب، تغییر حالت چشم، رنگ پریدگی، برافروختگی، بیقراری، و ناآرامی و خشک شدن دهان و گاهی لکنت و پراکنده گویی میشود. [۱۱]
علل دروغگویی
الف ) عوامل اجتماعی :
۱ـ جلب توجه و تحسین :
گاهی در میان جمعی از میهمانان معمولاٌ کودک فراموش میشود – همه سرگرم کار و تلاش صحبت یا بازی هستند. به خود و بحثهای خویش سرگرم میشوند، بدون اینکه حساب کنند دل کوچکی هم در کنارشان میتپد. و انتظار شرکت در بحث و مذاکره را دارد. کودک برای اینکه جلب نظر کند و به گونهای خود را وارد صحنه نماید به دروغ متوسل میشود. آنهم دروغی بزرگ و اغراق آمیز. یکباره خبر تلخی را میدهد، سخنی میگوید که همه با نظر اعجاب بدو بنگرند و حرف و کار خود را رها کنند.
۲ـ بدآموزی :
کودک دروغ بلد نیست آن را از کسی آموخته است و پیداست بیش از هر کس از والدین و معاشران کودک هستند که به او دروغ آموخته اند آنها زمینه آن را در کودک فراهم کرده و به آن وا داشته اند. فی المثل طفل را در میان جمع به رودربایستی قرار داده و از او خواسته اند اقرار کند برادر کوچکش را دوست دارد. در حالیکه او از برادرش که سهم محبت او را از والدین دزدیده متنفر است. زمانی پدر و مادر در حضور جمعی ازمسألهای سخن میگوید که طفل بعیان میداند که دروغ است. بدیهی است که هر گونه اظهار نظر بر خلاف حقیقت نوعی بدآموزی و درس بدی برای او خواهد بود. او میفهمد که درمواردی هم میتوان خلاف حقیقت را گفت. [۱۲]
۳ـ احساس کمبودها :
کودک برای جبران احساس کمبودی که دارد متوسل به دروغگویی میشود. [۱۳]
کودکانی که نسبت به دوستان و اطرافیان خود احساس کمبود میکنند، ممکن است برای جبران کمبودها در زمینههای گوناگون نظیر شغل والدین و محل سکونت وضع تغذیه و سفر. …، دروغگویی متوسل شوند و درون آشفته و نگران خود را بدان وسیله به طور موقت تسکین دهند [۱۴]
۴ـ احساس حقارت :
بر تمامیکسانیکه در محیط زندگی کودک بوده و با او در تماس هستند توصیه میشود که به شخصیت کودک احترام بگذارند و زیرا کودکانی که موردتوجه نیستند، یا به آنها احترام گذاشته نمیشود، یا مورد تمسخر و استهزاء قرار میگیرند یا آنها را مورد سرزنش و ملامت قرار میدهند، احساس حقارت کرد. و برای رهائی از این حالت به دروغگویی خواهند پرداخت تا خود را بهتر از آنچه هستند نشان دهند. [۱۵]
۵ـ لاف زنی و گزافه گویی :
انگیزههای دیگری نیز هستند که میتوانند فرزند شما را وادار به دروغ گفتن کنند مثلاٌ لاف پردلی و شجاعتهایی که نکرده خواهد زد. گاهی حتی لاف از بزهکاریهایی که مرتکب نشده خواهد زد تا به نوعی تظاهر به خشونت طبع و قساوت قلب کرده باشد. بدیهی است که هیچ یک از این گزافهها و لافها را نباید تشویق کرد و خوب است بچه بفهمد که لاف زدنها در شما بی اثر است. و چنین بچهای به حق یا ناحق خود را نسبت به محیط مفروض احساس پستی و زیردستی میکند. مثلاٌ چیزی را خودش اختراع میکند تا او هم برای خو شنوندگانی داشته باشدو موردتقدیر و تقرب واقع شود [۱۶]
۶ـ تأثیر نفوذهای بد :
فرزند شما در دبستان یا دبیرستان در کلاسی است که بعضی از رفیقانش روش خشونت آمیز دارند، پول فروانی هم در جیبشان هست، لاف از دزدی می زنند و پلیس را مسخره میکنند و گاهی هم به راستی دست به دزدی می زنند. حال فرزند شما که خوب تربیت شده به زودی متمایل به تقلید از آنها نخواهد شد و شاید جرأت نکند در باره اندرزهای بدی که به او میدهند مستقیماٌ با شما حرف بزند. آن وقت مثلاٌ اینکه بخواهد شما را بیازماید چند کار بدی که مرتکب نشده برایتان نقل میکند مثلاٍ به شما میگوید بدون پرداخت پول سوار اتوبوس شده و یا پاسبان را مسخره کرده است. باید گفت وضع خیلی حساس است، زیرا گاهی برای شما مشکل است که صحت اظهارات فرزندتان را بازرسی کنید و نمیدانید که آیا عملاٌ و مانند یک دیگر رفتار میکند یا فقط داستانهایی را نقل میکند برای اینکه از جریان وضع درمحیط مدرسه و چگونگی رفتار واقعی فرزندتان آگاه شوید باید رسیدگی و تحقیق کنید. وقتی بررسی از وضع اطلاع پیدا کردید، میتوانید برایش شرح دهید که رفقائی که او تحت تأثیرشان قرار گرفته در حقیقت نمایش بازی میکنند دور از آنند که می خواهند که خود را نشان دهند.
و برای همین می خواهند دیگران را به خود جلب کنند. بعلاوه شما باید سعی کنید وضعی برایش فراهم آورید که بتواند ثابت کند که بچه دست و پا چلفتی نیست و نیز میتوانید او را تشویق کنید تا جوانی شرافتمند، صدیق و کارآمد شود. بنابراین مؤثرترین راه اصلاح او این است که کمکش کنید تا رشد کند و ارزش واقعی کسب کند که مایه غرور و سربلندیش گردد. [۱۷]
۷- بی تفاوتی محیط زندگی کودک نسبت به دروغگویی و راستگویی :
عامل عمده دیگری که مشوق دروغگویی کودک است، بی تفاوتی محیط زندگی کودک نسبت به دروغگویی و راستگویی است.
اگر افرادی که در محیط زندگی کودک زندگی میکنند. نسبت به این مسأله بی توجه باشند و برای دروغگویی و راستگویی کودک هیچ نوع عکس العمل مناسب نشان ندهند. کودک فرق بین این دو نوع گفتار را درک نخواهد کرد. و درهرزمان با توسل به دروغگویی خود را از عواقب انجام اعمال آن نجات خواهد داد [۱۸]
۸ـ میل به جلب اعتبار و کسب امتیازات ثانوی :
برخی از دانشآموزان برای مطرح کردن خویش به دروغگوییهای شگفت آوری متوسل میشوند. یکی از معلمان در گزارش خود اظهار داشته بود. شاگر دخترش با بیان اینکه وی با مواد شیمیایی کار میکند و هم اکنون در حال ساختن تی. ان. تی. است همه همکلاسیهای خود را ترسانده بود. و یا یک دختر پرورشگاهی هم که پدر و مادرش مشخص نبوده اند. در مجامع مختلف میگفت، پدر و مادر او در موشک باران تهران کشته شدهاند و مدام به بهشت زهرا میرفت تا با گریه بر سر قبر آنها خود را سبک کند.
و در کودکان بزرگتر و نوجوانان دروغگویی و قسم خوردن زیاده از حد برای اثبات راست بودن بیانات خود به علل متفاوتی ظاهر میشود.
۹- آرزوو رؤیا :
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-04-14] [ 05:50:00 ب.ظ ]
|