مطالب و یافته های این فصل از پایان نامه بدین شرح ارائه میشود:
۶-۱- ساختمان افعال در مرزباننامه
۶-۲- حروفها و ادواتی که پیش یا پس از فعل آید در مرزباننامه
۶-۳- حروف اضافه اختصاصی افعال در مرزباننامه
۶-۴- ریشه و مادهی فعل در مرزباننامه
ساختمان و ریشهی افعال در مرزباننامه
(ساختمان افعال، حروف و ادواتی که پس و پیش فعل میآید، حروف اضافه اختصاصی و ریشه
و ماده افعال)
۶-۱- ساختمان افعال در مرزباننامه
در مورد ساختمان افعال دستور نویسان سخنان فراوانی گفتهاند و نظریههای مختلفی ارائه دادهاند به هر حال هر کسی را این پنج روزه نوبت اوست. در این باب ابتدا نظر فرشیدورد مطرح میگردد و سپس ساختمان افعال بر اساس نظر ناتل خانلری بیان میشود.
فرشیدورد در کتاب فعل و گروه فعلی (ص ۴۴۳) افعال را از نظر ساختمان بر دو قسم میداند: بسیط و غیر بسیط؛ بسیط آن است که از یک جز تشکیل شده باشد؛ مانند: رفتن؛ غیر بسیط آن است که از دو یا چند جزء به وجود آمده باشد؛ مانند وارفتن و فریب دادن؛ غیر بسیط خود بر دو قسم است. پیشوندی و مرکب.
بررسی افعال صفحات ۲۰ و ۴۵ هر یکصد صفحهی مرزبان نامه بیانگر این است که فعل از نظر ساختمان در مرزباننامه بدین گونهاند: حدود ۶۰% به صورت ساده، ۲۳% مرکب، ۸% پیشوندی و ۹% به صورت عبارتهای فعلی به کار رفتهاند.
۶-۱-۱- فعل ساده (بسیط) در مرزباننامه
فعل ساده آن است که بن مضارع آن از یک تکواژ بیش نباشد. خانلری در این باب چنین
میفرماید: «فعل ساده به افعالی میگوییم که از یک ماده حاصل شدهاند یعنی دارای اجزایی نیستند که بتوان آنها را جدا کرد و در ترکیب با جزئی دیگر به کاربرد.» (ناتل خانلری، ۱۳۸۲: ۴۳)
حدود ۶۰% از افعالی که در مرزبان نامه به کار رفته است ساده میباشد. از جمله؛
نهاد آدم را که عالم اصغر است از سلسهی آفرینش در مرتبهی اخری او انداخت. (۱/۴)
هر مرجانی که از آستین عقل و جان ریختم، از خزانهی حافظهی خود برآوردم. (۳/۲۴)
یادآوری: فعلهایی را که از یک اسم یا صفت با جزء صرفی ساخته شدهاند و در اصطلاح «مصدر جعلی» خوانده میشوند نیز باید از جملهی فعلهای ساده شمرد. ابوالقاسمی در کتاب ماده های فارسی دری مصدرهای را که از بن مضارع به اضافهی «یدن» ساخته شدهاند را نیز مصدر جعلی میخواند. در این گروه گاهی مادهی فعل کلمهای فارسی است و گاهی کلمهی که از اصل عربی مأخوذ است.
مصدرهای جعلی به کار رفته در مرزباننامه تعدادشان بسیار محدود میباشد. نمونه را:
انجامیدن، هراسیدن، آگاهیدن، شکوهیدن، طلبیدن، دمیدن، پرهیزیدن، ستیزیدن، رنجیدن، پناهیدن، باریدن، بوسیدن
اگر از هر یک انموذجی باز نمایم، به اطالت انجامد. (۷/۱۵)
و یک روز به تازگی بادی در آتش هوس من دمید. (۶/۳۱)
کتاب محقق آن عتبه را بسی بوسیدهاند و به مراقی غایتش نرسیده. (۴/۱۰)
بهار در مورد مصدر جعلی طلبیدن و میزان کارکرد آن در مرزبان نامه چنین مینویسد: «فعل طلبیدن به جای طلب کردن که در قدیم معمول نبوده در مرزباننامه بیش به کار رفته است.» (بهار،۹۳۷:۱۳۷۶)
استعمال مصدر جعلی در زبان فارسی کاربرد چندانی ندارد و نویسندگان از این شیوه و ساخت چندان استقبال و پیروی نکرده اند خانلری در این مورد چنین مینویسد: «اما این روش در فارسی استعمال عامل نیافته و از قرن هفتم نویسندگان، یا اهل زبان، ساختن فعلهای تازه را از مادهی اسم روا نداشته و از آن پرهیز کردهاند. یعنی در مقابل از ترس اگر حاجت به فعلی داشتهاند، غالباً همکردها را به کار گرفته و به صورت بیم داشتن یا بیم دادن استعمال کردهاند.» (ناتل خانلری، ۱۳۸۲: ۷۲)
۶-۱-۲- فعلهای پیشوندی مرزباننامه
با بررسی افعال متون کهن در مییابیم که بسیار از فعلهای سادهی فارسی از ترکیب یک پیشوند با ریشهی فعل ساخته شدهاند و دورهی نخستین زبان فارسی تا قرن هفتم که دوران رشد و تکوین زبان فارسی است، فعلهای پیشوندی دارای معانی دقیق و خاصی است. فعلهای پیشوندی فعلهایی هستند که یکی از پیشوندهای «بر، در، فرو، فرا، باز، وا، ور» پیش از فعل ساده میآید و گاهی معنی آن را تغییر میدهد و گاهی هیچ معنی تازهای به فعل نمیافزاید. در این قسمت نظر خانلری ارائه میگردد و سپس به چند و چون آن در مرزبان نامه پرداخته
میشود.
«در فارسی دری دورهی نخستین (آغاز تا اوایل قرن هفتم) پیشوندهای فعل هنوز زنده بوده و معانی متعدد و مختلفی را به وسیلهی آنها بیان کردهاند. اما از همان دوره استعمال فعل مرکب، خاصه با اسم و صفت عربی، شروع شده است. در متن هر نوشته و کتاب میبینیم که در مورد واحد، فعل پیشوندی و فعل مرکب هر دو به کار رفته است.» (ناتل خانلری،۷۴:۱۳۸۲)
فرشیدورد این گروه از افعال را مرکب میداند و در انتقاد از خانلری چنین مینویسد:
«فعلهایی که ایشان [خانلری] به نام پیشوندی نام بردهاند بیشتر مرکبند و آنچه آقای دکتر پیشوند نامیده است، مانند: فرا، فرو، باز و … اغلب کلمهاند نه پیشوند؛ زیرا بیشتر آنها قیدهایی هستند که میتوانند گسترش یابند، مثلاً میتوان گفت: فراتر رفت، فروتر نشست، به در رفت، زسرکن به در باد خیره سری را، تنها امروز چند پیشوند فعلی آن هم در زبان عامیانه داریم؛ مانند: «وا» و «ور». حتی «وا» و «بو» هم در قدیم کلمهی مستقل بودهاند.» (فرشیدورد، ۱۳۸۳: ۴۷۸)
در مرزباننامه حدود ۸% از افعال پیشوندی هستند. خیامپور نیز این گروه افعال را جزء افعال مرکب میدانند و در رابطه چنین میفرمایند: «فعل مرکب فعلی است متشکل از فعلی بسیط با یک پیشوند (در رفت)، یا از یک اسم با فعلی در حکم پساوند (طلب کرد). و به عبارت دیگر فعلی است متشکل از دو لفظ دارای یک مفهوم.» (خیامپور،۶۹:۱۳۸۸)
۶-۱-۲-۱- پیشوندها با افزودن معنای جدید در مرزباننامه در مرزباننامه
گاهی پیشوندهایی در مرزباننامه به کار رفته که معانی جدید به فعل ساده میدهند:
«در دورهی نخستین زبان فارسی دری که از آغاز تا نخستین سالهای قرن هفتم را در بر
میگیرد و ما آن را دورهی «رشد» یا «تکوین» خواندهایم شماره بسیاری از فعلهای پیشوندی با معانی دقیق خاص به کار میرود. بیشتر فعلهای ساده با این پیشوندها معانی خاص و مستقل میپذیرند؛ اما مفهومی که هر یک از این پیشوندها به فعل میافزاید و یا به عبارت دیگر مفهومی که از این ترکیب حاصل میشود همیشه صریح و واحد نیست، بلکه در هر مورد مختلف میشود. بنابراین نمیتوان برای هر یک از پیشوندها از روی قیاس معنی ثابت و واحدی قائل شد.» (ناتل خانلری، ۱۳۸۲: ۴۶)

پیشوندهای فعال در مرزباننامه عبارتنداز: «بر» که این پیشوند با کار کرد حدود ۳۰% بیشترین کاربرد را دارد پیشوندهای دیگر؛ «در» ۲۲%، «باز» ۲۱%، «فرو» ۱۹%، «فرا» ۶% و «فرود» ۲% به کار رفتهاند.
بر؛ برکشیدن: بلند کردن
فرمود که من سازِ غنا برکشم و سماعی خوش آغاز نهم. (۵/۷۰)
در؛ در شدن: داخل شدن
فی الحال به تن او درشد و در مجاری عروق و اعصاب او روان گشت. (۶/۱۴۷)
فرو؛ فرو ماندن: گرفتار شدن
با خود اندیشید که هر چند در ورطهی حیرت فرو ماندهام، نمیدانم که از نور دیده و آرامش دل و آرایش زندگانی کدام اختیار کنم. (۹/۵۱)
باز: بازداشتن: گرفتن و توقیف کردن
زنی بود هنبوی نام، روزی قرعهی قضای بد بر پسر و شوهر و برادر او آمد. هر سه را بازداشتند. (۸/۵۰)
یادآوری: افعال فارسی در مرزباننامه مانند متقدمان، پیشاوندهای «بر»، «در»، «فرو»، «فرا» استعمال شده است و پیشوندهای «اندر»، «ور» و «وا» بر سر افعال به کار نرفته است.
۶-۱-۲-۲- افعال با پیشوندهای مختلف در مرزباننامه
گاهی افعالی که در مرزباننامه با پیشوندهای فعلی مختلف به کار رفتهاند. از جمله:
برآوردن: گزاردن و انجام رساندن
اگر این بار دیگر سفر دریا برآوری و بازآیی، ترا از مال خویش آزاد کنم. (۲/۱۰۵)
پیش آوردن: پیش آوردن در نظر آوردن
در معرض پیش بردِ این غرض از پیشانی خود هدفی از بهر سهام اعتراضات پیش آوردم. (۴/۲۲)
پیش نهادن: برابر چشم نهادن (معین)
پس از آن صحیفهی اصل را پیش نهادم و به عبارت خویش نقل کردن گرفتم. (۵/۲۳)
شکنجه برنهادن: شکنجه کردن
گاه فصوص و مفاصلش را شکنجهی درد بر نهادی. (۵/۱۴۸)
برآمدن: گشتن

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...